نویسنده: علی شیرازی
حلیمهی سعدیه، دختر ابی ذؤیب و از قبیلهی سعد بن بكر است.
چهار ماه از تولد حضرت محمدبن عبدالله (علیه السلام) گذشته بود كه دایگان قبیلهی بنی سعد به مكه آمدند، حلیمه نیز به همراه آنان بود. (1)
عظمت خاندان بنی هاشم و شخصیت مردی مانند عبدالمطلب كه جود، احسان، نیكوكاری و دستگیری او از مستمندان، زبانزد خاص و عام بود، سبب میشد كه دایگان برای شیردادن به پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) بر یكدیگر پیشی بگیرند؛ امّا نوزاد قریش، پستان هیچ كدام از زنان شیرده را نگرفت. سرانجام، حلیمه سعدیه آمد و پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) پستان او را مكید. (2)
در این لحظه وجد و سرور، خاندان عبدالمطلب را فرا گرفت. عبدالمطلب، روبه حلیمه كرد و گفت:
- از كدام قبیله هستی؟
- از قبیلهی بنی سعد هستم.
- اسمت چیست؟
- «حلیمه».
عبدالمطلب، از اسم و نام قبیلهی او بسیار خوشحال شد و گفت: «آفرین، آفرین! دو خوی پسندیده و دو خصلت شایسته، یكی سعادت و خوشبختی و دیگری حلم و بردباری.» (3)
از وقتی كه پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم)، دایگی حلیمه سعدیه را پذیرفتند، الطاف الهی سراسر زندگی آن بانو را فرا گرفت: سینهی بیشیر او پر شیر شد و دارایی و گلهاش روبه فراوانی گذاشت.
خودش میگوید: «آن گاه كه من پرورش نوزاد «آمنه» را متكفل شدم، در حضور مادرش خواستم او را شیر دهم، پستان چپ خود را كه دارای شیر بود در دهان او گذاشتم؛ ولی كودك به پستان راست من بیشتر متمایل بود. امّا من از روزی كه بچهدار شده بودم، شیری در پستان راست خود ندیده بودم. اصرار نوزاد، مرا بر آن داشت كه پستان راست بیشیر خود را در دهان او بگذارم. هماندم كه كودك شروع به مكیدن كرد، رگهای خشك آن پر از شیر شد و این پیشامد موجب تعجب همهی حاضرین شد.» (4)
حلیمهی سعدیه، پنج سال از پیامبر گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) محافظت كرد و تربیت و پرورش وی كوشید. پس از آن، حضرتش را به «آمنه» بازگرداند.
بعد از ظهور اسلام، حلیمه به اتفاق شوهر خود، «حارث عبدالهزّی»، به مكه آمدند و به رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) و اله ایمان آوردند.
پیغمبر خاتم (صلی الله علیه و آله و سلم) و آله تا پایان عمر، از دوران زندگی در قبیلهی «سعد بن بكر» یاد میكردند و از حلیمه و فرزندانش قدردانی میكردند و به زبان عربی فصیحی كه در آن دوران، در خانهی حلیمه سعدیه آموخته بودند، افتخار میكردند.
در جنگ حنین، حلیمه به نزد پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) آمد. آن حضرت به احترام وی از جا برخاستند، ردای خود را پهن كردند و حلیمه سعدیه را روی ردای خود نشاندند.(5)
پینوشتها:
1. سیره ابن هشام، ج1، ص 162.
2. بحارالانوار، ج15، ص 442.
3. سیره حلبی، ج1، ص 106.
4. بحارالانوار، ج15، ص 345.
5. زندگانی حضرت محمّد خاتم النبیین (صلی الله علیه و آله و سلم)، ج1، ص 69، به نقل از استیعاب.
شیرازی، علی؛ (1394)؛ زنان نمونه، قم: مؤسسه بوستان كتاب (مركز چاپ و نشر تبلیغات اسلامی)، چاپ هشتم.