در لغت «فضل» به معنای زیاده از حد اقتصاد و میانه است و به هر عطیه ای که دادن آن واجب نیست، «فضل» گفته می شود[1]و همچنین می توان گفت: «فضل» به معنای معروف یعنی امر پسندیده است؛ [2]
در قرآن کریم از فضل خداوند بالغ بر 90 آیه سخن به میان آمده است. واژه «فضل» در آیات قرآن کریم، با توجه به قرائن در هر آیه و با سبک و سیاق آیه، معنای خاصی می یابد. با این وجود و با نظر و دقّت در آیات مشخّص می شود، واژهی «فضل» در دو معنى اصلی بکار رفته است:
الف) برترى و ب) احسان و رحمت.
واژه فضل با واژگان مترادف خود، تفاوت هایی دارد؛ یکی از این واژگان، رحمت است.
«رحمت» در لغت به معنای رقت قلب و عطوفت و مغفرت است[3] و در رحمت دو معنی رقت و احسان محفوظ است[4] و لذا در اصطلاح زمانی اطلاق می شود که شخص احسانی را به سوی دیگری انجام می دهد[5] به این معنا که ابتدا رقت قلب در انسان ایجاد می شود و پس از آن این رقّت قلب، تبدیل به لطف و بعد عطوفت و بعد محبت و در ادامه موجب احسان می گردد.
بنابراین پیدایش حالت رحمت در انسان مقدمه ای برای احسان و بخشش و عفو است، اما در فضل تنها عنصر اعطا و بخشش نهفته است و اصطلاحاً فضل به اعطای چیزی بیش از حق مفضول است، اطلاق می گردد و رقت قلب و عطوفت در آن نهفته نیست.
سوالی مطرح می شود که اگر فضل و رحمت خداوند شامل انسان نشود، چه اتفاقی می افتد؟ جواب این سوال را از آیات قرآن خواهیم داد.
در آیات قرآن کریم در موارد متعددی با عبارت «لَوْلَا فَضْلُ اللَّـهِ عَلَیْکُمْ وَرَحْمَتُهُ» یعنی اگر فضل و رحمت خدا بر شما نباشد... یا عبارتی قریب به همین مضمون یافت می شود؛ از این گونه عبارت های می توان دریافت که اگر فضل و رحمت خداوند شامل حال انسان نشود، چه خواهد شد؟.
حال به پاسخ سوال می پردازیم:
۱. خسران: «ثُمَّ تَوَلَّیْتُم مِّن بَعْدِ ذَلِکَ فَلَوْلَا فَضْلُ اللَّـهِ عَلَیْکُمْ وَرَحْمَتُهُ لَکُنتُم مِّنَ الْخَاسِرِینَ»[6]
در سوره بقره خطاب به بنی اسرائیل و قوم حضرت موسی می فرماید: اگر فضل و رحمت خداوند بر شما نباشد، حتماً جزء انسان های زیانکار و خسران پذیر خواهید بود. در مورد معنای خسران باید گفت: خسران یعنی نقصان، هلاکت، زیان و گمراهی است.[7] البته معنای دیگری نیز برای خسران بیان گردیده که خسران به معنای از دست رفتن تمام یا بخشی از سرمایه و معنای اصیل آن در زبان عربی هلاکت است.[8]
یعنی اگر انسان فضل الهی شامل حالش نگردد، اصل سرمایه یعنی هستی اش ساقط خواهد شد، و به هلاکت خواهد رسید.
۲. تبعیت از شیطان: وَلَوْلَا فَضْلُ اللَّـهِ عَلَیْکُمْ وَرَحْمَتُهُ لَاتَّبَعْتُمُ الشَّیْطَانَ إِلَّا قَلِیلًا[9]
در این آیه نیز در صورتی که فضل و رحمت الهی شامل حال انسان نگردد، جز اندکی از انسانها، بقیه از شیطان تبعیت می کنند.
در آیات دیگر قرآن کریم، تبعیت از شیطان بسیار مورد مذمت و نکوهش قرار گرفته است؛ مثلاً در آیه ی زیر، تبعیت از شیطان، عامل خسران و زیانکاری شمرده است: «وَ إِنْ یَدْعُونَ ... إِلَّا شَیْطاناً مَرِیداً وَ لَأُضِلَّنَّهُمْ وَ لَأُمَنِّیَنَّهُمْ وَ لَآمُرَنَّهُمْ فَلَیُبَتِّکُنَّ آذانَ الْأَنْعامِ وَ لَآمُرَنَّهُمْ فَلَیُغَیِّرُنَّ خَلْقَ اللَّهِ وَ مَنْ یَتَّخِذِ الشَّیْطانَ وَلِیًّا مِنْ دُونِ اللَّهِ فَقَدْ خَسِرَ خُسْراناً مُبِیناً.»[10]
3. عذاب بزرگ: وَلَوْلَا فَضْلُ اللَّـهِ عَلَیْکُمْ وَرَحْمَتُهُ فِی الدُّنْیَا وَالْآخِرَةِ لَمَسَّکُمْ فِی مَا أَفَضْتُمْ فِیهِ عَذَابٌ عَظِیمٌ[11]
در آیه مذکور نیز خداوند می فرماید: اگر فضل و رحمتش در دنیا و آخرت نباشد، هرآینه به واسطه این خوض و تعقیبی که در مسأله افک نمودید، عذاب سختی به شما میرسید!
علامه طباطبایی ذیل آیه می فرمایند: « معناى آیه این است که اگر فضل و رحمت خدا در دنیا و آخرت متوجه شما نمىشد، به خاطر این خوض و تعقیبى که درباره داستان افک کردید، عذاب عظیمى در دنیا و آخرت به شما مىرسید.»[12]
4. عدم پاکیزگی: « ...وَلَوْلَا فَضْلُ اللَّـهِ عَلَیْکُمْ وَرَحْمَتُهُ مَا زَکَى مِنکُم مِّنْ أَحَدٍ أَبَدًا...»[13]
در آیه مذکور می فرماید: اگر فضل و رحمت الهی نباشد، هرگز احدی از شما [از عقاید باطل و اعمال و اخلاق ناپسند] پاک نمی شد.
علامه طباطبایی ذیل آیه می فرمایند: « معناى آیه این است که اگر فضل و رحمت خدا در دنیا و آخرت متوجه شما نمىشد، به خاطر این خوض و تعقیبى که درباره داستان افک کردید، عذاب عظیمى در دنیا و آخرت به شما مىرسید.»
«زکی» در آیه مذکور به معنای پاکیزگی است؛ البته ماده ی زکی گاهی به معنای پاکیزگی است و گاهی به معنای رشد و نمو که در بحث پرداخت زکات، به معنای رشد و نمو مال زکات دهنده است؛
پس در این مقاله گفته شد که اگر فضل و رحمت الهی شامل حال انسان نشود، دارای چهار عاقبت بد است:
خسران، عذاب بزرگ، عدم پاکیزگی، و تبعیت از شیطان.
پی نوشت:
[1] راغب اصفهانى حسین بن محمد، المفردات فی غریب القرآن، دارالعلم، الدار الشامیة - دمشق، بیروت، چاپ اول، 1412 ق،ص639
[2] ابن منظور محمد بن مکرم، لسان العرب، دار صادر - بیروت، چاپ سوم، 1414 ق ،ج11ص 524 -کتاب العین، ج7، ص: 43
[3] لسان العرب،ج12 ص 231
[4] التحقیق فی کلمات القرآن الکریم،ج4 ص92
[5] المفردات فی غریب القرآن،ص347
[6] سوره بقره، آیه ۶۴.
[7] خلیلبن احمد، ذیل «خسر»؛ زمخشری، ۱۳۴۲۱۳۴۳ش، قسم ۲، ص۵۲۷؛ ابنمنظور، ذیل «خسر»
[8] حسنبن عبداللّه عسکری، معجمالفروق اللغویة، الحاوی لکتاب ابیهلالالعسکری و جزءآ من کتابالسید نورالدین الجزائری، قم، ۱۴۱۲ق. ص۵۷۴
[9] سوره نساء، آیه ۸۳
[10] نساء/سوره۴، آیه۱۱۷.
[11] سوره نور، آیه ۱۴
[12] ترجمه المیزان، ج:15، ص: 131
[13] سوره نور، آیه ۲۱