نویسنده: علی شیرازی
بكارهی هلالیه، از بانوان شجاع و قهرمانی است كه شهامت سخنوری او زبانزد همگان بوده است.
این شیر زن بی باك، در «جنگ صفین» به جانبداری از حضرت امیرالمومنین علی (علیه السلام) و بر ضد معاویةبن ابوسفیان، خطبههای آتشینی ایراد میكرد و مردم را قهرمانانه به جهاد و استقامت در نبرد علیه كفار دعوت میكرد و با شمشیر زبان، دلهای دشمنان زبون را به لرزه میانداخت.
پس از شهادت حضرت علی (علیه السلام)، روزی گذر «بكاره» به دربار معاویه افتاد، به داخل رفته، سلام كرد. معاویه پاسخ او را به گرمی گفت و به وی اجازهی نشستن داد.
عمر و عاص، مروان بن حكم، سعید و دیگران كه پیروان معاویه بودند، با دیدن بكارهی هلالیه، به یاد شكست سخت خود در جنگ صفین افتادند؛ لذا وقت را مناسب دیدند كه با یادآوری اقدامات «بكاره» در جنگ صفین، معاویه را تحریك كنند.
ابتدا «مروان» رو به معاویه كرد و گفت: «می دانی این زن كیست؟ او همان كسی است كه در «جنگ صفین» میگفت: «ای زید! شمشیر خود را از زیر خاك بیرون بكش و علیه دشمن سركش نبرد كن!»
«عمرو عاص» گفت: «این همان كسی است كه میگفت: «ای پسر «هند» منحرف شدهای و «عمرو» و «سعید»، تو را به گمراهی كشانیدند.
«سعید» گفت: این زن، همان است كه در جنگ «صفین»، اشعار شورانگیز میخواند و میگفت: «ای كاش بمیرم و كسی از «بنی امیه» را بر بالای منبر نبینم كه آل پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) را مورد سرزنش قرار دهد.»
در این هنگام سكوتی بر مجلس حكم فرما شد.
بكاره كه دیگر بسیار پیر و ناتوان شده و بر عصایی تكیه كرده بود، گفت: «ای معاویه! سگهایت مرا دوره كردهاند و هر یك به نوبت پارس كردند. به خدا سوگند! فرد مورد نظر آنان من بودم و گفتار حق را هرگز تكذیب نمیكنم و حال، هر كاری كه میخواهی بكن؛ زیرا پس از شهادت مولی امیرالمؤمنین (علیه السلام) زندگی دیگر هیچ ارزشی ندارد.» (1)
پینوشتها:
1. اعلام النساء، ج1، ص 137.
منبع مقاله :شیرازی، علی؛ (1394)؛ زنان نمونه، قم: مؤسسه بوستان كتاب (مركز چاپ و نشر تبلیغات اسلامی)، چاپ هشتم.