كتابخوانی ممنوع!
نويسنده:وحید خلیلی اردلی
این كه روزی از روزهای سال ، به نام كتاب وكتاب خوانی مزین شده است ، شاید سلیقه ای مناسب و در خور باشد ، اما پاسداشتی بایسته وكافی ، برای تكریم كتاب و ترویج فرهنگ كتاب خوانی نیست.
گاهی برخی روش های ما در یادكرد بهترین ها و ارج گذاری به برترین ها ، كه كتاب برترین بهترین هاست ، نوعی نگاه رفع تكلیفانه را در اذهان تداعی می كند. در حالی كه به واقع باید هرروز، تقویم دل و ذهن ما به این نام آراسته شود. این نكته، با تلمیح به هشدار سقراط در اهمیت كتاب ، یادآوری شده كه می گوید:« جامعه وقتی به سعادت می رسد كه مردم آن روزانه كتاب مطالعه كنند».
باید پرسید، نام گذاری یك روز در سال، به نام كتاب ، چقدر برای پیمودن مسیر خوشبختی، یاریگر ماست؟ وچقدر توده های مردمی را به مؤانست با كتاب كمك می كند و ایشان را به فرهنگ كتاب خوانی نزدیك می كند؟
در اهمیت مطالعه و ارزش مصاحبت با كتاب ، از تمام مشارب دینی واهل حكمت و دانش ، در طول تاریخ ، توصیه های ارزنده ای چه در آثار مكتوب و چه به صورت نقل های سینه به سینه به دست ما رسیده است. تا جایی كه لذت مدامش خواندند ، لذتی كه هیچ گاه حلاوتش زایل نمی شود. خواندن و حركت از تاریك سرای نادانی به سمت بهشت دانایی ونیز مبارزه مداوم با جهالت و بی سوادی از جمله برجسته ترین توصیه های دینی و آموزه های گران قیمتی است كه همواره به بشر گوشزد می شده است. و با اطمینان باید اعتراف كرد تمام سعادت بشر و تغییر مشی و منش زندگی پریشان بدوی وحركت به سمت مدنیت و حیات اجتماعی اش مرهون آموزه هایی است كه در قالب معتبری به نام «كتاب » چه كتابهای آسمانی و چه غیر آن ارمغان داده شده است.
در دنیای مدرن امروز نیز، ریشه تمام معضلات فرهنگی را در دوری از كتاب ، وتنها راه حل برطرف كردن آن مشكلات را در انس با كتاب باید دانست. پیشرفت جوامع ، با رونق فرهنگ كتاب خوانی، همزاد هم اند . وهرجا كه كتاب از رونق افتاده و رسم كتاب خوانی جدی گرفته نشده ، امیدی به طی طریق سعادت ، برای آن جامعه نباید داشت.
در عصر ما نیز كه دنیا با حركتی شتابنده به سمت شكوفایی علوم گوناگون در حركت است و شاید بتوان ادعا كرد هیچ گاه تا بدین سرعت و گستردگی، ترن تند پیمای دانایی، مسیر علم اندوزی را طی نمی كرده ، مؤانست با كتاب نیز از ضروریات است. واگرچه در طول تاریخ به ویژه در قرن اخیر صفحات دیگری در فرهنگ مطالعه بشری گشوده شده ، رسانه هایی از قبیل روزنامه ومجله واخیرا صفحات گسترده ی وب ، اما كتاب ، لطافت خود را دارد و لطف خود را از دست نداده است به گونه ای كه هم جنان ، نام كتاب در كنار واژه مطالعه ، تداعی می شود.
كتاب را كه عمر دوباره خوانده اند ، بهترین مونس برای روزهای تنهایی می دانند ، دست رنج عمر اهل علم ، چراغی برای درنوردیدن ظلمات و شتاب به سمت سعادت و روشنی، موجب سعادت بشر، برترین لذت در میان لذات دنیوی ، تغییر دهنده سرنوشت بشر، محملی برای انتقال دانش صاحبان عقل سلیم و دلهای پاك، بال هایی برای پرواز در آسمان خوشبختی ، دانایی ، شكوه و تعالی، تنها راه مكالمه با شرافتمندان تاریخ ، دست آویزی قابل اعتماد برای نجات از پرت شدن در مخوف گاه نادانی و جهل ، تنها لطیفه ای كه برای به دست آوردن لطفش باید جور سفر تحمل كرد حتی در دور دست ها ، مادر مهر و دانش و بینش ، سدی بر سیلاب مهیب خودبینی وخود شیفتگی ، میوه شیرین دانش و دانایی ، لوحی برای ثبت تراوشات ذهنی نوابغ تاریخ، یادگار خردمندان و اهالی علم و هنر و هزاران توصیف و تعریف ارزنده دیگری كه برایش آورده اند، همه و همه نشان آشكار از وجودی گرانمایه است كه قدرش را بیش تر از همیشه باید دانست. وبر صدرش بیش از همیشه باید نشاند.
هرچند مقوله كتاب و فرهنگ كتاب خوانی یك امر چند وجهی است ، از دغدغه موضوع چاپ گرفته تا مسیر ناهموار انتشار و فروش و ارتباط با مخاطب و بعد دریافت سلایق خوانندگان و پیدا كردن مخاطب و چندین وجه دیگر، همگی گویای گستردگی عملیاتی است كه در راه رسیدن به آرمان مورد نظر ما باید پیاده شود . اما به نظر در این خصوص كه چه موانعی برسر راه مطالعه ، به خصوص برای جوانان ما وجود دارد كمتر بحث شده و یا اینكه چه باید كرد تا راههای جذاب تر كردن كتاب و شیرین تر كردن شیوه ی كتابخوانی را برای جوانان وانماییم كمتر مورد دقت و تامل قرار گرفته شده. گه گاه متولیان مراكز متعدد فرهنگی كارها و ابتكارات جالبی در این حوزه ارائه كرده اند، اما به نظر می آید هنوز تا مانوس كردن مطلوب جوانان با كتاب و تحكیم و تجمیل فرهنگ كتاب خوانی هزار راه نرفته باقی است.
ازبس بدون داشتن برنامه ای عملی به جوانان گفتیم كتاب را بیشتر جدی بگیرید آن هم به قشر دانش آموز و دانشجو كه با بار عظیم كتابهای درسی خود به سختی كنار می آیند كه گاهی به نظر می رسد كاش كتاب خوانی را بر ایشان ممنوع می كردیم! تا شاید حریص این كار خیر و قند مكرر می شدند.
كشور ما كشور كتاب است . تاریخ علمی ایران زمین ، با كتاب خوانان و كتاب نویسان بزرگش از بهترین الگوها برای حال و همیشه ی بشر است . ما میراث دار اندیشمندان و دانشمندان بی شماری هستیم كه كتاب را و كتاب خوانی را در فرهنگ بشری ، نهادینه كرده است. تاریخ، سندی متقن و گواه معتبری بر شكوه علمی ایرانیان است وكیست كه دراین مدعا تردید داشته باشد؟ كدام گواه ، بر صحت این مدعا از این گویا تر كه هنوز قلب ایرانیان با یاد آوری خنجر جفایی كه قوم وحشی مغول بر قلب كتاب هایمان فرود آورد و آتشی كه از كمین كینه بر سر كتاب خانه هامان فرو بارید جریحه دار می شود؟! پس ، از این حیث، مسوولیت متولیان علمی و فرهنگی جامعه بسیارزیاد است. نباید گذاشت، نسل های نو ایران زمین با كتاب كه شناسنامه ایشان است بیگانه شوند. كتاب شناسنامه ماست. كتاب شناسنامه ایرانیان است.
بنا بر آنچه گذشت ، ما به یك انقلاب كتاب نیاز داریم. انقلابی كه دست كم ما را به روزگار نه چندان دور گذشته برگرداند كه بهترین هدیه ها كتاب بود، وصد حیف !كه ندانستیم كدام جریان خزنده، در فرهنگ كتاب خوانی ما نفوذ كرده كه «هدیه كتاب» را كه از نشانه های جوامع مترقی و فرهیخته است ، به ظرافت تمام، نوعی بد هنجاری در اسلوب هدیه دادن ما جا داده است.
مدارس به عنوان مراكز زیر بنایی در فرهنگ سازی، بسیار با كتاب و كتاب خوانی ــ از نوع غیر درسی اش ــ بیگانه شده است . در دانشگاهها و مراكز آموزش عالی در حد مطلوب و همه گیر ، برای مطالعه كتاب اشتیاقی نشان داده نمی شود . با این وصف بر متولیان فرهنگی كشورفرض است كه در این حوزه مداقه كنند و برای درمانش چاره ای بیاندیشند.
به نظر می رسد به منظور گسترش فرهنگ كتاب خوانی در میان توده های مردم و از آنجا كه نخستین كلامی كه بر پیامبر گرامی اسلام(صلی الله علیه و آله و سلم) از جانب حضرت حق وارد شد و نخستین خطاب آسمانی به حضرتش ، مقوله پر بهای «خواندن» بوده و بر همگان روشن است كه این خطاب تنها راه نجات یك كشور و تنها مسیر عبور به سمت آرمان های درخشان بشری است، آیا بهترنیست كه روز اول هر ماه شمسی را به عنوان روز كتاب و كتاب خوانی، هم نام گذاری كنیم و هم برای تعمیق آن به صورت جنبشی فراگیر برنامه ارائه كنیم؟ البته این مهم به دست شورای عالی انقلاب فرهنگی یا مجلس محترم ساخته است و ایشان می توانند با قانون مند كردن آن ،تمام زیر مجموعه های دولتی و غیر دولتی را ملزم به تغییر نگرش و تعیین راهكارهای جدید و مدرن دراین زمینه كنند.
همچنین ، بازخوانی و باز شناسی وجوه چند گانه فرهنگ كتاب توسط رسانه ملی صدا و سیما و تولید برنامه های گوناگون واثر گذار در توجه به فرهنگ كتاب خوانی با استفاده از قابلیتی كه این رسانه برای ارتباط قوی تر با مردم در طبقات مختلف اجتماعی دارد. و افزایش تعداد برگزاری نمایشگاه های سراسری كتاب ، به دست كم هر سال دو بار و گسترش آن در تمام استان ها و برپایی همایش های ملی با محوریت مراكز دانشگاهی برای بررسی راه های گسترش فرهنگ كتاب خوانی و نیز ،وانمایی راه كار های علمی و قابل اجراتوسط اهل فن به منظورمؤانست بیشتر اقشار گوناگون جامعه به ویژه معلمان به عنوان اساسی ترین قشردرتحكیم باوركتاب خوانی،شاید بتواند شیوه های مناسبی در ارج گذاری به كتاب و تعمیق و گسترش فرهنگ كتاب خوانی باشد.
به عنوان آخرین نكته نیز نباید این جستار، ناگفته بماند كه تا «اقتصاد كتاب» از تمام كالاهای اقتصادی دیگر چه در هنگام تدوین و نشر و چه هنگام فروش و عرضه، جدا نشود واصولا نوع نگاه به این فرآیند، متناسب با توان مالی مردم سامان نگیرد ، هم چنان ، قیمت كتاب ها یكی از قوی ترین موانع برسر نفس كشیدن آن و تاثیرگذار ترین مؤلفه بر نااقبالی این مقوله است.
گاهی برخی روش های ما در یادكرد بهترین ها و ارج گذاری به برترین ها ، كه كتاب برترین بهترین هاست ، نوعی نگاه رفع تكلیفانه را در اذهان تداعی می كند. در حالی كه به واقع باید هرروز، تقویم دل و ذهن ما به این نام آراسته شود. این نكته، با تلمیح به هشدار سقراط در اهمیت كتاب ، یادآوری شده كه می گوید:« جامعه وقتی به سعادت می رسد كه مردم آن روزانه كتاب مطالعه كنند».
باید پرسید، نام گذاری یك روز در سال، به نام كتاب ، چقدر برای پیمودن مسیر خوشبختی، یاریگر ماست؟ وچقدر توده های مردمی را به مؤانست با كتاب كمك می كند و ایشان را به فرهنگ كتاب خوانی نزدیك می كند؟
در اهمیت مطالعه و ارزش مصاحبت با كتاب ، از تمام مشارب دینی واهل حكمت و دانش ، در طول تاریخ ، توصیه های ارزنده ای چه در آثار مكتوب و چه به صورت نقل های سینه به سینه به دست ما رسیده است. تا جایی كه لذت مدامش خواندند ، لذتی كه هیچ گاه حلاوتش زایل نمی شود. خواندن و حركت از تاریك سرای نادانی به سمت بهشت دانایی ونیز مبارزه مداوم با جهالت و بی سوادی از جمله برجسته ترین توصیه های دینی و آموزه های گران قیمتی است كه همواره به بشر گوشزد می شده است. و با اطمینان باید اعتراف كرد تمام سعادت بشر و تغییر مشی و منش زندگی پریشان بدوی وحركت به سمت مدنیت و حیات اجتماعی اش مرهون آموزه هایی است كه در قالب معتبری به نام «كتاب » چه كتابهای آسمانی و چه غیر آن ارمغان داده شده است.
در دنیای مدرن امروز نیز، ریشه تمام معضلات فرهنگی را در دوری از كتاب ، وتنها راه حل برطرف كردن آن مشكلات را در انس با كتاب باید دانست. پیشرفت جوامع ، با رونق فرهنگ كتاب خوانی، همزاد هم اند . وهرجا كه كتاب از رونق افتاده و رسم كتاب خوانی جدی گرفته نشده ، امیدی به طی طریق سعادت ، برای آن جامعه نباید داشت.
در عصر ما نیز كه دنیا با حركتی شتابنده به سمت شكوفایی علوم گوناگون در حركت است و شاید بتوان ادعا كرد هیچ گاه تا بدین سرعت و گستردگی، ترن تند پیمای دانایی، مسیر علم اندوزی را طی نمی كرده ، مؤانست با كتاب نیز از ضروریات است. واگرچه در طول تاریخ به ویژه در قرن اخیر صفحات دیگری در فرهنگ مطالعه بشری گشوده شده ، رسانه هایی از قبیل روزنامه ومجله واخیرا صفحات گسترده ی وب ، اما كتاب ، لطافت خود را دارد و لطف خود را از دست نداده است به گونه ای كه هم جنان ، نام كتاب در كنار واژه مطالعه ، تداعی می شود.
كتاب را كه عمر دوباره خوانده اند ، بهترین مونس برای روزهای تنهایی می دانند ، دست رنج عمر اهل علم ، چراغی برای درنوردیدن ظلمات و شتاب به سمت سعادت و روشنی، موجب سعادت بشر، برترین لذت در میان لذات دنیوی ، تغییر دهنده سرنوشت بشر، محملی برای انتقال دانش صاحبان عقل سلیم و دلهای پاك، بال هایی برای پرواز در آسمان خوشبختی ، دانایی ، شكوه و تعالی، تنها راه مكالمه با شرافتمندان تاریخ ، دست آویزی قابل اعتماد برای نجات از پرت شدن در مخوف گاه نادانی و جهل ، تنها لطیفه ای كه برای به دست آوردن لطفش باید جور سفر تحمل كرد حتی در دور دست ها ، مادر مهر و دانش و بینش ، سدی بر سیلاب مهیب خودبینی وخود شیفتگی ، میوه شیرین دانش و دانایی ، لوحی برای ثبت تراوشات ذهنی نوابغ تاریخ، یادگار خردمندان و اهالی علم و هنر و هزاران توصیف و تعریف ارزنده دیگری كه برایش آورده اند، همه و همه نشان آشكار از وجودی گرانمایه است كه قدرش را بیش تر از همیشه باید دانست. وبر صدرش بیش از همیشه باید نشاند.
هرچند مقوله كتاب و فرهنگ كتاب خوانی یك امر چند وجهی است ، از دغدغه موضوع چاپ گرفته تا مسیر ناهموار انتشار و فروش و ارتباط با مخاطب و بعد دریافت سلایق خوانندگان و پیدا كردن مخاطب و چندین وجه دیگر، همگی گویای گستردگی عملیاتی است كه در راه رسیدن به آرمان مورد نظر ما باید پیاده شود . اما به نظر در این خصوص كه چه موانعی برسر راه مطالعه ، به خصوص برای جوانان ما وجود دارد كمتر بحث شده و یا اینكه چه باید كرد تا راههای جذاب تر كردن كتاب و شیرین تر كردن شیوه ی كتابخوانی را برای جوانان وانماییم كمتر مورد دقت و تامل قرار گرفته شده. گه گاه متولیان مراكز متعدد فرهنگی كارها و ابتكارات جالبی در این حوزه ارائه كرده اند، اما به نظر می آید هنوز تا مانوس كردن مطلوب جوانان با كتاب و تحكیم و تجمیل فرهنگ كتاب خوانی هزار راه نرفته باقی است.
ازبس بدون داشتن برنامه ای عملی به جوانان گفتیم كتاب را بیشتر جدی بگیرید آن هم به قشر دانش آموز و دانشجو كه با بار عظیم كتابهای درسی خود به سختی كنار می آیند كه گاهی به نظر می رسد كاش كتاب خوانی را بر ایشان ممنوع می كردیم! تا شاید حریص این كار خیر و قند مكرر می شدند.
كشور ما كشور كتاب است . تاریخ علمی ایران زمین ، با كتاب خوانان و كتاب نویسان بزرگش از بهترین الگوها برای حال و همیشه ی بشر است . ما میراث دار اندیشمندان و دانشمندان بی شماری هستیم كه كتاب را و كتاب خوانی را در فرهنگ بشری ، نهادینه كرده است. تاریخ، سندی متقن و گواه معتبری بر شكوه علمی ایرانیان است وكیست كه دراین مدعا تردید داشته باشد؟ كدام گواه ، بر صحت این مدعا از این گویا تر كه هنوز قلب ایرانیان با یاد آوری خنجر جفایی كه قوم وحشی مغول بر قلب كتاب هایمان فرود آورد و آتشی كه از كمین كینه بر سر كتاب خانه هامان فرو بارید جریحه دار می شود؟! پس ، از این حیث، مسوولیت متولیان علمی و فرهنگی جامعه بسیارزیاد است. نباید گذاشت، نسل های نو ایران زمین با كتاب كه شناسنامه ایشان است بیگانه شوند. كتاب شناسنامه ماست. كتاب شناسنامه ایرانیان است.
بنا بر آنچه گذشت ، ما به یك انقلاب كتاب نیاز داریم. انقلابی كه دست كم ما را به روزگار نه چندان دور گذشته برگرداند كه بهترین هدیه ها كتاب بود، وصد حیف !كه ندانستیم كدام جریان خزنده، در فرهنگ كتاب خوانی ما نفوذ كرده كه «هدیه كتاب» را كه از نشانه های جوامع مترقی و فرهیخته است ، به ظرافت تمام، نوعی بد هنجاری در اسلوب هدیه دادن ما جا داده است.
مدارس به عنوان مراكز زیر بنایی در فرهنگ سازی، بسیار با كتاب و كتاب خوانی ــ از نوع غیر درسی اش ــ بیگانه شده است . در دانشگاهها و مراكز آموزش عالی در حد مطلوب و همه گیر ، برای مطالعه كتاب اشتیاقی نشان داده نمی شود . با این وصف بر متولیان فرهنگی كشورفرض است كه در این حوزه مداقه كنند و برای درمانش چاره ای بیاندیشند.
به نظر می رسد به منظور گسترش فرهنگ كتاب خوانی در میان توده های مردم و از آنجا كه نخستین كلامی كه بر پیامبر گرامی اسلام(صلی الله علیه و آله و سلم) از جانب حضرت حق وارد شد و نخستین خطاب آسمانی به حضرتش ، مقوله پر بهای «خواندن» بوده و بر همگان روشن است كه این خطاب تنها راه نجات یك كشور و تنها مسیر عبور به سمت آرمان های درخشان بشری است، آیا بهترنیست كه روز اول هر ماه شمسی را به عنوان روز كتاب و كتاب خوانی، هم نام گذاری كنیم و هم برای تعمیق آن به صورت جنبشی فراگیر برنامه ارائه كنیم؟ البته این مهم به دست شورای عالی انقلاب فرهنگی یا مجلس محترم ساخته است و ایشان می توانند با قانون مند كردن آن ،تمام زیر مجموعه های دولتی و غیر دولتی را ملزم به تغییر نگرش و تعیین راهكارهای جدید و مدرن دراین زمینه كنند.
همچنین ، بازخوانی و باز شناسی وجوه چند گانه فرهنگ كتاب توسط رسانه ملی صدا و سیما و تولید برنامه های گوناگون واثر گذار در توجه به فرهنگ كتاب خوانی با استفاده از قابلیتی كه این رسانه برای ارتباط قوی تر با مردم در طبقات مختلف اجتماعی دارد. و افزایش تعداد برگزاری نمایشگاه های سراسری كتاب ، به دست كم هر سال دو بار و گسترش آن در تمام استان ها و برپایی همایش های ملی با محوریت مراكز دانشگاهی برای بررسی راه های گسترش فرهنگ كتاب خوانی و نیز ،وانمایی راه كار های علمی و قابل اجراتوسط اهل فن به منظورمؤانست بیشتر اقشار گوناگون جامعه به ویژه معلمان به عنوان اساسی ترین قشردرتحكیم باوركتاب خوانی،شاید بتواند شیوه های مناسبی در ارج گذاری به كتاب و تعمیق و گسترش فرهنگ كتاب خوانی باشد.
به عنوان آخرین نكته نیز نباید این جستار، ناگفته بماند كه تا «اقتصاد كتاب» از تمام كالاهای اقتصادی دیگر چه در هنگام تدوین و نشر و چه هنگام فروش و عرضه، جدا نشود واصولا نوع نگاه به این فرآیند، متناسب با توان مالی مردم سامان نگیرد ، هم چنان ، قیمت كتاب ها یكی از قوی ترین موانع برسر نفس كشیدن آن و تاثیرگذار ترین مؤلفه بر نااقبالی این مقوله است.