جاسوسی در فعالیت‌های اطلاعاتی؛ رهیافتی دینی- فقهی

امنیت به عنوان یکی از مسائل مهم زندگی انسان و جامعه انسانی، پایه‌ی آرامش، آسایش و ترقی کشور با ابعاد متنوع و وسعت معنایی، از عوامل مهم و البته پیچیده‌ی حیات فردی و جمعی بشر و آرمان والای او در طول
سه‌شنبه، 9 آبان 1396
تخمین زمان مطالعه:
پدیدآورنده: علی اکبر مظاهری
موارد بیشتر برای شما
جاسوسی در فعالیت‌های اطلاعاتی؛ رهیافتی دینی- فقهی
جاسوسی در فعالیت‌های اطلاعاتی؛ رهیافتی دینی- فقهی

نویسنده: محمدعلی برزنونی (1)

 

مقدمه

امنیت به عنوان یکی از مسائل مهم زندگی انسان و جامعه انسانی، پایه‌ی آرامش، آسایش و ترقی کشور با ابعاد متنوع و وسعت معنایی، از عوامل مهم و البته پیچیده‌ی حیات فردی و جمعی بشر و آرمان والای او در طول تاریخ است که حفاظت از آن، با تنوع راهبردی و ابزاری روبرو است، از راه‌ها و ابزارهای بسیط تا روش‌ها و ابزارهای بسیار پیچیده‌ی امروزی و از ابعاد محدود پیشین تا ابعاد به شدت متغیر و نوشونده‌ی امروزین. یکی از وظایف اساسی دولت، تأمین امنیت تمامی افراد جامعه و ارزش‌های مثبت در آن است که برآیند تمامی وظایف و کارکردهای دولت در یک نظام سیاسی مردم‌سالار است.
قدر مشترک همه‌ی معانی و ابعاد امنیت، حفاظت کشور و مصونیت آن از هرگونه تهدید (2) و آسیب داخلی و خارجی است و هر حکومتی، به منظور حفظ و حراست از موجودیت و تمامیت ارضی خود در داخل و خارج، ناگزیر از بهره‌گیری از ابزارهایی است که به حفظ نظم و انتظام در جامعه و امنیت آن بیانجامد و از آن جمله، انجام اقدام‌هایی چون حفاظت، (3) حراست، نظارت، کنترل، تقویت، تسلیح، مهار و... است. با همین نگاه، برای جلوگیری از آسیب‌رسانی به امنیت فردی یا جمعی یا اجتماعی و حفاظت از اختلال در نظم حقوقی و امنیت جامعه، از فرآیندها و ابزارهای متعددی بهره جسته می‌شود که «جاسوسی (4) در فعالیت‌های اطلاعاتی» یکی از آن‌ها است. و بی‌جهت نیست که امنیت و قدرت، رابطه‌ی منطقی و دایمی با یکدیگر دارند. از این‌رو در برنامه‌ریزی امنیتی دقیق و حساب شده برای حفظ امنیت کشور و دفاع از ارزش‌های ملی و دینی در مقابل تهدیدهای داخلی و خارجی مخالفان نظام حاکم بر جامعه، مبتنی بر راهبرد امنیت ملی (5) کشور، تجسس اطلاعاتی، یکی از فرایندهای مهم محسوب می‌شود.
از سوی دیگر، نگاهی هر چند کوتاه به تاریخ بشر، به ویژه از زمانی که اجتماع انسانی شکل گرفت و رفته رفته با شکل‌گیری جمعیت معتنابه در یک حلقه‌ی سرزمینی و ایجاد حاکمیت در پهنه‌ی آن و ایجاد کشورها، هر کدام از این کشورها به نوعی درصدد دستیابی به منافع ملی خود در ابعاد ملی، منطقه‌ای و جهانی بوده و هستند و با توجه به قدرت و اقتدار ملی، سطوح اجرایی آن را در راهبردهای متنوع خود تعیین می‌نمایند.
بی‌تردید هر کشوری مسئول حفظ امنیت، حاکمیت و استقلال خویش است و باید در مقابل اقدام‌ها و توطئه‌های دیگران، با توجه به آخرین اطلاعات و اخباری که از دوستان و دشمنان خود به دست می‌آورد، نظام و کشور خود را حفظ کند. در این راه دولت‌های ملی و مردمی که تکیه بر مرام مردم‌سالارانه دارند، بیش از دولت‌های وابسته، نیاز به اطلاعات و اخبار از وضعیت اطراف خود دارند و همین قدرت اطلاعاتی و دانسته‌ها، اقتداری ویژه را پدید می‌آورد.
یکی از ابزارهای دستیابی به اطلاعات، ایجاد سازمان‌های اطلاعاتی در کشورها است که با دو حوزه‌ی مهم و البته مرتبط «جاسوسی (6) و ضد جاسوسی (7)» تشکیل شده‌اند و وظیفه‌ی اصلی آن‌ها، تأمین امنیت لازم برای کشورشان در ابعاد مختلف است. مراد از جاسوسی «کسب مخفیانه و پنهانی اطلاعات در کشورهای موردنظر و در زمان جنگ، کسب اطلاعات از مناطق عملیاتی و انتقال آن به طرف خودی برای بهره‌برداری و ضربه زدن به دشمن» است (نوروزی، 1385: 281). مراد از ضدجاسوسی، قسمتی از فعالیت‌های ضد اطلاعاتی عامل است که هدف آن، خنثی کردن فعالیت‌های جاسوسان خارجی است (نوروزی، 1385: 453). مراد از ضد اطلاعات (8) شاخه‌ای از اطلاعات تعرضی است که تخصص آن برای درهم شکستن توانایی عوامل خارجی دشمن برای گردآوری اطلاعات امنیتی حیاتی است. عوامل ضد اطلاعات برای شناسایی خرابکاران، براندازان و عوامل جاسوسی دشمن و بازداشتن از ایشان، گذشته از عملیات فریب، مراقبت‌های فیزیکی مختلفی را نیز به کار می‌گیرند. کار ضد اطلاعات، دستگیری عوامل دشمن نیست. این کار در حوزه فعالیت تشکیلات امنیتی کشور است. از این‌رو، اصولاً عوامل ضداطلاعات، از مأموران مخفی استفاده می‌کنند یا به نوعی به خریداری عوامل دشمن می‌پردازد و به آن‌ها اجازه ادامه فعالیت در تشکیلات دشمن نیز می‌دهند. (نوروزی، 1385: 451)
براین اساس و در یک نگاه، سازمان‌های اطلاعاتی برای جمع‌آوری اطلاعات مورد نیاز خود، معمولاً از دو روش عمده استفاده می‌کنند: نخست استفاده از عوامل انسانی یا جاسوسان است. این روش، همیشه مورد توجه سازمان‌های اطلاعاتی است. در همین راستا، جاسوسان نیز به دو گروه نف وذی و استخدامی تقسیم شده و می‌شوند:

گروه اول:

نفوذیان افرادی هستند که با گذراندن دوره‌ها و آموزش‌های لازم در مراکز مختلف مهارت یافته و تبدیل به جاسوسان حرفه‌ای شده‌اند. این افراد به گونه‌های مختلف در هرجا که لازم باشد، نفوذ می‌کنند تا با هداف موردنظرشان دست یابند.

گروه دوم:

استخدامیان افرادی‌اند که در محل کار خود به اطلاعات همکاران و محیط کار خود دسترسی دارند. این افراد ویژگی‌ها و شرایط موردنظر را برای جاسوس شدن دارا هستند. بنابراین سازمان‌های جاسوسی با به خدمت گرفتن آنها از طرق مختلف، به اخبار و اطلاعات موردنظر دست می‌یابند. (9)
دوم بهره‌گیری از ابزارهای فنی و الکترونیکی است. ماهواره، دوربین‌های عکاسی و فیلم‌برداری، ابزارهای شنود و استراق سمع از جمله وسایل نوین و مدرن جاسوسی برای کسب اطلاعات از مراکز و افراد موردنظر است.
سان تزو (10) فیلسوف چین کهن و از صاحب‌نظران عرصه‌های نظامی و اطلاعاتی، جاسوسی خوب را مقدمه‌ی پیروزی می‌داند و معتقد است که هیچ زمانی در طول تاریخ نام کشوری به افتخار برده نشده است که بدون سرویس‌های جاسوسی و اطلاعاتی قوی، توانسته باشد کاری انجام دهد (دمارانشر و اندلمن، 1380: 162و 163). خواجه نظام الملک طوسی نیز بر حضور هماره جاسوسان در اطراف بر سبیل بازرگانان، سیاحان و صوفیان و ... توصیه می‌کند تا هیچ خبری پوشیده نماند و در مقابل رویدادهای تازه، تدارک به هنگام حاصل آید. (طوسی، 1382: 88)
با توجه به موارد فوق، سئوال اصلی نوشتار این است: جایگاه جاسوسی و اهمیت آن در فعالیت‌های اطلاعاتی چیست؟ برای دستیابی به پاسخ این سئوال، که از یک سو صبغه‌ی بنیادی دارد و از دیگر سو، شانه به نیازمندی‌های کاربردی می‌زند، باید به مراجعه به ادله‌ی عقلی و متون دینی؛ اعم از قرآنی و روایی، این موضوع مهم و حساس واکاوی گردد و جایگاه تجسس و اهمیت آن در امور امنیتی به دست داده شود. شایان ذکر است که موضوع این مقاله، بحث مبانی و احکام فقهی جاسوسی در فعالیت‌های اطلاعاتی و برشماری موارد مجاز یا واجب آن در حوزه‌ها و ابعاد گوناگون اطلاعاتی نیست، بلکه صرفاً با رویکردی دینی جایگاه و اهمیت آن را در فعالیت‌های اطلاعاتی به واکاوی نشسته است. از آن‌جا که اساس آن، یک تحقیق بنیادی نظری است، اطلاعات و مواد اولیه‌ی تحلیل به روش کتابخانه‌ای گردآوری می‌شود که با کندوکاو در متون و منابع دینی، گردآوری اطلاعات صورت می‌گیرد و تحلیل و پردازش داده‌ها نیز به روش تحلیلی- توصیفی- استنباطی صورت خواهد گرفت.

مفهوم شناسی

1. جاسوسی

جاسوسی واژه‌ای عربی و مشتق از ماده جسَّ است که تجسس به عنوان مصدر از آن ماده، به معنای جاسوسی کردن آمده که عبارت از لمس با دست است. استعمال این واژه در غیر لمس با دست مثل جاسوسی با چشم یا ابزار و ادوات دیگر، مجازی تلقی می‌شود.
جاسوسی در لغت به معنای تفتیش، تحقیق، تفحص از امور و اخبار، اطلاع یافتن و دادن از آن‌ها آمده است که هم‌خانواده تجسس، اجتساس و مواردی از این قبیل است. در لغت جاسوس، در معنای خبرکش، خبرچین و جستجوکننده‌ی خبر، کسی است که اخبار و اسرار کسی یا اداره‌ای یا مملکتی را به دست بیاورد و به دیگری اطلاع دهد. (عمید، 1349: 489).
در نگاه ابن فارس در مقائیس اللغه، جاسوس بر وزن فاعول از واژه تجسس اخذ شده است؛ چون جاسوس تلاش می‌کند از راه‌های مخفیانه، آرام و بی سر و صدا اخبار را به دست آورد (ابن فارس، 1404ق، ج1:414). به نظر فیومی صاحب مصباح المنیر، جاسوس از همین واژه برگرفته شده، چون به دنبال اخبار بوده و در پی کشف پنهانی‌ها و کنکاش در باطن امور است (مقری فیومی، بی‌تا، ج1:125). در نگاه جوهری در صحاح اللغه، جاسوس از واژه‌ی تجسس گرفته شده است (جوهری، 1410ق، ج 3:913). شرتونی، جاسوس و جسیس را دارنده‌ی راز شرآلود و حامل پیام فتنه‌انگیز می‌شمارد؛ یعنی کسی که به مثابه عین، دنبال پی بردن به اخبار بوده، و به نوعی خبرچینی می‌کند (شرتونی، 1403ق، ج 1:123 و191). در دیدگاه ابن‌منظور، جاسوس همراهی با رازها و خبرهای شر است... او جاسوس را به معنی کسی می‌داند که به دنبال خبرها است یا این که جاسوس به دنبال کسب خبر خیر است ولی جاسوس به دنبال خبر شر و فتنه‌آمیز است (ابن منظور، 1414ق، ج2:283). براین اساس، «جاسوس» با «حاء» نیز مانند معنای «جاسوس» با «جیم» در پی اخبار محرمانه است، با این تفاوت که جاسوس در پی خبر است اما جاسوس در پی شر.
تجسس مصدر جاسوس، در لغت و عرف به معنای تفتیش از امور پوشیده و جست‌وجو از باطن کارها و خبرها و اسرار به منظور شناسایی آمده (مقری بیهقی، 1366، ج 1: 213؛ راغب اصفهانی، بی‌تا: 93؛ ابن فارس، 1404ق، ج1: 414؛ ابن‌منظور، 1414ق، ج2: 283؛ مقری فیومی، 1405ق، ج 1: 125؛ جوهری، 1410ق، ج3: 913؛ خوری شرتونی، 1403ق، ج1: 123) و مراد از آن، پژوهش و تفحّص و جست‌وجو از امور پوشیده و پنهان با هدف خاص است، که ممکن است برای اطلاع خود یا برای جهات دیگر و خبررسانی به دیگران صورت گیرد.
در قرآن کریم و متون روایی، تعریف و مصطلح شرعی یا حتی متشرعی از تجسس و جاسوسی ارایه نشده بلکه ظاهراً با توجه به معنای لغوی این واژه، احکام مختلفی بر آن مترتب شده است. به تبع قرآن کریم و روایات، در متون فقهی و تفسیری اعم از شیعه و سنی نیز، تعریف خاصی از تجسس و جاسوسی دیده نمی‌شود. گذشته از تصریح برخی بزرگان، بر نداشتن تعریف و مصطلح شرعی یا متشرعی (مشکینی، 1386: 128)، در کتب فقهای بزرگوار نیز، بحث مستقلی در باب تجسس و ابعاد گسترده‌ی آن مشاهده نمی‌شود، بلکه به صورت بحثی استطرادی درون برخی ابواب دیگر فقه آمده و به برخی احکام وضعی یا تکلیفی آن اشاره شده است. در قوانین جزایی و کیفری جمهوری اسلامی ایران نیز معنای اصطلاحی برای تجسس نیامده و ظاهراً موکول به عرف و لغت شده و تنها در برخی مواد قانون مجازات اسلامی، از جاسوسی و جرایم مرتبط با آن صحبت شده است. با این حال، می‌توان دو معنی اصطلاحی را از مطالب مربوط به تجسس استخراج کرد. یکی «تتبع از عورات و زشتی‌ها و تفتیش اسرار افراد» (طبری، 1413ق، ج6: 85؛ سیوطی، 1424ق، ج6: 96؛ طوسی، بی‌تا، ج9: 350؛ طبرسی، بی‌تا، ب، ج9: 137؛ طباطبایی، 1417ق، ج18: 352؛ محلی و سیوطی، 1410ق: 436؛ رازی، 1378، ج28: 134) است که منهی‌عنه شریعت است و حکم تکلیفی اولیه‌ی این تجسس، براساس ادله‌ی احکام در فقه امامیه، حرمت است که هم‌صحابه و هم مفسران و فقها نیز همین حرمت را از آن استنباط کرده‌اند (انصاری قرطبی، 1420ق، ج6: 333؛ سیوطی، 1424ق، ج6: 92؛ طبرسی، بی‌تا، ج9: 135؛ رازی، 1378، ج5: 23؛ احمدی میانجی، 1384: 122). دیگری نیز «خیانت به حکومت و نظام اسلامی و بیضه‌ی اسلام» است که از برخی روایات و از جمله اطلاق آیه 2 حجرات قابل استنباط است. چنان‌چه از جاسوس و عین نیز به عنوان خائن به حکومت و بیضه اسلام و نظام اسلامی، یاد شده و حکم آن نیز گذشته از حرمت قطعی آن، قتل است. (هویدی، 1416ق: 517).
عین در کتب لغت معانی بسیار دارد که یکی از معانی آن، جاسوس است و البته در کتب روایی و فقهی هر دو به یک معنا و به جای هم نیز استعمال شده‌اند. ذهبی در شرح صحیح مسلم، عین را همان جاسوس می‌خواند (ذهبی، 1413ق، ج2:104). و فیومی صاحب مصباح المنیر، نیز بر همین قول است (مقری فیومی، بی‌تا، ج1:101). صاحب فتح‌الباری فی شرح صحیح البخاری و نیل الاوطار دلیل کاربرد عین به جای جاسوس را این دانسته که عمل جاسوس با چشمش انجام می‌گیرد یا به دلیل اهمیت نگاه کردن و رؤیت مطرح شده، تو گویی تمام بدن جاسوس، چشم می‌شود (عسقلانی، 1410ق، ج6:126؛ شوکانی، 1412ق، ج8:10). از ابن برید نیز نقل شده که گاهی تجسس به واسطه چشم و بصر است. (مقری فیومی، بی‌تا، ج 1:101).
در مفهوم عرفی و نگاه عموم جامعه، جاسوسی به کسی اطلاق می‌شود که اخبار محرمانه و سری مملکت را به طرق مختلف جمع‌آوری می‌کند و آن را در اختیار بیگانگان قرار می‌دهد. در نگاه یکی از حقوقدانان فرانسوی، جاسوسی در معنی وسیع کلمه، شامل دو دسته اقدام مقدماتی و اجرایی است. مراد ایشان از اقدام‌های مقدماتی، تفحص و تحصیل اطلاعات مخفی و مراد از عملیات اجرایی، ایجاد ارتباط و رساندن اطلاعات مزبور به بهره‌برداران است. (گارو، ج 714:3).
مراد از جاسوسی «کسب مخفیانه و پنهانی اطلاعات در کشورهای موردنظر و در زمان جنگ، کسب اطلاعات از مناطق عملیاتی و انتقال آن به طرف خودی برای بهره‌برداری و ضربه زدن به دشمن» است. (نوروزی، 1385: 281).
کتاب دائره المعارف الاسلامیه جاسوس را کلمه‌ای می‌داند که بر معنای معروفش دلالت می‌کند و با کلمه عین به معنای رقیب ملازمه دارد و از این‌رو، جدایی بین این دو کلمه در جمع حالات و موارد ممکن نیست (موسوی بجنوردی، 1382، ج 10:401). براساس یک تعریف ساده، جاسوس یا جستجو کننده خبر، به کسی اطلاق می‌شود که اخبار و اطلاعات محرمانه مربوط به یک کشور را به دست آورده و آن را به کشور دیگر می‌دهد (صالح ولیدی، 1373: 102). در تعریفی دیگر، جاسوس، شخصی است که در تحت عناوین غیرواقعی و مخفیانه به نفع خصم درصدد تحصیل اطلاعات یا اشیایی باشد (گلدوزیان، 1369: 346). در این نگاه، اگر شخصی با پوشش‌های متقلبانه یا مخفیانه و به نفع دشمن درصدد تفحص و تجسس پیرامون اسرار، یا تحصیل اطلاعات یا اشیا یا سایر مدارک و اسناد مربوطه به استعداد و توانایی‌های نظامی، اقتصادی و فرهنگی مربوط به یک کشور و انعکاس آن‌ها به کشور دشمن باشد، جاسوس است. (صالح ولیدی، 1373: 106 و 107). این نگاه در حقوق بین‌الملل با قرارداد 1907 میلادی در لاهه، همخوانی دارد که طبق آن، جاسوس به شخصی گفته می‌شود که تحت عناوین غیرواقعی و مخفیانه به نفع یکی از متخاصمان درصدد تحصیل اطلاعات یا اشیایی باشد (صالح ولیدی، 1373: 106). طبق ماده 29 معاهده 1907 لاهه، کسی را نمی‌توان جاسوس دانست مگر این‌که به طور مخفیانه یا با بهانه‌های مجعول، به نفع یکی از متخاصمان درصدد تحصیل اطلاعات یا جمع‌آوری اشیایی برآید. براساس این ماده، جاسوسی در زمان صلح مشمول مقررات سخت جاسوسی و مجازات مربوط به آن شناخته نشده است و چه بسا برخی قائل باشند در این صورت، جاسوسی به معنای خاص، که تفحص و جمع‌آوری مخفیانه اخبار و اطلاعات از کشورهای دیگر است، اگر در زمان صلح و عدم وجود حالت مخاصمه بین کشورها و دول مربوطه باشد، جرم محسوب نمی‌شود.
در یک تعریف عام‌تر و در جامعه‌ای دینی، می‌توان جاسوس را به کسی اطلاق کرد که از طرف حکومت اسلامی مأموریت محرمانه کسب اطلاع از فعالیت‌های مخالفان، منافقان و یا حرکات دشمنان اسلام یا کنترل نحوه‌ی کار مأموران حکومت اسلامی به او محول می‌گردد. (صالح ولیدی، 1373: 106).
در یک تعریف امریکایی، جاسوسی جرمی است که شامل جمع‌آوری، انتقال یا از دست دادن اطلاعات مربوط به دفاع ملی، با این قصد و منظور که اطلاعات مذکور به ضرر ایالات متحده به کار گرفته شود و یا برای دولت خارجی مفید باشد (بلک، (11) 1983: 283). در تعریفی دیگر، جاسوسی عبارت است از تحصیل یا انتقال اخبار و اطلاعات به دشمن که این اخبار و اطلاعات مخل امنیت یا منافع دولت باشد یا مفید برای دشمن باشد (مارتین، (12) 1990: 393). براساس تعاریف فوق، جاسوسی شامل فعالیت‌های اطلاعاتی
سازمان‌های اطلاعاتی، جمع‌آوری اطلاعات و گردآوری داده‌های اطلاعاتی خام از طریق عوامل انسانی و دیگر عوامل کسب اخبار و از تمامی منابع آشکار، محرمانه، سری و به کلی سری مرتبط با مسایل خاص اطلاعاتی می‌شود.
براین اساس، مفهوم جاسوسی و تجسس در متون روایی، فقهی و تفسیری، مصطلح خاص شرعی یا متشرعی ندارد و براساس همان معانی لغوی، حوزه‌های فردی، اجتماعی و ملی را فرامی‌گیرد و کاربرد آن اعم از مفهوم آن در متون حقوقی است که دارای معنای اصطلاحی و بار معنایی خاص و صرفاً به معنای خیانت به کشور است. می‌توان معنای کلان جاسوسی و تجسس را جست‌وجو در امور پنهان دیگران دانست که انتشار آن، به صلاح و منفعت صاحب آن نباشد و با عنایت به انصراف ظهوری لفظ و غلبه‌ی استعمال، آن را در موارد مربوط به زشتی‌ها و عیوب و اسرار نهان قلمداد می‌کنیم. برهمین اساس، جاسوس فردی است که به دنبال اسرار نهان دیگر افراد با کشورها است که انتشار آن‌ها خلاف مصالح و منافع آن‌ها باشد و هدف از آن، برای کشور و افراد مورد جاسوسی، مثبت نیست. (13)
از عنوان جاسوسی در قانون، تعریفی دیده نمی‌شود ولی در متون متعدد جزایی به عنوان یکی از عناوین مجرمانه آمده و راه تفسیرهای موسع از آن حتی ذیل جرم خیانت به کشور را باز کرده است. به تعبیر یکی از نویسندگان، همین امر موجبات اختلاط مفهوم جاسوسی با جرم خیانت به کشور را در حقوق موضوعه کشور فراهم آورده و در نتیجه تشخیص جاسوسی در بعضی از موارد از جرم خیانت به کشور به آسانی مقدور نیست (صالح ولیدی، 1373: 103). به همین دلیل تشخیص جرم جاسوسی از جرم خیانت مشکل است. علمای حقوق فرق بین جاسوسی و خیانت را تابعیت می‌دانند. (گلدوزیان، 1369: 346).
به نظر می‌رسد، هرگاه کسی به قصد آگاه کردن کشور حریف یا برای انجام مأموریت خاص به نفع وی در قبال وجه یا اجرت یا هر انگیزه دیگری و بدون توجه به نتایج سوء تسلیم اسرار یک کشور به دشمن، به تفحص و تحصیل اطلاعات مخفی بپردازد؛ عمل او جاسوسی است (صالح ولیدی، 1373: 107). ولی در صورتی که محرک و قصد واقعی مرتکب در تحصیل اطلاعات طبقه بندی شده، به منظور و هدف لطمه زدن به امنیت مملکت و ضدیت با حکومت خود باشد، عمل مجرمانه‌ی او خیانت به کشور تلقی خواهد شد و به او خائن گفته می‌شود. (صالح ولیدی، 1373: 107).
به هر روی، تعریف نکردن جاسوسی در قوانین موضوعه موجب اختلاط آن با جرم خیانت در کشور شده است و به دلیل نبود ملاک مشخص برای تمایز این جرم با جرم خیانت به کشور و قبول نکردن تابعیت در عمل از سوی قانون‌گذار، موجب اشتباه آن دو با هم نیز می‌شود. از این‌رو برخی از حقوقدانان، بهترین راه شناخت جرم جاسوسی را شیوه‌ی احصای جرایم جاسوسی و تکیه بر مصادیق آن دانسته‌اند. (زراعت، 1377: 136).
در حقوق ایران، برخی قوانین و مقررات صریحاً به جرم جاسوسی و مجازات جاسوسان اشاره می‌کند. برای نمونه مواد 6، 7 و 8 قانون مجازات اسلامی (تعزیرات) مصوب سال 1362، ماده 12 از قانون مجازات نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران مصوب 1371 و مواد 501، 502 و 510 قانون مجازات اسلامی مصوب سال 1375 به این موضوع اشاراتی صریح دارند و البته صریح‌ترین ماده در این خصوص، ماده 501 و 502 قانون مجازات اسلامی مصوب 1375 است که به موجب آن‌ها، هر کس نقشه‌ها یا اسرار یا اسناد و تصمیم‌های راجع به سیاست داخلی یا خارجی کشور را عالماً و عامداً در اختیار افرادی که صلاحیت دسترسی به آن‌ها را ندارند، قرار دهد یا از مفاد آن مطلع سازد، به نحوی که متضمن نوعی جاسوسی باشد، نظر به کیفیات و مراتب جرم به یک تا ده سال حبس محکوم می‌شود. همچنین تصریح دارد که هر کس به نفع یک دولت بیگانه دیگر در قلمرو ایران مرتکب یکی از جرایم سیاسی از جمله جاسوسی شود به نحوی که به امنیت ملی صدمه وارد نماید، به یک تا پنج سال زندان محکوم خواهد شد. در این ماده، قید «هر کس» شامل ایرانی و بیگانه می‌شود و ارتباطی به موضوع تابعیت ندارد.
در واقع در جاسوسی، معمولاً عملی مخفیانه، پوششی، طرح‌ریزی شده، هدفمند و با قصد مجرمانه و با هدف دسترسی غیرقانونی توسط عوامل مخفی یا روش‌های فنی به اطلاعات و اخبار، نقشه‌ها و اسناد و مدارک طبقه‌بندی و حفاظت شده و غیرعلنی در مورد مسایل مختلف است که به هر وسیله و به ویژه غیرقانونی، جمع آوریوآ و به اشخاص غیرصالح یا گروه‌های برانداز یا کشورهای بیگانه تحویل و تسلیم می‌گردد. این اقدام ممکن است با فعالیت‌های پنهانی خرابکاری و براندازی و اقدام‌های تروریستی همراه بشود یا خیر. در هر صورت، امنیت داخلی یا خارجی کشور به خطر می‌افتد.

2. اطلاعات

اطلاع (14) با خبر (15) متفاوت است. در واقع، مراد از خبر، هر مطلب بدون ارزیابی و پالایش است که از طرق مختلف به دست می‌آید و مراد از اطلاع، خبر پردازش شده است که در واقع نوعی جمع‌بندی، ارزیابی، تحلیل، یکسان سازی و تفسیر خبر رسیده است و به دانستن و فهم ارزیابی شده منجر می‌شود و حتی قابلیت تفسیرهای بعدی و ارزیابی‌های پسین را نیز خواهد داشت.
براین اساس، اطلاعات دارای مفهومی روشن، رسا و دقیق نیست و تعاریف مختلفی را نیز می‌توانند شامل شود. از یک سو می‌تواند مراد از آن، اخبار پرورش یافته باشد که طی برآیند ویژه‌ای تجزیه، تحلیل، بررسی و پرورش یافته‌اند و در عرصه‌های مختلفی قابل حصول است. اگر شامل پیکره‌ی ویژه‌ای از دانش شود، بتوان نام آن را معرفت (16) نامید. از سوی دیگر شامل ساختارها و نهادهایی می‌شود که هدف اصلی آنان، جمع‌آوری و کسب خبر از منابع مختلف آشکار و پنهان، ارزیابی، تجزیه و تحلیل، ترکیب ، تفسیر و پرورش آن و تولید اطلاعات سامان‌یافته، هدفمند و دقیق به منظور تصمیم‌سازی‌های خاص است و به عنوان سازمان‌ها و سرویس‌های اطلاعاتی (17) محسوب می‌گردد و در واقع، نوعی اعتبار سازمانی (18) است و در همین راستا می‌توان از نوعی فعالیت خاص (19) یاد کرد که در همین سازمان‌ها انجام می‌شود.
در یک تعریف، مراد از اطلاعات (20) مواردی است که مربوط به یک یا چند جنبه از ملت‌های بیگانه یا مناطق عملیاتی و جغرافیایی بوده که بلافاصله یا در موقعیت به خصوصی برای توسعه و اجرای طرح‌ها، خط مشی‌ها و عملیات لازم است. سلسله فعالیت‌هایی که به وسیله‌ی آن، آگاهی و بینش تصمیم‌گیرندگان افزایش یافته و آن‌ها را در کسب یا تثبیت مواضع قدرت کمک می‌کند. (نوروزی، 1385: 117).
اطلاعات، گاهی آشکار (21) است که جنبه‌ی دفاعی و امنیتی اندکی دارد و به تعبیر برخی نویسندگان، اطلاعات و منابعی است که به لحاظ نظری در دسترس هر دانشمند و محققی قرار دارند (رانسوم، 1375: 68). گاه پنهان (22) با جنبه‌ی بالای دفاعی و امنیتی و گاه سری (23) با اهمیت حیاتی به کلی سری (24) با جنبه‌ی دفاعی و امنیتی بسیار بالا است.
اطلاعات خام (25) یا پرورش نیافته معمولاً قابلیت تبدیل شدن به اطلاعات پرورش یافته (26) دارند که دقیق، ارزیابی شده و جهت‌دار است و اگر استراتژیک (27) باشند، برای توسعه و پیشرفت مقاصد و سیاست‌های امنیت ملی و طرح‌های مربوط به آنان مورد بهره‌برداری قرار می‌گیرد.
از سوی دیگر، گاهی اطلاعات رزمی (28) و مراد از آن دانستنی‌های پیشینی الزامی از جو، زمین و دشمن است که از آن به عنوان اطلاعات تاکتیکی (29) یا اطلاعات مورد نیاز برای طرح‌ریزی و هدایت عملیات و نیز اطلاعات عملیاتی (30) برای طرح‌ریزی رشته عملیات نظامی، اصلی و بزرگ هم می‌توان نام برد که حتی می‌تواند اطلاعات نظامی (31) و اطلاعات در زمینه فعالیت یا موقعیت نظامی دشمن را هم در برگیرد.
گاه اطلاعات استراتژیک (32) است که تجزیه و تحلیل شده، ترکیب یافته و تفسیر شده است و از آن برای تدوین خط مشی‌های ملی و طرح‌ریزی‌های استراتژیک با نگاهی آینده پژوهانه در سطح ملی بهره‌گیری می‌شود و به کارگیری منطقی و به موقع آن‌ها، موجب تقلیل آسیب‌پذیری‌ها می‌شود. این اطلاعات، به تعبیر برخی نویسندگان، باعث شکل‌گیری ساز و کارها و خط مشی‌ها، و طرح‌های عملیات اطلاعاتی- نظامی در سطوح ملی و بین المللی می‌گردد. (واتسون، (33) 1990: 538) و در معنای سازمانی- نهادی، مراد از آن سازمان‌ها و ارگان‌هایی است که وظیفه جمع‌آوری، تولید و حفاظت اطلاعات نظامی- امنیتی را برعهده دارند. (لاگور، (34) 1985: 19).
این اطلاعات می‌تواند سیاسی (35) و در مورد روابط خارجی سازمان‌های حکومتی یک کشور باشد، یا اطلاعات اجتماعی (36) با رویکرد جنبه‌های روانی و آماری اجتماعات انسانی، و نیز اطلاعات نظامی کلی (37) مربوط به قابلیت‌های نظامی سازمان‌ها و کشورها، اطلاعات دفاعی (38) به منظور بهره‌گیری در طرح‌ریزی‌های جنگی، اطلاعات درون‌مرزی (39) که اطلاعاتی پرورش یافته و تفسیر شده در مورد شرایط محلی و فعالیت‌های مربوط به امنیت داخلی یک کشور است، اطلاعات طبقه‌بندی شده (40) یا اطلاعات دفاعی طبقه بندی شده (41) که متناسب با حساسیت اطلاعاتی به ترتیب، محرمانه، خیلی محرمانه، سری و به کلی سری‌اند.
از سوی دیگر، انواع اطلاعات ارتباطاتی (42) با رویکرد جمع‌آوری و تفکیک علایم ارتباطی دشمن، اطلاعات رمزی (43) مربوط به فنون و عملیات رمزی و وسایل رمز، اطلاعات اقتصادی (44) با رویکرد استفاده‌ی حداکثری از منابع و امکانات ملی برای تأمین امنیت ملی، اطلاعات الکترونیکی (45) با صبغه‌ی توجه به فعالیت‌های الکترونیکی و ضدالکترونیکی دشمن، اطلاعات امنیتی، (46) اطلاعات پایه‌ای (47) و واقعیات بنیادی درباره‌ی ویژگی‌های سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، نظامی، علمی، فناوری، جغرافیایی و بیوگرافیکی کشور، اطلاعات تجاری (48) در حوزه‌ی واردات و صادرات، اطلاعات صنعتی (49) و اطلاعات فنی (50) و نیز اطلاعات دفاع غیرنظامی (51) مورد توجه قرار می‌گیرد.
در این عرصه، حتی می‌توان از اطلاعات نفوذ (52) یا اطلاعاتی در مورد فعالیت‌ها، اوضاع، احوال و تحرک‌های اطلاعاتی، سیاسی و امنیتی یک کشور و نیز فعالیت‌های افراد یا عواملی که به طور بالقوه برای امنیت داخلی کشور خطرناک‌اند، اطلاعات فریب (53) که از طریق جعل، تغییر یا تحریف عملکرد و اخبار سیاسی، نظامی و عملیاتی به منظور گمراه کردن دشمن در اختیار طرف مقابل قرار می‌گیرد، سخن گفت.
براین اساس، اطلاعات جاسوسی (54) فرایند جمع‌آوری، پردازش، ارزیابی، ادغام و تفسیر اطلاعات خام توسط یک حکومت درباره‌ی قابلیت‌ها، نیات سایر دولت‌ها و تجزیه و تحلیل اطلاعات پردازش شده است. (نوروزی، 1385: 119). این اطلاعات می‌توانند اطلاعات استراتژیکی نظامی شامل قدرت نیروهای نظامی و امنیتی و موقعیت و امور توسعه‌ای و روحیه و کیفیت رزم و طرح‌ها و پیمان‌های سری و... باشد یا اطلاعات استراتژیکی غیرنظامی باشد که وضعیت‌های سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی رقیب یا دشمن را در بر می‌گیرد. نیز فعالیت‌هایی است که به تعبیر یکی از نویسندگان، خارج از مدار برنامه‌ی اطلاعات ملی در عرصه‌ی خارجی صورت می‌گیرد (ویلسون، (55) 1996: 178) و نقشه‌ها، برنامه‌ها و عملیات‌های نظامی را در سطح واحد نظامی حمایت می‌کند و برای طراحی عملیات‌های تاکتیکی بدان نیازمندیم. (واتسون (56)، 1990: 551 و 552).

3. امنیت

از حیث لغوی، امنیت به مفهوم آرامش، آرامش قلب، اطمینان خاطر، راحت، آسایش، نبود نگرانی، آسودگی، ایمن شدن، درامان بودن و بی‌بیمی و از میان رفتن ترس و خوف و سکون النفس الی الامر (معین، 1375، ج1: 354؛ عمید، 1379، ج1: 354؛ راغب اصفهانی، بی‌تا، 26؛ لویس، 1973: 18؛ فراهیدی، 1409ق، ج8: 388؛ ابن منظور، 1416ق، ج13: 21؛ طوسی، بی‌تا، ج4: 278؛ ج8: 49). و حتی «محافظت در مقابل خطر، احساس ایمنی و رهایی از تردید» (بوزان (57)، 1378: 52) دانسته شده است. براین اساس، امنیت عینی، مادی، ذهنی، روانی و اعتماد به دریافت‌های شخصی در معنای امنیت نهفته و در لغت، مقابل ترس و اضطراب است. در وضعیت امنیت، آدمی در معرض خطر نیست، از تردیدها رها است، از اضطراب و بیمناکی آزاد است. فرد ایمن، نوعی اعتماد و اطمینان موجه و مستند دارد که برای او آرامش و احساس راحتی پدید می‌آورد. نتیجه‌ی آن، آسایش از تهدیدها نسبت به موجودیت خویش و آن‌چه متعلق به او است.
در مورد مفهوم اصطلاحی امنیت، یک تعریف واحد، جامع، مانع و قابل قبول برای همگان برای این مفهوم پیچیده وجود ندارد. اساساً امنیت پیش از آن‌که مقوله‌ای قابل تعریف باشد، پدیده‌ای ادراکی و احساسی است؛ یعنی این اطمینان باید در ذهن توده‎‌ی مردم، دولت‌مردان و تصمیم‌گیران به وجود آید که برای ادامه‌ی زندگی بدون دغدغه، امنیت لازم وجود دارد یا نه (کاظمی، 1352: 117). مفهومی غیرتوسعه یافته، (58) مبهم، (59) نارسا (60) و از نظر ماهیتی، جدال برانگیز و از لحاظ شخصیتی، متباین و متناقض (61) است. پدیده‌ای عصری و نسبی (62) که با بروز و ظهور متغیرهای بی‌بدیل و پیچیده‌تر شدن عناصر متشکله و مشخصه‌ی هر زمانه، باز تعریف می‌شود و رویکردهای سخت، نیمه سخت و نرم در آن مشهود است. به دلیل فراخی عرصه، قلمرو و حریم امنیتی، هر گروهی در جامعه؛ اعم از سیاست‌مداران، استراتژیست‌های امنیتی، دانشمندان حوزه‌های مختلف آن را در جهت اهداف و مقاصد خود به ک ار می‌گیرند. تعبیرهای «نماد مبهم» (63) از آرنولد ولفرز (64) (بصیری، 1378: 69) و «معمای امنیت» (65) از جان هرز (66) (برزنونی، 1387الف: 50)، نبود معنای منسجم و جامع را نشان می‌دهد.
به عنوان قدیمی‌ترین تعاریف امنیت، والتر لیپمن معتقد است «یک ملت وقتی دارای امنیت است که در صورت اجتناب از جنگ بتواند ارزش‌های اساسی خود را حفظ کند و در صورت اقدام به جنگ بتواند آن را پیش ببرد» (روشندل، 1374: 11). رابرت مندل امنیت ملی را شامل تعقیب روانی و مادی ایمنی می‌داند که اصولاً جزء مسئولیت حکومت‌های ملی است تا از تهدیدهای مستقیم ناشی از خارج، نسبت به بقای رژیم‌ها، نظام شهروندی و شیوه‌ی زندگی شهروندان خود ممانعت به عمل آورند. (مندل، 1377: 49) در مجموع مفهوم «امنیت» به مصونیت از تعرض و تصرف اجباری بدون رضایت و در مورد افراد، به نبود هراس و بیم نسبت به حقوق و آزادی‌های مشروع و به مخاطره نیفتادن این حقوق و آزادی‌ها، و مصون بودن از تهدید و خطر مرگ، بیماری، فقر و حوادث غیرمترقبه و هر عاملی که آرامش انسان را از بین ببرد؛ اطلاق می‌شود. برخی برای امنیت دو معنای ایجابی و سلبی قرار داده‌اند: معنای ایجابی، یعنی وجود احساس رضایت و اطمینان خاطر نزد دولت‌مردان و شهروندان و معنای سلبی، نبود ترس، اجبار و تهدید است. (افتخاری، 1378: 27).
مفهوم امنیت با تحول تدریجی، ابعاد تازه و البته پیچیده و عمیق‌تری را شامل شده است که رویکرد نهایی آن، امنیت مردم در جامعه‌ی انسانی است که در آن به دو جزء مهم امنیت؛ رهایی از نیاز و ترس پرداخته شده است (67) و این همه، حکایت از «بقا» دارد که طیف وسیعی را در برمی‌گیرد: امنیت سیاسی شامل ثبات و مشروعیت حکومت‌ها؛ امنیت اقتصادی شامل منابع در دسترس، منابع مالی و بازارها؛ امنیت اجتماعی به معنی توانایی انجمن‌ها و سازمان‌ها در شکل‌دهی زبان و فرهنگ و رفتارهای ملی؛ امنیت زیست محیطی به معنی شناخت اکولوژی و روابط بین انسان و محیط بر سطح سیاره‌ی خاکی و نیز امنیت نظامی که به اثرات متقابل توانایی‌های تهاجمی و دفاعی مسلحانه‌ی دولت‌ها و نیز برداشت آن‌ها از مقاصد یکدیگر مربوط است. (بوزان، 1387: 34) و سازمان‌ها و ترتیب‌های امنیتی (68) را براساس همان سامان می‌دهد.
در واقع، می‌توان و باید همه‌ی اشکال امنیت، از امنیت فردی (69) و امنیت دولتی (70) در ابعاد مختلف امنیت جامعه، نظیر امنیت اقتصادی، (71) امنیت اجتماعی، (72) امنیت فرهنگی، (73) امنیت سیاسی، (74) امنیت انتظامی، امنیت قضایی، (75) امنیت شغلی، امنیت روانی و ... نیز امنیت داخلی، (76) و در سطوح بالاتر امنیت منطقه‌ای (77) یا سازمانی، (78) امنیت دسته جمعی، (79) امنیت جهانی (80) یا بین المللی (81) و امنیت پنهان (82) را مطرح ساخت و تعریفی جامع، همه‌سونگر (83) و فراگیر (84) از امنیت و نه البته امنیت مطلق (85) که دسترسی به آن آسان نیست، به شرح زیر ارائه داد: «دستیابی دایمی یک ملت به توانمندی‌ها و ابزاری که بتواندن با تمسک به آن‌ها از انواع آسیب‌ها و تهدیدهای خارجی و داخلی در ابعاد مختلف جسمی و روحی در امان باشد و سلطه‌ی سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و نظامی غیرخودی را دفع کند و از ارزش‌ها و حقوق حیاتی فیزیکی و متافیزیکی خود در صلح و جنگ، دفاع و حراست نماید و از موجودیت کشور و تمامیت ارضی آن حفاظت کند و احساس آرامش، رضایت و اطمینان خاطر نسبت به حال و آینده در جامعه به وجود آورد و با سیر صعودی در افزایش قدرت و توان ملی در عرصه‌های مختلف، در راه پیشبرد امر توسعه‌ی متوازن و پویا در ابعاد مادی و معنوی و تحکیم وحدت و وفاق ملی و ارتقای سطح مشارکت فعال سیاسی آحاد جامعه موفق باشد». (ر.ک: برزنونی، 1387 الف: 51).

اهمیت امنیت و اطلاعات در اسلام

موضوع امنیت در قرآن و روایات و نیز ادعیه‌ی حضرات معصومان (علیهم السلام) با گستردگی روبرو است که عمق، ظرافت و فراگیری این مفهوم را نشان می‌دهد. کلمات مشتق از «امن» در قرآن فراوان است (رک: روحانی: 1368: 272و 273) و پیوند معنایی این اصطلاح با کلمه‌های اسلام، ایمان، مؤمن و نیز واژه‌هایی با بار معنایی مشابه دیگر نظیر سکینه و سلام و ارزش‌های الهی و انسانی، نشان دهنده‌ی اهمیت فوق‌العاده‌ی مفهوم امنیت و ابعاد متنوع آن است که قلمروهای فردی و اجتماعی و تمام زمینه‌های داخلی و خارجی، فکری و روحی، فیزیکی و مادی و ... را در ابعاد ایجابی و سلبی در برمی‌گیرد.
در قرآن کریم یکی از مصداق‌های مهم واژه‌هایی مانند «نعمت»، «نعیم» و «برکات»، امنیت است. (طباطبایی، 1374، ج5: 376) حتی هنگام ورود خاندان یعقوب (علیه السلام) به مصر، حضرت یوسف (علیه السلام) بر نعمت امنیت تأکید می‌کند (86) که ریشه‌ای بودن نعمت امنیت را در قبال سایر نعمت‌ها نشان می‌دهد (مکارم شیرازی و دیگران، 1372، ج10: 84). از سوی دیگر، قرآن یکی از اهداف برقراری حاکمیت خدا و جانشینی صالحان و طرح کلی امامت را تحقق امنیت معرفی کرده است؛ (نور: 55) امنیتی که دیگر از منافقان و کلید آنان، و از کفار و جلوگیری‌هایشان بیمی نداشته باشند، خدای را آزادانه عبادت کنند و چیزی را شریک او قرار ندهند. (طباطبایی، 1374، ج15: 209).
در روایات معصومان (علیه السلام) نیز مطالب فراوانی در این‌باره دیده می‌شود. (87)

جایگاه امنیت و اطلاعات و حفاظت از آن در حکومت

یکی از روش‌های حفظ نظام اسلامی و سلامت جامعه، رعایت «رازداری» (88) و پخش نکردن اخبار و اطلاعات مربوط به فرد و جامعه است. هر انسانی مسایلی دارد که باید بر دیگران پوشیده باشد؛ چه همه چیز در جهان گفتنی نیست و به تعبیر علی (علیه السلام)، راز فرد اسیر اوست، اما اگر افشا شود، فرد اسیر راز خویش است. (تمیمی آمدی، 1360، ج2: 320) توصیه شده است که رازت را با کسی در میان مگذار. درباره‌ی صفات پسندیده‌ی پیامبر اعظم خاتم (صلی الله علیه و آله و سلم) آورده‌اند که زبانش را جز در موارد ضروری در بند قرار می‌داد و در مورد تمامی مردم احتیاط لازم را بدون بدخلقی در نظر می‌گرفت (مجلسی، 1363، ج16: 148؛ طبرسی، 1403ق: 305). امام صادق (علیه السلام) فرمان به احتیاط حتی در مورد افراد مطمئن می‌دهند و آشکار کردن سرّ را موجب سقوط انسان می‌شمارند (مجلسی، 1363، ج78: 229؛ حرانی، 1369: 315). و با تشبیه راز به خون، جاری شدن آن را در غیر رگ خود آدمی، سزاوار نمی‌خوانند (مجلسی، 1363، ج72: 71). و مردم را مأمور به دو ویژگی می‌دانند که متأسفانه آن را ضایع کرده و از آن تهی شدند: صبر و رازداری. (مجلسی، 1363، ج72: 68).
از سوی دیگر، هر کشوری راز (89) ها و اسراری مگو دارد. نباید ویژگی‌ها یا کاستی‌های سیاسی، نظامی، اقتصادی کشور اسلامی را بر زبان راند یا در نوشته‌ای نوشت؛ زیرا دشمن با بیداری و هوشیاری، اخبار مهم کشور را دریافت کرده بر ضد امنیت و آرامش کشور و امت اسلامی توطئه‌های خطرناکی را سامان خواهد داد. از این‌رو در سیستم حساب شده‌ی تعالیم اسلامی، حفاظت از مباحث امنیتی و اطلاعاتی کشور، ارزش و جایگاه مهمی دارد. هم افراد باید رازدار باشند و هم نیروهای مسلح و کارگزاران نظام اسلامی باید اسرار مملکت اسلامی را حفظ کنند، در هر جا آن را مطرح نکنند، و در هر جمع و اجتماعی، زبان به افشای آن نگشایند.
گذشته از لزوم حفظ اسرار شخصی و آبروی یک مسلمان (نهج البلاغه، حکمت6)، که زندگی اجتماعی او را سالم خواهد کرد، و گذشته از توصیه به هر فرد که هر حرفی را نباید مطرح سازد، (نهج البلاغه، حکمت 381) و باید بیش‌تر از دیگران در حفظ اسرار خویش بکوشد، (نهج‌البلاغه، نامه 31) بر امت اسلامی و بر رهبران و مدیران جامعه‌ی اسلامی نیز واجب است که اسرار و اطلاعات شخصی افراد را حفظ کرده و رازدار باشند. (نهج‌البلاغه، نامه53). از سوی دیگر، ضرورت حفظ اسرار جامعه‌ی اسلامی از روایات قابل استخراج است. اساساً امنیت جامعه و امت اسلامی، نیازمند حفظ اسرار و رازداری است؛ چه خبردار شدند دشمنان جامعه‌ی اسلامی از کاستی‌ها و ضعف‌ها، تزلزل‌ها و سستی‌ها و اطلاع از وضعیت داخلی امت اسلامی، میزان قدرت دفاعی و امنیتی، شیوه‌های دفاعی و تهاجمی و ابزار جنگی، موجب شناختن راه‌های تهاجم و نفوذ و ضربه زدن است. از این‌رو، توصیه‌ی امیر مؤمنان (علیه السلام) آن است که نباید همه‌ی دانسته‌ها را بر زبان آورد (نهج البلاغه، حکمت382) و بر ضرورت حفظ اسرار نظامی تأکید می‌کنند. در متون روایی (نهج البلاغه، نامه50) بر ضرورت وجود نیروهای امنیتی و اطلاعاتی در نظام اسلامی تأکید ویژه رفته و طی آن دستور تفقد و تجسس در بسیاری از حرف و مشاغل نیز داده شده است. (نهج البلاغه: نامه53). حتی در نامه‌هایی از بدرفتاری کارگزارانش با مردم به دیگران هشدار ویژه می‌دهد (نهج البلاغه: نامه19) و این، نشان می‌دهد که تجسس در امور کلان مدیریتی کشور نیز ضرورت دارد.

لزوم طبقه‌بندی (90) اطلاعات

با توجه به سیره‌ی سیاسی و حکومتی پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم)، برخی از اطلاعات در دیدگاه آن بزرگوار آن‌قدر از حیث طبقه‌بندی محدود و به تعبیر امروز «به کلّی سرّی» بود که حتی نزدیکان آن حضرت علی‌رغم جست‌وجو و سئوال هیچ‌گونه اطلاعی از کمّ و کیف آن نداشتند. این‌گونه موارد، بیش‌تر در هنگام تدارک یک حمله دیده می‌شود. (دلشاد تهرانی، 1387: 96). حتی در اطلاع‌رسانی اخبار مربوط به دشمن به دیگران نیز، مرزبندی ویژه‌ای در صدر اسلام رعایت می‌شده است (طبری، 1363، ج3: 961). اسلام حتی برای گفت‌وگوهای عادی که در مجلسی بین دو دوست یا فامیل انجام می‌شود، طبقه‌بندی خاصی قایل است؛ به تعبیر پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) مجالس به مثابه امانت است: اَلمجالِسُ بِالأمانَةِ (فیض، بی‌تا، ج3: 327).
در هر جامعه‌ای در سطوح مختلفی مذاکرات و گفت و گوهایی صورت می‌گیرد که امانت محسوب می‌شود و باید در حفاظت از آن کوشید. این مهم در حلقه‌های کوچک دوستی، خانوادگی، محیط‌های اداری و سازمانی و بالاتر از آن در سطوح ملی و حکومتی، به ویژه در امور امنیتی صورت می‌گیرد و از دیدگاه اسلام و براساس تعهدهای اخلاقی، پرونده‌ی این گفت‌وگوها باید در همان محفل و مجمع بسته شود؛ چرا که این گفت‌وگوها مناسب با فضای همان محفل صورت گرفته و می‌گیرد و انتقال مطالب آن جلسات، ضایعات فراوانی را به دنبال دارد که اساساً قابل جبران نخواهد بود. برای نمونه، ممکن است در سطوح محدودتر افشای گفت‌وگوهای دوستانه و خانوادگی به پیامدهایی نظیر رنجیدن دوستان و آسیب دیدن محیط دوستی، ایجاد دشمنی و بدبینی، سلب اطمینان و اعتماد بین افراد و قطع روابط دوستانه و پیوندهای فامیلی و ... منجر گردد. گذشته از موارد محدود فردی و خصوصی که به هرحال، افشای آن نیز ممنوع است، ممنوعیت افشای مذاکرات اداری، سازمانی، ملی، حکومتی و به ویژه مباحث امنیتی و دفاعی، با قوت بیشتری باید دنبال شود؛ چرا که افشای چنین رازهایی، بدون شک پیامدهای سنگینی نظیر موارد زیر را برای نظام به دنبال دارد:
* اختلال در نظام تصمیم‌سازی‌ها و تصمیم‌گیری‌ها در ابعاد مختلف حکومتی؛
* اختلال در تنفیذ و اجرای تصمیم‌های مهم اداری و حکومتی؛
* ایجاد جو بدبینی، سلب انگیزه و شوق‌کاری در محیط‌های اداری و حکومتی؛
* به وجود آمدن زمینه برای سلطه‌ی ناصالحان و نااهلان و نامحرمان به نظام؛
* مانع‌گذاری در مسیر اصلاح سیستم و دفع و رفع انحراف‌ها و فسادها؛
* انتقال اطلاعات حکومتی و ملی به دشمنان از طریق سازمان‌های جاسوسی؛
* آگاهی دشمنان از امور امنیتی و دفاعی و نظامی کشور؛
طبیعی است هرچه این رازها، وجه امنیتی بیش‌تری به خود بگیرد، افشای آن برای نظام سنگین و سنگین‌تر خواهد بود و تمام تلاش سیستم‌های جاسوسی دشمن برای به دست آوردن این قبیل رازها و اسرار مملکتی در ابعاد مختلف است. اساساً فعالیت و تلاش گسترده‌ی سازمان‌های متعدد جاسوسی، حضور جاسوس‌های چندجانبه در صحنه‌ی خرید و فروش و مبادله‌ی اخبار سیاسی، فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی، حکومتی، امنیتی و تعبیه‌ی سیستم‌های استراق سمع و تخلیه‌ی اطلاعات به طرق مختلف، موجب شده که گاه حتی سرّی‌ترین تصمیم‌های سران کشورها، مصوبه‌های کمیسیون‌ها و کمیته‌ها، به سرعت در اختیار دشمن قرار گیرد. این موارد و تنوع جاسوسی‌ها به ویژه با توجه به شبکه‌های مختلف و متنوع اجتماعی، در دنیای کنونی به راحتی قابل مشاهده است. در واقع پیشرفت بشر در عرصه‌های فن‌آوری‌های اطلاعاتی و ارتباطاتی، بیش‌تر به ناامن شدن جوامع انجامیده است و جاسوسی‌های پیچیده و چندجانبه و فرقه‌سازی‌ها در همین راستا در دنیای معاصر با جدیت دنبال می‌شود. در این میان، پل‌های اصلی که معمولاً به طور رایگان در فعّال کردن سیستم‌های جاسوسی سهم ویژه دارند، گذشته از اخبار و سایت‌ها و ... که آشکارا اطلاعاتی را بروز می‌دهند، افراد ناآگاه و عناصر اجرایی نظام اداری و سازمانی کشور هستند که احیاناً از وقار خاص تشکیلاتی و نظم سازمانی برخوردار نیستند و بدون رعایت حیطه‌بندی و طبقه‌بندی اطلاعاتی، همه‌ی مسایل اداری و سازمانی را در همه جا و با همه کس از جمله خانواده و ... مطرح می‌سازند و از این طریق، ممکن است رازها و اسراری از عرصه‌های حکومتی را که با امنیت و مصالح و منافع جامعه بستگی دارد، به دیگران منتقل سازد. طبعاً عرصه‌ی رازهای ملّی و حکومتی از حیث اهمیت و خطر و پیامدهای آن، قابل مقایسه با موارد شخصی و فردی نیست و پای ذلّت و اسارت یک ملّت و هویّت یک مکتب و مصالح و منافع مادی و معنوی یک جامعه و نظام در میان است.
امام صادق (علیه السلام) به یکی از کارگزاران خود فرمان می‌دهد که زبانت را برای سلامت خود حفظ کن و موجب سلطه‌ی دیگران بر ما مشو (کلینی، 1314ق، ج3: 175). ایشان افرادی را که در نقل مطالب بی‌توجه هستند و موجب کشته شدن افراد دیگری می‌شوند، در خون آن افراد شریک می‌داند. (حر عاملی، 1409ق، ج7: 129). از این‌رو، توصیه‌ای اکید دین حتی خطرپذیری در حفظ اسرار است و نمونه‌های تاریخی در اسلام نیز فراوان (فتال نیشابوری، 1375، ج1: 177؛ مجلسی، 1363، ج33: 385) و در تاریخ انقلاب اسلامی نیز بسیار بوده و هست.

ضرورت و جایگاه جاسوسی در فعالیت‌های اطلاعاتی

اختیار، یکی از اساسی‌ترین مباحث حاکمیتی در جوامع و الفبای اوّلیه‌ی اقدام‌های حاکمیتی و پایه‌ی مشروعیت‌بخشی به همین فعّالیت‌های اداری و سازمانی در جامعه است. اساساً هرجا اختیاری مطرح است، امر تحقیق و تجسس نیز اجتناب‌ناپذیر خواهد بود و این هر دو، پشت و روی یک سکه‌اند. در سلسله وظایف هر حاکمی، نظارت بر کارگزاران از مهم‌ترین وظایف او برای حفظ سلامت نظام است. یکی از ابزارهای مهم نظارت و کنترل، تحقیق و تجسس است. اصولاً در هر نظام طرح‌ریزی شده توسط بشر، سیر اقدام‌ها و نتیجه‌ی فعالیت‌های آن نظام، باید به طور مستمر و پیگیر، مورد نظارت دقیق و تحقیق و تجسس جدی قرار گیرد. نظام‌های کوچک و بزرگ بشری اگر کنترل و محافظت نشود، دیر یا زود از بین می‌رود. ت حقیق و تجسس به منظور نظارت و کنترل، یکی از اصول اساسی اداره‌ی جامعه در سطوح خرد و کلان است و در اسلام مبتنی بر خداباوری و معادباوری است که به عنوان ضمانت اجرای قوی آن عمل می‌کند.
اطمینان از روند صحیح پیشرفت امور و به تعبیری «تحت نظارت قرار دادن روند پیشرفت کارها و اصلاح اشتباهات» (استونر و فریمن، 1986: 602) از الزام‌هایی است که ضرورت تحقیق و تجسس را نیز می‌آورد تا به دنبال آن، آحاد جامعه و به ویژه کارگزاران، به امانت‌داری و استفاده‌ی درست از منابع سازمان تشویق گردند.
با توجه به مطالب فوق، تجسس‌های اطلاعاتی در مقوله‌ی حاکمیت، از امور ضروری در دین مبین اسلام است که گذشته از سیره‌ی نبوی (صلی الله علیه و آله و سلم) و معصومان (علیه السلام) مورد بحث اندیشمندان اسلامی نیز قرار گرفته و هدف از آن، دفاع از کیان سرزمین اسلام و حمایت از مصالح و منافع ملی بوده و هست تا در پرتو آن، تهدیدهای داخلی و خارجی دفع و رفع شود.
از سوی دیگر، تأمین ابعاد امنیت در هر کشور و حفظ شهروندان از انواع آسیب‌ها و آفات و تهدیدها، از اهمیت خاصی برخوردار است. گذشته از تهدیدهای بیرونی، در داخل هر کشور نیز عناصری هستند که منافع آن‌ها با سیاست‌های داخلی کشورشان مغایرت دارد و تلاش می‌کنند با ایجاد اختلال در نظم سیاسی و حقوقی جامعه، امنیت جامعه را مخدوش سازند و در نهایت موجبات تغییر ماهوی یا براندازی نظام را دنبال نمایند. این قبیل تلاش‌ها به خودی خود خطرناک است و هنگامی که با تقویت خارجی همراه شود، امنیت کشور کاملاً به مخاطره می‌افتد. پس باید در هر کشوری، سازمان‌ها و نهادهایی وجود داشته باشد تا هم از نقشه‌ها و توطئه‌های کشورهای بیگانه علیه خود مطلع شود، هم از براندازی‌های نرم و سخت در داخل کشور جلوگیری نماید و هم با رصد دقیق آسیب‌ها و آفات و تهدیدهای داخلی و خارجی، از موجودیت و امنیت سیاسی و کلیت نظام، حراست و پاسداری کند. تأسیس سازمان‌ها و نهادهای امنیتی و اطلاعاتی، با همین هدف صورت گرفته و می‌گیرد.
از این‌رو، در جهان امروز، یکی از ارکان ضروری و مهم همه‌ی کشورها و نیز تشکیلات نیروهای مسلح را سازمان‌ها و سرویس‌های امنیتی، (91) اطلاعاتی (92) و جاسوسی (93) تشکیل می‌دهد. سازمان سی.آی.ای (سیا)، موساد، کا.گ.ب، ایتلیجنت سرویس و ... از جمله نمونه‌های معروف این سازمان‌های اطلاعاتی (94) و جاسوسی هستند. در زمان رژیم پهلوی نیز سازمان اطلاعات و امنیت کشور (ساواک) این نقش را برعهده داشت.
بدون تردید وجود تشکیلات نظارتی ویژه، اطلاعاتی، (95) جاسوسی و امنیتی، از ضروریات عقلی حفظ و بقا برای هر حکومتی محسوب می‌شود. هر حکومتی که بخواهد در جهان، با قوّت و قدرت، به موجودیّت مقتدرانه‌ی خویش ادامه دهد، به این تشکیلات نیازمند است. جاسوسی، قدرت آگاهی و دانستنی‌های هدفمند و نوعی امتیاز برای کشورها محسوب می‌شود. بدیهی است به هر میزان اطلاعات و آگاهی‌های پرورش‌یافته‌ی کشور از اقدام و فعالیت‌های پنهان و آشکار (96) نفوذی‌ها و خرابکارهای داخلی و خارجی در کشور خود و نیز اقدام‌های آشکار و پنهان کشورهای دیگر در باب منافع و مصالح ملی کشور، بیش‌تر و دقیق‌تر باشد. آن حکومت، قدرت و ثبات بیش‌تری خواهد داشت. بنابراین هر حکومتی برای حفظ و دوام خود، ناگزیر از داشتن یک شبکه‌ی قوی امنیتی، اطلاعاتی و ضد اطلاعاتی، (97) به منظور حفاظت از امنیت خویش در عرصه‌های متنوعی نظیر نفوذ، جاسوسی، خرابکاری، براندازی و نیز خطرات طبیعی و صنعتی و حتی سهل‌انگاری‌های (98) انسانی است.
نگاه شرع مقدس به جاسوسی اطلاعاتی
تقریباً عموم افرادی که در دستگاه‌های حفاظتی، اطلاعاتی و امنیتی اشتغال به کار دارند یا برخی امور و اقدام‌ها مواجه می‌شوند که در نگاه اول، براساس شرع مقدس اسلام حرام است. حرمت این امور، هم از دیدگاه شرع از طریق متون روایی و سنّت اهل بیت عصمت و طهارت (علیهم السلام) رسیده است و هم از دیدگاه عقل با نظر به ضررهای نا شی از آن‌ها در مقیاس‌های فردی و اجتماعی، جزو مقوله‌های غیرشرعی قرار می‌گیرد. تجسّس یکی از مهم‌ترین مواردی است که در دستگاه‌های امنیتی و اطلاعاتی رایج است و در نگاه اول، در زمره‌ی اعمال حرام محسوب می‌شود؛ چه به نص قرآن کریم: «وَ لاتَجَسَّسُوا» (حجرات:12)، تجسس و تفتیش از اسرار مردم، حرام است و برخی از فقهای بزرگوار، ادعای اجماع بر حرمت آن کرده و منکر قول خلاف در آن‌اند (کاظمی، بی‌تا، ج2: 349). اگرچه این اجماع مدرکی (محتمل المدرک) و فاقد حجیت است؛ اما وجود آن مؤکد و معاضد دیگری بر ادله‌ی دال بر حرمت تجسس است. اطلاق آیه شریفه 12 سوره حجرات، دلالت و ظهور در حرمت مطلق تجسس دارد؛ چرا که بنا بر نظر اکثر علمای اصول فقه، نهی ظهور در حرمت دارد (بشروی خراسانی، 1412ق: 89؛ مظفر، بی‌تا، ج1: 102). در یک نگاه ادله‌ی نقلی دال بر حرمت تجسس، نوعی ارشاد به حکم عقل است و تجسس از حریم خصوصی افراد بدون غرض عقلایی و برای کشف عورات و اسرار دیگران عقلاً جایز نیست و از جمله این که مصداق ظلم و به حکم عقل، قبیح و مذموم است.
مقام معظم رهبری (مدظله) در باب اهتمام امام خمینی (رحمه الله) نسبت به اطلاعات و نیز اهمیت ضد اطلاعات در مراسم بیعت مسئولان دستگاه‌های اطلاعاتی چنین فرمودند: «امام عزیز رحمه الله علیه علی‌رغم آن که سابقه‌ی ذهنی با مسایل اطلاعات نداشتند، اما چقدر نسبت به این مسأله اهتمام داشتند. آن‌قدر ایشان برای وزارت اطلاعات و مسئولان آن اهمیت قایل می‌شدند و حرف آن‌ها را ملاک می‌دانستند که من نمونه‌ی آن را برای هیچ دستگاهی ندیدم. این، بلوغ فکری آن بزرگ‌مرد را نشان می‌داد که همه چیز را با دید حکمت الهی نگاه می‌کرد. ایشان خیلی سنجیده فرمودند: برادران مشغول در جبهه‌ی اطلاعات، سربازان گمنام‌اند... حقیقتاً همین‌گونه است. شما در جبهه‌ای درگیر هستند که به هیچ‌وجه خطر و توطئه و زحمت و مجاهدتش از جبهه‌ی نظامی کمتر نیست. شما از افتخارات و هیجانات ظاهری و تعریف و تمجیدهایی که معمولاً در کار نظامی وجود دارد، چشم پوشیدید و در این سنگر زحمت می‌کشید... در حال حاضر، جاسوس‌های امریکا و انگلیس و دیگر رژیم‌های استکباری، میان مردم و دستگاه‌های مختلف و حوزه‌های علمیه هستند و قصد ضربه زدن به نظام و انقلاب را دارند. این شما هستید که باید با همت بلند خود و با اتکا به پروردگار دنبالشان باشید و نقشه‌های آن‌ها را خنثی کنید... کار ضد اطلاعاتی شما بسیار مهم است؛ حتی از کارهای اطلاعاتی آفندی و کارهای نظامی هم مهم‌تر و بافضیلت‌تر است». (مقام معظم رهبری (مدظله)، 1368).
حفظ نظام و جلوگیری از اختلال در آن، از مسایل مهم حوزه‌ی فقه سیاسی است که فقها، حکم تکلیفی آن را وجوب دانسته و از ادله‌ی معتبر در فقه امامیه، از جمله آیات و روایات و ... برای اثبات این حکم استمداد می‌جویند. برای نمونه، شیخ انصاری وجوب صنایع و حرف را مشروط به بذل عوض در مقابل عمل نمی‌داند؛ چرا که آن را برای اقامه‌ی نظام به عنوان واجب مطلق، لازم می‌شمارد (انصاری، 1415ق، ج2: 103). صاحب مفتاح الکرامه نیز از جمله متاجر واجب را تجارتی می‌داند که تحقق نظام به آن‌ها وابسته باشد. (حر عاملی، 1409ق، ج2، 203).
گذشته از ضرورت عقلی حفظ نظام و نظم و امنیت و جلوگیری از اخلال در کیان جامعه‌ی اسلامی و اهداف حیاتی مربوط به حکومت اسلامی، احادیث زیادی نیز در این زمینه رسیده است. از جمله مولای پارسایان امیر مؤمنان امام علی (علیه السلام) ملاک اقدام در مقابل مخالفان خود را، خوف از متلاشی شدن نظام می‌شمارد که همان امارات و علایم است و نه قطع و یقین به خطر. (نهج‌البلاغه: خطبه168؛ مجلسی، 1404ق، ج32: 81).
از سوی دیگر، آیه‌ی شریفه: «وَأَعِدّوا لَهُم مَا استَطَعتُم مِن قُوَّةٍ...» (انفال: 60) دستور آماده باش همه جانبه‌ی امنیتی مسلمانان در برابر دشمنان و تهیه هر نوع سلاح، امکانات، وسایل و شیوه‌های تبلیغی و اطلاعاتی و امنیتی را می‌دهد که رعایت این دستورها، سبب هراس کفّار از نیروی رزمی مسلمانان می‌شود. در این آیه، آمادگی امنیتی و رزمی کامل، از نظر تجهیزات، نفرات و ... به منظور مقابله با خیانت و حمله دشمن با هدف حفظ مکتب و وطن مسلمانان مورد تأکید است و با عبارت «مَا استَطعتُم»، حداکثر توان و قدرت را در ابعاد گوناگون سیاسی، نظامی، اقتصادی، فرهنگی و ... همراه با آینده‌نگری برای رویارویی با توطئه‌های گوناگون دشمنان شناخته شده و ناشناس خدا و انسانیت منظور نظر دارد تا در پی آن، رعب در دل دشمن ایجاد گردد و توطئه‌های آنان خنثی شود.

اهمیت بحث از جاسوسی اطلاعاتی با نگاه دینی

تجسس از بدو وجود انسان، هم‌زاد او بوده و هست. کنجکاوی ذات انسان او را به سوی کسب اخبار جدید و اطلاع از احوال دیگران می‌کشاند و این حس درونی حتی میل به تجسس در حریم خصوصی دیگران را نیز برمی‌انگیزاند. در این میان تنها مانع جدی از تجسس‌های ناروا و غیرشرعی، اعتقاد و ایمان و التزام به احکام شرعی و پیروی از احکام عقل سلیم و عمل به قانون است.
از سوی دیگر، از زمان آفرینش انسان، جنگ و دفاع نیز با او همراه بوده است و به قول برخی، بشریت از 3400 سال تاریخ مدون خود، تنها 204 سال را در صلح گذرانده است. (برزنونی، 1384ب:77). شاید اگر نگاه تاریخی هم به این واقعیت اضافه گردد، این نکته را می‌نمایاند که گویا حالت جنگ برای بشر عادی‌تر از حالت صلح است! در این راستا، از وسایل مختلف برای دفع اقدام‌های دشمنان بهره‌گیری می‌شده که تجسس از دشمنان و جاسوسی از آنان، از آن جمله است. این اقدام در طول تاریخ، هم توسط جباران و هم توسط انبیای الهی صورت می‌گرفته است. مصری‌های قدیم چند قرن قبل از میلاد مسیح (علیه السلام) اداره‌ی اطلاعات و مخابرات و جاسوسی داشته‌اند (هانی، 1974م: 33). اسکندر مقدونی، جاسوس و عیونی برای اطلاع از مسایل دشمن می‌گماشت (قلقشندی، 1334ق، ج1: 429). حضرت موسی (علیه السلام) قبل از انتقال بنی‌اسرائیل به بیت‌المقدس، دوازده نفر جاسوس را به آن‌جا فرستاد تا کسب اطلاعات کرده و به ایشان خبر دهند (نجار، 1405ق: 227). در ماجرای حضرت سلیمان (علیه السلام) و هدهد و ملکه‌ی سبا، اشاره‌ای بر استفاده‌ی ایشان از اخبار هدهد از ممالک حاشیه‌ای مملکت او دارد (نمل: 20-21). سئوال حضرت از وجود هدهد، نشان از هوشیاری و بیداری و اهتمام کامل بر جنودشان دارد و از سوی دیگر، استفاده از هدهد به عنوان مخبر، حکایت از اهمیت و روایی آن می‌کند.
در اسلام، در زمان پیامبر اعظم (صلی الله علیه و آله و سلم) و نیز زمان حضور حضرت معصومان (علیهم السلام)، این عمل مشروعیت داشته و انجام می‌شده است. ضمن این‌که در بسیاری از موارد مربوط به حریم خصوصی مؤمنان، هم محکوم حکم حرمت بوده و فاعل آن معاقب بوده است. البته به تعبیر یکی از بزرگان، در فقه امامیه پیرامون ضوابط و حیطه‌ی حرمت تجسس، جواز و ادله‌ی آن بحث کافی نشده و می‌طلبد که با تشکیل حکومت اسلامی شیعی پس از چندصدسال، برای دستگاه اطلاعات و مخابرات حکومت اسلامی که جواز وجود آن هم ادله عقلی و هم نقلی کافی دارد (ر.ک: احمدی میانجی، 1393: 66-17) ضوابط و حیطه‌ی حرمت تجسس و موارد و مصادیق جواز آن منضبط گردد؛ چه عدم انضباط این مسایل و بی‌اطلاعی نسبت به آن‌ها، پیامدها، آثار و آفات شرعی بسیاری دارد. علاوه بر این، ضرورت تعیین محدوده‌ی مجاز تجسس برای نوع مکلفان به ویژه آن‌ها که با این مقوله‌ها سر و کار دارند، نیز امری الزامی است. در کتب فقهای بزرگوار، مبانی و احکام تجسس و جاسوسی و مقتضای ادله‌ی آن‌ها و نیز حیطه‌های جواز و حرمت، بحث مبسوطی ندارد، اگرچه در برخی از کتب فقهی مانند جهاد، قصاص و دیات، برخی از مسایل مربوط به تجسس و جاسوسی و عیون و اطلاع ناروا از حریم دیگران مطرح شده است. با این حال، ضرورت بررسی این عرصه همچنان مکشوف است.
یکی از ستون‌های اصلی شخصیت فرهنگی بشر، جست‌وجوگری، پرسش‌گری و نقّادی است؛ ابزاری در جهت تکامل فرد و جامعه؛ اما این خوی مثبت، در محدوده‌ی خاصّی بار کاملاً منفی می‌یابد و باید از طرق مختلفی محدود گردد. اگر این ابزار نه در جهت رسیدن به تکامل، بلکه به منظور تخریب بنای شخصیت افراد یا تهدید سلامت فضای جامعه مورد استفاده‌ی سودجویانه و غیرقانونی قرار گیرد. به طور معمول و در عرف رایج، واژه‌ی «تجسّس» و «جاسوسی» برای کاوش‌های منفی یا بیهوده به کار می‌رود و برای جست‌وجوهای کارآمد و سازنده از واژه‌های «تحسّس، تفحّص، تحقیق، سئوال، تتّبع، بحث و ...» استفاده می‌شود. تعبیر «ولاتَجَسَّسُوا» در قرآن کریم، تجسّس را به عنوان یک ضدارزش، مورد نکوهش و نهی قرار می‌دهد، اما قطعاً بدین معنی نیست که هر نوع تجسسی در هر شرایطی ممنوع است. دستگاه‌های امنیتی و اطلاعاتی، وظیفه‌ی کشف و مقابله با امور و اقدام‌های ضدامنیتی را برعهده دارند و این وظیفه را از طرق گوناگونی و از آن جمله، تجسس و جاسوسی انجام می‌دهند. چنین تجسسی، اطلاعات و امور پنهانی زندگی برخی افراد را در داخل مرزها و ورای آن در برمی‌گیرد و به عنوان ابزاری کارآمد، زمینه‌ی سالم‌سازی هرچه بیشتر محیط را فراهم می‌سازد.
برای حفظ نظام، پاسداشت امنیت، اعانه بر امام و رهبر جامعه و نیز جلوگیری از اخلال در بیضه و کیان اسلام و دیگر اهداف حیاتی مربوط به حکومت اسلامی، مسئوولان حکومت در بسیاری از موارد ناگزیر از ورود به حریم خصوصی برخی افراد و تجسس از آن‌هایند. این قبیل دستگاه‌ها، باید بدون شتاب‌زدگی و غرض‌ورزی در قضاوت‌ها، با نظم ویژه و حدود خاص، بر واقعیات تکیه کنند و از اطلاعات دروغین پرهیز نمایند و از تجسس بیجا در زندگی فردی خودداری کنند و اصول شرعی و مصالح جامعه و ارزش‌های فقهی و اخلاقی را در این‌باره رعایت فرمایند. در واقع، از بیان پوشیده‌ها و حرکت پنهانی، تنها مواردی قابل ردگیری است که حفظ مصالح عمومی، نظام و امنیت کشور به آن بستگی دارد. البته به این مصلحت باید از زاویه‌ی مثبت و دیدگاه عالی نگریسته شود، در غیر این صورت، هر کاوش و تفحّصی به هر بهانه‌ای موجّه می‌نماید. مهمتر آن‌که تفحّص براساس مصلحت، بدون شک به معنی جواز افشا و علنی سازی یک امر پنهان در همه‌ی موارد و همه جا و همه‌ی شرایط نیست؛ چرا که داخل محدوده‌ی مصلحت نیست. چه بسیارند افرادی که نه به جهت رعایت مصالح شخصی، بلکه به دلیل حساسیت‌های فردی، زیر دوربین حاشیه‌داری قرار می‌گیرند و خیلی زود، بازیافت‌های ظنی و حدسی این جست‌وجو به عنوان خبر محرمانه بر سر زبان عموم مردم در جامعه قرار می‌گیرد و این تحقیق، جز منزوی کردن نیروها و بدبین کردن مردم نسبت به همه چیز و احیاناً تشفّی خاطر و انتقام‌جویی عاملان مغرض، حاصلی نخواهد داشت و از آن سو نیز بسیارند کسانی که مصالح شخصی، مانع از تحقیق و تفحّص در مورد آنان می‌شود، در حالی که مصلحت عمومی، آن را اقتضا و بلکه ایجاب می‌کند. معیار بایسته در انجام تحقیق و کسب خبر، رعایت و حفظ مصالح عمومی حاکمیتی و نظم حقوقی و امنیت در ابعاد مختلف است و شعاع پیشروی در این عرصه و انعکاس آن باید با مراقبت و دقت به همین عنوان مشروع، محدود گردد.
به طورکلی، با لحاظ کردن شرایط خاص و مصالح اهم، بسیاری از اموری که در نگاه اولیه، حرام محسوب می‌شود، جایز و بلکه واجب می‌شود. به ویژه در مواردی که حفظ نظام اسلامی و امنیّت کیان اسلام و جامعه‌ی اسلامی، متوقف بر وجود چنین تشکیلاتی است. نظام مقدس جمهوری اسلامی در داخل و خارج کشور دشمنان بسیاری دارد. گروهی از عناصر ضد اسلام در داخل و خارج از کشور، درصدد تلاشی و سرنگونی این نظام‌اند. فعالیت‌های سیاسی اطلاعاتی و نظامی آنان؛ علنی یا مخفی، باید مورد توجه جدی قرار گیرد. شناسایی این افراد و آگاهی از طرح‌ها و مقاصد فاسدشان، برای برنامه‌ریزی دقیق و متناسب با رعایت همه‌ی جوانب ملی و بین‌المللی در خنثی کردن توطئه‌های آنان الزامی است. اساساً دفاع فعّال و پیروزی کامل، مبتنی بر اطلاعات دقیق و موثّق نسبت به دشمنان داخلی و خارجی است.
حضرت امام خمینی (رحمه الله) فرمودند:
«اسلام را همه باید حفظ بکنیم... واجب است بر همه‌ی ما، بر همه‌ی شما اگر توطئه‌ای دیدید و اگر رفت و آمد مشکوکی را دیدید، خودتان توجه کنید و اطلاع بدهید... در قرآن می‌فرماید که: وَلاتَجَسَّسُوا... قرآن فرموده است، مطاع هم هست امر خدا، اما قرآن حفظ نفس آدم را هم فرموده است که هر کسی باید: «لا تَقتُلُوا انفُسَکُم» (99)... وقتی که اسلام در خطر است، همه‌ی شما موظفید که با جاسوسی حفظ بکنید اسلام را.... احکام اسلام برای مصلحت مسلمین است، برای مصلحت اسلام است، اگر ما اسلام را در خطر دیدیم، همه‌مان باید از بین برویم تا حفظش کنیم. اگر دماء مسلمین را در خطر دیدیم، دیدیم که یک دسته دارند توطئه می‌کنند که بریزند و یک جمعیت بی‌گناهی را بکشند، بر همه‌ی ما واجب است که جاسوسی کنیم. بر همه‌ی ما واجب است که نظر کنیم و توجه کنیم و نگذاریم یک همچو غائله‌ای پیدا بشود. حفظ جان مسلمانان بالاتر از سایر چیزها است. حفظ خود اسلام از جان مسلمان هم بالاتر است... جاسوسی فاسد خوب نیست، اما برای حفظ اسلام و برای حفظ نفوس مسلمین واجب است، دروغ گفتن هم واجب است، شرب خمر هم واجب است. ما الان یک امانتی در دستمان است و آن اسلام است. عذر نداریم به این که ما بنشینیم کنار، بگوییم دیگران بروند حفظش کنند. امانت مال دیگران نیست. این امانت، امانتی است که خدا پیش [ما نهاده]، برای همه‌ی ما هست، نگهدارش همه‌ی ما هستیم، نمی‌توانیم بنشینیم بگوییم که دولت این کار [را] بکند. نمی‌توانیم بنشینیم بگوییم ارتش این کار را بکند. وقتی کشور اسلام مورد تهدید دشمن‌های اسلام است، دفاع از کشور اسلام و نوامیس مسلمین بر همه‌ی ما، بر تمام ما واجب است؛ با همه‌ی کوشش واجب است». (خمینی، ج15: 116تا118).

ضرورت‌های فقهی جاسوسی اطلاعاتی

بی‌تردید کلیت کاوش و تحقیق جست‌وجو و پرسش مورد نهی عقل و شرع مقدس نیست و طبعاً این ممنوعیت مرز مشخصی دارد که باید در جای خود به آن پرداخت. به دیگر بیان، جاسوسی در معنای عام خود همیشه عمل نامشروع و جرم محسوب نمی‌شود؛ بلکه جاسوسی در موارد خاصی، عملی پسندیده، مطلوب و مشروع است، هر چند در صورت ظاهر، اشکال و شیوه‌های این نوع جاسوسی‌ها، به نوعی مشابه با جاسوسی‌های نامشروع است. با یک تأمل کوتاه، موارد زیر را می‌توان از ضرورت‌های فقهی جاسوسی اطلاعاتی برشمرد:

1. شناسایی دشمن داخلی و خارجی جامعه

یکی از نقاط تمرکز تحقیق و تفحّص‌های مثبت و شرایط الزامی کسب خبر و تجسس‌های امنیتی، تلاش برای جمع‌آوری اخبار در مقابله با دشمنان داخلی و خارجی و نیز منافقان داخلی به ظاهر دوست‌نما است که با روش‌های گوناگون نفوذ، به ویژه در عصر فن‌آوری‌های پیچیده‌ی اطلاعاتی و ارتباطاتی، می‌کوشند در ارکان نظام راه بیابند و اهداف توطئه‌آمیز خود را در براندازی یا تضعیف یا تغییر مشی اصولی نظام دنبال نمایند. اگر بگوییم تنها همین هدف ضروری، جاسوسی اطلاعاتی را مجاز می‌کند، به گزاف سخن نگفته‌ایم و جالب این است که تجلّی روش‌ها و ابتکارهای امنیتی و اطلاعاتی در صدر اسلام توسط پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) نیز در همین عرصه‌ی ضروری و سرنوشت‌ساز است و این برآمد، عمده‌ترین هدف در سازمان اطلاعاتی پیامبر خاتم (صلی الله علیه و آله و سلم) بوده است که در انجام آن، شناسایی محل تجمّع، شناسایی فرماندهان، شناسایی نفرات، برآورد تجهیزات، بررسی نقاط ضعف و آسیب‌پذیری، کشف طرح عملیاتی، آگاهی از میزان حضور مردمی در جبهه‌ی دشمن و مواردی از این قبیل مورد توجه قرار گرفته (طلاس، بی‌تا: 491) که غزوه‌ی بدر، احد (100)، (ابن‌هشام، بی‌تا، ج2: 399) و نیز فتح مکه و غزوه‌ی احزاب و حنین (101)، (ابن‌هشام، بی‌تا، ج3: 252) نمونه‌های صریحی است. بی‌تردید اگر نقطه‌ی نقل تجسس و جاسوسی را در همین زمینه بدانیم، سخنی متین است و همین حوزه است که عموم جاسوسی‌های اطلاعاتی و امنیتی را فرامی‌گیرد.

2. شناسایی مفسدان و کشف جرایم اجتماعی

تأمین بهداشت روانی و معنوی در حوزه‌های مختلف در فضای زندگی در یک جامعه‌ی سالم، یکی از الزام‌هایی است که جامعه و حکومت را وامی‌دارد تا با مشارکت هم در مسیر شناسایی تبهکاران و مهار انواع تبهکاری‌ها تلاش کنند. آزادی افراد، فقط تا زمانی است که دامنه‌ی خلاف یا گناه آنان، کاملاً شخصی باشد و به دیگر افراد جامعه به هر شکلی سرایت نکند وگرنه سوء استفاده از آزادی، به هر شکل آن، حتی با رضایت دیگر متخلفان، ممنوع خواهد بود؛ چه در این‌جا فراتر از حریم خصوصی، پای حریم اجتماعی به میان می‌آید. هیچ کس نمی‌تواند و نباید با تمسک متوهمانه به این حقّ، محیط جامعه را آلوده سازد. از این‌رو، با توجه به همین محدودیتی که به طور طبیعی در نحوه‌ی استفاده از حق شخصی وجود دارد، کاوش‌هایی که در مسیر شناسایی متجاوزان از این حق قرار گیرد، موجّه می‌گردد.
در یکی از روایات مربوط به زمان خلافت امیرمؤمنان (علیه السلام) با هدف شناسایی منکر و مبارزه با آن، خبررسانی گزارشگر مردمی و گشت و تعقیب مأموران حکومتی و کسب اطلاع از ماجرا تصریح شده است. (102) (ثقفی، 1411ق، ج2: 901) براساس این روایت، عربده‌کشی‌های افراد مست، تجاوز به حریم جامعه بوده و آرامش جامعه را گرفته است؛ پس حکومت وظیفه دارد در این عرصه، جلوگیری نماید.
همین‌جا ضروری است که به این نکته اشاره کنیم، فساد تنها در جنبه‌های اخلاقی نیست، بلکه علاوه بر آن و در مواردی مهم‌تر از آن، فسادهای سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و ... را در برمی‌گیرد که وظیفه‌ی حاکمیت، حراست محیط جامعه از تمامی فسادهایی است که ممکن است در جامعه رواج یابد و محیط جامعه را ناامن سازد و سخن گفتن در خصوص هر کدام از این ابعاد، فرصت مستقلی را می‌طلبد.

3. ارزیابی کارگزاران حکومتی

بی‌تردید سلامت کارگزاران دولت یا فساد آنان، نقش مهمی در رفتار و نوع نگرش مردم نسبت به حکومت دارد. درست‌کاری و وظیفه‌شناسی مسئوولان، مدیران، فرماندهان و نیز کارکنان سازمان‌ها یا انحراف‌ها و آلودگی‌های آنان در جامعه اثرگذار است. براین اساس، نوع برخورد دولت‌مردان و کارگزاران در گفتار و رفتار با مردم، تأثیر شگرفی در سرنوشت نظام و حکومت و نیز ایمان و اعتقادهای دینی مردم دارد. چه نیکو گفته‌اند که: «النّاسُ عَلى دِینِ مُلُوکِهِم».
دولت و مردم باید با فساد اداری و تخلّف‌های پنهان و آشکار مدیران مبارزه کنند. آثار زیان‌بار و گسترده‌ی آلودگی‌های کارگزاران حکومتی، ضرورت و وجوب تحقیق و تجسس به طور آشکار و پنهان، همه جانبه، پیوسته و مستمّر بر کارگزاران و مدیران و در نهایت برخورد با تخلّف‌ها، انحراف‌ها و مفاسد آنان در هر پست و موقعیت شغلی را نشان می‌دهد. تشویق مناسب و به جای کارگزاران وظیفه‌شناس و نیز تنبیه و مجازات علنی و عادلانه‌ی وظیفه‌نشناسان در حکومت، امیدواری مردم به اجرای قسط و عدالت اجتماعی و در نتیجه، حمایت آنان را از نظام افزایش می‌دهد و به بقا، دوام و استحکام نظام اسلامی مدد می‌رساند. به عکس، کوتاهی و سستی حکومت در مبارزه با آلودگی‌های مدیران و کارگزاران اجرایی، ناامیدی و بی‌اعتمادی مردم را در پی دارد.
هیچ باغ و بوستانی بدون نظارت دقیق باغبان بر چگونگی رشد درختان، چیدن شاخه‌های زاید، آبیاری و کودپاشی به موقع، قطع درختان خشکیده و کاشت نهال‌های جدید و ... سامان درستی نخواهد یافت و رو به نابودی خواهد رفت. جامعه نیز به مثابه یک سیستم پیچیده و توبرتو، باید سالم باشد تا افراد آن جامعه، مسیر رشد و تکامل مختارانه‌ی خویش را بپیمایند. سلامت پیکره‌ی جامعه و سیستم اداری آن و عدم تخلف کارگزاران حکومتی، مرهون نظارت شایسته از سوی مسئوولان امر است؛ زیرا اگر سیستم ارزیابی و نظارت متولیان امور در حکومت، جدّی و سالم عمل کند، جلو بسیاری از تبهکاری‌ها، انحراف‌ها و فسادها نیز گرفته شده و جامعه به رشد و بالندگی طبیعی خود ادامه می‌دهد. چه بسیارند خلاف‌کارانی که عامدانه و ظالمانه، قدرت و امکانات حکومتی را در مسیر مطامع شخصی خود به کار می‌گیرند و پست‌ها را ملک طلق خویش و به تعبیر ظریف امام علی (علیه السلام) «طعمه» تصور می‌کنند، و چه بسیارند افرادی که غافلانه یا غرض‌ورزانه از امکانات حکومتی و پست‌های مدیریتی، به عنوان ابزاری برای نابودی همان حکومت بهره می‌جویند و چه بسیارند دیگرانی که با دیدن زمینه‌ی بار خلاف‌کاری‌ها و فسادها همان مسیر انحرافی را می‌پیمایند.
در تعالیم قرآنی، سنّت نبوی (صلی الله علیه و آله و سلم) و سیره‌ی بزرگان دینی، اهمیّت و ضرورت تحقیق از کارکرد مدیران، کارگزاران و فرماندهان و نیز تعیین محققان و عیون مطمئنی که خبرهایی از گفتار و رفتار آنان برای حاکم بیاورد، تبیین شده است. امام رضا (علیه السلام) فرمودند: «کانَ رسول الله إذا بَعَث جَیشاً فاتهم اَمیراً بَعَث مَعَه مِن ثِقاتِه مَن یَتَجَسَّس لَه خَبَره» (حر عاملی، 1409ق، ج 44:11) براساس این خبر، پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) هر سپاهی را که می‌فرستاد و فرماندهی را برای آن نصب می‌کرد، از افراد مورد وثوق و اعتماد خود کسی را با آن فرمانده می‌فرستاد که برای پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) تجسس کند و خبر کارهای او را به ایشان برساند.
حضرات معصومان (علیهم السلام) در نصب و عزل فرماندهان و کارگزاران حکومتی با علم غیب الهی خویش عمل نمی‌کردند، بلکه از راه‌های کاملاً عادی، طبیعی، عمومی و عرفی، انتصاب‌ها صورت می‌گرفت. اصولاً اگر حضرات معصومان (علیهم السلام) که اسوه و الگوی عملی امّت‌اند، در انجام امور خویش از علم غیب الهی استفاده کنند، متابعت و پیروی از آنان برای غیرمعصومان ناممکن می‌شود (برزنونی، 1376). در دوران پیامبر خاتم اگر کسی غیر از علی (علیه السلام) که معصوم بوده از سوی رسول مکرّم خاتم (صلی الله علیه و آله و سلم) به مأموریتی کوچک و بزرگ اعزام می‌شد، ارزش‌یابی و نظارت بر کار او و تحقیق و تجسس از گفتار و رفتارهای او را توسط افراد موثق و مطمئن دنبال می‌کردند. این روش لزوم تجسّس و تفحّص در کار همه‌ی مدیران، فرماندهان، مسئوولان و کارگزاران اجرایی و بازرسی و کنترل آنان را نشان می‌دهد. امام علی (علیه السلام) نیز اقدام به اعزام بازرسان ویژه و ناظران مخفی و جاسوسان خبره، برای نظارت بر گفتار و رفتار فرماندهان و کارگزاران منصوب خویش داشتند و از سوی دیگر، آنان را نیز سفارش می‌کردند که در کار کارمندان خویش تحقیق نمایند.
امام و حاکم اسلامی، هم با نظارت و تحقیق مستقیم و هم با نظارت و تحقیق غیرمستقیم، اعمال کلیدی دستگاه‌ها و افراد تحت امر را در کنترل خود می‌گیرد و برای این منظور از اهرم‌های تحقیقی مختلف بهره می‌جوید. در نامه‌های حضرت علی (علیه السلام) در نهج البلاغه نکات ظریفی در این‌باره وجود دارد.
حضرت در عهد مالک اشتر؛ سند ماندگار در چگونگی حکومت و برنامه‌ی مدوّن و قابل اجرا در نظام اسلامی در همه‌ی ابعاد، می‌نویسند: «هرگز نیکوکار و بدکار در نظرت یکسان و به یک پایه نباشند؛ زیرا در این صورت، نیکوکاران در نیکوکاری بی‌رغبت و بدکاران در بدکاری تشویق می‌گردند. پس هر کدام از آنان را براساس کردارشان جزا بده. نیکوکار را پاداش و بدکردار را کیفر ده». ایشان تأکید می‌کنند: «مراقبت پنهانی از کارگزاران، آنان را بر امانت‌داری و خوش رفتاری با مردم تحریض می‌نماید... هرگونه به کارگیری و ارتقای رتبه را بر ارزیابی مبتنی گردان... این کاوش‌ها از آن جهت باید دنبال شود که نحوه‌ی برخورد کارگزاران با مردم روشن گردد، چرا که بسیاری از کارمندان اداری، غرور و تکبری دارند که در برخورد با مردم، زود عصبانی و بداخلاق می‌شوند و خشک و سخت برخورد می‌کنند و مردم نیز ناگزیر از مراجعه به این‌ها هستند و اگر اینان چنین عمل کنند، مردم آن را به حساب حکومت می‌گذارند». (نهج البلاغه، نامه53)
اساساً گریز از خطر خوش‌بینی و بدبینی افراطی در انجام مأموریت حفظ امنیت، جز با استفاده و فعالیت مداوم نفس لوّامه و موعظه‌ی مکرّر کارگزاران اطلاعاتی ممکن نخواهد بود. در سخنی از امیر المؤمنین (علیه السلام) به رعایت مصالح عمومی در گزارش‌ها و کاوش‌های اطلاعاتی به عنوان یک میزان و معیار اشاره شده است: از گزارش آنچه را که می‌بینی و کاوش در آن به صلاح امّت است، خودداری نکن. (نهج البلاغه: نامه33).
در جای جای سیره‌ی علوی، نکات دقیقی یافت می‌شود و حاکی از این است که امام نظارت و تحقیق خود را از طرق مختلف، اعمال می‌کرده است. واژه‌ی «بَلَغَنی» در بسیاری از نامه‌های آن حضرت (نهج البلاغه، نامه 3، 18، 20، 27، 34، 45، 63، 70، 71) حاکی از نظارت و بازرسی و تحقیق و تجسس مستمّر آن حضرت بر اعمال کارگزاران خویش است.
مطالعه در سیره‌ی علوی حکایت از ارسال عیون و جواسیس جهت بازرسی و نظارت دارد. نامه‌های آن حضرت به زیادبن ابیه معاون عبدالله بن عباس در بصره، اشعث بن قیس در آذربایجان، شریح قاضی، عبدالله بن عباس، مصقله بن هبیره شیبانی، قثم بن عباس، عثمان بن حنیف و بسیاری دیگر... از جمله نمونه‌ها است که در نهج البلاغه این یادگار ماندگار، قابل دستیابی و مطالعه است. عهد تاریخی مالک اشتر نیز حاوی نکات بدیع و ظریفی است. از جمله در این عهد خطاب به مالک اشتر نخعی، با توصیه به دقت در گزینش قاضیان، کارگزاران و دیگر دست اندرکاران حکومتی، بر خبرگیری و وارسی کار قاضیان، کاوش و رسیدگی در کار کارگزاران، کنجکاوی در کار مالیات‌گیران، وارسی کار سوادگران و صنعت‌گران و نیز زیردستان و بی‌چیزان و .... تأکید می‌کند. (نهج البلاغه، نامه53).
علی (علیه السلام) در دوره‌ی حکومت و خلافت ظاهری کوتاه امّا پربار خود، مراقبت و نظارت و تحقیق و تجسس بر کارگزاران را به خوبی اعمال کرد و از آن برای بهبود و اصلاح امور اجتماعی و حکومتی بهره می‌برد. نامه‌ها و فرمان‎‌های حکومتی ایشان به زمامداران خویش حاکی از اهتمام ویژه‌ی آن حضرت به تحقیق از کارگزاران و کنترل امور آنان است. با توجه به سیره‌ی آن بزرگوار در این دوران و طبق نامه‌های ایشان، معلوم می‌شود شخص آن حضرت به صورت مستقیم و غیرمستقیم کاملاً از عملکرد کارگزاران حکومتی تحقیق و تجسس تام و تمام داشت و در صورت مشاهده‌ی تخلف، به سرعت با آن برخورد مناسب و براساس عدالت می‌نمود. تذکر ارشادی، سرزنش و توبیخ شفاهی و کتبی یا در صورت بزرگی تخلّف برکناری از آن جمله بود. نامه‌ی عتاب‌آمیز امام به عثمان‌بن حنیف والی بصره که در ضیافت شام یکی از ثروتمندان این شهر شرکت کرده بود، یکی از شواهد تجسس دقیق ایشان است. امام در این نامه پس از حمد و ثنای الهی و درود و سلام بر پیامبر رحمت، خطاب به وی می‌فرماید: «ای پسر حنیف! به من گزارش رسیده که مردی از جوانان بصره تو را به مهمانی خوانده است و تو شتابان به سوی او رفتی. خوردنی‌های نیکو برایت آوردند و پی در پی کاسه‌ها پشت نهادند، گمان نمی‌کردم چنین مهمانی را بپذیری...». (نهج البلاغه، نامه45).
از این نامه و دیگر نامه‌های امیرالمؤمنین (علیه السلام) برمی‌آید که حضرت به دقت از اعمال و رفتار زمامداران و والیان خویش تحقیق می‌کرده و از کارهای کلّی و جزیی آنان در عرصه‌ی مدیریتی نیز باخبر بوده است. قطعاً آن حضرت بازرسان و ناظران و عیون و جواسیس ویژه‌ای را به صورت پنهانی جهت بررسی عملکرد کارگزاران حکومتی به کار می‌گرفته و براساس گزارش‌های آنان اقدام لازم را به عمل می‌آورده است. آن حضرت نه تنها خود امور والیان و استانداران منصوب خود را مورد بازرسی قرار می‌داد، بلکه همینان را نیز به آن سفارش می‌نمود. برای نمونه؛ امام خطاب به مالک فرمان می‌دهد: «در کارهای کارگزارانت وارسی کن و افراد شایسته و دارای صداقت و وفا را بر رفتار آنان مراقب ساز، نظارت پنهان بر کار آنان، ایشان را به امانت‌داری و خوش‌رفتاری با مردم بر می‌انگیزد». (نهج البلاغه، نامه53).
براین اساس، اغلب نصب و عزل‌های کارگزاران آن حضرت طبق گزارش‌های دقیق و مورد اطمینانی بود که ایشان توسط بازرسان و عیون حکومتی دریافت می‌کردند. در این بررسی‌ها، حضرت بدون هیچ‌گونه ملاحظه‌ی سیاسی و خویشاوندی براساس گزارش رسیده برخورد می‌کرد. برای نمونه: جاسوسان حکومتی به امام گزارش دادند که یکی از پسرعموهای حضرت در مورد اموال مردم ظلمی کرده است. امام او را چنین تهدید کرد: «از خدا بیم‌دار و مال‌های این مردم را برگردان و اگر چنین نکنی و خدا مرا یاری دهد تا بر تو دست یابم، کیفرت دهم و با شمشیری تو را بزنم که کسی را بدان نزده‌ام، جز این که به آتش جهنم وارد شد». (نهج البلاغه، نامه41).
در همین راستا از تجسس غیرمسئوولانه و بیهوده و نیز پرونده‌سازی به شدت نهی شده است. از یک‌سو، گاه در جامعه پرسشگران و مفتّشانی سر برمی‌آورند که سئوال آنان قبل از هر چیزی جنبه‌ی فضولی و بیهودگی دارد. نه از کاربرد اطلاعات مورد سئوال چیزی می‌دانند و نه اصولاً مجاز به چنین کاری هستند. چه بسا تنها یک انگیزه‌ی مجهول آنان را به این جست‌وجو واداشته است. این نوع تجسّس‌ها به خصوص در محدوده‌ی یک ارگان نظامی و امنیتی از ممنوعیّت و حساسیّت ویژه‌ای برخوردار است. هر کس موظف است فقط آن‌چه را که به او مربوط است، بداند و آنچه در حوزه‌ی وظایف او نیست، نداند و نپرسد. امام صادق (علیه السلام) این‌گونه پرسش‌های بی‌هدف را نوعی رفتار جاهلانه دانسته است (مجلسی، 1404ق، ج50: 313). گذشته از آن، جست‌وجو درباره‌ی عیوب مخفی دیگران از سوی شرع اقدس، منهی عنه است. اگرچه کاستن مجهولات و افزودن معلومات، ارزشی فرهنگی تلقی می‌گردد، اما مراد هر مجهولی نیست. اسلام نسبت به پوشیده‌های رفتاری خصوصی، مصلحت را در اخفای آن می‌داند و انسان‌ها را از جست‌وجو برای یافتن این پوشیده‌ها برحذر می‌دارد. از سوی دیگر، اصولاً شیادان در هر جامعه‌ای در راه رسیدن به اهداف شوم خود، ابزارهای گوناگونی را به کار می‌گیرند. آنان برای تسلیم اجباری افراد جهت برآورده کردن خواسته‌ی خویش، می‌کوشند تا برای هر یک از آنان، نکته یا نکات ضعفی را پرونده کرده تا در زمان مناسب از آن به عنوان اهرم فشار بهره جویند. بسیاری از روایات که ممنوعیت تجسّس را گوشزد می‌کند، با یادآوری این‌گونه اهداف در تجسّس‌ها، ممنوعیت آن را برمی‌شمارد. پیامبر خاتم از دنبال کردن نقاط ضعف مؤمنان پرهیز اکید داده است. (کلینی، 1314ق، ج4: 57). در نگاه امام صادق (علیه السلام) برشماری نکات ضعف برادر مؤمن برای رسواسازی او، آتش را به دنبال خواهد داشت. (نوری، 1409ق، ج 9: 110). حتی در روایتی از پیامبر اعظم خاتم (صلی الله علیه و آله و سلم) این عمل ناروا به کمترین حد کفر تعبیر شده است (نوری، 1409ق، ج 9: 110). متأسفانه این سوء نیت، گاه در محیطی آکنده از امید صفا و صمیمیت و حُسن ظنّ ظرف مقابل اعمال می‌شود و جامعه را با ناامنی اخلاقی در سطح وسیعی روبرو می‌سازد. امیر مؤمنان (علیه السلام) ضمن توصیه‌های خود به مالک، دستور می‌دهد دورترین مردم به تو جست‌وجوگرترین آن‌ها نسبت به عیوب دیگران باید باشد (نهج البلاغه، نامه53).
در واقع، با توجه به مفاد و محتوای آیات و روایات این حوزه، ممنوعیت تجسّس و بررسی درباره‌ی کارهای منفی پنهانی افراد به دست می‌آید، مگر آن که مصلحت خاصّی در حکومت و مسایل امنیتی ایجاب کند، تا تجسّس صورت پذیرد. برای مثال اگر ضرر رفتار منفی فردی از محدوده‌ی فرم مجرم فراتر رود یا تجسّس برای یافتن نکات مثبت و استعدادهای آن فرد باشد، یا برای ارزیابی کارگزاران حکومتی در مملکت باشد، یا برای کشف فسادها و انحراف‌ها باشد یا در جهت کشف توطئه‌های داخلی و خارجی صورت گیرد، این تجسّس با رعایت ظرافت‌های عقلی و عاطفی آن، بی‌اشکال و جایز و بلکه واجب است.

خودتفتیشی، توصیه‌ی دین شریف

مفهوم تحقیق و تجسس از دیدگاه غربی و اسلامی با توجه به تنوع اهداف حاکمیتی در غرب و اسلام به عنوان دین خاتم، با هم تفاوت‌های بنیادینی دارد. در رویکرد غربی، تحقیق و تجسس با هدف قدرت بیشتر و البته بیرونی اعمال می‌شود؛ یعنی این نظارت بر افراد سا زمان و جامعه و دستگاه‌ها که روی به کار آمده‌اند، به نوعی تحمیل می‌شود و با توجه به مبانی انسان‌شناسی آن، مبتنی بر بن‌مایه‌هایی غلط، برگرفته از فلسفه‌های نادرست غربی است و معمولاً با تحقیر شخصیت انسانی همراه است. اما در رویکرد اسلامی، تحقیق و تجسس اولاً و بالذات درونی است و با نوعی خودتفتیشی همراه است که ریشه در باورهای اعتقادی و بینش توحیدی فرد نسبت به ذات باری دارد که همواره نظاره‌گر او است. این تحقیق و تجسس، با هدف رشد و کمال انسانی در سازمان و جامعه و دستگاه‌های حاکمیتی اعمال می‌گردد. اساساً موضوع اعمال نظارت و تجسس و تحقیق، وقتی در رابطه با انسان مطرح می‌شود، سهل و ممتنع می‌نماید. توجه به پیچیدگی‌های آدمی در این مقوله‌ی حساس الزامی است. اساساً آدمی موجودی توبرتو است. کندوکاو بطون آدمی به آسانی امکان‌پذیر نیست. براین اساس، نظارتی که در آن، امور به آسانی نگریسته شود و همه چیز سهل و آسان گرفته شود، موفّق نخواهد بود. در همین راستا باید سخن از نوعی نظارت درونی به میان آورد که از آن به «خودکنترلی»، «خودنظارتی» و در این ‌جا «خودتفتیشی» یاد می‌کنیم. خودتفتیشی بهترین نوع کنترل در جامعه و سازمان‌های اجتماعی است. خودتفتیشی و «خودپایی» که در ادبیات دینی تحت عنوان «تقوا» (حشر: 18) از آن نام می‌بریم، منجر به ایجاد حالتی ثابت و درونی در فرد می‌شود که طی آن بدون اعمال نظارت و کنترل و تحقیق و تجسس بیرونی به انجام درست وظایف و مسئولیت‌ها رهنمون می‌شود. در این صورت، فرد با «خودحفاظتی» (برزنونی، 1390) تفتیش را از خود شروع می‌کند. در خودتفتیشی آزادی فرد محدود نمی‌شود اما این آزادی تا جایی است که به آزادی حقوق و اموال دیگر افراد جامعه لطمه نزند. فرد متّقی، چشمی بینا و بصیر را همیشه نظاره‌گر خود می‌داند. احساس حضور و ادراک عظمت الهی، آدمی را از ارتکاب خلاف بازمی‌دارد. خلافی که ممکن است در عرصه‌های فردی یا جمعی صورت بگیرد.
اساساً تفتیشی که فرد درباره‌ی خود اجرا می‌کند، ساخته و انتخاب خود او است. به تعبیر جرج ادیورنه (103)، اگر فرد خود را وارد قراردادی می‌کند یا تعهّد انجام دادن نعملی را برعهده می‌گیرد، در واقع خود را مقّید و متعهّد بر انجام آن ساخته است. (صادق‌پور، 1378: 20). به ویژه اگر این قرارداد میان او و ذات اقدس الهی بسته شود. در این صورت، تقیّد و تعهّد فرد در قالب «تقوا» با رعایت مشخصه‌های تعیین شده در شرع با درجات مختلف صورت عملی می‌یابد.
«خودتفتیشی» برای هر مسلمان ضروری است. این نوع نظارت برای همه‌ی مسلمانان و در تمام سطوح مطرح است و بر این اساس، انسان مسلمان خود را تحت نظارت الهی می‌داند و علمکرد خود را باید با آداب و شرایط مصرّح در شریعت همسان سازد که در واقع، تجسس درونی محسوب می‌شود و نیاز به سایر اهرم‌های نظارتی و تجسسی را کمتر می‌کند. تعابیری نظیر خودکنترلی، خودنظارتی، خودمراقبتی، خودارزیابی، خودحفاظتی، خودپایی، خودپالایی، خودپیرایی، خودتفتیشی، خودتحقیقی، خودتجسسی و ... همه و همه از این نوع نظارت سخن می‌گوید. اما تحقیق و تجسس‌ها در ابعاد اجتماعی به ویژه برای عاملان و کارگزاران جامعه نیز به گونه‌ی خاص مطرح و مورد تأکید است که در این نوشتار همین نوع موردنظر است. تجسس بر حُسن جریان امور مملکتی از لحاظ اداری و تحقیق دقیق و پیوسته در کار کارمندان و کارگزاران نظام و دستگاه‌ها از نظر انجام وظایف اداری و ادای مسئؤولیت‌های محوّله و نیز تحقیق و تفحص جدّی بر اجرای دقیق قوانین، ضوابط و مقررات حکومتی برای دست‌یابی به قسط و عدالت اجتماعی به عنوان یکی از اهداف عمده‌ی تشکیل حکومت اسلامی نیز مطرح است. این تجسس می‌تواند به صور مختلفی و از طریق عوامل بیرونی اجرا گردد. در این صورت، ناظران رسمی و غیررسمی به عنوان عیون و چشم‌های دقیق مدیر و فرمانده و از سوی حاکمیت بر حُسن اجرای امور نظارت می‌کنند که تجسس بیرونی محسوب می‌شود.
تجسس از حیث زمان می‌تواند «پیشینی یا پیش‌نگر»، «زمان وقوع یا حال‌نگر» و «پسینی یا پس‌نگر» باشد. در امور اطلاعاتی هر سه نوع تجسس صورت می‌گیرد، اما با نگاه پیش‌گیرانه از وقوع جرایم ضدامنیتی، تجسس پیشینی، با حساسیت بیش‌تری دنبال می‌شود. در واقع، تجسس، باید به عنوان تلاشی در نظر گرفته شود که مستمر، درازمدت و کل‌نگر در گستره‌ی سیستم‌های حاکمیتی در جامعه در یک بستر تعاملی با محیط به گردآوری، تشخیص و ارائه‌ی بازخوردهای تحقیقی می‌پردازد. این تلاش به منظور توسعه‌ی قابلیت و شایستگی دستگاه‌های حاکمیتی در زمینه‌ی مشکل‌گشایی و افزایش توانایی آن برای سازواری با شرایط و اقتضائات محیط خود، توسعه‌ی راه‌حل‌های جدید و خلاقانه و توسعه‌ی ظرفیت خودنوسازی دستگاه‌های حاکمیتی و اجرایی در راستای تأمین و تضمین سلامت و اثربخشی آن‌ها و به منظور دفع و رفع آسیب‌ها و تهدیدهای متنوع در ابعاد گوناگون صورت می‌پذیرد. براین اساس، تجسس به صورت یک فرایند مستمر و نه مقطعی و به معنای همراهی مستمر با سیستم و حاکمیت تجلّی می‌یابد. در این حالت، تجسس به معنی نظارت و پایش نقطه‌ای مدنظر نیست. بلکه عملاً به صورت یک پویش و همراهی مستمر با سیستم نمایان می‌شود که گستره‌ی زمانی گذشته تا آینده را در برمی‌گیرد و می‌تواند به چهار صورت بررسی و تحقیق «پیش کنشی» (104) (در موارد ضروری پیش از انجام اتفاق‌ها و حوادث)، «واکنشی» (105) (مواردی که در گذشته اتفاق افتاده و ما اکنون بازخورد آن را می‌گیریم)، «کنشی» (106) (اموری که در حال حاضر مطرح است و کارهایی که اکنون در جریان است) و «فراکنشی» (107) (اموری که هنوز به آن پرداخته نشده است، از حال تا آینده) باشد که سخن گفتن تفصیلی در این زمینه از حوصله‌ی این نوشتار خارج است.

سازمان‌های اطلاعاتی؛ مظهر قدرت و قاطعیت نسبت به مجرمان، خائنان و دشمنان

اقتدار، قدرت و قاطعیت داشتن، عنصر ماهوی در میان انبوه مختصات سازنده‌ی سازمان‌های اطلاعات و البته امنیتی است. به موازات پیچیده‌تر شدن جوامع انسانی و محیط‌های بین المللی، مؤلفه‌های تخصصی و مهارتی در این زمینه، کارآمدی این قبیل سازمان‌ها را نیز افزایش می‌دهد. نوع جرایم و تخلف‌های امنیتی و خیانت‌ها و جاسوسی‌های دشمنانه تغییر یافته و شکل‌های تخصص‌یافته‌تری به خود گرفته است. در نتیجه این قبیل سازمان‌ها نیز باید به فرآیند پیچیدگی‌های حفظ نظم و امنیت توجه کافی نموده و از ابزار و وسایل تخصصی جامعه و محیط امروزی بهره‌ی کافی را بگیرد تا متناسب با تحولات روز، از عهده‌ی خدمات محوله و مأموریت‌های خود در حفظ نظم و امنیت به خوبی برآمده و کارآمدی مطلوب خود را نشان دهد.

نتیجه‌گیری

یکی از اقدام‌های حکومت‌ها به منظور حفظ و انتظام در جامعه و امنیت آن، جاسوسی در فعالیت‌های اطلاعاتی است تا نظم حقوقی و امنیت کشور را با رعایت مصالح و حفاظت از ارزش‌ها و دفاع از تهدیدهای داخلی و خارجی، تأمین نماید.
در این نوشتار، تلاش شد با روشی تحلیلی- توصیفی- استنباطی، به جایگاه و اهمیت جاسوسی در فعالیت‌های اطلاعاتی پرداخته شود. پس از مفهوم شناسی اجمالی جاسوسی، تجسس، اطلاعات و امنیت، از اهمیت امنیت و اطلاعات در اسلام و جایگاه آن در حکومت سخن گفته شده و بر لزوم طبقه‌بندی اطلاعات به ویژه در امور ویژه و امنیتی تأکید رفته است. با واکاوی ضرورت و جایگاه جاسوسی اطلاعاتی، نگاه شرع مقدس به آن اجمالاً تبیین شده و ضرورت‌های آن در باب شناسایی دشمن داخلی و خارجی جامعه، شناسایی مفسدان و کشف جرایم اجتماعی و نیز ارزیابی کارگزاران حکومتی برشمرده شده است. خودتفتیشی، به عنوان تجسس درونی، توصیه‌ی اکید دین است، اما راه تجسس بیرونی نسبت به نفوذیان و دشمنان و نیز حسن جریان امور مملکتی، هماره باز است که گذشته از روند مستمر تجسس با نگاه پیشینی، حال‌نگر و پسینی، در امور امنیتی بر تجسس پیشینی تأکید می‌رود. سازمان‌های اطلاعاتی، به واقع مظهر قدرت و قاطعیت نسبت به مجرمان و خائنان و دشمنان هستند و باید متناسب با پیچیدگی‌های امنیتی و جاسوسی‌های نوین، خود را به روز نماید و کارآمدی امنیتی نظام را در عمل نشان دهد.

پی‌نوشت‌ها:

1- عضو هیأت علمی دانشگاه جامع امام حسین (علیه السلام).
2- Threat
3- Security
4- Espionage/Spying
5- National Security
6- Spying/Espionage
7- Counter espionage
8- Counter intelligence
9- عمل جاسوسی صرفاً اختصاص به دستگاه‌های اطلاعاتی نداشته و برخلاف ضدجاسوسی، می‌تواند توسط افراد و گروه‌های سیاسی به نفع کشور حریف و یا گروه‌های مخالف کشور خودی صورت گیرد. با همین رویکرد است که دیپلمات‌ها و سفرای برخی کشورها نیز به عنوان جاسوسان رسمی عمل می‌کنند. در جریان انقلاب‌های رنگی در تغییر رژیم در کشورهای گرجستان، اوکراین و قرقیزستان چنین امری رخ داده است.
10- Sun Tezo
11- Black
12- Martin
13- واژه‌های دیگری نیز در این حوزه قابل طرح است که باید در فرصت مستوفاتری به آن پرداخت. واژه‌هایی نظیر تحسس، بحث، تفقّد، بَتَلصَق، جوس و اجتیاس، تفحّص، ترصّد، تنصت، عین، سمع، نقابت و نقیب، عرافت و عریف از این زمره‌اند.
14- intelligence
15- Information
16- Knowledge
17- Intelligence agency
18- Organization
19- Activities
20- Intelligence
21- Overt intelligence
22- Clandestine intelligence
23- Secret information
24- Top secret information
25- Data
26- Processed intelligence
27- Strategic Processed intelligence
28- Combat intelligence
29- Tactical information
30- Operational intelligence
31- Military intelligence
32- Strategic intelligence
33- Watson
34- Laqueur
35- Political intelligence
36- Sociological information
37- General military intelligence
38- Defence information
39- Internal intelligence
40- Classified information
41- Classified defence information
42- Communication information
43- Crypto intelligence
44- Economic intelligence
45- Electronic intelligence
46- Security intelligence
47- Basic intelligence
48- Commerical intelligence
49- Industrial information
50- Technical information
51- Civil defence intelligence
52- Infiltration intelligence
53- Deception information
54- intelligence
55- Wilson
56- Watson
57- Bozan
58- Ambiguous
59- Inade quate
60- Essentially contested concept
61- Inconsistent and paradocal character
62- Relative
63- ambiguos symbl
64- Arnold Wolfers
65- Security dilemma
66- John Herz
67- قرآن کریم نیز بر این دو جزء مهم تأکید می‌کند: «لَّذِی أَطْعَمَهُمْ مِنْ جُوعٍ وَآمَنَهُمْ مِنْ خَوْفٍ». (قریش:4)
68- Security arangements
69- Individaal security
70- state security
71- National security
72- Economic security
73- Social security
74- Caltarally security 15. World security
75- Political security
76- Judicial Security
77- Internal Security
78- Regional Security
79- Organizational security
80- Collective Security
81- International Security
82- Covert Security
83- Multi-dimensional
84- Holestic
85- Absolute Security
86- ادخلوها مصراً ان شاء الله آمنین.
87- برای نمونه پیامبر اعظم خاتم (صلی الله علیه و آله و سلم) امنیت و عافیت را دو نعمتی می‌شمارد که بسیاری از مردم در آن مغبون‌اند (فرید تنکابنی، 1374: 59). امام علی (علیه السلام) رفاه زندگی را در امنیت می‌داند (تمیمی آمدی، 1360: 100). امام صادق (علیه السلام) زندگی بدون امنیت را ناقص و ناگوار شمرده است (مجلسی، 1363، ج78: 171). در روایتی در تحف العقول، از امنیت در کنار عدالت و فراوانی، به عنوان سه نیاز اساسی مردم یاد شده است. (حرانی، 1363: 334).
88- Secrecy, Confidentiality
89- Secret/Mystery
90- Clssification
91- Security
92- Intelligence agency
93- espial/espionage
94- Intelligence agency
95- Intelligence
96- Covert and overt activities
97- Counter-Intelligence
98- Carelessness & Non-Chalance
99- نساء: 29.
100- در غزوه‌ی بدر، پیامبر بزرگوار، با پرسش از مأموری که دستگیر شده بود، تعداد آنان را از میزان تدارکات روزانه‌ی سپاه دشمن حدس می‌زنند، و در پرسشی دیگر به شناسایی فرماندهان دشمن می‌پردازند و در غزوه‌ی احد، نیروهای گشت و شناسایی پیامبر محل تجمع دشمن را شناسایی می‌کنند و در جست‌وجوی دیگر به شناسایی تجهیزات موردنظر می‌پردازند. (ابن‌هشام، بی‌تا، ج2: 399).
101- در فتح مکه پیامبر به حذیفه دستور دادند که پشت سنگی پنهان شود و افرادی را که از سپاه خودی به سوی دشمنان مخفیانه ترددّ می‌کنند، شناسایی نماید. در غزوه‌ی احزاب، خوّات بن جُبیر را برای شناسایی نقاط ضعف بنی‌قریظه مأمور می‌نمایند و در غزوه‌ی حُنین با فرستادن ابن ابی حدرد اسلمی به درون اردوگاه نظامی دشمن، طرح عملیاتی آنان را شناسایی می‌کنند. (ابن‌هشام، بی‌تا، ج3: 252).
102- در یکی از روزهای ماه رمضان و در زمان حکومت حضرت امیر (علیه السلام)، فردی به نام نجّاشی در روز اول ماه رمضان از خانه خارج شد و به سوی بازار روان گردید. در بین راه با مردی از قبیله بنی‌اسد به نام ابی‌سمال اسدی روبه رو شد که او را به منزل و خوردن غذا و نوشیدن شراب فراخواند. او نیز به درون خانه رفت. پس از نوشیدن شراب، کم کم فریاد مستی آنان به گوش همسایگان و به دنبال آن خبرش به محضر حضرت علی (علیه السلام) رسید. تمام یک گروه گشتی را مأمور کرد و خانه‌ای او را به محاصره درآورد. نجاشی دستگیر و ابوسمال متواری گردید (ابن هلال،1411ق، ج2: 901).
103- Crorge Odiome
104- Pre-active
105- Reactive
106- Active
107- Proactive

منابع تحقیق :
* قرآن کریم.
* نهج البلاغه.
* ابن‌فارس، احمدبن ذکریا (1404ق)، معجم مقاییس اللغه. قم: مکتب الاعلام الاسلامی.
* ابن‌منظور، ابوالفضل جمال الدین محمدبن مکرم (1408ق)، لسان العرب. بیروت: دارالحیاه التراث العربی.
* ابن‌هشام، عبدالملک (1412ق)، السیره النبویه، بیروت: دار احیاء التراث العربی.
* احمدی میانجی، علی (1393)، اطلاعات و تحقیقات در اسلام. چاپ سوم، تهران: نشر دادگستر.
* استونر، جیمز و فریمن، ادوارد (1381)، مدیریت. ترجمه سیدمحمد اعرابی و علی پارسائیان، تهران: مؤسسه مطالعات و پژوهش‌های بازرگانی.
افتخاری، اصغر (1378)، ظرفیت طبیعی امنیت. در مجله مطالعات راهبردی. شماره 5 و6.
* انصاری دزفولی، مرتضی بن محمدامین (1415ق)، کتاب المکاسب، قم: کنگره جهانی بزرگداشت شیخ اعظم انصاری.
* برزنونی، محمدعلی (1376)، مبانی الگوگیری از فرهنگ عاشورا. در خورشید شهادت، مجموعه مقالات سمینار بررسی ابعاد زندگانی امام حسین (علیه السلام). دفتر چهارم. تهران: دانشگاه امام حسین (علیه السلام).
* برزنونی، محمدعلی (1384الف)، امنیت جامعه محور با نگاهی به متون دینی در این‌باره در دوماهنامه توسعه انسانی پلیس، نشریه علمی خبری مرکز مطالعات و تحقیقات آموزش و نیروی انسانی ناجا. سال دوم، شماره 5.
* برزنونی، محمدعلی (1384ب)، اسلام؛ اصالت جنگ یا اصالت صلح. در مجله حقوقی. نشریه مرکز امور حقوقی بین المللی معاونت حقوقی و امور مجلس ریاست جمهوری، شماره33.
* برزنونی، محمدعلی (1387الف)، امنیت اجتماعی در پرتو آموزه‌های دینی. در فصلنامه علمی تخصصی پلیس پایتخت. سال اول. شماره 2 و3.
* برزنونی، محمدعلی (1387ب)، نظارت همگانی در اسلام در مجموعه مقالات دومین همایش علمی-تخصّصی ناجا و نظارت همگانی. تهران: مرکز نظارت همگانی بازرسی کل ناجا.
* برزنونی، محمدعلی (1390)، خودحفاظتی در اندیشه و منابع اسلامی؛ رهیافتی نظری، در حفاظت اطلاعات آینده، جلد سوم، مجموعه مقالات همایش سراسری. تهران: مؤسسه چاپ و انتشارات دانشگاه جامع امام حسین (علیه السلام).
* بشروی خراسانی، عبدالله بن محمد (1412ق)، الوافیه فی اصول الفقه، بی‌جا: مجمع فکر اسلامی.
* بصیری، محمد (1378)، مفهوم امنیت ملی. در فصلنامه خاورمیانه. شماره1.
* بوزان، باری (1378)، مردم، دولت‌ها و هراس. ترجمه پژوهشکده مطالعات راهبردی، چاپ اول تهران: پژوهشکده مطالعات راهبردی.
* تمیمی آمدی، عبدالواحد (1360)، شرح غررالحکم و دررالکلم. تصحیح میر جلال الدین حسینی ارموی. تهران: انتشارات دانشگاه تهران.
* توسلی، غلامعباس (1369)، نظریه‌های جامعه‌شناسی، تهران: انتشارات سمت.
* ثقفی کوفی، ابواسحاق ابراهیم بن محمدبن سعیدبن هلال (1411ق)، الغارات او الاستفار و الغارات. تحقیق و تعلیق عبدالزهراء الحسینی الخطیب. قم: دارالکتاب الاسلامی.
* جعفری، محمدتقی (1373)، حکمت اصول سیاسی اسلام، چاپ دوم. تهران: بنیاد نهج البلاغه.
* جوهری، اسماعیل‌بن حماد (1410ق)، الصحاح، تحقیق احمد عبدالغفور عطار. بیروت: دارالعلم للملایین.
* حرانی، ابومحمدالحسن بن علی بن الحسین بن شعبه (1423/ق/2002م)، تحف العقول عن آل الرسول، قدم له و علق علیه: الشیخ حسین الاعلمی، الطبعه السابعه. بیروت: مؤسسه الاعلمی للمطبوعات.
* حرانی، ابومحمدحسن بن شعبه (1369)، تحف العقول. تهران: کتابفروشی اسلامیه.
* حسین زبیدی، سیدمحمدبن محمد مرتضی (1994م)، تاج العروس من جواهر القاموس، بیروت: انتشارات دارالفکر.
* حرّ عاملی، محمدبن حسن (1409ق)، وسائل الشیعه، قم: مؤسسه آل البیت.
* مقام معظم رهبری (مدظله) (1377؛ 1378)، سخنرانی‌ها تاریخ‌های مختلف برگرفته از سایت http://farsi.khamenei.ir
* خوری شرتونی، سعید (1403ق)، اقرب الموارد فی فصح العربیه و الشوارد، قم: منشورات مکتبه آیه الله العظمی مرعشی نجفی.
* دلشاد تهرانی، مصطفی (1387)، سیره نبوی، منطق عملی، دفتر سوم: سیره مدیریتی، تهران: دریا.
* دمارانشر، کنت و اندلمن، دیوید (1380)، جنگ جهانی چهارم دیپلماسی و جاسوسی در عصر خشونت. ترجمه سهیلا کیانتاز. تهران: انتشارات اطلاعات.
* دهخدا، علی اکبر (1388)، لغتنامه دهخدا، تهران: مؤسسه لغت‌نامه دهخدا.
* رازی، جمال الدین حسین بن علی ابوالفتوح (1382)، روض الجنان و روح الجنان، قم: دارالحدیث.
* راغب اصفهانی، ابوالقاسم حسین بن محمد (بی‌تا)، المفردات فی غریب القرآن. تحقیق و ضبط محمد سید گیلانی. تهران: المکتبه المرتضویه.
* رانسوم، هری. هاو (1375)، اطلاعات سیاسی و نظامی، مؤسسه پژوهش‌های اجتماعی، مجموعه مقالات سیاسی- امنیتی، جلد دوم، تهران: بینش.
* رنجبر، مقصود (1378)، ملاحظات امنیتی در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران، تهران. پژوهشکده مطالعات راهبردی.
* روحانی، محمد (1368)، المعجم الاحصایی لالفاظ القرآن الکریم (فرهنگ آماری کلمات قرآن کریم). مجلد اول. مشهد: آستان قدس رضوی.
* روشندل، جلیل (1374)، امنیت ملی و نظام بین المللی. تهران: انتشارات سمت.
* روی، پل (آذر 1382)، معمای امنیت اجتماعی. ترجمه منیژه نویدنیا. تهران: پژوهشکده مطالعات راهبردی.
* زراعت، عباس (1377)، جرم سیاسی. تهران: نشر ققنوس.
* سیوطی، جلال الدین (1412ق)، الدر المنثور فی التفسیر بالمأثور، بیروت: دارالمعرفه.
* شیرینی، محمد (1958)، مغنی المحتاج، بیروت: داراحیاء التراث العربی.
* صادق‌پور، ابوالفضل (1378)، نظارت یا کنترل کردن. در کنترل و نظارت، مجموعه یازدهم. تهران: نشر مرکز آموزش مدیریت دولتی.
* صالح ولیدی، محمد (1373)، حقوق جزای اختصاصی. جلد سوم. چاپ دوم. تهران: دفتر نشر راد.
* طباطبایی، سیدمحمد حسین (1417ق)، المیزان فی تفسیر القرآن، بیروت: مؤسسه الأعلمی للمطبوعات.
* طباطبایی، سید محمدحسین (1374)، تفسیر المیزان، ترجمه سید محمدباقر همدانی، چاپ پنجم. قم: دفتر انتشارات اسلامی.
* طبری، محمدبن جریر (1363)، تاریخ طبری. ترجمه ابوالقاسم پاینده. تهران: انتشارات اساطیر.
* طبری، محمدبن جریر (1413ق)، جامع البیان فی تفسیر القرآن، تحقیق عبدالله بن عبدالمحسن الترکی، بیروت: دارالکتب العربیه.
* طبرسی ابوعلی فضل‌بن علی (بی‌تا)، مجمع البیان فی علوم القرآن. تهران: مؤسسه انتشارات فراهانی.
* طبرسی، ابومنصور احمدبن علی بن ابی طالب (1403ق)، الاحتجاج علی اهل اللجاج، مشهد مقدس: نشر مرتضی.
* طلاس، مصطفی (بی‌تا)، پیامبر و آیین نبرد. ترجمه حسن اکبری مرزناک. تهران: مؤسسه انتشارات بعثت.
* طوسی، ابوجعفر محمدبن حسن (1414ق)، الامالی، قم: دارالثقافه.
* طوسی، ابوجعفر محمدبن حسن (بی‌تا)، التبیان فی تفسیر القرآن، تحقیق احمد حبیب قصیر. نجف: امین.
* طوسی، خواجه نظام الملک (1382)، سیاست نامه (سیرالملوک). به کوشش جعفر شعار. چاپ یازدهم. تهران: انتشارات امیرکبیر.
* عمید، حسن (1379)، فرهنگ فارسی. چاپ نوزدهم. تهران: انتشارات امیرکبیر.
* عمید، حسن (1389)، فرهنگ فارسی. چاپ اول. تهران: انتشارات راه رشد.
* فتال نیشابوری، محمدبن احمد (1375)، روضه الواعظین و بصیره المتعظین. چاپ دوم، مقدمه محمدمهدی حسن الخرسان. قم: الشریف الرضی.
* فراهیدی، خلیل بن احمد (1409ق)، کتاب العین، قم: مؤسسه دارالهجره.
* فرید تنکابنی، مرتضی (1374ش/1416ق)، نهج الفصاحه، چاپ چهارم. تهران: نشر فرهنگ اسلامی.
* فیض کاشانی، ملامحسن (بی‌تا)، المحجه البیضاء فی احیاء الاحیاء. تهران: چاپخانه صدوق.
* قلقشندی، ابوالعباس احمد (1334ق)، صبح الاعشی فی صناعه النشاء، قاهره: دارالکتاب السلطانیه.
* انصاری قرطبی، محمدبن احمد (1405ق)، الجامع لاحکام القرآن. بیروت: دار احیاء التراث العربی.
* کاظمی، علی اصغر (1352)، روابط بین الملل در تئوری و عمل. تهران: نشر قومس.
* کاظمی، جوادبن سعیدبن علی (بی‌تا)، مسالک الافهام الی آیات الاحکام. بیروت: دار احیاء التراث العربی.
* کلینی، محمدبن یعقوب (بی‌تا)، کافی. تهران: دفتر نشر فرهنگ اهل البیت.
* کلینی، محمدبن یعقوب (1314ق)، الکافی. بیروت: دارالاضواء.
* گارو، رنه (بی‌تا)، مطالعات نظری و عملی در حقوق جزا. جلد سوم. ترجمه و تطبیق سید ضیاء الدین نقابت. تهران: انتشارات مهرآگین.
* گلدوزیان، ناصر (1369)، حقوق جزای اختصاصی. جلد اول، تهران: جهاد دانشگاهی.
* مجلسی، محمدتقی (1404ق)، بحارالانوار الجامعه لعلوم الائمه الاطهار. بیروت: مؤسسه الوفاء.
* مجلسی، محمدتقی (1363)، بحارالانوار الجامعه لدرر الاخبار الائمه الاطهار: تهران: دارالکتب الاسلامیه.
* محلی، جلال الدین محمدبن ابراهیم و سیوطی، جلال الدین (1410ق)، تفسیر جلالین. بیروت: دارالکتب العربیه.
* مشکینی، میرزا علی اکبر (1386)، مصطلحات الفقه. قم: نشر الهادی.
* مظفر: محمدرضا (بی‎تا)، اصول الفقه. قم: انتشارات اسماعیلیان.
* معلوف، لویس (1367)، المنجد فی اللغه. چاپ سوم. تهران: انتشارات اسماعیلیان.
* معین، محمد (1375)، فرهنگ فارسی. چاپ نهم، تهران: مؤسسه انتشارات امیرکبیر.
* مفید، ابوعبدالله محمدبن محمدبن نعمان عکبری بغدادی (1364)، أمالی، ترجمه حسین استادولی. مشهد: آستان قدس رضوی. بنیاد پژوهش‌های اسلامی.
* مفید، محمدبن محمد (1414ق)، الاختصاص، تحقیق علی اکبر الغفاری و محمود الزرندی بیروت: دارالمفید.
* مقری بیهقی، ابوجعفر احمدبن علی محمد (1366)، تاج المصادر. تهران: مؤسسه مطالعات و تحقیقات فرهنگی.
* مقری فیومی، احمدبن محمدبن علی (1405ق)، المصباح المنیر فی غریب الشرح الکبیر. قم: مؤسسه دارالهجره.
* مکارم شیرازی، ناصر و همکاران (1377)، تفسیر نمونه. تهران: دارالکتب الاسلامیه.
* مندل، رابرت (1377)، چهره متغیر امنیت ملی. ترجمه پژوهشکده مطالعات راهبردی. تهران: انتشارات پژوهشکده مطالعات راهبردی.
* موسوی بجنوردی، سیدکاظم و دیگران (1382)، دایره‌المعارف الاسلامیه.
* امام خمینی (رحمه الله) (1361)، صحیفه نور. تهران: مرکز مدارک فرهنگی انقلاب.
* امام خمینی (رحمه الله) (1378)، صحیفه امام. تهران: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی.
* میرحبیبی، سیدمحمد و فشی، حامد (1393)، فرهنگ امنیتی چهارزبانه (انگلیسی- عربی- روسی- فارسی). تهران: مؤسسه چاپ و انتشارات دانشگاه جامع امام حسین (علیه السلام).
* نجاز، عبدالوهاب (1405ق)، قصص الانبیاء بیروت: مکتبه وهبه.
* نقیب زاده، احمد (1377)، نظریه‌های کلان و روابط بین الملل، تهران: نشر قومس.
* نوروزی، محمدتقی (1385)، فرهنگ دفاعی- امنیتی. تهران: انتشارات سنا.
* نوری، میرزا حسین بن محمدتقی (1409ق)، مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، بیروت، مؤسسه آل البیت لاحیاء التراث.
* نوری، حاتم (1994م)، النظام السیاسی فی عهد الامام علی المالک الاشتر. بیروت: مؤسسه العالمیه للمرتضی.
* هانی، احمد (1974م)، الجاسوسیه بین الوقایه و العلاج، قاهره: الشرکه المنجده للنشر و التوزیع.
* هویدی، محمد (1416ق)، التفسیر المعین، بیروت: دارالبلاغه.
$ منابع لاتین تحقیق:
Black, Henry Campbell (1983). Blacks Law Dictionary, USA, West Publishing.
Martin, Elizabeth A. (1990). A Concise Dictionary of Law, Second Edition, Oxford & New York, Oxford University.
Laqueur, Walter (1985). A World of Secrets: THe Uses and Limits of Intelligene, New York, Basic Books, INC., Publishers.
Watson, Bruce.w, & others, (Eds) (1990). United States Intelligence, An Encyclopedia, New York & London, Garland Publishing INC.
Wilson, William (1996). Dictionary of the United States Intelligence Services, London, Mcfuland & company.

منبع مقاله :
فاضل، طه؛ (1395)، مجموعه مقالات اولین همایش ملی فقه اطلاعاتی جلد اول (فعالیت‌های اطلاعاتی از منظر فقه)، تهران: نشر دانشگاه اطلاعات و امنیت ملی، چاپ اول.
 


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط