با چه کساني ازدواج نکنيم
افرادي که براي ازدواج با همديگر مناسب نيستند
1- افرادي که با هم اختلاف سني زيادي دارند
معاني متفاوتي خواهد داشت.براي مثال بين يک دختر 20 ساله و يک مرد 35 ساله 15 سال اختلاف سني وجود دارد و بين يک مرد 55 ساله و يک زن 40 ساله نيز 15 سال اختلاف سني وجود دارد.اما تأثير اين 15 سال اختلاف براي آنها کاملاً متفاوت مي باشد.يعني اينکه افکار دختر 20 ساله با مرد 35 ساله کاملاً متفاوت است در حالي که يک زن 40 ساله با مرد 55 ساله ممکن است تفاوت هاي فکري زيادي نداشته باشند.به هر حال آنچه مهم است اين است که در سنين معمولي ازدواج اختلاف سني بيشتر از 7 يا 8 سال ممکن است مشکلاتي بوجود بياورد اگر چه موارد استثنايي بسيار زيادي نيز وجود دارد.
اختلاف سني بيش از حد از جنبه هاي متفاوتي ممکن است باعث بروز مشکلات شود. براي مثال نوع تفريحات و سرگرميهاي دو نفر کاملاً با هم متفاوت است و رفتار هر دو براي ديگري خسته کننده و کسل کننده مي باشد.طرز تفکر و نگرش هر دو نسبت به مسايل زندگي با هم فرق مي کند که اين موضوع نيز ميزان تفاهم را کاهش مي دهد.و نکته ديگر اينکه ارتباط جنسي لذت بخش يکي از ضروريات زندگي زناشويي است که هر گونه اختلال در آن ميزان تفاهم را به شدت کاهش مي دهد و نيازهاي جنسي انسان در شرايط مختلف متفاوت مي شوند.افرادي که داراي اختلاف سني زيادي هستند ممکن است يکي در اوج نيازهاي جنسي باشد اما نيازهاي ديگري فروکش کرده باشد که اين امر باعث بوجود آمدن مشکلاتي در روابط آنها مي گردد.
2- افرادي که از نظر ديني و مذهبي با هم تفاوت دارند
ترديدي نيست که انسان ذاتاً به دين و مذهب گرايش زيادي دارد.در ايام خاصي مانند عزاداري عاشورا و تاسوعاي حسيني همه ي افراد در جامعه ي ما به مذهب گرايش پيدا مي کنند.حال اگر همسر شما تمايلي به شرکت در اين مراسم نداشته باشد و از حضور شما نيز جلوگيري نمايد روابط شما به تدريج تيره مي شوند.
البته لازم به ذکر است در ابتداي آشنايي معمولاً هر دو طرف در مورد اعتقادات مذهبي همديگر نيز سؤالاتي مي پرسند اما موضوعي که وجود دارد اين است که هر دو سعي مي کنند به نحوي خود را شبيه همديگر نشان دهند و موضوع را خيلي جدي نمي گيرند.اما به تدريج که جلوتر مي روند و بويژه وقتي موضوع تربيت فرزندان مطرح مي شود اين اختلافات خود را بيشتر نشان مي دهند.
لذا اگر در اعتقادات مذهبي خود سخت گير هستيد در انتخاب همسر خود به اين موضوع توجه کنيد در غير اينصورت ممکن است با مشکلاتي مواجه شويد.
3- افرادي که از نظر سطح تحصيلات و موقعيت اقتصادي، اجتماعي با هم متفاوت هستند
از طرف ديگر ميزان تحصيلات و وضعيت اقتصادي و اجتماعي بر روي نحوه ي نگرش انسان نيز تأثيرات زيادي بر جاي مي گذارند نگرش يک فرد تحصيلکرده به زندگي با نگرش يک فرد بيسواد يکسان نمي باشد.نگرش فردي که در يک خانواده ي ثروتمند و داراي موقعيت اجتماعي بالا متولد شده است با نگرش فردي که در
يک خانواده ي معمولي رشد کرده است کاملاً متفاوت هستند و اين تفاوتها به زودي تأثير خود را بر جاي مي گذارند.
لذا بايد توجه داشته باشيد هر قدر با همسرتان علائق، سليقه ها و تجارب مشترک بيشتري داشته باشيد احتمال داشتن زندگي زناشويي رضايتبخش بيشتر مي باشد.
4- افرادي که هنوز از نامزد يا همسر قبلي خود به طور کامل جدا نشده اند
وجود همسر قبلي و عشق و علاقه هاي سرکوب شده نسبت به او همواره مانند يک عقده مانع از ايجاد صميميت واقعي بين شما و همسرتان مي شود.زماني رابطه شما با همسرتان کاملاً صميمي خواهد شد و شما نسبت به يکديگر عشق بدون شرط پيدا مي کنيد که بين شما و همسرتان هيچ موضوع مخفي و پنهاني وجود نداشته باشد.اما علاقه نامزدتان به همسر قبلي اش و يا ترس از دخالت ها و کارشکني هاي او موضوعي نيست که بتواند آن را آشکارا براي شما بيان نمايد. پس آگاه باشيد که اگر رابطه ي نامزدتان با همسر
قبلي اش هنوز قطع نشده است و يا اگر رابطه ي شما با نامزد يا همسر قبلي تان به طور کامل قطع نشده است قبل از اينکه خود را به رابطه ي جديد وارد کنيد بايد تکليف خود را مشخص کنيد.
5- افرادي که از يکديگر دور هستند.
با عشق از راه دور ساده تر مي توان يک رابطه را از آنچه واقعاً هست، بهتر ديد، زيرا وقت مفيدي که عملاً به طور ثابت و هميشگي بتوانيد صرف آشنايي و شناخت يکديگر کنيد، بسيار ناچيز است. اما همان عواملي که رمانتيک بودن يک رابطه ي راه دور را سبب مي شوند، موجب پرمخاطره شدن آن نيز مي گردند. هدف عاشق و معشوق در يک رابطه ي طبيعي بايد اين باشد که با يکديگر مهربانتر و صميمي تر شوند. در حالي که هدف عاشق و معشوق در يک رابطه ي راه دور اين مي شود که دوباره يکديگر را ببينيد. افرادي که از يکديگر دورند هرگز مسايل و مشکلات خود را با هم مطرح نمي کنند زيرا در آن مدت محدود قصد دارند که از زمان خود حداکثر استفاده را ببرند. در نتيجه مسايل و مشکلات حل نشده ي بسيار زيادي بين آنها وجود دارد که اين مسايل به تدريج تبديل به يک عقده مي شوند و صميميت و يکرنگي را از بين مي برند.