احكام فقهىِ سفرِهای زيارتى
مقدمه
از آنجا كه «فقه» برنامه عملى تمام زندگى است و براى همه مراحل آن; در حضر و سفر، تنهايى يا گروهى، براى اعمال فردى يا اجتماعى، قانون عملى دارد، لذا بر آن شديم تا در اين نوشته مختصر برخى از احكام مربوط به سفر زيارتى عتبات را مرور كنيم، باشد كه با مراعات آن ها، زائران عزيز بتوانند وظيفه دينى خود را بهتر بشناسند و به آن ها عمل كنند و بهره معنوى بيشترى ببرند.احكام و آداب سفر
پيش از سفر
1. طلب خير از خداوند; بدين معنى كه از خداوند، خير و خوبى در اين سفر را درخواست كند.
2. اطلاع دادن به دوستان و بستگان و حلاليّت طلبيدن از آنان.
3. وصيت كردن، به خصوص نسبت به امور واجب.
4. انتخاب همسفران مناسب و هم شأن خود از نظر اخلاقى و اقتصادى.
5 . انتخاب زمان مناسب براى سفر، كه در ايام هفته، روزهاى شنبه و پس از آن، روزهاى سه شنبه و پنجشنبه مستحب است و روز جمعه، قبل از نماز جمعه به سفر رفتن مكروه است. اگر در ساير ايام هفته لازم شد به سفر برود، صدقه بدهد و برود.
6. خواندن دعاى سفر و آيات و سوره هاى قرآنى و دعاهاى ديگرى كه وارد شده است و از جمله آنهاست، سوره قدر (انا انزلناه في ليلة القدر...)، آية الكرسى از (لا اله الاّ هو الحيّ القيوّم تا ... هم فيها خالدون) و سوره هاى حمد (الحمد لله ربّ العالمين...)، ناس (قل أعوذ بربّ الناس...)و فلق (قل أعوذ بربّ الفلق...).
7. صدقه دادن در آغاز سفر، و بهتر است هنگام سوار شدن به وسيله نقليه صدقه بدهد.
8 . غسل كردن پيش از بيرون رفتن براى زيارت.
در سفر
1 . مستحب است زاد و توشه لازم و كافى به همراه داشته باشد.
2 . با همسفران خود با اخلاق نيكو رفتار كند.
3 . به افراد ضعيف و مريض در طول سفر كمك كند.
4 . به خدمت كاران حرم هاى مطهر كمك و انفاق كند.
5 . به فقرا و مساكين محل صدقه بدهد.
نماز مسافر
2 ـ مسافرى كه قصد كرده ده روز بماند، اگر بيشتر از ده روز، مثلا 13 يا 15 روز بماند، تا وقتى كه مسافرت نكرده و از آنجا نرفته، بايد نمازش را تمام بخواند و لازم نيست دوباره قصد ماندن ده روز كند.
3 ـ مسافرى كه بنا دارد ده روز در جايى بماند، اگر از قصد خود برگردد تكليف او بدين شرح است:
الف: پيش از خواندن نماز چهار ركعتى از قصد خود برگردد و تصميم بگيرد كمتر از ده روز بماند، بايد نماز را شكسته بخواند.
ب: پس از خواندن يك نماز چهار ركعتى از قصد خود برگردد; تا وقتى كه در آنجاست بايد نماز را تمام بخواند.
4 ـ مسافرى كه قصد كرده ده روز در جايى بماند، اگر در بين نماز چهار ركعتى از قصد خود برگردد، چنانچه مشغول ركعت سوم نشده، بايد نماز را دو ركعتى تمام نمايد و بقيه نمازهاى خود را شكسته بخواند و اگر مشغول ركعت سوّم شده، نمازش باطل است و تا وقتى كه در آنجاست بايد نماز را شكسته بخواند، اگر چه داخل در ركوع ركعت سوم شده باشد.
5 ـ مسافرى كه بنا دارد ده روز در جايى بماند اگر:
الف: تصميم نداشته باشد به اطراف آنجا برود، يعنى تمام ده روز را در يك جا مى ماند، نمازش تمام است.
ب: تصميم دارد به اطراف (كمتر از 5/22 كيلومتر) برود و برگردد ولى كمتر از چند ساعت در آنجا مى ماند، يعنى در تمام ده روز چند ساعتى بيرون آن محل خواهد بود، در اين صورت نيز نمازش تمام است.
ج: تصميم دارد پس از ده روز به اطراف (كمتر از 5/22 كيلومتر) برود و برگردد، در اين صورت نيز نمازش تمام است.
د: تصميم دارد در بين ده روز به اطراف برود و مى داند، بيش از چند ساعت طول مى كشد، در اين صورت قصد ده روز صحيح نيست و نمازش شكسته است.
هـ : تصميم بيرون رفتن نداشته و پس از خواندن حداقل يك نماز چهار ركعتى، بيرون رفت (كمتر از 5/22 كيلومتر) در اين صورت نماز تمام است و ضررى به قصد ندارد، هر چند بيش از چند ساعت طول بكشد.
6. مسافرى كه مى خواهد ده روز در محلى بماند، در صورتى بايد نماز را تمام بخواند كه بخواهد تمام ده روز را در يك جا بماند، پس اگر بخواهد مثلاً ده روز در نجف و كوفه بماند، بايد نماز را شكسته بخواند.
7. مسافر مى تواند در مسجدالحرام و مسجد النبى (صلى الله عليه وآله) و مسجد كوفه و حرم امام حسين(عليه السلام) نماز را تمام يا شكسته بخواند ولى تمام خواندن با فضيلت تر است.
8. تمام روضه شريفه (زير گنبد) حرم مطهّر امام حسين(عليه السلام)و رواقها و مسجد متصل به آن، همين حكم را دارد و مسافر مى تواند در آنجا نيز نماز را تمام بخواند، ولى در غير از روضه شريفه; يعنى در رواق ها و مسجد متصل به آن احتياط مستحب است كه مسافر نماز را شكسته بخواند ولى در صحن و شهر كربلاء بايد نماز را شكسته بخواند.
9 . مسافر مى تواند در اين اماكن، بدون نيّتِ تمام يا شكسته، نماز را شروع كند و در وسط آن يكى را اختيار كند و بر همان اساس نماز را به پايان ببرد و حتى در اثناى نماز مى تواند نيّت را برگرداند; مثلاً به نيت شكسته خواندن نماز را شروع كرده ولى در اثناى نماز قصد كند كه نماز را چهار ركعتى تمام كند و همچنين به عكس، تا وقتى كه محل عدول نگذشته باشد. پس اگر به نيت چهار ركعتى نماز را شروع كرده و در ركعت اوّل يا دوم تصميم گرفت كه نماز را شكسته بخواند، اشكال ندارد.
10. حكم تخيير بين تمام و شكسته مخصوص نماز است، بنابراين شخص مسافر حتى اگر تمام روز را در حرم امام حسين(عليه السلام) يا مسجد كوفه بماند نمى تواند روزه بگيرد. مگر روزه مستحب با نذر كه حكم آن خواهد آمد.
احكام مسجد و حرم
1 . نماز خواندن در مساجد مستحب است، بلكه حاضر نشدن در مسجد به خصوص براى همسايگان مسجد، در صورتى كه عذرى مثل بارش باران نباشد، مكروه است.
2 . وقتى انسان وارد مسجد مى شود، مستحب است دو ركعت نماز به قصد تحيّت و احترام به مسجد بخواند و اگر نماز واجب يا مستحب ديگرى هم بخواند كافى است.(14) شايسته يادآورى است كه برخى مساجد; از جمله مسجد كوفه و سهله، داراى نمازها و آداب ويژه اى است كه در كتاب هاى ادعيه و زيارات آمده است و چنانچه زائران بتوانند آن آداب را مراعات كنند و آن نمازها را بخوانند خوب است.
3 . ترتيب اولويت مساجد براى نماز خواندن از نظر ثواب بدين شرح است:
* مسجد الحرام، هر نماز در آنجا، معادل يك ميليون نماز است.
* مسجد النبى(صلى الله عليه وآله) هر نماز در آنجا، معادل ده هزار نماز است.
* مسجد جامع كوفه، هر نماز در آنجا معادل هزار نماز است.
* مسجد الاقصى، هر نماز آن معادل هزار نماز است.
* مسجد جامع هر شهر، هر نماز در آنجا معادل يكصد نماز است.
* مسجد قبيله، هر نماز در آنجا معادل بيست و پنج نماز است.
* مسجد بازار، هر نماز در آن، معادل دوازده نماز است.
با توجه به اين مسأله و اهميت بسيار زياد مسجد كوفه، زائران عزيز فرصت را غنيمت شمرده، و در وقت حضور در آن مسجد، از عبادت و نماز و ادعيه و آداب آن غفلت نكنند.
4. نماز خواندن در حرم امامان(عليهم السلام) ثواب بسيار دارد به خصوص در حرم اميرالمؤمنين على(عليه السلام) و امام حسين(عليه السلام) و در روايتى وارد شده است نماز كنار قبر حضرت على(عليه السلام)معادل دويست هزار نماز است.
5 . انسان بايد رعايت ادب را بكند و جلوتر از قبر پيغمبر(صلى الله عليه وآله)و امام(عليه السلام) نماز نخواند و چنانچه نماز خواندن بى احترامى باشد حرام است(17) ولى نماز باطل نيست.
7 . تعطيل كردن مسجد مكروه است و مستحب است انسان نماز را در مسجدى بخواند كه نماز گزار ندارد تا تعطيل نشود. از امام صادق(عليه السلام) روايت شده است كه - سه چيز در قيامت از مردم شكايت مى كنند: اول، مسجد متروكى كه اهالى آنجا در آن نماز نمى خوانند. دوم، عالمى كه بين عده اى جاهل قرار دارد و از او استفاده نمى كنند. و سوم، قرآنى كه متروك مانده و غبار گرفته است و آن را تلاوت نمى كنند.
8 . زياد رفتن به مسجد مستحب است. از پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله)روايت شده است كه هركس به مسجد رود از وقتى كه روانه مسجد مى شود تا به خانه بر گردد، براى هر قدم كه بر مى دارد ده حسنه نوشته مى شود.
9 . س: نماز اول وقت كه در غيرمسجد خوانده شود افضل است يا نماز درمسجد كه با تأخير از اول وقت خوانده مى شود؟
ج: ظاهراً فضيلت نماز در مسجد بيشتر است به شرط اينكه تأخير زياد نباشد.
نماز تحيّت مسجد
جا گرفتن براى نماز
نمى تواند آن جا را از او بگيرد. آرى بعيد نيست كه نماز ـ جماعت يا فرادى ـ بر ساير كارها مقدم باشد، پس اگر شخصى جايى از مسجد يا حرم را براى تلاوت قرآن يا درس گفتن يا دعا خواندن اشغال كرده باشد و شخص ديگرى بخواهد در آنجا نماز بخواند و جاى ديگرى در مسجد براى نماز خواندن نباشد يا بخواهد به جماعت ملحق شود و جاى ديگرى براى فُرادا خواندن نماز هست ولى براى شركت در جماعت نيست، مثلاً در كنار صفوف به هم فشرده نماز جماعت، شخصى مشغول قرائت قرآن است و شبستان ديگرى در مسجد براى نماز فرادى خواندن هست ولى جايى براى شركت در نماز جماعت باقى نمانده و شخصى وارد مى شود و مى خواهد در نماز جماعت شركت كند، بر شخصى كه قرآن مى خواند واجب است جاى خود را به نمازگزار بدهد.
2 . اگركسى درمسجد يا حرم جايى براى خود بگيرد وديگرى نگذارد كه از آنجا استفاده كند، حق او را غصب كرده است.
3 . كسى كه در مسجد يا حرم نشسته است، اگر ديگرى جاى او را غصب كند و در آنجا نماز بخواند بنابر احتياط واجب بايد دوباره نمازش را در محل ديگرى بخواند.
4 . گذاشتن رحل(27) براى نشستن در حرم يا مسجد، مانند نشستن است، يعنى صاحب رحل حق اولويتى نسبت به آن مكان پيدا مى كند و ديگران نمى توانند جاى او را بگيرند به شرط آن كه رحل، چيزهايى مثل سجاده و عبا باشد كه تمام محل نماز خواندن يا قسمت عمده آن را بگيرد، نه مثل گذاشتن مهر يا تسبيح يا مسواك و شانه و امثال اينها. بنابراين با گذاشتن مهر يا تسبيح و حتى هردو، حقى براى او ثابت نيست و ديگران مى توانند بردارند و در آن مكان نماز بخوانند.
5 . بين گذاشتن رحل و آمدن فرد نبايد فاصله زياد باشد، به طورى كه آن مكان معطّل بماند، پس اگر رحلى بگذارد و برود و برنگردد در صورتى كه بدون برداشتن نتوان در آن محل نماز خواند، ديگران مى توانند آن را بردارند، ولى كسى كه آن را بر مى دارد ضامن نگهدارى آن است تا صاحبش برگردد.
6 . اگر شخصى كه در جايى از مسجد يا حرم نشسته است، برخيزد و از آن محل صرفنظر كند، حتى اگر رحلى گذاشته و رحل را بر ندارد، ديگران مى توانند آن جا را بگيرند. ولى تصرف در رحل او جايز نيست، مثلاً نمى توانند بر سجاده او نماز بخوانند.
7 . اگر شخصى در مسجد جهت نماز جماعت رحل گذاشته و بيرون رفته و جماعت بر پا شده و صاحب رحل مراجعه نكرده است بعد از منعقد شدن نماز جماعت، احتياط آن
است كه تا امام به ركوع ركعت اول نرفته جاى او را اشغال
نكنند.
بردن مهر و قرآن مسجد و حرم
حفظ حرمت مسجد و حرم
2. نجس كردن زمين و سقف و بام و طرف داخل ديوار مسجد و حرم امام(عليه السلام) حرام است.
3. احتياط واجب آن است كه طرف بيرون ديوار مسجد و حرم را هم نجس نكنند.
4. نجس كردن فرش مسجد و حرم نيز بنابر احتياط واجب حرام است.
تطهير مسجد و حرم
2 . بنابر احيتاط واجب اگر طرف بيرون ديوار مسجد يا حرم نجس شود، بر طرف كردن نجاست از آن واجب است.
3 . هنگامى كه انسان از نجاست مسجد يا حرم مطلع شد، فوراً بايد آن را تطهير كند، پس نبايد به قدرى معطل كند كه عرفاً بگويند تأخير كرده است.
4 . بر طرف كردن نجاست از مسجد يا حرم واجب كفايى است و اختصاص به كسى كه آنجا را نجس كرده يا سبب نجس شدن آن شده ندارد، بلكه بر همه افرادى كه مى توانند آنجا را تطهير كنند واجب است.
5 . اگر فرش مسجد يا حرم نجس شود، بنابر احيتاط واجب بايد آن را تطهير كنند ولى چنانچه به واسطه آب كشيدن خراب مى شود و بريدن و تراشيدن جاى نجس بهتر است، بايد محل نجس را بتراشند يا ببرّند و اگر كسى كه مى بُرد يا مى تراشد خودش نجس كرده باشد، بايد آن را اصلاح كند.
6 . اگر انسان نتواند جايى را كه نجس شده تطهير كند يا كمك لازم داشته باشد و پيدا نكند، تطهير مسجد بر او
واجب نيست ولى اگر بى احترامى به مسجد يا حرم باشد، بنابر احتياط واجب بايد به كسى كه مى تواند آن را تطهير كند،
اطلاع دهد. بنابراين چون زائران محترم خودشان نمى توانند به اين امر اقدام كنند، بايد به مسئولان نظافت و خدام حرم اطلاع دهند.
خواندن نماز يا تطهير مسجد و حرم
الف: وقت نماز وسعت دارد، تطهير آن بر خواندن نماز مقدم است.
ب: وقت نماز تنگ است; يعنى اگر بخواهد آنجا را تطهير كند و بعد از آن نماز بخواند، تمام يا قسمتى از آن پس از وقت خوانده مى شود، نماز خواندن بر تطهير آنجا مقدم است.
2 . اگر در بين نماز متوجه شود يا يادش بيايد كه جايى از مسجد يا حرم نجس است، اگر با تمام كردن نماز، تطهير تأخير نمى شود، مثلاً در ركعت آخر نماز است يا وقت نماز تنگ است، نمازش را تمام كند و بعد از نماز آنجا را تطهير كند و در
صورتى كه تأخير نمى شود و وقت نماز هم وسعت دارد بايد نماز را رها كند و آنجا را تطهير كند و بعد از آن نمازش را بخواند.
3 . كسى كه بايد ابتدا مسجد يا حرم را تطهير كند، اگر اول نمازش را خواند، هر چند به جهت ترك تطهير مسجد يا حرم گناه كرده است ولى نمازش باطل نيست.
4 . اگر نجس بودن مسجد يا حرم را فراموش كرد و نماز را خواند و پس از نماز يادش آمد نمازش صحيح است.
رفتن جنب و حائض به مسجد و حرم
2 . توقف جنب و حائض و نفساء در حرم امامان معصوم(عليهم السلام) حرام است، ولى عبور از آن، بطورى كه از يك در وارد و از در ديگر خارج شود اشكال ندارد و احتياط مستحب است كه در آن حال از داخل حرم عبور نكند، اين حكم اختصاص به اطراف ضريح (روضه شريفه) و رواق ها دارد
ولى صحن ها و حرم امامزاده ها اين حكم را ندارد.
3 . زن مستحاضه مى تواند به مسجد يا حرم امامان معصوم(عليهم السلام) وارد و در آنجا توقف كند، حتى مستحاضه متوسطه و كثيره، ولى احتياط مستحب است اگر غسلهايى را كه براى نماز گفته شده انجام نداده در آنجا توقف نكند.
استفاده از وضوخانه مسجد
2. اگر طهارتخانه مسجد، تنها براى استفاده نمازگزاران آن مسجد وقف شده باشد، استفاده كسانى كه نمى خواهند در آن مسجد نماز بخوانند، حرام است. ولى اگر ندانند كه براى استفاده همه مردم وقف شده يا فقط نمازگزاران همان مسجد، حكم مسأله قبل را دارد.
آداب مسجد
* خوابيدن در مسجد مگر در حال ناچارى.
* صحبت كردن راجع به كارهاى دنيا.
* انجام دادن كارهاى صنعتى، مثل نجارى، جوشكارى و... (مگر براى مسجد)
* خواندن شعرى كه نصيحت و مانند آن نباشد.
* بلند حرف زدن و فرياد كشيدن.
* گمشده اى را طلب كردن.
نماز جماعت
اهميت نماز جماعت
1 . مستحب است نمازهاى واجب، به خصوص نمازهاى يوميه را به جماعت بخوانند و بر اين مسأله در روايات تأكيد فراوانى شده است.
2 . شركت در نماز جماعت براى همه مستحب است به ويژه براى همسايه مسجد.
3 . مستحب است انسان صبر كند كه نماز را به جماعت بخواند.
4 . نماز جماعت هر چند اول وقت خوانده نشود از نماز فُراداى اول وقت بهتر است.
5 . نماز جماعتى كه مختصر خوانده مى شود از نماز فرادايى كه طول بدهد، بهتر است.
6 . سزاوار نيست انسان بدون عذر نماز جماعت را ترك كند، به ويژه نماز جماعتى كه در مسجد خوانده مى شود.
7 . حاضر نشدن در نماز جماعت از روى بى اعتنايى به آن جايز نيست.
8 . وقتى كه جماعت بر پا مى شود، مستحب است كسى كه نمازش را فرادا خوانده دوباره به جماعت بخواند.
9 . امام يا مأموم مى تواند نمازى را كه به جماعت خوانده، دوباره به جماعت بخواند در صورتى كه جماعت دوم و اشخاص آن غير از اول باشد.
شرايط نماز جماعت
* مأموم از امام جلوتر نايستد و احتياط واجب آن است كه كمى عقب تر بايستد.
* جايگاه امام جماعت از جايگاه مأمومين بالاتر نباشد.
* فاصله امام و مأموم و فاصله صف ها زياد نباشد.
* بين امام و مأموم و همچنين بين صف ها چيزى مانند ديوار يا پرده مانع نباشد. ولى نصب پرده بين صف مردهاو زن ها اشكال ندارد.
اتصال صفوف جماعت
مانع بين صفوف
و اگر در صفوف بعدى مى ايستد، نبايد مانعى از ديدن صف جلو وجود داشته باشد، پس اگر صفوف جماعت تا در شبستان برسد، كسى كه بيرون شبستان، مقابل در ايستاده كه صف جلو را مى بيند و كسانى كه پشت سر او ايستاده اند نمازشان صحيح است ولى كسانى كه دو طرف پشت ديوار ايستاده اند و از صف جلو، هيچكس (حتى يك نفر) را نمى بينند، نمازشان باطل است.
نماز قضا در سفر
عمل مى كنند، از ثواب بسيار زياد نماز در حرم مطهر و مسجد نيز بهره مند خواهند شد.
2 . نماز قضا را به جماعت مى توان خواند، چه نماز جماعت ادا باشد يا قضا، و لازم نيست هر دو، يك نماز را بخوانند; مثلاً اگر نماز قضاى صبح را با نماز ظهر يا عصر امام جماعت بخواند اشكال ندارد.
3 . در سفر نمى توان روزه گرفت، حتى روزه قضا و روزه مستحب ـ مگر در چند مورد استثنايى ـ ولى نماز قضا را مى توان خواند. بنابراين كسانى كه قصد ماندن ده روز در
نجف يا كربلا يا شهرهاى ديگر را ندارند مسافر هستند
و نمى توانند روزه بگيرند. ولى مى توانند نماز قضا بجاى آورند.
4 . اگر انسان در سفر بخواهد نمازهايى را كه در غير سفر قضا شده بجا آورد، بايد نمازهاى ظهر و عصر و عشا را چهار ركعتى قضا كند.
5 . اگر در سفر نماز ظهر يا عصر يا عشا را نخواند يا باطل خوانده باشد بايد قضاى آنها را دو ركعتى بجا آورد، هرچند در وطن آنها را قضا كند.
6 . نماز قضا را در هر وقت مى توان به جا آورد; يعنى قضاى صبح را مى توان ظهرا يا شب خواند.
شركت مسافر در نماز جماعت
2 ـ مسافرى كه نمازش شكسته است و پس از اتمام دو ركعت سلام مى دهد و نمازش تمام مى شود مى تواند در دو ركعت ديگر امام جماعت، نماز ديگرى ـ ادا يا قضا ـ اقتدا كند.
3 ـ لازم نيست نماز امام و مأموم يكى باشد، پس مأموم مى تواند نماز قصاى ظهر را به نماز عشاى امام اقتدا كند.
3 ـ در دو ركعت آخر كه مأموم مسافر نماز ديگرى را اقدا مى كند لازم نيست، آن نماز دو ركعتى باشد، پس نماز سه ركعتى يا چهار ركعتى نيز مى تواند اقتدا كند.
4 ـ در ركعت سوم كه مأموم اقتدا مى كند، چنانچه فرصت خواندن حمد و سوره يا لا اقل حمد تنها را داشته باشد، مى تواند بيشتر از ركوع امام ـ در بين تسبيحات اربعه ـ اقتدا كند ولى اگر چنين فرصتى ندارد بايد صبر كند تا امام جماعت به ركوع رود آنگاه مى تواند تكبير بگويد و به ركوع رود و چنانچه به ركوع امام جماعت برسد صحيح است.
5 ـ اگر مأمور به تصور اينكه فرصت خواندن حمد و سوره را دارد، اقتدا كرد ولى پيش از تمام شدن حمد امام جماعت به ركوع رفت، مأموم بايد حمد را به پايان ببرد و در اين فرض اگر به ركوع امام جماعت هم نرسد ولى به سجده برسد نمازش به جماعت، صحيح است.
2 ـ در ركعت سوّم يا چهارم نماز جماعت، چنانچه مأموم در ركعت اوّل يا دوّم باشد، بايد حمد و سوره را آهسته بخواند.
7 ـ خواندن قنوت در نمازهاى يوميّه واجب نيست بلكه مستحب است، لذا نخواندن آن ضررى به نماز نمى زند، لذا نمازگزارانى كه يك يا دو ركعت از امام جماعت عقب تر هستند، چنانچه فرصت خواندن قنوت را نداشته باشد اشكال ندارد.
احكام و آداب زيارت
1. غسل زيارت، كه به همين نيت انجام شود و كيفيّت آن با ساير غسل ها فرقى ندارد.
2. با طهارت و وضو بودن.
3. پوشيدن لباس هاى پاك و تميز و بهتر است سفيد باشد.
4. عطر زدن و خوشبو كردن خود. بجز براى زيارت حضرت امام حسين(عليه السلام)كه اين عمل مستحب نيست.
5. با آرامش و وقار حركت كردن و گام ها را كوتاه برداشتن.
6. مشغول بودن به ذكر،به خصوص ذكر «الله اكبر» و «الحمد لله» در حال رفتن به زيارت.
7. خواندن اذن دخول و اجازه گرفتن براى ورود به حرم.
8 . بوسيدن آستانه و درگاه حرم، ولى سجده كردن جايز نيست مگر آنكه سجده شكر به جهت توفيق اين زيارت باشد.
از آنجا كه امروزه برخى از دشمنان مكتب اهل بيت از اين مسأله سوء استفاده كرده و عليه شيعيان تبليغ مى كنند، بهتر است زائران گرامى سجده شكر را نيز روبروى قبر و ضريح انجام ندهند.
9. وارد شدن به حرم با پاى راست .
10. نزديك قبر رفتن، به طورى كه بتواند در كنار ضريح قرار گيرد و خود را به آن بچسباند، در صورتى كه مزاحمتى براى زائران نداشته باشد و سبب اختلاط با نامحرم نباشد. يادآورى مى شود، هر چند نزديك ضريح رفتن اگر مزاحمتى براى ديگران نداشته باشد مطلوب است ولى زيارت حضرت صرفاً به دست ماليدن و بوسيدن ضريح نيست. بلكه اگر در حرم در گوشه خلوتى نيز زيارت نامه بخوانند به حضرت سلام بدهند از ثواب زيارت بهره مند خواهند بود و اين فكر كه اگر دست به ضريح نرسانند يا نبوسيدند زيارتشان كامل نيست تصور بى جايى است.
11. ايستادن در حال زيارت، اگر عذرى ندارد و بتواند بايستد.
12. تكبير گفتن پيش از زيارت، وقتى قبر مطهر را مى بيند.
13. خواندن زيارت هايى كه از معصومين(عليهم السلام) رسيده است مانند زيارت جامعه و امين الله.
14. آهسته زيارت خواندن و پرهيز از صداى بلند.
15. خواندن دو ركعت نماز زيارت، پس از زيارت و هديه آن به صاحب مزار.
16. در زيارت معصومين(عليهم السلام) مستحب است پشت به قبله و رو به قبر زيارت بخواند.
17. خواندن دعا و قرآن و هديه ثواب آن به صاحب مزار.
18. توبه از گناهان; زيرا آن اماكن مقدس محل پذيرش توبه است.
19. پرهيز از سخنان ناشايست و لغو و بيهوده و امور دنيايى در آن اماكن مقدس.
20. بيرون رفتن از حرم (به ويژه اطراف ضريح) پس از زيارت تا جا براى ديگران باشد و از زيارت ملول نشود و شوق زيارت همچنان در دلش زنده بماند.
ايّام زيارتى معصومين(عليهم السلام)
كه زيارت آنان در ايام خاصى سفارش شده و ثواب بيشترى دارد كه در روزهاى هفته، زيارت هر يك از آنان به ترتيب ذيل مستحب است و براى هر روز زيارت خاصى وارد
شده است:
* روز شنبه: زيارت حضرت رسول(صلى الله عليه وآله)
* روز يكشنبه: زيارت اميرالمؤمنين(عليه السلام)
* روز دوشنبه: زيارت امام حسن و امام حسين(عليهما السلام)
* روز سه شنبه: زيارت امام سجاد و امام باقر و امام صادق(عليهم السلام)
* روز چهار شنبه: زيارت امام موسى بن جعفر، امام رضا و امام جواد و امام هادى(عليهم السلام).
* روز پنج شنبه: زيارت امام حسن عسكرى(عليه السلام).
* روز جمعه: زيارت حجة بن الحسن، امام عصر(عليه السلام).
در برخى از ايّام سال نيز زيارت حضرت امير المؤمنين على و امام حسين(عليهما السلام)سفارش بيشترى شده و ثواب افزون ترى دارد كه اگر زائران عزيز بتوانند سفر خود را طورى تنظيم كنند كه در آن ايام به زيارت قبر ايشان نائل شوند سعادت بزرگى است و چنانچه به طور اتفاقى در اين ايام در نجف و كربلا بودند، زيارت قبر ايشان را فراموش نكنند. هر چند خواندن زيارت نامه ايشان در اين روزها از راه دور نيز ثواب دارد و آن ايام بدين شرح است:
اوقات مخصوص زيارت اميرالمؤمنين على(عليه السلام)
2 . شب و روز عيد غدير. (18 ذى حجه)
3 . روز نزول سوره «هل اتى» (25 ذى حجه).
4 . شب و روز مبعث پيامبر(صلى الله عليه وآله) (27 رجب).
5 . روز 21 ماه رمضان.
6 . شب اول ربيع الاول، شبى كه حضرت على(عليه السلام) در بستر پيامبر(صلى الله عليه وآله) خوابيدند.
7 . روز غزوه بدر، (17 ماه رمضان).
8 . روز فداكارى ايشان در غزوه احد، (17 شوال).
9 . روز فتح خيبر.
10 . روزى كه بر دوش پيامبر(صلى الله عليه وآله) بالا رفت و بت ها را شكست (20 رمضان).
11 . روز فتح بصره (نيمه جمادى الاولى).
12 . روزى كه خورشيد به احترام ايشان برگشت (ردّ شمس، 17 شوال).
13 . روزى كه از طرف پيامبر (صلى الله عليه وآله) مأمور ابلاغ آيه برائت شد (اول ذى حجه).
14 . روزى كه به امر خدا و ابلاغ پيامبر خدا(صلى الله عليه وآله) درِ خانه هاى ديگران به مسجد پيامبر(صلى الله عليه وآله)بسته و در خانه حضرت باز گذاشته شد (روز عرفه).
15 . روزى كه آن حضرت انگشترى خويش را در حال نماز به فقير داد كه همان روز مباهله است و از دو جهت خصوصيت دارد (24 ذى حجه).
16 . روزى كه با حضرت زهرا(عليها السلام) ازدواج كرد (21 محرم).
17 . آغاز خلافت ايشان; يعنى روز وفات پيامبر خدا(صلى الله عليه وآله)(28 صفر).
18 . روزى كه مردم براى خلافت ظاهرى با حضرت بيعت كردند (18 يا 25 ذى حجه)
19 . روز اوّل فروردين (نوروز) كه روز بيعت با ايشان، با اين روز مصادف بوده است.
اوقات مخصوص زيارت امام حسين(عليه السلام)
2 . روزهاى اوّل، وسط و آخر ماه قمرى.
3 . روز عاشورا.
4 . اوّل و نيمه ماه رجب.
5 . سوم شعبان (سالروز ولادت آن حضرت).
6 . شب نيمه شعبان.
7 . در تمام روزهاى ماه رمضان به ويژه در دهه آخر آن ماه.
8 . شبهاى قدر.
9 . عيد فطر.
10 . روز عرفه.
11 . عيد قربان.
12 . روز مباهله (24 ذى حجه)
زيارت قبور
و مؤمنان را نيز زيارت خواهند كرد و به زيارت يكى از قبرستان هاى مهم جهان اسلام يعنى وادى السلام در نجف خواهند رفت، كه در آنجا اوليا، علما، شهدا و بزرگانى از اهل ايمان آرميده اند. بى مناسبت نيست كه برخى از آداب زيارت قبور مؤمنان را يادآور شويم:
1 . در طول هفته، روزهاى دوشنبه، پنجشنبه و صبح شنبه، ثواب بيشترى دارد.
2 . هنگام زيارت اهل قبور نيز اين امور مستحب است:
* رو به قبله نشستن و گذاشتن دست بر قبر.
* خواندن هفت مرتبه سوره قدر ( إِنّا أَنْزَلْناهُ فِي لَيْلَةِ الْقَدْرِ...) .
* خواندن سوره حمد و ناس و فلق و آية الكرسى، هر كدام سه مرتبه و سوره «يس».
* سلام دادن بر اهل قبور و دعا كردن براى آنان و در روايت است كه امام صادق(عليه السلام)فرمود: اينگونه سلام دهيد:
«السَّلامُ عَلَى أَهْلِ الدِّيَارِ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ وَالْمُوْمِناتِ وَ الْمُسْلِمِينَ الْمُسْلِماتِ، أَنْتُمْ لَنَا فَرَطٌ وَ اِنّا بِكُمْ إِنْ شَاءَ اللهُ لاحِقُونَ».
احكام عزادارى
بر پايى مجالس سوگوارى اهل بيت; از جمله كارهاى مستحب مؤكد و از افضل كارها و داراى ثواب بسيارى است ولى از آنجا كه برخى افراد گاهى در عزادارى دچار افراط
يا تفريط مى شوند، توجه به چند شرط از شرايط عزادارى
لازم است:
1 . آنچه خوانده مى شود; مشتمل بر مطالب دروغ و باطل نباشد.
2 . همراه با كار حرام; مثلاً موسيقى لهوى نباشد.
3 . همراه با مطالبى كه وهن مذهب يا تنقيص و تحقير معصومين(عليهم السلام) است نباشد.
4 . موجب اضرار به نفس (ضرر قابل توجه) نباشد.
5 . سبب ترك واجب نباشد، كه گاهى سبب ترك نماز يا قضا شدن آن مى شود.
س: نظر مبارك خود را در مورد خواندن وعاهاى كميل، ندبه، سمات، زيارت عاشورا و جامعه، عزادارى حضرت امام حسين(عليه السلام) (از قبيل روضه خوانى، سينه زنى و غيره) مرقوم فرماييد تا رفع ابهام و شبهه از دسائس مغرضين شود و نيز شيعيان راستين اغفال نشوند؟
امام خمينى(قدس سره): ج) خواندن ادعيه مأثوره و عزادارى براى حضرت سيد الشهداء(عليه السلام)از افضل قُرُبات و آدم ساز است.
س: لطفاً نظر خود را در مورد تعزيه اى كه با شرايط ذيل خوانده مى شود و مرسوم محلّ مى باشد، مرقوم فرمائيد تا به آن عمل شود؟
1 - از طبل و شيپور و سائر ادوات طرب انگيز هيچ گونه استفاده نمى شود.
2 - تعزيه را با صداى ساده كه غنا به آن گفته نمى شود مى خوانند.
3 - اجتماع مرد و زن به صورتى است كه زنها و مردها جداگانه و با فاصله پنجاه متر از هم مى نشينند.
4 - كسى كه نسخه زنانه را مى خواند فقط عبا به دوش دارد و يك دستمال سياه به سر مى پيچد.
5 - اشعار معمولى به زبان محلّى (كه در اغلب مجالس مرسوم است) خوانده مى شود.
6 - مزاحم وقت نماز و روضه خوانى و مانع وعظ نيست وخواننده هم اهل محل است.
امام خمينى(قدس سره): ج) باخصوصيّات مذكوره اشكالى ندارد.
س - در بعضى از هيئت هاى مذهبى، مصيبت هاى خوانده مى شود كه مستند به مقتل معتبرى نيست و از هيچ عالم
يا مرجعى هم شنيده نشده است و هنگامى كه از
خواننده مصيبت از منبع آن سؤال مى شود، پاسخ مى دهند كه اهل بيت: اينگونه به ما فهمانده اند و يا ما را راهنمايى كرده اند
و واقعه كربلا فقط در مقاتل نيست و منبع آن هم فقط به گفته هاى علما نمى باشد بلكه گاهى بعضى از امور براى مدّاح
يا خطيب حسينى از راه الهام و مكاشفه مكشوف مى شود، سؤال من اين است كه آيا نقل وقايع از اين طريق صحيح
است يا خير؟ و در صورتى كه صحيح نباشد، تكليف شنوندگان چيست؟
آية الله خامنه اى: ج) نقل مطالب به صورت مزبور بدون اينكه مستند به روايتى باشد و يا در تاريخ ثابت شده باشد وجه شرعى ندارد
مگر آنكه نقل آن به عنوان بيان حال به حسب برداشت متكلّم بوده و علم به خلاف بودن آن نداشته باشد و تكليف شنوندگان نهى از منكر است به شرطى كه موضوع و شرايط آن نزد آنان ثابت شده باشد.
استفاده از ابزار موسيقى در عزادارى
س: آيا زدن طبل و شيپور در تعزيه حضرت سيد الشهداء(عليه السلام) جايز است يا نه؟
امام خمينى(قدس سره): ج) اگر از آلات لهو و
لعب نباشد و وهن بر مذهب هم نشود مانع ندارد.
س: استفاده از طبل وسنج وشيپور وهمچنين زنجيرهايى كه داراى تيغ هستند در مجالس و دسته هاى عزادارى چه حكمى
دارد؟
آيت الله خامنه اى: ج) اگر استفاده از زنجيرهاى مزبور موجب وهن مذهب در برابر مردم شود و يا باعث ضرر بدنى قابل توجهى گردد جايز نيست ولى استفاده از شيپور و طبل و سنج به نحو متعارف اشكال ندارد.
س: استفاده از آلات موسيقى مانند اُرگ (از آلات موسيقى و شبيه پيانو است) و سنج و غير آنها در مراسم عزادارى چه حكمى درد؟
آيت الله خامنه اى: ج) استفاده از آلات موسيقى، مناسب با عزادارى سالار شهيدان نيست و شايسته است مراسم عزادارى به همان صورت متعارفى كه از قديم متداول بوده برگزار شود.
قمه زنى
س: قمه زنى و سينه زنى با بدن برهنه در انظار عمومى چه حكمى دارد؟
امام خمينى(قدس سره): ج) در شرايط و اوضاع كنونى از قمه زدن خوددارى شود و عزادارى و سينه زدن مانعى ندارد.
س: آيا قمه زنى به طور مخفى حلال است يا اينكه فتواى شريف جنابعالى عموميت دارد؟
آيت الله خامنه اى: ج) قمه زنى علاوه بر اينكه از نظر عرفى از مظاهر حزن و اندوه حساب نمى شود و سابقه اى در عصر ائمه(عليهم السلام) و زمان هاى بعد از آن ندارد و تأييدى هم به شكل خاص يا عام از معصوم(عليه السلام) در مورد آن نرسيده است، در زمان حاضر موجب وهن و بدنام شدن مذهب مى شود، بنابراين در هيچ حالتى جايز نيست.
س: آيا قمه زنى جايز است؟ چنانچه در اين مورد نذرى و جود داشته باشد، وظيفه چيست؟
آية الله فاضل لنكرانى: ج) با توجه به گرايشى كه نسبت به اسلام و تشيع بعد از پيروزى انقلاب اسلامى ايران در اكثر نقاط جهان پيدا شده و ايران اسلامى به عنوان ام القرى جهان اسلام شناخته مى شود و اعمال و رفتار ملت ايران به عنوان الگو و بيانگر اسلام مطرح است، لازم است در رابطه با مسائل سوگوارى و عزادارى سالار شهيدان حضرت اباعبدالله الحسين(عليه السلام) به گونه اى عمل شود كه موجب گرايش بيشتر و علاقمندى شديدتر به آن حضرت و هدف مقدس وى گردد، پيداست در اين شرايط مسأله قمه زدن نه تنها چنين نقشى ندارد، بلكه به علت عدم قابليت پذيرش و نداشتن هيچگونه توجيه قابل فهم مخالفين، نتيجه سوء برآن مترتب خواهد شد. لذا لازم است شيعيان علاقه مند به مكتب امام حسين(عليه السلام) از آن خود دارى كنند و چنانچه در اين مورد نذرى وجود داشته باشد، ندر واجد شرايط صحت و انعقاد نيست.
آية الله مكارم: ج: ... درست است كه اين مراسم ذاتاً مستحب است ولى زنده نگه داشتن آن در مواردى از اوجب واجبات است.
در اينجا لازم مى دانم همه برادران و خواهران ايمانى را به چند نكته توجه دهم:
1 - بايد همه بكوشند با خالص ترين نيّات در اين مراسم شركت جسته، و قلب و روح خود را در اختيار سالار شهيدان قرار دهند، وبه اهداف والاى اين قيام بزرگ تاريخ اسلام و بشريت بيانديشند، و گويندگان عزيز و نويسندگان محترم اهداف مهم اين قيام پربار را تشريح كرده، و سوگواران را به روز به روز با آن آشناتر سازند تا مصداق كامل «عارفاً بحقه» حاصل گردد.
2 - برادران و خواهران ايمانى بايد خلوص اين مراسم را از امورى كه مخالف شرع اسلام و دستورهاى پيشوايان بزرگ دين است حفظ كنند و از هر كارى كه بهانه به دست دشمنان مى دهد بپرهيزند و نيز از اعمالى مانند قمه زدن و قفل در تن كردن و امثال آن كه رهبر معظّم انقلاب در بيانات پربار خود به آن اشاره نمودند اجتناب جويند.
زيرا اين اعمال دست آويزى به دست دشمنان خواهد داد تا كلّ اين مراسم عظيم و سازنده را زير سؤال برند، قمه را بايد بر سر دشمن كوبيد نه بر سر دوست، قفل را بايد بر دهان دشمن زد، نه بر تن دوست، درست است كه انگيزه اين افراد عشق به امام حسين(عليه السلام) و مكتب اوست ولى بايد توجّه داشت كه مقدس بودن انگيزه به تنهايى كافى نيست، بايد نفس عمل هم مقدّس باشد، كيفيّت عزادارى يا بايد در نصوص اسلامى وارد شده باشد و يا مشمول عمومات و اطلاقات ادلّه گردد، و اين گونه كارها مسلّما" نه منصوص است و نه مصداق عزادارى در عرف عقلاً و اهل شرع، به علاوه موانعى نيز از نظر شرع در برابر آن قرار دارد، و به تعبير ديگر نه مقتضى شمول عمومات موجود است و نه مانع، مفقود.
درست است كه جمعى از بزرگان فقهاى شيعه پيشين قدس الله اسرار هم اجازه بعضى از اين امور را در عصر خود به دلايل خاصى داده اند ولى آنها هم اگر در عصر ما و شرايط زمان ما بودند به يقين طور ديگرى فتوا مى دادند.
3 - بايد توجّه داشت كه هدف اصلى قيام امام حسين(عليه السلام)همانگونه كه در وصيت تاريخى معروف آن حضرت آمده احياى امر به معروف و نهى از منكر بود بر همه عاشقان مكتبش لازم است اين دو فريضه الهى و قرآنى را زنده كنند و به امام و پيشواى بزرگشان اقتدا نمايند، و از طريق صحيح و حساب شده با منكرات به مبارزه برخيزند، و با گفتار و اعمال خود معروف را زنده كنند.
خداوندا همه ما را از پيروان راستين مكتب آن بزرگوار قرار ده، و مشمول شفاعتش در دنيا و آخرت بنما، آمين يا رب العالمين.
نذر و وقف
1 . در نذر بايد صيغه خوانده شود و لازم نيست آن را به عربى بخواند; پس اگر بگويد: «اگر مريض من خوب شود براى خدا بر عهده من است كه ده هزار تومان به حرم امام حسين(عليه السلام)بدهم» نذر او صحيح است و بايد مطابق آن عمل كند، بنابراين اگر صيغه نذر نخوانده باشد، عمل به آن واجب نيست.
2 . انسان كارى را مى تواند نذر كند كه انجام دادن آن برايش ممكن باشد; بنابراين كسى كه نمى تواند پياده به نجف يا كربلا برود، اگر نذر كند پياده برود، نذر او صحيح نيست.
3 . اگر انسان نذر كند كارى را انجام دهد، بايد همان طور كه نذر كرده عمل كند، پس اگر نذر كند روز اوّل ماه به زيارت برود، چنانچه روز قبل يا بعد از آن برود، كفايت نمى كند و به نذر عمل نشده است.
4 . اگر نذر كند كه به زيارت يكى از امامان(عليهم السلام) برود، چنانچه به زيارت امام ديگر برود كافى نيست و چنانچه به واسطه عذر نتواند آن امام را زيارت كند، چيزى بر او نيست بنابراين اگر نذر كرده باشد به زيارت يكى از امامان مدفون در آن كشور يا يكى از امامزاده يا اماكن مقدس برود و به جهت ناامنى و عذرى ديگر نتواند برود چيزى بر او واجب نيست.
5 . كسى كه نذر كرده به زيارت برود و غسل زيارت و
نماز آن را نذر نكرده، لازم نيست، غسل و نماز را انجام
دهد.
6 . اگر براى حرم يكى از امامان(عليهم السلام) يا امامزادگان چيزى
نذر كند، بايد آن را به مصارف حرم برساند; از قبيل فرش و پرده و روشنايى امّا اگر نتواند به اين مصارف برساند، به
افراد مسؤول يا عالمان متعهد مراجعه كند تا به مصارف شرعى
آن برسد.
7 . اگر چيزى را نذر خود امام(عليه السلام) يا امامزاده كند، چنانچه مصرف معينى را قصد كرده بايد به همان مصرف برساند و
اگر مصرف معينى را قصد نكرده، بايد به فقيران و زائران
بدهد يا مسجد و مانند آن بسازد و ثواب آن را به امام هديه كند.
8 . اگر چيزى را به حرم امامان(عليهم السلام) يا امامزادگان وقف كرده باشد، منافع آن صرف در تعمير و نور و خدمت كاران حرم و نگهبانان و ساير امور مربوط به حرم مى شود.
9 . اگر چيزى را براى سيدالشهدا(عليه السلام) وقف كرده
باشند، صرف در عزادارى آن حضرت; مانند مزدِ قارى و
مداح و آنچه در مجلس عزاى امام حسين(عليه السلام) متعارف است
مى شود.
تربت امام حسين(عليه السلام)
1 - در حال نماز سجده بر تربت امام حسين(عليه السلام)مستحب است و سبب افزايش ثواب نماز مى باشد.
2 - خوردن هر نوع خاكى حرام است به جز تربت حسينى كه خوردن اندكى از آن به نيّت شفا گرفتن جايز است.
3 - برآوردن كام نوزادان با تربت حسينى مستحب است.(96)
4 - حفظ احترام آن لازم است و هرگونه بى احترامى به آن حرام مى باشد، از جمله:
* نجس كردن آن جايز نيست.
* انداختن آن در جايى كه بى احترامى باشد حرام است.
* اگر در جايى كه بى احترامى باشد بيفتد بايد آن را بيرون آورند، حتّى اگر در چاهى باشد و بيرون آوردن تربت ممكن نباشد، در صورت امكان بايد چاه را تعطيل كنند.
5 - مستحب است، هنگام دفن ميت مقدارى تربت همراه او گذاشته شود و با حنوط(97) او نيز مخلوط كنند.
6 - كالايى كه به جايى مى فرستند مستحب است مقدارى تربت هم همراه آن بگذارند، مثلا جهيزيه دختر.
7 - بوييدن و بوسيدن تربت امام حسين(عليه السلام) و بر چشم ماليدن مستحب است، و حتى دست كشيدن بر آن و بر ساير اعضاى بدن ماليدن نيز ثواب دارد.
از اين مسائل بر مى آيد كه مستحب است تمام
زندگى همراه با تربت حسينى باشد، آغاز و ادامه و
پايان.
تسبيح تربت
پس از آنكه پيامبر اسلام(صلى الله عليه وآله) ذكرهاى معروف را به دخترشان حصرت زهرا(عليها السلام)آموختند، ايشان براى شمارش آن ذكرها، تسبيحى از نخ پشمين ساختند كه به آن گره هاى متعدد زده بودند، پس از شهادت حضرت حمزه سيد الشهداء(عليه السلام) در غزوه احد، حضرت زهرا(عليها السلام) از تربت ايشان تسبيحى ساخته و به نخ كرده بودند و با آن تسبيحات را مى گفتند، مردم نيز پس از آن همين گونه عمل كردند، چون امام حسين(عليه السلام) در كربلا به شهادت رسيد، به خاطر فضيلت تربت او، اين كار درباره تربت قبر آن امام شهيد انجام گرفت. امام صادق(عليه السلام) فرمود: من كان معه سبحة من طين قبر الحسين(عليه السلام) كتب مسبّحاً و ان لم يسبّح بها.
هركه تسبيحى از تربت قبر حسين(عليه السلام) داشته باشد، تسبيحگوى نوشته مى شود، هر چند با آن تسبيح نگويد.
آب فرات
مطابق آنچه در روايات آمده، آب اين رودخانه داراى فضيلت و بركت بسيارى است(100) به چند نمونه از احكام فقهى مربوط به اين آب اشاره مى شود:
1 . نوشيدن در هر حال و براى شفا يافتن از بيمارى مستحب است و اثر دارد.
2 . مستحب است كام نوزاد را با آب فرات و تربت سيدالشهدا(عليه السلام) بردارند.
3 . مستحب است غسل زيارت قبور معصومين(عليهم السلام)در صورت امكان با آب فرات باشد.
والحمد لله اوّلا وآخراً
پي نوشت :
(1)1 . العروة الوثقى، ج2، كتاب الحج، فى آداب السفر، ص411 و سراج الشيعه فى آداب الشريعه، ص255
(2)2 . همان.
(3)3 . توضيح المسائل، نماز مسافر و تحرير الوسيله، ج1، ص258، القول فى قواطع السفر، الثانى.
(4)4 . توضيح المسائل، م1347
(5)5 . همان، م1342
(6)6 . همان، م1346
(7)7 . العروة الوثقى، ج1، فى قواطع السفر، م8
(8)8 . توضيح المسائل، م 1337 و تحرير الوسيله، ج1، ص259، القول فى قواطع السفر، م 6
(9)9 . توضيح المسائل، م 1356 و تحرير الوسيله، ج1، ص264، القول فى احكام المسافر، م 8
(10)10 . همان.
(11)11 . تحرير الوسيله، ج1، ص264، القول فى احكام المسافر، م 8
(12)12 . همان، ج1، ص264، القول فى احكام المسافر، م 10
(13)13 . تحريرالوسيله، ج1، فى مكان المصلى، ص151، م 16
14 . توضيح المسائل، م 913
(15)15 . تحريرالوسيله، ج1، فى مكان المصلى، ص151، م 16 والعروة الوثقى، ج1، مكان المصلى، ص596 ، م4
(16)16 . تحرير الوسيلة، ج1، ص151، م16 و العروة الوثقى، ج1، ص596، م5.
(18)17 برخى از فقها نماز را نيز باطل مى دانند.
18 . توضيح المسائل، م884
6 . اگر در نماز چيزى مانند ديوار بين او و قبر مطهر باشد كه بى احترامى نشود اشكال ندارد ولى فاصله شدن صندوق شريف ضريح و پارچه اى كه روى آن افتاده است كافى نيست.
(19)19 . توضيح المسائل، م885
(20)20 . العروة الوثقى، ج 1، فى مكان المصلى، ص 596، م 6.
(21)21 . العروة الوثقى، ج 1، فى مكان المصلى، ص 597، م 9.
(22)22 . استفتاء
(23)23 . توضيح المسائل، م 913.
(24)24 . تحرير الوسيله، ج 2، كتاب اجياء الموات و المشتركات، ص 214، م 15.
(25)25 . توضيح المسائل، م 2545.
(26)26 . توضيح المسائل، م 868.
* رحل = اثاث و وسايل; مانند سجاده، عبا و...
(28)28 . تحرير الوسيله، ج 2، ص 215، م 17.
(29)29 . همان، ص 215.
(30)30 . همان، ص 214 و 215، س 16 و 18.
(31)31 . مجمع المسائل، ج 1، ص 135، س 32.
(32)32 . استفتاآت، ج 2، ص 345، س 26.
(33)33 . توضيح المسائل، م 900.
(34)34 . توضيح المسائل، م 900.
(35)35 . العروة الوثقى، ج 1، فى احكام النجاسات، ص 86، م 8 و توضيح المسائل، م 905.
(36)36 . العروة الوثقى، ج 1، فى احكام النجاسات، ص 84، م 2.
(37)37 . العروة الوثقى، ج 1، فى احكام النجاسات، ص 84، م 2.
(38)38 . العروة الوثقى، ج 1، فى احكام النجاسات، ص 84، م 2.
(39)39 . العروة الوثقى، ج 1، فى احكام النجاسات، ص 84، م 2.
(40)40 . العروة الوثقى، ج 1، فى احكام النجاسات، ص 86، م 8 و توضيح المسائل، م 905.
(41)41 . توضيح المسائل، م 901.
(42)42 . العروة الوثقى، ج 1، فى احكام النجاسات، ص 85، م 4.
(43)43 . همان، ص 84، م 2.
(44)44 . همان، ص 84، م 2.
(45)45 . همان، ص 84، م 2.
(46)46 . تحرير الوسيله، ج 1، القول فى احكام الجنب، ص 38 و 39.
(47)47 . تحرير الوسيله، ج1، فصل فى الاستحاضه، ص59 ، م 8
(48)48 . توضيح المسائل، م 269.
(49)49 . توضيح المسائل، م 64 و 269.
(50)50 . توضيح المسائل، 914
(51)51 . توضيح المسائل، م 1399 تا 1404.
(52)52 . العروة الوثقى، ج 1، ص 777 و 778; توضيح المسائل، م 1415، 1432 و 1433.
(53)53 . توضيح المسائل، م 1435 و 1436.
(54)54 . توضيح المسائل، م 1411 و 1412.
(55)55 . توضيح المسائل، م 1374 و 1383.
(56)56 . توضيح المسائل، م 1368.
(57)57 . تحرير الوسيله، ج 1، ص 224، م 5 و العروة الوثقى، ج 1، ص 734، م10.
(58)58 . همان
(59)59 . تحرير الوسيله، ج 1، ص 293، م 1 والعروة الوثقى، ج 1، ص 734، م 10.
(60)60 . العروة الوثقى، ج1، فصل فى الجماعة و مكروهاته، السادس.
(61)61 . همان، فصل فى الجماعة، م3
(62)62 . همان، م4
(63)63 . همان، م4
(64)64 . همان، فصل فى احكام الجماعة، م18
(65)65 . همان، م21
(66)66 . همان، م22
(67)67 . همان، فصل فى القنوت.
(68)68 . العروة الوثقى، ج1، فى الوضوءات المستحبه، ص194، الخامس و فى الاغسال المكانيه و الفعليه، ص462 ; سراج الشيعه فى آداب الشريعه، ص241 و مفاتيح الجنان، آداب زيارت.
(69)69 . مفاتيح الجنان، باب اول، فصل پنجم، به نقل از جمال الاسبوع.
(70)70 . بحارالأنوار، ج97، باب زياراته ـ صلوات الله عليه ـ المختصه بالأيام و الليالى، ص354
(71)71 . كامل الزيارات، باب 70 تا 74، ص186 تا 201 و بحارالأنوار، ج98، باب 12 تا 14، ص85 تا 104
(72)72 . بحارالأنوار، ج99، كتاب المزار، باب زيارة المؤمنين و آدابها، ص295 ; كامل الزيارات، باب فضل زيارة المؤمنين و كيف يزارون، ص333
(73)73 . استفتائاتِ امام خمينى، ج3، ص579. ترجمه اجوبة الاستفتائات، ص222 و 223
(74)74 . استفتائات امام خمينى، ج 3، ص 582، س 39.
(75)75 . استفتائات امام خمينى، ج 3، ص 579، س 32.
(76)76 . اجوبة الاستفتاءات، ترجمه فارسى، ص 323، س 1446.
(77)77 . استفتاآت، ج 3، ص 583، س 45.
(78)78 . اجوبة الاستفتاءات، ترجمه فارسى، ص 322، س 1441.
(79)79 . همان. ص 324، س 1449.
(80)80 . استفتائات، ج 3، ص 583، س 42.
(81)81 . رساله اجوبة الاستفتائات، ترجمه فارسى، ص 326، س1461
(82)82 . جامع المسائل، ج 1، ص 622، س 2172.
(83)83 . استفتاء
(84)84 . توضيح المسائل، م2641
(85)85 . توضيح المسائل، م2647
(86)86 . توضيح المسائل، م2651
(87)87 . توضيح المسائل، م 2660
(88)88 . همان، م 2661
(89)89 . همان، م 2662
(90)90 . همان، م 2663
(91)91 . تحرير الوسيله، ج2، ص74، كتاب الوقف، م 57
(92)92 . تحرير الوسيله، ج2، ص74، كتاب الوقف، م 58
93 . در روايتى از امام صادق(عليه السلام) آمده است كه اگر تا يك ميل (1800 متر) اطراف قبر آن حضرت خاك بردارند، احكام تربت امام حسين(عليه السلام) را دارد.
(94)94 . العروة الوثقى، ج 1، فى مسجد الجبهه، ص 646، م 26 - توضيح المسائل، م 1083.
(95)95 . توضيح المسائل، م 2628.
96 . تحريرالوسيله، ج2، ص 310، م 2.
97 . حنوط: مقدارى كافور كه بر جاهاى سجده ميت مى گذارند: بر پيشانى، كف دستها، سر زانوها و نوك انگشتان بزرگ پاها.
(98)98 . براى توضيح بيشتر مى توانيد به كتاب فرهنگ عاشورا، ص119 مراجعه كنيد.
(99)99 . بحار الانوار، ج 83، ص 332.
100 . سفينة البحار، ج7، ص49
(101)101 . سراج الشيعه فى آداب الشريعة، ص36 در آداب خوردن و آشاميدن.
(102)102 . تحرير الوسيلة، ج2، ص310، م 2
(103)103 . سراج الشيعه فى آداب الشريعه، ص241، در آداب زيارت.