«خیلی وقته که دلم می خواد کنار درسم، قرآن رو حفظ کنم و زبان انگلیسی رو هم خوب یاد بگیرم؛ اما ساعت ها آنقدر تُند میگذرن که به هیچ کاری نمی رسم. هرهفته تقویم رو نگاه می کنم و روی شنبه تیک می ذارم و با خودم می گم از همین شنبه شروع می کنم؛ اما باز هم...»
شاید این حرفِ خیلی از ما باشد که به دنبال فرصتی برای رسیدن به آمال و آرزوهایمان هستیم؛ اما همیشه وقتی به زمان فکر می کنیم، ساعت و تقویم را به خاطر می آوریم؛ ساعت گِردی که دوازده عدد دارد و عقربه ها به شکل مدوّر دور آن می چرخند. شاید همین گردش مدوّر باشد که ما را از خیلی کارها دور کرده است؛ چراکه زمان دارای طول و عرض است؛ عمق و ژرفا دارد. طول زمان، دقایق عمرمان است و عرضش رسیدن به اهداف زندگی. استفاده از عرض زمان است که به یک انقلاب تبدیل میشود و می تواند یک حکومت شاهنشاهی را به حکومت اسلامی تبدیل کند.
افرادی که زمان را به طول و عرض حساب نمی کنند، افراد موفقی نیستند؛ آن ها در کارهایشان جوشش خلّاقانه ندارند و نمی توانند کاری را درست به مرحله ی اجرا بگذارند. ای کاش ساعت ها هرگز مدوّر ساخته نمی شدند؛ چراکه در ساعت های گرد، عقربه ها می چرخند و روزی دوبار اعداد را تکرار می کنند: 6 صبح، 6 بعدازظهر، 7 صبح، 7 بعدازظهر...
صبح که ساعت زنگدار بالای سرمان بیدارمان می کند و می خواهد اعلام کند که: «ساعت 7 است، بلند شو!» خمیازه ای می کشیم، با دلخوری بر سر ساعت می کوبیم و زیر لب زمزمه می کنیم: «حالا دیر نمی شود، بگذار نیم ساعت دیگر هم بخوابم!»
نیم ساعت بعد، وقتی مجدداً ساعت هشدار می دهد، باز هم بر سرش می کوبیم و همان وقت است که یادمان می آید ساعت 8 قرار بود برویم ثبت نام. اول دلهره به سراغمان می آید، بعد فکر می کنیم حالا که وقت نیست، دیر شده، آن ها هم که تا ساعت هشت شب هستند، پس باشد برای 8 شب و همان موقع راضی می شویم و آرامش می گیریم... غافل از اینکه همین ساعتی که زمانش را به دلخواه عوض کردیم، به دلیل مدوّر بودنش تکرارپذیر است؛ اما اگر زمان را به طول حساب کرده بودیم، وقتی از ساعت 8 گذشتیم، می دانستیم که هرگز این زمان برنمی گردد. عقربه های ساعت طولی، فقط به سمت جلو حرکت دارند و زمان ازدست رفته، بازگشت ناپذیر است.
زمان زندانی تقویم و ساعت نیست؛ باید مواظب ثانیه هایش باشیم. هدف از زندگی مان را در آن گره زده، در ژرفایش فروببریم. زمان را نباید حسّ کرد. فعالیت ها و تلاش ها ساعتی نیستند؛ بلکه تعداد روزهایی که برای رسیدن به کاری درنظر داریم، شتاب کار ما به حساب می آیند. امام علی علیه السلام می فرماید: «فرصت را دریاب تا مایه ی غُصّه نشود.[1]» پس بیایید از امروز فرصت ها را درک کنیم و آن را در عقربه ی ساعت های مدوّر به فراموشی نسپاریم.
افرادی که زمان را به طول و عرض حساب نمی کنند، افراد موفقی نیستند؛ آن ها در کارهایشان جوشش خلّاقانه ندارند و نمی توانند کاری را درست به مرحله ی اجرا بگذارند. ای کاش ساعت ها هرگز مدوّر ساخته نمی شدند؛ چراکه در ساعت های گرد، عقربه ها می چرخند و روزی دوبار اعداد را تکرار می کنند: 6 صبح، 6 بعدازظهر، 7 صبح، 7 بعدازظهر...
صبح که ساعت زنگدار بالای سرمان بیدارمان می کند و می خواهد اعلام کند که: «ساعت 7 است، بلند شو!» خمیازه ای می کشیم، با دلخوری بر سر ساعت می کوبیم و زیر لب زمزمه می کنیم: «حالا دیر نمی شود، بگذار نیم ساعت دیگر هم بخوابم!»
نیم ساعت بعد، وقتی مجدداً ساعت هشدار می دهد، باز هم بر سرش می کوبیم و همان وقت است که یادمان می آید ساعت 8 قرار بود برویم ثبت نام. اول دلهره به سراغمان می آید، بعد فکر می کنیم حالا که وقت نیست، دیر شده، آن ها هم که تا ساعت هشت شب هستند، پس باشد برای 8 شب و همان موقع راضی می شویم و آرامش می گیریم... غافل از اینکه همین ساعتی که زمانش را به دلخواه عوض کردیم، به دلیل مدوّر بودنش تکرارپذیر است؛ اما اگر زمان را به طول حساب کرده بودیم، وقتی از ساعت 8 گذشتیم، می دانستیم که هرگز این زمان برنمی گردد. عقربه های ساعت طولی، فقط به سمت جلو حرکت دارند و زمان ازدست رفته، بازگشت ناپذیر است.
زمان زندانی تقویم و ساعت نیست؛ باید مواظب ثانیه هایش باشیم. هدف از زندگی مان را در آن گره زده، در ژرفایش فروببریم. زمان را نباید حسّ کرد. فعالیت ها و تلاش ها ساعتی نیستند؛ بلکه تعداد روزهایی که برای رسیدن به کاری درنظر داریم، شتاب کار ما به حساب می آیند. امام علی علیه السلام می فرماید: «فرصت را دریاب تا مایه ی غُصّه نشود.[1]» پس بیایید از امروز فرصت ها را درک کنیم و آن را در عقربه ی ساعت های مدوّر به فراموشی نسپاریم.
نویسنده: نعیمه جلالی نژاد
پینوشت:
1- ترجمه الحیاه، ص 382
1- ترجمه الحیاه، ص 382