شاعر: فاطمه طارمي
مولاي مهربان غزلهاي من سلام!
سمت زلال اشك من! آقاي من! سلام!
نامت بلند و اوج نگاهت هميشه سبز
آبيترين بهانه دنياي من سلام!
قلبي شكسته دارم و شعري شكستهتر
اما نشسته در تب غوغاي من سلام!
ما بي حضور چشم تو اينجا غريبهايم
دستي، سري، تكان بده آقاي من! سلام!
تقديم چشمهاي تو اين شعر ناتمام
زيباترين افق به تماشاي من سلام!