بقعه‏ي شيخ ابوسليمان داراني و موقوفات آن

بقعه‏ي متبرکه‏ي شيخ ابوسليمان داراني در شهر داران مرکز شهرستان فريدن واقع است. شهرستان فريدن از جمله شهرستان‏هاي استان اصفهان است. اين شهرستان از غرب با شهرستان فريدن شهر، از شمال با شهرستان خوانسار و گلپايگان و از جنوب با شهرستان‏هاي شهرکرد و تيران و کروند و از شرق با شهرستان خوانسار هم‏مرز است.
پنجشنبه، 14 آذر 1387
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
بقعه‏ي شيخ ابوسليمان داراني و موقوفات آن
بقعه‏ي شيخ ابوسليمان داراني و موقوفات آن
بقعه‏ي شيخ ابوسليمان داراني و موقوفات آن

نويسنده: حميدرضا ميرمحمدي

مقدمه

بقعه‏ي متبرکه‏ي شيخ ابوسليمان داراني در شهر داران مرکز شهرستان فريدن واقع است. شهرستان فريدن از جمله شهرستان‏هاي استان اصفهان است. اين شهرستان از غرب با شهرستان فريدن شهر، از شمال با شهرستان خوانسار و گلپايگان و از جنوب با شهرستان‏هاي شهرکرد و تيران و کروند و از شرق با شهرستان خوانسار هم‏مرز است.
بقعه‏ي متبرکه‏ي شيخ سليمان داراني، يگانه مرکز مذهبي - زيارتي شهر داران در جنوب شهر واقع و اخيرا به وسيله‏ي اداره‏ي اوقاف و امور خيريه‏ي شهرستان فريدن در حال نوسازي است. کوشش نگارنده جهت يافتن شرحي از زندگاني و احوال صاحب بقعه تاکنون بي‏ثمر بوده و آنچه در تواريخ گذشته در شرح حال ابوسليمان داراني، عارف معروف قرن دوم قمري آمده است نيز ارتباطي با صاحب بقعه‏ي پيش گفته ندارد. توضيح آن‏که ابوسليمان عبدالرحمن بن احمد بن عطيه عنسي، مذحجي ، عارف و صوفي متولد در داريا در دمشق، متوفا در شام، به بغداد و شام سفر کرد و در هر يک از اين مناطق مدتي سکونت گزيد و مرشد صوفيان و پير اهل طريقت بود. کراماتي نيز بدو منسوب است(1).براساس اسناد خطي موجود، ابوسليمان، ادعاي ديدار و گفت‏وگو با فرشتگان را داشته و اين دقيقا همان است که به ابوسليمان عبدالرحمن عارف قرن دوم و سوم قمري نسبت مي‏دهند(2).
به نظر مي‏رسد آن‏چه در اسناد خطي به صورت کرامات و حالات خارق العاده به صاحب بقعه نسبت داده شده، به نقل از کتاب‏هايي است که در شرح حال ابوسليمان داراني (دمشقي) اشاراتي کرده‏اند. با اين حال، صاحب بقعه نيز به همين نام «شيخ ابوسليمان داراني»، بين عوام شهرت يافته و اکنون گروه بسياري از ساکنان شهر داران به شيخ سليماني داراني مشهورند. بقعه‏ي پيش گفته، اخير تخريب شده و در حال نوسازي است. شرحي که کارشناسان اداره‏ي کل فرهنگ و هنر استان اصفهان در سال 36 [25] از بقعه داده‏اند، چنين است:
داخل مقبره داراي پلان هشت گوش است که مقبره در وسط قرار دارد. گنبد بنا از نوع دو پوش گسسته است و پوشش خارجي گنبد از کاشي خشت بدون نقش به رنگ آبي آسماني است و کلمه‏ي يا الله با خط بنايي و از کاشي سفيد و لاجوردي تنها نقش روي گنبد بالاي سر در ورودي قرار دارد. چندين ترک بر روي گنبد ديده مي‏شودو کاشي‏ها در بعضي جاها يخ بر شده و مصالح بنا بيشتر از آجر است. ورودي مقبره را ايوان ساده‏ي کاهگلي تشکيل مي‏دهد و در جبهه‏ي شمالي ورودي يک پله موزاييک پشت بام قرار دارد. بنا از قسمت شمال توسعه داشته و آثار باقيمانده‏ي آن موجود است. در صحن مقبره، تعدادي سنگ قبر ديده مي‏شود و ديوار اطراف صحن و مقبره خشتي است(3).
بقعه‏ي پيش گفته داراي موقوفات بسياري بوده که در طول زمان به طور کامل به تصرف اشخاص درآمده و اکنون فاقد موقوفه است. براساس رونوشت وقف‏نامه‏ي خطي موجود، حدود 360 جريب املاک و اراضي از نهر کردان شهر داران از جمله موقوفات بقعه بوده که هر بخشي از آن اکنون در تصرف اشخاص گوناگون قرار دارد و ملک شخصي افراد منظور شده است. اميد است انتشار اين اسناد در جهت شناسايي موقوفات بقعه مؤثر افتد وگامي در جهت احياي موقوفات بقعه متبرکه باشد؛ ان شاء الله. [شايان ذکر است کليه‏ي اسناد خطي را که در اين مقاله عنوان يا اشاراتي بدان شده، دادگستري فريدن رسما تأييد کرده است] براساس وقف‏نامه‏ي خطي موجود که در سه برگ مجزا و به يکديگر متصل شده‏اند چنين آمده است:

متن وقف نامه

بسم الله الرحمن الرحيم
الحمد لله رب العالمين و الصلوة علي خاتم الانبياء سيد المرسلين محمد المحمود و صلي الله عليه و آله و سلم.فبعد بر ارباب ذکاوت (4)مخفي و مستور نماناد که حضرت واجب التعظيم شاهزاده شيخ ابوسليمان کنية که اسم آن جناب ريحانة القلوب است، در قريه‏ي داران من قراء فريدن مدفون است و ذو بقعه‏ي متبرکه و گنبد حاير و صفه و حجرات مي‏باشد و اين شيخ بزرگوار جليل القدر همچه که از کتب تواريخ و رجال معلوم مي‏شود و از قراطيس قديم و تذکرات و ساير نوشتجات معلوم مي‏شود که از اخيار و اوتاد و بنده‏ي خالص خداوند عالم بود و صاحب کشف وکرامات و ساير مقامات عاليه و خوارق عادات در اين تذکره ذيل خوارقا کثيرا در زمان خود آن بزرگوار نوشته بودند وکاغذي که اين کشف و کرامات را نوشته‏اند، اسقاط و مندرس شده بنابر تاريخي که در تحت ذيل مرقوم است؛ لهذا في الجمله از کشف و کرامات آن حضرت که از قراطيس مسقطه و مندرسه مضبوط گرديده و به نظر رسيده است، اين است که حضرت شبي مشغول بودند به نماز از کثرت عبادت پشت مبارکش متوجه گرديد بر سر سجاده عبادت نشستند خواب بر چشم‏هاي مبارکش غلبه کرد؛ حوريه يا ملکي آمد فرياد کرد: اي ابوسليمان! حجاب‏هاي آسمان‏ها برداشته
شده و عبادات تو را ملکي چند بالا مي‏برند و ملائکه‏ي بسيار سر از حجاب‏ها بيرون آورده‏اند و تماشاي عبادت تو را مي‏کنند و.... و بعضي ديگر از معجزات و خارق عادات در همين تذکره قديمي ذيل الکتاب مسطور است... سنه 1311 [متن پيشين، افزون بر اغلاط نگارشي فراوان، بخشي از آن از شرح حال ابوسليمان داراني دمشقي اقتباس گرديده].

رونوشت وقف ‏نامه

الحمد لله و سلام علي عباد الله الذين اصطفي سيما محمد المصطفي واله نجوم الهدي وقف کرد حضرت رفعت، کيوان منزلت، خورشيد جاه، سليمان مکان، اتابيک نيک بخت، صاحب تاج و تخت و الدنيا والدين بر حضرت واجب التعظيم و الاحترام جهت معيشت مجاوران حضرت بر مذکور و تعميرات بقعه و مساجد و حمام و مد و سفره‏ي درويشان به موجب ذيل وقف کرد تا صواب آن به روح همايون واصل گردد و الله يحب المحسنين و الله اعلم بالصواب.
مزرعه در حضرت شش جريب از ديم و فارياب از سنگ تا کلوخ بري وبحري، شرقي و غربي آن‏چه از زمان قديم بدو متعلق است به لعنت‏نامه مؤکد ساخت و ملک ملک قاسم شيرازي و ملک فريدون دولت آبادي من محال اردستان چهار دانگ.
مزرعه پاي قلعه شش جريب از ديم و فاريب از سنگ تا کلوخ شرقي و غربي آن‏چه از زمان قديم بدو متعلق است و به لعنت‏نامه مؤکد است و شش دانگ آسياب با حدودات چهارگانه و خرابه و ويرانه از زمان قديم بدو متعلق است.
مزرعه جوغ (5)کدران تمام و کمال از ديم و فارياب از سنگ تا کلوخ بري وبحري، شرقي و غربي آن‏چه از زمان قديم بدو متعلق است و بلعنت‏نامه‏ي مؤکد است نظر در آمد به قلم در آمد نسخه حضار مجلس ملک داور. جهت معيشت مجاوران آستانه و مشايخ وراثان و مد و سفره‏ي درويشان گردد تا ثواب آن به روح صاحب خيران واصل گردد وخورنده‏ي آن در هر دو جهان به لعنت يزدان‏ست تا به روز قيامت در سنه‏ي شش صد و پنجاه و يک بود و اين نقل اصلح در سنه‏ي هفت‏صد و ده به قلم درآمد به خط يدالضعيف اميدوار به لطف و رحمت يزداني حسن زاهد گيلاني غفر الله ذنوبه و ستر الله عيوبه.
در حاشيه‏ي قسمت اول اوراق متصل به وقف‏نامه‏ي سنه‏ي 1311 و در ذيل وقف‏نامه‏ي سنه‏ي 710 ذکر شده است همچنين در حاشيه‏ي وقف‏نامه محل چند مهر وجود دارد و من جمله محل مهر شاهزاده سليمان نور مرقده و محل مهر ملک اتابک اصل وقف نامه و ملحقات آن از نظر نگارش و خط با سه خط متفاوت نگاشته شده است اتصال اين سه برگ به يکديگر در هنگام انجام تعميرات لازم در جهت جلوگيري از نابودي اوراق توسط اداره‏ي کل اوقاف و امور خيريه‏ي استان اصفهان صورت پذيرفته است.
حدود هشتاد سال پيش املاک وقفي متعلق به بقعه‏ي متبرکه‏ي شيخ ابوسليمان به تصرف اشخاص درآمده است؛ و از پرداخت عايدات املاک به توليت آن خودداري کرده‏اند؛ به همين سبب، مير سيد يوسف خوانساري(6) امام جمعه‏ي داران جهت احياي موقوفات و بازگرداندن املاک وقفي، شرحي بدين مضمون به وزارت معارف و اوقاف وقت ارسال داشته است:
مقام منيع محترم وزارت جليله‏ي معارف و اوقاف دام بقائها
دعاگوي مير سيد يوسف امام جمعه و جماعت فريدن ملاحظه‏ي تصديق امين اوقاف اصفهان را فرموده که در کمال دقت و تحقيقات کافيه از محل و رسيده‏ها در اداره‏ي محترمه از وقف‏نامه و فرامين و غيره که مرقوم فرموده‏اند چون غاصبين نهر «کدران» واقعه در داران اشخاص قوي پنجه و صاحبان عده و نفر هستند، لهذا امين اوقاف شرحي به اداره‏ي قشوني لشکر جنوب مرقوم فرمودند ضبط و زرع اين محل از بين نرود و توقيف نمايند و اداره‏ي محترمه متعرض به اين که از جانب وزارتين جليله‏ي معارف و اوقاف خطاب و حکمي به ما نشده، متمني آن‏که حکمي تلگرافا به اداره‏ي محترمه قشوني لشکر جنوب بفرمايند که ملک را ضبط هذه السنه تا تفريط نشده يا تصرف داعي بدهند و يا توقيف بنمايند و اجرت المثل سنواتي را هم آن‏چه را در اوقاف اصفهان مدلل داشتم، گرفته برسانند که به مصارف مقرره در وقف‏نامچه برسد زياده ايام سعادت مستدام باد و هر گاه مکتوبا مرقوم شود (آدرس منزل) خلف مسجد شاه خانه‏ي مرحوم حاجي ملاصادق خوانساري به داعي مي‏رسانند [مراسله پيشين، تحت نمره‏ي 430 در اداره‏ي اوقاف اصفهان ثبت شده است].
به دنبال پي‏گيري موضوع وقفيت نهر کدران از سوي مير سيد يوسف خوانساري، امام جمعه‏ي فريدن و تقاضاي تصرف املاک پيشين از وزارت معارف و اوقاف وقت اداره‏ي اوقاف اصفهان، مراسله‏اي تحت نمره‏ي 430 ضميمه‏ي 2 در تاريخ 20 برج اسد 1302 مطابق با 17 شهر ذي‏حجه‏ي 1340 به وزارت معارف و اوقاف ارسال مي‏دارد. مضمون مراسله‏ي پيشين چنين است:
مقام منيع وزارت جليله‏ي معارف و اوقاف دامت شوکته
در تعقيق مراسله‏ي جوابيه تحت نمره‏ي 221 راجع به نهر کدران فريدن که آقاي سيد يوسف امام جمعه‏ي خوانساري مدعي وقفيت آن بوده، لزوما خاطر مبارک اولياي وزارت جليله‏ي متبوعه را مستحضر مي‏دارد: چون اوراق احضاريه‏ي دايره‏ي تحقيق تکميل و توليت مشار اليه تحت نمره‏ي 31 صادر و به مدعي عليهم ابلاغ نمود و نيز بر حسب تقاضاي مدعي شرحي به اداره‏ي ارکان حرب لشکر جنوب تحت نمره‏ي 386 نوشته شد که مقرر دارند نظاميان فريدن محل مرقوم را توقيف نمايند که عوايد آن محفوظ باشد و مدعي عليهم هم هر گاه اعتراض دارند در مدت معين اعتراضات خود را اظهارنمايند. ليک چون اداره‏ي مزبوره اقدام به امر توقيف نموده و منافع محل مرقوم در حرب هر چه زودتر اقدام به امر توقيف نمايند که عجالتا عوايد محفوظ باشد و مدعي عليهم به طريق قانوني مشغول بر دفاعيات خود بشوند. سواد ورقه‏ي تصديقه و امر مراسله که به اداره‏ي ارکان حرب نوشته شده، لذا تقديم مي‏دارد تا به نحو مقتضي به وسيله‏ي وزارت جنگ، احکام لازم به عنوان رياست ارکان حرب لشکر جنوب در اسرع وقت در جواب درخواست فوق و ساير تقاضاهاي قانوني اين اداره صادر گردد.
رئيس اداره‏ي اوقاف امضاء مهر اداره‏ي اوقاف اصفهان
همچنين درخصوص لزوم تصرف املاک وقفي نهر کدران فريدن از سوي اداره‏ي اوقاف اصفهان، مراسله‏اي تحت نمره‏ي 386 در تاريخ 4 برج اسد 1301 به رياست ارکان حرب جنوب ارسال شده است. سواد مراسله چنين است:
رياست محترم ارکان حرب لشکر جنوب
نظر به اين‏که آقاي سيد يوسف خوانساري راجع به وقفيت نهر کدران و املاک تابعه‏ي آن به طرفيت
حضرات مرقومين ذيل در اين اداره اقامه دعوا نمود و چون اوراق احضاريه به دايره‏ي تحقيق تکميل شده، لذا دايره‏ي مزبوره برحسب
جعفر قلي خان، احمد قلي خان، ميرزا جلال
مقررات قانوني و تقاضاي عارض غيابا رسيدگي در نتيجه تصديق وقفيت آن را صادر نموده است و اينک به موجب ماده‏ي 5 از موادي که در ظهر اوراق احضاريه مرقوم شده است، عارض تقاضاي توقيف محل مرقوم و مقدار متصرفي معروضين را نموده عليهذا درخواست مي‏شود مقرر فرماييد نظاميان فريدن عايدات مقدار متصرفي معروضين را که بر حسب اظهار عارض از قراري است که ذيلا مرقوم مي‏شود، عيناو تماما توقيف نمايند تا هر گاه معروضين در موعد تعيين اعتراض داشته، اعتراضات خود را
جعفر قلي خان، 8 ربع
احمد قلي خان، 9 ربع
ميرزا جلال، 11 ربع (7)در اين اداره اظهار دارند.
محل امضاء حاج ميرزا محمد باقر سلطان زاده
رئيس اداره‏ي اوقاف اصفهان
مطابق با اصل است.، الاحقر الحاج محمدباقر سلطان‏زاده محل مهر دفتر اوقاف اصفهان
در پاسخ به مراسله‏ي پيشين، وزارت معارف و اوقاف و صنايع مستظرفه چنين اظهار داشته است:
اداره‏ي اوقاف راپرت نمره‏ي 430 و ضمايم آن در خصوص نهر کدران فريدن و تقاضاي صدور توصيه از وزارت جليله‏ي جنگ داير بر مساعدت اداره‏ي قشوني به آن اداره رسيد سابقا به طوري که بر حسب تقاضايي که کرده بودند توصيه صادر و ارسال شد ؛ بنابراين براي هر کار جزئي حاجت به مراجعه نيست.
محل امضاء
پس از اين امر، اراضي متعلق به بقعه‏ي شيخ سليمان با دخالت نيروي نظامي به تصرف اوقاف درآمده و توليت آن به سيد يوسف خوانساري، امام جمعه‏ي داران واگذار شده است. سواد تصديق وقفيت نهر کدران و توليت آقا سيد يوسف را اداره‏ي اوقاف اصفهان در مورخه‏ي 30 برج اسد 1301 تحت نمره‏ي 31 چنين ضبط کرده است:
در تاريخ 8 شهر رجب 1340 آقاي سيد يوسف خوانساري مطابق عرض حال نمره‏ي 42 به طرفيت اشخاص مرقومه‏ي ذيل
جعفر قلي خان ولد آجودان،
احمد قلي خان ولد سراب خان،
ميرزا جلال ولد ميرزا خسرو،
در اداره‏ي اوقاف اصفهان راجع به وقفيت نهر کدران فريدن و املاک تابعه‏ي آن‏که مقداري از آن‏ها متصرف معروضين است، اقامه‏ي دعوا نموده و براي مدرک عرض حالي خود سه ورقه تقديم داشت که يکي سواد وقف‏نامچه است که مرحوم ملک اتابک نهر مرقوم و بعضي املاک را (که از نهر مرقوم مشروب مي‏شود) بر مشايخ و مجاورين بقعه‏ي شيخ ابوسليمان وقف نموده، يکي ديگر سواد از آن همايوني است که در باب رقبات مرقومه‏ي مزبوره به حکومت سابق اصفهان مرحوم
ظل السلطان نوشته است که ديگران را از مداخله نمودن در مرقومه‏ي مزبوره ممنوع داشته و آقاي آقا سيد يوسف به عنوان توليت مداخله نموده، منافع را به مصارف مقرره‏ي مزبوره برساند. يکي ديگر سواد دستخط وزراي جليله‏ي معارف و اوقاف است که در ذيل نمره‏ي 226 سابق اصفهان دستور داده‏اند که نهر کدران و املاک آن را به تصرف آقا سيد يوسف خوانساري بدهيد و اجرت سنواتي را گرفته به ايشان رد نمايند که به مصارف مقرره برساند؛ عليهذا اداره‏ي اوقاف عرض حالي عارض را پذيرفته و قضيه را ارجاع به دايره‏ي تحقيق ورقه‏ي احضاريه نوبت اولي و احضاريه‏ي نوبت ثاني به عنوان معروضين ارسال شد و آن‏ها حاضر نشدند. اخيرا جعفرقلي خان (احد معروضين) حاضر و آقا سيد فخرالدين خوانساري را به عنوان وکالت از طرف خود معرفي نمود. وکيل مرقوم هم سلب مالکيت از موکل خود نمود و اظهار داشت آن‏چه که موکل متصرف است به عنوان استجاره از غير مي‏باشد. دايره‏ي تحقيق مطابق مقررات قانوني و تقاضاي عارض نسبت به دو نفر ديگر از معروضين (احمد قلي خان و ميرزا جلال) نظر به تکميل احضاريه غيابا رسيدگي نموده و نتيجه به شرح ذيل اظهار عقيده نمايند نظر به مستندات مرقومه که عارض ابراز نموده و سواد آن‏ها نيز ضبط گرديد و اقوا امان است براي صدق دعواي عارض و نظر به اينکه وکيل مدعي جعفر قلي خان سلب مالکيت از موکل خود نمود و سايرين هم دفاعي از مستندات عارض ننموده، لذا تصديق مي‏شود که نهر مزبور و املاک تابعه‏ي آن (که برحسب اظهار عارض، سيصد جريب ملک از ابتداي نهر تا انتهاي آن مي‏باشد و دوازده جريب آن را بعضي از اهالي آن حدود از طرف ايشان به عنوان وقفيت مداخله مي‏نمايند و نيز برحسب عرض حال عارض، هشت ربع به تصرف جعفر قلي خان و نه ربع به تصرف احمد قلي خان و نيز ده ربع به تصرف ميرزا جلال است) وقف و توليت آن عجالتا با عارض مي‏باشد که بايد ايشان مداخله نموده و نيز به اقراري که به دفتر اوقاف سپرده‏اند، منافع آن‏ها را به مصارف متعرض واقف به اطلاع و نظارت اداره‏ي اوقاف اصفهان برساند و حق النظاره‏ي دولتي آن را همه ساله به اداره‏ي اوقاف تسليم نموده، قبض رسيد دريافت نمايد.
في 25 شهر ذي حجه 1340 توضيح آن که از تاريخ ابلاغ تا پانزده روز معترضين حق اعتراض دارند.
محل امضاي آقاي سلطان‏زاده رئيس اداره‏ي اوقاف
محل امضاء... محل امضاء... محمد آقا عضو دوم در تاريخ غره‏ي في ذي حجةالحرام 1340 آن ورقه رؤيت شد و مطابق ماده‏ي 5 مرقومه در ظهر احضاريه‏ها تقاضاي تعيين محل مرقومه و زرع آن را از اداره‏ي جليله دارم تا مطابق ماده‏ي 7 از قانون 8 B معروضين اعتراض دارند اظهار نمايند و اقامه‏ي حجت نمايند.
سيد يوسف صحيح است. محل امضاء
ملک مرقوم راجع به عموم ساکنين و اهالي داران مي‏باشد و خود اين جانب هم شخصا مالک نيستم؛ 5 شهر ذي حجةالحرام.
جعفر قلي خان محل امضاء
اين ادعا در صورتي که حقوقي است، بايد عرض حالي به اداره‏ي جليله‏ي عدليه بدهند تا جواب
داده شود چنانچه راجع به اداره‏ي اوقاف است، خود رياست محترم اوقاف تشريف دارند و در محل رسيدگي نمايند. اين ملک مابين تمام نفرات داران و قدري هم متعلق به خوانين بختياري است. خصوصي نيست. 5 شهر ذي حجةالحرام 1340.
محل مهر ميرزا جلال
اين ملک راجع به مالکين داران است؛ به تاريخ پنجم ذي حجةالحرام 1340.
محل امضاي احمد قلي خان
حکم فوق توسط مأمور نظامي به جعفر قلي خان و احمدخان و ميرزا جلال ابلاغ شد. برج اسد 1301.
محل امضاء اسدالله خان رئيس نظاميان فريدن
محل امضاء آقاي محمدباقر سلطان‏زاده رئيس اوقاف [اصفهان]
سواد مطابق اصل است.، محل مهر و امضاي اداره‏ي اوقاف اصفهان
از اسناد مربوطه به بقعه‏ي پيش گفته، يکي نيز سواد رقبات مرقومه و نيز توليت آقا سيد يوسف امام جمعه است که از سوي ظل‏السلطان بدين شرح نوشته شده است:
نواب حال و استقبال فريدن سرافراز بوده بدانند چون به موجب وقف‏نامه‏ي شرعيه‏ي معتبره قدري املاک و نهر کدران واقعه در داران وقف بر بقعه‏ي شيخ ابوسليمان است به مصارف برسد و موافق نوشتجات علماي عظام و مطابق مدلول قضاشمول فرمان جهان مطاع همايوني توليت آن به جناب شريعت ماب آقا سيد يوسف امام جمعه‏ي فريدن واگذار است و بايد جناب مشاراليه در املاک و نهر کدران مداخله نمايد و منافع آن را به مصارف خود برساند؛ لهذا به موجب اين حکم مطاع امر مقرر مي‏داريم بايد از اين تاريخ به بعد املاک مرقومه و نهر کدران را به تصرف جناب امام جمعه بدهيد و ابدا متصدي حق مداخله در آن ندارد. هر گاه کسي هم بخواهد متعرض شود، ممانعت نمايند. با کلي آسودگي منافع آن را ضبط نموده، به مصارفش برساند و به تکليف شرعي خود رفتار نمايد؛ [...] شهر شوال 1314.
در حاشيه چنين آمده است:
محل حاتم شريف مبارک حضرت ظل‏السلطان
و نيز السواد کالاصل خذو النعل و القذه و حرره الداعي. مهر الراجي محمود بن العظيم (8)شوال 1314.
به ظاهر، مدت کوتاهي، زمان توليت آقا سيد يوسف، امام جمعه، درصدي از درآمدهاي موقوفات متعلق به بقعه‏ي شيخ ابوسليمان طبق رونوشت وقف نامه که ذکر آن گذشت، صرف مي‏شده است و دوباره موقوفات عدوانا تصرف شده و امروزه متأسفانه هيچ گونه درآمدي از اين موقوفات عايد بقعه و موارد مصرف مذکور در وقف‏نامه نمي‏شود.
از اسناد ديگر مربوط به بقعه، موردي است مربوط به بيان و شرح نور باران شدن بقعه در سنه‏ي 1312 و تأييد تصرف به ناحق موقوفات مربوطه که شرح آن چنين است:
بسم الله الرحمن الرحيم
الحمد لله رب العالمين و الصلوة و السلام علي خير خلقه محمد (ص) و آله الطاهرين و بعد بر ضمير منير ذو العز و الاحترام از ازکيا و انقيا و اغنيا و انبيا از ذکور و اناث و کبير و صغير اهالي داران مخفي و پوشيده نماناد که در شب بيست و دويم [چهار شنبه] شهر رمضان المبارک مطابق سنه‏ي يک
هزار و سيصد و دوازده از هجرت خاتم انبيا گذشته در زمان دولت سلطنت پرتو لطف‏الله فخر اهل زمان کهف الامن و الامان عزة دولة القاهرة و سراج الملة الباهرة عمدة الملوک العرب و العجم سلطان من سلطان بن سلطان خاقان بن الخاقان بن الخاقان ناصرالدين شاه قاجار طول الله عمره و اقباله آنچه بر اهل بصيرت و دانش ظاهر گرديد تقريبا سه ساعت از شب مذکور گذشته بود در حيني که نزول برف به شدت واقع بود و شب عرفه عيد نوروز بود از شرافت و فضيلت و کرامت شاهزاده عظيم المعظم شاهزاده شيخ ابوسليمان که در قريه‏ي مرقومه مدفون است نوري در آن شب تار مانند در شاهوار از اوج گنبد متروکه ظاهر و هويدا شد علانية که اغلب ناس ملاحظه‏ي آن نور را نمودند و به قدر يک ساعت چند دفعه ظاهر و مخفي مي‏شد که جمعي کثير و جمي غفير از اهالي آن قريه که در آن وقت شب سعادت يار و از خواب غفلت بيدار بودند مجتمع شدند و به توبه و انابه و گريه و زاري مشغول شدند و لمعه‏ي نوري که از اوج گنبد به عرضه‏ي ظهور پيوست ملاحظه نمودند؛ اگر چه در ازمنه‏ي سلف کشف و کرامات بسيار از آن بزرگوار به ظهور پيوسته و ملاحظه شده و در قراطيس ديگر مکتوب گرديده. چنين بزرگواري آيا رواست حق واجبه‏ي او را مردم به غصب ضبط نمايند و موقوفات او را به ناحق بخورند. پناه مي‏بريم به خدا اين‏ها همه جهت اتمام حجت است ويل لمن شفعائه خصمائه به تاريخ فوق سنه‏ي 1312.
در حاشيه‏ي متن، موضوع پيشين را بزرگاني چند مورد تأييد قرار داده‏اند. مهرهاي قابل تشخيص بدين قرار است:
ميرزا کوچک الحسيني، مرتضي قلي خان(9).

پی نوشت:

1- تفضلي، آذر و فضايلي، مهين، فرهنگ بزرگان اسلام و ايران، بنياد پژوهش‏هاي اسلامي آستان قدس رضوي 1372. ص 266.
2- ر ک: دائرة المعارف بزرگ اسلامي، ج 5، ص 564.
3- به نقل از گزارش اداره‏ي کل فرهنگ و هنر استان اصفهان از مقبره‏ي ابوسليمان داراني به سازمان اطلاعات و امنيت اصفهان موضوع نامه‏ي مورخه‏ي 6 / 7 / 36 [25] شماره‏ي 4 / 257 / م که به صورت محرمانه گزارش شده است.
4- در متن اصلي اشتباها «زکابة» عنوان شده. در ضمن، اغلاط نگارشي بسياري دارد که برخي از آنان بدون تغيير آورده است.
5- «جوغ» همان نهر و جوي آب را گويند.
6- ميرسيد يوسف خوانساري از سادات محله‏ي سرچشمه‏ي خوانسار بوده است.
7- ظاهرا نهر کدران فريدن در اصطلاح محلي به 7 دانگ تقسيم و هر 4 ربع يک دانگ شمرده مي‏شود. منظور از ربع همان رابع به معناي يک چهارم است؛ بنابراين 28 ربع عنوان شده برابر با 7 دانگ است. شايان ذکر است که در برخي از روستاهاي فريدن نيز تقسيم هفت دانگ امروزه نيز رايج است.
8- مهر فوق متعلق به آيت‏الله سيد محمود بن آقا ميرعظيم خوانساري است. وي از شاگردان آيت‏الله ميرزا هاشم چهارسوقي و داراي اجازه از ايشان بوده و در 1315 قمري دار فاني را وداع گفته. از ايشان چند رساله در فقه و اصول بر جاي مانده است. از جمله آنان دوازده رساله از ايشان در کتابخانه‏ي مرکزي دانشگاه تهران موجود است و اخيرا «رسالة في الغناء» منتشر شده است.
9- در پايان از مسؤول وقت اداره‏ي اوقاف و امور خيريه‏ي شهرستان‏هاي فريدن و فريدون‏شهر، آقاي ابوالقاسم مسعود به سبب همکاري صميمانه، سپاسگزارم.

منبع: ميراث جاويدان




نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط
موارد بیشتر برای شما