اسناد خريد رقبات و وقف ‏نامه‏ي مسجد کلهر کاشان

از اين نويسنده‏ي محترم در شماره‏ي 22، ص 99 - 90 مقاله‏اي تحت عنوان «نکاتي درباره‏ي ترجيع‏بند معروف محتشم کاشاني» به چاپ رسيد که عنوان صحيح آن «نکاتي درباره‏ي ترکيب‏بند معروف محتشم کاشاني» بوده است. به اين وسيله از نويسنده و محقق ارجمند جناب آقاي مهدي صدري و خوانندگان فرهيخته‏ي مجله پوزش مي‏خواهيم. اين اشتباه در موقع تهيه‏ي فهرست کلي مقالات مجله تصحيح خواهد شد.
دوشنبه، 27 آبان 1387
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
اسناد خريد رقبات و وقف ‏نامه‏ي مسجد کلهر کاشان
اسناد خريد رقبات و وقف ‏نامه‏ي مسجد کلهر کاشان
اسناد خريد رقبات و وقف ‏نامه‏ي مسجد کلهر کاشان

نويسنده:مهدي صدري

مقدمه

از اين نويسنده‏ي محترم در شماره‏ي 22، ص 99 - 90 مقاله‏اي تحت عنوان «نکاتي درباره‏ي ترجيع‏بند معروف محتشم کاشاني» به چاپ رسيد که عنوان صحيح آن «نکاتي درباره‏ي ترکيب‏بند معروف محتشم کاشاني» بوده است. به اين وسيله از نويسنده و محقق ارجمند جناب آقاي مهدي صدري و خوانندگان فرهيخته‏ي مجله پوزش مي‏خواهيم. اين اشتباه در موقع تهيه‏ي فهرست کلي مقالات مجله تصحيح خواهد شد.
مسجد کلهر (RHALEK) يکي از مساجد کاشان بوده که در محله‏ي کلهر واقع بوده است و وجه تسميه‏ي آن نيز به سبب قرار داشتن در اين محله بوده که ديگر نامي از اين محله در اذهان نسل حاضر باقي نيست و کم‏کم اين نام جزء اعلام ناشناخته و نامعلوم قرار خواهد گرفت.

وضعيت و موقعيت محله و مسجد

ميدان کمال الملک فعلي حدودا در مرکز محله قرار دارد. اين ميدان از سمت شمال به خيابان بابا افضل مرقي و از سمت جنوب به خيابان دروازه اصفهان و از سمت مشرق به خيابان محتشم کاشاني و از جهت مغرب به خيابان فاضل نراقي متصل است. حدودا در ابتداي سمت شرقي از ميدان يعني خيابان محتشم در جهت جنوبي خيابان مسجدي قرار دارد که در حال حاضر به نام مسجد صادقيه مشهور است و تقريبا روبه‏روي کوچه‏ي درب زنجير - که محل ورود مردم از اين خيابان به بازار کاشان است - واقع است. اين مسجد بازمانده‏ي همان مسجد موصوف است که پس از تخريب خانه‏ها و ابنيه‏ي ديگر در اين مسير براي احداث خيابان محتشم و همچنين خيابان فاضل نراقي و نيز ميدان کمال الملک در سال‏هاي 1335 تا 1336 ش، بازمانده‏ي آن را در جنب خيابان محتشم با مصالح امروزي بنا کرده‏اند و متوليان امر نام «صادقيه» را بر آن نهاده‏اند.
تا آن جا که نگارنده مطلع است چيزي از رقبات موصوف در سند خريد آن، که پس از گذشت کمتر از دو سال به رقبات وقفي مبدل گشت باقي نمانده، ضمن اينکه از سويي احداث خيابان در بخش مرکزي يک شهر از مظاهر آباداني و آسايش مردم در اين روزگار به شمار مي‏آيد از سويي ديگر اين گونه آباداني‏ها زيان‏هاي عمده‏اي بر اثر احداث خيابان به وجود مي‏آورد که از جوانب گوناگون قابل بحث و بررسي است. خوب است در موقع ايجاد چنين آباداني‏هايي در آينده به ويژه در
شهرهاي قديمي چون کاشان، مظاهر قديمي و بناهاي تاريخي آن از بين نرود. از جمله خسارت‏هاي تاريخي يکي نام محله‏اي قديمي از محله‏هاي کاشان است که به همراه مسجدي که منتسب به اين محله بوده با هم محو شده است. ظاهرا چيزي هم از رقبات موقوفه‏ي مسجد بر جاي نيست. تقريبا در روبه‏روي مسجد مذکور در سمت شمال خيابان، آرامگاهي مسقف موجود است که مربوط به سادات همين خاندان کلهري است و چنين مي‏نمايد که بايد باقي‏مانده‏ي حوالي و اطراف مسجد قديمي بوده باشد.
در خاندان سادات کلهري کاشان شخصيت‏هاي برجسته‏ي علمي وجود داشت که نام و شرح احوال بعضي از آنها در کتاب تاريخ کاشان(1) و منابع متعدد ديگر مذکور است و تا اندازه‏اي مقام علمي و شخصيت اجتماعي و موقعيت آنان را در کاشان مشخص و معلوم مي‏سازد.
يکي از شخصيت‏هاي اين خاندان، مرحوم آقا ميرمحمدعلي کلهري بوده که از برجستگان رجال علمي زمان خود به شمار مي‏رفته و منصب امام جماعت کاشان را هم داشته است. بر اساس قباله‏ي مصالحه‏نامه‏ي موجود - که تصوير آن نيز به چاپ مي‏رسد - مشاراليه يجز منصب امام جماعت کاشان، امام جماعت مسجد مذکور را نيز بر عهده داشته است. مشاراليه بر طبق سند حاضر در محرم الحرام سال 1238 ه‏ق اقدام به خريد شش باب دکان در اطراف مسجد مي‏کند؛ با اين نيت که به وجهي که مشخص خواهد کرد دکان‏ها را وقف بر مسجد نمايد ولي عمر وي کفاف انجام عمل خيرش را نمي‏کند و مقارن اين ايام ظاهرا در سال 1239 ه ق درمي‏گذرد. بعد از گذشت کمتر از دو سال از خريد دکان‏ها و حدود چند ماهي از درگذشت آقا ميرمحمدعلي، در ماه رجب سال 1240 ه‏ق فرزندش آقا ميرمحسن کلهري (2) - که امام جماعت مسجد مذکور را بعد از والدش عهده‏دار است - نيت خير پدر را جامعه‏ي عمل مي‏پوشاند و در پشت سند خريد مبادرت به نوشتن و وقف کردن اين شش باب دکان مي‏کند. او طبق نظر واقف، دکان‏ها را از حالت موجود آن خارج مي‏نمايد و چند باب از آنها را پس از تخريب به مسجد ملحق مي‏کند و مورد مصرف و باقي‏مانده را نيز در وقف‏نامه معلوم مي‏سازد.
از نکات قابل ذکر در باب اسناد مذکور که بايد بدان پرداخته شود يکي آن است که در متن هر دو سند بازخواني شده نامي از «کلهر» به دنبال کلمه‏ي «مسجد»، هم خريدار دکان‏ها و هم واقف آنها نبرده و به ذکر اين «مسجد» بسنده کرده‏اند که خود ناشي از آن است که مسجد مذکور در محله‏اي از محلات مرکزي و معروف شهر قرار داشته و به واسطه‏ي کثرت شهرت مسجد، خود را از ذکر نام آن در سند بي‏نياز دانسته‏اند. از ديدگاهي ديگر نشاني‏هاي موجود در باب حد و حدود دکان‏ها با اسناد تاريخي مشابه موجود که در اداره‏ي اوقاف کاشان و احيانا در درست مردم و همچنين در قباله‏هاي قديمي ابنيه‏ي اين حدود و نيز پرونده‏هاي ثبتي موجود در اداره‏ي ثبت اسناد و املاک کاشان چه قبل و چه بعد از احداث خيابان محتشم، گواه ديگري بر اين مدعاست. مراتب مزبور بيان کننده‏ي واقعياتي است که از آن مي‏توان موقعيت مسجد مذکور و اطراف آن را بازشناخت.
ديگر اينکه اسناد مذکور، اسناد اصلي و جزء اسناد خانوادگي است که نزد نگارنده است. مشخصات اين اسناد بدين شرح است: اين اسناد بر روي کاغذ آبي رنگ شفاف دوران قاجاريه نوشته شده است. يک روي سند مربوط به شرح خريد شش باب دکان از سوي آقا مير محمدعلي کلهري به سال 1238 ه ق است. پشت سند که همان وقف‏نامه است رقبات خريداري شده از سوي آقا ميرمحسن کلهري به سال 1240 ه ق وقف بر مسجد شده است. در حواشي اين دو سند - که بر پشت و روي يک برگ است - مهر و امضاي شهود به هنگام خريد و وقف ديده مي‏شود که بازخواني نام و مهر شهود به دنبال متن بازخواني شده‏ي اين دو سند آورده شده است. اندازه‏ي کاغذ سند 5ر42 ضربدر 5ر33 سانتي‏متر است. متن سند خريد مربوط به شش باب دکان به اين شرح است:

متن مصالحه‏نامه‏ي شش باب دکان

[بسم الله الرحمن الرحيم]
باعث بر ترقيم اين ارقام خجسته فرجام ذکر و بيان آن است که در اين ازمنه و ايام با کمال طوع و رغبت و آرام، خالي از اکراه و کراهه و ابرام / به عالي جناب، قدسي القاب حقايق و معارف اکتساب فضايل و کمالات نصاب مصطفوي اياب مرتضوي انتساب علام فهام سلسله‏ي دودمان ائمه‏ي کرام، خلاصه‏ي خاندان فخام عظام، قدوةالانام آقا مير محمدعلي امام الجماعه‏ي / کاشان - حفظه الله تعالي - من آفات الزمان، مصالحه‏ي صحيحه‏ي شرعيه نمود حضرت خجسته خصلت آقا مهدي قطان (3) ولد آقا عبدل کاشاني مقرونا بقبوله زيد عزه منه علي وفق الشرع المطاع، همگي و تمامي / دکاکين و اماکن مفصله به اين موجب واقعات در بازار علاقه‏بندان (4)قديم مجاور بازار غزل (5) من سوق مدينةالايمان کاشان با توابع و لواحق و منضمات آن بالتمام /
[دکان اول]
تمامي / يک باب دکان ارسي‏دار متصل به مسجد درب بازار غزل / مابين درب مسجد مزبور و دکان ديگر مصالح مزبور / و به شارع با متفرعات و منضمات آن بالتمام /؛
[دکان دوم]
تمامي / يک باب دکان محقر دم پله‏ي حوضخانه‏ي مسجد محدود / به دکان مصالح مزبور و به پله‏ي مزبوره محاذي دکان / ملا بخشعلي و سردابه‏ي تحت دکان مزبور و دکان / آقا مهدي مصالح مزبور با مشاعات آن بالتمام /؛
[دکان سوم]
تمامي / يک باب دکان قطاني (6)محاذي دکان دوک تراشي آقا کلبعلي محدود به انبار / قطاني و به کوچه‏ي آقا سديد و به خانه‏ي ورثه‏ي ميرشاه قوام الدين و / به شارع با توابع و لواحق و مشاات آن بالتمام /؛
[دکان چهارم]
تمامي / يک دکان به رسم قطاني جانب مسجد قرب درب سوراخ شده / محدود به دکان علاقه‏بندي و به دکه دم پله‏ي حوضخانه و به مسجد / و به شارع با متفرعات آن بالتمام؛
[دکان پنجم]
تمامي / يک باب دکان به رسم قطاني سمت خانه‏ي حاجي زين‏العابدين / محدود به دکان خفافي و به در خانه‏ي حاجي زين‏العابدين / و به دکان صباغي و به شارع با مشاعات آن بالتمام /؛
[دکان ششم]
تمامي / پس دکان دکان سمت خانه‏ي حاجي زين‏العابدين / با متفرعات و منضمات آن بالتمام /؛
به مال المصالحه مبلغ شصت تومان تبريزي اشرفي يک مثقالي فتحعلي شاهي عددي يک تومان و صيغه جاري شد و قبض و اقباض و تسليم و تسلم و تخليه و تصرف و اعتراف / به وصول اعواض لاعلي رسم القباله و ضمان کاشف الفساد و اسقاط غبن اگر چه تا يک صد و بيست تومان به وصف مزبور باشد و ساير شرايط صحت و ضوابط / لزوم معمول و مرعي گرديد و به وقع الاشهاد و علي الله التوکل و الاعتماد و التحرير في شهر محرم الحرام من شهور سنه‏ي
الف و مأتين / و ثلثين و ثمانيه من الهجرة النبوية سنه‏ي 1238.

سجلات مصالحه‏نامه

مهرها و تأييدهاي شهود از صدر سمت چپ به سمت راست و ذيل سند:
1- بسم الله سبحانه / اعترف بما رقم فيه... لدي[مهر مربع به خط ثلث:](العبد محمد حسين الحسيني)
2- بسم الله خير الاسماء / اعترف بما فيه لدي حرره[مهر بيضي به خط نستعليق:](عبده ابوالقاسم بن ابي‏سعيد)
3-[مهر مربع به خط نستعليق:](لا اله الا الله الملک المبين عبده محمد باقر)
4- هو حسبي / اعترف بما رقم فيه لدي حرره[مهر مربع به خط نستعليق:](المتوکل علي الله الغني عبده محمد صالح)
5-[مهر بيضي به خط نستعليق:](سلام علي ابراهيم)
6-[مهر بيضي به خط نستعليق:](عبده محمد جعفر الحسيني)
7- اعترف بما فيه لدي[مهر مربع به خط نستعليق:](المتوکل علي الله عبده محمدعلي)
8-[مهر بيضي به خط نستعليق:](يا امام حسين 1239)
9- هو حبسي / اعترف بما رقم فيه لدي حرره[مهر بيضي به خط نستعليق:](عبده عبدالغني الحسيني 1232)
10- هو حسبي / اعترف بما رقم فيه لدي حرره[مهر مربع به خط نستعليق:](محمد حسين)

شهود

1- استاد محمدعلي صحاف[مهر مربع به خط نستعليق:](عبده محمدعلي)
2- عبدالکريم ولد حاجي کاظم
3- حاجي علي جوشقاني
4- بخش علي ولد المرحوم آقا علي
5- محمد حسن خفاف[مهر مربع به خط نستعليق:](يا امام حسن) (2 مرتبه)
6- عبدالرحيم خفاف[مهر مربع به خط نستعليق:](پيرو دين محمد عبدالرحيم)
7- محمدعلي عسکر خفاف[مهر بيضي به خط نستعليق:](پيرو دين محمد، علي عسکر)
8- محمد حسن خفاف[مهر بيضي به خط نستعليق:](عبده الراجي محمد حسن)
9- محمدعلي خفاف[مهر مربع به خط نستعليق:](عبده محمدعلي)
10- محمدعلي ولد آقا جعفر[مهر بيضي به خط نستعليق:](دارد به دل مهر علي، محمد)
11- کربلائي هاشم ساغري‏دوز[مهر مربع به خط نستعليق:](بنده آل محمد، هاشم)
12- حاجي علي عسکر اصفهاني ساغري‏دوز[مهر بيضي به خط نستعليق:](عبده علي عسکر)
13- محمد اسماعيل المدعو به حاجي خفاف[مهر بيضي به خط نستعليق:](العبد محمد اسماعيل)
14- محمد کاظم ساغري‏دوز کاشاني[مهر بيضي به خط نستعليق:](... محمد کاظم...)
15-[محمد مهدي قطان][مهر بيضي به خط ثلث:](محمدمهدي)

متن وقف ‏نامه

[بسم الله الرحمن الرحيم]
باعث بر تسطير اين سطور ميمنت دستور شرعيت مسطور بيان آن است که بعد از انتقال دکاکين و اماکن مفصله ضمن، به سعي عالي جناب مصالح‏له معزي‏اليه ضمن، خلف عالي جناب عليين اياب مغفرت مآب / علام فهام غريق بحار رحمت حضرت رحمن، آقا ميرمحسن امام الجماعة کاشاني.
عالي جناب مصالح له معزي‏اليه، تمامي سه باب دکان اول و دوم و چهارم مرقومه به تفصيل ضمن را از وضع دکانيت / اخراج و به وضع جديد از قرار وضع مسجد ضمن ساخته و جزء مسجد مزبور نمودند بلکه بوم (7) تمامي مسجد مزبور از جديد و قديم آن را از نو به گچ ساخته و پرداخته. تمامي سه باب دکان مزبوره را با اعيان / بوم مزبور همگي مسجد مزبور را وقف مؤبد صحيح شرعي و حبس مخلد صريح ملي نمودند بر کافه‏ي مسلمين که در آن به نماز و عبادت يگانه‏ي بي‏شريک و انباز اشتغال نموده مسجد و معبدشان / باشد و صيغه‏ي وقف را به الفاظ صحيحه و عبارات صريحه‏ي عربيه و فارسيه جاري نموده و يد خود را از ملکيت طلقيه‏ي خود تخليه نموده و به تصرف وقف مزبور داده و به آن اقرار و اعترف نمودند /.
توليت آن را و راتبيت در امامه‏ي جماعت در آن را به خود مفوض نمودند و با وفات خود بر اتقي و اصلح اولاد ذکور خود مفوض و هکذا ذکور اولاد اولاده و ان نزلوا نسلا بعد نسل و عقبا / بعد عقب و العياذ بالله با انقراض ذکور براتقي و اصلح اناث اولاد خود مفوض نمود و هکذا اناث اولاد اولاده و ان نزلن نسلا بعد نسل و عقبا بعد عقب و با عدم قابليت اولاد / معزي‏اليه در امامه‏ي جماعت مزبوره، تعيين امام الجماعت به جهت مسجد مزبور با متولي مسجد مزبور خواهد بود و در يک زمان دو نفر امامت جماعت مسجد مزبور را اختيار نخواهد نمود بلکه زياده از دو نفر / نيز اختيار نخواهد نمود. يعني واقف راضي به تعدد ائمه در يک زمان نمي‏باشد. خلاصه اينکه عالي جناب واقف در حيات خود، خود امامت جماعت مزبور را خواهد نمود و با وفاتش خارج از / سلسله‏ي اولادش بدون تعيين و اذن اولادش در مسجد مزبور امامت جماعت آن را اختيار نخواهد نمود و دکان سيم و پنجم از تفصيل ضمن را، واقف معزي وقف مؤبد شرعي و حبس مخلد ملي نمودند بر مسجد مزبور که منافع آنها در هر سال بعد از اخراجات لازمه‏ي آنها / هر چه بماند تثليث شده، يک ثلث صرف مرمت مسجد مزبور و يک ثلث مختص امام الجماعت مسجد مزبور و يک ثلث مختص خادم مسجد مزبور خواهد بود و توليت آنها را به خود مفوض نمودند / و بعد از خود به اتقي و اصلح ذکور اولاد خود و هکذا اولاد اولاده و ان نزلوا و با انقراض ذکور بر اناث اتقي و اصلح اولاد و هکذا اولاد اولاده و ان نزلن مفوض نمودند و صيغه جاري، و قبض و اقباض / معمول گرديده به آن اعتراف نمودند و بر متولي هر عصر است که از قرار مسطور معمول دارد و کان ذلک تحريرا في شهر رجب المرجب من شهور سنه‏ي 1240 ه ق.
بعد از تاريخ عددي مذکور وقف‏نامه به مهر واقف با سجع محسن بن محمدعلي الحسيني مهر شده است.
حاشيه‏ي سمت راست به بالا مانند قباله‏ي پيشين داراي امضا و مهر شهود به شرح زير است:
حق علي جوشقاني؛ عبدالکريم ولد حق کاظم؛ بخشعلي ولد آقا علي ممهور به مهر بيضي ناخوانا؛ مهدي قطان بايع خلف ممهور با مهر بيضي با سجع محمدمهدي؛ حي محمد ابراهيم نساج با مهر بيضي با سجع «سلام علي ابراهيم»؛ محمدعلي... ولد ملا عبدالله با مهر مربع و با سجع «عبده محمدعلي»؛ محمد حسن ولد آقا عقيل با مهر بيضي و با سجع «عبده الراجي محمد حسن»؛ کربلايي هاشم؛ بعد از اين شهود شرح ديگري در حاشيه‏ي مذکور آمده که در ذيل آن چهارده مهر ديده مي‏شود:
در حاشيه‏ي سمت راست تکمله‏اي بر مت نوشته شده است
و وقف مؤبد شرعي نمود واقف متن، تمامي يک باب دکان محقر متصل به درب مسجد از باب اعظم حين دخول به مسجد از جانب يمين محاذي خبازي / بر متولي مذکور متن که منافع آن را صرف خود نمايد. وقفا، صحيحا، شرعيا (فمن بدله بعد ما سمعه انما اثمه علي الذين يبدلونه) في تاريخ / و توليت آن ايضا با متولي خواهد بود.

سجلات وقف‏نامه

1- بسم الله خير الاسماء / اعترف دام فضله العالي بما سطر فيه بداية و نهايه / لدي.
[مهر بيضي شکل به خط نستعليق:](عبده ابوالقاسم بن ابي‏سعيد)
2- بسم الله سبحانه. / اعترف الواقف زيده مجده / و حفظ في المواقف بما رقم في المتن و الخامشيه / الدي /.
[مهر مربع شکل به خط ثلث:](العبد محمد حسين الحسيني)
3-[مهر مربع شکل به خط نستعليق:](لا اله الا الله الملک الحق المبين عبده محمدباقر)
4- هو حسبي. / اعترف دام ظله بما رقم فيه لدي، حرره
[مهر مربع شکل به خط نستعليق:](المتوکل علي الله للغني عبده محمدصالح)
5-[مهر مربع شکل به خط نستعليق:](محمد حسن)
6- هو حسبي. / اعترف دام ظله بما رقم فيه لدي، حرره[مهر بيضي شکل به خط نستعليق:](عبده... الحسيني)
7- اعترف دام ظله لدي، حرره[مهر بيضي شکل به خط نستعليق:](يا امام حسين)
8-[مهر مربع شکل به خط نستعليق:](المتوکل علي الله عبده محمدعلي)
9-[مهر بيضي شکل به خط ثلث:](العبد محمد اسماعيل)
10-[مهر مربع شکل به خط نستعليق:](عبده محمد ابراهيم)

شهود

1- حاجي علي جوشقاني.
2- عبدالکريم ولد حاجي کاظم.
3- بخش علي ولد آقا علي.
4- مهدي قطان... خلف[مهر بيضي شکل به خط ثلث:](محمد مهدي)
5- حاجي محمد ابراهيم نساج[مهر بيضي شکل به خط نستعليق:](سلام علي ابراهيم)
6- محمدعلي... ولد ملا عبدالله[مهر مربع شکل به خط نستعليق:](عبده محمدعلي)
7- محمد حسن ولد آقا جعفر[مهر بيضي شکل به خط نستعليق:](عبده الراجي محمد حسن)
8- کربلائي هاشم
مهرهاي ذيل تکمله
1-[مهر بيضي شکل به خط نستعليق:](عبده علي عسکر)
2-[مهر بيضي شکل به خط نستعليق:](عبده محمد جعفر الحسيني)
3-[مهر بيضي شکل به خط ثلث:](العبد محمد اسماعيل)
4-[مهر مربع شکل به خط نستعليق:](عبده محمدعلي)
5-[مهر بيضي شکل به خط نستعليق:](سلام علي ابراهيم)
6-[مهر بيضي شکل به خط نستعليق:](عبده الراجي محمد حسن)
7-[مهر مربع شکل به خط نستعليق:](بنده آل محمد، هاشم)
8-[مهر بيضي شکل به خط نستعليق:](پيرو دين محمدعلي عسکر)
9-[مهر بيضي شکل به خط نستعليق:](يا امام موسي کاظم)
10-[مهر مربع شکل به خط نستعليق:](... عبدالرحيم)
11-[مهر بيضي شکل به خط نستعليق:](دارد به دل مهر علي، محمد)
12-[مهر بيضي شکل به خط نستعليق:](محسن بن محمدعلي الحسيني)
13-[آقا مير محسن امام جماعت کاشاني]

پي نوشت :

1-تاريخ کاشان، تأليف عبدالرحيم کلانتر ضرابي (سهيل کاشاني)؛ به کوشش ايرج افشار، انتشارات اميرکبير، چ 1356، 3 ش، صص 316 - 312؛ گفتني است که اين کتاب را مؤلف به سال‏هاي 1287 و 1288 ه‏ق تأليف کرده است.
2-آقا ميرمحسن کلهري پدر بزرگ آقا سيد محمدرضاي مجتهد کلهري کاشاني متوفي به اول محرم 1296 ه‏ق است ضمن اينکه شرح احوال اين شخصيت به صورتي مختصر در مأخذ پيشين آمده تنها منبعي که تاريخ فوت آقا سيد محمدرضاي مجتهد را ثبت کرده عندليب کاشاني است. اين عندليب کاشاني نامش ميرتقي بن الحسين الحسني کاشاني که متخلص به عندليب است ماده تاريخ وفات مشاراليه در ديوان وي صص 154 - 153) ديوان عندليب کاشاني، انتشارات فروغي، چاپ دوم، 1363 ش) ضمن قطعه‏اي ساخته است که بيت ماده تاريخ اين است: به چشم تر رقم زد با دل زار / «لواي علم و دانش از جهان رفت». گفتني است که از مصراع تاريخ به حساب جمل سال 1295 به دست مي‏آيد ولي در مصراع اول با تعميه‏اي که در ترکيب «دل زار» به کار گرفته و مراد از آن حرف «الف» واژه‏ي «زار» است که بايد به مجموع عدد مصراع تاريخ افزود تا سال 1296 ه‏ق حاصل آيد. مشاراليه والد سه فرزندي است که هر يک به گونه‏اي از مشاهير رجال تاريخ‏ساز دوران قاجاريه بوده‏اند يکي آقا سيد جلال الدين حسيني کلهري کاشاني صاحب روزنامه‏ي معروف حبل المتين کلکته؛ ديگري آقا سيد حسن حسيني کلهري کاشاني صاحب روزنامه‏ي حبل المتين تهران و سومي آقا سيد ميرمحمدعلي حسيني کاشاني که به نجف اشرف رفت و در آنجا مقيم شد. نگارنده شرح احوال دو شخصيت اول و دوم را تحت ماده‏هاي «حسيني کلهري کاشاني، سيد جلال الدين» و «حسيني کلهري کاشاني، سيد حسن» در مجلد ششم دايرةالمعارف تشيع نوشته است.
3-قطان: پنبه فروش،[فصل‏نامه‏ي، ميراث جاويدان].
4-بازاري که در آنجا ابريشم تابيده و نوار و قيطان بفروشند.
5-بازار ريسمان فروشان.
6-پنبه درست‏کني و پنبه‏فروشي.
7-«بوم» در اصطلاح مردم کاشان به معناي «کف» است و منظور نويسنده‏ي متن وقف‏نامه از به کار بردن اين واژه آن است که از محل مورد مصارف تعيين شده مورد مصارف تعيين شده کف قديم و جديد محوطه‏ي داخلي مسجد را با گچ بسازند زيرا اين کار در قديم بسيار ارزان‏تر از فرش کردن با آجر بوده است ضمن اين که فرش کردن کف محوطه‏ي داخلي مسجد با گچ هيچ گاه کيفيت فرش کردن با آجر را ندارد.

منبع: ميراث جاويدان

معرفي سايت مرتبط با اين مقاله


تصاوير زيبا و مرتبط با اين مقاله




ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.