بحران بین المللی

به طور كلی بحران‌ها، رویدادها و نقاط عطف در تاریخ روابط بین الملل هستند. كه در توصیف آنها تعابیر مختلفی به كار رفته است؛ به عنوان مثال در یكی از تعاریف مربوطه بحران به معنای یك نمونه اتفاقی از یك سلسله
سه‌شنبه، 23 آبان 1396
تخمین زمان مطالعه:
پدیدآورنده: علی اکبر مظاهری
موارد بیشتر برای شما
بحران بین المللی
بحران بین المللی

نویسنده: الهام رسولی ثانی آبادی

 

به طور كلی بحران‌ها، رویدادها و نقاط عطف در تاریخ روابط بین الملل هستند. كه در توصیف آنها تعابیر مختلفی به كار رفته است؛ به عنوان مثال در یكی از تعاریف مربوطه بحران به معنای یك نمونه اتفاقی از یك سلسله رویدادها دلالت می‌كند و وضعی اضطراری تعریف می‌شود كه بر اساس چگونگی دركی كه از خطر و ضرورت اقدام علیه آن وجود دارد، با آن برخورد می‌شود (ر.ك: Latebacher and Ward 1985). از نظر روزنتال نظریه پرداز معروف مربوطه به بحران، بحرانهای بین المللی ممكن است توسط طبیعت و یا انسان‌ها ایجاد شوند كه به نظر وی بحران‌های ساخت انسانی به اقدام‌های عمومی در جهت متزلزل كردن بستر اجتماعی و سیاسی نظام بین الملل اطلاق می‌شود ( Rosenthal 1988: 128).
مهم ترین تعاریف مربوط به بحران‌های بین المللی كه توسط اندیشمندان و نظریه پردازان روابط بین الملل ارائه شده اند، عبارتند از:
بحران موقعیتی است كه در آن اهداف با اولویت بیشتر واحد تصمیم گیری تهدید می‌شوند، مدت زمان موجود برای واكنش قبل از اینكه تصمیم تغییر یابد، محدود می‌شود و نهایتاً اعضای واحد تصمیم گیری را با وقوع خود غافل‌گیر می‌گرداند ( Herman 1972: 13)؛
بحران تهدیدی جدی را برای ساختارهای بنیادی یا ارزش‌های اصولی و هنجارهای یك نظام اجتماعی ایجاد می‌كند كه در نتیجه آن نظام اجتماعی باید تحت فشار زمانی و موقعیت‌های تا حد زیاد غیر قابل پیش بینی، تصمصم گیری‌های حیاتی اتخاذ كند (Rosenthal 1988: 103 )؛
دانش روابط بین الملل با عنایت به حوادثی مثل بحران موشكی كوبا، بحران‌ها را جانشین جنگ و نه صرفاً ماجراهایی خطرناك كه مقدمه ی جنگند، تلقی، می‌كند. از این نظر كاركرد سیستمی بحران‌ها این است كه منازعات بسیار حادی را كه قابل حل از طریق دیپلماسی معمولی نیستند و در زمان‌های قدیمی تر از راه جنگ حل می‌شدند بدون خشونت و یا با حداقل خشونت فیصله دهند (دوئرتی و فالتزگراف، 1373: 748)؛
گرهارد مازور بحران‌ها را تغییری بسیار سریع در محدوده اندكی از زمان تعریف می‌كند كه بر جنبه‌های بسیار اساسی نهادها، نگرش‌های اخلاقی، انواع اندیشه‌ها، ساختارهای قدرت و تشكیلات مربوط به آن اثر می‌گذارند (مازور، 1367: 34).
برای شناخت بحران‌ها بایستی ابتدا مفهوم نظام را به خوبی دریابیم. در همین راستا مفهوم نظام چه در سطح بین المللی و چه در سطح منطقه‌ای عبارت است از مجموعه‌ای از واحدهای دارای كنش متقابل (دولت‌ها به عنوان اصلی ترین واحدها) كه به دلیل دابستگی متقابل به صورت یك كل یكپارچه و در ارتباط با یكدیگر قرار گرفتیم و بر هم اثر بخشی متقابل دارند. با این تعریف می‌توان بحران را وضعیتی دانست كه می‌تواند مضمن دگرگونی در نظام و بر هم زدن تعادل موجود در آن باشند؛ به عبارت دیگر بحران وضعیتی است كه در آن فرایند دگرگونی در نظام به شكلی است كه استمرار و تعادل نظام به شدت و با نتیجه نامطمئن به خطر می‌افتد و ضرورت اقدام هر چه سریعتر برای اعاده آن یا برقراری نظم مجدد احساس می‌شود (مستقیمی، 1373: 180- 177)؛
روزنتال در تعریف بحران آن را به عنوان پدیده‌ای كه ممكن است تغییر و یا اصلاح مطلوبی را تسهیل كند، بیان می‌كند. به نظر وی بحران‌ها را نباید به عنوان انحراف‌های غیر كاركردی و نامطلوب تلقی كرد، بلكه باید به عنوان جزئی از پویایی‌های اجتماعی - سیاسی در نظر گرفت؛ چرا كه بحران‌ها سیاست‌های موجود و ساختارهای رسمی را در معرض آزمایش قرار می‌دهند؛ بنابراین بحران در روابط بین الملل پدیده‌ای دو وجهی است كه یك روی آن مشكلات و تهدیدات و روی دیگر آن شانس و فرصت برای طرفین بحران محسوب می‌شود. با این تعریف روزنتال بحران‌ها را مخرب‌های سازنده‌ای می‌داند كه ساختارهای موجود را فروریخته و چشم اندازهای جدیدی ارائه می‌دهند و در این میان آنچه می‌تواند تهدیدات موجود در بحران را به فرصت تبدیل كند، نحوه مدیریت بحران است (Rosental and Comfort 2001).
بحران در كلی ترین تعریف خود اشاره به نقطه عطفی دیپلماتیك، اقتصادی، سیاسی و یا نظامی دارد كه در آن مناسبات میان دولت‌های مورد بحث پیوسته تغییر می‌كنند. دانشنامه روابط بین الملل بحران‌ها را به سه دسته كلی بحران‌های سیاسی، بحران‌های اقتصادی و بحران‌های نظامی تقسیم می‌كند. بحران نظامی بحرانی است كه میان دولت‌ها در ستیزی كه به علت تهدید و یا به صحنه درآوردن نیروها پدید آمده باشد، به وجود می‌آید. بحران اقتصادی معمولاً بحران میان دولت‌هایی ثروتمند و فقیر است كه به دلیل امتناع دولت‌های فقیر از بازپرداخت بدهی‌هایشان ایجاد می‌شود. بحران دیپلماتیك نیز بحرانی است میان امضا كنندگان یك پیمان هنگامی كه یك دولت تصمیم خود را برای زیرپا گذاشتن مقررات آن پیمان اعلام می‌كند (گریفیتس، 1388: 183).

خصوصیات بحران‌های بین المللی

به طور كلی با بررسی مقایسه‌ای كه از بحران‌های بین المللی انجام شده است و همچنین تعارف مربوط به این پدیده، می‌توان مهم ترین خصوصیات و ویژگی‌های بحران را این گونه بیان كرد:

غافل گیری و ظهور ناگهانی یك وضع:

در هر بحرانی غالباً عنصر غافل گیری وجود دارد (البته لازم به ذكر است كه برخی از تحلیلگرن، غافل گیری را شرط لازم برای ایجاد بحران نمی‌دانند)؛ به عنوان مثال در این زمینه می‌توان به تهاجم ناگهانی از سوی دولت صدام حسین محسوب می‌شد، نهایتاً به بحرانی بین المللی و منطقه‌ای تبدیل شد؛

به خطر افتادن اهداف مهم و یا تهدید نسبت به ارزش‌های پایه‌ای:

در هر بحرانی تهدید می‌تواند دارای جنبه‌های نظامی، اقتصادی و یا سیاسی باشد. شدت تهدید نیز بستگی به ارزش چیزی دارد كه مورد تهدید قرار می‌گیرد و خود این امر نیز بستگی به تصور و ادراك تصمیم گیرندگان دارد كه چه چیزی را ارزشمند و حیاتی تصور كند (مستقیمی، 1373: 177- 176)؛

محدودیت زمان:

یكی از مهم ترین خصوصیات هر بحرانی محدودیت زمان است. محدودیت زمان و یا فشار زمانی مربوط می‌شود به كوتاه بودن زمان برای تصمیم گیری به موقع. این خصوصیت بحران در كنار مفهوم فوریت مورد تأكید قرار می‌گیرد. البته لازم به ذكر است كه همیشه هم، زمان كوتاه خصوصیت لازم برای وجود یك بحران نیست، چرا كه با نگاهی به بحران‌های بین المللی در می‌یابیم كه بسیاری از آنها ماه‌ها و یا حتی یك سال به طول انجامیده اند. در این زمینه می‌توان به بحران مراكش از سال 1905 تا 1906 و یا بحران برلن از سال 1958 تا 1960 اشاره كرد (برای توضیحات بیشتر ر.ك: Brecher and wikenfeld 1988: 11-18)؛

درجه بالای احتمال وقوع جنگ:

در هر بحرانی هنگامی كه شدت تهدید زیاد باشد، معمولاً جنگی میان طرفین درگیر صورت خواهد گرفت. البته این لزوماً به این معنا نیست كه هر بحرانی به جنگ منتهی شود. بر اساس مطالعه‌ای كه در همین زمینه توسط متخصصان بحران انجام شده است، از 278 بحران بین المللی به وقوع پیوسته در فاصله زمانی 1929 تا 1979، در 71 مورد آن (25%) خشونتی رخ نداده، در 26 مورد (23%) برخورد جزئی به وقوع پیوسته و در 71 مورد (25%) نیز میان طرفین درگیر جنگ تمام عیار رخ داده است (Brevher and wilkenfeld 1988: 6-8)؛

ضرورت اتخاذ تصمیم:

یكی از مشخصه‌های اصلی هر بحرانی از جمله بحران‌های بین المللی ضرورت اتخاذ تصمیم توسط تصمیم گیرندگان اصلی واحد درگیر در بحران می‌شود كه این تصمیم ارتباط زیادی به نحوه چگونگی «مدیریت بحران» دارد. تصمیمی كه با وجود كمبود اطلاعات و عدم اطمینان بایستی با كسب حداكثر منافع و حداقل زیان همراه باشد و منافع اصلی واحد را به بهترین نحو حفظ كند (روزنال و تی‌هارت، 1382: 134)؛

عدم اطمینان و یا كمبود اطلاعات:

در این زمینه گفته می‌شود بحران‌ها تا حد زیادی ناشی از كمبود اطلاعات در مورد انگیزه‌ها و فعالیت‌های رقیبان یا دشمنان در سطح نظام بین الملل هستند؛ به عنوان مثال گاهی اقدامهای دولت الف در جهت توسعه تجهیزات و توان نظامی كشورش، از سوی دولت «ب» به عنوان اقدامی برای آغاز جنگ و توسعه طلبی علیه این كشور درك می‌شود، در حالی كه قصد دولت «الف» این گونه نیست و همین امر كه خود ناشی از كمبود اطلاعات و عدم اطمینان دولت «ب» از اقدامات دولت «الف» است، می‌تواند ایجاد كننده بحران در روابط میان دو كشور شود.
افزایش شدت كنش متقابل؛
مختل شدن نظم نظام.

مفهوم بحران در خلال جنگ

اصولاً پنج نوع وضع می‌تواند بحران در خلال جنگ را ایجاد كند كه به طور كلی یكی از مصداق‌های بحران‌های بین المللی است. این شرایط عبارتند از:

ورود یك بازیگر مهم و جدید به یك جنگ موجود و از قبل شروع شده:

به عنوان مثال در جریان جنگ جهانی دوم ورود امریكا به جریان جنگ و پیوستن این كشور به جبهه متفقین، بحرانی را در خلال جنگ ایجاد كرد؛

خروج یك بازیگر مهم از جنگ:

در این زمینه می‌توان به خروج شوروی پس از وقوع انقلاب 1917 در این كشور، از جنگ جهانی اول اشاره كرد. این خروج و انعقاد پیمان صلح این كشور با دولت آلمان كه به منزله برگ بازنده‌ای برای جبهه متفقین به حساب می‌آمد، یك بحران در خلال جنگ را ایجاد كرد (ر.ك: 1380: 155- 153)؛

اوج گیری یك جنگ به لحاظ تكنولوژیك:

به عنوان مثال ورود سلاحی جدید از طرف یكی از طرفین جنگ علیه دیگری می‌تواند بحران در خلال جنگ را ایجاد كند؛

شكست در یك نبرد مهم:

در این زمینه می‌توان به شكست ارتش آلمان از ارتش شوروی در نبرد استالینگراد در جریان جنگ جهانی دوم اشاره كرد. این شكست به منزله نابودی هیتلر و جبهه متحدین در قبال متقین بود كه یك بحران در خلال جنگ را ایجاد كرد (ر.ك: نقیب زاده، 1380: 183)؛

ورود كشورهای بی طرف به جنگ:

گاهی ورود كشورهای بی طرف به جنگ و پیوستن آنها به یك طرف نبرد، می‌تواند به بحران در خلال جنگ منتهی شود. مثال این نمونه را می‌توان در جریان ورود كشورهای بی طرف به جنگ جهانی اول و یا دوم نظیر ورود امپراتوری عثمانی و یا كشورهای اروپای شرقی مشاهده كرد كه با ورود خود به جنگ، بحران در خلال جنگ را ایجاد كردند (در این زمینه ر.ك: نقیب زاده، 1380).

مفهوم مدیریت بحران

مدیریت بحران از یك سو به تدابیری كه برای كنترل بحران اتخاذ می‌شود، توجه دارد، یعنی تدابیری كه اتخاذ می‌شوند تا بحران از كنترل خارج نشده و به جنگ منجر نشود و از سوی دیگر راه‌های حل و فصل مطلوب را مورد مطالعه قرار می‌دهد به صورتی كه منافع حیاتی دولت مربوطه تأمین شود؛ بنابراین در مدیریت بحران باید خطرهای ناشی از بحران به حداقل برسند و هم زمان از یك دیپلماسی قوی برای كسب امتیاز از طرف مقابل نیز استفاده شود (قوام، 1382: 264).
در هر بحرانی باید به عواملی چند نظیر ریشه و توسعه بحران، نقش قدرت‌های بزرگ، آثار بحران بر روابط بین الملل و اقدام‌هایی كه برای برطرف كردن بحران اتخاذ می‌شود، توجه كرد.
منبع مقاله :
رسولی ثانی آبادی، الهام؛ (1393)، درآمدی بر مهم‌ترین مفاهیم و اصطلاحات روابط بین الملل، تهران: انتشارات تیسا، چاپ یكم.
 
 


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط