واژه‌ي هوي در قرآن

منظور از هوي، يکي از معاني متعدد آن و يا جزئي از دامنه‌ي وسيع آن مثل عشق و شيدايي و شيفتگي به محبوبي نيست، بلکه مراد، معناي وسيع و فراگير آن است؛ همان چيزي که قرآن کريم به آن توجه نموده است: فَاحْكُمْ بَينَ النَّاسِ بِالْحَقِّ
سه‌شنبه، 24 فروردين 1395
تخمین زمان مطالعه:
پدیدآورنده: علی اکبر مظاهری
موارد بیشتر برای شما
واژه‌ي هوي در قرآن
 واژه‌ي هوي در قرآن

 

نويسنده: صالح عضيمه
مترجم: سيد حسين حسيني



 
منظور از هوي، يکي از معاني متعدد آن و يا جزئي از دامنه‌ي وسيع آن مثل عشق و شيدايي و شيفتگي به محبوبي نيست، بلکه مراد، معناي وسيع و فراگير آن است؛ همان چيزي که قرآن کريم به آن توجه نموده است: فَاحْكُمْ بَينَ النَّاسِ بِالْحَقِّ وَلَا تَتَّبِعِ الْهَوَى فَيضِلَّكَ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ (1). هوي در اينجا در برابر حق است؛ يعني باطل. اما در آيه‌ي: وَمَنْ أَضَلُّ مِمَّنِ اتَّبَعَ هَوَاهُ بِغَيرِ هُدًى مِنَ اللَّهِ (2)، هر آن چيزي است که در کتاب خداوند و يا سنت پيامبرش و يا در احکامي که در صورت و محتوا با روح کتاب و سنت نبوي سازگار است، وجود نداشته باشد. يا آنچه که در آيه ي: وَمَا ينْطِقُ عَنِ الْهَوَى؛ إِنْ هُوَ إِلَّا وَحْي يوحَى (3) آمده، مراد تسويل و تخيلي است که عارض نفس مي‌شود؛ مثل انگيزه‌هايي که حقيقت ندارد و منشأيي جز اوهام و اباطيل براي آن نمي‌توان يافت، ولي آنچه که پيامبر (صلي الله عليه و آله و سلم) آورده از جانب خداوند است و همه حق و غير آن باطل است. و يا در آيه‌ي: وَأَمَّا مَنْ خَافَ مَقَامَ رَبِّهِ وَنَهَى النَّفْسَ عَنِ الْهَوَى؛ فَإِنَّ الْجَنَّةَ هِي الْمَأْوَى (ا4)، در اينجا اختصاص دارد به گناهان و غرق شدن در شهوات و خوشيها و لذت، هر چند که به معناي عام هوي هم حکم مي‌شود.
معناي هوي در قرآن از معنايي که شريف جرجاني در تعريفات گفته، خارج نيست. «گرايش نفس به شهواتي که انگيزه‌ي شرعي ندارند و از آن لذت مي‌برد.» و يا آنچه که راغب در مفردات گفته است: «هوي، گرايش نفس به شهوت را گويند؛ و گفته مي‌شود، نفس متمايل به شهوت.» يعني ميل و گرايش به چيزي که نفس دوست دارد و در رسيدن به آن علاقه نشان مي‌دهد؛ و يا خودِ نفس است که به شهوت و خواسته‌اش گرايش دارد. پس يا صفت نفس است، و يا نفس صفت آن است. راغب معتقد است: «هوي را از آن جهت هوي گفته‌اند که صاحبش را در دنيا به هر مصيبت و در آخرت به دوزخ مي‌کشاند.» يعني به بدبختي و هلاک در دنيا و آخرت. و اين مطلب را حديث نبوي تأييد مي‌کند که فرمود: «سه چيز مايه‌ي هلاکت است: حرصي که از آن پيروي شود، هواي نفسي که عمل شود، و خودبيني و خودخواهي.»
بتا به روايت کافي، يکي از امامان (عليهم السلام) هم در نصيحتي که به يکي از اصحابش مي‌فرمود، اشاره کرده است: «از پلکان آسان بپرهيز که سقوط آن شديد است.» يعني هواي نفس، آدمي را با لذت مي‌فريبد و با لذت خود طالبان و قصدکنندگانش را رام خواهد کرد و تا قله خواهد رساند، و آنگاه که به خيال خود مطمئن شدند ناگهان به پرتگاه نابودي سقوط مي‌کنند و از دوزخ و عذاب فرياد برمي‌دارند؛ ولي زمان، زمان اجابت نيست. چه کسي است که وضعيت افراد مطيع هواي نفس را در دنيا نديده باشد؟ که البته در مقايسه با آخرت و آنچه که خداوند براي آنها در آنجا آماده ساخته، آسان و ناچيز است. در کافي، حاشيه‌اي است برگرفته از مراة العقول علامه مجلسي (رحمه الله) که موجب توضيح بيشتر و بياني ديگر از اين مطلب است، آمده است: «پيروي از هواي نفس و حرکت با آن، هر چند هر يک از اينها در نظرش حقير و به آساني حاصل شده است، اما هنگام مرگ، ترک آنها و حسابرسي آن سخت خواهد بود؛ و او همچون کسي است که به حيله‌هاي متفاوت از کوهي بالا مي‌رود و وقتي که به قله آن رسيد در فرود آمدن از آن دچار سرگرداني مي‌شود. همچنين آن منازل پست در دنيا براي او به تدريج حاصل مي‌شود و هنگام مرگ، ناچار بايد يک باره آنها را ترک کند؛ و هر چه درجات صعود بيشتر باشد، سقوط از آن خطرناکتر خواهد بود: پس، عاقل بايد هنگام صعود به درجات دنيا به فکر شدت فرود از آن هم باشد و زياد بالا نرود و به قدر ضرورت و نياز اکتفا نمايد.

انحراف از حق و اعتقادهاي فاسد، از معاني آشکار آن در آياتي از قرآن است، مثل: وَلَا تَتَّبِعُوا أَهْوَاءَ قَوْمٍ قَدْ ضَلُّوا مِنْ قَبْلُ وَأَضَلُّوا كَثِيرًا (5). و آيه‌ي: وَلَئِنِ اتَّبَعْتَ أَهْوَاءَهُمْ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ إِنَّكَ إِذًا لَمِنَ الظَّالِمِينَ (6)؛ أَفَمَنْ كَانَ عَلَى بَينَةٍ مِنْ رَبِّهِ كَمَنْ زُينَ لَهُ سُوءُ عَمَلِهِ وَاتَّبَعُوا أَهْوَاءَهُمْ (7)؛ فَإِنْ لَمْ يَسْتَجِيبُوا لَكَ فَاعْلَمْ أَنَّمَا يتَّبِعُونَ أَهْوَاءَهُمْ (8). هيچ کس شک ندارد که پيدايش عقايد باطل به علل زيادي برمي‌گردد. از جمله جهل که ‌اشاره شده است: َبلِ اتَّبَعَ الَّذِينَ ظَلَمُوا أَهْوَاءَهُمْ بِغَيرِ عِلْمٍ (9). و تزوير و تحريف براي اغراضي پوچ و انگيزه‌هاي احمقانه: يُحرَفُون الكَلِمَ عَن مَواضِعِهِ (10). و تعصب جاهلانه، که از پدران و نياکان عقايدي را به ارث برده‌اند که عادتهايي ريشه دار در آنها گرديده و نمي‌توان آن را ترک کنند و توان دوري از آنها را هم ندارند؛ و ديگر اسباب و انگيزه‌هايي که بر اهل بصيرت پوشيده نيست. راغب با تعليل کاربرد کلمه‌ي هوي به صورت جمع در آيات پيشين مي‌گويد: «خداوند آن را به صيغه‌ي جمع آورده است تا هشدار دهد که، هواي نفسه هر يک از افراد متفاوت است، و هواي هر يک هم پايان پذير نيست، چون پيروي از هواي نفس نهايت گمراهي و سرگرداني است.»

چه خوب فرمود امام علي (عليه السلام): «ترسناک‌ترين چيزي که از آن بر شما بيم دارم دو چيز است: پيروي از هواي نفس و آرزوهاي دور و دراز، امّا پيروي از هواي نفس که مانع رسيدن به حق مي‌شود، و آرزوهاي طولاني موجب فراموشي آخرت.» ابن ابي الحديد نير در شرح اين حديث زيبا گفته است: «هواي نفس موجب نابينايي مي‌شود و گفته شده است: «علاقه‌ي زياد به چيزي موجب کوري و کري مي‌گردد.» و لذا برخي از صالحان گفته‌اند: «خداوند بيامرزد کسي را که عيبهايم را به من هديه دهد، چون انسان خود را دوست دارد و هر کسي که چيزي را دوست داشته باشد عيبهايش را نمي‌بيند و آدمي کمتر به عيب خود دارد، و گفته شده:

أري کُلَّ انسانٍ يَري عَيبَ غيرٍ *** وَ يُعمي عَن العَيبِ الَّذي هُوَ فيهِ (11)

بنابراين، صالحان براي شناخت عيبهاي خود از سخن ديگران مدد مي‌جستند، چون مي‌دانستند که هواي نفس ذاتاً موجب مي‌شود که شخص عيب را نبيند... و در ادامه مي‌گويد: «اگر در هلاکت برخي از متکلمان مثل جبريون و مرجئه تأمل کنيد- با اين که انسانهايي باهوش بودند و به علم و دانش اشتغال داشتند - درمي‌يابيد که تنها علت هلاکت آنها همين هواي نفس و علاقه به پيروزي مکتبي که به آن علاقه داشتند و رهبر آن شده و طرفداران و شاگرداني پيدا کرده بودند، بوده است، و دنيا هم به آنها روي آورده بود و سلاطين هم آنها را از دانشمندان و بزرگان قلمداد کرده بودند و در نتيجه، بطلان همه‌ي آنها را خوش نداشتند و علاقه‌مند به پيروزي آن مکاتب و آرايي شدند که با آن بزرگ شده و به شهرت رسيده بودند، و به واسطه‌ي آن به چيزهايي دست يافته بودند و از رويگرداني از آن مکتب شرم داشتند که مبادا دشمنان خوشحال شوند و سرزنششان کنند.»
ابن ابي الحديد در شرح سخن مشهور حضرت (صلي الله عليه و آله و سلم) که فرمود: «آغاز وقوع فتنه‌ها، هواهاي نفساني است که پيروي مي‌شوند و احکامي که بدعت نهاده مي‌شوند»، مي‌گويد: «مکتبهاي باطل و آراي فاسدي که موجب گمراهي مردم مي‌شوند، اصل آنها پيروي از هواي نفس و احکام ناشناخته است، که کتاب خدا با آن مخالف است و داراي بار تعصب و هواي نفس و علاقه‌ي کساني است که نامطمئن از جانب دين گفته‌اند.» درست نيست که گفته شود، فتنه‌ها از ضايع شدن حقي يا ابهام آن است، چون حق نه ضايع مي‌شوند و نه دچار ابهام، بلکه آشکارترين و واضح‌ترين امور است.
نويسنده‌ي کافي، از امام صادق (عليه السلام) روايت مي‌کند که: «از هواهاي نفساني‌تان بپرهيزيد، چنان که از دشمنانتان مي‌پرهيزيد؛ چون هيچ چيز براي انسانها دشمن‌تر از پيروي از هواي نفس و دستاوردهاي زبانشان نيست.» حديثي ديگر نيز از ايشان روايت شده است که گفتند: پيامبر (صلي الله عليه و آله و سلم) فرمود، خداوند مي‌فرمايد: «به عزت و جلال و کبريا و نور و مرتبه و منزلتم قسم! هيچ بنده‌اي هواي نفس خود را بر خواسته‌ي من ترجيح نمي‌دهد، مگر اين که امورش پريشان و دنيايش تيره و دل مشغولي پيدا مي‌کند؛ و به او به‌ اندازه‌ي تقدير او داده‌ام. و به عزت و جلال و عظمت و نور و مرتبه و منزلتم، قسم! هيچ بنده‌اي نيست که خواسته‌ي مرا بر خواسته‌ي خويش ترجيح دهد، مگر اين که فرشتگانم او را حفظ مي‌کنند و آسمانها و زمين ضامن روزي او مي‌شوند. و در برابر تجارت هر تاجري به نفع اويم، و دنيا برخلاف طبعش به او روي مي‌آورد.» لازم است شخصي خردمند، آگاه و هوشيار باشد، چون اين حديث آموزشي است و نبايد تنها در حد کلمات آن توقف کرد؛ اين حديث بر ضرورت ترجيح دادن علاقه و دوستي خداوند بر علاقه به خود اصرار دارد، چون خداوند داراي هوي و خواسته نيست و داراي مکاني نيست که در آنجا باشد؛ وي از همه‌ي اين امور مقدس و منزه است.
ابن عباس، هوي را در آيه‌ي: وَلَا تُطِعْ مَنْ أَغْفَلْنَا قَلْبَهُ عَنْ ذِكْرِنَا وَاتَّبَعَ هَوَاهُ (12)، به شرک تفسير کرده است. اين مطلب را سيوطي در الدرالمنثور روايت کرده است. شکي نيست، کسي که هواي نفس خود را ترجيح دهد و از آن پيروي مي‌کند و در پي همه‌ي اسباب براي رسيدن به شهوات و خواسته‌هاي خود بوده، به احکام وي توجه نشان ندهد و به نداي عقل و وجدان اعتنايي نکند، در حقيقت به خداوند شرک ورزيده است؛ يعني شرک دادن چيزي که داراي قدرت نيست. و در آيه‌ي: أفَرَأيتَ مَنِ اتَّخَذَ إلهَهُ هَواهُ (13)، واضح و روشن است که هواي نفس اگر بر کسي روي آورد و بر او غالب شود، دچار فراموشي ياد خدا مي‌شود، و هواي نفس سلطان و حاکم وجود او مي‌شود. به بيان غزالي، «کسي که هواي نفس معبود اوست، در حقيقت او بنده‌ي هواست نه بنده‌ي خدا.» پس، توحيد و ايمان به خدا با هواي نفس در يک قلب قابل جمع نيستند؛ اين بدان معنا نيست که قلبها از هوي خالي‌اند، چون تا زماني که روح در اين کالبد خاکي است، هوي با اوست. امّا هواي نفسي که ضرر ندارد آن است که انسان را از طاعت به گناه نکشاند، و از حدود خداوند تجاوز نکند و ايمان را به کفر بدل نسازد.

پي‌نوشت‌ها:

1- ص (38)، آيه‌ي 26: پس در ميان مردم به حق داوري کن. و زنهار! از هوس پيروي مکن که تو را از راه خدا به در کند!
2- قصص (28)، آيه‌ي 50: و کيست گمراهتر از آن که بي راهنمايي خدا از هوسش پيروي کند.
3- نجم (53)، آيات 3 و 4: و از سر هوس سخن نمي‌گويد؛ اين سخن به جز وحيي که وحي مي‌شود نيست.
4- نازعات (79)، آيات 40 و 41: و امّا کسي که از ايستادن در برابر پروردگارش هراسيد و نفس خود را از هوس بازداشت پس جايگاه او همان بهشت است.
5 - مائده (5)، آيه‌ي 77: و از پي هوسهاي گروهي که پيش از اين گمراه گشتند و بسياري [از مردم] را گمراه کردند، پيروي مکنيد.
6- بقره (2)، آيه‌ي 145: اگر از هوسهاي ايشان پيروي کني، در آن صورت، جدا از ستمکاران خواهي بود.
7- محمد (47)، آيه‌ي 14: آيا کسي که بر حجتي از جانب پروردگار خويش است چون کسي است که بدي کردارش براي زيبا جلوه داده شده و هوسهاي خود را پيروي کرده‌اند.
8- قصص (28)، آيه‌ي 50: پس اگر تو را اجابت نکردند، بدان که فقط هوسهاي خود را پيروي مي‌کنند.
9 - روم (30)، آيه‌ي 29: نه [اين چنين نيست] بلکه کساني که ستم کرده‌اند بدون هيچ گونه دانشي هوسهاي خود را پيروي کرده‌اند.
10- نساء (4)، آيه‌ي 46: کلمات را از جاهاي خود برمي‌گردانند.
11- مي‌بينم که هر کسي عيب ديگران را مي‌بيند، و از عيب خود غافل است.
12- کهف (18)، آيه‌ي 28: و از آن کسي که قلبش را از ياد خود غافل ساخته‌ايم و از هوس خود پيروي کرده، اطاعت مکن.
13- جاثيه (45)، آيه‌ي 23: پس آيا ديدي کسي را که هوس خويش را معبود خود قرار داده.

منبع مقاله :
عضيمه، صالح؛ (1392)، معناشناسي واژگان قرآن (فرهنگ اصطلاحات قرآني)، ترجمه‌ي سيدحسين سيدي، مشهد: انتشارات آستان قدس رضوي، چاپ چهارم



 

 



نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط