محل امامزاده
نسب و شرح حال احمد بن موسی
امامزاده احمد بن موسی را همهی مؤلفان کتب انساب فرزند امام موسی کاظم (علیهالسلام) دانستهاند. شیخ مفید در احوال او مینویسد: «احمد بن موسی مردی کریم و بزرگوار و پارسا بود، و حضرت موسی بن جعفر (علیهالسلام) او را دوست میداشت و بر دیگر فرزندان خود مقدم میشمرد، و مزرعهی خود را که به یسیره معروف بود، به او بخشیده بود. حسن بن محمد بن یحیی از قول جدش برای من حدیث کرد، که ؛ شنیدم از اسماعیل فرزند حضرت موسی بن جعفر (علیهالسلام) که میگفت: پدرم با فرزندان خود از مدینه به سوی یکی از املاک خود بیرون رفت و اسماعیل نام آن ملک را برد ولی یحیی گفت: جد من حسن بن محمد که راوی حدیث است، نام آن را فراموش کرد، اسماعیل گوید: ما در آنجا اطراق کردیم و با احمد بن موسی بیست تن از خدم و حشم پدرم بودند و هرگاه احمد برمیخاست آنان با او برمیخاستند و هرگاه احمد مینشست آنان نیز با او مینشستند، وز آن گذشته پدرم نیز پیوسته نظرش به او بود، و از وی غفلت نمیکرد، و ما از آنجا بازنگشتیم تا هنگامی که احمد از میان ما کوچ کرد و برفت، آنگاه ما نیز از آنجا برفتیم. (5)چون خبر شهادت حضرت موسی کاظم (علیهالسلام) امام هفتم شیعیان در مدینه شایع شد، مردم به در خانهی اماحمد، مادر حضرت شاه چراغ «احمد بن موسی» گرد آمده و حضرت سید میر احمد را با خود به مسجد بردند، زیرا از جلالت قدر و شخصیت بارز و اطلاع بر عبادات و طاعات و نشر شرایع و احکام و ظهور کرامات و بروز خوارق عادات که در آن جناب سراغ داشتند، گمان کردند که پس از وفات پدرش امام موسی بن جعفر (علیهالسلام) امام بحق و خلیفهی آن حضرت فرزندش احمد است. به همیت جهت در امر امامت با حضرتش بیعت کردند و او نیز از مردم مدینه بیعت بگرفت، سپس بر منبر بالا رفت، خطبهای در کمال فصاحت و بلاغت انشاء و قرائت فرمود، آنگاه تمامی حاضرین را مخاطب ساخته و خواست که غائبین را نیز آگاه سازند و فرمود: همچنان که اکنون تمامی شما در بیعت من هستید، من خود در بیعت برادرم علی بن موسی (علیهالسلام) میباشم، بدانید بعد از پدرم برادرم «علی» امام و خلیفهی بحق و ولی خداست. و از جانب خدا و رسول (صلی الله علیه و آله و سلم) او بر من و شما فرض و واجب است که امر آن بزرگوار را اطاعت کنیم و به هر چه امر فرماید گردن نهیم، پس از آن شمهای از فضایل و جلالت قدر برادرش علی (علیهالسلام) را بیان فرمود، تا آنجا که همهی حاضران فرمودهی آن بزرگوار را مطیع و منقاد گردیدند، ابتدا او بیعت را از مردم برداشت،سپس گروه حاضران در خدمت احمد به در دولتسرای حضرت امام علی بن موسی (علیهالسلام) آمده همگی با آن جناب بر امامت و وصایت و جانشینی امام موسی بن جعفر (علیهالسلام) بیعت نمودند. (6) و حضرت امام رضا (علیهالسلام) دربارهی برادرش احمد دعا کرد و فرمود: همچنان که حق را پنهان و ضایع نگذاشتی، خداوند در دنیا و آخرت تو را ضایع نگذارد. (7).
پس از ورود حضرت امام رضا (علیهالسلام) به خراسان و دادن مأمون خلافت عهدی خود را به آن حضرت، چون این خبر به مدینه رسید حضرت سید امیر احمد عزم خراسان کرد با هفت صد تن از برادران و برادرزادگان و جماعت کثیری از دوستان و محبان از مدینهی طیبه حرکت کردند. چون به دو فرسنگی شیراز رسیدند، خبر شهادت امام رضا (علیهالسلام) به آن نواحی رسیده بود، و مأمون نیز از حرکت امامزادگان از اطراف به عزم خراسان اطلاع یافته به جمیع حکام و عمال قلمرو خود نوشت که: هر جا کسی از آل ابوتراب بیابند، به قتل برسانند. (8) در آن هنگام قتلغ خان نامی، از جانب مأمون در شیراز حاکم بود، چون خبر ورود آن بزرگوار را شنید، به «خان زنیان» که در هشت فرسخی شیراز است، شتافت، دو گروه به جنگ پرداختند، در بحبوحهی جنگ یکی از سپاه قتلغ خان فریاد برآورد که اگر مقصود شماها رسیدن به خدمت حضرت علی بن موسی (علیهالسلام) است، وی وفات یافت، به مجرد شنیدن این خبر گروهی که به دور آن حضرت بودند، پراکنده شدند، مگر معدودی از برادران و خویشان وی، حضرت چون امکان بازگشت نداشت، رو به شیراز نهاد، مخالفین او را تعقیب کرده، در جایی که اکنون مرقد آن بزرگوار است او را به درجهی شهادت رسانیدند. (9) روایتی هم میگوید: چون میر سید احمد به شیراز تشریف آوردند، او را در آنجا به شهادت رساندند. (10) بعضی هم گفتهاند: هنگامی که آن بزرگوار به شیراز وارد شد، در منزل یکی از یاران صمیمی اهل بیت طهارت در محلهی سردزک، همین مکان فعلی بقعه و زیارتگاه آن حضرت، پنهان شد، و شب و روز را به عبادت میگذرانید، از طرف قتلغ فرمانروای فارس جاسوسان بسیاری برای پیدا کردن امامزادگان... گماشته بودند، بعد از یک سال جناب سید میر احمد را یافتند. خبر به حکومت دادند، مأمورین بسیاری برای دستگیری آن حضرت فرستادند، جناب سید میر احمد با آن گروه ستمگر به عنوان دفاع از خود جنگ کرد، و یک تنه با یک شهر مخالف میجنگید... سرانجام چون دیدند از عهدهاش بر نمیآیند، خانهای را که آن حضرت هر گاه از جنگ خسته میشد و به آن پناه میبرد و استراحت میکرد. در حالی که بر فرق نازنینش شمشیری خورده بود طاق خانه را بر سر وی خراب کردند، بدن نازنینش زیر تودههای خاک پنهان شد. (11)
آن بزرگوار چون به شیراز آمد در گوشه ای منزوی و مشغول عبادت شد تا آنکه به جوار رحمت حق پیوست و بر مدفن آن حضرت کسی واقف نبود تا آنکه امیر مقربالدین که از وزرا و نزدیکان اتابک ابوبکر بود خواست در آنجا «یعنی محل دفن احمد بن موسی»، بنیاد عمارتی کند، قبری ظاهر شد و در آن جسدی با بدنی صحیح و بدون تغیر و تبدل و انگشتری در دست آن یافتند که بر آن «العزة احمد بن موسی» نقش بود. صورت حال را به حضرت اتابک ابوبکر معروض داشتند. (12) چون آن حضرت را بشناختند بر آن گنبدی بنا کردند، اندکی بعد اتابک ابوبکر گنبد بلندتری برای بقعهی شریف ساخت... بعد از آن ملکهی معظمه و خاتون آگاه طیبهی عابده و متهجده تاشی خاتون بر آن بقعه گنبدی مرتفعتر از گنبدهای دیگر ساخت و در جنب آن مدرسهی عالیهای بنا کرد و مرقد خود را همسایهی آن بقعهی شریف بساخت و در سال هفت صد و پنجاه هجری رحمةالله علیها وفات کرد و در آن مرقد بنا شده به دست خود مدفون گردید. (13).
قصبه ی میمند را که 18 فرسخی شیراز است وقف بر آن بقعهی مبارکه نمود که تاکنون باقی است و گلاب آن شهرت جهانی دارد. (14)همچنین این ملکه ی عابده ی خیره «تاشی خاتون» سه جزء قرآن را که هر جزء جداگانه آن توسط ثلث نویس و خطاط علی مقام آن زمان یحیی الصوفی الجمالی در 745 و 746 هجری نوشته شد، و از نفیسترین قرآنهای موجود وقف شده بر این بقعه می باشد.
این قرآن ها اکنون در موزه ی استان فارس نگاهداری میشود و در پشت جزء اول آن نوشته شده: «اما بعد حمد الله و الصلوة علی نبیه و آله، فقد وقفت هذا الجزو من کلام المبین علی المشهد المعظم الامام الاعظم مظهر کلمة الله ثمرة شجرة النبوة احمد بن موسی الرضا سلام الله علیه الخاتون المعظمه سلطان الخواتین عصمة الدنیا و الدین تاشی خاتون دامت عصمتها و وقفا صحیحا تقبل الله منها» و بر پشت صفحهی آخر همین جزء اول نوشته شده است: «کنیه اضعف عبادالله تعالی و احوجهم الی عفوه فی ایام سلطنة السلطان الاعظم مولی ملوک السلاطین العجم جمال الحق و الدنیا و الدین الشیخ ابواسحق خلد الله ملکه الی یوم البعث و النشور پیر یحیی الصوفی الجمالی فی ستة ست و اربعین و سبع مائه حامدا و مصلیا و مسلما تسلیما بدار الملک شیراز حرسه الله»، پیر یحیی الصوفی الجمالی در پایان جزء آخر چنین رقم کرده است: «کتبه الفقیر فی ایام الدولة سلطان الاعظم مالک الرقاب ملوک عالم جمال الملة و الدین الشیخ ابیاسحاق خلد الله ملکه، العبد یحیی الجمال الصوفی غفر الله ذنوبه فی سنة ست و اربعین و سبع مائة بدار الملک شیراز (746 ه). (15) ابنبطوطه که در قرن هشتم هجری به شیراز آمده و تربت احمد بن موسی را دیده مینویسد: این بقعه در نظر شیرازیان احترام فراوان دارد... تاشی خاتون مادر سلطان ابواسحق مدرسهای بزرگ و زوایهای برای این مزار ساخت که در آن زاویه به مسافران طعام داده میشود و دستهای از قاریان هموراه بر سر آن تربت قرآن میخوانند. خاتون شبهای دوشنبه به زیارت این بقعهی شریف میآمد، در آن شب قضات و فقها و سادات شیراز نیز در آن جا گرد میآمدند و به ختم قرآن میپرداختند. قاریان هر کدام با آهنگهای خوش به قرائت مشغول میشدند، به حاضران در مجلس خوراک و میوه و حلوا داده میشد و پس از طعام واعظی بر منبر بالا میرفت و به موعظه میپرداخت، همهی آنچه که گفتیم در فاصلهی میان دو نماز عصر و شام انجام میشد. خاتون در غرفهی مشبکی که مشرف بر مسجد بود مینشست و در پایان مراسم نیز بر در مقبره چون در سرای پادشاهان طبل و شیپور و بوق نواخته میشد. (16) در خاتمهی شرح و احوال احمد بن موسی باید گفته شود که آن بزرگوار شش فرزند به نامهای: فتحالله، نورالله، عینالله عبادالله، غیبالله و ششمین فرزند او نامش معلوم نیست، و سادات محترم شاهچراغی تهران که اصلا از نهاوند میباشند نسب خود را به امام احمد بن موسی (علیهالسلام) می رسانند. (17)
مشخصات و معماری امامزاده
بر اساس فهرست نامهی آثار تاریخی ایران، اسکلت بنای امامزاده احمد بن موسی یا شاه چراغ شیراز به زمان اتابک ابوبکر سعد بن زنگی (658 - 628 ه) تعلق دارد. (18) مشهور است که در زمان امیر مقرب الدین مسعود، بدرالدین وزیر اتابک ابوبکر چهار طاق و گنبدی بر فراز بقعهی آن حضرت ساخته و پرداخته گردانید. پس از آن اتابک ابوبکر خود رواقی بر آن آستانه افزود. در زمان ملکه ی معظمه تاشی خاتون مادر شاه ابواسحق اینجو (746 - 745 ه) گنبد بقعه تعمیرات اساسی شد و در جنوب آن و متصل به بقعه مدرسهای عالی به دستور او بنا گردید که بعدها این بانو مدفن خود را همسایهی بقعه بنا کرد. (19)بقعه ی شریف امامزاده بار دیگر در سال 912 ق، توسط مرحوم حبیب الله شریفی متولی آستانه ی شاه چراغ به موجب وقف نامه ی موجود در آن سال تعمیر اساسی و مفصلی گردید. ولی در سال 997 ق بر اثر زلزلهی شدیدی نیمی از گنبد و بنای بقعه خراب شد اما از محل درآمد موقوفات خرابیها تعمیر و بقعه مجددا تجدید بنا گردید. (20).نادرشاه قبل از فتح شیراز و شکست دادن افغانها نذر کرده بود که در صورت موفقیت، تعمیراتی در شاه چراغ انجام دهد. پس از دفع شر افغانها و شکست فاحشی که در حوالی زرقان شیراز بر آنها وارد شد، نادر یک هزار و پانصد تومان پول رایج آن زمان را برای تعمیر بقعه و مقدار 720 مثقال زرناب برای ساختن قندیلی در بالای سر امامزاده هدیه کرد، که این قندیل تا سال 1139 ق در بقعه باقی بود، ولی در آن سال زلزله ی شدیدی در شیراز رخ داد قسمتی از بقعه ویران گردید، قندیل یاد شده فروخته و صرف تعمیرات ضروری بقعه گردید، تا اینکه نادر برای بار دوم در سال 1146 ق به شیراز آمد و پس از زیارت بقعهی متبرک احمد بن موسی (علیهالسلام) و صرف نهار در شاه چراغ که از طرف مرحوم میرزا محمد حسین شریفی متولی آستانه ترتیب داده شده بود، مبلغ دویست تومان پول رایج روز جهت تعمیرات بقعه حواله کرد. (21) در قرن سیزدهم هجری نیز چندین بار بقعهی مبارکه خراب و مجددا تعمیر و مرمت شد، و فتحعلی شاه قاجار در 1243 ق ضریحی نقرهای وقف آن کرد، (22) و مرحوم میرزا محمد حسین متخلص به عالی شیرازی که از اجلهی سادات شیراز بود اشعاری دربارهی تاریخ نصب ابنضریح در بقعهی احمد بن موسی (علیهالسلام) بدین مضمون سرود:
کلک «عالی» زد برای سال تاریخش رقم
مرقد سبط محمد یافت این سیمین حجاب
و شاعر دیگر به نام فرهنگ، درباره ی تاریخ آینه کاری بقعه ی احمد بن موسی (علیهالسلام) در این زمان اشعاری سرود که هم اکنون بر فراز طاقچه های حرم و دور تا دور آن دیده می شود، بدین مضمون:
چون آینه شد رواق ایوان
روشن شد از آن چراغ ایمان
آنان که هنر پژوه بودند
تاریخ ورا طلب نمودند
گفتا به طلب ز روی ایقان
تاریخ وی از «چراغ ایمان» (23)
و رواقی که در اشعار بالا آمده، توسط سلطان مسعود میرزا فرزند فتحعلی شاه ساخته شده و مرحوم و قاربن وصال درباره ی ماده تاریخ آن سروده است:
بهر اتمامش فرمود به این بنده وقار
که به تاریخ، یکی قطعهی سنجیده بساز
من در اندیشه که در جمع یکی آمد و گفت
«این در رحمت (24) از شاه به ما بادا باز» (25)
گنبد بقعه
نخستین گنبد ساخته شده به روی بقعه به سال 623 ق به دستور امیر مقربالدین مسعود وزیر اتابک ابوبکر بوده است، ولی در زمان ملکه تاشی خاتون» 745 ق» گنبد 72 ترکی که هر ترک را 90 سانتیمتر حدس زدهاند، روی بقعه ساخته شد که به نوبهی خود یکی از شاهکارهای هنری و معماری قرن هشتم هجری شیراز بوده است. (26) زلزله ای که در سال 1239 ق اتفاق افتاد آن گنبد را خراب کرد ولی هنگام فرمانروایی مرحوم حسینعلی میرزای قاجار، گنبد همراه قسمتهای ویران شدهی بقعه تعمیر و تجدید بنا گردید و طرح گنبد آن شبیه گنبد فعلی آستانهی حضرت سید علاءالدین حسین بود، یعنی گنبد شکم برجستهای که شکم آن حدود 5 / 2 متر از ساقه ی گنبد خارج قرار گرفته بود، و بر روی ساقه ی گنبد سوره ی مبارکه «طه» و چند آیه دیگر از قرآن مجید به طور معرق کاشی کاری گردیده بود. (27)این گنبد نیز مجددا در زلزله ی سال 1269 ق آسیب دید و شکافی برداشت و دیگر قسمت های بقعه هم صدمه ی فراوان دید، تا اینکه مرحوم محمد ناصر ظهیرالدوله گنبد و خرابی ها را تعمیر نمود. (28) بقعه و گنبد آن به همین حال بود تا دوباره در گنبد شکاف هایی پیدا شد که هر آن بیم خرابی می رفت، و حدود چهل سال پیش اداره ی اوقاف وقت که به این امر وقوف پیدا کرد با کمک و مساعی شادروان محمد حسین شریفی متولی بقعه، با نصب کلافهای آهنی در درون گنبد تا حدی از خطر فروپاشی گنبد جلوگیری شد ولی این کار کافی و ثمربخش نبود. (29) تا اینکه در سال 1337 ش اوقاف آن زمان، گنبد را کاملا برچید و به جای آن با آهن و مصالح ساختمانی مناسب گنبد سبکتر و با دوامی با همان طرح و به هزینه ی مردم شیراز ساختند. (30)
مرقد و ضریح امامزاده
مرقد مطهر احمد بن موسی در شاه نشین میان محوطه ی زیر گنبد و مسجد بالای سر امامزاده قرار دارد، ضریح روی مرقد را نوشته اند که خاقان مغفور فتحعلی شاه قاجار... نقره پوش کرد. (31) بعضی این ضریح نقره را مربوط به سال 1257 ق از کارهای زمان سلطنت می دانند. (32)ساختمان بقعه امامزاده
بنای کنونی بقعه مشتمل بر ایوان اصلی در مشرق و حرم وسیع و شاه نشینهایی از چهار جانب و مسجدی در جانب غربی حرم و اطاقها و مقبرههای متعدد متصل به بقعه است (33) درون بنای بقعه با قطعات آینههای ریز و رنگین در قرون گذشته به وسیلهی استادان متبحر آیینهکاری شده که این آیینهکاری ظریف و زیبا خود یکی از شاهکارهای هنری قرن گذشتهی هنرمندان شیراز است. (34)مرحوم فرهنگ نیز در تاریخ آیینهکاری بقعه اشعاری سروده که بر فراز طاقچههای حرم و دور تا دور آن دیده میشود ؛ (35) و در همین مقاله به آنها اشاره شد.
بقعهی احمد بن موسی دارای دو در میباشد در نقرهپوش ورودی از سمت ایوان اصلی که به در ظل السلطان معروف بود همان طور که قبلا اشاره شد توسط سلطان مسعود میرزا به بقعه اهدا شده بود. (36) بر این در اشعاری که مشتمل بر ماده تاریخ اهدای در بقعه توسط مرحوم و قاربن وصال سروده شده بود، نقر گردیده است (37) که قبلا به آن اشاره شد. این در بعدها در زمستان 1345 ش، به در نقرهپوش و طلاکاری و میناکاری شدهی فعلی که کار هنرمندان اصفهان میباشد، تبدیل گردید، و در نقرهپوش ظل السلطانی به موزهی آستانه منتقل و در آنجا به وضع مطلوبی نگاهداری میشود. (38)
در دیگر بقعه را مرحوم حاجی نصیر الملک میرزا حسنعلی خان به بقعه اهدا کرد که شوریده شاعر شیرازی ابیاتی چند در ماده تاریخ نصب آن سروده که بر استوانههای اطراف در کندهکاری شده است و شعر زیر مضمون ماده تاریخ آن است:
سرود منطق شوریده بهر تاریخش
گشاده بین در ایوان شه ز سیم و زر (39).
همچنین دو منارهی کوتاه در دو انتهای ایوان زینتبخش بقعه ی امامزاده میباشد. (40)دیوارهای خارجی بقعه نیز با کاش یهای جلادار قرن نوزدهم میلادی / سیزدهم هجری، پوشیده شده است.(41).
میرزا فرصت شیرازی مینویسد: در سمت جنوبی صحن امامزاده، مقابل در بزرگ یک ساعت بسیار ممتاز که زنگ آن فزونتر از چهل من است بر فراز عمارتی برپاست که آن را شاهزادهی سابق الذکر سلطان مسعود میرزا وقف کرده و بدان مکان نصب شده، در زیر صفحه ی ساعت چند شعر، مرحوم وقار به تاریخ بنای آن ساعت سروده که بر سنگی نقر شده و زیر ساعت نصب گردیده است. بدین مضمون:
زد به تاریخ بنای او رقم کلک وقار
ساعتی عمر ملک بادا یکی سال دراز (42).
تولیت این امامزادهی والاتبار در دورهی قاجار به عهدهی عارف کامل و مرشد فاضل فخر السالکین جناب میرزا جلالالدین محمد حسینی ملقب به مجدالاشراف بود و اداره و تنظیم کارهای بقعهی شریفه به کف با کفایت برادر کهتر والا گهرش جناب میرزا محمدرضا نایب التولیهی... آستانه بوده است... و خدام آستانهی متبرکه جماعتی از معمرین بودند که داعی حق را لبیک گفته و رخ در این خاکدان نهفتند رحمهم الله. اکنون بازماندگان ایشان به خدمت خود مشغولند، خصوصا جناب میرزا هدایت بن میرزا احمد که به حسن کفایت میمند (فارس) را نیابت دارد و اخذ مالیات مینماید و تا وجه آن صرف مرمت و مخارج آستانهی آن حضرت (علیهالسلام) شود. (43)
تولیت آستانه شاه چراغ در رژیم گذشته
با تأیید و موافقت ادارهی کل اوقاف زیر نظر هیأت امنا برنامهی وسیعی از لحاظ تهیهی کتابخانه و موزه و مرمرکاری، سنگ فرش کف حرم و ایوان، تعویض ضریح و در نقرهپوش ورودی، معرق کاری ایوان، تعمیر مسجد زنانه و ساختمان گلدستهها و سر در ورودی، احداث یک سالن بزرگ جهت برگزاری مراسم سوگواری و جشنها و مجالس وعظ و خطابه و همچنینتوسعهی صحن تا مسجد جامع عتیق و یکی شدن دو صحن مطهر شاه چراغ و سید میر محمد، خرید خانه های حریم صحن و غیره طرح شده که بعضی از آنها تاکنون جامه عمل پوشیده و بقیه در دست اقدام است. (44)
پی نوشت :
1- شیراز، علی سامی، ص 332.
2- فارسنامهی ناصری، گفتار دوم، ص 154 - 80.
3- شد الازار فی خط الأوزار عن زوار المزار، ص 260.
4- جامع الانساب، ج 1، ص 78. .
5- ارشاد مفید، ج 2، ص 237. .
6- شیراز، علی سامی، ص 338 - 337.
7- الملل و النحل، ابوالفتح محمد بن عبدالکریم شهرستانی، بیروت، دارالفکر، بیتاریخ، ص 170 - 169.
8- کنر الانساب، معروف به بحر الانساب، ص 95.
9- آثار عجم، میرزا فرصت شیرازی، ص 445.
10- شد الازار فی حظ الاوزار عن زوار المزار، ص 10.
11- ستارگان فروزان «شرح حال عدهای از امامزادگان» ص 85 - 84. .
12- آثار عجم، میرزا فرصت شیرازی، ص 445.
13- شد الازار فی حظ الاوزار عن زوار المزار، ص 10.
14- ستارگان فروزان، ص 87.
15- شیراز، علی سامی، ص 336. .
16- سفرنامهی ابنبطوطه، ج 1، ص 29.
17- جامع الانساب، ج 1، ص 81. .
18- معماری اسلامی ایران، در دورهی «ایلخانان» ص 115.
19- راهنمای آثار تاریخی شیراز، ص 81.
20- شیراز، علی سامی، ص 337.
21- همان، ص 338.
22- اقلیم پارس، سید محمدتقی مصطفوی، ص 64.
23- «چراغ ایمان» ماده تاریخ 1306 هجری قمری است که این تعمیر و آینهکاری در بقعه انجام شده است. .
24- «این در رحمت از شاه به ما بادا باز» سال 1309 هجری قمری است.
25- آثار عجم، میرزا فرصت شیرازی، ج 2، ص 748 - 746. .
26- شیراز، علی سامی، ص 338.
27- همان، 340. .
28- اقلیم پارس، سید محمدتقی مصطفوی، ص 64.
29- شیراز، علی سامی، ص 340.
30- اقلیم پارس، سید محمدتقی مصطفوی، ص 64. .
31- آثار عجم، میرزا فرصت شیرازی، ص 446.
32- شیراز، علی سامی، ص 341. .
33- اقلیم پارس، سید محمدتقی مصطفوی، ص 64.
34- شیراز، علی سامی، ص 341. .
35- آثار عجم، میرزا فرصت شیرازی، ص 446.
36- شیراز، علی سامی، ص 341.
37- آثار عجم، میرزا فرصت شیرازی، ص 446.
38- شیراز، علی سامی، ص 341. .
39- اقلیم پارس، سید محمدتقی مصطفوی، ص 64.
40- همان، ص 64.
41- معماری اسلامی ایران، «در دورهی ایلخانان» ص 115.
42- آثار عجم، میرزا فرصت شیرازی، ص 447.
43- همان، ص 448. .
44- شیراز، علی سامی، ص 341. .