آیینه

کسی که از من به خدا نزدیک تر است، صدایم می زند، به این فکر می کنم که قبل ترها به خدا نزدیک تر بودم.
شنبه، 2 شهريور 1398
تخمین زمان مطالعه:
پدیدآورنده: ناهید اسدی
موارد بیشتر برای شما
آیینه
کسی من را صدا می زند.

کسی از ارتفاع آسمان، از اعماق زمین، از پنجره ی نیمه باز حیاطِ خانه ی مادربزرگ، از لابه لای شاخ و برگِ درختان حاشیه ی خیابان، از پشتِ عینکِ پدرم، از دورترین ستاره ها، از کنارِ برگ خشکی که پیشِ پایم افتاده است...

کسی من را صدا می زند.

کسی از درونم من را صدا می زند.

کسی که نزدیک تر از من به خداست.

کسی در آینه من را صدا می زند که بهتر از من است.

گوشه ای نشسته ام و به او فکر می کنم؛ به خودم فکر می کنم؛ به خودم که قبل از این به خدا نزدیک تر بودم.

نویسنده: اکرم کشایی
تصویرساز: محمدصادق کرایی


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط