پدیدارشناسی و عرفان شرقی(قسمت دوم)

در قیاس با اندیشه هایدگر، باید گفته شود در عرفان های شرقی او، چنین پدیدارشناسی ادراکی که معطوف به مرحلة ما قبل ادراکی باشد دیده نمی شود؛ در سنت حکمی و عرفانی خودمان صرفا با بیانی استعاری و مجازی، وجود به نور تشبیه می شود که شرط رؤیت هر امری است، بی آن که خود به دیده در آید.
چهارشنبه، 28 فروردين 1398
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
پدیدارشناسی و عرفان شرقی(قسمت دوم)
به هر تقدیر، بر اساس فلسفه استعلایی کانت، در فعالیت شناسایی آدمی می توانیم دو مرحلة ما قبل ادارکی (استعلایی ماتقدم) و مرحله ادراکی (تجربی) را از هم متمایز سازیم. خود مرحله ادراکی را هم می توان به دو مرحله فرعی شهود حواس و تفکر (فاهمه) تقسیم کرد. بنابراین، مطابق با فلسفه کانت، می توانیم سه مرحله را از هم تفکیک کنیم. بر اساس این الگو، میتوانیم از یک مرحله مابعد ادراکی (مابعد معرفتی) نیز سخن بگوییم، یعنی مرحله ای که بر نوعی آگاهی خارج از سپهر آگاهی طبیعی (آگاهی ای فراتر از شهود و تفکر) دلالت دارد و مورد پذیرش سنتهای دینی و عرفانی شرقی است، ساحتی که در اغلب نظامهای متافیزیکی، از جمله در نظام های فلسفی دکارتی-کانتی مورد پذیرش واقع نمی شود. بدین ترتیب، به منظور مقایسه پدیدارشناسی معرفت در هایدگر و نظام های معرفت شناختی عرفان شرقی، می توانیم بر اساس الگویی که تا حدود زیادی مأخوذ از فلسفه استعلایی کانتی است طرح یا الگوی معرفت شناختی زیر را ارائه دهیم:
 
توضیح بیشتر این که در تفکر هایدگر گشودگی دازاین به عالم، در عالم بودن یا مواجهه با وجود فی نفسه که همه این تعابیر را باید در وحدت و این همانی شان با یکدیگر اندیشید ویژگی بنیادین ساختار وجودشناختی نحوه هستی آدمی (دازاین)، و متناظر با اصطلاحات فلسفه کانت، شرط استعلایی و ماتقدم هر گونه معرفت تجربی (معرفت موجودشناختی اونتیک برحسب اصطلاحات خاص خود هایدگر) است. یکی از دلایلی که سبب بدفهمی یا سوء تفسیر آرا و اندیشه های پدیدارشناسان هوسرل و هایدگر می گردد این است که بسیاری از خوانندگان آثار آنها نمی توانند دریافتی از آن دسته از مباحث آنان داشته باشند که معطوف به ساحتی ماقبل ادراکی است، یعنی مربوط به مرحله ای است که هنوز حتی شهود حسی و پذیرندگی داده های حسی- و لذا انطباعات حسی، تصور و، به طریق اولی، تفکر به معنای فعالیت صدور حکم و سپس استدلال قوام نپذیرفته است. به تعبیر ساده تر، بسیاری از بحثهای به ظاهر پیچیده و دیرفهم هوسرل و هایدگر، و توجه دادن آنان به ساحتی که آدمی و وجود موجودات در آن گردهم می آیند و، هنوز جدایی سوبژه و ابژه روی نداده است، معطوف به این پرسش است که اساسا چه چیز دادگی داده ها به شهود حسی، یعنی متعلق ابژه) واقع شدن متعلق و پذیرندگی داده ها توسط شهود حسی را امکان پذیر می سازد. این بحث دقیقة ناظر به همان ساحتی است که کانت از آن تحت عنوان شرایط استعلایی و ماتقدم تجربه / معرفت یاد می کند. لذا، هایدگر در پدیدارشناسی خویش در باب معرفت و نیز کنش آدمی می کوشد تا این نکته را روشن و برجسته سازد که هر انسانی اعم از این که نحوه بودن اصیل یا نحوه بودن غیراصیل داشته باشد. با وجود، به نحو اجتناب ناپذیری مواجهه دارد، و همین مواجهه در واقع، بنیادی ترین وصف وجودشناختی نحوه بودن اوست.
 در تفکر هایدگر سخن از مواجهه اصیل تر و پرحضورتر شاعران، متفکران و افراد واجد نحوه بودن اصیل با وجود نیز هست. هایدگر در کتاب وجود و زمان پاسخگویی اصیل به پرسش از معنای وجود را در گرو رها شدن از مفروضات پیشین وجودشناسی های سنتی ، نحوه بودن غیراصیل و نیل به نحوه بودن اصیل از طریق مرگ آگاهی، به منزله تمهیدی برای تفکر و حضور شاعرانهاما در قیاس با اندیشه هایدگر، باید گفته شود در عرفان های شرقی او، چنین پدیدارشناسی ادراکی که معطوف به مرحلة ما قبل ادراکی باشد دیده نمی شود؛ در سنت حکمی و عرفانی خودمان صرفا با بیانی استعاری و مجازی، وجود به نور تشبیه می شود که شرط رؤیت هر امری است، بی آن که خود به دیده در آید. لیکن، بحث و تبیین مسئله از این فراتر نمی رود. ثانیا، در عرفان های شرقی به طور عام و در عرفان اسلامی به طور خاص، تأکید بیشتر بر این امر است که سالک (به تعبیر هایدگر، فرد اصیل) است که در پایان سلوک، یعنی با دستیابی به نحوه بودنی اصیل و کامل، می تواند با وجود فی نفسه مواجهه داشته باشد. برای مثال، در سنت عرفانی خودمان، توبه، تهذیب نفس، خلوص اخلاقی و رسیدن به مقام فناء فی الله و بقاء بالله همه از جمله شرایطی است که فرد را در مسیر نیل به نحوه بودنی اصیل قرار میدهد و صرفا با قرار گرفتن در این مسیر است که وی می تواند از سپهر آگاهی۔ های طبیعی، یعنی آگاهیهای حاصل از حواس و فاهمه، خارج شده، به ساحتی از آگاهی های غیبی، الهی و آسمانی پا گذارد و در این ساحت پذیرای بارقه های غیبی و قدسی گردد. لذا، می توان گفت که عرفانهای شرقی، در قیاس با تفکر پدیدارشناسانه هایدگر، از وجه اخلاقی نیرومندتری برخوردارند. مراد از این وجه اخلاقی آن است که در اندیشه های عرفانی، آدمی بیشتر در نحوه بودن اصیلش یعنی در سلوک و مراتب متعالی طی طریقش مورد تأمل قرار می گیرد، در حالی که هایدگر در تفکر پدیدارشناختی اش، به خصوص در وجود و زمان، آدمی و اجتناب ناپذیری مواجهه وی با وجود را در انسان میانه یا متوسط الحال و در حالات روزمره یا هرروزهاش با صرف نظر از جنبه اخلاقی و بدون توجه به نحوه زیست اخلاقی، و فارغ از نحوه بودن اصیل یا غیراصیلش مورد پژوهش قرار میدهد. به همین دلیل، مفاهیم «میانه حال بودن» و «هرروزگی» در پدیدارشناسی دازاین نزد هایدگر بسیار حائز اهمیت است.
 
به دلیل پررنگ بودن وجه اخلاقی در عرفان است که در عرفان های شرقی، به خصوص عرفان اسلامی، در قیاس با تفکر پدیدارشناسانه هایدگر، معنویت اخلاقی بیشتری حضور دارد، و تفکر پدیدارشناسانه هایدگر فاقد آن معنویت اخلاقی ای است که در اندیشه های شرقی از جمله در عرفان اسلامی دیده میشود.
 
البته در تفکر هایدگر سخن از مواجهه اصیل تر و پرحضورتر شاعران، متفکران و افراد واجد نحوه بودن اصیل با وجود نیز هست. هایدگر در کتاب وجود و زمان پاسخگویی اصیل به پرسش از معنای وجود را در گرو رها شدن از مفروضات پیشین وجودشناسی های سنتی ، نحوه بودن غیراصیل و نیل به نحوه بودن اصیل از طریق مرگ آگاهی، به منزله تمهیدی برای تفکر و حضور شاعرانه، و گوش سپردن به ندای وجود می داند. اما نکته اساسی این جاست که هایدگر درباره این حضور شاعرانه و نیوشایی ندای وجود، هیچ گونه تبیین فلسفی و پدیدارشناختی ای به دست نمی دهد، و برخلاف ساحت و مرحلة ما قبل ادراکی معرفت، که در آثاری چون وجود و زمان، کانت و مسئله مابعدالطبیعه، تفسیر پدیدارشناختی نقد عقل محض کانت و مسائل بنیادین پدیدارشناسی به تبیین آن می پردازد، در مقام شرح و تبیین ساحت حضور شاعرانه و گوش سپردن به ندای وجود و قوه ای که متکفل آن است ما را با سکوتی سهمگین مواجه می سازد؛ اگر چه عناصری را در آثار وی می توان یافت که می توانند نقطه شروع چنین پژوهشی در باب این ساحت حضور باشند. ناگفته نماند که در سنت های عرفان شرقی نیز چنین تبیین فلسفی و پدیدارشناختی ای از این سپهر آگاهی فراطبیعی به منظور دریافت بارقه های غیبی و قدسی، عرضه نشده است.
 
منبع: هایدرگر در ایران، بیژن عبد الکریمی، چاپ دوم، مؤسسه پژوهشی حکمت فلسفه ایران، تهران1394


مقالات مرتبط
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط
موارد بیشتر برای شما
بررسی مرقع و قطاع در خوشنویسی
بررسی مرقع و قطاع در خوشنویسی
خیابانی: آقای بیرانوند! من بخواهم از نام بردن تو معروف بشوم؟ خاک بر سر من!
play_arrow
خیابانی: آقای بیرانوند! من بخواهم از نام بردن تو معروف بشوم؟ خاک بر سر من!
توضیحات وزیر رفاه در خصوص عدم پرداخت یارانه
play_arrow
توضیحات وزیر رفاه در خصوص عدم پرداخت یارانه
حمله پهپادی حزب‌ الله به ساختمانی در نهاریا
play_arrow
حمله پهپادی حزب‌ الله به ساختمانی در نهاریا
مراسم تشییع شهید امنیت وحید اکبریان در گرگان
play_arrow
مراسم تشییع شهید امنیت وحید اکبریان در گرگان
به رگبار بستن اتوبوس توسط اشرار در محور زاهدان به چابهار
play_arrow
به رگبار بستن اتوبوس توسط اشرار در محور زاهدان به چابهار
دبیرکل حزب‌الله: هزینۀ حمله به بیروت هدف قراردادن تل‌آویو است
play_arrow
دبیرکل حزب‌الله: هزینۀ حمله به بیروت هدف قراردادن تل‌آویو است
گروسی: فردو جای خطرناکی نیست
play_arrow
گروسی: فردو جای خطرناکی نیست
گروسی: گفتگوها با ایران بسیار سازنده بود و باید ادامه پیدا کند
play_arrow
گروسی: گفتگوها با ایران بسیار سازنده بود و باید ادامه پیدا کند
گروسی: در پارچین و طالقان سایت‌های هسته‌ای نیست
play_arrow
گروسی: در پارچین و طالقان سایت‌های هسته‌ای نیست
گروسی: ایران توقف افزایش ذخایر ۶۰ درصد را پذیرفته است
play_arrow
گروسی: ایران توقف افزایش ذخایر ۶۰ درصد را پذیرفته است
سورپرایز سردار آزمون برای تولد امیر قلعه‌نویی
play_arrow
سورپرایز سردار آزمون برای تولد امیر قلعه‌نویی
رهبر انقلاب: حوزه‌ علمیه باید در مورد نحوه حکمرانی و پدیده‌های جدید نظر بدهد
play_arrow
رهبر انقلاب: حوزه‌ علمیه باید در مورد نحوه حکمرانی و پدیده‌های جدید نظر بدهد
حملات خمپاره‌ای سرایاالقدس علیه مواضع دشمن در جبالیا
play_arrow
حملات خمپاره‌ای سرایاالقدس علیه مواضع دشمن در جبالیا
کنایه علی لاریجانی به حملات تهدیدآمیز صهیونیست‌ها
play_arrow
کنایه علی لاریجانی به حملات تهدیدآمیز صهیونیست‌ها