تکیه‌ی شیخ محمدتقی رازی

یکی از تکایای ارزشمند بازمانده از دوره‌ی قاجاریه تکیه‌ی شیخ محمدتقی رازی است؛ که به نام «تکیه‌ی مادرشاهزاده» نیز خوانده می‌شود. علت این نام آن است که تکیه در اصل متعلّق به «مریم بیگم» (متوفّی
پنجشنبه، 27 ارديبهشت 1397
تخمین زمان مطالعه:
پدیدآورنده: علی اکبر مظاهری
موارد بیشتر برای شما
تکیه‌ی شیخ محمدتقی رازی
تکیه‌ی شیخ محمدتقی رازی

نویسنده: سیداحمد عقیلی
 

یکی از تکایای ارزشمند بازمانده از دوره‌ی قاجاریه تکیه‌ی شیخ محمدتقی رازی است؛ که به نام «تکیه‌ی مادرشاهزاده» نیز خوانده می‌شود. علت این نام آن است که تکیه در اصل متعلّق به «مریم بیگم» (متوفّی 1246 هجری قمری) دایه‌ی محمد میرزا سیف‌الدوله فرزند فتحعلی شاه و حاکم اصفهان بود. وی پیش از فوت، شیخ محمدتقی رازی را وصیّ خود اعلام کرد و وصیت نمود که در این تکیه دفن شوند. به این ترتیب بود که بنای تکیه و بقعه توسط شیخ محمدتقی رازی از فقهای بزرگ اصفهان و جد خاندان نجفی اصفهان، ساخته شد. سنگ مرمرهای نفیسی، با زیباترین هنر حجّاری، بهترین یادگارهای خط خوشنویسان بزرگ قرن سیزدهم مانند خط ثلث آقا زین‌العابدین اشرف الکتاب و خط نستعلیق آقا محمدباقر سمسوری و استاد میرزا عبدالرحیم افسر (که در این تکیه مدفون می‌باشد)، زیباترین اشعار ضیاء اصفهانی (مدفون در تکیه فاضلان) را می‌توان در داخل بقعه مشاهده نمود و از دیدن آنها به آفرینندگان این هنر آفرین گفت. اصل تکیه و سبک معماری آن از عهد صفوی است. (1) همچنین زیباترین سبک معماری دوره‌ی قاجار و جلوه‌های برجسته‌ی هنری را در این تکیه می‌توان مشاهده کرد. نخستین قسمت معماری تکیه، سردر ورودی آن در قسمت شمال شرقی تکیه با مقرنس‌کاری کتیبه‌های گچ‌بری می‌باشد. پس از سردر، راهرو ورودی آن دارای دو سکوی سنگی است که جای خنکی برای تازه وارد است که خسته و تشنه از راه می‌رسد. در کنار سکوها سنگابی است که درون آنرا پر از آب می‌کردند تا افرادی که وارد تکیه می‌شوند. از آب آن بیاشامند. (در حال حاضر دیگر ازاین سنگاب استفاده نمی‌شود.) به محض ورود به تکیه بقعه هشت ضلعی تکیه فرد زائر را به سمت خود می‌کشاند. پنجره‌های مشبک آجری منظره‌ی بیرونی بقعه را جالب و زیبا نشان می‌دهد. با ورود به بقعه با دو عنصر زیبای معماری دیگر برخورد می‌کنیم. ابتدا شاهکار معماری قاجار در سر ستون‌های سنگی حجاری شده که در هیچ یک از تکایای تخت فولاد وجود ندارد. و دیگر سقف مقرنس کاری بقعه که با گچ‌بری هنرمندانه و بی‌نظیر تزیین شده است.
خارج از بقعه در ضلع جنوبی تکیه، یک سرداب برای چلّه‌نشینی ایجاد شده. که آیات قرآنی و ادعیه بر دیوار آن نوشته شده است. چلّه‌خانه خصوصی‌ترین مکان عبادت افرادی بود که جهت تهذیب و تزکیه‌ی نفس خود به آن وارد می‌شدند.
از بهترین نمونه‌های هنری این تکیه سنگ قبور برجسته و ممتاز آن است که از شاهکارهای هنری موجود در تخت فولاد به شمار می‌رود. سنگ مرمرهای نفیسی، با زیباترین هنر حجّاری، بهترین یادگارهای خط خوشنویسان بزرگ قرن سیزدهم مانند خط ثلث آقا زین‌العابدین اشرف الکتاب و خط نستعلیق آقا محمدباقر سمسوری و استاد میرزا عبدالرحیم افسر (که در این تکیه مدفون می‌باشد)، زیباترین اشعار ضیاء اصفهانی (مدفون در تکیه فاضلان) را می‌توان در داخل بقعه مشاهده نمود و از دیدن آنها به آفرینندگان این هنر آفرین گفت.
در بیرونِ تکیه عده‌ای از علما و بزرگان دیگر نیز مدفون می‌باشند. (2)

موقعیت جغرافیایی تکیه

این تکیه از جنوب به تکیه آقا حسین خوانساری، از شمال و شرق به قبرستان عمومی، از مغرب به حسینیه تکیه خوانساری محدود است.

برخی از بزرگان مدفون در این تکیه

1- مریم بیگم:

متوفّی 1246 هجری قمری. معروف به «مادرشاهزاده» از شاهزاده خانم‌های قاجاری و دایه‌ی محمد میرزای قاجار که فرزند فتحعلی شاه بود. وی زنی نیکوکار و متدّین بود و صاحب این تکیه و بانی آثار خیر در اصفهان بوده است. سنگ مرمر نفیس مزار وی به خط نستعلیق توسط یکی از بزرگترین خطاطان قرن سیزدهم، آقا محمد باقر سمسوری و حجّار آن استاد محمدحسین حجّار می‌باشد. ماده تاریخ وفاتش را ضیاء اصفهانی، چنین سروده است:

ضیاء از بهر تاریخش رقم زد *** بحوران همنشین کرد مریم (3)

بیشتر بخوانید: تخت فولاد» اصفهان؛ آرامگاه بزرگان جهان تشیع

 

2- شیخ محمدتقی رازی:

فرزند محمد رحیم ایوان کیفی. متوفّی 1248 ق. مشهور به «صاحب حاشیه» از بزرگترین فقهای شیعه در قرن سیزدهم هجری بود. وی مدت 15 سال در کربلا از محضر وحید بهبهانی بهره برد و از شاگردان برجسته شیخ جعفر کاشف‌الغطاء بود و داماد وی نیز گردید. (4)
نقل است که روزی شیخ جعفر کاشف‌الغطاء در مجلس درس ناگهان از او می‌پرسد آقا ازدواج کرده‌ای؟ و چون شیخ محمدتقی سر به زیر انداخته و جواب منفی می‌دهد. شیخ جعفر به او می‌گوید: «مرا دو دختر در خانه است که یکی به کمال و دیگری به جمال امتیاز دارد. هر کدام را اختیار نمایی زوجه تو می‌تواند باشد». شیخ محمدتقی دختر صاحب کمال را اختیار کرده استاد فوراً به اندرون رفته و باز می‌گردد و در همان مجلس درس صیغه‌ی نکاح دائم جاری شد. (5) وی به تمام معنی عالمی محقّق و پرهیزگار بود. در مقام علمی او همین بس که کتاب حاشیه معالم وی به نام «هدایة‌المسترشدین» که بهترین کتب در علم اصول می‌باشد را نگاشت. امروزه بیشتر تحقیقات در علم اصول از همین کتاب است. در فقه استدلالی و همچنین رساله‌ی عملیّه به فارسی داشت؛ که اخیراً به نام رساله‌ی صلاتیّه به چاپ رسیده و کتابی جامع و تحقیقی است. قدرت علمی و روش تدریس ممتاز او از موجبات ترقّی ایشان بود. نقل است که در مجلس درس او سیصد نفر حاضر می‌شدند که از معروف‌ترین آنها سید محمدباقر صاحب روضات، میرزا محمد حسن شیرازی، شیخ محمدحسین صاحب فصول، ملاهادی سبزواری صاحب منظومه می‌توان نام برد. بسیاری از علما آراء وی در حاشیه را دقیق و عمیق دانسته و از وی تجلیل کرده‌اند. چنانکه میرزا محمدحسن شیرازی از وی به احترام یاد می‌کند و در درس خصوصی وی حاضر می‌شود. (6) وی با کمال فقر و قناعت زندگی می‌نمود و از مال دنیا غیر از خانه‌ی محقّر از خشت و گل و کتابخانه‌ی مختصر هیچ نداشت.
ماده تاریخ وفات وی را نیز ضیاء اصفهانی چنین سرود: «راهنمای امم کرد به جنّت مقام». (7)

3- ملا محمدصالح مازندرانی:

نسب او به فاضل سراب می‌رسد. متوفّی 1285 ق. از علمای بزرگ و فقهای برجسته. داماد استاد خود سید صدرالدین عاملی و صاحب «کواشف الحجب» در اصول فقه و آثار دیگر می‌باشد. (8) میرزا آقا جان پرتو در وفات او سرود:

حیف از مقتدای دین صالح*** که یگانه بُد از صلاح و سرشت
گفت پرتو برای تاریخش *** «صالحین را مقام باد بهشت»

4- میرزا ابوالحسن سلطان الاطباء:

فرزند میرزا محمد ملک الاطباء متوفّی 1269 ق. او از بزرگترین اطباء روزگار خویش بود. سنگ مزارش به خط ثلث، نوشته زین‌العابدین اشرف الکتاب (خوشنویس برجسته عصر ناصری مدفون در تکیه خوانساری) می‌باشد. ماده تاریخ فوت وی توسط شاعر مشهور مسکین اصفهانی سروده شده است.

5- آقا سید زین‌العابدین خوانساری:

عالم، فاضل، زهد و متّقی؛ متوفّی 1275ق. وی سر سلسله‌ی خاندان علمی روضاتی در اصفهان و پدر بزرگوار آقا میرزا محمدباقر چهار سوقی صاحب «روضات الجنات» می‌باشد. روی سنگ قبرش نسب او تا امام موسی کاظم (علیه السلام) نگاشته شده است. به نوشته علامه گزی به تجربه رسیده بود که نذر ایشان زود اثر می‌بخشید و در دعایی که می‌نوشته اثر تامی بوده است. (9) از آثارش الف) شرح معالم‌الاصول ب) شرح زبدة‌الاصول ج) شرح خلاصة الحساب را می‌توان نام برد. وی شعر نیز می‌سرود. از اشعار اوست:

لب لعل شکرباری که از یارم درخشان است *** شرف دارد بر آن لعلی که در کوه بدخشان است
نیستان شکرها را بهندستان ثمر قند است *** به از آنها لب شیرین ترکان سمرقند است (10)

6- سیدمحمدصادق چهار سوقی:

متوفّی 1289 ق. عالم فقیه و برادر بزرگوار آقا سید محمدباقر چهارسوقی. از آثار وی می‌توان به «شرح شرایع‌الاسلام» اشاره نمود.

7- شیخ جمال‌الدین نجفی:

فرزند حاج شیخ محمدباقر نجفی. متوفّی 1354 ق. عالم فقیه مجاهد که به همراه برادران خویش شیخ محمدتقی نجفی معروف به «آقا نجفی»، آقا نورالله و شیخ محمدعلی ثقة‌الاسلام سال‌ها به ترویج دین پرداختند. در احوال او نوشته‌اند که از مال و منال دنیا هیچ نداشت ولی بسیار بلند نظر بود و دیناری به رسم هدیه یا دستمزد از احدی نمی‌پذیرفت. هنگام اشغال ایران توسط قوای روس، این عالم بزرگوار را به تهران تبعید نمودند. وی در دوران تبعید نیز از یاران شهید مدرس و مخالفان سردار سپه بود. سرانجام وی را به اصفهان بازگرداند.
وی شب‌های جمعه در تکیه‌ی میرزا رفیعا احیاء می‌گرفت و جمع کثیری در آن شرکت می‌نمودند. (11) وی صاحب رساله عملیه و آثار دیگر می‌باشد. به خط عالم جلیل آیت‌الله میرزا باقر فقیه ایمانی است که: نقل فرمود سید اجل اعظم فقیه میرزا محمدتقی فقیه احمدآبادی (مدفون در تکیه فقیه احمد آبادی) طالب ثراه درباره آقای حاج آقا جمال‌الدین نجفی نقل فرمودند که مشرّف شدم در نجف و برای موقع تشرّف به حرم محترم عهد مؤکد نمودم با خود که هر ساعتی استخاره کردم خوب آمد و ترک آن بد، مشرّف شوم به حرم محترم. بعد از این عهد، هر چه استخاره می‌کردم هر ساعت به ساعت بد می‌آمد. چند روز گذشت تا روز پنج‌شنبه شد و هر چه استخاره کردم بد می‌آمد. این امر بی‌اندازه ناگوار شد بر من و موجب غم و غصه گردید.
پس تمام لباس‌های خود را عوض کردم و لباس دیگر که تازه بود پوشیدم و رفتم حمام. بعد از توبه و تضرع، غسل توبه نمودم که به همه آداب توبه رفتار کرده باشم. بعد از آن تا شب جمعه هر چه استخاره می‌کردم بد می‌آمد و دیگر بی‌طاقت شدم و به جزع درآمدم تا آن که آخر الامر رفتم نزدیک رواق و حرم و استخاره کردم بیرون حرم طرف بالای سر مبارک، استخاره خوب آمد و ترک آن بد.
چون که آنجا رفتم دیدم شخصی آنجا نزدیک به بالا سر، در سجده است و با صوت حزین روح‌افزایی این ذکر را می‌خوانند: «نعم الرب انت و بئس العبید نحن» و تأثیر حُسن این صدا و مناجات و ذکر ایشان طوری بود که حس و حرکت از تمام اعضای من رفت و زبان من هم از تکلّم باز ماند و نشستم به استماع این مناجات و ذکر؛ حال خضوع و خشوع و گریه بر من مستولی شد، تا مدت زیاد با این حال بود و سر از سجده برداشتند و رفتند و من حس و قدرت بر آن که برخیزم و سئوال از ایشان نمایم نداشتم.
و بعد از رفتن رفتم، دیدم در محل سجده روی سنگ آنجا مانند باران اشک چشم ایشان ریخته؛ دستمال داشتم درآوردم و تمام آن اشک‌ها را با دستمال آوردم. در خانه طفل مریضی داشتم و حال او بسیار سخت بود. به خانه آمدم و دستمال را به او مالیدم، شفا یافت. استخاره کردم بروم حرم، خوب آمد و نزدیک چهار شب بود، پس به حرم رفتم و زیارت نمودم. (12)

8- شیخ محمدحسین مشهور به امام نجفی:

فرزند شیخ جمال‌الدین. متوفّی 1329ق. عالم و فقیه. در فقه و اصول و حکمت ماهر بود. از آثارش کتاب «خدا هست» در دو مجلد به چاپ رسیده است.

9- شیخ محمدرضا نجفی:

فرزند شیخ محمدحسین بن محمد باقر. متوفّی 1362 ق. ملقّب به «ابوالمجد» علامه فقیه، ادیب متکلم، ریاضی‌دان و از مفاخر علمی و ادبی شیعه وی به زبان عربی بسیار نیکو شعر می‌سرود.

بیشتر بخوانید: معرفی جاذبه‌های گردشگری تخت فولاد اصفهان


استاد جلال‌الدین همایی درباره‌ی علامه نجفی می‌نویسد: «از مراجع بزرگ اصفهان بود و علاوه بر فقه و اصول در علوم ریاضی و فنون ادب عربی و انشاء و نثر به آن زبان از نوادر دوران خود بود. نگارنده تاکنون کسی را در انشاء و حفظ اشعار عربی و تبحر و احاطه در احوال و آثار شعرای عرب بدان پایه و مایه ندیده و محتمل است که بعد از این هم در رجال اصفهان مانند او نبیند. واقعاً ذوق و حافظه و احاطه‌ای عجیب به تراجم و آثار گویندگان عربی و قدرتی غریب در نظم قصاید و قطعات داشت. با این خصوصیات که منظومات عربی او به هیچ وجه بوی عجمیت نداشت و پیش فصحای عرب عرباء هم فصیح و بلیغ بود، به طوری که اگر شاعر را نمی‌شناختند که ایرانی اصفهانی است به هیچ وجه آثار را با منظومات گویندگان تازی‌نژاد فصیح‌اللسان فرق نمی‌نهادند.» (13) صاحب کتب ارزشمند الف) «وقایةالاذهان» ب) «نقد فلسفه داروین» و آثار علمی فراوان دیگر است. وی استاد آیات عظام: امام خمینی (قدّس سرّه شریف)، گلپایگانی، مرعشی نجفی و همچنین بانو مجتهده امین بود. (14) در برخی منابع تعداد شاگردان وی را بالغ بر یکصد نفر نوشته‌اند. (15)

10- صدر العلماء سید ابوالحسن صدر عاملی»:

متوفی 1314 ق. فرزند علامه سیدصدرالدین صدر عاملی و برادر علامه سیداسماعیل صدر می‌باشد. علامه سید عبدالحسین شرف‌الدین با این عبارت از مقام و فضایل ایشان سخن می‌گوید: «... کان عالماً ربّانیاً متجرداً للمعارف و العبادة و الزهد و الانزواء... جمال السالکین و العارفین، دائم العبادة و المراقبة... و کان جدی الصدوق ابوالحسن الهادی یثنی علیه ثناءً بلیغاً و بذکر من علمه و ورعه و زهده و عبادته وانقطاعه الی الله تعالی شیئاً کثیرا...». (16) ایشان جدّ عالم فاضل سید اسدالله مستجابی (مدفون در تکیه مقدس) می‌باشد.

11- میرزا ابوالقاسم طبیب «ناصر حکمت»:

فرزند میرزا محمدعلی. متوفّی 1371 ق. مشهور به «گوگردی» وی نزد اساتید بزرگی چون جهانگیرخان و آخوند کاشی کسب علم نمود. مردی متدّین و نیکوکار و اهل فضل بود. وی را آخرین مدرس طب قدیم در اصفهان می‌دانند. وی برای طبابت اجر و مزدی نمی‌گرفت و این عمل را محض ثواب انجام می‌داد. (17) هفتاد سال از حرفه‌ی پزشکی خود را صرف خدمت به خلق نمود و خانه‌ای برای خود بنا نکرد. نقل است با چشم گریان در قنوت نمازهایش برای بیماران خود از خدا شفا طلب می‌کرد و همه روزه در مطبِ خویش قرآن تلاوت می‌کرد به این امیدکه از برکت کتاب خدا شفا در شفاخانه‌ی او نازل شود و به نوشتن نسخه مبادرت نمی‌کرد مگر بعد از گفتن بسم‌الله الرحمن الرحیم، در وفاتش سروده: «رفت از دنیای ما آن آدم با افتخار». (18)

12- حاج سیدمحمد جواد صدر عاملی:

فرزند سید محمدعلی آقا مجتهد. متوفّی 1347 ق. عالم، فاضل و فقیه عارف. وی از مؤسسین انجمن صفاخانه اسلام بود که به منظور پاسخ‌گویی به تبلیغات مسیحیان ایجاد گردید و مقالات بسیاری از وی در مجله‌ی «الاسلام» در نقد اقوال مسیحیان به چاپ رسیده است. از دیگر آثارش الف) رساله در نماز شب و آداب و اسرار آن ب) رساله در جبر و تفویض و آثار دیگر. در تاریخ فوتش سروده‌اند:

یکی بیامد و تاریخ این معما گفت *** جواد حجة‌الاسلام رفته از دنیا

13- آقا میرزا محمدجواد حسین‌آبادی:

فرزندمحمد حسن. متوفّی 1312 ق. فقیه، محقق و عالم پرهیزگار. از شاگردان صاحب جواهر که از ایشان اجازه‌ی اجتهاد گرفت. صاحب آثار ارزشمندی چون الف) «ترتیب و تلخیص کتاب خلاصه علامه حلی» در علم رجال ب) بحرالبکاءِ ج) کنوز الیالی د) بساتین الریاحین و ... می‌باشد. قبر ایشان در سرداب جنوب تکیه واقع است لیکن صورت قبری ندارد. ایشان پدر بزرگوار آیت‌الله آقا شیخ احمد مجتهد بیدآبادی (مدفون در تکیه بروجردی) و آیت‌الله العظمی شیخ محمدعلی شاه آبادی (استاد عرفان حضرت امام خمینی قدّس سرّه) می‌باشند. نقل است که در دوران تحصیل خود، با فقری طاقت‌فرسا و در نهایت سختی زندگی می‌کرد. مرحوم آیت‌الله ملاّ علی کنی از هم‌درسان ایشان می‌گفت: «من و میرزا محمّدجواد اکثر شب‌ها را در حجره گرسنه می‌خوابیدیم».

14- زهرا بیگم عاملی:

دختر علاّمه آقا سید صدرالدین عاملی و زوجه ملا صالح جویباره‌ای. وی از زنان دانشمند عالم تشیّع بود. از آثار او «تعلیقه بر شرح لمعه» است که نشان از آگاهی و صاحب نظری او در مباحث فقهی دارد.

15- میر سیدمحمد موسوی خوانساری:

فرزند حاج میرزا زین‌العابدین. متوفی 1293 ق. از شاگردان پدر بزرگوارش و حاجی کلباسی، سیّد حجة‌الاسلام شفتی. وی از کتاب‌شناسان معروف زمان خود بود. وی یاور برادر بزرگوارش صاحب روضات در نگارش کتاب ارزشمند روضات الجنات بود. (19)

16- حاج محمدصادق تخت فولادی:

متوفّی 1290 ق. عارف ربّانی و صاحب کرامت بسیار. شیخ حسنعلی اصفهانی مشهور به نخودکی از شاگردان وی بود. با آنکه اهل علم و سواد نبود ارادتمندان بسیاری از علما و رجال بزرگ داشته است. چنانکه نقل می‌کنند مرحوم آقا شیخ محمدتقی نجفی هر شب جمعه خدمت وی می‌رسید و مشکلات علمی خود را از ایشان جویا می‌شد. (20)
نقل است که وجود حاج شیخ حسنعلی نخودکی بر حسب دعایی بوده که حاج صادق به پدر ایشان ملا علی اکبر مقدادی داده است. (21)
نقل کرده‌اند که آن حاج صادق در شب وفاتشان دستور می‌دهند قبری در محل سکونتشان در تکیه مادر شاهزاده حفر نمایند. سپس در آن قبر می‌خوابند. پس از چند لحظه بلند شده می‌فرمایند این محل قبر من نیست. دستور می‌دهند نقطه دیگری را در همانجا که در حال حاضر مدفن ایشان است حفر نمایند و می‌فرمایند: قبر من اینجاست. (22)
حاج شیخ حسنعلی تا سنین نوجوانی تحت تربیت این عارف بود. هر وقت ایشان از مشهد به اصفهان می‌آمد به زیارت قبر حاج صادق می‌رفت.
در بیرون از تکیه نیز برخی از بزرگان مدفون هستند از جمله موارد ذیل را می‌توان نام برد:

17- محمدحسین مذّهب (هلال):

وی در نقاشی و تذهیب و ساختن قلمدان مهارت داشت. خط نسخ را زیبا می‌نوشت و در شعر «هلال» تخلص می‌کرد. از آثار او پنج بیت شعر به خط نستعلیق بر زمینه لاجوردی در ایوان مقصوره مسجدسید اصفهان نوشته شده است. (23)

18- محمد کاظم مجنونی:

استاد هنرمند طرح و نقش فرش. متوفی 1365 ق. وی در راه فراگیری نقش و هنر قالی و فرش تلاش فراوان نمود و توانست چند اثر از جمله قالیچه با نقش ماهی درهم یا زنبوری ارائه دهد. از ویژگی‌های کار وی تلاش برای دستیابی به نقش‌های نوین و حفظ و امانتداری نقوش سنّتی و اصیل قالی ایرانی بود و در این راه نیز بسیار موفق بود. سرانجام این هنرمند پس از عمری کار هنری با اخلاص توسط جمعی از دلالان فرش در منزلش به قتل رسید. (24)

نمایش پی نوشت ها:
1. بهشتیان، عباس: بخشی از گنجینه آثار ملی، ص 83؛ و مهدوی: تاریخ علمی واجتماعی اصفهان، ج3، ص 271.
2. رجوع شود به نصرالهی، غلامرضا: جزوه تخت فولاد سرزمین جاویدان، بخش قبرستان پشت تکیه مادرشاهزده.
3. همایی: تاریخ اصفهان، ص 102.
4. همسرش نسمه خاتون از زنان عالمه و فاضله روزگار خویش بود که در کنارش مدفون می‌باشد. (ر. ک: ریاحی، محمدحسین: مشاهیر زنان اصفهان، ص 264). مرحوم الفت در کتاب نسب‌نامه خویش از وی به تحلیل فراوان نام برده است.
5. کتابی، محمدباقر: رجال اصفهان، ص 96.
6. حسینی، سیّدجلال: (مقاله شیخ محمدتقی رازی)، مجله‌ی آیینه پژوهش، سال یازدهم، شماره سوم، ص 76.
7. همایی: تاریخ اصفهان، صص 102- 108.
8. معلم حبیب آبادی: مکارم الآثار، ج7، ص 2664.
9. گزی: تذکرة‌القبور، ص 46.
10. روضاتی: زندگانی آیت‌الله چهارسوقی، ص 97- 100.
11. مهدوی: دانشمندان و بزرگان، ص 236.
12. عبقری‌الحسان، ج5، ص 426.
13. تاریخ اصفهان (مجلد ابنیه و عمارات)، ص 117 و 118.
14. در خصوص خاندان علمی نجفی و کتاب‌شناسی این خاندان ر. ک: نجفی، شیخ هادی: قبیله عالمان دین.
15. مهدوی: تاریخ علمی و اجتماعی اصفهان، جلد دوم، صص 264- 354.
16. بغیة الراغبین فی سلسلة الشرف الدین، ج1، ص 176.
17. همایی: تاریخ اصفهان، صص 122 و 123.
18. احمد‌آبادی، حاج میرزا محمد: هشت بهشت (در ترجمه و اسرار نماز)، صص و - قا.
19. مهدوی: بیان المفاخر، ج1، صص 15- 32.
20. مقدادی اصفهانی، علی: نشان از بی‌نشانها، جلد اول، ص 39.
21. حجت هاشمی خراسانی، ابو معین حمید‌الدین: مرآة الحجة، ص 24. در ضمن قبر پدر شیخ حسنعلی نخودکی (به نام ملا علی مقدادی) نیز پایین آرامگاه حاج صادق تخت فولادی می‌باشد. ملا علی‌اکبر از زهّاد پرهیزگاری بود که نقل است از راه کسب، روزی خود و خانواده را تحصیل می‌کرد. آنچه عاید او می‌شد نیمی را صرف خود و خانواده‌اش می‌کرد و نیم دیگر را به سادات و ذریه حضرت زهرا (سلام‌الله علیها) اختصاص می‌داد.
22. نشان از بی‌نشان‌ها، ص 43.
23. گلشن اهل سلوک، ص 256.
24. همان، ص 264 و 265.

منبع مقاله :
عقیلی، سیداحمد، (1391)، تخت فولاد اصفهان، اصفهان: سازمان فرهنگی، تفریحی شهرداری اصفهان، چاپ ششم.
 


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط