فدای جان تو

باز آمدی ای جان من جان‌ها فدای جان تو جان من و صد همچو من قربان تو قربان تو من کز سر آزادگی از چرخ سر پیچیده‌ام دارم کنون در بندگی سر بر خط فرمان تو
جمعه، 11 تير 1395
تخمین زمان مطالعه:
پدیدآورنده: علی اکبر مظاهری
موارد بیشتر برای شما
فدای جان تو

فدای جان تو

 

شاعر: پارسا

باز آمدی ای جان من جان‌ها فدای جان تو

جان من و صد همچو من قربان تو قربان تو

من کز سر آزادگی از چرخ سر پیچیده‌ام

دارم کنون در بندگی سر بر خط فرمان تو

کار من و سامان من آشفته همچون موی تو

سست است همچون بخت من عهد تو پیمان تو

مگذار از پا افتم ای دوست و دستم را بگیر

روی من و درگاه تو دست من و دامان تو

گفتی که جانان که ام جنان من جانان من

گفتی که حیران که ام حیران تو حیران تو

امشب اگر مرغ سحر خواند درود می‌خوانمش

چون بارها بر بست لب او در شب هجران تو

با بوسه‌ای از آن دو لب اکرام را اتمام کن

هر چند باشد پارسا شرمنده احسان تو



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط