مفهوم و ماهیت عدالت و پیشرفت با رویکرد اسلامی - ایرانی

از جمله مهم‌ترین مطالبات تاریخی ملّت ایران، دولت اسلامی، عدالت‌خواهی و پیشرفت بوده است. عدالت و پیشرفت دو مقوله‌ی بهم پیوسته و جداناپذیر از یکدیگرند. تا زمانی که در جامعه‌ای عدالت برقرار نگردد، پیشرفت تحقق نخواهد یافت.
سه‌شنبه، 30 شهريور 1395
تخمین زمان مطالعه:
پدیدآورنده: علی اکبر مظاهری
موارد بیشتر برای شما
مفهوم و ماهیت عدالت و پیشرفت با رویکرد اسلامی - ایرانی
مفهوم و ماهیت عدالت و پیشرفت با رویکرد اسلامی - ایرانی

 

نویسنده: محمدحسین مردانی نوکنده (1)




 

چکیده

از جمله مهم‌ترین مطالبات تاریخی ملّت ایران، دولت اسلامی، عدالت‌خواهی و پیشرفت بوده است. عدالت و پیشرفت دو مقوله‌ی بهم پیوسته و جداناپذیر از یکدیگرند. تا زمانی که در جامعه‌ای عدالت برقرار نگردد، پیشرفت تحقق نخواهد یافت. عدالت‌خواهی، نیاز فطری و آرمان مشترک انسان‌ها در طول تاریخ بوده است. نهضت و انقلابی به پا نخاسته است که شعار عدالت در آن طنین نیفکنده باشد. پیشرفت نیز به معنای جلو رفتن، و در مقابلِ درجا زدن و عقب‌گرد است. منظور آن است که فرد یا گروه و جامعه یا دولت، در راهی که برگزیده است، به سوی هدف پیش برود. میزان پیشرفت نیز بستگی به هدف دارد. بدیهی است که حرکت به سوی آینده، بدون توجه به گذشته و حال بی‌معناست.
اگر از پیشرفت در این مقاله سخن می‌گوییم، منظور ما حرکت از وضع و جامعه‌ی موجود به سوی وضع و جامعه‌‌‌ی مطلوب با رویکرد اسلامی – ایرانی است.
در راستای تعامل مثبت میان دو عنصر عدالت و پیشرفت، معتقدیم الگوی عدالتی که در این نوشتار از آن یاد شده است، در صورت تحقیق، پیشرفت‌های چشمگیری را در ابعاد مختلف اخلاقی، سیاسی، اقتصادی، علمی، فرهنگی، قضایی، امنیتی، و فناوری ایجاد خواهد کرد؛ به گونه‌ای که نظام اسلامی را به الگویی موفق در جهان معاصر تبدیل خواهد نمود.
روش تحقیق در این نوشتار روش کتابخانه‌ای با تأکید بر دستاوردهای پژوهشی بوده است. سؤال اساسی در این نوشتار تحقیقاتی این است که عدالت و پیشرفت با رویکرد اسلامی – ایرانی چیست و از چه شاخصه‌هایی برخوردار است؟
تبیین و تشریح مفهوم و ماهیت عدالت و پیشرفت با رویکرد اسلامی – ایرانی، هدف اصلی این نوشتار تحقیقاتی است.
نتیجه آنکه تحقق عدالت و پیشرفت با رویکرد اسلامی – ایرانی راه برون‌رفت از مشکلات و موانع در جامعه‌ی ما و الگویی شایسته برای ارائه به جهان خواهد بود.

مقدمه

در این نوشتار برآنیم تا تصویری درست از مفهوم عدالت و پیشرفت با رویکرد اسلامی – ایرانی ارائه نماییم. عدالت و پیشرفت با رویکرد اسلامی – ایرانی یکی از خواسته‌های بحق مردم ایران در طول تاریخ بوده است. هر چند در جهان معاصر، مساوات‌طلبی و پیشرفت در گفتمان‌های سوسیالیستی و لیبرال، پارادایم حاکم در بسیاری از کشورها بوده است. اما بی‌گمان ایرانیان مسلمان آنها را با رویکرد اسلامی – ایرانی جست‌وجو می‌کردند و اگر نخواهیم این دو تقاضای تاریخی ایرانیان را به گذشته‌های دور نسبت دهیم، دست کم این نیاز از عصر مشروطه تاکنون، آشکارا و به شیوه‌های مختلف مطرح بوده است.
هنگامی که این مطالبات – که از ریشه‌ی فطری نیز برخوردارند – در نظام‌های سلطنتی قاجار و پهلوی تحقق نیافت، روحانیان مسلمان به رهبری امام خمینی (رحمةالله علیه) – با توجه به این نکته که مهم‌ترین موانع این تقاضا، استبداد و استعمارند – به نبردی بی‌امان با رژیم استبدادی پهلوی و استعمار غربی به رهبری آمریکا دست زدند. با پیروزی انقلاب اسلامی و تشکیل نظامی با رویکرد اسلامی – ایرانی و از میان برداشته شدن این موانع تاریخی در ایران – یعنی استبداد و استعمار – نوبت آن رسیده بود تا ایرانیان مسلمان در پرتو نظام نوپای اسلامی بر دو معضل دیگر، یعنی عقب‌ماندگی و بی‌عدالتی غلبه کنند. بر این اساس امام خمینی (رحمةالله علیه) و مسئولان نظام جمهوری اسلامی ایران، تلاشی بی‌امان را آغاز کردند تا محرومان و مستضعفان، فقرای دردمند، تازیانه‌خوردگان تاریخ، کوخ‌نشینان و در یک کلام، طبقات پایین اجتماع، طعم شیرین عدالت را بچشند؛ شکاف طبقاتی حاصل از نظام استکبار و استثمار پرشور و همه‌ی اقشار جامعه در شعاع عدالت‌گستری و پیشرفت دولت اسلامی قرار گیرند.
از طرف دیگر کوششی انقلابی برای غلبه بر عقب‌ماندگی‌ها و رشدنیافتگی‌های تاریخی صورت گرفت. اما همه‌ی این تلاش‌ها با بروز بحران‌های ناشی از سقوط رژیم استبداد، تلاش‌های مخالفان نظام و براندازی جمهوری اسلامی و توطئه‌های شیطان بزرگ (آمریکا) و هم پیمانانش، آن گونه که می‌بایست، تحقق نیافت. در این میان، باید کم تجربگی‌ها، کژاندیشی‌ها و سوء مدیریت برخی از نیروهای درون انقلاب را نیز مانعی در راه تحقق عدالت و پیشرفت با رویکرد اسلامی – ایرانی دانست. به هر صورت، دولت نوپای اسلامی در طی سه دهه از عمر خود نتوانست بحران‌ها، جنگ تحمیلی، محاصره‌ها و مشکلات ناشی از اقدامات دشمن را به خوبی از سر بگذراند و در زمینه‌ی عدالت گستری به طبقات پایین اجتماع کوشش خود را در کنار پیشرفت‌های بزرگ در زمینه‌ی انرژی هسته‌ای، فناوری ماهواره، سلول‌های بنیادی، تسلیحات نظامی و مانند آن تداوم بخشد؛ اگرچه، مسئولان و مردم می‌‌دانستند که تا رسیدن به وضع مطلوب در موضوع عدالت و پیشرفت با رویکرد اسلامی – ایرانی راه زیادی در پیش است.
بر این اساس، رهبر فرزانه‌ی انقلاب با توجه به پیام عدالت‌خواهی انقلاب اسلامی و ضرورت پیشرفت نظام جمهوری اسلامی، «عدالت و پیشرفت توأمان» را راهبرد دهه‌ی آینده‌ی انقلاب و جمهوری اسلامی اعلام نمودند.
شکی نیست که حرکت در این راه سترگ، نیازمند اقدام در دو قلمرو نظری و عملی است. در بخش عملی، نیازمند ارائه‌ی راهکارهای قانونی و اجرایی هستیم که پیش‌نیاز این اقدام، ارایه‌ی الگویی از ابعاد و شاخص‌های عدالت‌خواهی و پیشرفت بومی با مبنای اسلامی – ایرانی هستیم؛ چرا که عدالت و پیشرفت، تنها با شعار و سطحی‌نگری و بدون داشتن الگو و نسخه‌ی عملی به دست نخواهد آمد. علاوه بر آن، نیازمند عزم و تعصب ملّی است. بنابراین، در بخش نظری لازم است مباحث مربوط به فلسفه‌ی عدالت و پیشرفت، به گفتمان حاکم در جامعه‌ی اسلامی ایران تبدیل شود تا این نیاز از سطح خواست تاریخی و فلسفی، به فرهنگی عمومی تبدیل شود و همگان خواستار آن گردند.
بر این اساس، لازم است با تبیین و تشریح عدالت و ظلم، فلسفه‌ی عدالت‌خواهی، متغیرها و شاخص‌های آن، آثار و ابعاد عدالت‌خواهی و تأثیرات جامعه‌شناسی و روان‌شناختی آن از نظر اسلام روشن شود. این اقدام، نیاز جدی و اساسی جامعه‌ی امروز ماست و استمرار نظام جمهوری اسلامی در گرو آن است. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در این زمینه می‌فرمایند:
"گفتمان عدالت، یک گفتمان اساسی است و همه چیز ماست. منهای آن، جمهوری اسلامی هیچ حرفی برای گفتن نخواهد داشت. (آیت‌الله خامنه‌ای، 1383/8/10)"
بنابراین، عدالت‌خواهی باید در جامعه‌ی ما تبدیل به گفتمانی عمومی و همه‌گیر شده و نهادینه گردد؛ به تعبیر رهبر معظم انقلاب اسلامی:
"... به گونه‌ای که هر جریانی، هر شخصی، هر حزبی و هر جناحی سرکار بیاید، خودش را ناگزیر ببیند که تسلیم این گفتمان شود؛ یعنی برای عدالت تلاش کند و مجبور شود پرچم عدالت را بر دست بگیرد. (همان)"
قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران و سند چشم‌انداز بیست‌ساله، ابعادی از این خواست را بیان کرده‌اند، اما بسیار روشن است که دولت و ملّت مسلمان ایران، نمی‌توانند برای تحقق این خواست تاریخی و ملّی، مدل سوسیال دموکراسی یا مدرنیته‌ی غربی را الگوی خود قرار دهند؛ زیرا هر دو مدل، در تضاد یا مغایرت با دین و سنت و معنویت معنا می‌یابند و توجه عمده‌ی آنان، بعد مادی انسان است؛ در حالی که به تعبیر رهبر معظم انقلاب اسلامی:
"هدف عمده‌ی ما عبارت است از ساختن کشوری نمونه که در آن رفاه مادی، همراه با عدالت اجتماعی و توأم با روحیه و آرمان انقلابی، با برخورداری از ارزش‌های اسلامی تأمین شود. (آیت‌‌الله خامنه‌ای، 1368/3/22)"
بدین منظور، به تعبیر معظم‌له:
"مدل توسعه در جمهوری اسلامی به اقتضای شرایط فرهنگی، تاریخی، مواریث و اعتقادات و ایمان این مردم، یک مدل کاملاً بومی و مختص به خود ملّت ایران است؛ از هیچ جا نباید تقلید کرد (آیت‌الله خامنه‌ای، 1383/3/37)"
رهبر معظم انقلاب اسلامی با اشاره به ضرورت بهره‌گیری از الگوی بومی، به نقد دیدگاه کسانی می‌پردازند که اساساً وجود الگوی اسلامی – ایرانی را نفی می‌کنند:
"...می‌گویند: آقا کدام الگوی توسعه‌ی بومی؟ مگر می‌شود؟! ببینید، این همان رسوبات باقی مانده از گذشته است... اگر یک ملّت می‌خواهد پیشرفت کند، نمی‌شود منتظر دیگران باشد. (آیت‌الله خامنه‌ای، 1368)"
بدین جهت این نوشتار در پی آن است که با تبیین و تشریح مفاهیم «عدالت» و «پیشرفت»، چارچوبی با رویکرد اسلامی – ایرانی برای آن بیابد تا بتوانیم الگویی برای عدالت و پیشرفت با رویکرد اسلامی – ایرانی برای خود و جهانیان ارائه نماییم.

عدالت با رویکرد اسلامی – ایرانی

1. جایگاه و ضرورت عدالت

دادگری و عدالت‌خواهی، نیاز فطری و آرمان مشترک همه‌ی انسان‌ها در طول تاریخ بوده است. نهضت و انقلابی به پا نخاسته است که شعار عدالت در آن طنین نیفکنده باشد. مقبولیت و مشروعیت عدالت تا بدانجا بوده است که حتی ستمگران نیز برای توجیه اعمال خود در نبردها از عدالت سخن رانده‌اند. اگر فیلسوفان سیاسی از مدینه‌ی فاضله و جامعه‌ی آرمانی سخن گفته‌اند، مبتنی بر عدل است؛ بالعدل قامت السموات و الأرض. (قمی، بی‌تا: ج 2، 166)
خداوند عادل است و بارها در قرآن کریم بر این نکته‌ تأکید کرده است که به کسی ظلم نمی‌کند. در فلسفه‌ی بعثت انبیای عظام الهی نیز علاوه بر عبادت «الله» و «اجتناب از طاغوت»، بسترسازی برای قیام مردم به قسط و عدل، مأموریتی اساسی است: لِیَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ (حدید/25)
در تبیین جایگاه والای عدالت‌خواهی همین بس که رسول الله (صلی‌الله‌علیه و آله‌وسلم) مأمور به دادگری بین مردم است: وَأُمِرْتُ لِأَعْدِلَ بَیْنَكُمُ. (شوری/15)
خداوند به انسان فرمان می‌دهد که به عدالت و نیکی رفتار کن: إِنَّ اللّهَ یَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَالإِحْسَانِ . (نحل/90)
امر خاص خدای هستی بر مؤمنان این است که کاملاً به عدالت رفتار کنند، هر چند علیه خود و بستگانشان باشد: یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ كُونُواْ قَوَّامِینَ بِالْقِسْطِ شُهَدَاء لِلّهِ وَلَوْ عَلَى أَنفُسِكُمْ أَوِ الْوَالِدَیْنِ وَالأَقْرَبِینَ. (نساء/ 135)
از سوی دیگر در روایات اسلامی از عدالت بسیار سخن گفته شده و درباره‌ی نقش بنیان‌برانداز ظلم، هشدارها داده شده است. در کلام امیر عدالت و شهید دادگستر، امام علی (علیه‌السلام) ثبات دولت‌ها در اقامه‌ی سنت عدل دانسته شده است «ثبات الدول باقامة سنن العدل» (محمدی ری‌شهری، 1416، ج 2، 937) و چون عدالت، قانونی عام و شامل همه‌ی اجتماع است، حتی از جود و بخشش برتر است: «العدل سائس عام و الجود عارض خاص، فالعدل اشرفهما». (همان، ج 3، 1839)
در واقع حیات انسان‌ها و جوامع به عدل است و هیچ عنصری در پیشرفت کشورها، چون عدالت کارساز نیست: العدل حیاة؛ و ما عمرت البلدان بمثل العدل. (همان، ج 3، 1839)
امام علی (علیه‌السلام) در پاسخ به ابن‌عباس، هنگامی که کفش کهنه‌ی خود را وصله می‌زد، ارزش حکومت را – که این همه بر سر آن می‌جنگند و سر و دست می‌شکنند – از آن ناچیزتر شمرد، اما یک استثنا قائل شد که در واقع علاوه بر نشان دادن مکانت بلند عدالت در سیره‌ی علوی، ملاک ارزش‌مندی نظام‌های سیاسی را نشان می‌دهد: الّا اَن اقیم حَقّاً. (نهج‌البلاغه، 1383: خطبه‌‌ی 33)
فهم و تدبیر در این مضامین، راهگشای ما به سوی مدل اسلامی – ایرانی عدالت می‌گردد.

2. چیستی و ملاک عدالت

با توجه به این نکات اگر بخواهیم مفهوم عدالت را دریابیم، این استثنا در سخن فوق که از حضرت امیر نقل کردیم، برای این منظور کافی است. عدالت براساس رویکرد اسلامی، یعنی برپایی حق. از سوی دیگر ایشان در تبیین مفهوم عدالت می‌فرماید: العدل یضع الأمور مواضعها. (همان، حکمت 437) بنابراین، عدالت با رویکرد اسلامی یعنی اینکه امکانات و منابع به هر کس، آن گونه که شایسته است، و بدون تبعیض در اختیارش قرار گیرد و همه چیز در ابعاد سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی، نظامی و امنیتی در سطح تولید، توزیع و مصرف، در جایگاه قانونی خود، براساس قوانین الهی قرار گیرد.
ملاک و معیار سنجش عدل یا ظلم بودن یک عمل نیز شریعت یا قانون اسلامی است. فرد یا گروه یا جامعه یا دولتی که براساس «ما انزل الله» عمل کند، به عدالت رفتار کرده است و هر نوع تعدی و زیرپا گذاشتن حدود الهی ظلم محسوب می‌شود. این مطلب را از کلام وحی دریافته‌ایم: وَمَن لَّمْ یَحْكُم بِمَا أنزَلَ اللّهُ فَأُوْلَئِكَ هُمُ الظَّالِمُونَ. (مائده/ 45)
بنابراین، اگر عمل نکردن به شریعت الهی، ظلم محسوب شود، مفهوم مخالف آن – که عمل به شریعت است – عین عدل خواهد بود. در تبیین الگوی اسلامی – ایرانی عدالت، باید موارد مطرح شده لحاظ گردد.

3. الگوی عدالت با رویکرد اسلامی

عدالت، نیازمند الگو است و تا الگو تحقق نیابد، عدالت عینیت نمی‌یابد. خداوند در قرآن کریم برای پیاده کردن احکام اسلام، رسول‌الله (صلی‌الله‌علیه و آله‌وسلم) را به عنوان الگوی نیکو معرفی می‌کند: لَكُمْ فِی رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ. (احزاب/ 21)
اگر فرد الگو باشد، افکار، گفتار و رفتار او نمونه و سرمشق خواهد بود. امام علی (علیه‌السلام) درباره‌ی وجوه الگو بودن رسول خدا (صلی الله‌علیه و آله‌وسلم) می‌فرماید: سِیرَتُهُ الْقَصْدُ وَسُنَّتُهُ الرُّشْدُ، وَکَلاَمُهُ الْفَصْلُ، وَحُکْمُهُ الْعَدْلُ. (نهج‌البلاغه، خطبه‌ی 93) اما اگر برنامه‌ای الگو قرار گیرد، منظور بهترین برنامه است که با رعایت اعتدال و به دور از افراط و تفریط و براساس حق تهیه شده است.

4. قانون و مرامنامه‌ی عدالت

باید توجه داشت که قانون عدل، آینه‌ی تمام نمای جامعه‌ی آرمانی و مطلوب است. هیچ اقدام عدالت خواهانه‌ای بدون داشتن قانون اساسی به نتیجه‌ی مطلوب نمی‌رسد. قانون عدل به منزله‌ی نرم‌افزار جنبش عدالت‌خواهی است. بدیهی است با توجه به مطالبات ایرانیان مسلمان، این نرم‌افزار باید از اسلام ناب محمدی و با رویکرد ایرانی سرچشمه بگیرد و با توجه به نگاه مادی و نفی معنویت در لیبرالیسم و مارکسیسم، نمی‌توان با نرم‌افزار لیبرال دموکراسی و یا سوسیالیسم به عدالت اسلامی رسید.
عدالت در گفتمان سوسیالیستی و مارکسیستی به دلیل نفی مالکیت خصوصی و تأکید بر مالکیت اشتراکی و دولتی، در خوش بینانه‌ترین حالت، با مساوات اقتصادی مترادف است؛ حال آنکه می‌‌دانیم مساوات، اگرچه در مواردی با عدالت یکی است، ولی در تمام موارد با عدالت هم‌پوشانی ندارد. همچنین قوانین مارکسیستی به نفع طبقات خاصی، مانند پرولتار (کارگر صنعتی) و حداکثر کشاورز، جهت‌گیری دارد؛ در حالی که جامعه، تنها از این دو طبقه تشکیل نشده است و قانون باید حقوق همه‌ی اقشار و طبقات اجتماعی را دربر گیرد.
عدالت در گفتمان لیبرال دموکراسی نیز در خوش‌بینانه‌ترین حالت، حداکثر به تساوی حقوق در بعد سیاسی (دموکراسی) می‌انجامد و نسبت به ابعاد دیگر، به ویژه بعد اقتصادی، توجهی ندارد. توضیح اینکه لیبرال دموکراسی از دو رکن «لیبرال» و «دموکراسی» تشکیل شده است؛ اوّلی بر معنای آزادی، و دومی بر معنای حکومت مردم تأکید دارد. واقعیت این است که به تعبیر اندرو لوین (2)، استاد دانشگاه ویسکانزین مدیسون آمریکا، نمی‌توان این دو رکن را در نظریه‌ی واحدیِ منسجمی گرد آورد؛ چون موضع لیبرالی بر حیات فردی و خصوصی تأکید دارد، ولی در موضع دموکراتیک، حیات جمعی از اهمیت اساسی برخوردار است و راه‌حلی که لیبرال دموکراسی برای حل این تعارض طرح کرده، به ضرر بُعد دموکراتیک است و در عمل آنچه اتفاق می‌افتد سطحی کردن دموکراسی است؛ به این معنا که در نظام‌های لیبرال دموکراسی تنها دموکراسی ظاهری وجود دارد، نه واقعی.
ضمن اینکه حتی اگر دموکراسی را نوعی عدالت سیاسی بدانیم، به دلیل تأکید لیبرال دموکراسی بر اقتصادِ سرمایه‌داری، امکان دست‌یابی عملی به عدالت سیاسی، بدون عدالت اقتصادی وجود ندارد. روشن است که قانون عدالت خواهی، تنها در صورتی می‌تواند به نتیجه‌ی عینی برسد که مانند یک سیستم، همه‌ی ابعاد را شامل شود.
اشکال دیگر قوانین مارکسیستی و لیبرال، مادی‌گرا بودن آنهاست. این قوانین در نهایت، توانایی حل مشکلات بُعد حیوانی انسان‌ها را دارد؛ هر چند همین هدف را هم برآورده نکرده است. قانون عدل در صورتی می‌تواند نرم‌افزار کاملی برای نظام عدالت محور باشد که هر دو ساحت مادی و معنوی انسان را در نظر داشته باشد؛ چنان که این دو در وحی الهی و قرآن تجلی یافته‌اند. از این رو، قران کتاب جامع و جهان‌شمول الهی است. با توجه به اینکه جوامع غیرالهی در گذر تاریخ نتوانسته‌اند قانون و مرامنامه‌ی جامعی از عدالت ارائه نمایند؛ چرا که پیچیدگی انسان و نشناختن سعادت او باعث شده که قوانین مکتوب عدالت بشری دارای نواقص فراوانی باشند. رجوع به قرآن کریم و سنت پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه و آله‌وسلم) می‌تواند قانون و مرامنامه‌ی واقعی عدالت را جهت سعادت انسان‌ها به همراه آورد.

پیشرفت با رویکرد اسلامی – ایرانی

1. چیستی پیشرفت

پیشرفت به معنای جلو رفتن، و در مقابلِ درجا زدن و عقب‌گرد است. منظور آن است که فرد یا گروه یا جامعه یا دولت، در راهی که برگزیده است، به سوی هدف پیش برود. میزان پیشرفت نیز به میزان نزدیکی به هدف بستگی دارد. بدیهی است که حرکت به سوی آینده، بدون توجه به گذشته و حال بی‌معناست.
باید به این نکته توجه داشته باشیم که منظور از پیشرفت یا توسعه، مدرنیته‌ی غربی یا توسعه‌ی مارکسیستی نیست؛ چرا که فرایند پیشرفت در دنیای غرب و به تعبیری روند حرکت به سمت مدرنیته – که از حدود قرن 15 – 14 میلادی پس از رنسانس است – در تضاد با سنت و گذشته معنا می‌شود. براین مبنا، مدرنیته‌ی غربی، سنت دینی گذشته را زیرپا می‌گذارد و آن را قدیمی و ارتجاعی و دورانداختنی معرفی می‌کند و حداکثر به حفظ دین در سطح فردی می‌اندیشد. مدرنیسم و مکتب نوسازی یا مدرنیزاسیون نیز که بعدها با الهام از مدرنیته‌ی غربی در برخی از کشورها به اجرا درامد، همین تضاد با سنت و مذهب را در درون خود دارد. در مفهوم پیشرفت در گفتمان مدرنیته، سکولاریسم، غلبه یافته و جامعه و دولتِ فارغ از دین و نهادهای آن (کلیسا)، نشان‌گر پیشرفت بوده است.
پیشرفت و توسعه در تفکر مارکسیستی نیز به نوعی دیگر در تضاد با دین و اندیشه‌های متعالی الهی است. در این تفکر، الحاد و مادی‌گری صرف و نفی مالکیت، معنویت و خدا، از شاخص‌های پیشرفت معرفی می‌شود. آنان براساس «دیالکتیک» فلسفی، مسیری جبری را برای پیشرفت جامعه و تاریخ قائل‌اند؛ لذا پیشرفت را به میزان حرکت به سوی جامعه‌ی «کمونیستی» براساس «ماتریالیسم» تاریخی می‌دانند.
با توجه به این موارد، اگر از پیشرفت در این نوشتار سخن می‌گوییم، منظور ما حرکت از وضع و جامعه‌ی موجود به سوی وضع و جامعه‌ی مطلوب است. اما این حرکت، نه در تضاد با سنت و دین معنا می‌شود، نه تک‌ساختی است و نه «دترمینیستی» براساس جبر تاریخ، بلکه حرکتی است برخاسته از اراده‌ی انسان‌ها، در مجموع تکاملی، بر اساس سنت‌ها و قوانین ثابت الهی که در برگیرنده‌ی ابعاد مختلف مادی و معنوی زندگی فرد و جامعه است و در راستای ارائه‌ی الگو و مدل‌ اسلامی – ایرانی توسعه می‌باشد.
در راستای تعامل مثبت میان دو عنصر عدالت و پیشرفت نیز معتقدیم الگوی عدالتی که در این مجموعه از آن یاد می‌شود، در صورت تحقق، پیشرفت‌های چشمگیری را در ابعاد مختلف اخلاقی، سیاسی، اقتصادی، علمی، فرهنگی، قضایی، امنیتی و فناوری ایجاد خواهد نمود؛ به گونه‌ای که جامعه‌ی اسلامی ایران را به الگویی موفق در جهان معاصر با تأسی از رویکرد اسلامی – ایرانی پیشرفت بدل خواهد کرد.

2. الگوی پیشرفت اسلامی – ایرانی

الگوی پیشرفت در نظام آرمانی اسلام، ابعادی به شرح ذیل را شامل می‌شود که هر یک به خودی خود اهمیتی در خور توجه برخوردار است. در این بخش به پاره‌ای از ابعاد آن اشاره می‌نماییم:

1-2. پیشرفت اخلاقی

تردیدی در این نکته وجود ندارد که مهم‌ترین مشکلات و معضلات جوامع پیشرفته‌ی مادی در دنیای غرب، مشکلات اخلاقی است. نسبی‌گرایی اخلاقی وآزادی‌های نامشروع جنسی، پیامدهای زیان‌بار فراوانی برای این جوامع به دنبال داشته است. با توجه به این پدیده، پرسش این استکه الگوی ما در اخلاق چیست؟ ما که طبق الگوی عدالت به سوی هدفِ پیشرفت یا توسعه (به معنایی که بیان کردیم) در حرکتیم، در هدف گذاری اخلاقی، چه الگوی مناسبی را باید مدنظر قرار دهیم؟
اعتقاد ما بر آن است که رسول‌الله (صلی‌الله‌علیه و آله‌وسلم)، الگوی حسنه‌ی اخلاقی ما به شمار می‌رود زیرا علاوه بر آیه‌ی لَكُمْ فِی رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ، خداوند ایشان را با عنوان وَإِنَّكَ لَعَلى خُلُقٍ عَظِیمٍ (قلم/4) توصیف فرموده است. پس از ایشان نیز امامان شیعه، الگوی اخلاقی ما به شمار می‌روند و در ادامه نیز اساساً راه رسیدن به تقوا، بزرگراه عدالت است؛ زیرا خدای سبحان می‌فرماید: اعْدِلُواْ هُوَ أَقْرَبُ لِلتَّقْوَى. (مائده/8)
براین اساس، در صورتی به پیشرفت همه‌جانبه در قلمرو اخلاق نائل می‌شویم که با تأسی از مبانی قرآن کریم و سنت پیامبر، الگوی اصیل اسلامی را براساس رویکرد ایرانی عینیت ببخشیم.

2-2. پیشرفت سیاسی

الگوی پیشرفت در بعد سیاسی با رویکرد اسلامی – ایرانی، نظام ولایی یا امامت است. بنابراین، الگوهای مطرح در دیگر نظام‌های سیاسی مانند خلافت، سلطنت (مطلقه یا مشروطه)، جمهوری دموکراتیک سوسیالیستی و یا لیبرال دموکراسی و مشابه آن، پذیرفته نیست؛ زیرا این الگوها انطباقی تام و کامل با الگوهای صدر اسلام و جامعه‌ی اسلامی ندارد.
ویژگی‌های کلی این نظام، آن گونه که از آیات و روایات برمی‌آید، به شرح ذیل است:
الف. در رأس حکومت، شایسته‌ترین انسان روی زمین قرار دارد که در عین حال مرجع دینی نیز می‌باشد؛
ب. رسالت اصلی آن، برپایی عدل، اجرای احکام اسلام با تمام جزئیات آن، احسان به مردم، عمران و امنیت کامل و ایجاد محیط عبادت خالصانه برای بندگان خداست؛
ج. کارگزاران این نظام، شایسته‌ترین افراد ملّت، پرورش‌یافته در مکتب اسلام ناب و برگزیده‌ی امام‌اند؛
د. نظام یاد شده، ماهیتی جهانی دارد، نه نژادی، قومی، ملّی یا منطقه‌ای؛
هـ. مردم در این نظام از بالاترین درجه‌‌ی کرامت برخوردارند و رابطه‌ی آنان با حکومت، عاشقانه است؛
و. معیار برتری افراد در این نظام سیاسی، ایمان و تقوا، علم و دانش و جهاد فی‌ سبیل‌الله است؛ نه ثروت و مقام مادی و قدرت ظاهری.
همچنین براساس آیه‌ی 55 سوره‌ی نور، خداوند حاکمیت صالحان بر روی زمین را وعده می‌‌دهد که نتیجه‌ی آن، حاکمیت دین مورد رضایت مؤمنان صالح، امنیت و عبادت بدون شرک است:
وَعَدَ اللَّهُ الَّذِینَ آمَنُوا مِنكُمْ وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَیَسْتَخْلِفَنَّهُم فِی الْأَرْضِ كَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذِینَ مِن قَبْلِهِمْ وَلَیُمَكِّنَنَّ لَهُمْ دِینَهُمُ الَّذِی ارْتَضَى لَهُمْ وَلَیُبَدِّلَنَّهُم مِّن بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْنًا یَعْبُدُونَنِی لَا یُشْرِكُونَ بِی شَیْئًا وَمَن كَفَرَ بَعْدَ ذَلِكَ فَأُوْلَئِكَ هُمُ الْفَاسِقُونَ. (نور/ 55)
معیارهای برتری افراد در این نظام سیاسی نیز از آیات (13) حجرات، (11) مجادله و (95 و 96) سوره‌ی نساء، روشن می‌شود.
بنابراین، الگوی پیشرفته سیاسی با ویژگی‌های شش‌گانه‌ی ذکر شده، بی‌گمان همه‌ی ارکان قدرت را در مدل پیشرفت سیاسی با رویکرد اسلامی – ایرانی شامل می‌گردد؛ از رهبری تا بخش قضایی، تقنینی، اجرایی، نظامی و دیگر نهادهای سیاسی و حکومتی.

2-3. پیشرفت اقتصادی

باید توجه داشت که اصل حاکم و روح الگوی پیشرفت اقتصادی در جامعه‌ی آرمانی با رویکرد اسلامی – ایرانی، عدالت اقتصادی است که در همه‌ی ابعاد اقتصاد، اعم از کشاورزی، خدمات و صنعت و در کلیه‌ی مراحل، اعم از تولید، توزیع و مصرف، حاکم، ساری و جاری است. در چنین مدل و الگویی، اقتصاد، وسیله‌ای است برای رسیدن به مراحل عالی انسانی؛ یعنی رسیدن به مقام بلند تقوا و عبد خالص خدا بودن. بنابراین در رویکرد اسلامی – ایرانی پیشرفت در قلمرو اقتصاد، اقتصاد فی‌نفسه هدف نیست؛ بلکه از آنجا که مقدمه‌ای برای اهداف متعالی به شمار می‌رود، حائز اهمیت است.
نباید گمان کرد که منظور از عدالت اقتصادی، توزیع فقر در جامعه است. برخلاف تفکری که زهد و تقوا و عدم وابستگی به دنیا را با فقر و بینوایی مترادف می‌داند، در جامعه‌ی اسلامی، شاهد نزول برکات آسمانی و زمینی بر بشر خواهیم بود. در این الگو، شکوفایی اقتصاد در همه‌ی ابعاد، آن چنان است که همه‌ی مردم ازآن بهره می‌برند؛ محتاج صدقه‌ای یافت نمی‌شود؛ زمین گنج‌های ظاهری و باطنی خود را بر انسان‌ها می‌گشاید و عصر، عصر فراوانی نعمت‌های الهی است.
پیشرفت اقتصادی با رویکرد اسلامی – ایرانی، خود مبتنی بر انقلابی اقتصادی است که لازم است اقتصاددانان در چرایی و چگونگی آن بیندیشند. در این انقلاب، در بخش کشاورزی، زمین خشک و بی‌حاصلی نیست که بارور نشود، به گونه‌ای که در عصر مهدوی گفته می‌شود: فرد بین عراق و شام حرکت نمی‌کند، مگر اینکه قدم بر گیاه می‌گذارد. تردیدی نیست که تبدیل صحرایی خشک و بی‌آب و علف، بدون یک انقلاب بنیادین در عرصه‌ی محیط زیست و کشاورزی، ناممکن است. كَیْ لَا یَكُونَ دُولَةً بَیْنَ الْأَغْنِیَاء مِنكُمْ. (حشر/7)
بر این اساس، جنگ فقر و غنا خاتمه می‌یابد و از شکاف طبقاتی در جوامع خبری نخواهد بود. باید توجه داشت که بخشش اقتصادی، خود در ایجاد عدالت در جامعه، نقش مهمی دارد. دست و دلبازی حاکمان نسبت به توده‌ها و سعه‌ی صدر آنها در بخشش به نیازمندان، کمک شایانی به کاهش شکاف طبقاتی در جامعه می‌کند. همان‌طور که پیشرفت و توسعه‌ی نظام اقتصادی سرمایه‌داری مردود است، الگوی پیشرفت و توسعه در نظام اقتصادی سوسیالیستی نیز، مورد قبول نیست؛ زیرا در الگوی اسلامی – ایرانی، براساس لیقوم الناس بالقسط، مردم، نقش‌آفرین اصلی صحنه‌های اقتصادی‌اند و دولت سالاری و نفی مالکیت، به رسمیت شناخته نمی‌شود. هر چند از مالکیت‌های نامشروع جلوگیری می‌شود و حدی شرعی و عقلایی بر آن تعریف می‌گردد. تقسیم ثروت در این الگو در چارچوب اسلام و مبتنی بر عدالت صورت می‌گیرد.
یکی از هدف‌گذاری‌های اقتصادی در بخش کشاورزی در این الگو، افزایش امکان بهره‌مندی از منابع آب رودخانه‌ها می‌باشد. به سخن رسول خدا، «و نرید المیاه فی دولته و تمد الانهار» که نتیجه‌اش افزایش چشمگیر تولیدات کشاورزی و غذایی است.
همچنین باید توجه داشت که پیشرفت اقتصادی در این الگو با حفظ محیط زیست و حیات جانوران و دیگر موجودات همراه است، به گونه‌ای که طبق سخن پیامبر اعظم، اهل آسمان و زمین، پرندگان، حیوانات و ماهیان دریا نیز از این شکوفایی شادمان‌اند. (همان، 472)
هدف‌گذاری دیگر پیشرفت اقتصادی براساس رویکرد اسلامی – ایرانی، تسخیر فضا و کرات آسمانی – علاوه بر زمین – است، یعنی تلاش می‌شود تا آیه‌ی وَسَخَّرَ لَكُم مَّا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الْأَرْضِ جَمِیعًا (جاثیه/ 13)، مصادیق خود را به روشنی پیدا کند. تردیدی نیست که لازمه‌ی رسیدن به این هدف، انقلابی عظیم در فناوری به ویژه در بخش فضایی و آسمانی است که مستندات این امور در روایات متعدد بیان شده است.
می‌توان نتیجه گرفت که الگوی پیشرفت در بخش اقتصادی با رویکرد اسلامی – ایرانی، عمران همراه با عدالت اقتصادی است؛ به گونه‌ای که فقر و فساد و تبعیض اقتصادی از بین می‌روند و اقتصاد جامعه در همه‌ی ابعاد با وقوع انقلاب‌های متعدد در بخش‌های مختلف اقتصادی، به نهایت شکوفایی می‌رسد و اگر امروز، دنبال پیشرفت براساس الگوی اسلامی هستیم، لازم است این اهداف توسط اقتصاددانان و مسئولان مربوط، عملیاتی و اجرایی شود.

2-4. پیشرفت علمی – فرهنگی

در این بخش از الگوی پیشرفت اسلامی – ایرانی، از یک‌سو، وحدت فرهنگی براساس اسلام مدنظر قرار می‌گیرد. لذا فرهنگ‌ها و تمدن‌های دیگر در پرتو فرهنگ ناب اسلامی رنگ می‌بازد و از سوی دیگر، جهت‌گیری برای محو کامل جهل، بدعت، گمراهی و هر آنچه باطل و ستم است، صورت می‌پذیرد؛ چرا که پیشرفت و تعالی علمی – فرهنگی با رویکرد اسلامی – ایرانی از جایگاه مهم و ممتازی برخوردار است.
راهکار جدی برای رسیدن به این پیشرفت، احساس مسئولیت عمومی در عرصه‌ی فرهنگ است که در قالب امر به معروف و نهی از منکر اسلامی، متجلی می‌گردد:
وَ یُمیِتُ اللهُ عَزَّ وَ جَلَّ بِهِ وَ بِأَصحَابِهِ البِدَعَ وَ البَاطِلَ کَمَا أَمَاتَ السَّفهَةُ الحَقَّ حَتَّی لَا یُرَی أَثَرٌ مِنَ الظُّلمِ وَ یَأمُرُونَ بِالمَعرُوفِ وَ یَنهَونَ عَنِ المُنکَرِ وَ لِلهِ عاقِبَةُ الأُمُور. (صافی گلپایگانی، بی‌تا: 470)
علاوه بر این، در جامعه‌ی اسلامی، توسعه‌ی دانش و تولید علم مورد توجه اساسی است. از امام باقر (علیه‌السلام) نقل شده است:
وَ تُؤتَونَ الحِکمَةَ فِی زَمَانِهِ حَتَّی إِنَّ المَرأَةَ لَتَقضِی فِی بَینِهَا بِکِتَابِ اللهِ تَعالَی وَ سُنَّةِ رَسُولِ‌اللهِ (صلی‌الله‌علیه و آله‌وسلم). (سلیمان، 1405 ق: ج2، 622)
آن گونه که از روایات به دست می‌آید، از راهبردهای پیشرفت علمی – فرهنگی، پرورش عقل انسان‌هاست. براین اساس در جامعه‌ی ایدئال بر پایه‌ی رویکرد اسلامی – ایرانی، توسعه‌ی عقلانیت، امری اساسی به شمار می‌رود. عقل‌گرایی، اندیشه‌ورزی و تصمیمات کارشناسی از ویژگی‌های یک جامعه‌ی رشد یافته است. منظور ما در اینجا عقل منقطع از وحی – چنان که در جوامع سکولار و مادی معتبر است – نیست. در الگوی ایرانی – اسلامی پیشرفت، تضادی بین عقل و وحی وجود ندارد. انسان‌ها، همچون جوامع مادی امروز، در حد بهره‌مندی از احساس لذات مادی تنزل پیدا نمی‌کنند.
با توجه به موارد مطرح شده، یکی از هدف‌گذاری‌ها در پیشرفت علمی – فرهنگی، باید ایجاد نهضت شکوفاسازی عنصر عقلانیت و خرد آدمیان باشد. تردیدی نیست که در شرایط مساعد فرهنگی، با توسعه‌ی عقلانیت در پناه بهره‌گیری از وحی الهی، نهضت کامل نرم‌افزاری و تولید علم، صورت می‌گیرد. در روایتی از امام صادق (علیه‌السلام) نقل شده است که علم، بیست و هفت حرف (بخش) است و تمام آنچه انبیا (علیهم‌السلام) آورده‌اند، دو حرف است و مردم تاکنون غیر از این دو بخش چیزی نمی‌دانند. هنگامی که قائم ما ظهور کند، بیست و پنج بخش دیگر را ظاهر نموده، در بین مردم تثبیت می‌کند و آن دو بخش گذشته را به آن می‌افزاید. بنابراین پیشرفت علمی – فرهنگی یکی از شاخصه‌های مهم پیشرفت با رویکرد اسلامی – ایرانی به شمار می‌رود.

2-5. پیشرفت قضایی

شکی نیست که یکی از اساسی‌ترین ابعاد پیشرفت در جامعه‌ی ایدئال براساس رویکرد اسلامی – ایرانی توسعه، پیشرفت قضایی است و مهم‌ترین شاخص در این زمینه نیز برپایی عدالت می‌باشد. عدالت از ابتدای روند مراجعه به دستگاه قضایی تا پایان صدور حکم و اجرا را شامل می‌شود. بر عدالت قاضی تا بدانجا تأکید شده است که او حتی در نگاه به طرفین دعوا باید عدالت را رعایت کند. اینکه چگونه می‌توان به الگوی پیشرفت در بخش قضایی، یعنی برپایی عدالت در جامعه با رویکرد اسلامی – ایرانی رسید با الهام از روایات، برخی از موارد را بیان می‌کنیم:
الف. حضور شایسته‌ترین افراد در رأس دستگاه قضایی؛ این شایستگی با چندمعیار مشخص می‌شود که عبارت‌اند از: علم و تخصص بالای فقی و حقوقی، تجربه‌ی قضاوت، پارسایی در عالی‌ترین سطح، شجاعت، عبودیت الهی و هوشیاری و هوشمندی.
ب. قاطعیت، شجاعت و سرعت در اجرای احکام؛
ج. شریعت محوری در برابر تفسیر به رأی؛
د. پیشبرد سرعت در سیستم اطلاع‌رسانی قضایی؛ این پیشرفت که قاعدتاً با بهره‌گیری از دستگاه‌های بسیار پیشرفته صورت می‌گیرد، سرعت در صدور و اجرای احکام را بسیار بالا برده و مشکل اطاله‌ی دادرسی را حل می‌کند. امام باقر (علیه‌السلام) درباره‌ی سیستم یاد شده در حکومت حضرت مهدی (عجل‌الله تعالی فرجه‌الشریف) می‌فرماید:
إِذَا قَامَ القَائِمُ بَعَثَ فِی أَقَالِیمِ الأَرضِ فِی کُلِّ إِقلِیمٍ رَجُلاً یَقُولُ عَهدُکَ فِی کَفِّکَ فَإِذَا وَرَدَ عَلَیکَ مَالَا تَفهَمُهُ وَلَا تَعرِفُ القَضَاءَ فِیهِ فَانظُر إِلَی کَفِّکَ وَاعمَل بِمَا فِیهَا. (سلیمان، 1405 ق: ج2، 632)
اگر درک این مفهوم، یعنی اخذ دستورالعمل و حکم از کف دست، در گذشته بسیار مشکل می‌نمود، امروزه با پیشرفت در علوم الکترونیک، بسیار آسان است. این حدیث حاکی از سیستم دستیابی بسیار سریع به حکم است.
هـ. پیشگیری بسیار پیشرفته از وقوع جرم؛ در یک نظام قضایی پیشرفته براساس رویکرد اسلامی – ایرانی، مجرمان حتی دور از انظار افراد نیز در امان نیستند. این مهم با کمک دستگاه‌های پیشرفته‌ی اطلاعاتی می‌تواند صورت گیرد. بنابراین، از جمله راه‌های جلوگیری از انباشته شدن پرونده‌ها در دستگاه قضایی و فشار به سیستم دادگستری، تقویت بعد اطلاعاتی و بهره‌گیری از وزارتخانه‌های مربوط است تا اینکه مجرمان هرگز از نگاه حکومت در امان نباشند.
و. محور رانت‌بازی و دیگر اشکال فساد اداری و قضایی؛ نفی خویشاوندگرایی، رشوه، پارتی‌بازی و حتی در سخت‌ترین شرایط، از دیگر ابعاد پیشرفت قضایی در جامعه‌ی اسلامی براساس رویکرد اسلامی – ایرانی است.

2-6. رشد امنیتی

شاخص دیگر در الگوی پیشرفت در جامعه‌ی اسلامی بر مبنای رویکرد اسلامی – ایرانی، برقراری امنیت است. امنیت همه‌ی ابعاد فیزیکی، روانی، مالی و عرض و آبرو را شامل می‌شود. امنیت در ابعاد داخلی و خارجی – همسایگان و نظام بین‌المللی – نیز از جمله موارد آن است. برقراری امنیت، خود مشروط به ریشه‌کنی ظلم و جور است. از یک سو، بین عدالت گستری و برقراری امنیت، رابطه‌ای اساسی وجود دارد و از سوی دیگر، امنیت جامعه، مبتنی بر پیشرفت اخلاقی است؛ یعنی بین امنیت و تکامل اخلاقی نیز رابطه‌ای مستحکم وجود دارد.

2-7. فناوری ارتباطات و اطلاعات

از دیگر شاخص‌های پیشرفت در دولت مطلوب با رویکرد اسلامی – ایرانی، توسعه‌ی فناوری ارتباطات و اطلاعات است. آنچه از احادیث مربوط به این زمینه دریافت می‌شود، حاکی از پیشرفت چشمگیر در این فناوری است. پیشرفت‌های ارتباطی و اطلاعاتی در دولت کریمه‌ی مهدوی، همه‌ی ابعاد زمینی، دریای، هوایی، جوی و کرات آسمانی را در بر می‌گیرد. امام صادق (علیه‌السلام) از جمله به توسعه‌ی شگفت‌انگیز در ارتباطات هوایی اشاره می‌کند. (مجلسی، 1403 ق: ج 52، 391) همچنین می‌فرماید: «در زمان قائم (عجل‌الله تعالی فرجه الشریف)، مؤمن که در شرق [عالم] است، برادر خود را در غرب [عالم] می‌بیند و بالعکس». (صافی گلپایگانی، 1372: 483) همچنین گوش و چشم شیعیان تقویت می‌شود، به گونه‌ای که آنان امام را در جایگاه خود می‌بینند و بدون نیاز به حضور فیزیکی، با او سخن می‌گویند. (کلینی، 1363: 240)

شاخصه‌های عدالت و پیشرفت در رویکرد اسلامی – ایرانی

ویژگی‌های نظام جهانی در جامعه‌ی مهدوی، با رویکرد اسلامی – ایرانی، با هیچ نظام دیگری قابل مقایسه نیست. در این نظام، جهانی بر پایه‌ی معنویت، عقلانیت، انسانیت، عدالت، امنیت و... شکل می‌گیرد و از این‌رو، جامعه‌ای کامل و متعالی تحقق می‌یابد. عدالت در رویکرد اسلامی – ایرانی، فراگیر، گسترده و عمیق است. جامعه‌ی مهدوی، به تاریخ سراسر ظلم و جور جهان پایان می‌دهد، به ریشه‌کنی ستم‌ها و تبعیض‌ها از جامع بشری می‌پردازد و در نظام اجتماعی، بر پایه‌ی مساوات و برابری رفتار می‌کند. احادیث زیادی به این موضوع پرداخته‌اند؛ به طور مثال، ابوسعید خدری از پیامبر (صلی‌الله‌علیه و آله‌وسلم) نقل می‌کند:
"شما را به ظهور مهدی (عجل‌الله‌تعالی فرجه الشریف) بشارت می‌دهم که زمین را پر از عدالت می‌کند، همان‌گونه که از جور و ستم پر شده است، ساکنان آسمان‌ها و زمین از او راضی می‌شوند و اموال و ثروت‌ها را به طور صحیح تقسیم می‌کند. شخصی پرسید: معنای تقسیم صحیح ثروت چیست؟ فرمود: به طور مساوی در میان مردم [سپس فرمود:] و دل‌های پیروان محمد را از بی‌نیازی پر می‌کند و عدالتش همه را فرا می‌گیرد. (شبلنجی، 1405 ق: 200)"
علی عقبه از پدرش چنین نقل می‌کند:
"هنگامی که قائم قیام کند، براساس عدالت حکم می‌کند و ظلم و جور در دوران او برچیده می‌شود و راه‌ها در پرتو وجودش امن و امان می‌گردد و زمین برکاتش را خارج می‌سازد و هر حقّی به صاحبش می‌رسد... و کسی موردی را برای انفاق و صدقه و کمک مالی نمی‌یابد؛ زیرا همه‌ی مؤمنان، بی‌نیاز و غنی خواهند شد. (صافی گلپایگانی، 1372: 170)"
در روایتی دیگر آمده است:
یَملأُ اللهُ بِهِ الاَرضَ عَدلاً و قِسطاً بَعدِ ما مُلِئَت ظَلماً وَ جَوراً؛ خداوند به وسیله‌ی او زمین را پر از عدل و داد می‌کند، پس از آنکه از جور و ستم پر شده باشد. (طبرسی، بی‌تا، 98)
دانش در دوره‌ی حکومت جهانی و جامعه‌ی مهدوی، که غایت حرکت رویکرد اسلامی – ایرانی است، به آخرین درجه‌ی تکامل خود می‌رسد. به بیان دیگر، در این دوران، هم توسعه‌ی علمی و هم توسعه‌ی اقتصادی به صورت همه جانبه اتفاق می‌افتد. از این رو، تمام علوم برای دستیابی به حداکثر پیشرفت و تولیدات به کار می‌افتد. احادیثی بر این موضوع اشاره دارند، از جمله امام صادق (علیه‌السلام) فرمود:
"علم و دانش بیست و هفت حرف (شعبه) است. تمام آنچه پیامبران الهی برای مردم‌‌ آورده‌اند، دو حرف بیش نبود و مردم تاکنون جز آن دو حرف را نشناختند؛ اما هنگامی که قائم ما قیام کند، بیست و پنج حرف دیگر را آشکار و در میان مردم منتشر می‌سازد». (مجلسی، 1403 ق: ج 52، 336)"
حکومت او شرق و غرب جهان را فرا خواهد گرفت و گنجینه‌های زمین برای او ظاهر می‌شود و در سراسر جهان جای ویرانی باقی نخواهد ماند، مگر اینکه آن را آباد خواهد ساخت. (همان، 140 و 141)
امام باقر (علیه‌السلام) نیز فرمود:
"هنگامی که قائم ما قیام کند، دستش را بر سر بندگان گذارد تا خردهای آنان را گرد آورد و رشدشان را تکمیل گرداند. (همان، 328)"
معنویت و پیشرفت با رویکرد اسلامی و به دنبال آن ایرانی در حکومت جهانی آخرالزمان در حد اعلاست. در روایتی آمده است:
رجالُ لایَنامونَ اللَّیلَ لَهُم دَوِیُّ فِی صلاتِهِم کَدوِیَّ النَّحلِ یَبیتونَ قِیاماً عَلی أطرافِهِم؛ مردانی که شب‌ها نمی‌خوابند، در نمازشان چنان اهتمام و تضرعی دارند که انگار زنبوران عسل در کندو وز وز می‌کنند، شب را با نگهبانی دادن پیرامون خود به صبح می‌رسانند. (همان، 307)
در یک حکومت ایدئال با رویکرد اسلامی – ایرانی امنیت شرط توسعه و لازمه‌ی پرداختن به معنویت است. در حدیث می‌خوانیم:
حَتَّی تَمشِی المَرأَةُ بَینَ العِرَاقِ إِلَی الشَّامِ لَا تَضَعُ قَدَمَیهَا إِلَّا عَلَی النَّبَاتِ وَ عَلَی رَأسِهَا زِینَتُهَا لَا یُهَیِّجُهَا سَبُعٌ وَلَا تَخَافُهُ؛ راه‌ها امن می‌شود، چنان‌که زن از عراق تا شام برود و پای خود را جز بر روی گیاه نگذارد. جواهراتش را بر سر بگذارد، هیچ درنده‌ای او را به هیجان و ترس نیفکند و او نیز از هیچ درنده‌ای نترسد. (صافی گلپایگانی، 1372: 474)
یرضی بخلافته السماوات و الارض یحبّه اهل السماوات و الارض. (محمدی ری‌شهری، 116 ق: 187)
حکومت جهانی اسلام و جامعه‌ی مهدوی، حکومتی است که آسمان و زمین، هر دو اظهار رضایت و خشنودی می‌کنند و عرشیان و فرشیان، آن را دوست دارند؛ حکومتی که نتیجه و برکات آن برای همه، حتی مردگان، فرج و گشایش است.

ابزارهای تحقق جهانی شدن اسلامی با رویکرد اسلامی – ایرانی

نظام جهانی اسلام، برای تحقق خویش، نخست به اصل دعوت و هدایت عمومی و در صورت مواجهه با انسان‌های لجوج به جهاد فی‌سبیل‌الله متکی است:

1. اصل دعوت و هدایت

قرآن در این باره می‌فرماید:
وَمَا أَرْسَلْنَاكَ إِلَّا كَافَّةً لِّلنَّاسِ بَشِیرًا وَنَذِیرًا (سبأ/28)؛ ما تو را جز برای بشارت و بیم دادن همه‌ی مردم نفرستادیم». و نیز اضافه می‌کند: قُلْ یَا أَیُّهَا النَّاسُ إِنِّی رَسُولُ اللّهِ إِلَیْكُمْ جَمِیعًا (اعراف/ 158)؛ بگو: ای مردم، من فرستاده‌ی خدا به سوی شما هستم.
همچنین، پیامبر گرامی اسلام (صلی‌‌الله علیه و آله‌وسلم) رسالت خود را دعوت و هدایت تمامی مردم دانست و می‌فرماید:
... فَاِنّی رَسُولُ اللهِ اِلَی النّاسِ کَافَّةً لاُنذِرَ مَن کَانَ حَیّاً وَ یَحِقَّ القَولُ عَلَی الکافِرینَ؛ من پیامبر خدا برای تمامی بشریت هستم. وظیفه دارم زنده‌ها را انذار و هشدار دهم و فرمان عذاب بر کافران مسلم گردد. (میانجی، بی‌تا: 90)
دعوت و هدایت اسلامی بر پایه‌ی صلح و دوستی قرار دارد؛ زیرا همان‌گونه که راغب اصفهانی در مفردات می‌نویسد: «الصُّلحُ تَختَصُّ بِاِزالَةِ النَّقار بَینَ النّاسَ؛ صلح به زدودن کدورت از میان مردم اختصاص دارد و به زدودن آن کمک می‌کند». خداوند سبحان هم به پیامبر دستور می‌‌‌دهد که چنانچه دشمن تو از در مسالمت وارد شد، تو نیز با آن موافقت کن: وَإِن جَنَحُواْ لِلسَّلْمِ فَاجْنَحْ لَهَا (انفال/61)؛ اگر تمایل به صلح نشان دهند، تو نیز از در صلح درآی.

2. اصل جهاد و دفاع

اگر دعوت اسلامی مؤثر نیفتد و انسان‌های لجوج به مقابله با اسلام برخاستند و یا کسانی که دعوت را پذیرفتند، با خطر مواجه شوند، آنگاه اسلام بر جهاد و یا دفاع تأکید می‌ورزد. به آیاتی در این باره توجه کنید:
1. یَا أَیُّهَا النَّبِیُّ جَاهِدِ الْكُفَّارَ وَالْمُنَافِقِینَ وَاغْلُظْ عَلَیْهِمْ وَمَأْوَاهُمْ جَهَنَّمُ وَبِئْسَ الْمَصِیرُ (توبه/73)؛ اى پیامبر! با کافران و منافقان جهاد کن، و بر آنها سخت بگیر! جایگاهشان جهنم است؛ و چه بد سرنوشتى دارند!
2. وَقَاتِلُواْ فِی سَبِیلِ اللّهِ الَّذِینَ یُقَاتِلُونَكُمْ وَلاَ تَعْتَدُواْ إِنَّ اللّهَ لاَ یُحِبِّ الْمُعْتَدِینَ (بقره/ 190)؛ و در راه خدا، با کسانى که با شما مى‏جنگند، نبرد کنید! و از حدّ تجاوز نکنید، که خدا تعدّى‏کنندگان را دوست نمى‏دارد!
3. وَاقْتُلُوهُمْ حَیْثُ ثَقِفْتُمُوهُمْ وَأَخْرِجُوهُم مِّنْ حَیْثُ أَخْرَجُوكُمْ وَالْفِتْنَةُ أَشَدُّ مِنَ الْقَتْلِ وَلاَ تُقَاتِلُوهُمْ عِندَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ حَتَّى یُقَاتِلُوكُمْ فِیهِ فَإِن قَاتَلُوكُمْ فَاقْتُلُوهُمْ كَذَلِكَ جَزَاء الْكَافِرِینَ (بقره/ 191)؛ و آنها را [بت‌پرستانى که از هیچ‌گونه جنایتى ابا ندارند] هر کجا یافتید، به قتل برسانید! و از آنجا که شما را بیرون کردند [از مکه‏]، آنها را بیرون کنید! و فتنه (و بت‌پرستى) از کشتار هم بدتر است! و با آنها، در نزد مسجد‌الحرام (در منطقه‌ی حرم)، جنگ نکنید! مگر اینکه در آنجا با شما بجنگند. پس اگر (در آنجا) با شما پیکار کردند، آنها را به قتل برسانید! چنین است جزاى کافران!

جمع‌بندی

در این نوشتار تحلیلی، در پاسخ به این پرسش الگوی عدالت و پیشرفت براساس رویکرد اسلامی – ایرانی چیست، تلاش نموده‌ایم. نتیجه‌ای که از مباحث یاد شده به دست می‌آید، این است که اولاً، هر نوع تفکری که نظام اسلامی را فاقد الگو در این زمینه معرفی می‌کند، مردود است. بنابراین، توصیه‌ی برخی روشنفکران و غرب‌گرایان مبنی بر اینکه ما ناچار به تقلید از مدل‌های توسعه و مساوات‌خواهی در غرب (اعم از لیبرال دموکراسی یا سوسیال دموکراسی و مارکسیسم) هستیم، نادرست است. این نگاه، ما را از انفعال در مقابل الگوهای مبتنی بر آموزه‌های غربی باز می‌دارد.
ثانیاً، مقابله‌ی آموزه‌های اسلامی با مقوله‌ی تحجر و عقب‌ماندگی است که در پیشرفت‌های چشمگیر در دولت آرمانی با رویکرد اسلامی – ایرانی تجلی می‌یابد. بنابراین، نگاه شیعی به توسعه، به گونه‌ای است که نه تنها با ترقی و پیشرفت مخالفتی ندارد، بلکه مصادیق طرح شده در این مکتب و ‌آرمان‌های پیش روی آن، بسیار فراتر از همه‌ی پیشرفت‌های دنیای مدرن است.
نظام اسلامی با توجه به مبانی معرفت‌شناختی، شعارها، اهداف و انگیزه‌های انقلاب اسلامی، به ویژه خواست مردم مسلمان ایران در جریان انقلاب اسلامی که از جمله در شعار «نه شرقی، نه غربی، جمهوری اسلامی» تجلی داشت، نمی‌تواند از الگوهای غربی تقلید کند. بنابراین، باید ضمن بهره‌گیری از تجربیات مثبت و عقلانی آنها از توسعه‌ی جامعه با رویکرد اسلامی – ایرانی استفاده نماید و الگوپذیری صرف از مدل‌های لیبرال و مارکسیستی، برای هرگونه پیشرفتی، نقض غرض خواهد بود. لذا صاحب‌نظران و اندیشمندان اسلامی باید با بهره‌گیری از سازوکار اجتهاد و طبق مقتضیات زمان و مکان در تبیین و عملیاتی کردن عدالت و پیشرفت با رویکرد اسلامی – ایرانی همت گمارند و گفتمان عدالت و پیشرفت را با رویکرد اسلامی – ایرانی در جامعه حاکم سازند.
در صورت تحقق عدالت و پیشرفت با رویکرد اسلامی- ایرانی، نظام اسلامی، ایران به الگویی موفق در جهان معاصر تبدیل خواهد شد و این میسر نمی‌گردد، مگر اینکه حرکتی همگانی جهت تأمل و تدبر در مضامین والای دین مبین اسلام صورت داده و با بومی‌سازی آن، الگویی جامع از عدالت و پیشرفت با رویکرد اسلامی – ایرانی را به جهانیان ارائه نماییم.

پی‌نوشت‌ها

1.دانشجوی دکترای فلسفه.
2.Andrew Levine

کتابنامه:
1.آمدی، عبدالواحد. (بی‌تا). غررالحکم و دررالکلم. ترجمه‌ی محمدعلی انصاری. بی‌جا.
2.احمدی میانجی، علی. (بی‌تا). مکاتیب الرسول. بیروت. دارالمهاجر.
3.امام علی (علیه‌السلام). (138). نهج‌البلاغه. ترجمه‌ی محمد دشتی. قم. مؤسسه‌ی فرهنگی تحقیقاتی امیرالمؤمنین (علیه‌السلام).
4.حرعاملی، محمدبن حسن. (1403 ق). وسائل الشیعه. تهران: مکتبة الاسلامیة.
5.سلیمان، کامل. (1405 ق). روزگار رهایی. ج 2، ترجمه‌ی علی‌اکبر مهدی‌پور. تهران: نشر آفاق.
6.شبلنجی. (1405 ق). نور الابصار فی مناقب آل‌بیت النبی المختار. بیروت. الدار العالمیة.
7.صافی گلپایگانی، لطف‌الله. (1372). منتخب الاثر فی امام الثانی عشر (علیه‌السلام). تهران. مکتبة الصدر.
8.صبان، محمدعلی. (1398 ق). اسعاف الراغبین. بیروت. دارالمعرفة.
9.صدر، سیدمحمد. (بی‌تا). تاریخ مابعدالظهور. بیروت. دارالتعارف للمطبوعات.
10.صدوق، شیخ. (1362). الخصال. قم. جامعه‌ی مدرسین. الطبعة الثانیة.
11. طباطبایی، محمدحسین. (1363). تفسیر المیزان. تهران. بنیاد علمی و فرهنگی علامه طباطبایی.
12.طبرسی، ابوعلی فضل بن حسن. (1408 ق). مجمع البیان فی علوم القرآن. بیروت. دارالمعرفة.
13.ــــــ. (بی‌تا). اعلام الواری. بیروت. مؤسسة الاعلمی للمطبوعات.
14. فیض کاشانی، ملامحسن. (بی‌تا). الصافی فی تفسیر القرآن. بیروت. مؤسسة الاعلمی للمطبوعات.
15.قمی، شیخ عباس. (بی‌تا). سفینة البحار. بیروت. دارالتعارف للمطبوعات.
16.کلینی، محمدبن یعقوب. (1363). اصول کافی. ج 8. تحقیق علی‌اکبر غفاری. تهران. دارالکتب الاسلامیة.
17. مجلسی، محمدباقر. (1403 ق). بحارالانوار. بیروت. دارالتراث العربی.
18.محمدی ری‌شهری، محمد. (1416 ق). میزان الحکمه. قم. دارالحدیث.
19. مطهری، مرتضی. (1364). گفتارهای معنوی. قم. انتشارات صدرا.
20. ــــ . (بی‌تا). مقدمه‌ای بر جهان‌بینی اسلامی. قم. انتشارات صدرا.
21. نصری، عبدالله. (1376). مبانی رسالت انبیا در قرآن. تهران.انتشارات سروش.
22. نعمانی. (1422 ق). الغیبه.قم. انوار الهدی.
23. نوری، محدث. (1408 ق). مستدرک الوسائل، قم. مؤسسه‌ی آل‌البیت (علیه‌السلام).
24.واثقی، ق. (بی‌تا). امام الگوی امت. تهران. کتابفروشی امیری.

منبع مقاله :
گروهی از نویسندگان، (1392)، مجموعه مقالات نخستین همایش ملی الگوی اسلامی- ایرانی پیشرفت، تهران: سازمان انتشارات پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، چاپ اول

 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط