رویکردهای چندرسانه‌ای

تربیت دینی، به خصوص انواع تربیت‌های انجیلی، بیش از هر زمان دیگر مخاطب پیدا کرده، در خانه‌های مخاطبان در دسترس آنان است و به شکلی تولید شده که با کیفیت فنی و نمایش تلویزیون تجاری امروز مطابقت دارد.
دوشنبه، 13 آبان 1398
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
رویکردهای چندرسانه‌ای
یکی از ابعاد مهم بسیاری از برنامه‌های تربیت دینی آشنایی با انواع گوناگونی از وسایل ارتباط جمعی است که در تربیت پیشرفته غیردینی و روابط عمومی و زمینه‌های تفریحی وجود دارد. این وسایل همچنین شامل مواردی است که افراد را به بحث و گفت وگو تشویق می کند؛ مواردی مانند فیلم، مصاحبه با شخصیت‌های مشهور یا کسانی که تجربه های دینی تکان دهنده داشته اند، پوسترهایی که موضوعات فردی و اجتماعی را به تصویر می کشد، عکس کسانی که در موقعیتهای دشوار قرار دارند، برنامه‌های رادیویی «شما آنجا هستید که در برنامه‌های مربوط به کتاب مقدس پخش می شود، کتابهای فکاهی مربوط به تاریخ دین، کتاب های مقدس عکس دار برای کودکان و فیلم هایی از مکان ها و وقایعی که به دین مربوط می شود. سازمان های دینی شمار روزافزونی فیلم سینمایی تولید کرده و در نشست های نقد فیلم آنها را به بحث گذاشته اند تا معلوم گردد که چقدر ارزش های پذیرفته شده در تربیت دینی را بازتاب می دهد. برای کمک به مربیان اروپایی در برگزاری این نشست ها، سازمان فیلم - که در هلند بنیان گذاری شده است - اطلاعاتی درباره فیلم های موجود و شیوه‌های کمک آنها به آموزش دینی را در اختیار می نهد.
 
از آغاز دهه ۱۹۷۰ استفاده از رادیو و تلویزیون برای تربیت دینی در سطح جهانی به گونه بی سابقه ای گسترش یافته است. در حالی که پیشتر در بسیاری از کشورها فقط گاهی برنامه‌های دینی در رادیو و تلویزیون عرضه می شد، اما در اواخر دهه ۱۹۷۰ برنامه‌های دینی انجیلی اهمیت کنونی را یافت.
 
در آغاز دهه ۱۹۸۰ در ایالات متحده برنامه‌های بیش از سیصد ایستگاه رادیویی تمام وقت به موضوعات دینی اختصاص یافته بود و صدها ایستگاه تجاری مقادیری از زمان پخش خود را به گروه های دینی می فروختند. شگفت آورتر از رادیو، رشد برنامه‌های تلویزیونی است. در سال ۱۹۸۱ در 36 شبکه تلویزیونی ایالات متحده، به طور تمام وقت برنامه‌های دینی اجرا می شد. افزون بر آن، بعضی ایستگاه ها برنامه‌های شبانه روزی داشتند. صدها ایستگاه تجاری تمام وقت صبح یکشنبه و مقدار زیادی از وقت عصر دیگر روزها را به گروه های دینی می فروختند. در نتیجه، برنامه‌های انجیلی بر اساس یک نظم ثابت به درون میلیونها خانه می رسد. با وجود آنکه بیشتر برنامه ها در ایالات متحده تهیه شده، اما تأثیر آنها به این کشور محدود نیست. یکی از برنامه‌های رادیو تلویزیونی مربوط به یکی از پیامبران در 650 مؤسسه در ۱۸ کشور پخش و به هفت زبان ترجمه شده است (هادن Hadden ، سوان Swann ، ۱۹۸۱).
 
در نتیجه این توسعه‌ها، تربیت دینی، به خصوص انواع تربیت های انجیلی، بیش از هر زمان دیگر مخاطب پیدا کرده، در خانه های مخاطبان در دسترس آنان است و به شکلی تولید شده که با کیفیت فنی و نمایش تلویزیون تجاری امروز مطابقت دارد.
 
مربیان دینی در سراسر جهان از نظر صلاحیتها تفاوت بیشتری با معلمان موضوعات غیردینی دارند. در بین مربیان دینی، افرادی با مدارک دانشگاهی در رشته های الهیات و روش‌های تدریس (تربیت معلم) تا کسانی که هیچ دوره تربیت معلم نگذرانده اند و فقط اطلاعات کمی درباره دین دارند، دیده میشوند. گویی این گوناگونی عوامل چندی دارد:
 
نخست آنکه آموزش دینی در مقایسه با آموزش و پرورش غیردینی به شیوه‌های متنوع تری صورت می گیرد. همان گونه که پیش تر گفتیم، تربیت دینی گوناگونی فراوانی به خود می گیرد: آموزش تمام وقت در مدرسه، آموزش پاره وقت در مدرسه، هفته ای یک بار در کلیسا یا مسجد، نشست های آموزشی غیررسمی در یک گروه کوچک، در خلال ملاقات غیررسمی با همسایه و غیره. فنونی که یک شخص نیاز دارد تا در یکی از این موقعیت ها مطالب دینی را آموزش دهد، می تواند به طور چشمگیری با فنونی که در موقعیتی دیگر مورد نیاز است، متفاوت باشد؛
 
دوم آنکه دولت ها معمولا بر آموزش غیردینی بیش از آموزش دینی نظارت می کنند. یکی از عوامل این مسئله آن است که سیاست آزادی عقاید دینی بسیار رایج تر از سیاست آزادی در تربیت غیردینی است. در حالی که دولت ها عموما مواد درسی و صلاحیت های لازم برای تدریس را مشخص می کنند (به خصوص در مدارس تحت حمایت دولت یا دولتی) احتمال بسیار کمتری وجود دارد که درباره صلاحیت دینی شرایطی وضع کنند. این موضوع به ویژه در کشورهایی به چشم می خورد که چند فرقه در آنها وجود دارد و اگر از استقلال هر یک ممانعت شود دست به تهدید سیاسی می زنند. بنابراین، در محیطهای رسمی مثل مدرسه نیز، معلمان دینی تفاوت های بسیاری با یکدیگر دارند. برای مثال، در کشور هلند، افراد غیر حرفه ای در مدارس یکشنبه تدریس می کنند، معلمان رسمی در مدارس ابتدایی درس دینی می دهند و افراد روحانی یا غیرروحانی که آموزش دینی دیده اند، در دبیرستانها به آموزش دین می پردازند. افزون بر این، در مناطق اسلامی، بنابر سنتی قدیمی، کسانی که در کلاس قرآن شرکت کرده اند، بدون گذراندن هیچ گونه دوره تربیت معلم، می توانند مرکز آموزشی دایر کنند. حکومت هایی که برای تغییر چنین سنتی می کوشند، نباید از مسلمانان انتظاری جز مقاومت شدید داشته باشند. خلاصه آنکه دست کم در کشورهای دیندار و پایبند به دین، از کسانی که نشستهای غیر رسمی آموزش دین برگزار کنند به ندرت جلوگیری می شود، و شاید اصلا مانع آنها نشوند؛
 
سوم آنکه درباره مواد تشکیل دهنده تربیت معلم در مسائل غیر دینی توافق بیشتری وجود دارد تا مسائل دینی. به عبارت دیگر، معلمان درباره محتوا و فنونی که در آموزش موضوعاتی مثل جغرافیا، فیزیک یا موسیقی ضرورت دارد، توافق بیشتری دارند تا آنچه در آموزش اصول دین ضروری است. بنابراین، تعیین صلاحیت هایی که یک معلم موضوعات غیردینی باید کسب کند، آسان تر از تعیین صلاحیت های یک مربی دینی است.
 
به نظر می رسد در آینده این مسئله که معلمان تربیت دینی چه آمادگی‌هایی لازم دارند و باید پیش از اشتغال آن را کسب کنند، مورد بحث و گفت و گو قرار گیرد. با این حال، به دلیل خط مشی های متفاوت دولت ها در مورد آزادی دینی و اینکه درباره فنون و دانش مورد نیاز در ارائه آموزش دینی موافقت وجود ندارد، بعید به نظر می رسد از تنوع شرایط لازم برای آموزش دین کاسته شود.
 
منبع: مجموعه مقالات تربیتی، عبد الرضا ضرابی، انتشارات مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی، چاپ اول، قم، ۱۳۸۸


مقالات مرتبط
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط