حفظ طوطى‌وار مطالب غيرمعنى‌دار

روش حفظ طوطى‌وار (rote memorization) روش خاص مطالب غيرمعنى‌دار (nonmeaningful) است. هرچند که هدف عمدهٔ تحصيل علم و دانش در کليهٔ مقاطع و تمامى سن‌ها يادگيرى مطالب معنى‌دار (meaningful) است، با اين حال يادگيرندگان گاهى ناچار مى‌شوند که براى رسيدن به اين هدف مقدارى مطالب غيرمعنى‌دار را نيز حفظ کنند. مطالب غيرمعنى‌دار به مطالبى گفته مى‌شود که ذاتاً معنى‌دار نيستند،
شنبه، 9 شهريور 1387
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
حفظ طوطى‌وار مطالب غيرمعنى‌دار
حفظ طوطى‌وار مطالب غيرمعنى‌دار
حفظ طوطى‌وار مطالب غيرمعنى‌دار

روش حفظ طوطى‌وار (rote memorization) روش خاص مطالب غيرمعنى‌دار (nonmeaningful) است. هرچند که هدف عمدهٔ تحصيل علم و دانش در کليهٔ مقاطع و تمامى سن‌ها يادگيرى مطالب معنى‌دار (meaningful) است، با اين حال يادگيرندگان گاهى ناچار مى‌شوند که براى رسيدن به اين هدف مقدارى مطالب غيرمعنى‌دار را نيز حفظ کنند. مطالب غيرمعنى‌دار به مطالبى گفته مى‌شود که ذاتاً معنى‌دار نيستند، اما براى مطالب معنى‌دار پايه و چارچوب به‌حساب مى‌آيند، مانند اعداد ۱ تا ۱۰، شمارهٔ جمعيت شهرها و کشورها، و نظاير اينها. خوشبختانه حجم مطالب غيرمعنى‌دار، در قياس با مطالب معنى‌دار، بسيار کم است و نبايد در گسترش دادن آنها افراط کرد.
ما احتمالاً اعداد ۱ تا ۱۰ را به‌طور طوطى‌وار مى‌آموزيم، اما هيچ نيازى نيست که اعداد از ۱۰ به بالا را اين‌گونه ياد بگيريم، زيرا با استفاده از اطلاعات مربوط به ۱۰ عدد اول سلسلهٔ اعداد، معنى‌دار کردن اعداد بزرگ‌تر از ۱۰ کار آسانى است.

بخش به بخش کردن

يکى از راه‌هاى حفظ کردن مطالب غيرمعنى‌دار بخش به بخش حفظ کردن آنها است. در اين روش مقدار زيادى از اطلاعات، مانند جدول‌ضرب يا جدول علائم عناصر شيميائي، به چند بخش تقسيم مى‌شود و اين بخش‌ها به نوبت آموخته مى‌شوند. براى مثال، دانش‌آموزى که مى‌خواهد علائم اختصارى عناصر شيميائى را حفظ کند، اين عناصر را به چند بخش تقسيم مى‌کند و به حفظ کردن هر يک از آن بخش‌ها مى‌پردازد. انتقال اطلاعات به حافظهٔ درازمدت نياز به کوشش فراوان دارد. وقتى که مقدار زيادى اطلاعات به چند بخش کوچک‌تر تقسيم مى‌شوند و آن بخش‌ها به‌طور جداگانه آموخته مى‌شوند، انتقال آنها به حافظهٔ درازمدت آسان‌تر انجام مى‌گيرد. وقتى که ما مى‌کوشيم تا يک فهرست طولانى از اطلاعات را يک‌جا حفظ کنيم، در يادآورى آن معمولاً تنها ماده‌هاى اول و آخر فهرست را به ياد مى‌آوريم، اما ماده‌هاى وسط فهرست را فراموش مى‌کنيم. به اين پديده، اثر موقعيت زنجيره‌اى (serial position effect) گفته مى‌شود. تقسيم فهرست‌هاى طولانى به چندين بخش از اين مشکل جلوگيرى مى‌کند، زيرا وقتى فهرست مطالبى که قرار است آموخته شود کوتاه باشد يادگيرى همهٔ آنها امکان‌پذير است.

مطالعه با فاصله

تمرين پراکنده يا مطالعهٔ بافاصله راه ديگر حفظ اطلاعات است. در اين روش يادگيرنده، به ‌جاى اينکه سعى کند تا يک‌باره و در يک نوبت مقدار زيادى اطلاعات را حفظ کند، وقت خود را تقسيم مى‌کند و چندين بار آن را مرور مى‌نمايد. اگر يادگيرنده سعى کند تا در يک نوبت همهٔ مطالب را حفظ کند و تمام وقت خود را در همان يک نوبت صرف يادگيرى آن مطالب نمايد، اين امر باعث خستگى و از بين رفتن انگيزه در او مى‌شود. علاوه بر اين، معمولاً پس از پايان يافتن تمرين فراموشى صورت مى‌گيرد. اگر يادگيرنده چندين نوبت صرف مطالعهٔ مطلب کند، آنچه در نوبت قبل فراموش شده است در نوبت بعد به‌سرعت آموخته مى‌شود. بنابراين، دو راه عمده براى کمک به يادگيرندگان در حفظ کردن مطالب غيرمعنى‌دار وجود دارند، يکى از آن دو روش بخش‌به‌بخش و ديگرى روش تمرين پراکنده يا مطالعهٔ با فاصله است.
يکى از عوامل عمدهٔ فراموشي، به‌ويژه در رابطه با يادگيرى طوطى‌وار، تداخل است. تداخل يادگيرى‌هاى قبلى در يادگيرى‌هاى بعدى را بازدارى پس‌گستر و تداخل يادگيرى‌ها بعدى بر يادگيرى‌هاى قبلى را بازدارى پيش‌گستر مى‌گويند.

رعايت توالى مناسب

يکى از راه‌هاى جلوگيرى از تداخل در يادگيرى رعايتِ توالى مناسب مطالب است. توالى مناسب يعنى اينکه مثلاً مطالب مشابه را به‌دنبال هم ياد نگيريم. براى نمونه، به‌هنگام آموزش الفباى فارسى به نوآموزان زبان فارسي، نبايد حروف ب، پ، ت، ث را به‌دنبال هم آموزش دهيم.

پرآموزى

راه ديگر جلوگيرى از تداخل در يادگيري، پرآموزى (overlearning) است. پرآموزى يعنى يادگيرى تا حد اشباع. براى اين ‌منظور، پس از آنکه يادگيرنده به‌حد دلخواه به يادگيرى يا عملکرد دست يافت باز هم براى مدتى بيشتر به ‌تمرين و تکرار ادامه مى‌دهد. زمانى گفته مى‌شود مهارتى به حد پرآموزى آموخته شده است که تمرين اضافى ديگر نتواند آن را بهبود ببخشد. علاوه بر اينکه معلوم شده است که پرآموزى از تداخل جلوگيرى مى‌کند، هم‌چنين نشان داده شده است که موجب انتقال يادگيرى نيز مى‌شود. سيفرت در اين باره گفته است:
اگر دانش‌آموزان تايپ کردن را در کلاس درس به‌حدى آموخته باشند که تمرين بيشتر نتواند آن را بهبود بخشد، اين مهارت مى‌تواند به‌ شرايط پر سر و صدا و مزاحمت‌بار دفتر کار انتقال يابد. اگر دانش‌آموزان مهارت نوشتن را در شرايط گوناگون پرآموزى کرده باشند، به‌‌راحتى مى‌توانند در شرايط اضطراب‌آور امتحانى در نوشتن انشاء توفيق يابند.
سيفرت (۱۹۹۱) دليل اثربخشى پرآموزى را چنين توضيح مى‌دهد که اين کار فرصت بيشترى براى تکرار همراه با بسط معنائى در اختيار يادگيرنده مى‌گذارد؛ يعنى موجب مى‌شود بين يادگيرى تازه و يادگيرى‌ها و مهارت‌هاى قبلىِ به‌خوبى آموخته شده ارتباط ذهنى برقرار گردد.




ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط