فعالیت شبکههای فارسیزبان از جمله VOA، BBC، رادیو فردا، رادیو زمانه، رادیو رژیم صهیونیستی، شبکههای ماهوارهای ضدانقلاب مانند منافقین، گروههای سلطنتطلب، پارس، رنگارنگ، فیسبوک، توییتر و... بیانگر تلاش همهجانبه دنیای استکبار و به ویژه آمریکا و جنگ نرم این کشور به منظور براندازی نظام جمهوریاسلامی است. در اینجا به برخی از شبهات توسط این رسانهها میپردازیم.
تعداد کلمات:1038/ تخمین زمان مطالعه: 4 دقیقه.
تعداد کلمات:1038/ تخمین زمان مطالعه: 4 دقیقه.
شبهۀ 39ـ چرایی شرکت در انتخابات با این همه مشکل!
با وجود این همه مشکلات چرا باید در انتخابات شرکت کنیم؟
لطفاً پاسخی تحلیلی ارائه فرمایید، نه صرفاً شعار سیاسی.
لطفاً پاسخی تحلیلی ارائه فرمایید، نه صرفاً شعار سیاسی.
پاسخ شبهه:
اگر این موضوع مهم را به دور از امیال شخصی و مبتنی بر «حبّ و بغض»های نفسانی که از دو غریزه «شهوت و غضب» نشأت میگیرند و خارج از شعارهای ژورنالیستی، جنجالها و هیاهوهایی که راه عقل را میبینند و چون موج، انسان را با خود میبرند، مورد کنکاش قرار دهیم، متوجه میشویم که همه امور عالم اختیاری نیست و برخی از امور که در تکوین و خلقت لحاظ و نهادینه شده است، اجباری است و انسان را گریزی از آن نمیباشد.
با تناسب به موضوع سؤال، باید اذعان داشت که دو مقوله «انتخاب» و «سیاست» نیز از امور جبری هستند و کسی را یارای گریز از آنها نمیباشد، لذا کسانی که میگویند با سیاست کاری نداریم یا در انتخابات شرکت نمیکنیم، دانسته یا نادانسته خود و دیگران را فریب میدهند.
الف – انتخاب؛ رأیدادن یا ندادن:
بشر گمان میکند که اختیار تام دارد، در میان مسلمانان نیز گروهی قائل به جبر مطلق هستند و گروهی قائل به اختیار مطلق و شیعیان قائل به «لا جَبرَ وَ لا تَفویض بَل امرٌ بین الأمرین؛ نه جبر مطلق است و نه تفویض مطلق، بلکه امری بین این دو» میباشند.
اگر به اموری که در آنها دارای اختیار هستیم دقت کنیم، متوجه میشویم که اختیار ما فقط و فقط در حوزه «انتخاب» است و وقتی انتخاب کردیم، آثار و نتایج آن نیز جبری است، چرا که خلق خصوصیات و ویژگیهای موضوع انتخاب شده در اختیار ما نبوده است.
به عنوان مثال اگر کسی به انتخاب خودش شربتی نوشید، میزان قند بدنش بالا میرود، چرا خلقت بدن و قند در اختیار او نبوده است و نمیتواند بگوید با نوشیدن شربت، قصد داشتم کمبود نمک را جبران کنم؛ یا اگر کسی به اراده خودش سقوط از بلندی را انتخاب کرد، حتماً یا کشته میشود یا مجروح میگردد و نمیتواند بگوید این انتخاب را کردم تا در فضای آزاد پروازی داشتته باشم، پس چرا نشد؟! یا اگر کفر، شرک و بیدینی را انتخاب کردم، پس چرا باید هلاک شوم؟! اینها دیگر آثار جبری است.
ذهن ما دائم کنکاش میکند و هر لحظه در کلیات و جزئیات در حال انتخاب هستیم. از انتخاب لباس گرفته، تا شغل، تجارت، همسر، رفتن، نرفتن، خوردن، نخوردن... و یا رژیم حکومتی و نمایندگان خود. لذا از انتخاب گریزی نیست و مهم موضوع انتخاب و چرایی این انتخاب است.
در عالم سیاست نیز از «انتخاب» و شرکت در انتخابات گریزی نیست. غلط است که برخی گمان کنند و یا القاء کنند که اگر به پای صندوق رفتیم و به شخصی رأی دادیم، در انتخابات شرکت کردهایم و اگر نرفتیم و رأی ندادیم، شرکت نکردهایم.
خیر؛ انتخابات فقط برگه اخذ رأی و صندوق نیست، قبل از آن انتخاب و رأی کلیتری نیز وجود دارد که رفتن یا نرفتن پای صندوق معلول و نتیجه آن است.
همیشه دو جناح متخاصم با یکدیگر (بهویژه در عرصه قدرت) وجود دارند. حال یک جناح «خودی» میگوید: باید در تعیین سرنوشت خود مشارکت داشته باشیم، باید نظام سیاسیمان مستقل باشد، باید جمهوریت در چارچوب اسلام محقق شود، باید مقابل دشمنان قوی باشیم و...، پس همه بیایند و شرکت کنند و رأی دهند. جناح دیگر «غیر خودی» که متخاصم است، میگوید: خیر، شرکت نکنید تا انتخابات کمرنگ و نظام تضعیف گردد.
حال آن که شرکت میکند به جناح خودی رأی میدهد و آن که از روی خصومت، لجاج و عناد شرکت نمیکند به جناح غیر خودی رأی میدهد؛ پس هر دو در انتخابات شرکت کرده و رأی دادهاند، منتهی آرایشان متفاوت و حتی متضاد است. پس، رأی نمیدهیم دروغی عوامفریبانه است.
ب – سیاست و مشارکت در آن:
سیاست و مشارکت در آن نیز از موارد گریز ناپذیر میباشد. هیچ کس نیست که بتواند از سیاست دوری و جدایی گزیند.
این که برخی میگویند: ما از سیاست خوشمان نمیآید؛ سیاست پدر و مادر ندارد؛ ما در سیاست دخالتی نمیکنیم و...، همه دروغهای القایی برای تضعیف جناح خودی است که از سوی دشمن و جناح غیر خودی القا میشود.
سیاست، یعنی موضعگیری. پس اگر کسی در سیاستی مشارکت کند، یک نوع موضعگیری است و اگر نکند نیز یک نوع – اگر کسی موافق باشد یک نوع موضعگیری است و اگر کسی مخالف باشد نیز یک نوع؛ اگر کسی فریاد موافق بزند، موضعگیری سیاسی است و اگر فریاد مخالف بزند نیز همینطور...؛ و البته سکوت و کنارهگیری نیز خود نوعی سیاست است.
پس، بر اساس نظام تکوین و تشریع، گریزی از مشارکت سیاسی وجود ندارد، منتهی تفاوت در همان «انتخاب موضع» است. تولّی و تبرّی نیز همین است. و سیاست ما عین دیانت ماست و البته باید دقت داشت که سیاست همگان عین دیانتشان است، حتی کفار و منافقین.
ج – انتخابات و مشکلات:
در این بحث باید به دو نکته مهم توجه شود:
انتخابات را برای عرصه و امور بدون مشکل نگذاشتهاند که اگر مشکلی پیش آمد یا حتی مشکلات زیاد شد، کسی آن را بهانه عدم مشارکت و انتخاب قرار دهد. بدیهی است که هر انتخابی خودش مشکلاتی به همراه میآورد و مشکلاتی را نیز از سر راه بر میدارددقت کنیم که «در سیاست مداخله نمیکنیم» و «در انتخابات شرکت نمیکنیم»، نه تنها دروغ است، بلکه غلطترین نوع موضعگیری سیاسی و بدترین انتخاب است. همیشه باید در مقام انتخاب، اصلح را انتخاب نمود.
حتی انتخاب إله، معبود، کتاب، دین، ولایت، امام... و حتی معشوق نیز بدون مشکل نمیباشد، «که عشق آسان نمود اول، ولی افتاد مشکلها».
آیا در کشورهای به اصطلاح لیبرالدموکراتی چون: آمریکا، انگلیس، فرانسه، آلمان، ایتالیا و... که مشکلاتشان به مراتب بیش از ماست و تقریباً همگان از وضعیت موجود ناراضی و در فشار هستند، اصل نظامشان را زیر سؤال بردهاند و یا انتخابات را تعطیل کردهاند و یا در آن با جدیت بیشتر شرکت نکردهاند؟!
پس این انتخاب اصلح است که مشکلات را کاهش میدهد و متقابلاً عدم شرکت و سیاهنمایی هیچ نتیجهای جز افزوده شدن بر مشکلات و لاینحلکردن آنها ندارد.
پس دقت کنیم که «در سیاست مداخله نمیکنیم» و «در انتخابات شرکت نمیکنیم»، نه تنها دروغ است، بلکه غلطترین نوع موضعگیری سیاسی و بدترین انتخاب است. همیشه باید در مقام انتخاب، اصلح را انتخاب نمود.
با تناسب به موضوع سؤال، باید اذعان داشت که دو مقوله «انتخاب» و «سیاست» نیز از امور جبری هستند و کسی را یارای گریز از آنها نمیباشد، لذا کسانی که میگویند با سیاست کاری نداریم یا در انتخابات شرکت نمیکنیم، دانسته یا نادانسته خود و دیگران را فریب میدهند.
الف – انتخاب؛ رأیدادن یا ندادن:
بشر گمان میکند که اختیار تام دارد، در میان مسلمانان نیز گروهی قائل به جبر مطلق هستند و گروهی قائل به اختیار مطلق و شیعیان قائل به «لا جَبرَ وَ لا تَفویض بَل امرٌ بین الأمرین؛ نه جبر مطلق است و نه تفویض مطلق، بلکه امری بین این دو» میباشند.
اگر به اموری که در آنها دارای اختیار هستیم دقت کنیم، متوجه میشویم که اختیار ما فقط و فقط در حوزه «انتخاب» است و وقتی انتخاب کردیم، آثار و نتایج آن نیز جبری است، چرا که خلق خصوصیات و ویژگیهای موضوع انتخاب شده در اختیار ما نبوده است.
به عنوان مثال اگر کسی به انتخاب خودش شربتی نوشید، میزان قند بدنش بالا میرود، چرا خلقت بدن و قند در اختیار او نبوده است و نمیتواند بگوید با نوشیدن شربت، قصد داشتم کمبود نمک را جبران کنم؛ یا اگر کسی به اراده خودش سقوط از بلندی را انتخاب کرد، حتماً یا کشته میشود یا مجروح میگردد و نمیتواند بگوید این انتخاب را کردم تا در فضای آزاد پروازی داشتته باشم، پس چرا نشد؟! یا اگر کفر، شرک و بیدینی را انتخاب کردم، پس چرا باید هلاک شوم؟! اینها دیگر آثار جبری است.
ذهن ما دائم کنکاش میکند و هر لحظه در کلیات و جزئیات در حال انتخاب هستیم. از انتخاب لباس گرفته، تا شغل، تجارت، همسر، رفتن، نرفتن، خوردن، نخوردن... و یا رژیم حکومتی و نمایندگان خود. لذا از انتخاب گریزی نیست و مهم موضوع انتخاب و چرایی این انتخاب است.
در عالم سیاست نیز از «انتخاب» و شرکت در انتخابات گریزی نیست. غلط است که برخی گمان کنند و یا القاء کنند که اگر به پای صندوق رفتیم و به شخصی رأی دادیم، در انتخابات شرکت کردهایم و اگر نرفتیم و رأی ندادیم، شرکت نکردهایم.
خیر؛ انتخابات فقط برگه اخذ رأی و صندوق نیست، قبل از آن انتخاب و رأی کلیتری نیز وجود دارد که رفتن یا نرفتن پای صندوق معلول و نتیجه آن است.
همیشه دو جناح متخاصم با یکدیگر (بهویژه در عرصه قدرت) وجود دارند. حال یک جناح «خودی» میگوید: باید در تعیین سرنوشت خود مشارکت داشته باشیم، باید نظام سیاسیمان مستقل باشد، باید جمهوریت در چارچوب اسلام محقق شود، باید مقابل دشمنان قوی باشیم و...، پس همه بیایند و شرکت کنند و رأی دهند. جناح دیگر «غیر خودی» که متخاصم است، میگوید: خیر، شرکت نکنید تا انتخابات کمرنگ و نظام تضعیف گردد.
حال آن که شرکت میکند به جناح خودی رأی میدهد و آن که از روی خصومت، لجاج و عناد شرکت نمیکند به جناح غیر خودی رأی میدهد؛ پس هر دو در انتخابات شرکت کرده و رأی دادهاند، منتهی آرایشان متفاوت و حتی متضاد است. پس، رأی نمیدهیم دروغی عوامفریبانه است.
ب – سیاست و مشارکت در آن:
سیاست و مشارکت در آن نیز از موارد گریز ناپذیر میباشد. هیچ کس نیست که بتواند از سیاست دوری و جدایی گزیند.
این که برخی میگویند: ما از سیاست خوشمان نمیآید؛ سیاست پدر و مادر ندارد؛ ما در سیاست دخالتی نمیکنیم و...، همه دروغهای القایی برای تضعیف جناح خودی است که از سوی دشمن و جناح غیر خودی القا میشود.
سیاست، یعنی موضعگیری. پس اگر کسی در سیاستی مشارکت کند، یک نوع موضعگیری است و اگر نکند نیز یک نوع – اگر کسی موافق باشد یک نوع موضعگیری است و اگر کسی مخالف باشد نیز یک نوع؛ اگر کسی فریاد موافق بزند، موضعگیری سیاسی است و اگر فریاد مخالف بزند نیز همینطور...؛ و البته سکوت و کنارهگیری نیز خود نوعی سیاست است.
پس، بر اساس نظام تکوین و تشریع، گریزی از مشارکت سیاسی وجود ندارد، منتهی تفاوت در همان «انتخاب موضع» است. تولّی و تبرّی نیز همین است. و سیاست ما عین دیانت ماست و البته باید دقت داشت که سیاست همگان عین دیانتشان است، حتی کفار و منافقین.
ج – انتخابات و مشکلات:
در این بحث باید به دو نکته مهم توجه شود:
انتخابات را برای عرصه و امور بدون مشکل نگذاشتهاند که اگر مشکلی پیش آمد یا حتی مشکلات زیاد شد، کسی آن را بهانه عدم مشارکت و انتخاب قرار دهد. بدیهی است که هر انتخابی خودش مشکلاتی به همراه میآورد و مشکلاتی را نیز از سر راه بر میدارددقت کنیم که «در سیاست مداخله نمیکنیم» و «در انتخابات شرکت نمیکنیم»، نه تنها دروغ است، بلکه غلطترین نوع موضعگیری سیاسی و بدترین انتخاب است. همیشه باید در مقام انتخاب، اصلح را انتخاب نمود.
حتی انتخاب إله، معبود، کتاب، دین، ولایت، امام... و حتی معشوق نیز بدون مشکل نمیباشد، «که عشق آسان نمود اول، ولی افتاد مشکلها».
آیا در کشورهای به اصطلاح لیبرالدموکراتی چون: آمریکا، انگلیس، فرانسه، آلمان، ایتالیا و... که مشکلاتشان به مراتب بیش از ماست و تقریباً همگان از وضعیت موجود ناراضی و در فشار هستند، اصل نظامشان را زیر سؤال بردهاند و یا انتخابات را تعطیل کردهاند و یا در آن با جدیت بیشتر شرکت نکردهاند؟!
پس این انتخاب اصلح است که مشکلات را کاهش میدهد و متقابلاً عدم شرکت و سیاهنمایی هیچ نتیجهای جز افزوده شدن بر مشکلات و لاینحلکردن آنها ندارد.
پس دقت کنیم که «در سیاست مداخله نمیکنیم» و «در انتخابات شرکت نمیکنیم»، نه تنها دروغ است، بلکه غلطترین نوع موضعگیری سیاسی و بدترین انتخاب است. همیشه باید در مقام انتخاب، اصلح را انتخاب نمود.
مطالب مربتط
مهشکن | شبهات سیاسی (بخش ششم)
مهشکن | شبهات سیاسی (بخش پنجم)
مهشکن | شبهات سیاسی (بخش چهارم)
مهشکن | شبهات سیاسی (بخش سوم)
مهشکن | شبهات سیاسی (بخش دوم)
مهشکن | شبهات سیاسی (بخش اول)