نویسندگان:
پیمان باقری تلواژگانی
مینا معینی
منبع: راسخون
پیمان باقری تلواژگانی
مینا معینی
منبع: راسخون
زندگی نامه
جوزف آرنولد توین بی مورخ و صاحب نظر پر آوازه در فلسفه تاریخ به سال 1889 در خانواده ای در لندن دیده به جهان گشود که مادرش و عمویش هر دو در آن خانواده، مورخ بودند. او بعداً در آکسفورد تحصیل کرد و مدت کوتاهی نیز در مدرسه بریتانیایی آتن به مطالعه تاریخ یونان پرداخت. توین بی در سال 1912 یعنی در 23 سالگی به معلمی تاریخ باستان در کالج بالیول آکسفورد دست یافت و در سال 1915 در اوج جنگ جهانی اول در بخش اطلاعات وزارت خارجه بریتانیا مشغول به کار شد. مدتی بعد در دانشگاه لندن به استادی کرسی مطالعات بیزانس و یونان معاصر منصوب شد. در ایام جنگ یونان و ترکیه از 1921 تا 1922 برای روزنامه منچستر گاردین خبرنگاری کرد (تاملین، 1385: 13). با همهی علاقهای كه به تاریخ و تمدن یونان ابراز میكرد به عنوان اعتراض به تجاوز یونان به تركیه، كرسی مطالعات یونان در دانشگاه لندن، اعطایی دولت یونان را ترك كرد و حاصل مطالعات خود را دربارهی جنگ در كتابی به نام مسئلهی غرب در یونان و تركیه (1922) منتشر كرد. او در سال 1925 استاد پژوهشگر تاریخ بین الملل در مدرسه اقتصاد لندن شد و از این تاریخ تا سال 1955، رئیس و سرپرست مطالعات سلطنتی امر بین المللی در چاترام هاز بود(مجتهدی، 1388: 169).توین بی در سال 1922 با دیدن روستاییان بلغاری که کلاه پوست روباه بر سر داشتند و هرودوت در تاریخ خود هنگام توصیف جنگ خشایارشا با یونان، به این موضوع اشاره کرده و گفته بود بخشی از سپاهیان ایران چنان کلاهی بر سر داشته اند، در نظریه اش که تاریخ پیوستگی فراگیر و الگوی خاص خود را دارد، راسخ تر شد. این حادثه ناچیز او را به نظاره گری عمیق در تاریخ سوق داد و وی را متقاعد کرد که تاریخ می باید بازگو کننده پیشرفت فرهنگ و تمدن و جوامع انسانی و نه شرح اعمال پادشاهان باشد (تاملین، 1385: 14-13).
توین بی در چنین ایامی مصمم شد با نگارش یک تاریخ مفصل، سرگذشت کاملی از تمام تمدن ها در مراحل نطفه بندی، تولد، رشد، اوج گیری، فروپاشی، اضمحلال و آثار باقیمانده از آن اضمحلال را به روش تحلیل مقایسه ای، و نه بر منوال حکایت، به تصویر بکشد. سرانجام پس از قریب سی سال تلاش حاصل کار خود را در دوره 12 جلدی تحت عنوان بررسی تاریخ منتشر کرد. این کتاب مباحثات و مجادلات گسترده ای برانگیخت و او را شهره عالم کرد. توین بی دو سال پیش از مرگ این دوره 12 جلدی را در یک جلد خلاصه و همراه با تصویر و تجدید نظر در برخی از آرای خود منتشر کرد که با استقبال وسیعی مواجه شد (تاملین، 1385: 14). او در دهه 1950 به بیشتر سرزمینهای جهان سفر کرد و به دیدن مكانهایی رفت كه كم و بیش بر آنها حوادث تاریخی مهمی رفته بود. حاصل سفر را در كتابی با عنوان شرق به غرب، منتشر كرد. وی در سال 1975در نیویورک در گذشت.
آثار
دورهی دوازده جلدی بررسی تاریخ نه تنها مشهورترین كتاب توینبی، بلكه یكی از آثار بدیع دنیا در مورد تحلیل تاریخ عالم است و بیشترین توجه علاقهمندان به فلسفهی تاریخ را هم به خود جلب كرد. توینبی این تاریخ حجیم و پر مطلب را در چند مرحله منتشر كرد. نگارش شش جلد آن را از سال 1922 آغاز كرد كه حدود هفده سال بعد به پایان رسید.اسامی ۱۲ جلد این کتاب عبارتند از:
1- کتاب سیمای تاریخ 2- تکوین تمدن ها ۳- رشد تمدن ها ۴- انحطاط تمدن ها ۵- فروپاشی تمدن ها ۶- متلاشی شدن تمدن ها ۷- دولتهای جهانی ۸- نهادهای روحانی جهانی ۹- اعصار قهرمانی ۱۰- تماس میان تمدن ها در بعد مکان ۱۱- تماس میان تمدن ها در بعد زمان ۱۲- چرا بررسی تاریخ ضرورت دارد؟ (توین بی، 1373: 18)
توین بی در این کتاب تلاش کرده است تا «تعداد تمدن های تاریخ بشری را احصا ء کند به همین منظور ابتدا بیست و یک و اندکی بعد بیست و شش گونه از این تمدن های مرتبط و نامرتبط با یکدیگر را مورد مطالعه قرار می دهد: تمدن غرب، دو تمدن ارتدکسی در روسیه و خاور نزدیک، تمدن ایرانی، تمدن عربی، تمدن هندو، دو تمدن خاور دور، تمدن هلنی، تمدن سریانی، تمدن هندی، تمدن چینی، تمدن مینوی، تمدن سومری، تمدن هیتی، تمدن بابلی، تمدن آندی، تمدن مکزیکی، تمدن یوکاتک، تمدن مایایی، تمدن مصری به اضافه پنج تمدن دیگر، مثل تمدن های پولینزی، اسکیمو، نمادیک، عثمانی و اسپارت که تحرک و پویایی خود را از دست دادند و از حرکت بازماندند» (سوروکین، 1377: 141). او آنگاه به مسئله چگونگی تولد تمدن ها پرداخته و سپس از مراحل رشد و نیز انحطاط و فروپاشی آنها سخن به میان می آورد.
توین بی با مقایسه این تمدن ها در مسیر تاریخ جهان به این مهم دست یافت که طلوع موفق یک تمدن ناشی از واکنش موفقیت آمیزی است که اقلیت خلاق و رهبران نخبه آن جامعه به معاوضه هایی نشان می دهند که حوادث جهان پیش روی آن تمدن می گذارد. به عقیده او هرگاه رهبران و اقلیت خلاق در پاسخ به معارضه ها عاجز شوند به گناه ملی گرایی و نظامی گری و خودکامگی آلوده می شوند و جاذبه فرهنگی جای خود را به زور عریان می سپارد. در این باب در گزیده 15 سخن به میان آوردهو مثلاً پاسخ اقلیت خلاق در ایران قدیم به معارضه های موجود را، به عنوان نمونه ای از واکنش درست رهبران نخبه همراه با مثال های تاریخی بیان کرده است (تاملین، 1385: 14).
از دیگر آثار ممتاز پروفسور توین بی "برای قرن بیست و یكم؛گفتگوی دو فرزانه" است كه در آن توین بی اندكی پیش از وفات در سال 1975 با دایساكا ایكارا رهبر بودایهای ژاپن به گفتگو و تبادل نظر پرداخته و برخی از نظرهای یكدیگر را پذیرفته و یا در رد آن برهان آوردهاند (رک: توین بی، 1388).
توین بی آثار مهم دیگری در زمینه ی تاریخی دارد که برخی از آن ها را می توان برشمرد:
اندیشه تاریخی یونان (1924)
تمدن و خصلت یونانی (1924)
تمدن در بوته آزمایش (1948)
نگرش تاریخی به دین (1956)
شرق تا غرب (1958)
تاریخ تمدن (1959)
میراث هانیبال (1965)
شهرها در حرکت (1970)
کنستانتین پورفوروگنیتوس و دنیای او (1973)
مجموعه آثار توین بی تأثیری شگرف در تاریخ نگاری قرن بیستم گذاشت و بسیاری را بر آن داشت که از شیوه تاریخ نگاری او تقلید کنند؛ هرچند که مخالفان این شیوه تاریخ نگاری نیز اندک نبودند و او منتقدین جدی نیز بر آراء خود پیدا کرد.
اندیشه
او پنج نفر را در نحوه ی تفکر و اندیشه ی خود مؤثر می داند؛ مادرش که مورخ بود، عمویش که کاپیتان کشتی بود و برای او از سفرهای خود به چین و هند تعریف می کرد، همچنین از هردوت، توسیدید (مورخ یونانی) و پلیبوس(مورخ یونانی) (توین بی، 1373: 18). توین بی یک فیلسوف اخلاقی است. تأثیر توسیدید در اکثر نظریات او مشهود است.او در دوره جنگ جهانی اول از تشابه میان وضع بحرانی اروپا و دوره جنگ های پلوپونز در یونان، به نحوی که توسیدید مورخ بزرگ دوره باستان آن را گزارش کرده است شگفت زده شده، به این فکر افتاده است که شاید سرنوشت اقوام و ملل مختلف براساس الگو و نمونه واحد و مشترکی تحقق یابد و احتمال دارد در اثر مطالعات تطیقی بتوان درباره این امور به یک نظریه کلی عمومی دست یافت که کاربرد اصلی نیز داشته باشد. او سرانجام با آشنایی و تعمق در کتاب سقوط غرب اشپنگلر، به مرور سهولت بیشتری برای فهم و بیان نظام مند نظرهای خود بدست آورد (مجتهدی، 1388، 170).
توین بی بدون اینکه باکل روش و نتایج کتاب اشپنگلر موافق باشد، باز در تحقیاقات خود تا حدودی اصول زیربنایی او را به کار برده است، یعنی اینکه تمام تمدن ها از نظرگاه فلسفی، با هم معاصرند و مطالعه تطبیقی آنها احتمالاً ما را با امور ثابت و یکسانی روبرو می کند که به نوبه خود تحلیل و فهم هریک از آنها را آسان تر می سازد. البته توین بی برخلاف اشپنگلر نه به ضرورت تام تاریخی اعتقاد دارد و نه به عامل زیست شناسی و نه به جزمیت مابعدالطبیعی، بلکه مطابق سنت متداول انگلیسی، سعی او بیشتر در جهت استفاده از روش های تجربی است (مجتهدی، 1388: 170).
توین بی بر خلاف سایر مورخان که ملت ها را برای تحقیق بر می گزینند تمدن را انتخاب می کند. وی معقد است که تمدن ها یک رویکرد مشخص دارند که ابتدا تمدن دچار نخوت و کبر می شوند و این به صورت ناسیونالیسم و میلیتاریسم آشکار می شود. ورشکستگی اخلاقی انتقام الهی را در پی دارد. اقلیت چیره به تلاش نهایی (حالت همگانی)دست می زنند که در حال نابودی یک تمدن رنج و مصیبت به انسان بصیرت مذهبی تازه ای می دهد و این را سر آغاز برای تشکیل یک دین جهانی می داند.توین بی به تمدن غرب بدبین بود و آن را در حالت همگانی یعنی همان حالتی که اقلیت چیره آخرین تلاش را برای بقا می کنند، می دانست اما هر گونه جبر تاریخی را رد می کرد و می گفت اگر غربیان کبر را کنار بگزارند و به خدا باز گردند نجات می یابند (www.persianhistory.blogfa.com).
گسترده نظریات توین بی و کلی بافی های بی پروای او با کیفیت تجربی و تخصص گرایی مطالعه و تحقیق در تاریخ مضصوصاً در انگلستان آن زمان وجهه ی شباهتی نداشت.انگلیسی ها فلسفه ی تاریخ را گمگشته ی رمانتیسم آلمان می انگاشتند از این گذشته تأملات مذهبی توین بی با خردگرایی افراطی آن زمان سازگار نبود.کتاب های تو ین بی هیچ گاه بدون نقد نبوده است با این وجود انتقادات هیچ گاه بر اطلاعات دایره المعارف وار او وارد نشد. او اطلاعات دایره المعارف وار زیادی داشت و علاقه داشت در کتابهایش برای اثبات ادعای خود مثالهایی بزند. یک آشفتگی بزرگ را می توان از آثار توین بی دریافت کرد و آن این است که وی در آثار خود بین کشف الگوی تاریخ و تعیین مسیر تاریخ تفاوت قائل نمی شود .تو ین بی را می توان با اشپنگلر مقایسه کرد. زیرا این دو در آثار خود بیش از حد به کلی بافی می پرداختند و به جزئیات تاریخی توجهی نمی کردند. همچنین می توان او را با ویکو مقایسه کرد. شباهتهای ویکو و توین بی را می توان در عوامل زیر بیان کرد:
الف)کشف اجتماع انسانی کمال مطلوب که عبارت است از دوران ها یا مراحل مختلف زندگی که آن را برای همه ملل الزامی می داند .
ب)برخورد با موضوعات مورد بررسی از طریق تفکر عمیق در باره ی یک واحد یعنی تاریخ باستان.
ج)توسل به استدلال های تمثیلی جسورانه و منابعی که محققان متعارف تر توجهی به آنان نمی کنند برای پیشبرد نتیجه گیری بسیار تخیلی خود.
با ملاحظه و مطالعه دیدگاه های فلسفه نظری تاریخ توین بی و دیدگاه او در باب قانون مندی تاریخ، نگرش تاریخ توین بی را می توان در محورهای زیر خلاصه کرد:
تمدن؛ واحد مطالعه تاریخی
یکی از اصول کلان یا ارکان اصلی فلسفه نظری یا جوهری تاریخ توین بی، انتخاب تمدن به عنوان واحد مطالعه تاریخی است. موضوع یا عنوان مورد بررسی توین بی در فلسفه تاریخ، نه نوع بشر به طور عام، نه ملت و طبقه اجتماعی است. بلکه تمدن، تنها واحد قابل درک در مطالعه تاریخی برای کشف قوانین تاریخی حاکم بر جوامع می باشد (میرمحمدی، 1389: 147).بنا بر نظر وی، تمدن كلمهای لاتینینما و اختراع فرانسویهاست كه در تمام زبانهای جدید با مفهوم نوع یا نمود خاصی از فرهنگ به كار میرود (توین بی، 2536: 9؛ موسوی، 1387: 105). به اعتقاد وی تمدن عبارتست از: تلاش برای آفریدن جامعهای كه كل بشر بتوانند با همنوایی در كنار یكدیگر درون آن زندگی كنند(موسوی، 1378: 106؛ توین بی، 1376: 48). به عبارت دیگر، «وی تمدن را به معنای مرحله یا نوع خاصی از فرهنگ میداند كه در عصر معینی موجودیت یافته است. به بیانی بهتر، وی تمدن را مترادف حالتی از جامعه میداند كه در آن عده قلیلی از جمعیت، نهتنها در تولید مواد غذایی مشاركت ندارند، بلكه از هر نوع فعالیت اقتصادی دیگر مانند تجارت و صنعت نیز آزادند و جامعه بار این عده قلیل را به دوش میكشد تا آنان بتوانند استمرار حیات جامعه را در عرصه مادی و در سطح تمدن فراهم آورند» (موسوی، 1378 :106).
توین بی تمدن را تنها واحد قابل درک در مطالعه تاریخی می داند و از قانون حاکم بر تمدن ها، قانون حاکم بر کل تاریخ را استنباط و استخراج می کند(نوذری، 1379: 58). وی برخلاف اکثر مورخان که حوزه مطالعاتی آنها در تاریخ و فلسفه تاریخ ملت هاست، به تمدن می پردازد. زیرا وی بر این باور است که تمدن فرآیند و جریان مشخصی دارد و رویکرد حرکتی آن مبتنی بر یک نظم و قاعده معین است. از نظر توین بی تمدن ها دارای چرخه حیاتی ثابت نیستند، اما رویکرد و روند حرکتی آنها مشابهتی جدی با همدیگر دارد. لذا ترجیح توین بی در انتخاب واحد تمدن در جریان مطالعات فلسفی تاریخ تنها یک اتخاذ روش گرایانه نیست، بلکه مبتنی بر این است که روند حرکتی تمدن تحت قاعده است و بر اساس آن می توان قانون مندی تاریخ را تحلیل کرد (میرمحمدی، 1389: 147-148).
از نظر توینبی، «ملتها یا ادوار و قرون واحدهای منطقی و قابل فهم و درك در تحقیق و مطالعه تاریخ نیستند، بلكه جامعهها یا تمدنها، واحدهای مفهومتر و معقولتر برای مطالعه تاریخ هستند. از سویی، چون تمدن برای فهم اجزای آن یك كل به شمار میآید، مطالعه كل مناسبتر و مفهومتر است. برای مثال، اگر قرار باشد تاریخ كشور انگلستان را تحقیق كرد، ملاحظه میشود كه به خودی خود یك تاریخ پیوسته، مرتبط و مسلسل و مفهوم نیست و یك موجودیت مستقل ندارد و به نظر میرسد كه جزیی از یك كل است. وقتی به جستجوی این كل میرویم، درمییابیم كه آن كل علاوه بر جزء انگلیس، اجزای دیگری نیز دارد، مثل تاریخ فرانسه، هلند، آلمان و... و ملاحظه خواهیم كرد كه اجزای این كل در دورههای مختلف زمانی در معرض خطرهای واحد و محركات واحد قرار گرفتهاند، ولی هركدام یك نوع واكنش به آن نشان دادهاند. توینبی در فرضیه خود، این كل را جامعه یا تمدن مینامد كه در این جا تمدن غربی مسیحیت مراد است كه دارای حد و حدودی در زمان های گوناگون بوده است. با توجه بیشتر در مییابیم كه این كل خود جزیی از كل قدیمیتر بوده و آن تمدنی دیگر به نام تمدن یونان ـ روم و یا تمدن هلنیك است» (موسوی، 1378: 106؛ رک: پازارگادی، 2536: 30).
به همین روش اگر جوامع و تمدنهای موجود در جهان را بررسی كنیم، درمییابیم كه آنان نیز بخشی از كلهای دیگر و در نهایت همگی جزیی از تمدن بشر به گستردگی تمام جغرافیای كره خاكیاند (موسوی، 1378: 106).
روش مطالعه تاریخ تمدن ها
رویکرد و روشی که توین بی در عرصه مطالعات تاریخی برای کشف قوانین حاکم بر تمدن ها در پیش می گیرد، رویکرد تجربی و استقرایی است. رویکردی که توین بی پذیرفت این است که مسئله ای به نام تبیین وجود دارد و راه حل پاسخگویی به این نوع تبیین، استواری فرضیه های تأییدپذیری بر مبنای روش استقرایی و تجربی است، تا بتواند از آزمون تجربه تاریخی پیش گفته بیرون آورد. توین بی همواره روش خود را روشی اساساً استقرایی می شمرد و آن را رویکرد اساساً علمی در تحقیقات و مطالعات تاریخی خود قلمداد می کند تا به واسطه آن، قوانین حاکم بر مراحل تاریخی تمدن ها را به دست آورد (ادواردز، 1375: 315).چرایی و چگونگی سقوط تمدن ها
چگونگی و چرایی سقوط و انحطاط تمدن ها از نظر توین بی، در واقع همان عامل و الگوی چالش-پاسخ یا پیکار متقابل می باشد (میرمحمدی، 1389: 149). تفاوت اساسی میان مرحله رشد و مرحله انحطاط و فروپاشی تمدن ها تنها در یک نکته خلاصه می شود وآن عبارت است از اینکه در مرحله رشد، جامعه به یک سلسله از پیکارها پاسخ های موفقیت آمیزمی دهد. در حالی که در مرحله سقوط، انحطاط و فروپاشی، پاسخ جامعه به این پیکارها، توأم با ناکامی است. در مرحله رشد تمدن ها، هربار نوع پیکار و پاسخ ها متفاوت است، اما در مرحله فروپاشی تنها پاسخ ها متفاوت می شود، ولی پیکارها بدون پاسخ باقی می مانند. بنابراین با شکیت و ناکامی قدرت اقلیت خلاق و سرپیچی اکثریت جامعه از تبعیت اقلیت حاکم و نبودن وحدت اجتماعی، تمدن به مرحله سقوط و انحطاط نزدیک می شود. توین بی دوره سقوط تمدن ها را مشتمل بر سه مرحله فرعی می داند: دوره انحطاط، دوره فروپاشی، دوره تجزیه و متلاشی شدن. فاصله زمانی بین مرحله انحطاط و مرحله متلاشی شدن از نظر توین بی قرن ها و گاه هزاران سال طول می کشد(سوروکین، 1377: 142-143).دلیل زوال و سقوط تمدنها از نظر توین بی به شرح زیر است:
1. از بین رفتن قوه خلاقیت در اقلیت خلاق و تبدیل شدن به اقلیت حاكم؛
2. پاسخ و واكنش اكثریت جامعه به رویداد مزبور كه عقبنشینی و فقدان همكاری و اتحاد با اقلیت حاكم است؛
3. فقدان وحدت اجتماعی در مجموع پیكره اجتماع كه نتیجه دو رویداد بالاست(موسوی، 1378: 112).
بنابراین، ماهیت کلی انحطاط تمدن ها از نظر توین بی به پیکار متقابل اقلیت خلاق جامعه و اکثریت جامعه و به نوع پاسخگویی آنها به لحاظ موفقیت و ناکامی بستگی دارد(میرمحمدی، 1389: 149).
سرانجام فرآیند یک تمدن
آنچه توین بی از الگو و مدل چالش-پاسخ یا الگوی پیکار متقابل در زمینه سرانجام غایی و نهایی یک تمدن می گیرد، رسیدن و تأسیس یک دین جهانی است. توین بی در کتاب تمدن در بوته آزمایش به جای اینکه مذهب را پلی بین طلوع و افول تمدن ها بداند، توالی طلوع و افول تمدن ها را نشانه ای از رشد مذاهب می شمارد.از نظر توین بی بر اثر پیکار متقابل اقلیت خلاق جامعه با اکثریت فاقد خلاقیت جامعه، تمدن به مرحله انهدام می رسد، «اما توین بی اعتقاد دارد سرانجام این دگرگونی بنیادی در مرحله انهدام تمدن، به ظهور چهار گروه شخصیت و منجیان بشری منجر می شود: 1- کهنه پرست، 2- آینده نگر، 3- عزلت گزینی و منفعل، 4- منجیان مذهبی یا مبشران عالم لاهوتی» (میرمحمدی، 1389: 150).
اما سرانجام تمامی تاریخ بشر یا کل فرآیند یک تمدن به عدل الهی خلاق منتهی می شود. از نظر توین بی مسیحیت هدف نهایی تاریخ بشر و بالاترین حد خیر برای بشر روی کره زمین است. بنابراین، کل روند تاریخی چیزی جز رسیدن به عدل الهی نیست (سوروکین، 1377: 147-148).
منابع و مآخذ:
1- ادواردز، پل، مجموعه مقالات فلسفه تاریخ، تهران، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، 1375.
2- پازارگادی، بهاءالدین، فلسفه نوین تاریخ، بی جا، انتشارات نیلوفر، چاپ اول، 2536.
3- تاملین، فردریک، گزیده آثار توین بی، ترجمه محمدحسین آریا، تهران، انتشارات امیرکبیر، چاپ اول، 1385.
4- توین بی، آرنولد، برای قرن بیست و یكم (گفتگوی دو فرزانه: آرنولد توین بی و دایساكو ایكدا)، ترجمه ع. پاشایی و دیگران، تهران، ثالث، 1388.
5- توین بی، آرنولد، بررسی تاریخ تمدن، ترجمه محمدحسین آریا، تهران، انتشارات امیرکبیر، چاپ اول، 1376.
6- توین بی، آرنولد، ، تحقیقی در باب تاریخ، ترجمه: وحید مازندرانی، بی جا، انتشارات توس، چاپ دوم، 2536.
7- توین بی، آرنولد ، جنگ و تمدن (چكیدهای از پژوهشی در تاریخ)، به انتخاب آلبرت فولر، ترجمه خسرو رضایی، تهران، شركت انتشارات علمی و فرهنگی،1373.
8- سوروكین، الكساندر پینزیم، نظریههای جامعه شناسی و فلسفههای نوین تاریخ، ترجمه اسد الله مبشری، رشت، انتشارات حق شناس،1377.
9- مجتهدی، کریم، فلسفه تاریخ، تهران، انتشارات سروش، چاپ سوم، 1388.
10- موسوی، جمال، توین بی و نظریه پیدایش و سقوط تمدن ها، مجله سخن تاریخ، شماره دوم، 1387.
11- میرمحمدی، ضیاءالدین، نقد و بررسی نظریه توین بی در فلسفه تاریخ، مجله تاریخ در آینه پژوهش، شماره اول، سال هفتم، 1389.
12- نوذری، حسینعلی، فلسفه تاریخ، روش شناسی و تاریخ نگاری، تهران، انتشارات طرح نو، 1379.
13- www.persianhistory.blogfa.com