اصلاح خویشان، آغاز اصلاحات

در سال سوم بعثت پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) مامور به اظهار دعوت عمومی شد. تا آن زمان دعوت حضرت مخفیانه انجام می‌گرفت و تنها تعداد كمی اسلام را پذیرفته بودند؛ اما هنگامی كه آیات: (فَاصدَعْ بِمَا تُؤْمَرُ وَ أَعْرِض
سه‌شنبه، 21 ارديبهشت 1395
تخمین زمان مطالعه:
پدیدآورنده: علی اکبر مظاهری
موارد بیشتر برای شما
اصلاح خویشان، آغاز اصلاحات
 اصلاح خویشان، آغاز اصلاحات

 

نویسنده: محمد غفارنیا




 

در سال سوم بعثت پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) مامور به اظهار دعوت عمومی شد. تا آن زمان دعوت حضرت مخفیانه انجام می‌گرفت و تنها تعداد كمی اسلام را پذیرفته بودند؛ اما هنگامی كه آیات: (فَاصدَعْ بِمَا تُؤْمَرُ وَ أَعْرِض عَنِ الْمُشرِکِینَ): آنچه را ماموریت داری، آشكارا بیان كن و از مشركان رو گردان (و به آنها اعتنا نكن). (1) و«و انذر عشیرتك الاقربین: خویشاوندان نزدیكت را انذار كن و از شرك و مخالفت فرمان پروردگار بترسان» (2)، نازل گردید، پیامبر مامور شد تا دعوت را آشكار سازد و نخست آن را از خویشاوندان خود شروع كند.
پس از این فرمان ماموریت، پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) بستگان نزدیكش را به خانه ابوطالب دعوت كرد. آنها در آن هنگام تقریبا چهل نفر بودند. از عموهای پیامبر، حضرت ابوطالب، حضرت حمزه و ابولهب نیز حضور داشتند.
پس از صرف غذا هنگامی كه پیامبر می‌خواست وظیفه خود را ابلاغ كند، ابولهب با گفته‎‌های خود: «با این كار، این مرد شما را سحر كرد»زمینه را از میان برد؛ لذا فردای همان روز پیامبر دعوت دیگری از آنها به عمل آورد و بعد از صرف غذا چنین فرمود:
ای فرزندان عبدالمطلب، به خدا سوگند هیچ جوانی را در عرب نمی‌شناسم كه برای قومش چیزی بهتر از آنچه من آورده‌ام، آورده باشد. من خیر دنیا و آخرت را برای شما آورده ام و خداوند به من دستور داده است كه شما را دعوت به این آیین كنم. كدام یك از شما در این كار مرا یاری خواهد كرد تا برادر من گردد و وصی و جانشین من باشد؟
جمعیت همگی ساكت شدند، جز علی بن ابی طالب (علیه السلام)، كه از همه كوچكتر بود. برخاست و عرض كرد: ای پیامبر خدا، من در این امر یار و یاور توام.
پیامبر فرمودند كه علی (علیه السلام) بنشیند، و این پیشنهاد را تا سه بار تكرار كرد. در هر سه بار جز علی (علیه السلام) كسی جواب مساعد نداد. در مرتبه سوم حضرت فرمودند: فرزندان عبدالمطلب بدانید كه اینك علی ابن ابی طالب برادر و وزیر و جانشین من در میان شماست، بنابراین سخن او را بشنوید و فرمانش را اطاعت كنید. جمعیت در حالی كه خنده تمسخر آمیزی بر لب داشتند از جا برخاستند و به ابوطالب گفتند: به تو دستور می‌دهد كه از این به بعد به فرمان پسرت گوش كنی و از وی اطاعت نمایی. (3)
این حدیث تنهایی پیامبر را در مسیر تبلیغ خود و دعوت به حق، و این كه در پاسخ دعوتش جز استهزاء عكس العملی نداشتند، كاملا نشان می‌دهد و معلوم می‌شود كه چگونه علی (علیه السلام) از نخستین روزهای دعوت پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) در كنار حضرتش بود.

پی‌نوشت‌ها:

1-شعراء/214.
2-سیره ابن هشام: ج1، ص280.
3-تفسیر نور الثقلین: ج 4، ص 66و67.

منبع مقاله :
غفارنیا، محمد، (1387) 142 قصّه از قرآن: همراه با شأن نزول آیاتی از قرآن، قم: جامعه القرآن الکریم، چاپ اول



 

 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط