واژه‌ی لباس در قرآن

«لَبِس» به کسر با - از باب «تَعِبَ» - در جمله «لَبستُ الثّوب» به معناي پوشيدن جامه است، مصدر آن «لُبس» به ضم لام و «لِبس» به کسر لام است. فعل «لبس» به فتح «با» به معناي مشتبه است، چنان‌که در قرآن
شنبه، 30 ارديبهشت 1396
تخمین زمان مطالعه:
پدیدآورنده: علی اکبر مظاهری
موارد بیشتر برای شما
واژه‌ی لباس در قرآن
لباس

نويسنده: عباس کوثري

 
«لَبِس» به کسر با - از باب «تَعِبَ» - در جمله «لَبستُ الثّوب» به معناي پوشيدن جامه است، مصدر آن «لُبس» به ضم لام و «لِبس» به کسر لام است. فعل «لبس» به فتح «با» به معناي مشتبه است، چنان‌که در قرآن «وَلَلَبَسْنَا عَلَيْهِم مَا يَلْبِسُونَ» (1) در اين معنا به کار رفته است (2) و مصدر آن «لَبس» به فتح لام است. لباس به معناي پوشش و جامه است و جمع آن لُبُس به ضم لام و باست. به اعتقاد برخي معناي اصلي اين واژه ستر و پوشش است و از مصاديق آن لباس کعبه، لباس هودج و نيز هر يک از همسران که پوشش و حفاظت براي ديگري است مي‌باشد. لبس به معناي اشتباه و اشکال نيز از معناي ستر و پوشش گرفته شده است؛ زيرا واقعيت از فرد پوشانده شده است. (3)

کاربردهاي لباس در قرآن

1. جامه و پوشش بدن

قرآن کريم مي‌فرمايد: «يَابَنِي آدَمَ قَدْ أَنزَلْنَا عَلَيْكُمْ لِبَاساً يُوَارِي سَوْءَاتِكُمْ وَرِيشاً وَلِبَاسُ التَّقْوَى‏ ذلِكَ خَيْرٌ ذلِكَ مِنْ آيَاتِ اللّهِ لَعَلَّهُمْ يَذَّكَّرُونَ * يَابَنِي آدَمَ لاَيَفْتِنَنَّكُمُ الشَّيْطَانُ كَمَا أَخْرَجَ أَبَوَيْكُم مِنَ الْجَنَّةِ يَنزِعُ عَنْهُمَا لِبَاسَهُمَا لِيُرِيَهُمَا سَوْءَاتِهِمَا». (4) لباس در اين آيه به قرينه اينکه فرموده عورت‌هاي شما را مي‌پوشاند (يُوَارِي سَوْءَاتِكُمْ) به معناي پوشش و جامه است و «ريش» به معناي لباس زينت است؛ (5) بنابراين معناي آيه چنين است: اي فرزندان آدم لباسي براي شما فرستاديم که شرمگاه‌هاي شما را مي‌پوشاند و مايه زينت شماست... اي فرزندان آدم شيطان شما را نفريبد، آن‌گونه که پدر و مادر شما را از بهشت بيرون کرد و لباسشان را از تنشان بيرون ساخت تا عورتشان را به آنان نشان دهد.
جمله «يَنزِعُ عَنْهُمَا لِبَاسَهُمَا» بيانگر اين است که لباس در پوشش و جامه بهشتي نيز کاربرد دارد، چنان‌که خداوند متعال در آيه‌اي ديگر درباره بهشتيان مي‌فرمايد: «وَلِبَاسُهُمْ فِيهَا حَرِيرٌ». (6)

2. استعاره از همسر

قرآن کريم مي‌فرمايد: «أُحِلَّ لَكُمْ لَيْلَةَ الصِّيَامِ الرَّفَثُ إِلَى‏ نِسَائِكُمْ هُنَّ لِبَاسٌ لَّكُمْ وَأَنْتُمْ لِبَاسٌ لَهُنَّ». (7) محمول و خبر قرار گرفتن براي «هُنَّ» و «أَنْتُمْ» دلالت مي‌کند که زن و شوهر هر يک براي ديگري لباس‌اند. همان‌گونه که لباس عيب‌هاي فرد را مي‌پوشاند، همسران نيز يکديگر را از فسق و فجور و گسترش آن در اجتماع بازمي‌دارند. (8) ابن عاشور مي‌نويسد: لباس استعاره از همسر است؛ بدين جهت که بين زن و شوهر [همانند لباس و بدن] اتصال و قرابت است. (9)
برخي نوشته‌اند: در اين تشبيه لطيف (تشبيه همسر به لباس) نکات تربيتي دقيقي است که برخي از آنها بدين شرح است:
1. لباس مانع از آسيب است. ازدواج هرچند اطفاي غريزه را به همراه دارد، صبغه ملکوتي آن صيانت از گناه و حراست از نگاه آلوده است. آنچه از حضرت رسول اکرم (صلي الله عليه و آله و سلم) رسيد که «من تزوّج فقد احرز نصف دينه» ناظر به همين نکته فاخر است.
2. لباس عيوب انسان را مي‌پوشاند و آبرو را حفظ مي‌کند. زن و شوهر نيز بايد عيوب هم را بپوشانند و آبروي اجتماعي يکديگر را حفظ کنند.
3. لباس انسان را از گرما و سرما و... حفظ مي‌کند. زوجين نيز بايد در حوادث تلخ و شيرين و گرم و سرد زندگي موجبات دلگرمي هم را فراهم کنند.
4. ميان لباس و کسي که آن را پوشانده، رابطه‌اي تنگاتنگ و صميمي است که بيگانه ميان آن دو راه ندارد. رابطه زوجين نيز بايد چنين باشد تا بيگانه‌اي به درون زندگي آنان راه نيابد که به اسرارشان پي برده، احياناً فتنه‌گري کند.
5. لباس مايه آرامش انسان است. زن و شوهر نيز موجب آرامش يکديگرند. قرآن کريم مي‌فرمايد: «وَمِنْ آيَاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَكُم مِنْ أَنفُسِكُمْ أَزْوَاجاً لِّتَسْكُنُوا إِلَيْهَا»: (10) از نشانه‌هاي خداوند اين است که براي شما از خودتان همسراني آفريد تا بدان‌ها آرامش يابيد.
6. لباس آرايه انسان است و به وي زينت مي‌بخشد. زن و شوهر نيز بايد زينت يکديگر باشند. (11)

3. استعاره از آرامش

خداوند متعال درباره شب مي‌فرمايد: «وَجَعَلْنَا الَّيْلَ لِبَاساً». (12) مي‌توان گفت علت تعبير از شب به لباس اين است که شب موجب آرامش و استراحت است، به قرينه آيات ديگر که فرموده است: «جَعَلَ لَكُمُ اللَّيْلَ لِتَسْكُنُوا فِيهِ وَالنَّهَارَ مُبْصِراً»، (13) «مَنْ إِلهٌ غَيْرُ اللَّهِ يَأْتِيكُم بِلَيْلٍ تَسْكُنُونَ فِيهِ» (14) و «أَلَمْ يَرَوْا أَنَّا جَعَلْنَا اللَّيْلَ لِيَسْكُنُوا فِيهِ وَالنَّهَارَ مُبْصِراً»: (15) آيا نديدند که ما شب را براي آرامش آنان قرار داديم و روز را روشني بخش؟

4. استعاره از روح تقوا

خداوند متعال مي‌فرمايد: «يَابَنِي آدَمَ قَدْ أَنزَلْنَا عَلَيْكُمْ لِبَاساً يُوَارِي سَوْءَاتِكُمْ وَرِيشاً وَلِبَاسُ التَّقْوَى‏ ذلِكَ خَيْرٌ». (16) به قرينه اضافه‌ي لباس به تقوا مي‌توان گفت مقصود از «لِبَاسُ التَّقْوَى‏» همان تقوا و پرهيزکاري است که از ظهور و بروز رذايل معنويِ شرک و گناه ممانعت مي‌کند، چنان‌که جامه ظاهري مانع از آشکار شدن عورت مي‌شود. (17)
راغب اصفهاني مي‌نويسد: در اين آيه تقوا به لباس تشبيه شده است. (18) گفتني است براي «لِبَاسُ التَّقْوَى‏» تفاسير ديگري همانند «عمل صالح»، «ايمان»، «حيا»، «لباس جنگ مانند زره» ذکر شده است (19) که با سياق مناسبت ندارد؛ (20) علاوه بر اينکه اين موارد را مي‌توان از باب بيان مصداق براي معناي کلي تقوا قرار داد. (21)

5. استعاره از گرسنگي و ترس

قرآن کريم مي‌فرمايد: «وَضَرَبَ اللَّهُ مَثَلاً قَرْيَةً كَانَتْ آمِنَةً مُّطْمَئِنَّةً يَأْتِيهَا رِزْقُهَا رَغَداً مِن كُلِّ مَكَانٍ فَكَفَرَتْ بِأَنْعُمِ اللَّهِ فَأَذَاقَهَا اللَّهُ لِبَاسَ الْجُوعِ وَالْخَوْفِ بِمَا كَانُوا يَصْنَعُونَ». (22) لباس استعاره از احاطه گرسنگي و ترس بر اهل قريه است و جهت تشبيه اين است که لباس کاملاً بدن را فرا مي‌گيرد. (23)

پي‌نوشت‌ها:

1. انعام: 9.
2. احمد فيومي؛ المصباح المنير؛ ج 1 و 2، ص 548. نيز ر.ک: ابن منظور؛ لسان العرب؛ ج 12، ص 223.
3. محمدحسن مصطفوي؛ التحقيق؛ ج 10، ص 160.
4. اعراف: 26-27.
5. محمود زمخشري؛ الکشاف؛ ج 2، ص 97. سيدمحمدحسين طباطبايي؛ الميزان؛ ج 8، ص 68.
6. فاطر: 33.
7. بقره: 187.
8. سيدمحمدحسين طباطبايي؛ الميزان؛ ج 2، ص 144.
9. ابن عاشور؛ التحرير و التنوير؛ ج 2، ص 179.
10. روم: 21.
11. عبدالله جوادي آملي؛ تسنيم؛ ص 460.
12. نبأ: 10.
13. يونس: 67. غافر: 61.
14. قصص: 72.
15. نمل: 86.
16. اعراف: 26.
17. ر.ک: سيدمحمدحسين طباطبايي؛ الميزان؛ ج 8، ص 70.
18. حسين راغب اصفهاني؛ مفردات الفاظ القرآن؛ ص 735.
19. محمد بن حسن طوسي؛ التبيان؛ ج 4، ص 379.
20. سيدمحمدحسين طباطبايي؛ الميزان؛ ج 8، ص 70.
21. ر.ک: ناصر مکارم شيرازي؛ تفسير نمونه؛ ج 6، ص 132.
22. نحل: 112.
23. محمود زمخشري؛ الکشاف؛ ج 2، ص 638-639. سيد محمدحسين طباطبايي؛ الميزان؛ ج 12، ص 363.

منبع مقاله :
منبع‌مقاله: کوثري، عباس؛ (1394)، فرهنگنامه تحليلي وجوه و نظائر در قرآن (جلد دوم)، قم: دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم، معاونت پژوهشي، پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامي، چاپ اول.
 


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.