زکریای رازی
ابوبكر محمد پسر زكرياي رازي فيلسوف و عالم طبيعي و شيمي دان و پزشك بزرگ ايران عالم اسلامي و ملقب به جالينوس المسلمين از مفاخر مشاهير جهان و يكي از نوابغ روزگار قديم است. تولد او در اوايل شعبان سال 251 هجري در ري اتفاق افتاد و در همين شهر به تحصيلات خود در فلسفه و رياضيات و نجوم و ادبيات مبادرت كرد و بعيد نيست كه توجه او به تحصيل علم كيميا نيز در ايام جواني جلب شده باشد.
توجه و اشتغال وي به علم طب بعد از سنين جواني و بنابر قول ابوريحان بيروني پس از مطالعات و تجارب آن استاد در كيميا جلب و عملي شده و نتيجه عارضه پي بوده كه در چشم وي از تجارب كيميا وي پديد آمده بود نوشته اند:
رازي در سي سالگي به بغداد رفت و چون بر بيمارستان مقتدر گذر كرد به طب دلبستگي يافت و به تحصيل اين علم پرداخت و چون در آن چيره دست شد، به ري بازگشت و به خدمت منصوربن اسحاق حاكم ري در آمد و سرپرست بيمارستان ري شد. بعدها به بغداد رفت و رياست بيمارستان مقتدر را بر عهده گرفت و شهرت وي در بغداد به جايي رسيد كه سابقه نداشت.
محل و تاريخ وفات محمد رازي به درستي مشخص نيست، بيروني وفات او را در ماه شعبان سال 313 هجري نوشته و تعداد تأليف هاي وي را بيش از پنجاه و شش كتاب و رساله دانسته است.
از مهمترين آثار او يكي «الحاوي» است كه به نظر از «قانون» ابن سينا مهمتر است. اين كتاب چند قرن مورد مطالعه و مراجعه، بلكه تنها كتاب اصلي درسي طب به شمار مي رفته است. الحاوي دائره المعارفي بوده كه اكنون تمام آن در دست نيست.
محمد رازي اين كتاب را به صورت يادداشتهاي متعددي تهيه كرده بود و بعد از مرگ وي به دستور ابن عميد از روي يادداشتهاي او كتاب را استنساخ و تنظيم كردند. مقدار زيادي از نتايج آزمايشها و مطالعات رازي در اين كتاب جمع است.
اثر ديگر رازي «طب المنصوري» است كه به نام منصور بن اسحاق حاكم ري تأليف و تنظيم شده است. طب المنصوري و برخي از رساله هاي طبي ديگر محمد رازي به زبان لاتيني ترجمه و چاپ شده و مورد استفاده اروپاييان بوده است.
كتاب «من لا يحضره الطبيب» اثر ديگر وي شامل دستورهاي ساده براي معالجات گوناگون است. كتاب ديگر او «برء الساعه» است.
در علم كيميا بايد رازي را سرآمد دانشمندان اسلامي دانست. از كارهاي مهم او كه متكي به آزمايشهاي متعدد بوده، كشف جوهر گوگرد (اسيد سولفوريك) و الكل است.
محمد رازي كتابهاي متعدد در كيميا به رشته تحرير در آورده است كه از آن جمله «كتاب الاكسير» و «كتاب التدبير» را بايد نام برد.
اين فيلسوف و پزشك نامي ايران علاوه بر علم وسيع كيميا و پزشكي جهانگير، در فلسفه نيز داراي تحقيقات عميقي است كه مورد توجه و اهميت مي باشد. از كتابها و آثار فلسفي او اكنون جز تعداد معدودي در دست نيست، ولي آن چه از فهرست بيروني و ساير مأخذ بر مي آيد. وي كتابهاي متعدد در كليات مسايل طبيعي و منطقيات و ما بعدالطبيعيه داشته است و آنها عبارتند از كتابهاي: سمع الكيان الهيولي الصغير و الهيولي الكبير. (ابن نديم: كتاب الهيولي المطلقه و للجسم محركا من ذاته طبعا – في العاده – المدخل الي المنطق – كتاب البرهان – كيفيه الاستدلال – العلم الالهي علي راي سقراط العلم الالهي الكبير في الفلسفه القديمه – رساله در انتقاد اهل اعتزال – قصيده الهيه – الحاصل في العلم اللهي – الشكوك علي ابرقلس – ردنامه فرفوريس به انابون المصري – النفس الصغير – النفس الكبير – الطب الروحاني - في السيره الغلسفيه – امارات الاقبال الدوله و چند رساله ديگر فلسفي كه در رد بر مخالفان خود در مسئله قدم هيولي و لذت و معاد و ناقدان خود بر علم الهي ورد بر سيس ثنوي نگاشت.
كتاب ديگري نيز در رد نبوات و در نقض اديان داشت به نام «في النبوات» و شايد براي تكميل اقوال خود در همين كتاب، كتاب معروف ديگر خود را به نام «حيل المتنبين» مشهور به «مخاريق الانبياء » نگاشته بوده است.
محمد رازي علاوه بر تاليف هاي فلسفي، شروح و جوامعي هم از آثار متقدمين مانند ارسطو و افلاطون داشت. از افلاطيون رساله طيماوس را شرح كرد و از ارسطو جوامعي در منطق چون جوامع قاطيفورياس و باري ارمينياس و انالوطيقا ترتيب داد و نيز كتابي در منطق به روش و با اصطلاحات متكلمين اسلام تدوين كرد. دائره المعارف دانشمندان علم و صنعت درباره محمد بن زكرياي رازي آمده است.
محمد رازي نه فقط در طب به تجربه دست مي زد بلكه آزمايش را در كليه مباحث علوم طبيعي ضروري مي دانست. وي آزمايشهاي شيميايي خود را با چنان دقتي تشريح و توصيف كرده كه امروزه هم هر شيمي داني مي تواند عيناً آن را مجددا به معرض آزمايش درآورد. رازي مواد شيميايي را طبقه بندي كرد، در بابي وزن مخصوص تحقيقاتي به عمل آورد و به اكتشافات مهمي از قبيل اكتشاف الكل و اسيد سولفوريك نايل آمد. وي نخستين كسي است كه كليه اشياي عالم را به سه طبقه حيوانات، نباتات، جامدات تقسيم كرده است.
مسعودي در كتاب التنبيه و الاشراف گفته است كه: رازي در سال 310 هجري كتابي در سه مقاله راجع به فلسفه فيثاغوري نگاشت و بعيد نيست اين توجه به فلسفه فيثاغوري جديد نتيجه تعلم رازي نزد ابوزيد بلخي بوده باشد كه از شاگردان كندي و متوجه فلسفه فيثاغوري جديد بود.
محمد رازي در پايان عمر به سبب كثرت كار و مطالعه نابينا شد.
تولد:
حدود ۲۴۰ (قمری) ه.ق.
۲۵۱ (قمری) ه.ق.
۲۵۰ (قمری) ه.ق.
۲۴۹ (قمری) ه.ق.، فرهنگ تاریخ و جغرافیا تالیف بویه و در لاروس بزرگ تاریخ تولد رازی ۸۵۰ میلادی آورده شدهاست.
مرگ:
در مورد تاریخ درگذشت رازی نیز اختلاف زیادی وجود دارد در فرهنگ معین پس از ذکر ۳۱۳ ه.ق نوشته شدهاست:«و به قولی ۳۲۳ ه.ق.» و در لغتنامهٔ دهخدا نیز پس از ذکر همان ۳۱۳ ه.ق در مورد درگذشت رازی آمدهاست:«زرکلی از ابنالندیم و مولف نکت الهمیان و وفیات مرگ او را در ۳۱۱ ه.ق. نوشتهاست»
«در این باب نیز بین مورخان اختلاف نظر است، مثلاً قفطی و ابنصاعد اندلسی و ابوالفرج ملطی در مختصر الدول و جرجی زیدان در کتاب تاریخ آداب اللغه العربیه وفات رازی را سال ۳۲۰ هجری ذکر کردهاند. ابن ابی اصیبه از قول ابوالخیر حسن بن سوار بن بابا (که تقریباً همزمان با رازی بودهاست) وفات رازی را سال ۲۹۰ و اندی و یا ۳۰۰ و کسری و به اعتبار دیگر ۳۲۰ آوردهاست.»
کشفهای بسیار به رازی نسبت داده میشود از جمله:
رازی کاشف الکل است.
از تأثیر محیط قلیایی بر کانه پیلیت، اسید سولفوریک فراهم کرد و با داشتن اسید سولفوریک بدست آوردن دیگر اسیدها آسان بود
از تأثیر آبآهک بر نوشادور (کلرید آمونیوم)، اسید کلریدریک بدست آورد.
با اثر دادن سرکه با مس، استات مس یا زنگار تهیه کرد که با آنها را زخم را شستشو میدادند
از سوزاندن زرنیخ، اکسید آرسنیک یا مرگ موش فراهم کرد
برای نخستین بار از نارنج اسید سیتریک تهیه کرد.
او نخستین پزشکی است که داروهای سمی آلکالوئیدی ساخت و از آنها برای درمان بیمارانش بهره گرفت.
ویژگی رازی در این بود که بنای فلسفه اش را نه بر مبنای دو فرهنگ مسلط یونانی و اسلامی، که بر مبنای فلسفه ایرانی و بابلی و هندی پایه گذاری کرده بود. مهم ترین سؤال فلسفی او این بود: «اگر خداوند خالق جهان است، چرا پیش از خلق جهان جهان را خلق نکرد؟». در ماوراءالطبیعه رازی پنج اصل وجود دارند که قدیم هستند و همین موجب شد که مسلمانان او را «دهری» بدانند: خالق، نفس کلی، هیولی اولی (ماده اولیه)، مکان مطلق، و زمان مطلق یا دهر.
الکناش المنصوری، که الطب المنصوری نیز خوانده میشود.
المرشد، که الفصول فی الطب نیز نامیده میشود.
من لایحضره الطبیب، نام دیگر کتاب طب الفقراء است.
المدخل الی الطب، پیشدرآمد و مقدمه علم طب
الرد علی الجاحظ فی مناقضةالطب، که در آن رازی نظر جاحظ معروف را که نقض علم طب را رد میکرده، را رد کردهاست..
الطب الملوکی، این کتاب یک دوره بیماریشناسی است.
القراباذین الکبیر
القراباذین الصغیر
کتاب الجدری و الحصبه که برجستهترین اثر خدمت فرهنگ اسلامی به علم پزشکی بشمار میرود.
التقسیم و التشجیر، که رازی در این کتاب تقسیمات امراض و علتهای آنها را با شرح و بیان به طریق طبقهبندی آوردهاست.
الحصی فی الکلی و المثانه، در باب سنگ کلیهها و مثانهاست.
القولنج، در این کتاب از اقسام و انواع قولنجها بحث میشود.
اوجاع المفاصل (دردبندها)
سکنجبین، در باب خواص سکنجبین و موارد مصرف و تجویز آن است.
دفع مضار الاغذیه، درباره پیشگیری از ضررهای غذاها است.
تقدیم الفاکهه قبل الطعام و تاخیر هامنه، درمورد خوردن میوه قبل و بعد از غذا است.
الابدال، کتابی است مختصر درباب بدل و جانشین داروها.
الادویه الموجوده بکل مکان، درباره داروهایی که آسان درهرجا یافت میشود، است.
فی هیئه الانثین (تشریح خصیهها یا خایهها)
فی هیئه الصماخ (تشریح پرده گوش)
فی هیئه العین (تشریح چشم)
فی هیئه الکبد (تشریح کبد)
الرد علی الناشی فی نقضه الطب، در باب رد رازی بر نقض ناشی است که علم طب را نقض کردهاست.
فی المحنه الطبیب و کیف ینبغی ان یکون حاله فی نفسه و بدنه و شربه، درباره امتحان طبیب و اینکه باید چگونه باشد.
فیماجری بینه و بین جری الطبیب فی التوت عقیب البطیخ، مباحثه و گفتگو بین رازی و جریر در باب خوردن توت پس از خربزه
فی العله التی تحدث الورم و ازکام فی روس بعض الناس وقت الورد، در سبب آنکه ورم و زکام در سر بعضی از مردمان وقت گل سرخ عارض میشود.
فی الستفراغ المحمومین قبل النضج، در اینکه استفراغ قبل از بهبود لازم است.
فی تبرید الماء عیل الثلج و تبرید الماء یقع الثلج فیه،درباره آبی که با برف سرد شده باشد و آبی که بر برف گذارده و سرد شده باشد.
فی العله التی لها بزعم بعض الجهال الاطباء ان الثلج یعطش، در علت آنکه بعضی از پزشکان نادان تصور میکنند که برف تشنگی میآورد.
العلل القاتله، درباره بیماریهای کشندهاست
فی علة الموت الحوی من السموم، درباره علت مرگ سریع ز سموم است
اطمعه المرضی، درباب غذای بیماران است.
فی ان الحمیه المفرطه تضر بالا بدان، در اینکه پرهیز مفرط برای بدن انسان مضر است.
فی ان الطین المتنقل
فی علة تعیش السمک، درآنکه ماهی تشنگی آورد.
فی العله التی لها صار الخریف ممرضا، در سبب آنکه پائیز بیماریزا است.
فی ان الطبیب الحاذق لبیس هومن قدر علی ابراء جمیع العلل و ان ذلک لیس فی الوسع، در اینکه طبیب حاذق قادر به درمان همه بیماریها نیست و این امر در وسع انسان نمیباشد
فی التلطف فی ایصال العلیل الی بعض شهواته، در لطف ورزیدن طبیب برای برخی بیماران دربعضی ازامیال آنها
فی العلع التی یذم لها بعض الناس و عوامها الطبیب و ان کان حاذقا، در سبب آنکه بعضی از مردم و عوامالناس طبیب را رها میکنند هر قدر هم که حاذق باشد.
فی العله التی لها ینجح جهال الاطباء و العوام و النساء اکثر من العلماء، در علت آنکه پزشکان نادان و عوام و زنان بیش از پزشکان دانشمند توفیق مییابند.
خطاء غرض الطبیب، درباره خطا و اشتباهات طبیب
اختصار کتاب النبض الکبیر لجالینوس
اختصار کتاب حیله البرءلجالینوس
تلخیصه لکتاب العلل و الاعراض لجالینوس
تلخیصه لکتاب العلل المواضع الالمه لجالینوس
تلخیص کتاب فصول بقراط
فیما لایلصق مما یقطع من البدن، درکتاب آمدهاست که بعضی از قسمتهای بدن انسان ولو آنکه کوچک باشد نمیتوان آنها را پیوند زد.
فی العله التی لها لا یوجد شراب یفعل فعل الشراب الصحیح بالبدن، اثری را که مشروب سکر و غیر سکر در بدن میگذارد که بیان میدارد.
کیفیه الاغتذاء، در باب کیفیت تغذیهاست
فی الاغراض الممیله لقلوب کثیر من الناس عن افاضل الاطباء الی اخسائهم، از عنوان کتاب بر میآید که نظرهای مردم از طبیب حاذق به پزشکان پائینتر متمایل میگردد.
فی الجبر، درباره شکستهبندی است
فی ان العله الیسیره بعضها اعسر تعرفا و علاجا من الغلیظه، در آنکه بعضی از بیماریهای آسان و پیشپا افتاده علاجشان مشکلتر از بیماریهای شدید است
تقسیم الامرض و اسبابها و علاجاتها علی الشرح، در طبقهبندی مشروح و علتها و درمانهای بیماریها
المشجر فی الطب علی طریق کناش
فی العلل المشکله،در بیماریهای صعب و مشکل
کتاب الباه، از ضررها و اسراف وموقع و نافع امر باه و مواد مولد منی و تکثیر و رقت آن و غذاها و داروهای مولد و رفعکننده باه بحث میکند.
مایعرض فی صناغه الطب
کتاب النقرس و عرق المدینی،درباره بیماری نقرس و پیوک
کتاب الصدینه، درباره داروسازی است
فی معرفه تطریف الاجفان، در شناسایی بههم زدن پلکهای چشم
فی شرف العین، در فضیلت و برتری چشم بر سایر حواس
فی العمل بالحدید و الجبر، در اعمال جراحی با چاقو و شکستهبندی
کتابه الکبیر فی العطر و الانجبات و الادهان، کتاب بزرگ رازی در عطر و انبهها
اثبات الطب، در اثبات علم طب
کتابان فی التجارب
فی الفصد، درباره رگ زدن و خون گرفتن
کتاب الفاخر
فی صناعه الطب و وضعها و تمییزها
برء الساء (درمان فوری)
فی علاج العین بالحدید، در درمان چشم با چاقو
فی الادویه العین و علاجها و مداواتها و ترکیب الادویه لما یحتاج الیه من ذلک، در داروها و درمان بیماریهای چشم و ترکیب داروهای محتاج الیه
کتاب سر الطب
منافع الاعضاء (فیزیولوژی)
کتاب صفات البیمارستان، در باب صفات بیمارستان
فی الثقال الادویه المرکبه، درباب سنگینی داروهای مرکب
کلام الفروق بین الامراض، در صفات و فرق بین بیماریها
کتاب الکافی فی الطب
الاغذیه المختصره
مقاله فیما سئل عنه فی انه لم صارمن قل جماعه من الانسان طال عمره
تذکره مفیده
فی اختلاف الدم، درباب اختلاف خون آدمی است
اتخاذ ماء الجبن، درباره خواص آبپنیر است
من کتاب الالبان فی منافع ماء الجبن، درباره خواص آب پنیر و شیر است
مفید الخاص
الخواص
رساله لابیبکر محمد بن زکریا الرازی الیبعض تلامذته و قداختصه بعض الملوک
الاکلیل (کتاب تاج)
المدخل التعلیمی
علل المعادن و هوالمدخل البرهانی
اثبات الصناعه
کتاب الحجر
کتاب التدبیر
کتاب الاکسیر و یوجد علی نسختین
کتاب شرف الصناعه
کتاب الترتیب و هو الراحه
کتاب التدابیر
کتاب الشواهد
کتاب محن الذهب و الفضه
کتاب سرالحکماء
کتاب سر
کتاب سرالسر
کتابان فی التجارب
رساله الی فاین
منیه المتمنی
رساله الی الوزیر القاسم بی عبیدالله
کتاب التبویب
الرد علی الکندی فی رده علی الکیمیاء
فی الرد علی محمد بن اللیث الرسائلی فی رده علی الکیمیائیین
الهیولی الکبیر.
فی الزمان و المکان.
فی الفرق بین ابتداء المدة و بین ابتداء الحرکات.
فی اللذة.
فی البحث عن الارض اهی حجریه اوطینیة.
فی علة جذب المغناطیس الحدید.
فی المنطق بالفاظ متکلمی الاسلام.
کتاب البرهان.
کیفیة الاستدلال.
ریاضیات
فی مقدار مایمکن ان یستدرک من النجوم.
فی کیفیة الابصار.
فی ان الکواکب علی غایة الاستدارة لیس فیها نتوء واعوار
العلم الالهی الصغیر علی رای سقراط.
العلم الالهی الکبیر.
فی الفلسفة القدیمة.
نقض کتاب فرفوریوس الی انابو المصری
النفس الکبیر.
فی ان جواهرالاجسام .
فی ان الحرکة معلومة غیر مرئیه
"عبدالله بن سواده دچار تبهاي نامنظمي بود كه گاه هر روز به وي عارض ميگشت و زماني يك روز در ميان و گاهي هر چهار روز و شش روز. و پيش از عارض شدن تب، لرز مختصري به او دست ميداد و به دفعات بسيار بول ميكرد. من اين نظر را ابراز داشتم كه اين تبها ميخواهد به تب ربع مبدل شود و يا اين است كه بيمار زخمي در كليه دارد. پس از اندكي در بول بيمار چرك ظاهر شد. من به او خبر دادم كه ديگر تب باز نخواهد گشت و چنين شد.
تنها چيزي كه مانع آن بود كه در نخستين بار نظر خود را دربارهي اين كه بيمار زخم كليه دارد، ابراز كنم اين بود كه پيش از آن به تب غب و تبهاي ديگر مبتلا بود و گمان ميرفت كه اين تبهاي نامنظم از التهاباتي باشد كه چون نيرو گيرد به تب ربع مبدل خواهد شد. به علاوه، بيمار به من شكايت نكرده بود كه در ناحيهي گردهاش سنگيني مانندي دارد كه چون بر ميخيزد آن را احساس ميكند و من نيز فراموش كرده بودم كه دراين باره چيزي از او بپرسم. در واقع ميبايستي بسياري بول گمان مرا در زخم كليهي وي قويتر كند، منتها نميدانستم كه پدرش نيز سستي مثانه دارد و از چنين دردي شكايت ميكند ..."
زماني كه در بيمارستان ري پزشك مسوول بود، در حالي كه شاگردانش و شاگردان شاگردانش پيرامون او را گرفته بودند، به كار بيمارستان رسيدگي ميكرد. هر بيماري كه به بيمارستان وارد ميشد، نخست در نزد شاگردان شاگردان معاينه مي شد و اگر مسالهاي براي آنها دشوار ميآمد، با شاگردان اصلي رازي عرضه ميشد و اگر آنها نيز در تشخيص بيماري در ميماندند، به خود رازي مراجعه ميكردند. اين شيوهي سازماندهي پزشكان از يادگارهاي رازي است كه هنوز هم در بيمارستان هاي آموزشي جهان رعايت ميشود.
هنگامي كه ميخواستند بيمارستان معتضدي بغداد را بسازند، با او براي جاي مناسب بيمارستان مشورت كردند. رازي فرمان داد قطعههاي مساوي از گوشت را در محلههاي گوناگون شهر بياويزند و آن جايي را برگزينند كه قطعهي گوشتن در آنجا ديرتر از جاهاي ديگر فاسد شده است. رازي در آن بيمارستان بخش ويژهي بيماران رواني بنيان گذاشت و براي هر گروه از بيماران رژيم غذايي مناسب آنها را تعيين كرد.
نخستين فهرست از نوشتههاي رازي را خود او فراهم كرده كه ابننديم آن را در الفهرست آورده است. ابن قفطي نيز در كتاب خود با نام اخبار الحكماء، آن فهرست را به نقل از ابننديم آورده است. سپس، ابوريحان بيروني كتابي پيرامون نوشتههاي رازي نوشت كه پول كراوس، خاورشناس فرانسوي، در سال 1936 آن را با عنوان "رساله ابيريحان في فهرست كتب محمد بن زكرياي رازي" به چاپ رساند. البته، بيروني فهرست كتابهاي خود را تا سال 427 قمري، كه در آن هنگام 65 سال داشت، نيز در اين رساله آورده است.
بر پايهي فهرست بيروني، رازي 184 كتاب در موضوعهاي گوناگون نوشته است: پزشكي، 56 كتاب؛ طبيعيات، 33 كتاب؛ منطق، 7 كتاب؛ رياضيات و اخترشناسي، 10 كتاب؛ تفسير و تخليص كتابهاي فلسفي و پزشكي ديگران، 7 كتاب؛ علوم فلسفي و تخميني، 17 كتاب؛ ماوراءالطبيعه، 6 كتاب؛ الهيات، 14 كتاب؛ كيميا، 22 كتاب؛ كفريات، 2 كتاب و فنون مختلفه، 10 كتاب.
ابنابي اصيبعه، از پزشكان سدهي هفتم هجري، در كتاب عيون الانباء في طبقات الاطباء، 238 كتاب براي رازي فهرست كرده است. محمود نجمآبادي، پژوهشگر تاريخ علم، با برابر نهادن فهرست بيروني، ابنقفطي، ابنابي اصيبعه و ابننديم، كتابي به نام مولفات و مصنفات ابوبكر محمد بن زكرياي رازي، فراهم آورده است كه در سال 1339 از سوي انتشارات دانشگاه تهران منتشر شد. او دراين كتاب 271 كتاب براي رازي برشمرده است. در اين جا برخي از مهمترين آثار رازي معرفي ميشود.
الحاوي بزرگترين دانشنامهي پزشكي است كه در آن نظريههاي پزشكان پيش از رازي گردآوري شده است. او در اين كتاب نظر پزشكان را بي آن كه در آنها تغييري دهد، آورده و هر مطلبي را از هر كجا گرفته، منبع آن را نوشته است. همان گونه كه پيش از اين گفته شد، رازي براي اين كار بزرگ بيش از 15 سال از عمر خود را صرف كرد تا اين كه بينايي و توان نوشتن را از دست داد و از شاگردانش كمك گرفت. با اين همه، سازماندهي نهايي كتاب به دست شاگردان رازي و پس از مرگ استاد انجام شد.
كتاب حاوي در سال 1297 ميلادي به درخواست شارل انجو، شاه سيسيل، به كوشش فرج بن سالم به لاتيني ترجمه شد. نخستين چاپ متن لاتين آن در سال 1486 در شهر برسكيا انجام شد و سپس در سالهاي 1505، 1506، 1509 و 1542 در شهر ونيز بار ديگر به چاپ رسيد. حاوي يكي از 9 كتابي بود كه كتابخانهي دانشكدهي پزشكي پاريس در سال 1395 ميلادي در خود داشت.
2. الكناش المنصوري
اين كتاب پس از الحاوي مهمترين اثر پزشكي رازي به شمار ميآيد. رازي اين كتاب را به نام ابوصالح منصور بن اسحاق بن احمد بن اسد، والي ري، نام نهاده است. او در اين كتاب، كه به طب منصوري پرآوازه شده، مفاهيم پايهي پزشكي را در ده مقاله آورده است. مقالهي نهم اين كتاب، با عنوان"دربارهي درمان همهي بيماريها از فرق سر تا نوك پا" بيشتر مورد توجه بوده و در اروپا به صورت جداگانه نيز به چاپ رسيده و شرحهاي گوناگوني بر آن نوشته شده است.
طب منصوري را جرارد كرمونيايي در سال 1481 به لاتين ترجمه كرد. ترجمهي لاتيني آن نخست در سال 1484 به چاپ رسيد و سپس تا سال 1519، شش بار ديگر در ونيز چاپ شد. چاپهاي ديگري از آن نيز در سالهاي 1533، 1544 و 1551 در سوئيس و 1674 در اولم فراهم آمد. اين كتاب تا پايان سدهي نوزدهم ميلادي بخشي از برنامهي درسي دانشگاه توبينگن آلمان بود و رياست دانشگاه مونپوليه، در فرانسه، تا سال 1558 هنوز درس خود را از روي اين كتاب ميگفته است.
3. كتاب الجدري و الحصبه
اين كتاب كهنترين و مهمترين كتابي است كه پيرامون آبله و سرخك نوشته شده است. رازي نخستين پزشكي است كه اين دو بيماري را دو بيماري جداگانه دانسته و شيوهي نگارش آن به اندازهي با اصول علمي امروزي همخواني دارد كه برخي از پژوهشگران تاريخ پزشكي، از جمله نوبرگر در كتاب تاريخ پزشكي خود، آن را برجستهترين خدمت فرهنگ اسلامي به علم پزشكي دانستهاند.
ترجمهي لاتين كتاب آبله و سرخك رازي در سال 1548 در پاريس منتشر شد و ترجمههاي لاتيني ديگري از آن در سالهاي 1498 و 1555 در ونيز، در سالهاي 1529 و 1544 در سوئيس، در سال 1549 در استراسبورگ، در سال 1749 در لندن و در 1781 در گوتينگن چاپ شد. ترجمهي فرانسوي آن در سال 1762 در پاريس منتشر شد. ترجمهي انگليسي آن در سال 1747 در لندن انجام شد، اما در سال 1848 منتشر شد. محمود نجمآبادي آن را به فارسي ترجمه كرده است.
4. تقاسيم العلل
كتاب تقسيمهاي بيماريها، گونهاي فرهنگ پزشكي است كه بيماريها و چگونگي درمان آنها چكيدهوار در آن آمده است. اين كتاب را نيز جرالد كرمونيايي به لاتين ترجمه كرده است.
5. من لايحضره الطبيب
چنانكه از نام اين كتاب بر ميآيد، براي كسي نوشته شده است كه به پزشك دسترسي ندارد. شيخ صدوق كه عنوان اين كتاب را پسنديده بود، كتابي با نام من لايحضره الفقيه در فقه شيعي نوشته است.
6. دفع مضار الاغذيه
اين كتاب دربارهي جلوگيري از زيان غذاهاست و عبدالعلي نائيني آن را به فارسي ترجمه و با عنوان بهداشت غذايي منتشر كرده است.
7. في محنه الطبيب و كيف ينبغي ان يكون
كتابي در چگونكي آزمايش كردن پزشكان و اين كه يك پزشك چگونه بايد باشد.
8. المرشد
كتاب راهنما كه با نام الفصول نيز شناخته ميشود، چكيدهي دانش پزشكي است.
9. الادويه المسهله الموجود في كل مكان
اين كتاب پيرامون داروهاي آسانيافتني است كه در هر جايي وجود دارند.
10. القرابازين
رازي دو كتاب با اين نام دارد كه يكي كبير(بزرگ) و ديگري صغير(كوچك) ناميده ميشود. اين كتابها پيرامون داروهايي هستندكه پزشكان بايد با آنها آشنا باشند.
ديگر كتابهاي برجستهي رازي در پزشكي عبارتند از: اطمعه المرضي(غذاي بيماران)، برءالساعه(فوريتهاي پزشكي)؛ كتابه في تولد الحصاه(كتاب او در پديد آمدن سنگريزه)، كتابه في القولنج(كتاب او در درد رودكان)، كتابه في النقرس و اوجاع المفاصل(كتاب او در درد پا و مفصلها)، الطب الملوكي(پزشكي شاهانه)، في العله التي صارالخريف ممرضا(در چرايي آنكه پاييز بيماريآور است)، في العله التي تحدث الورم و الزكام في رووس الناس وقت الورد(در علت آن كه ورم و زكام در سر مردم هنگام گل سرخ عارض ميگردد)، تقديم الفاكهه قبل الطعام و تاخير منه(خوردن ميوه پيش از غذا و پس از آن)، في عله التي لها ينجح جهال الاطباء و العوام و انساء اكثر من العلماء(در علت آن كه طبيبان نادان و عامهي مردم و زنان، بيش از طبيبان دانشمند توفيق مييابند) و ... .
در اروپا فرضیه اتمی را "دانیل سرت" در سال 1619 از فلاسفه یونانی گرفت که بعدها "روبرت بویل" آن را در نظریه خود راجع به عنصرها گنجاند. با آنکه نظریه بویل با دیدگاههای کیمیاگران قدیم تفاوت آشکار دارد نباید گذشت که از زمان فیلسوفان کهن تا زمان او، تنها رازی قائل به اتمی بودن ماده و بقاء و قدمت آن بوده است و با ان که نظریه رازی با مال بویل و یا نگرش نوین تفاوت دارد، لیکن به نظریات دانشمندان شیمی و فیزیک امروزی نزدیک است.
توجه و اشتغال وي به علم طب بعد از سنين جواني و بنابر قول ابوريحان بيروني پس از مطالعات و تجارب آن استاد در كيميا جلب و عملي شده و نتيجه عارضه پي بوده كه در چشم وي از تجارب كيميا وي پديد آمده بود نوشته اند:
رازي در سي سالگي به بغداد رفت و چون بر بيمارستان مقتدر گذر كرد به طب دلبستگي يافت و به تحصيل اين علم پرداخت و چون در آن چيره دست شد، به ري بازگشت و به خدمت منصوربن اسحاق حاكم ري در آمد و سرپرست بيمارستان ري شد. بعدها به بغداد رفت و رياست بيمارستان مقتدر را بر عهده گرفت و شهرت وي در بغداد به جايي رسيد كه سابقه نداشت.
محل و تاريخ وفات محمد رازي به درستي مشخص نيست، بيروني وفات او را در ماه شعبان سال 313 هجري نوشته و تعداد تأليف هاي وي را بيش از پنجاه و شش كتاب و رساله دانسته است.
از مهمترين آثار او يكي «الحاوي» است كه به نظر از «قانون» ابن سينا مهمتر است. اين كتاب چند قرن مورد مطالعه و مراجعه، بلكه تنها كتاب اصلي درسي طب به شمار مي رفته است. الحاوي دائره المعارفي بوده كه اكنون تمام آن در دست نيست.
محمد رازي اين كتاب را به صورت يادداشتهاي متعددي تهيه كرده بود و بعد از مرگ وي به دستور ابن عميد از روي يادداشتهاي او كتاب را استنساخ و تنظيم كردند. مقدار زيادي از نتايج آزمايشها و مطالعات رازي در اين كتاب جمع است.
اثر ديگر رازي «طب المنصوري» است كه به نام منصور بن اسحاق حاكم ري تأليف و تنظيم شده است. طب المنصوري و برخي از رساله هاي طبي ديگر محمد رازي به زبان لاتيني ترجمه و چاپ شده و مورد استفاده اروپاييان بوده است.
كتاب «من لا يحضره الطبيب» اثر ديگر وي شامل دستورهاي ساده براي معالجات گوناگون است. كتاب ديگر او «برء الساعه» است.
در علم كيميا بايد رازي را سرآمد دانشمندان اسلامي دانست. از كارهاي مهم او كه متكي به آزمايشهاي متعدد بوده، كشف جوهر گوگرد (اسيد سولفوريك) و الكل است.
محمد رازي كتابهاي متعدد در كيميا به رشته تحرير در آورده است كه از آن جمله «كتاب الاكسير» و «كتاب التدبير» را بايد نام برد.
اين فيلسوف و پزشك نامي ايران علاوه بر علم وسيع كيميا و پزشكي جهانگير، در فلسفه نيز داراي تحقيقات عميقي است كه مورد توجه و اهميت مي باشد. از كتابها و آثار فلسفي او اكنون جز تعداد معدودي در دست نيست، ولي آن چه از فهرست بيروني و ساير مأخذ بر مي آيد. وي كتابهاي متعدد در كليات مسايل طبيعي و منطقيات و ما بعدالطبيعيه داشته است و آنها عبارتند از كتابهاي: سمع الكيان الهيولي الصغير و الهيولي الكبير. (ابن نديم: كتاب الهيولي المطلقه و للجسم محركا من ذاته طبعا – في العاده – المدخل الي المنطق – كتاب البرهان – كيفيه الاستدلال – العلم الالهي علي راي سقراط العلم الالهي الكبير في الفلسفه القديمه – رساله در انتقاد اهل اعتزال – قصيده الهيه – الحاصل في العلم اللهي – الشكوك علي ابرقلس – ردنامه فرفوريس به انابون المصري – النفس الصغير – النفس الكبير – الطب الروحاني - في السيره الغلسفيه – امارات الاقبال الدوله و چند رساله ديگر فلسفي كه در رد بر مخالفان خود در مسئله قدم هيولي و لذت و معاد و ناقدان خود بر علم الهي ورد بر سيس ثنوي نگاشت.
كتاب ديگري نيز در رد نبوات و در نقض اديان داشت به نام «في النبوات» و شايد براي تكميل اقوال خود در همين كتاب، كتاب معروف ديگر خود را به نام «حيل المتنبين» مشهور به «مخاريق الانبياء » نگاشته بوده است.
محمد رازي علاوه بر تاليف هاي فلسفي، شروح و جوامعي هم از آثار متقدمين مانند ارسطو و افلاطون داشت. از افلاطيون رساله طيماوس را شرح كرد و از ارسطو جوامعي در منطق چون جوامع قاطيفورياس و باري ارمينياس و انالوطيقا ترتيب داد و نيز كتابي در منطق به روش و با اصطلاحات متكلمين اسلام تدوين كرد. دائره المعارف دانشمندان علم و صنعت درباره محمد بن زكرياي رازي آمده است.
محمد رازي نه فقط در طب به تجربه دست مي زد بلكه آزمايش را در كليه مباحث علوم طبيعي ضروري مي دانست. وي آزمايشهاي شيميايي خود را با چنان دقتي تشريح و توصيف كرده كه امروزه هم هر شيمي داني مي تواند عيناً آن را مجددا به معرض آزمايش درآورد. رازي مواد شيميايي را طبقه بندي كرد، در بابي وزن مخصوص تحقيقاتي به عمل آورد و به اكتشافات مهمي از قبيل اكتشاف الكل و اسيد سولفوريك نايل آمد. وي نخستين كسي است كه كليه اشياي عالم را به سه طبقه حيوانات، نباتات، جامدات تقسيم كرده است.
مسعودي در كتاب التنبيه و الاشراف گفته است كه: رازي در سال 310 هجري كتابي در سه مقاله راجع به فلسفه فيثاغوري نگاشت و بعيد نيست اين توجه به فلسفه فيثاغوري جديد نتيجه تعلم رازي نزد ابوزيد بلخي بوده باشد كه از شاگردان كندي و متوجه فلسفه فيثاغوري جديد بود.
محمد رازي در پايان عمر به سبب كثرت كار و مطالعه نابينا شد.
در مورد تاریخ تولد و مرگ رازی
تولد:
حدود ۲۴۰ (قمری) ه.ق.
۲۵۱ (قمری) ه.ق.
۲۵۰ (قمری) ه.ق.
۲۴۹ (قمری) ه.ق.، فرهنگ تاریخ و جغرافیا تالیف بویه و در لاروس بزرگ تاریخ تولد رازی ۸۵۰ میلادی آورده شدهاست.
مرگ:
در مورد تاریخ درگذشت رازی نیز اختلاف زیادی وجود دارد در فرهنگ معین پس از ذکر ۳۱۳ ه.ق نوشته شدهاست:«و به قولی ۳۲۳ ه.ق.» و در لغتنامهٔ دهخدا نیز پس از ذکر همان ۳۱۳ ه.ق در مورد درگذشت رازی آمدهاست:«زرکلی از ابنالندیم و مولف نکت الهمیان و وفیات مرگ او را در ۳۱۱ ه.ق. نوشتهاست»
«در این باب نیز بین مورخان اختلاف نظر است، مثلاً قفطی و ابنصاعد اندلسی و ابوالفرج ملطی در مختصر الدول و جرجی زیدان در کتاب تاریخ آداب اللغه العربیه وفات رازی را سال ۳۲۰ هجری ذکر کردهاند. ابن ابی اصیبه از قول ابوالخیر حسن بن سوار بن بابا (که تقریباً همزمان با رازی بودهاست) وفات رازی را سال ۲۹۰ و اندی و یا ۳۰۰ و کسری و به اعتبار دیگر ۳۲۰ آوردهاست.»
استادان و شاگردان
اخلاق و صفات رازی
پزشکی
آبله و سرخک
تشریح
درمان بیماریهای داخلی
جراحی
تغذیه
شیمی و دارو سازی
کشفهای بسیار به رازی نسبت داده میشود از جمله:
رازی کاشف الکل است.
از تأثیر محیط قلیایی بر کانه پیلیت، اسید سولفوریک فراهم کرد و با داشتن اسید سولفوریک بدست آوردن دیگر اسیدها آسان بود
از تأثیر آبآهک بر نوشادور (کلرید آمونیوم)، اسید کلریدریک بدست آورد.
با اثر دادن سرکه با مس، استات مس یا زنگار تهیه کرد که با آنها را زخم را شستشو میدادند
از سوزاندن زرنیخ، اکسید آرسنیک یا مرگ موش فراهم کرد
برای نخستین بار از نارنج اسید سیتریک تهیه کرد.
او نخستین پزشکی است که داروهای سمی آلکالوئیدی ساخت و از آنها برای درمان بیمارانش بهره گرفت.
فلسفه
ویژگی رازی در این بود که بنای فلسفه اش را نه بر مبنای دو فرهنگ مسلط یونانی و اسلامی، که بر مبنای فلسفه ایرانی و بابلی و هندی پایه گذاری کرده بود. مهم ترین سؤال فلسفی او این بود: «اگر خداوند خالق جهان است، چرا پیش از خلق جهان جهان را خلق نکرد؟». در ماوراءالطبیعه رازی پنج اصل وجود دارند که قدیم هستند و همین موجب شد که مسلمانان او را «دهری» بدانند: خالق، نفس کلی، هیولی اولی (ماده اولیه)، مکان مطلق، و زمان مطلق یا دهر.
آثار رازی
پزشکی
الکناش المنصوری، که الطب المنصوری نیز خوانده میشود.
المرشد، که الفصول فی الطب نیز نامیده میشود.
من لایحضره الطبیب، نام دیگر کتاب طب الفقراء است.
المدخل الی الطب، پیشدرآمد و مقدمه علم طب
الرد علی الجاحظ فی مناقضةالطب، که در آن رازی نظر جاحظ معروف را که نقض علم طب را رد میکرده، را رد کردهاست..
الطب الملوکی، این کتاب یک دوره بیماریشناسی است.
القراباذین الکبیر
القراباذین الصغیر
کتاب الجدری و الحصبه که برجستهترین اثر خدمت فرهنگ اسلامی به علم پزشکی بشمار میرود.
التقسیم و التشجیر، که رازی در این کتاب تقسیمات امراض و علتهای آنها را با شرح و بیان به طریق طبقهبندی آوردهاست.
الحصی فی الکلی و المثانه، در باب سنگ کلیهها و مثانهاست.
القولنج، در این کتاب از اقسام و انواع قولنجها بحث میشود.
اوجاع المفاصل (دردبندها)
سکنجبین، در باب خواص سکنجبین و موارد مصرف و تجویز آن است.
دفع مضار الاغذیه، درباره پیشگیری از ضررهای غذاها است.
تقدیم الفاکهه قبل الطعام و تاخیر هامنه، درمورد خوردن میوه قبل و بعد از غذا است.
الابدال، کتابی است مختصر درباب بدل و جانشین داروها.
الادویه الموجوده بکل مکان، درباره داروهایی که آسان درهرجا یافت میشود، است.
الابنه و علاجها
فی هیئه الانثین (تشریح خصیهها یا خایهها)
فی هیئه الصماخ (تشریح پرده گوش)
فی هیئه العین (تشریح چشم)
فی هیئه الکبد (تشریح کبد)
الرد علی الناشی فی نقضه الطب، در باب رد رازی بر نقض ناشی است که علم طب را نقض کردهاست.
فی المحنه الطبیب و کیف ینبغی ان یکون حاله فی نفسه و بدنه و شربه، درباره امتحان طبیب و اینکه باید چگونه باشد.
فیماجری بینه و بین جری الطبیب فی التوت عقیب البطیخ، مباحثه و گفتگو بین رازی و جریر در باب خوردن توت پس از خربزه
فی العله التی تحدث الورم و ازکام فی روس بعض الناس وقت الورد، در سبب آنکه ورم و زکام در سر بعضی از مردمان وقت گل سرخ عارض میشود.
فی الستفراغ المحمومین قبل النضج، در اینکه استفراغ قبل از بهبود لازم است.
فی تبرید الماء عیل الثلج و تبرید الماء یقع الثلج فیه،درباره آبی که با برف سرد شده باشد و آبی که بر برف گذارده و سرد شده باشد.
فی العله التی لها بزعم بعض الجهال الاطباء ان الثلج یعطش، در علت آنکه بعضی از پزشکان نادان تصور میکنند که برف تشنگی میآورد.
العلل القاتله، درباره بیماریهای کشندهاست
فی علة الموت الحوی من السموم، درباره علت مرگ سریع ز سموم است
اطمعه المرضی، درباب غذای بیماران است.
الفالج
فی ان الحمیه المفرطه تضر بالا بدان، در اینکه پرهیز مفرط برای بدن انسان مضر است.
فی ان الطین المتنقل
فی علة تعیش السمک، درآنکه ماهی تشنگی آورد.
فی العله التی لها صار الخریف ممرضا، در سبب آنکه پائیز بیماریزا است.
فی ان الطبیب الحاذق لبیس هومن قدر علی ابراء جمیع العلل و ان ذلک لیس فی الوسع، در اینکه طبیب حاذق قادر به درمان همه بیماریها نیست و این امر در وسع انسان نمیباشد
فی التلطف فی ایصال العلیل الی بعض شهواته، در لطف ورزیدن طبیب برای برخی بیماران دربعضی ازامیال آنها
فی العلع التی یذم لها بعض الناس و عوامها الطبیب و ان کان حاذقا، در سبب آنکه بعضی از مردم و عوامالناس طبیب را رها میکنند هر قدر هم که حاذق باشد.
فی العله التی لها ینجح جهال الاطباء و العوام و النساء اکثر من العلماء، در علت آنکه پزشکان نادان و عوام و زنان بیش از پزشکان دانشمند توفیق مییابند.
خطاء غرض الطبیب، درباره خطا و اشتباهات طبیب
اختصار کتاب النبض الکبیر لجالینوس
اختصار کتاب حیله البرءلجالینوس
تلخیصه لکتاب العلل و الاعراض لجالینوس
تلخیصه لکتاب العلل المواضع الالمه لجالینوس
تلخیص کتاب فصول بقراط
فیما لایلصق مما یقطع من البدن، درکتاب آمدهاست که بعضی از قسمتهای بدن انسان ولو آنکه کوچک باشد نمیتوان آنها را پیوند زد.
فی العله التی لها لا یوجد شراب یفعل فعل الشراب الصحیح بالبدن، اثری را که مشروب سکر و غیر سکر در بدن میگذارد که بیان میدارد.
کیفیه الاغتذاء، در باب کیفیت تغذیهاست
فی الاغراض الممیله لقلوب کثیر من الناس عن افاضل الاطباء الی اخسائهم، از عنوان کتاب بر میآید که نظرهای مردم از طبیب حاذق به پزشکان پائینتر متمایل میگردد.
فی الجبر، درباره شکستهبندی است
فی ان العله الیسیره بعضها اعسر تعرفا و علاجا من الغلیظه، در آنکه بعضی از بیماریهای آسان و پیشپا افتاده علاجشان مشکلتر از بیماریهای شدید است
تقسیم الامرض و اسبابها و علاجاتها علی الشرح، در طبقهبندی مشروح و علتها و درمانهای بیماریها
المشجر فی الطب علی طریق کناش
فی العلل المشکله،در بیماریهای صعب و مشکل
کتاب الباه، از ضررها و اسراف وموقع و نافع امر باه و مواد مولد منی و تکثیر و رقت آن و غذاها و داروهای مولد و رفعکننده باه بحث میکند.
فی السکر
مایعرض فی صناغه الطب
کتاب النقرس و عرق المدینی،درباره بیماری نقرس و پیوک
کتاب الصدینه، درباره داروسازی است
فی معرفه تطریف الاجفان، در شناسایی بههم زدن پلکهای چشم
فی شرف العین، در فضیلت و برتری چشم بر سایر حواس
فی العمل بالحدید و الجبر، در اعمال جراحی با چاقو و شکستهبندی
کتابه الکبیر فی العطر و الانجبات و الادهان، کتاب بزرگ رازی در عطر و انبهها
اثبات الطب، در اثبات علم طب
کتابان فی التجارب
فی الفصد، درباره رگ زدن و خون گرفتن
فی النقرس
کتاب الفاخر
فی صناعه الطب و وضعها و تمییزها
برء الساء (درمان فوری)
فی علاج العین بالحدید، در درمان چشم با چاقو
فی الادویه العین و علاجها و مداواتها و ترکیب الادویه لما یحتاج الیه من ذلک، در داروها و درمان بیماریهای چشم و ترکیب داروهای محتاج الیه
کتاب سر الطب
منافع الاعضاء (فیزیولوژی)
کتاب صفات البیمارستان، در باب صفات بیمارستان
فی الثقال الادویه المرکبه، درباب سنگینی داروهای مرکب
کلام الفروق بین الامراض، در صفات و فرق بین بیماریها
کتاب الکافی فی الطب
الاغذیه المختصره
مقاله فیما سئل عنه فی انه لم صارمن قل جماعه من الانسان طال عمره
تذکره مفیده
فی اختلاف الدم، درباب اختلاف خون آدمی است
اتخاذ ماء الجبن، درباره خواص آبپنیر است
من کتاب الالبان فی منافع ماء الجبن، درباره خواص آب پنیر و شیر است
مفید الخاص
الخواص
رساله لابیبکر محمد بن زکریا الرازی الیبعض تلامذته و قداختصه بعض الملوک
الاکلیل (کتاب تاج)
کیمیا ( شیمی )
المدخل التعلیمی
علل المعادن و هوالمدخل البرهانی
اثبات الصناعه
کتاب الحجر
کتاب التدبیر
کتاب الاکسیر و یوجد علی نسختین
کتاب شرف الصناعه
کتاب الترتیب و هو الراحه
کتاب التدابیر
کتاب الشواهد
کتاب محن الذهب و الفضه
کتاب سرالحکماء
کتاب سر
کتاب سرالسر
کتابان فی التجارب
رساله الی فاین
منیه المتمنی
رساله الی الوزیر القاسم بی عبیدالله
کتاب التبویب
الرد علی الکندی فی رده علی الکیمیاء
فی الرد علی محمد بن اللیث الرسائلی فی رده علی الکیمیائیین
فیزیک
الهیولی الکبیر.
فی الزمان و المکان.
فی الفرق بین ابتداء المدة و بین ابتداء الحرکات.
فی اللذة.
فی البحث عن الارض اهی حجریه اوطینیة.
فی علة جذب المغناطیس الحدید.
منطق
فی المنطق بالفاظ متکلمی الاسلام.
کتاب البرهان.
کیفیة الاستدلال.
ریاضیات
فی الهیئة.
فی مقدار مایمکن ان یستدرک من النجوم.
فی کیفیة الابصار.
فی ان الکواکب علی غایة الاستدارة لیس فیها نتوء واعوار
فلسفه
العلم الالهی الصغیر علی رای سقراط.
العلم الالهی الکبیر.
فی الفلسفة القدیمة.
نقض کتاب فرفوریوس الی انابو المصری
متافیزیک
النفس الکبیر.
فی ان جواهرالاجسام .
فی ان الحرکة معلومة غیر مرئیه
شيوهي رازي در پزشكي
"عبدالله بن سواده دچار تبهاي نامنظمي بود كه گاه هر روز به وي عارض ميگشت و زماني يك روز در ميان و گاهي هر چهار روز و شش روز. و پيش از عارض شدن تب، لرز مختصري به او دست ميداد و به دفعات بسيار بول ميكرد. من اين نظر را ابراز داشتم كه اين تبها ميخواهد به تب ربع مبدل شود و يا اين است كه بيمار زخمي در كليه دارد. پس از اندكي در بول بيمار چرك ظاهر شد. من به او خبر دادم كه ديگر تب باز نخواهد گشت و چنين شد.
تنها چيزي كه مانع آن بود كه در نخستين بار نظر خود را دربارهي اين كه بيمار زخم كليه دارد، ابراز كنم اين بود كه پيش از آن به تب غب و تبهاي ديگر مبتلا بود و گمان ميرفت كه اين تبهاي نامنظم از التهاباتي باشد كه چون نيرو گيرد به تب ربع مبدل خواهد شد. به علاوه، بيمار به من شكايت نكرده بود كه در ناحيهي گردهاش سنگيني مانندي دارد كه چون بر ميخيزد آن را احساس ميكند و من نيز فراموش كرده بودم كه دراين باره چيزي از او بپرسم. در واقع ميبايستي بسياري بول گمان مرا در زخم كليهي وي قويتر كند، منتها نميدانستم كه پدرش نيز سستي مثانه دارد و از چنين دردي شكايت ميكند ..."
زماني كه در بيمارستان ري پزشك مسوول بود، در حالي كه شاگردانش و شاگردان شاگردانش پيرامون او را گرفته بودند، به كار بيمارستان رسيدگي ميكرد. هر بيماري كه به بيمارستان وارد ميشد، نخست در نزد شاگردان شاگردان معاينه مي شد و اگر مسالهاي براي آنها دشوار ميآمد، با شاگردان اصلي رازي عرضه ميشد و اگر آنها نيز در تشخيص بيماري در ميماندند، به خود رازي مراجعه ميكردند. اين شيوهي سازماندهي پزشكان از يادگارهاي رازي است كه هنوز هم در بيمارستان هاي آموزشي جهان رعايت ميشود.
هنگامي كه ميخواستند بيمارستان معتضدي بغداد را بسازند، با او براي جاي مناسب بيمارستان مشورت كردند. رازي فرمان داد قطعههاي مساوي از گوشت را در محلههاي گوناگون شهر بياويزند و آن جايي را برگزينند كه قطعهي گوشتن در آنجا ديرتر از جاهاي ديگر فاسد شده است. رازي در آن بيمارستان بخش ويژهي بيماران رواني بنيان گذاشت و براي هر گروه از بيماران رژيم غذايي مناسب آنها را تعيين كرد.
نوشتههاي رازي
نخستين فهرست از نوشتههاي رازي را خود او فراهم كرده كه ابننديم آن را در الفهرست آورده است. ابن قفطي نيز در كتاب خود با نام اخبار الحكماء، آن فهرست را به نقل از ابننديم آورده است. سپس، ابوريحان بيروني كتابي پيرامون نوشتههاي رازي نوشت كه پول كراوس، خاورشناس فرانسوي، در سال 1936 آن را با عنوان "رساله ابيريحان في فهرست كتب محمد بن زكرياي رازي" به چاپ رساند. البته، بيروني فهرست كتابهاي خود را تا سال 427 قمري، كه در آن هنگام 65 سال داشت، نيز در اين رساله آورده است.
بر پايهي فهرست بيروني، رازي 184 كتاب در موضوعهاي گوناگون نوشته است: پزشكي، 56 كتاب؛ طبيعيات، 33 كتاب؛ منطق، 7 كتاب؛ رياضيات و اخترشناسي، 10 كتاب؛ تفسير و تخليص كتابهاي فلسفي و پزشكي ديگران، 7 كتاب؛ علوم فلسفي و تخميني، 17 كتاب؛ ماوراءالطبيعه، 6 كتاب؛ الهيات، 14 كتاب؛ كيميا، 22 كتاب؛ كفريات، 2 كتاب و فنون مختلفه، 10 كتاب.
ابنابي اصيبعه، از پزشكان سدهي هفتم هجري، در كتاب عيون الانباء في طبقات الاطباء، 238 كتاب براي رازي فهرست كرده است. محمود نجمآبادي، پژوهشگر تاريخ علم، با برابر نهادن فهرست بيروني، ابنقفطي، ابنابي اصيبعه و ابننديم، كتابي به نام مولفات و مصنفات ابوبكر محمد بن زكرياي رازي، فراهم آورده است كه در سال 1339 از سوي انتشارات دانشگاه تهران منتشر شد. او دراين كتاب 271 كتاب براي رازي برشمرده است. در اين جا برخي از مهمترين آثار رازي معرفي ميشود.
در پزشكي
الحاوي بزرگترين دانشنامهي پزشكي است كه در آن نظريههاي پزشكان پيش از رازي گردآوري شده است. او در اين كتاب نظر پزشكان را بي آن كه در آنها تغييري دهد، آورده و هر مطلبي را از هر كجا گرفته، منبع آن را نوشته است. همان گونه كه پيش از اين گفته شد، رازي براي اين كار بزرگ بيش از 15 سال از عمر خود را صرف كرد تا اين كه بينايي و توان نوشتن را از دست داد و از شاگردانش كمك گرفت. با اين همه، سازماندهي نهايي كتاب به دست شاگردان رازي و پس از مرگ استاد انجام شد.
كتاب حاوي در سال 1297 ميلادي به درخواست شارل انجو، شاه سيسيل، به كوشش فرج بن سالم به لاتيني ترجمه شد. نخستين چاپ متن لاتين آن در سال 1486 در شهر برسكيا انجام شد و سپس در سالهاي 1505، 1506، 1509 و 1542 در شهر ونيز بار ديگر به چاپ رسيد. حاوي يكي از 9 كتابي بود كه كتابخانهي دانشكدهي پزشكي پاريس در سال 1395 ميلادي در خود داشت.
2. الكناش المنصوري
اين كتاب پس از الحاوي مهمترين اثر پزشكي رازي به شمار ميآيد. رازي اين كتاب را به نام ابوصالح منصور بن اسحاق بن احمد بن اسد، والي ري، نام نهاده است. او در اين كتاب، كه به طب منصوري پرآوازه شده، مفاهيم پايهي پزشكي را در ده مقاله آورده است. مقالهي نهم اين كتاب، با عنوان"دربارهي درمان همهي بيماريها از فرق سر تا نوك پا" بيشتر مورد توجه بوده و در اروپا به صورت جداگانه نيز به چاپ رسيده و شرحهاي گوناگوني بر آن نوشته شده است.
طب منصوري را جرارد كرمونيايي در سال 1481 به لاتين ترجمه كرد. ترجمهي لاتيني آن نخست در سال 1484 به چاپ رسيد و سپس تا سال 1519، شش بار ديگر در ونيز چاپ شد. چاپهاي ديگري از آن نيز در سالهاي 1533، 1544 و 1551 در سوئيس و 1674 در اولم فراهم آمد. اين كتاب تا پايان سدهي نوزدهم ميلادي بخشي از برنامهي درسي دانشگاه توبينگن آلمان بود و رياست دانشگاه مونپوليه، در فرانسه، تا سال 1558 هنوز درس خود را از روي اين كتاب ميگفته است.
3. كتاب الجدري و الحصبه
اين كتاب كهنترين و مهمترين كتابي است كه پيرامون آبله و سرخك نوشته شده است. رازي نخستين پزشكي است كه اين دو بيماري را دو بيماري جداگانه دانسته و شيوهي نگارش آن به اندازهي با اصول علمي امروزي همخواني دارد كه برخي از پژوهشگران تاريخ پزشكي، از جمله نوبرگر در كتاب تاريخ پزشكي خود، آن را برجستهترين خدمت فرهنگ اسلامي به علم پزشكي دانستهاند.
ترجمهي لاتين كتاب آبله و سرخك رازي در سال 1548 در پاريس منتشر شد و ترجمههاي لاتيني ديگري از آن در سالهاي 1498 و 1555 در ونيز، در سالهاي 1529 و 1544 در سوئيس، در سال 1549 در استراسبورگ، در سال 1749 در لندن و در 1781 در گوتينگن چاپ شد. ترجمهي فرانسوي آن در سال 1762 در پاريس منتشر شد. ترجمهي انگليسي آن در سال 1747 در لندن انجام شد، اما در سال 1848 منتشر شد. محمود نجمآبادي آن را به فارسي ترجمه كرده است.
4. تقاسيم العلل
كتاب تقسيمهاي بيماريها، گونهاي فرهنگ پزشكي است كه بيماريها و چگونگي درمان آنها چكيدهوار در آن آمده است. اين كتاب را نيز جرالد كرمونيايي به لاتين ترجمه كرده است.
5. من لايحضره الطبيب
چنانكه از نام اين كتاب بر ميآيد، براي كسي نوشته شده است كه به پزشك دسترسي ندارد. شيخ صدوق كه عنوان اين كتاب را پسنديده بود، كتابي با نام من لايحضره الفقيه در فقه شيعي نوشته است.
6. دفع مضار الاغذيه
اين كتاب دربارهي جلوگيري از زيان غذاهاست و عبدالعلي نائيني آن را به فارسي ترجمه و با عنوان بهداشت غذايي منتشر كرده است.
7. في محنه الطبيب و كيف ينبغي ان يكون
كتابي در چگونكي آزمايش كردن پزشكان و اين كه يك پزشك چگونه بايد باشد.
8. المرشد
كتاب راهنما كه با نام الفصول نيز شناخته ميشود، چكيدهي دانش پزشكي است.
9. الادويه المسهله الموجود في كل مكان
اين كتاب پيرامون داروهاي آسانيافتني است كه در هر جايي وجود دارند.
10. القرابازين
رازي دو كتاب با اين نام دارد كه يكي كبير(بزرگ) و ديگري صغير(كوچك) ناميده ميشود. اين كتابها پيرامون داروهايي هستندكه پزشكان بايد با آنها آشنا باشند.
ديگر كتابهاي برجستهي رازي در پزشكي عبارتند از: اطمعه المرضي(غذاي بيماران)، برءالساعه(فوريتهاي پزشكي)؛ كتابه في تولد الحصاه(كتاب او در پديد آمدن سنگريزه)، كتابه في القولنج(كتاب او در درد رودكان)، كتابه في النقرس و اوجاع المفاصل(كتاب او در درد پا و مفصلها)، الطب الملوكي(پزشكي شاهانه)، في العله التي صارالخريف ممرضا(در چرايي آنكه پاييز بيماريآور است)، في العله التي تحدث الورم و الزكام في رووس الناس وقت الورد(در علت آن كه ورم و زكام در سر مردم هنگام گل سرخ عارض ميگردد)، تقديم الفاكهه قبل الطعام و تاخير منه(خوردن ميوه پيش از غذا و پس از آن)، في عله التي لها ينجح جهال الاطباء و العوام و انساء اكثر من العلماء(در علت آن كه طبيبان نادان و عامهي مردم و زنان، بيش از طبيبان دانشمند توفيق مييابند) و ... .
دستاوردهاي علمي رازي
بحث علمي پيرامون ايمني اكتسابي
مکتب کیمیا :
نظریه اتمی و رازی :
در اروپا فرضیه اتمی را "دانیل سرت" در سال 1619 از فلاسفه یونانی گرفت که بعدها "روبرت بویل" آن را در نظریه خود راجع به عنصرها گنجاند. با آنکه نظریه بویل با دیدگاههای کیمیاگران قدیم تفاوت آشکار دارد نباید گذشت که از زمان فیلسوفان کهن تا زمان او، تنها رازی قائل به اتمی بودن ماده و بقاء و قدمت آن بوده است و با ان که نظریه رازی با مال بویل و یا نگرش نوین تفاوت دارد، لیکن به نظریات دانشمندان شیمی و فیزیک امروزی نزدیک است.
ارتباط رازی با دیگر دانشها
منابع :
رازی http://www2.irib.ir
محمد زکریای رازی http://fa.wikipedia.org
فهرست آثار محمد زکریای رازی http://fa.wikipedia.org
محمد زکریای رازی http://243.blogfa.com
زندگی نامه محمد زکریای رازی http://www.aarezoha.blogfa.com
زندگی نامه محمد زکریای رازی http://behdad-vasegh.blogfa.com
محمد بن زکریای رازی http://natali123.persianblog.ir