آثار و پيامدهای فرهنگی ـ اجتماعی گسترش بدحجابی

بشر با توجه به اهميتی که برای سلامت خود قائل است، به سلامت جامعه هم ارزش می‏نهد و بيماری جامعه را بيماری خود می‏داند؛ هم‏چنان‏که تلاش می‏کند برای حفظ و تأمين سلامت خود از بسياری از امور بپرهيزد و يا از واکسن‏های پيش‏گيری و داروهای گوناگون استفاده کند، برای سلامت جامعه هم بايد نهايت سعی و کوشش خود را بهکار گيرد و جامعه را از مبتلا شدن به بيماری‏های اخلاقی و روانی پرهيز دهد تا ديگر افراد جامعه به رشد، تعالی و سعادت برسند
سه‌شنبه، 19 آذر 1387
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
آثار و پيامدهای فرهنگی ـ اجتماعی گسترش بدحجابی
آثار و پيامدهای فرهنگی ـ اجتماعی گسترش بدحجابی
آثار و پيامدهای فرهنگی ـ اجتماعی گسترش بدحجابی

نويسنده: محمدحسين درافشان

مقدمه

بشر با توجه به اهميتی که برای سلامت خود قائل است، به سلامت جامعه هم ارزش می‏نهد و بيماری جامعه را بيماری خود می‏داند؛ هم‏چنان‏که تلاش می‏کند برای حفظ و تأمين سلامت خود از بسياری از امور بپرهيزد و يا از واکسن‏های پيش‏گيری و داروهای گوناگون استفاده کند، برای سلامت جامعه هم بايد نهايت سعی و کوشش خود را بهکار گيرد و جامعه را از مبتلا شدن به بيماری‏های اخلاقی و روانی پرهيز دهد تا ديگر افراد جامعه به رشد، تعالی و سعادت برسند.
بدحجابی از مسائلی است که سلامت فرد و جامعه را تهديد می‏کند. پوشش نامناسب پی‏آمدها و آثار جبران ناپذيری در فرهنگ، اخلاق، اعتقاد، اقتصاد وامنيت جامعه دارد که گاه مسيری انحرافی و بازگشت ناپذيری پديد می‏آورد. اين نگارش آثار و پی‏آمدهای گسترش بدحجابی را از دو منظر فرهنگی و اجتماعی بررسی می‏کند.
فرهنگ هر جامعه‏ای از جنبه‏های گوناگونی تشکيل يافته است. جنب‏های هنجاری فرهنگ جامعه، از ارزش‏ها و قواعد خاص رفتاری تشکيل می‏شود. هنجارها نشان می‏دهند که چه چيزی ارزش و ضد ارزش است؛ مانند شيوه‏های پوشش برگرفته از فرهنگ آن جامعه. تلقی بد از بدحجابی، باور به ارزشی بودن حجاب و پوشش و قضاوت درست درباره حجاب، در زندگی اجتماعی و فرهنگی تأثير بسزايی می‏گذارد.
قبل از هر چيز بايد فرهنگ را تعريف کنيم تا آثار و پی‏آمدهای گسترش فرهنگ بدحجابی روشن شود. معروف‏ترين تعريف از فرهنگ از تايلور انسان‏شناس معروف انگليسی است. او می‏گويد:
فرهنگ، مجموعه پيچيده‏ای است که دانش، معتقدات، هنر، اخلاقيات، قانون، رسم و هر استعداد و عادت ديگری را که بشر به عنوان عضو جامعه کسب می‏کند، شامل می‏گردد.
کلارک نيز می‏گويد:
تمامی مظاهر و شئون زندگی يک ملت را فرهنگ آن ملت تشکيل می‏دهد.
بنابراين، رفتارهای اجتماعی معجونی از آن‏چه جامعه از علم و دانش، باورها و مسائل اخلاقی کسب می‏کند و قوانينی است که از دين و آيين افراد سرچشمه می‏گيرد. در کنار اين‏ها، برخی رسوم و عادات اجتماعی، در طول زمان سهم بسياری در شکل‏گيری فرهنگ آن جامعه دارند که هسته اصلی حيات اجتماعی را به وجود می‏آورند و در الگوهای رفتاری و هنجارهای فردی و اجتماعی بسيار تأثيرگذارند.
آثار و پی‏آمدهای فرهنگی بدحجابی عبارتند از:

الف) وازدگی در برابر فرهنگ بيگانه

داد و ستد فرهنگی مفيد است، بلکه برای هر جامعه‏ای لازم به نظر می‏رسد. تجربه نشان داده که تعامل يا تبادل فرهنگی از عوامل بالندگی و پويايی جوامع است. حضرت آيت الله خامنه‏ای می‏فرمايد:
در تبادل فرهنگی، هدف بارور کردن وکامل کردن فرهنگ ملی است.ولی در تهاجم فرهنگی، هدف ريشه کن کردن و از بين بردن فرهنگ ملی است.
اما در دنيای کنونی، فرهنگی که قادر نباشد عناصر فرهنگی مفيد را جذب و عناصر غير مفيد را دفع کند و در الگوهای مختلف اجتماعی از ثبات لازم برخوردار نباشد، فرهنگ مهاجم با الگودهی آن را تخريب می‏کند؛ ارزش‏ها و هنجارهای آن را ناديده می‏انگارد و با غلبه و تهاجم، ارزش‏ها و الگوهای مورد نظر خويش را جای‏گزين می‏کند تا در اين ره‏گذر به اهداف خود دست يابد. بنابراين، فرآيند بدحجابی، مقدمه تهاجم گسترده‏تر به فرهنگ مقابل و شکستن هنجارها و جای‏گزين ساختن هنجار مورد نظر فرهنگ مهاجم است. چنين جامعه‏ای به نظر اسپنسر، جامعه‏شناس معروف، قدرت دفاعی خود را از دست می‏دهد و در مقابل بيماری‏ها، قدرت مقابله و دفاع ندارد و با ورود کوچک‏ترين عامل مخرب، از بين می‏رود. احساس بيگانگی در برابر فرهنگ خودی و بی‏هويتی اجتماعی، زمينه‏ساز پذيرش تهاجم فرهنگی است. بنابراين، جامعه‏ای که دچار تهاجم فرهنگی گردد و تغييرات اجتماعی در آن سريع صورت گيرد، ارزش در آن جامعه ناپايدار است و هنجارشکنی در آن مرسوم می‏شود و در برابر فرهنگ بيگانه هميشه از خود وازدگی نشان می‏دهد و در نتيجه، بحران‏زا می‏گردد. سوغاتی که بدحجابی به همراه دارد، تنها پوشش نامناسب نيست؛ بلکه ترويج لباس‏های نامناسب، بزک کردن‏ها و... را به دنبال دارد. در نتيجه، افراد متحمل بسياری از الگوهای ديگر از فرهنگ بيگانه می‏شوند.

ب) سلطه بيگانگان و تأمين منافع آنان

هر جامعه‏ای در پی آن است که به ارزش‏های خود پابندد و جامعه خود را از فرهنگ‏های بيگانه مصون نگه دارد تا افراد از سلامت و ثبات لازم برخوردار باشند. چنين جامعه‏ای سريع‏تر می‏تواند به اهداف خود برسد و آرمان‏های خود را عملی سازد. بنابراين، استعمارگران در جايی که ببينند جامعه‏ای مطابق با منافع، اهداف و خواسته‏های آنها پيش نمی‏رود. برای رسيدن به منافع خود و چپاول آن، غيرمستقيم طرح‏هايی می‏ريزند تا افراد را مشغول و سرگرم کنند و به اهداف شوم خود برسند. مانند ترويج بدحجابی و بی‏حجابی است. در طرح استعماری انگلستان به مأموران خود چنين آمده است:
بايد به استناد شواهد و دلايل تاريخی، ثابت کنيم که پوشيدگی زن از دوران بنی‏عباس متداول شده و مطلقا سنت نيست. مردان همسران پيامبر را بدون حجاب می‏ديده‏اند و زنان صدر اسلام در تمام شئون زندگی، دوش به دوش مردان فعاليت داشته‏اند. پس از آن‏که حجاب زن با تبليغات وسيعی از ميان رفت، وظيفه مأموران ما آن است که جوانان را به عشق‏بازی و روابط جنسی نامشروع با زنان غيرمسلمان کاملاً بدون حجاب ظاهر شوند تا زنان مسلمان از آنان تقليد کنند.»
رهبر فرزانه انقلاب می‏فرمايد:
اين چيزهايی که شما می‏شنويد درباره مبارزه با دختران محجبه در فرانسه، اينها جرقه‏هايی است؛ آتش‏های زير خاکستر است و از يک کار عظيم پشت پرده خبر می‏دهد.
به راستی، دشمنان انقلاب اسلامی در تهاجم به ارزش‏های مقدس ما می‏خواهند تقدس‏زدايی کنند. آن‏گاه به اهداف شوم خود برسند.

ج) گسترش فساد و تباهی

«ارزش‏های جامعه، آن دسته از عوامل و عناصری هستند که اکثريت يک جامعه به اعتبار و اهميت آنان ايمان دارند و بدان‏ها ارج می‏گزارند».
در جامعه‏ای که حجاب، متانت، عفت و حيا ارزش تلقی می‏شود، زن پايه‏های اين ارزش را از رفتار و کردار خود، به بينش و باور خويش سرايت می‏دهد و از طرفی نه‏تنها زنان ديگر بلکه مردان را نيز به ارزش‏های جامعه متوجه می‏سازد و جامعه را به سلامت و ارزش‏های واقعی سوق می‏دهد. اما اگر زن،روش‏ها و منش‏های خود را تغيير دهد و به خودنمايی و آرايش‏های ظاهری بپردازد، ارزش‏هايی چون حجاب و حيا و وقار را خدشه‏دار می‏کند و خود و اجتماع را به تباهی و فساد و بالاخره به ضدارزش‏ها می‏کشاند.
زمانی اين سؤال مطرح بود که بر اساس روايات، در آخرالزمان زنان پوشيده ولی برهنه‏اند. اين پارادوکس را چگونه می‏شود حل کرد. اميرالمؤمنين علی(ع) می‏فرمايد:
يَظْهَرُ فِی آخِرِ الزَّمانِ وَ هُوَ شَرُّ الاَْزْمَنْةِ نِسْوَةٌ کاشِفاتٌ عارِياتٌ مُتَبَرِّجاتٌ مِنَ الدِّين خارجاتٌ فِی الْفِتَنِ داخِلاتٌ مائِلاتٌ اِلی الشَّهَواتِ وَ مُسْرِعاتٌ و اِلَی اللَّذّاتِ مُسْتَحِلاّتُ المُحَرَّمات وَ فی جَهَنَّمَ خالِداتٌ؛
در آخرالزمان که بدترين زمان‏هاست، زنانی هستند که پوشيده اما برهنه‏اند و از خانه با خودآرايی بيرون می‏آيند. اينان از دين بيرون رفته‏اند و در فتنه‏ها وارد شده و به شهوات تمايل پيدا کرده‏اند و به کوی لذات نفسانی در شتابند و حرام‏ها را حلال می‏دانند و در دوزخ به عذاب ابدی گرفتارند.
بنابراين، امروزه پاسخ اين سؤال پاسخ روشن شده است که بعضی زنان پوشش دارند ولی بدحجاب يا بی‏حجابند، پوشش دارند ولی عريان و برهنه‏اند. چنين مسائلی آدمی را از ارزش‏ها دور می‏سازد و در فتنه‏ها وارد می‏نمايد و از همه بالاتر گاهی از دين خارج می‏کند.

د) افت تحصيلی و آموزشی

فرهنگ هر جامعه‏ای، به آموزش‏های آن بستگی دارد. هر قدر آموزش‏ها از غنای بيشتری برخوردار باشد، فرهنگ آن جامعه بالاتر خواهد بود. نخبگان و فرهيختگان، در پرتو تحصيلات شناخته می‏شوند. جامعه‏ای که دانش‏مندان آن بيشتر باشد، معمولاً از تمدن بالاتری برخوردار است و پويايی در تمامی زمينه‏های فرهنگی، اقتصادی، سياسی و نظامی کاملاً مشاهده می‏شود. خلاصه، پيشرفت هر جامعه‏ای در گرو آموزش آن است.
دختران و پسران اگر در کنار تحصيل، دل مشغولی‏های ديگری داشته باشند، از تحصيل باز می‏مانند و وقت زيادی از فرصت‏های مطالعاتی و تحصيلی آنان به هدر می‏رود. بسياری از مشاوران از صحبت‏های دختران و پسران جوان درباره مدهای روز و آرايش‏های جديد گله‏مند هستند. نمی‏خواهيم بگوييم دختران و پسران بايد در دانشگاه‏ها کاملاً از هم جدا باشند و ديواری بين آنها کشيده شود. اگر اينها فضای آموزشی را رعايت کنند و محيط را محيط درس بدانند و از آن‏چه برازنده فضای آموزشی نيست پرهيز کنند، بسيار تحسين برانگيز خواهد بود. به گفته مربيان تربيتی، در مدارسی که دختر و پسر با هم درس می‏خوانند، کم‏کاری، عقب‏افتادگی و بی‏مسئوليتی به خوبی مشاهده شده است. زيرا دختران در چنين محيطی، با بدحجابی توجه ديگران را به خود جلب می‏کنند و تمرکز ذهنی و روحی را از آنان می‏گيرند و باعث افت تحصيلی آنان می‏شوند و خود نيز ديگر حوصله درس خواندن ندارند و تمام حواسشان به لباس و نوع پوشش است. روح مطالعه و تحقيق در آنها خاموش می‏شود و افت تحصيلی پيدا می‏کنند.

ه) تضعيف اعتقادات دينی در جامعه

جامعه‏ای که در سطح بالايی از باورهای دينی باشد، در سايه ايمان، در برابر بسياری از آسيب‏ها مصون می‏ماند و دشمنان نمی‏توانند در صفوف آن رخنه کنند و نقشه‏های آنان نقش بر آب می‏شود. اين جامعه که دل به خدا سپرده و سرانجام زندگی را رسيدن به خالق خود می‏داند، دل به ديگری نمی‏سپارد و عقايد خود را متزلزل نمی‏کند. در اين جامعه، حجاب و پوشش جزء احکام مسلم دين و مذهب به شمار می‏رود و زنان حاضر نمی‏شوند خود را به زينت‏های زودگذر و دنيايی مزين کنند و در پرتو آن عقايد ديگران را متزلزل نمايند و خود نيز زمينه‏ساز فساد در جامعه شوند.
تظاهر به بدحجابی نشانه پای‏بند نبودن و بی‏مبالاتی فرد به احکام و اعتقادات اسلامی است؛ زيرا زنان با بدحجابی، چشم‏های هوس‏آلود را متوجه خود می‏سازند و پايه‏های ايمانی مردم را سست می‏کنند و جامعه را به فساد می‏کشانند. «هيچ راهی برای امريکا و ابرقدرت‏ها بهتر از اين نيست که بدون جنگ و کشتار و بدون اين‏که پولی خرج کنند و حساسيتی ايجاد نمايند، ايمان را از دل‏های مردم بدزدند و بزدايند. اين کار به سادگی انجام می‏شود؛ با فيلم‏ها، نمايش‏نامه‏ها و چيزهايی از اين قبيل به نام پيشرفت علم و... هيچ راهی بهتر و موفق‏تر از اين وجود ندارد.» و می‏دانيم که باورها و ايمان‏های راسخ نقش بسزايی در بالندگی زندگی جامعه ايفا می‏کنند و زمانی که ايمان به سستی گرايد، نفوذ دشمن و به انحراف کشيدن آن جامعه به راحتی صورت می‏پذيرد.
بدحجابی پی‏آمدهای اجتماعی نيز به دنبال دارد، از جمله:

الف) ايجاد ناامنی و سلب آرامش

آرامش و امنيت والاترين نعمتی است که خداوند به جامعه عنايت می‏فرمايد و می‏توان گفت، اگر جامعه‏ای فاقد آن باشد به يک معنا، هيچ چيز ندارد و با وجود امنيت، همه چيز دارد. سلامت جسمی و روحی ـ روانی جامعه در سايه امنيت حفظ می‏شود و خلاقيت و نوآوری بروز می‏کند. زنان بدحجاب نمی‏دانند که چه ضربه‏های و جبران‏ناپذير خانمان براندازی بر پيکره جامعه وارد می‏سازند.
در جامعه‏ای که بدحجابی رواج پيدا کند، چشم و هم چشمی‏ها و ارائه هر چه بهتر زينت‏آرايی، تمامی نخواهد داشت و زنان سعی می‏کنند تا چشمان بيشتری را متوجه خود سازند و در معرض ديد همگان قرار گيرند و اين امر تمامی نخواهد داشت تا جايی که تمام افراد جامعه را آلوده سازد. در نتيجه، ناامنی نه تنها دامان خود بدحجاب را می‏گيرد بلکه خيلی سريع به اجتماع سرايت می‏کند و جامعه را از فعاليت‏های سالم باز می‏دارد.
بسياری از کجروی‏های گوناگون اجتماعی مانند مدگرايی، شورش‏ها و درگيری‏های خيابانی، ناهم‏نوايی اجتماعی و آزارهای جنسی، از بدحجابی و بی‏هويتی اجتماعی سرچشمه می‏گيرند.
زنان بدحجاب که به نمودهای ظاهری و تجمل و تنوع می‏پردازند و هر روز به سراغ اسباب آرايش و زيورآلات جالب‏تر و کفش و لباس شيک‏تر می‏روند، از سرمايه‏های معنوی محرومند و جمال معنوی برای آنان نامفهوم است. اينان کمبود خويش را بدين‏گونه جبران می‏کنند و عطش شخصيت‏يابی را از اين طريق فرومی‏نشانند.
«آری، بدحجابی، ارزش‏های راستين دختران را تحت‏الشعاع ظواهر جنسی‏شان قرار می‏دهد و آنان را فدای هرزگی‏ها و هوس‏رانی‏های شيادان می‏سازد. بدحجابی ارزش زن را از بين می‏برد و او را تا حد يک کالا پست می‏کند. زنی که تن و اندام خود را در معرض ديد همگان می‏گذارد و آن‏چه را که به جنسيت او مربوط می‏شود، به کوچه و بازار می‏کشد، در حقيقت می‏خواهد با تکيه بر زنانگی خويش، جای خود را در جامعه باز کند نه با تکيه بر انسانيت خويش. در واقع او بدين ترتيب اعلام می‏کند که آن‏چه برای او اصل است، زن بودن اوست، نه انسان بودن و نه انديشه و لياقت و کارآيی او. چنين زنی قبل از هر چيز اسير خود است. او به مغازه‏داری شبيه است که دائما در فکر تزيين و تغيير دکوراسيون ويترين مغازه است».

ب) ترويج رذايل اخلاقی

بدحجابی علاوه بر اين‏که خود يک ناهنجار اجتماعی به شمار می‏آيد و جامعه را به بی‏بند و باری می‏کشد، زمينه‏ساز بسياری از زشتی‏های اخلاقی است. وقتی به پوشش و متانت بی‏اعتنايی می‏شود، مسائل اخلاقی ديگر هم از جامعه رخت بر می‏بندد. بدلباسی، بداخلاقی به دنبال دارد، چنان‏که مدپرستی، هواپرستی می‏آورد. جامعه‏ای که هر روز مد جديدی را به شکل‏های گوناگون بپذيرد، دچار بسياری از بيماری‏های اخلاقی چون غرور، تکبر، عصيان، قساوت قلب و فخرفروشی خواهد شد. هرگاه جامعه‏ای به انجام دادن گناه جسارت پيدا کرد و مفاسد و معاصی رواج پيدا کرد، زشتی گناه از بين می‏رود و اين خود گناه بزرگتری است. يعنی جامعه‏ای که گناه را گناه نداند، به سبب رواج زياد و همگانی شدن آن، سقوط خواهد کرد. بنابراين، بدحجابی قبح و زشتی گناه رااز بين می‏برد و باعث رواج گناهان ديگر می‏شود. امام صادق(ع) می‏فرمايد:
وَ اَمّا اللِّباسُ يَحْمِلُکَ عَلَی الْعُجْبِ وَ الرِّياء وَ التَّزْييِنِ وَ التَّفاخُرِ وَ الْخُيَلاءِ فَاِنَّها مِن آفاتِ الدِّينِ وَ مُورِثُهُ الْقَسْوَةُ فِی الْقَلْبِ؛ لباست، لباسی نباشد که تو را به گناه خودپسندی، ريا، آراسته نشان دادن، مباهات به ديگران، فخرفروشی و تکبر، آلوده کند که تمام اينها از آفات دين و موجب سختی دل است.
بدحجابی موجب سوء ظن نيز می‏گردد. پوشش، نشانه ترس از خدا و آتش جهنم است و زن باحجاب، خود را به احکام الهی پای‏بند می‏داند. از آن طرف زنان بدحجاب به راحتی احکام الهی را زير پا می‏گذارند و بی‏مبالاتی خود را به موازين اسلامی اعلام می‏دارند. چنين زنانی در معرض گناه هستند و افراد جامعه به آنها گمان بد می‏برند و زمينه اين گناه را تنها زنان بدحجاب به وجود می‏آورند. پس زنان پاک‏دامن و با عفاف، بايد کاری کنند که در معرض تهمت قرار نگيرند.

ج) کم‏رنگ شدن حضور مثبت زنان در جامعه

زن در بسياری از جوامع در فعاليت‏های اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی، سياسی و... شرکت می‏کند و سهم بسزايی در اين زمينه‏ها دارد. بنابراين، حضور زنان در جامعه امری انکارکردنی نيست و روز به روز به اين فعاليت‏ها اضافه می‏شود و زنان دوش به دوش مردان در تمامی زمينه‏ها به فعاليت می‏پردازند. حال آيا پوشش می‏تواند بر حضور زن در جامعه تأثير داشته باشد يا خير؟ پاسخ بسيار روشن است؛ زيرا اسلام همان‏گونه که به اختلاط مرد و زن نامحرم هشدار داده و آنان را از پی‏آمدهای بد و زشت آن بازداشته است، به پوشش و حجاب او توجه خاصی داشته تا حضور او را در جامعه حفظ و سلامت نفسانی جامعه را تضمين کند.
زنان بدحجاب در محل کار، به دليل خودآرايی و خودنمايی، تمرکز فکری لازم را از دست می‏دهند؛ در حالی که لازمه کار و تلاش جدی در محل کار، حضور قلب و تمرکز حواس است. زن با بدحجابی و آرايش، نه تنها به کار جدی نمی‏پردازد، بلکه نيروی کارآمد ديگران را نيز دچار سستی و رکود می‏سازد. در نتيجه، که چرخه فعاليت کاری جامعه را به کندی رهنمون می‏سازد.
از طرفی خانواده‏هايی که غيرت دينی بالايی دارند،از حضور دختران و زنان خود در چنين جامعه‏ای نگران هستند و نخواهند گذاشت حضور پرشور آن‏ها در فعاليت‏های اجتماعی جلوگيری می‏کنند. در نتيجه، جامعه ضرر خواهد کرد و بخش بزرگی از نيروهای کاری را از دست خواهد داد.

د) برهم زدن تنظيم روابط جنسی و عاطفی

پوشش و حجاب، نه تنها باعث سلامت اخلاقی جامعه و پای‏بندی به هنجارهای دينی می‏شود، بلکه زمينه بروز و شکل‏گيری بزه‏کاری‏های جنسی را به حداقل می‏رساند و اعضای جامعه را نيز به سوی تشکيل خانواده، تنظيم روابط جنسی و عاطفی و قاعده‏مند کردن آن سوق می‏دهد.
حجاب باعث می‏شود فاصله‏های اجتماعی محفوظ بماند و رعايت شود، يعنی هر کسی نمی‏تواند با ديگران هر نوع تعاملی را برقرار سازد. لذا پوشش، تعامل‏ها را الگودار و معنادار می‏سازد. اين ويژگی مانع نزديک شدن غريبه‏ها و در نهايت ارتباط جنسی می‏شود. رعايت حجاب و پوشش مناسب، افراد را از بزرگ‏ترين نعمت يعنی آزادی برخوردار خواهد ساخت؛ زيرا زنان اجازه نخواهند داد کسی بدون اجازه، به حريم شخصی و خصوصی‏شان نزديک شويد و در اين زمينه تصميم بگيريم. بنابراين اگر افراد پاک و پاکدامن و جامعه سالم می‏خواهيم، بايد زنان ما پوشش را کاملاً رعايت کنند؛ چنان که امير مؤمنان در نهج‏البلاغه به فرزندش امام حسن(ع) می‏فرمايد:
وَ اکْفُفْ عَلَيْهِنَّ مِنْ اَبْصارِهِنَّ بِحِجابِکَ اِيّاهُنَّ فَاِنَّ شِدَّةَ الْحِجابِ اَبْقی عَلَيْهِنَّ؛
از راه حجاب و پوشش بانوان آنها را بپوشان؛ زيرا رعايت حجاب به طور جدی و محکم، زنان را به طور سالم‏تر و پاک‏تر حفظ خواهد کرد.

ه) افزايش آزار جنسی

زنان و دختران با پوشش نامناسب در فعاليت‏های اجتماعی، به جوانان و مردان بزهکار اجازه خواهند داد تا به حريم آنان تجاوز کنند و مورد اذيت و آزار خود قرار دهند. نقطه شروع بسياری از ناهنجاری‏ها، مزاحمت‏ها و بی‏احترامی‏هايی است که افراد جامعه برای يک‏ديگر به وجود می‏آورند و بدحجابی عامل بسيار مهمی در ايجاد اين مزاحمت‏ها به شمار می‏آيد، دختران بزرک کرده با پوشش‏های زننده و گاه بسيار تهييج کنده، در جامعه خود را ارائه می‏نمايند تا شايد نگاه‏های آلوده بيشتری را به خود جلب کنند و از اين طريق،حس خودآرايی و خودنمايی را به نحوی ارضا کنند، ولی اين سرابی بيش نيست و عاقبت پشيمان خواهند شد که ديگر راه بازگشت نخواهند داشت. خداوند در قرآن کريم به پيامبرش(ص) می‏فرمايد:
«يا أَيُّهَا النَّبِيُّ قُلْ ِلأَزْواجِکَ وَ بَناتِکَ وَ نِساءِ الْمُوءْمِنينَ يُدْنينَ عَلَيْهِنَّ مِنْ جَلاَبِيبِهِنَّ ذلِکَ أَدْنی أَنْ يُعْرَفْنَ فَلا يُوءْذَيْنَ وَ کانَ اللّهُ غَفُورًا رَحيمًا)؛
ای پيامبر، به همسران و دخترانت و زنان مؤمنان بگو پوشش‏های خود را برخود فروتر گيرند. اين برای آن‏که شناخته شوند و مورد آزار قرار نگيرند [به احتياط] نزديک‏تر است و خدا آمرزنده مهربان است.
در شأن نزول اين آيه آمده، هنگامی که شب‏ها زنان برای نماز به مسجد می‏رفتند، بعضی از جوانان هرزه بر سر راه آنها می‏نشستند و آنان را با مزاح و سخنان ناروا آزار می‏دادند و مزاحم آنها می‏شدند. اين آيه به زنان دستور داد حجاب خود را به طور کامل رعايت کنند تا از کنيزان، آلودگان و يهوديان شناخته شوند و مورد آزار قرار نگيرند.
پس جامعه‏ای که بخواهد ثبات امنيتی بيشتری داشته و از ناهنجاری‏ها به دور باشد، بايد خود را از عواملی که باعث ناهنجاری و بزه می‏شود، دور نگه دارد و حجاب بهترين وسيله‏ای است که زنان و دختران را از آزار جنسی محافظت می‏کند.

و) جلب نگاه‏های چشم‏چران و هوسباز

خداوند به پيامبر اعظم(ص) می‏فرمايد:
«قُلْ لِلْمُؤْمِنينَ يَغُضُّوا مِنْ اَبْصارِهِمْ؛
به مؤمنان بگو چشم‏های خود را از نگاه نامحرمان فرو گيرند.»
شهوت از غرايزی به شمار می‏آيد که خداوند در آدمی قرار داده است. شهوتی که باعث بقای نسل و سامان‏دهی زندگی و حيات می‏شود، آرامش و آسايش را برای جامعه به ارمغان می‏آورد و آثار بسيار مطلوبی در جامعه خواهد داشت. اما اگر از مسير اصلی خود منحرف شود و در سمت و سويی ديگر قرار گيرد، آثار بسيار بدی برای فرد و جامعه دارد. بدحجابی از مسائلی است که غريزه شهوت را از سير خود منحرف می‏سازد. زنان بدحجاب، نگاه‏های آلوده مردان هوس‏باز را به خود جلب می‏کنند و آتش شهوت را در دل آنان شعله‏ور می‏سازند. به ويژه در جامعه‏ای که بيشتر افراد آن جوان هستند، نگاه‏های شيطانی به سوی دختران بزک‏کرده و بدحجاب جامعه را به فساد و تباهی رهنمون می‏سازند.
آری، در جامعه‏ای که چشم‏چرانی بر اثر بدحجابی رواج پيدا کند، بسياری از گناهان در آن جامعه رواج پيدا می‏کند و سرانجام، جوانان چشم‏چران بر اثر اين گناه خانمان‏سوز، زندگی بسياری از دختران معصوم و ساده‏لوح را بر باد می‏دهند و آبروی خانواده‏ها را به ارزانی می‏فروشند و زندگی‏ها را سست می‏کنند و سرمايه عفت و پاک‏دامنی را از بين می‏برند.امام صادق(ع) می‏فرمايد:
النَّظَرُ سَهْمٌ مِن سِهامِ اِبْليسَ مَسْمُومٌ وَ کَمْ مِنْ نَظْرَةِ اورثَتْ حَسْرَةً طويلةً؛
نگاه، تيری از تيرهای زهرآگين شيطان است. چه بسا يک نگاه حسرت طولانی در پی دارد!

ز) اختلالات روحی و روانی

اختلال روحی و روانی از آثار ناگوار بدحجابی در جامعه است. برخی از دختران و زنان، بر اساس نياز ذاتی خود برای جلب رضايت محيط و توجه بيشتر بينندگان، به خودآرايی و جلوه‏گری و ارائه پوشش غيرمتعارف می‏پردازند و افکار خود را در بعد تمايلات و تخيلات موهوم، تقويت می‏کنند. بنابراين، پوشش و حجاب ناقص فشارهای فراوانی را بر روح و روان افراد وارد می‏سازد. چنين افرادی هميشه در پی آنند که خود را به گونه‏ای ارائه دهند که افکار و نگاه‏های آلوده و هوس‏انگيز را به خود جلب کنند و شخصيت خود را با خواسته‏های ديگران همگون سازند. اين خواسته‏ها محدود نيست و وقتی دختران نتوانند خود را مطابق خواست‏ها ارائه دهند. افراد جامعه ثبات روحی و روانی خود را از دست می‏دهند و اميدها و آرزوها به نااميدی می‏گرايد. شهيد مطهری؛ می‏فرمايد:
روح بشر فوق العاده تحريک‏پذير است. اشتباه است که گمان می‏کنيم تحريک‏پذيری روح بشر، محدود به حد خاصی است و از آن پس آرام می‏گيرد. همان طور که بشر در ناحيه ثروت و مقام، از تصاحب ثروت و از تملک جاه و مقام سير نمی‏شود و اشباع نمی‏گردد، در امور جنسی نيز چنين است. هيچ مردی از تصاحب زيبارويان و هيچ زنی از متوجه کردن مردان و تصاحب قلب آنان و بالاخره هيچ دلی از هوس سير نمی‏شود. از طرفی تقاضای نامحدود خواه ناخواه انجام ناشدنی است و هميشه مقرون است با نوعی احساس محروميت و دست نيافتن به آرزوها که به نوبه خود منجر به اختلالات روحی و بيمارهای روانی می‏گردد. چرا در دنيای غرب اين همه بيماری‏های روانی زياد شده است؟ علتش آزادی اخلاقی جنسی و تحريکات فراوان سکسی است که به وسيله جرايد و مجلات و سينماها و تئاترها و محافل و مجالس رسمی و غير رسمی انجام می‏شود.
اگر بتوان از لحاظ پوشش، الگوی مناسبی به جامعه ارائه داد، سلطه‏ای آگاهانه به افراد جامعه پيدا خواهيم کرد و جامعه را از بی‏ارادگی و بی‏اختياری نجات خواهيم داد. اما با بدحجابی، به افراد جامعه اجازه داده‏ايم که هرگونه می‏خواهند، برای پوشش خود تصميم بگيرند و مدل‏های متنوع را جای‏گزين کنند و دل‏ها را به سمت و سوی انحرافات اجتماعی سوق دهند که در اين صورت، اداره و اختيار از افراد جامعه گرفته می‏شود و جامعه‏ای که از خود اراده‏ای نداشته باشد، اختلالات روحی و بيماری‏های روانی به سراغ آن خواهد آمد و به منجلاب کشيده خواهد شد. «بدحجابی زن در جامعه، سبب نقش بازی کردن او در اسلوب‏ها و مدل‏های گوناگون می‏شود. اين اعمال او را به صورت موجودی بی‏اختيار و بی‏اراده، به هر طرف می‏کشد و ديگر بر زندگی‏اش تسلط آگاهانه نخواهد داشت. در زندگی و اعمال خود، نظر ديگران را ترجيح می‏دهد که برای جلوگيری از اين امور منفی، حجاب بهترين درمان می‏باشد».

ح) تزلزل نهاد خانواده

تشکيل نهاد خانواده، مقدس‏ترين پيوند زناشويی است. برای ثبات اين نهاد، عفت و حجاب خانوادگی مهم‏ترين عامل به شمار می‏آيد. اگر زن لذت‏های جنسی خود را از محيط خانواده بيرون نبرد و دستورهای اسلام را اطاعت کند، محيط خانه سالم و آرام‏بخش خواهد بود. ولی اگر عفت را رعايت نکند و لذت‏های جنسی و خودنمايی‏ها را به بيرون منزل بکشاند، مورد نگاه‏های هوس‏آلود نامحرمان قرار خواهد گرفت و ناخواسته عامل پاشيدگی و تيرگی روابط افراد خانواده خواهد شد.
وقتی اختلافات زن و شوهر در محکمه‏های قضايی، را ريشه‏يابی می‏کنيم، پی می‏بريم که بسياری از ناسازگاری‏ها به دليل رعايت نکردن حجاب است. وقتی زن با آرايش و بدحجابی در جامعه ظاهر می‏شود، چشم‏ها، به سوی او نشانه می‏روند و او هم دل‏باخته و فريفته چشم‏چرانان می‏شود و کم کم از نگاه‏های شوهرش لذت نمی‏برد و از او سرد می‏شود و سرانجام باعث جدايی می‏گردد. گاهی همين امر از طرف شوهر صورت می‏گيرد. بر اثر چشم‏چرانی و نگاه‏های هوس‏آلود به دختران و زنان بدحجاب، از همسرش دل‏سرد می‏گردد و لذات‏ها و محبت‏هايش در بيرون از خانه صرف می‏شود. در نتيجه، بنای ناسازگاری با همسرش شروع می‏شود و تيرگی بر کانون خانواده سايه می‏افکند.
بنابراين، برای حفظ نظام خانواده و به وجود آوردن محيطی سالم و فرزندان پاک رعايت حجاب ضروری است و بايد بالاترين امنيت، يعنی امنيت ناموسی، در خانه حاکم شود. از طرفی بديهی است، اگر خانواده سالم باشد و پوشش را رعايت کند، جامعه که از اجتماع خانواده‏ها تشکيل شده، سالم و پايدار خواهد ماند. در جامعه‏ای که بيشتر اعضای آن را جوانان تشکيل می‏دهند بايد در برابر اين فرآيند حساس‏تر باشند؛ زيرا جوانان در برابر مناظر شهوت‏انگيز و تهييج‏کننده، زودتر تحريک می‏شوند و چنين مناظری عامل مهمی در سوق دادن آنان به فساد خواهد شد. در نتيجه، نيروی فعال اجتماع به راه‏های فساد و تباهی کشانده می‏شوند و به جامعه ضربه جبران‏ناپذيری از جهات اقتصادی مادی، اجتماعی و اخلاقی وارد خواهد شد.
«آمارهای قطعی و مستند نشان می‏دهد که با افزايش بی‏حجابی و بدحجابی در جهان، طلاق و از هم‏گسيختگی زندگی زناشويی در دنيا به طور مدام بالا رفته است؛ چرا که «هر آن‏چه ديده بيند دل کند ياد» و هر چه دل در اين‏جا يعنی هوس‏های سرکش، بخواهد، به هر قيمتی باشد به دنبال آن می‏رود و به اين ترتيب هر روز دل به دل‏بری می‏بندد و با ديگری وداع می‏گويد».
به اميد روزی که بتوان جامعه را به زيور عفاف و حجاب مزين کرد و از بدحجابی رهانيد.
منبع: پیام زن




ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط