فلسفه دعا چیست؟

یکى از امور مهم در برقرارى رابطه انسان با خدا و از جمله ضروریات اسلام، دعا مى‌باشد. در قرآن شریف، آیات متعدد و در روایات اولیاى اسلام، احادیث فراوانى رسیده است که مسلمانان را به دعا ترغیب نموده و به استجابت آن وعده داده است. دعا در لغت به معنى خواندن و حاجت خواستن و در اصطلاح روى آوردن به خداوند و درخواست از او با حالت خضوع است، دعا پدیده‌اى فطرى و از اساسى‌ترین نیازهاى روحى و روانى انسان است که در تمام کاوش‌هاى روانشناختی، ضرورت وجود آن
دوشنبه، 26 اسفند 1387
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
فلسفه دعا چیست؟
استجابت؛ آمیزه دعا و عمل
استجابت؛ آمیزه دعا و عمل
 
نویسنده:محمدمهدى فجری
یکى از امور مهم در برقرارى رابطه انسان با خدا و از جمله ضروریات اسلام، دعا مى‌باشد. در قرآن شریف، آیات متعدد و در روایات اولیاى اسلام، احادیث فراوانى رسیده است که مسلمانان را به دعا ترغیب نموده و به استجابت آن وعده داده است. دعا در لغت به معنى خواندن و حاجت خواستن و در اصطلاح روى آوردن به خداوند و درخواست از او با حالت خضوع است، دعا پدیده‌اى فطرى و از اساسى‌ترین نیازهاى روحى و روانى انسان است که در تمام کاوش‌هاى روانشناختی، ضرورت وجود آن تایید شده است. به دلیل همین رابطه دعا با فطرت است که آن را مایه آرامش و تسکین دردهاى روحى انسان و کاهش شدیت اضطراب دانسته‌اند.
در قرآن مجید، از دعا به عنوان راه خودسازی، خداشناسى و رابطه میان انسان و خداوند یاد شده است. اهمیت این موضوع تا بدان جا است که خداوند به پیامبرش مى‌فرمایند: قل ما یعبوا بکم ربى لولا دعاوکم(1) (بگو: اگر دعای شما نبود، خدا چه توجه و اعتنایی داشت؟)
و در جایى دیگر مى‌فرمایند: وقال ربکم ادعونى استجب لکم ان الذین یستکبرون عن عبادتى سید خلون جهنم داخیرن(2) (پروردگار شما گفته است: “مرا بخوانید تا (دعای) شما را بپذیرم. کسانى که از عبادت من تکبر مى‌ورزند، به زودى با ذلت وارد دوزخ مى‌شوند.)
آنچه مى‌توان از این دو آیه استفاده کرد آن است که:
الف. دعا کردن محبوب الهى و خواست حضرتش مى‌باشد.
ب. بعد از دعا، وعده اجابت داده شده است (البته با رعایت شرایط آن نه مطلق)
ج. دعا خود یک نوع عبادت است، چنانکه پیامبر خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: الدعاء هو العباده(3)(دعا عبادت است.)
فلسفه دعا و نیایش
دعا درخواست فراهم شدن اسباب و عواملى است که از دائره قدرت انسان بیرون باشد، آن هم از کسى که قدرتش بى‌پایان و هر امرى براى او آسان است. بر این اساس آنها که حقیقت دعا و اثرات تربیتى و روانى آن را نشناخته‌اند، ایرادهاى گوناگونى به مسئله دعا گرفته‌اند از جمله این که گاه دعا را عامل تخدیر دانسته‌اند؛ چرا که مردم را به جاى فعالیت و کوشش و استفاده از وسائل پیشرفت و پیروزى به سراغ دعا مى‌فرستد و به آنها تعلیم مى‌دهد به جاى هر تلاشی، دعا کنید!
و گاه آن را دخالت در کار خدا مى‌دانند! چرا که خداوند هرچه مصلحت بداند، انجام مى‌دهد، او به ما محبت داشته و مصالح ما را بهتر مى‌داند.
و زمانى دعا را منافات با مقام رضا و تسلیم در برابر اراده خداوند مى‌دانند؛ در حالى که چنین ایرادهایی، نشانه غفلت آنان از آثار روانی، اجتماعی، تربیتى و معنوى دعا و نیایش است، زیرا اولا انسان براى تقویت اراده و برطرف کردن ناراحتى‌ها به تکیه گاهى احتیاج دارد، که دعا بهترین تکیه‌گاه و روشن کننده چراغ امید و آرامش دهنده انسان است و ثانیا یکى از شرایط مهم استجابت دعا، توام گشتن آن با عمل و تلاش و کوشش است، چنان که در کلمات قصار امیر مومنان(علیه السلام) مى‌خوانیم:
الداعى بلا عمل کالرامى بلاوتر(4)
(دعا کننده بدون عمل و تلاش، همانند تیر انداز بدون “زه” است.(با توجه به اینکه زه عامل حرکت و وسیله راندن تیر به سوى هدف است، نقش “عمل” در تاثیر دعا روشن مى‌گردد.)
الکسیس کارل در کتاب نیایش مى‌گوید: “فقدان نیایش در میان ملتی، برابر با سقوط آن ملت است. اجتماعى که احتیاج به نیایش را در خود کشته است، معمولا از فساد و زوال مصون نخواهد بود”. و نیز مى‌گوید: “نیایش در همین حال که آرامش را پدید آورده است در فعالیتهاى مغزى انسان یک نوع شگفتى و انبساط باطنی، و گاهى روح قهرمانى و دلاورى را تحریک مى‌کند”.
اهمیت دعا از دیدگاه اسلام
نیایش و دعا جزء سیره و روش و مورد سفارش ائمه اطهار(علیهم السلام) و انبیاء الهى بوده است. از جمله آن نیایشها “مناجات شعبانیه” است که در روایتى نقل است که امیرالمومنین و امامان از اولاد او این دعا را مى‌خوانده‌اند. دعاى کمیل، ابوحمزه ثمالی، مناجات پانزده‌گانه امام زین‌العابدین(علیه السلام) و بسیارى از دعاها و نیایش‌هاى ناب که اکثرا در مفاتیح الجنان آمده است، حکایت از آن دارد که در متن اسلام به عبادت، (به آنچه که واقعا روح نیایش و پرستش است)، یعنى رابطه انسان با خدا توجه زیادى شده است. آنچه از روایات معصومین (علیهم السلام) استفاده مى‌شود این است که هر فردی- چه آن کس که در عافیت زندگى مى‌کند و چه آن کس که گرفتار است- به دعا نیاز دارد، با این تفاوت که دعاى دومى براى برطرف کردن بلا و گرفتارى است و دعاى اولى براى افزایش عافیت و جلوگیرى و پیشگیرى از نزول بلا است؛ چنان که حضرت علی(علیه السلام) مى‌فرمایند: “ما من احد ابتلى و ان عظمت بلواه باحق بالدعاء من المعافى الذى لا یامن من البلاء”(5)
(مبادا کسى که فعلا بلایى به او روى نیاورده و در عافیت زندگى مى‌کند چون در آینده از مشکلات در امان نیست گمان کند که انسان گرفتار بیش از او به دعا نیازمند است.) خداوند متعال نیز کسانى را فقط در گرفتارى و محنت به درگاه او روى آورده و دعا مى‌کنند مورد نکوهش قرار داده و مى‌فرماید: “واذا مس الانسان الضر دعانا لجنبه او قاعدا او قائما فلما کشفنا عنه ضره مرکان لم یدعنا الى ضر مسه کذلک زین للمسرفین ما کانوا یعملون”.(6)
(هنگامى که به انسان زیان (وناراحتی) برسد، ما را (در هرحال) در حالى که به پهلو خوابیده، یا نشسته یا ایستاده است، مى‌خواند؛ اما هنگامى که ناراحتى را از او برطرف ساختیم، چنان مى‌رود که گویى هرگز ما را براى حل مشکلى که به او رسیده بود، نخوانده است. این گونه براى اسراف کاران، اعمالشان زینت داده شده است(که زشتى این عمل را درک نمى‌کنند.)
آثار دعا
چنان که گذشت دعا نه تنها در دین اسلام بلکه در تمام ادیان الهى مورد توجه بوده است و ائمه معصومین(علیهم السلام) نیز تاکید فراوانى بر دعا و نیایش در برابر ذات اقدس الهى داشته‌اند. امام صادق(علیه اسلام) مى‌فرمایند:‌(زیاد دعا کنید، زیرا دعا کلید بخشش خداوند و وسیله رسیدن به هر حاجت است، نعمتها و رحمت هایى نزد خداوند است که جز با دعا کردن نمى‌توان به آن رسید و بدان! هر در را که بکوبى عاقبت گشوده خواهد شد.(7)
اگرچه دعا گاهى براى جلب منفعت و سود مادى و زمانى به منظور دفع ضرر و زیان و گاهى در قالب نفرین دشمنان اسلام و برخى به شکل پوزش و عذرخواهى از قصور و تقصیرها و برخى نیز براى جلب بهره‌هاى معنوى و کرامات اخروى است، ولى آنچه مسلم است، دعا آثار خیر و برکات دنیوى و اخروى فراوانى دارد که به ذکر چند نمونه اکتفا مى‌شود؛
1.دفع بلا
رسول خدا(صلى الله علیه و آله) مى‌فرمایند: الدعاء سلاح المومن(8)
بر اساس این فرمایش، آنان که از دعا به عنوان بهترین عبادت محرومند، پایگاه و پناهگاه محکمى در برابر مشکلات زندگى نداشته و چونان آدم بى‌اسلحه و سپرى هستند که در میدان نبرد زندگى درمانده شده‌اند.
امیرالمومنین(علیه‌السلام) نیز فرمودند: ادفعوا امواج البلاء بالدعاء(9) (امواج بلا را با دعا برطرف کنید.)
2.جلب منفعت
امام صادق(علیه السلام) مى‌فرمایند: ان عندالله عزوجل منزله لا تنال الا بمساله و لو ان عبدا سدفاه و لم یسئل لم یعط شیئا فاسئل تعط انه لیس من باب یقرع الا یوشک ان یفتح لصاحبه. (10)
(نزد خدا مقامى است که جز با دعا و تقاضا نمى‌توان به آن رسید واگر بنده‌اى دهان خود را از دعا فرو بندد وچیزى تقاضا نکند، چیزى به او داده نخواهد شد. پس از خدا بخواه تا به تو عطا شود، چرا که هر درى را بکوبید واصرار کنید، سرانجام گشوده خواهد شد.)
3.برآورده شدن خواسته‌ها
به دلیل تاثیر شگرف دعا در برآوردن خواسته‌ها، امام علی(علیه السلام) در وصایایشان، از فرزندشان امام حسن(علیه السلام) مى‌خواهند که:
“پس حاجت خود را با او بگوى و آنچه در دل دارى نزد او بازگوی، غم و اندوه خود را در پیشگاه او مطرح کن تا غمهاى تو را برطرف کند ودر مشکلات تو را یارى رساند؛ و از گنجینه رحمت او چیزهایى را درخواست کن که جز او، کسى نمى‌تواند عطا کند مانند عمر بیشتر، تندرستى بدن و گشایش در روزی”.(11)
4.برگرداندن قضاى الهی
رد قضاى الهى از رایج‌ترین تاثیر دعا است که در روایات بسیارى به آن اشاره شده است. از معصوم وارد است که در این باره مى‌فرمایند: الدعاء یرد القضاء المبرم فاتخذوه عده. (12) (دعا قضاى حتمى را باز مى‌گرداند، پس آن را ساز و برگ خود گیرید.)
و نیز فرمودند:‌(دعا مانع تاثیر قضا مى‌شود، بر خلاف فرار و گریختن که نمى‌تواند جلو قضا را بگیرد.) سپس به ماجراى یونس (علیه السلام) و قوم او در قرآن اشاره و استناد مى‌فرمایند.
امام موسى بن جعفر (علیه السلام) مى‌فرمایند: علیکم بالدعاء فان الدعاء و الطلب الى الله تعالى یرد البلاء و قدقدر(13) (دعا کنید؛ چون دعا و طلب کردن از خداوند تعالی، بلا را دفع مى‌کند، حتى اگر مقدر شده و بدان حکم گردیده و به جز اجرایش چیزى نمانده بود. )
5.بخشایش گناهان
یکى دیگر از آثار دعا، عفو گناهان است.
امیرالمومنین(علیه السلام) مى‌فرمایند: لا یخطى المخلص فى الدعاء احدى ثلاث ذنب یغفر او خیر یعجل او شر یوجل. (14)
( آن کس که در دعا مخلص باشد، از دستیابى به یکى از سه چیز محروم نخواهد شد، یا گناه او بخشوده مى‌شود و یا در دادن خیر به او تعجیل مى‌شود و یا شرى از او به تاخیر مى‌افتد.)
اگرچه آثار دعا در زندگى فردى واجتماعى بسیار و از حد این نوشتار خارج است. اما ذکر این نکته ضرورى است که استجابت دعا شرایط خاصى را مى‌طلبد که آماده‌سازى آن شرایط بر عهده دعا کننده است.
شرایط استجابت دعا
آنچه از کتاب وحی، قرآن کریم، و روایات ائمه اطهار(علیهم السلام) رسیده است ترغیب و تاکید بر دعا و وعده استجابت آن است؛ ولى ذکر این نکته ضرورى است که استجابت دعا نیازمند شرایط و مقدماتى است که توبه، پاکى قلب و روح، حضور قلب در هنگام دعا، عمل به پیمانهاى الهی، ایمان وعمل صالح، امانت و درستکارى از جمله این شرایط است که به برخى دیگر از این شرایط اشاره مى‌شود؛
1.اطاعت
نخستین شرط دعا شناخت و معرفت کسى است که انسان او را مى‌خواند. چه آن که شناخت واقعى از او باعث ارتباط عمیق بین خالق و مخلوق شده و اطاعت حضرتش را به دنبال خواهد داشت چنان که قرآن با تاکید بر این ارتباط مى‌فرماید:
فاذکرونى اذکرکم(15) (پس به یاد من باشید، تا به یاد شما باشم.) و در مقابل مى‌فرماید: ولا تکونوا کالذین نسوا الله فانسیهم انفسهم. (16)
(و همچنین از کسانى نباشید که خدا را فراموش کردند وخدا نیز آنها را به “خود فراموشی” گرفتار کرد.)
مسلما این ذکر و یادآورى مربوط به ذکر زبانى نیست، بلکه ذکرى مورد قبول است که با ایمان و عمل صالح باشد، چنان که خداوند متعال در سوره بقره شرط اجابت را، ایمان بندگان معرفى کرده و مى‌فرماید: و اذا سئلک عبادى عنى فانى قریب اجیب دعوه الداع اذا دعان فلیستجیبوا و لیومنوا بى‌ لعلهم یرشدون (17)
(و هنگامى که بندگان من، از تو درباره من سئوال کنند (بگو: من نزدیکم؛ دعاى دعا کننده را به هنگامى که مرا مى‌خواند، پاسخ مى‌گویم. پس باید دعوت مرا بپذیرند و به من ایمان آورند تا راه یابند.)
فاستجاب لهم ربهم انى لا اضیع عمل عامل منکم.(18)
(خداوند درخواست آنها را پذیرفت (و فرمود:) من عمل هیچ عمل کننده‌اى از شما را، زن باشد یا مردم، ضایع نخواهم کرد.)
2.اخلاص
اخلاص بدین معنا است که انسان همه تاثیرها را منحصرا از آن خداوند بداند و براى هیچ یک از عوامل طبیعى و غیر طبیعی، تاثیری-مگر به وساطت و طبق خواست خداوند قائل نباشد، چنان که قرآن کریم مى‌فرماید:‌فادعوا الله مخلصین له الدین(19) (تنها خدا را بخوانید و دین خود را براى او خالص کنید.)
بنابراین اگر کسى با رعایت تمام شئون دعا، خداوند را بخواند، اما در درون جانش اجابت خواسته‌اش را در دست غیر خداوند بداند، دچار شرک شده و قطعا دعایش مستجاب نخواهد شد. امیرالمومنین(علیه السلام) مى‌فرمایند: (خداوند بندگانى را که براى رفع حاجت خود به دیگران دل بسته‌اند به شدت نکوهش مى‌کند و به رغم خواسته همه جهانیان امید آنان را به یاس تبدیل خواهد کرد).(20)
3.غذاى پاک
پاک بودن اموال از هرگونه غصب، رشوه، کم فروشی، ظلم و ستم و... از شرایط مهم استجابت دعا است. چه آن که عدم پرداخت خمس و زکات واجب، اموال انسان را با حق دیگران مخلوط کرده و اگر زندگى و بالطبع غذاى انسان آلوده به حرام شود، مانع مهم براى استجابت دعا خواهد بود؛ چنان که رسول خدا (صلى‌الله علیه و آله وسلم) مى‌فرماید: من احب ان‌ یستجاب دعائه فلیطلب مطعمه و مکسبه.(21)
(کسى که دوست دارد دعایش مستجاب شود، باید غذا و کسب خود را پاک کند.)
و نیز آن حضرت به کسى که عرض کرد: دوست دارم دعایم مستجاب شود، فرمودند: طهر مالکلک ولا تدخل بطنک الحرام.(22)
(از خوردنى‌هاى حلال و طاهر استفاده کن و مال حرام رادر شکم خود راه نده.)
4.ترک گناه
شرط دیگرى که در استجابت دعا و درخواست از خداى متعال لازم مى‌باشد، ترک گناه و معصیت مى‌باشد؛ چه آن که گناه در واقع مخالفت با پروردگار است. بدین جهت است که امیرالمومنین (علیه‌السلام) در دعاى کمیل مى‌فرمایند: اللهم اغفر لى الذنوب التى تحبس الدعاء و در جایى دیگر مى‌فرمایند: یا سیدى ! فاسئلک بعزتک ان لا یحجب عنک دعایى سوء عملى و فعالى (اى آقا و مولاى من به عزتت قسم از تو مى خواهم که بدى کردار و رفتار من موجب پوشیده شدن دعاى من از تو نشود.)
5.استفاده از موقعیت‌هاى خاص
براساس تعالیم ائمه معصومین (علیهم‌السلام) برخى مکانها (مثل مسجد، خانه کعبه، حرم امام حسین (علیه‌السلام) و ... و برخى زمانها (مثل شب و روز جمعه، شب قدر، روز عرفه، هنگام اذان صبح و ظهر و ...) و نیز دعا به صورت دسته جمعى و دعا براى دیگر مومنان در استجابت دعا بسیار موثر است.
اسرار محرومیت یا تاخیر اجابت
در روایات رسیده از ائمه اطهار (علیهم‌السلام) موانع متعددى براى عدم استجابت دعا و یا تاخیر در آن ذکر گردیده است که برخى از آن عبارتست از:
1.گناه
آنچه از سخنان معصومین (علیهم‌السلام) استفاده مى‌شود، گناه و معصیت الهى مهمترین دلیل بر عدم استجابت دعا است و سوء نیت، نفاق، تاخیر نماز از اول وقت، بدزبانی، غذاى حرام، ترک صدقه و انفاق در راه خدا(23) برخى از آن معاصى و موانع است چنان که حضرت على (علیه‌السلام) مى‌فرمایند: المعصیه تمنع الاجابه(24) (گناه و معصیت مانع اجابت دعا است.)
2.عدم مصلحت
موارد متعددى است که شخص بر اجابت خواسته‌اش پافشارى مى‌کند ولى نمى‌داند اجابت آن خواسته به مصلحت (فعلى یا دائمی) او با دیگران نمى‌باشد. در چنین مواردى آن دعا اجابت نمى‌شود و یا به طبق مصلحت به تاخیر مى‌افتد. قرآن کریم در این زمینه مى‌فرماید: عسى آن تکرهوا شیئا و هو خیرلکم و عسى آن تحبوا شیئا و هو شرلکم(25) (چه بسا چیزى را خوش نداشته باشید، حال آن که خیر شما در آن است؛ و یا چیزى را دوست داشته باشید، حال آن که شر شما در آن است.)
مولى‌الموحدین‌حضرت‌على (علیه‌السلام) به فرزندشان امام حسن(علیه السلام) مى‌فرمایند:
“بسا ممکن است (خداوند) اجابت دعا را به تاخیر اندازد تا پاداش قوى‌ترى بهره درخواست کننده شود، و عطاى شخص امیدوار کامل تر شود، و بسا ممکن است درخواستى داشته باشى که به توندهند و به جاى آن خیرى در دنیا ویا آخرت به تو ببخشند یا آن را با چیزى که برایت بهتر است، جابجا کنند، بسا به دنبال چیزى باشى که اگر به تو داده شود، نابودى دینت در آن باشد.”(26)
و نیز فرمودند: رب امر حرص الانسان علیه فلما ادرکه ود ان لم یکن ادرکه
“چه بسا انسان نسبت به چیزى حریص است و آن را مى‌طلبد و چون به آن دسترسى پیدا کرد، دوست مى‌دارد اى کاش! اصلا به آن نرسیده بود”.
3.خلاف سنن الهی
برخى افراد از روى ناآگاهى خواسته‌هایى از خداوند درخواست مى‌کنند که خلاف نظام عالم و سنن الهى است و چنانچه ائمه معصومین (علیهم‌السلام) افراد را از این دعاها منع مى‌کرده‌اند. امام صادق (علیه‌السلام) مى‌فرمایند: دعا کننده نگوید اللهم لاتحوجنى الى احد من خلقک ... (بارالها! مرا محتاج به هیچ یک از مخلوقین خود منما، زیرا انسانى نیست مگر آن که محتاج به مردم است.
بلکه بگوید: خداوند! مرا به اشرار خلقت محتاج منما).(27)
حضرت على‌ (علیه‌السلام) نیز مى‌فرمایند: لایقولن احدکم اللهم انى اعوذ من الفتنه(28) (احدى از شما نگوید: خدایا! از امتحان و آزمایش به تو پناه مى‌برم.) زیرا آزمایش و امتحان مردم قطعى است و حتما همه افراد در زندگى باید مورد آزمایش قرار گیرند.
امام صادق (علیه‌السلام) مى‌فرمایند: بجاى جمله فوق این گونه دعا کنید: خدایا! از آن امتحانى که موجب لغزش مى‌شود و باعث گمراهى و کجروى انسان مى‌گردد به تو پناه مى‌برم.(29)
روایت دیگرى است که مردى در حضور حضرت علی(علیه السلام) درباره دوست خود دعا کرد و گفت: خداوند هیچ ناملایم و مکروهى براى اوپیش نیاورد و درباره او روا ندارد.
علی(علیه السلام) که این دعا را شنید به او فرمودند: “شما براى دوستت دعا به مرگش کردى یعنى مى‌گویى خدایا! دوست مرا از دنیا ببر و به حیات او خاتمه بده، زیرا انسان زنده و کسى که در دنیا زندگى مى‌کند لابد و ناچار باید به ناملایمات و مکروهاتى دچار شود.(30)
3.عدم رعایت آداب دعا
ائمه معصومین (علیهم‌السلام) آدابى را براى دعا و درخواست از ذات اقدس الهى به ما تعلیم نموده‌اند که عدم توجه به این آداب، مانع از استجابت دعا و یا موجب به تاخیر افتادن آن مى‌شود.
آداب دعا:
1.گفتن بسم‌الله الرحمن الرحیم در ابتداى دعا
2.تمجید خداوند
امام صاق (علیه‌السلام) در جواب راوى که پرسید: چگونه خداوند را تمجید کنم؛ مى‌گویى اى کسى که از رگ کردن به من نزدیک‌ترى ... اى کسى که مانند ندارد.
3.صلوات فرستادن بر محمد (صلى الله علیه و آله وسلم) و خاندانش
4.اعتراف به گناه
5.دعا کردن براى دیگران
6.دعا به صورت گروهی
7.خوشبینى به اجابت دعا
8.انتخاب زمان مناسب
9.اصرار و پافشارى بر دعا
خلاصه آن که:
1.ارزش معنوى دعا از سایر عبادات بیشتر است وشاید این برترى از این جهت باشد که عبادت حاکى از خضوع و تذلل عابد در مقابل معبود است؛ ولى دعا علاوه بر خضوع و تذلل، از فقر و نیازمندى دعا کننده در پیشگاه الهى حکایت دارد.
2.اگر چه خداوند متعال وعده اجابت دعا نموده است، اما ذکر این مهم ضرورى است که یکى از شرایط استجابت دعا، توام گشتن آن با عمل و تلاش و کوشش است؛ چنان که در کلمات قصار امیرالمومنین (علیه‌السلام) مى‌خوانیم الداعى بلاعمل کالرامى بلاوتر(31) (دعا کننده بدون عمل و تلاش، مانند تیرانداز بدون “زه” است.)
3.روان‌پزشکان‌، دعا و نماز و داشتن یک ایمان محکم به دین را برطرف کننده بسیارى از نگرانیها و تشویق و هیجان وترس که موجب نیم بیشترى از ناراحتى‌ها است - مى‌دانند.
4. چنانکه گفته شد دعاهایى مستجاب است که با آداب خاص همراه باشد، از این رو خواندن دعاهاى وارده از ائمه معصومین (علیهم‌السلام) که با آداب و شرایط خاص همراه مى‌‌باشد، بسیار موثر است.

پى‌نوشت‌ها:
1.فرقان/77
2.غافر/ 60
3.مجمع البیان، ج8، ص528
4.نهج البلاغه، حکمت337
5.من لا یحضره الفقیه، ج4، ص399
6.یونس/12
7.اصول کافی، ج2، ص268
8.اصول کافی، ج4، ص 213
9.نهج البلاغه کلمات قصار146
10.کافی، ج2، ص338
11. نهج البلاغه، نامه31
12.خصال، ج2، ص620
13.کنزالعمال، ج2، ص612
14.شرح نهج‌البلاغه، ابن ابى الحدید، ج2، ص267
15.بقره/152
16.حشر/19
17.بقره/186
18.آل عمران/ 196
19.غافر/14
20.بحار، ج .94 ص95
21.سفینه‌البحار، ج 1، ص 448
22.وسائل ج 4، ابواب دعا؛ باب 67
23.اصول کافى ابواب دعا
24.غررالحکم ص 32
25.بقره / 216
26.نهج‌البلاغه، نامه 31
27.سفینه‌البحار، ج 1، ص 447
28.نهج‌البلاغه قصار 90
29. سفینه‌البحار، ج 1، ص 447
30. شرح ابن ابى‌ الحدید، ج 20، ص 289
31. نهج‌البلاغه حکمت 337


منبع: www.bfnews.ir الف




نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط