نویسنده: علی شیرازی
«اُم عقیل» بانویی بادیه نشین بود. روزی دو مهمان بر او وارد شدند. در همین اثنا به وی خبر دادند پسرش كه در كنار شترهایشان بازی میكرده، به علت پریدن شترها به روی هم، وحشت كرده و پس از افتادن در چاه، جان سپرده است.
ام عقیل بعد از شنیدن این موضوع، از راوی خبر میخواهد تا او را در پذیرایی از مهمانان كمك كند. از این رو، گوسفندی به وی میدهد تا آن را ذبح كند.
سپس از گوشت گوسفند غذایی درست میكند و نزد میهمانان میبرد. میهمانها از جریان آگاه شده؛ از صبر و استقامت آن زن تعجب میكنند.
پس از پذیرایی میهمانان، ام عقیل از فردی درخواست میكند تا برایش قرآن بخواند و به وی میگوید: «آیاتی برای من بخوان تا در پرتو آن، خاطرِ آزردهام تسكین یابد.»
و او قرائت میكند: «وَبَشِّرِ الصَّابِرِینَ*
الَّذِینَ إِذَا أَصَابَتْهُم مُّصِیبَةٌ قَالُواْ إِنَّا لِلّهِ وَإِنَّا إِلَیْهِ رَاجِعونَ*
أُولَئِكَ عَلَیْهِمْ صَلَوَاتٌ مِّن رَّبِّهِمْ وَرَحْمَةٌ وَأُولَئِكَ هُمُ الْمُهْتَدُونَ
» (1)
و بشارت ده به استقامت كنندگان! آنها كه هر گاه مصیبتی به ایشان میرسد، میگویند، ما از آن خدا هستیم؛ و به سوی او باز میگردیم! اینها، كسانی هستند كه الطاف و رحمت خدا شامل حالشان شده و آنها هدایت یافتگان هستند!
پس از تلاوت آیات قرآن، ام عقیل به نماز میایستد و بعد از خواندن چند ركعت نماز، دست به سوی آسمان بلند میكند و میگوید: «خداوندا! من به فرمانت عمل كردم، تو هم به آن وعدهای كه به صابران دادهای؛ وفا كن.» (2)
و سپس میافزاید: «اگر قرار بود كسی برای دیگران باقی بماند، رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) برای امتش باقی میماند.» (3)
پینوشتها:
1. بقره (2) آیههای 157-155.
2. سفینةالبحار، ج2، ص 7.
3. مسكن الفؤاد، ص 51.
شیرازی، علی؛ (1394)؛ زنان نمونه، قم: مؤسسه بوستان كتاب (مركز چاپ و نشر تبلیغات اسلامی)، چاپ هشتم.