نگاه فوکو به رشته‌های علمی

اعتقاد فوکو، رشته علمی حاصل همه گزاره‌های حقیقی در مورد یک موضوع یا حتی مجموع همۀ گزاره‌های منسجم درباره یک امر واحد نیست، بلکه ترکیبی از خطا و حقیقت است که دارای شرایط ویژه ای است.
شنبه، 27 مهر 1398
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
نگاه فوکو به رشته‌های علمی
از منظر فوکو، نمی توان از حقیقت‌‌های نابی سخن به میان آورد که قادرند جهان را بی هیچ کج تابی به ما نشان دهند. بلکه حقیقت ها در دامان گفتمان هایی زاده میشوند که در شرایط اجتماعی بوجود می آیند. این گفتمانها، عاری از شرایط و مقتضیات فرهنگی - اجتماعی نیستند و در حصار زمان و مکان قرار دارند و تنها، فضاهایی برای تولید حقیقت‌های موقعیت مند فراهم می آورند؛ فضاهایی که بدون برخورداری از عینیت، قابل تغییر و دگرگونی خواهند بود: «نباید خیال کرد که جهان چهره خواندنی خود را به سوی ما برگردانده و کار ما تنها کشف آن است؛ جهان همدست شناسایی ما نیست. خداوند قادر متعالی در قلمروی که گفتار را به نفع ما بچرخاند، در کار نیست. گفتار را باید چونان خشونتی در نظر گرفت که ما نسبت به اشیا روا میداریم، یا باید آن را چونان پراتیکی دانست که ما به اشیا تحمیل می کنیم و در این پراتیک است که رویدادهای گفتار، اصل قاعده مندی خود را باز می یابند» (فوکو، ترجمه پرهام، ۱۳۸۴، ص ۴۷). گویی هر بار در دل رویداد گفتار، قاعده های جدیدی مختص همان رویداد متولد می شوند. در این موضع گیری، فوکو به مفهوم پارادایم کوهنی نزدیک میشود. بدین معنا که از نظر وی، هنگامی که آدمی برای شناخت جهان، نظامی فکری می سازد(البته ساختارگرایی فوکو در دوره نخست زندگی خویش (تا پیش از ۱۹۸۰) بر روی مسلط بود و به همین دلیل آدمی را موجد نظام نمی دانست، بلکه معتقد بود نظام ها در بستر جامعه ساخته میشوند.)، جهان را به آن نظام وادار می کند - پراتیکی که به اشیا تحمیل می شود، نه اینکه جهانی وجود داشته باشد که وظیفه من تنها توصیف آن باشد. کانت نخستین کسی بود که این سخن را اعلام کرد که این من هستم که جهان را میسازم، زیرا قالبها، از ذهن من است که بر جهان تحمیل می شود.
 
نگاه فوکو به رشته‌های علمی نیز بر همین پیش فرض استوار است. به اعتقاد فوکو، رشته علمی حاصل همه گزاره های حقیقی در مورد یک موضوع یا حتی مجموع همۀ گزاره های منسجم درباره یک امر واحد نیست، بلکه ترکیبی از خطا و حقیقت است که دارای شرایط ویژه ای است. از جمله این شرایط می توان از مربوط بودن به مقطعی معین از اشیا (مثلا از قرن هفدهم به بعد مقرر شد گزاره های گیاه شناسی در مورد ساخت مشهود گیاه باشد، استفاده از مفاهیم کلی ویژه (به طور مثال از قرن نوزدهم به بعد مقرر شد، واژگان و مفاهیم پزشکی، یکی از مرزهای گزاره های پزشکی محسوب شوند) و جاگرفتن در افق نظری معین (مفهومی شبیه به پارادایم کوهنی) نام برد.
 
به سخن دیگر از نگاه فوکو، قضیه علمی برای قرار گرفتن در دامنه یک رشته علمی، باید الزامات و شرایط ویژه ای را برآورده سازد و پیش از آنکه مورد قضاوت در مورد درستی قرار گیرد، در راستای حقیقت" اصطلاح کانگییم - باشد. مورد بررسی قرار نگرفتن سخن مندل در زیست شناسی نیز به دلیل برآورده نشدن همین شرایط از سوی گزاره های وی بود. فوکو(ترجمه پرهام، ۱۳۸۴، ص ۴۷) معتقد است «رشته علمی، نوعی اصل نظارت گری در تولید گفتارهاست. این اصل برای تولید گفتار حدودی وضع می کند و اینکار را با توسل به نوعی همانی انجام میدهد که شکل ظاهر آن، کاربست همواره قواعد است». در این موضع، فوکو به سازه گرایان نزدیک شده است. البته باید توجه داشت که سخن فوکو حالت ایجابی ندارد؛ همچنین نفی علم نیز محسوب نمی شود؛ بلکه تنها امکان شکستن ساختار علم را فراهم می آورد.
 
این شکست ساختارهای علمی-گفتمانی و فراتر رفتن از آنها سبب می شود تا مطالعات تبارشناسی فوکو به مطالعات میان رشته ای نزدیک شوند. موضوعات محوری آثار فوکو، از منظرهای مختلف مورد بررسی قرار می گیرند و وی در بررسی های خویش، مرزی گفتمانی قائل نمی شود. چنانکه در کتاب "تاریخ جنون"، موضوع مرکزی جنون - از زوایای مختلف و درون بازی های متنوع معطوف بدان ملاحظه می شود. فوکو، گاه جنون را از منظر ادبیات و هنر مورد توجه قرار میدهد، گاه از زاویه پزشکی آن را می نگرد و در برخی مواضع، نظر عامه مردم را درباره آن پی جویی می کند. نوع تلقی نظام های کیفری در مورد آن نیز از بررسیهای دقیق فوکو در امان نمی ماند و در نهایت معنا و مفاهیم پیرامون آن در عرصه های علمی نظیر روانشناسی نیز مطرح می شود. هر یک از این عرصهها، مفاهیم، روش های مطالعه و آزمون و نیز ادبیات ویژه خویش را دارند و نمی توان یکی را واجد حقیقت و دیگران را تهی از آن دانست.
 
موضع فوکو درباره حقیقت، را می توان موضعی دانست که در دل واژه "بازی" نهفته است. هنگامی که دو واژه "حقیقت" و "بازی" همنشین یکدیگر می گردند، "حقیقت" دیگر تداعی کننده حقیقتی محض، ناب، کلی و یکتا نیست بلکه امری است که می تواند در بازی های مختلف بازیچه قرار گیرد، ساخته شود و به کار رود. این دیدگاه فوکو درباره حقیقت به وی این امکان را میدهد تا نزدیک حقایق شود، با آنها دست ورزی کند و آنها را مورد نقادی بی رحمانه خویش قرار دهد. این نوع نگاه به حقیقت فوکو را به «طعن ورز آزاد» رورتی تبدیل می کند که از عظمت حقیقتها و نهادینه بودن آنها نمی هراسد و حتی چنانچه خود، قادر به جایگزینی حقیقت دیگری درباره واقعیت نیست، باز هم از نقد حقیقت موجود و برملاساختن رخنه های ان نایستد. (. Liberal Ironist: واژهی Ironism به واژه هایی چون "وارونه گویی" و "طنز و ریشخند" نیز ترجمه شده است (صفوی، ۱۳۷۵). ترجیح نگارنده از این بین، واژه "طعن ورزی" است.طعن ورزی به معنای روا داشتن تردید در واژگان خاص مورد استفاده فرداست. طعن ورز با وجود اندیشیدن و سخن گفتن با یک واژگان معین، دیگر واژگان را نیز از نظر دور نمی دارد و معتقد به انحصار و برتری واژگان خویش بر دیگر واژگان نیست (رورتی، ۱۹۸۹، ص۷۴). او معتقد است با هر واژگان بدیلی می توان هر توصیفی را مورد باز توصیف قرار داد و تعریف جدیدی ارائه کرد (باقری و سجادیه، ۱۳۸۴). طعن ورزسعی می کند به فهم متعارف بسنده نکند و به جستجوی راههای جدید اندیشیدن و سخن گفتن باشد. طعن ورز آزاده که انسان ایده ال رورتی است، واژگان خویش را از موقعیت فراتر فرو می کشد رورتی، ۱۹۸۹، ص۷۴)، آن را مورد سوال قرار میدهد و پیوسته و در هر موقعیتی به غنی سازی و توسعه آن می پردازد. نگاه او به واژگان نهایی اش، با تردیدی دائمی همراه است رورتی، ۱۹۸۹، ص ۷۴). تردیدهای او به دلیل آن است که او همواره از واژگان دیگر متاثر می شود؛ واژگانی که به عنوان واژگان نهایی دیگران، در آثار،اشعار و کتاب هابه کار برده می شود. اندیشیدن و تفکر بر واژگان های جدید، او را به بازسازی واژگان خویش وا می دارد. او هیچ موقعیتی را استوار و قاطع فرض نمی کند و میداند که باورها و خواسته هایش بر سبیل احتمال و در بستر زمان شکل می گیرند(سجادیه، ۱۳۸۴.)
 
منبع: تبارشناسی و تعلیم و تربیت، نرگس سجادیه، انتشارات دانشگاه تهران، چاپ اول، تهران، 1394


مقالات مرتبط
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.