مترجم: حبیب الله علیخانی
منبع:راسخون
منبع:راسخون
تعیین محدودیت دمای سرویس دهی
DMTA اطلاعات مفیدی ارائه می کند که می تواند به استفاده کننده در زمینه ی استفاده از یک ماده ی پلیمری، کمک کند، مخصوصاً با دماهای مجاز استفاده. یک مثال از این موارد در زمینه ی استفاده از فوم پلی یوریتان و تحت فرکانس 1 هرتز و گستره ی دمایی -80℃ تا 100 درجه ی سانتیگراد، بوسیله ی PerkinElmer ارائه شده است.فوک پلی یوریتان در کاربردهای بسیاری مانند صنعت بسته بندی، کفش، مبلمان و ... استفاده می شود. علت این مسئله، خواص جذب ضربه ی مناسب این ماده می باشد. به منظور جذب انرژی، این مهم است که فوم حالت رابری داشته باشد. در حالت شیشه ای، ماده صلب و ترد است که علت این مسئله، وجود فضاهای حفره ای بی شمار در ساختار این فوم می باشد. بنابراین، مهم این است که به طور مناسب T_g تعیین شود.. T_g این ماده در حدود -40℃ می باشد که در این دما، خاصیت رابری به طور قابل توجهی تغییر می کند. وقتی دما کاهش می یابد، مدول از 1MPa به 100 MPa افزایش می یابد. این ماده نیازمند مدول پایین است تا بدین صورت به خوبی عمل کند و نیازهای مربوطه را برطرف سازد. نمونه های با بالاترین کریستالینیتی، که در واقع دارای بالاترین دمای آنیل هستند، نیازمند بالاترین دما برای کاهش سفتی هستند. بنابراین tanδ مربوطه کاهش قابل توجهی را در ارتفاع پیک ها، ایجاد کرده است که این نشاندهنده ی افزایش T_g است.
شکل 1 نشاندهنده ی اثر نیروهای بین مولکولی بر روی جاذبه ی مدول ذخیره سازی شده است. وقتی پیوند هیدروژنی افزایش می یابد، مدول در گستره ی دمایی افزایش می یابد و T_g نیز افزایش می یابد. نمودارهای tanδ مربوطه، علاوه برنشان دادن شیفت در دمای T_g، نشاندهنده ی کاهش در ارتفاع پیک های نمودار tanδ می باشد. ارتفاع پیک های نمودار tanδ شاخصی برای میزان خواص آمورف و یا میزان کریستالینیتی ماده ی ترموپلاست شبه کریستالی است. علاوه بر این، PA 6 کمترین و PA 46 بالاترین میزان کریستالینیتی در بین این سه پلی آمید مورد بررسی را دارد. این مسئله با تغییر در دمای ذوب این سه پلیمر، مشهود است. دمای ذوب این سه پلیمر (PA 6، PA 66 و PA 46) به ترتیب برابر با 220، 260 و 290 درجه ی سانتیگراد است.
شکل 2 نشاندهنده ی نمودار مدول ذخیره سازی در یک گستره ی دمایی برای الیاف پلی اتیلن ترفتالات (PET) است که با نرخ 2 تا 5.5 کشیده شده اند. کشش الیاف موجب جهت گیری محوری مولکول ها و افزایش کریستالینیتی می شود. کشش موجب افزایش کریستالینیتی می شود و بدین صورت میزان هم ترازی مولکول ها، افزایش می یابد. بدین صورت، حجم داخل نواحی آمورف، کاهش می یابد و بنابراین، میزان قیود موجود بر سر راه حرکت زنجیره ی مولکولی تغییر کند. یک چنین تغییراتی در حقیقت موجب تغییر قابل توجه در خواص فیزیکی و مکانیکی ماده مانند سفتی و استحکام می شود.
اثر پیوند عرضی
پیوند عرضی اثر قابل توجهی بر روی خواص مکانیکی دینامیکی دارد، مخصوصا T_g (شکل 3). با افزایش میزان پیوند عرضی، استحاله ی تبدیل شدن به حالت شیشه ای، در گستره ی دمای وسیع تری رخ می دهد و افت مربوطه در مدول ذخیره سازی، کاهش می یابد. در این حالت، تبدیل در گستره ی دمایی وسیع تری رخ می دهد که علت این مسئله، افت مدول ذخیره سازی است. علاوه بر این، در این حالت، پیک های دامپینگ نیز افت می کنند.
آمیزه های پلیمری
DMTA یک روش مناسب برای مطالعه ی و شناسایی آمیزه های پلیمری مختلف مانند TPE، شبکه های پلیمری در هم نفوذ کننده (IPNs) و مخلوط های فیزیکی از پلیمرهای مختلف می باشد. این روش به طور خاص برای بررسی تطابق مناسب میان اجزای پلیمری، نوع رفتار رهایش یا استحاله و میزان تغییر میان سفتی آمیزه و پلیمرهای تشکیل دهنده، به کار گرفته می شوند. شکل 4 نشاندهنده ی خواص مکانیکی دینامیکی دو پلیمر مجزا و آمیزه ی تولیدی از آنها، نسبت به دما می باشد. استحاله ی تبدیل شدن به حالت شیشه ای این آمیزه، میان دمای T_g این دو پلیمر، قرار گرفته است. مقادیر T_g برای این آمیزه می تواند با استفاده از اصول مخلوط سازی، بدست آیند:که در اینجا، w بیان کننده ی کسر وزنی هر کدام از پلیمرهاست.
نمودارهای عمومی سازی شده، که نشاندهنده ی عدم تطابق و یا امتزاج دو پلیمر می باشد، در شکل 5 نشان داده شده است. اگر پلیمرها، قابلیت امتزاج نداشته باشند، سپس آمیزه ی منتج شده، دارای دو استحاله ی تبدیل شدن به حالت شیشه ای مجزاست که مربوطه به تک تک این پلیمرهاست. همانگونه که گفته شد، مقادیر واقعی مربوط به خواص مکانیکی- دینامیکی، به نوع پلیمرها، یعنی ترموپلاست های آمورف و یا شبه کریستالی و ترموست ها و یا الاستومرهای دارای میزان مختلف از پیوند عرضی وابسته می باشد.
شکل 6 نشاندهنده ی خواص مکانیکی- دینامیکی مربوط به IPN های تولیدی از PU و PMMA برای ترکیبات مختلف است. آزمون ها در حالت فرکانس رزونانسی و در نرخ حرارت دهی 4 درجه بر دقیقه انجام شده است. قطعات آزمون عرضی برابر 10 میلی متر دارند. دامنه ی نوسان سینوسی بین 0.3 تا 0.6 میلی متر است و این دامنه با توجه به سفتی و ضخام نمونه، انتخاب شده است. در ترکیبات خاص، این مسئله در حدود 30 تا 50 % وزنی PMMA اتفاق افتاده است. در واقع در این حالت، IPN ها دارای استحاله های گسترده ای در یک ظرفیت دامپینگ خاص و در یک گستره ی دمایی در حدود 100 درجه ی سانتیگراد، می باشد. این مسئله موجب انتقال ظرفیت دامپینگ مستقل از تغییرات دمایی می شود.
اثر پلاستیسایزر و رطوبت
پلاستیسایزر به منظور نرم کردن و افزایش انعطاف پذیری پلیمرها و یا افزایش قابلیت فرآوری، به آنها افزوده می شود. در واقع این مواد این کار را با کاهش دمای تبدیل شدن به حالت شیشه ای و کاهش میزان دمای ذوب شدن، انجام می دهند. این مسئله برای PVC در شکل 8 نشان داده شده است. در این شکل افزودن پلاستیسایزر دی اتیل هگزیل ساکسینات موجب کاهش قابل توجه در دمای تبدیل شدن به حالت شیشه ای در این ماده می شود. شکل همچنین نشان می دهد که مشابه آمیزه های پلیمری، پلاستیکی شدن همچنین نواحی استحاله را گسترش می دهد. این پهن شدگی همچنین در نمودارهای مدول ذخیره سازی، مشاهده می شود (شکل 6). ماکزیمم موجود در پیک های کاهشی لگاریتمی به طور قابل توجهی، کاهش یافته اند و علاوه بر این، پهن نیز شده اند. این مسئله با افزایش پلاستیزاسیون، انجام می شود. به هر حال، در زمانی که میزان پلاستیسایزر، 50 % شود، پیک ها شروع به افزایش پیدا می کنند. این مسئله احتمالا به دلیل همپوشانی در استحاله ها، رخ داده است.شکل 9 نشاندهنده ی نمودارهای E^' ، E^'' و tanδ نسبت به دما برای سه نمونه با مقادیر مختلف رطوبت می باشد. در واقع tanδ سه پیک ماکزیمم دارد که استحاله ی α در آن، نشاندهنده ی استحاله ی شیشه ای شدن است و به دلیل حرکت بخش های زنجیره ی پلیمری طویل در داخل زنجیره ی پلیمری اصلی ایجاد می شود. استحاله ی β به دلیل حرکت های محلی در داخل بخش های آمیدی ایجاد می شود و استحاله ی γ، مربوط به حرکت های بخش های محلی گروه های متیلن در میان گروه های آمیدی موجود در بخش های آمورف می باشد. تغییر اصل همانگونه که مشاهده می شود برای T_g است. که در حقیقت نتیجه ای از گسستگی های ناشی شده از آب در داخل پیوندهای هیدروژنی می باشد. این بد نیست بدانید که مدول ذخیره سازی در نواحی شیشه ای و در زیر صفر درجه ی سانتیگراد، با افزایش رطوبت، افزایش می یابد که این مسئله به دلیل کریستالیزاسیون آب مسدود شده، ایجاد شده است.
dQ/dt=I
در واقع می توان یک نمونه ی پلیمری را به عنوان یک ترکیب موازی از یک مقاومت و یک خازن در نظر گرفت.
بزرگترین مزیت مربوط به DEA، این است که این روش می تواند برای ارزیابی فرایند و همچنین آزمون های آزمایشگاهی، استفاده شود. در آزمون های نمونه وار، نمونه ها در بین دو الکترود فلزی قرار داده می شوند و یک ولتاژ سینوسی به یکی از الکترودها، اعمال می شود. جریان سینوسی پاسخ در الکترود ثانویه اندازه گیری می شود. جریان و تفاوت فازی با توجه به ولتاژ اعمالی، اندازه گیری می شود و از این داده ها، خواص دی الکتریکی (ثابت دی الکتریکی یا نفوذپذیری الکتریکی (ε^') و فاکتور اتلاف (ε^'') محاسبه می شود. یکی دیگر از عبارت های متداول برای بیان پاسخ دی الکتریکی، فاکتور پراکندگی یا تانژانت اتلاف (tanδ=ε^''/ε^') می باشد.
کاربرد آن در ارزیابی رفتار عمل آوری سیست های رزین ترموست، مواد کامپوزیتی، چسب ها، رنگ ها و ... می باشد (بر طبق استاندارد ASTM E2038 یا ASTM E2039).
ASTM E2038-99: روش آزمون استاندارد برای کالیبراسیون دمایی آنالیزورهای دی الکتریکی است.
ASTM E2038-99: روش آزمون استاندارد برای تعیین و گزارش دهی خواص دی الکتریک
روش های آنالیز گرمایی متداول برای اندازه گیری خواص بالک مواد، مناسب می باشند اما برای ویژگی های متمرکز مواد روش های آنالیز گرمایی میکرو و نانو مورد استفاده قرار می گیرند. این روش ها از پروب های با قابلیت جابجایی استفاده می کنند که به یک میکروسکوپ نیروی اتمی (AFM) متصل می شود و از آن برای اندازه گیری میزان انحراف استفاده می شود. ابزار در اصل یک AFM است که با یک سری مناسب ترکیب شده است و به عنوان حسگر دما و منبع حرارتی عمل می کند. استحاله های مواد که منجر به نرم شدن ماده می شوند، در زیر این سری انجام می شوند و بدین صورت یک انحراف در کانتیلیور ایجاد می شود که مشابه با روشش مربوط به آنالیز ترمو- مکانیکی (TMA) می باشد. آنالیز گرمایی متمرکز (LTA) می تواند برای مثال برای بررسی تغییرات مورفولوژیکی در سطح ماده استفاده شود. این کار با اندازه گیری دماهای استحاله های محلی انجام می شود.
منبع مقاله :
Introduction to polymer science and technology/ Mustafa Akay
استفاده از مطالب این مقاله، با ذکر منبع راسخون، بلامانع می باشد.