ابن عقده و مقام او در حديث (3)

ابن عقده در حفظ و انتقال گنجينه عظيم روايات ، بويژه احاديث شيعه، نقشى مهم و كليدى دارد. او كه زيدى جارودى است، با وسعت ديد و سعه صدرى كه نوعا ويژه بزرگمردان رهيده از تعصّب است، پاى همّت در ميدان عمل نهاده و سرمايه عمر بر سر كار حديث، خصوصا روايات شيعه اثناعشرى نهاده است. در اين بخش، شمارى از اهل حديث را از نظر مى گذرانيم كه ابن عقده، احاديث و روايات و نيز كتابها و اصل هاى روايى آنها (اصولى كه محتوى مجرّد كلام معصوم
پنجشنبه، 12 آذر 1388
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
ابن عقده و مقام او در حديث (3)
ابن عقده و مقام او در حديث (3)
ابن عقده و مقام او در حديث (3)

نويسنده: عبدالمهدى جلالى




ابن عقده در طريق احاديث، و روايات شيعه

ابن عقده در حفظ و انتقال گنجينه عظيم روايات ، بويژه احاديث شيعه، نقشى مهم و كليدى دارد. او كه زيدى جارودى است، با وسعت ديد و سعه صدرى كه نوعا ويژه بزرگمردان رهيده از تعصّب است، پاى همّت در ميدان عمل نهاده و سرمايه عمر بر سر كار حديث، خصوصا روايات شيعه اثناعشرى نهاده است.
در اين بخش، شمارى از اهل حديث را از نظر مى گذرانيم كه ابن عقده، احاديث و روايات و نيز كتابها و اصل هاى روايى آنها (اصولى كه محتوى مجرّد كلام معصوم بوده اند) را اخذ نموده و به آيندگان و نسلهاى بعدى داده است [اين راويان و محدّثان، عمدتا از اصحاب و راويان امام صادق(علیه السّلام) ، امام باقر(علیه السّلام) و ديگر معصومين مى باشند كه ابن عقده، ميراث گرانسنگ آنان را از تباهى و تلف و دستبرد دستهاى خائن تحريفگر رهانيده و به دست باكفايت چهره هاى درخشانى چون شيخ طوسى، نجاشى و… رسانيده است.]:

1ـ محسن بن محبوب :

«جميع كتابها و رواياتش را عده اى از اصحاب ما، از …، بر ما قرائت كرده اند؛ و احمدبن محمدبن موسى بن صلت از احمدبن محمدبن سعيد (ابن عقده)، از جعفربن عبدالله، از وى ـ حسن بن محبوب ـ بر ما قرائت كرده اند. حسن بن محبوب سرّاد (زرّاد) ، كنيه او ابوعلى، مولاى بجيله، اهل كوفه و ثقه است. ازابوالحسن الرضا(علیه السّلام) و از شصت تن اصحاب امام صادق(علیه السّلام) روايت كرده است. حسن بن محبوب، والاقدر و يكى از چهار ركن دوران خويش است. در سال 224هـ، در 75سالگى درگذشت».58

2ـ خلاّد السّندى :

«كتابى دارد كه گروهى، از تلّعكبرىّ، از ابن عقده، از يحيى بن زكريّابن شيبان، از ابن ابى عمير، از خلاّد سندى، بر ما قرائت كرده اند».59 وى تحت عنوان «خلاّد سندى بزّاز كوفى»، از اصحاب امام صادق(علیه السّلام) معرفى شده است.60 نجّاشى، طريق خود به كتاب خلاّد سندى را چنين شناسانده است: «احمدبن محمّدبن هارون، بر ما قرائت كرد، احمدبن محمّدبن سعيد (ابن عقده) براى ما روايت كرد، يحيى بن زكريّابن شيبان و محمدبن مفضّل بن ابراهيم بن قيس بن رمّانه اشعرى ما را روايت كردند، ابن ابى عمير از خلاّد، كتابش را براى ما روايت كرد».61

3ـ سلاّم بن أبى عمرو (عمرة):

شيخ در رجال خود، نامبرده را از اصحاب امام صادق(علیه السّلام) برشمرده است.62 در «نضدالايضاح» آمده كه: وى ثقه و در كوفه ساكن بوده است.63 كتابى دارد كه گروهى، از تلّعكبرى، از ابن عقده، از قاسم بن محمد، از حسين بن حازم، از عبدالله بن جبله، از او (سلام بن ابى عمرو) روايت كرده اند.
نجاشى وى را خراسانى و ثقه و روايتگر از ابى جعفر(علیه السّلام) و ابى عبدالله(علیه السّلام) و ساكن كوفه، شناسانده است. طريق نجاشى به كتاب سلاّم، چنين است: «عدّه اى از اصحابمان، از احمدبن محمدبن سعيد (ابن عقده) براى من قرائت كرده اند، قاسم بن محمدبن حسين بن حازم ما را روايت كرد، عبدالله بن جبله براى ما روايت كرد، سلاّم براى ما روايت كرد».64
مقايسه طريق شيخ طوسى با طريق نجاشى، مى رساند كه در وجه نجاشى، بين ابن عقده و عبدالله بن جبله، راوى، يك تن بيشتر نيست و در وجه شيخ طوسى، دوتن، كه محتملا سهوى از ناسخان باشد؛ به اين صورت كه يك تن را دوتن پنداشته و استنساخ كرده اند.

4ـ عبداللّه بن سنان :

كتاب «روز و شب» از اوست كه گروهى از تلّعكبرى، از ابن عقده، از جعفربن عبدالله علوى، از حسن بن حسين سكونى، از او (عبدالله بن سنان) براى ما قرائت كرده اند؛ وى كوفى، ثقه و از اصحاب ماست و هيچگونه بدگويى از او نشده است.65
نجّاشى افزون بر اوصاف مذكور، او را با عنوان «جليل» ستوده است و پس از نام بردن چند كتاب از وى، چنين نگاشته است: «گروههايى از اصحاب ما، اين كتابها را از او به سبب عظمتش در ميان طائفه و وثاقت و جلالت او، روايت كرده اند».66
شيخ طوسى در رجال خود، عبدالله بن سنان را در ميان اصحاب امام جعفر صادق(علیه السّلام) و امام كاظم(علیه السّلام) ذكر كرده و او را داراى كتابى كه از امام صادق(علیه السّلام) روايت كرده، دانسته است.67

5ـ عبدالله بن على بن الحسين بن زيد بن علىّ بن الحسين 68:

«كتابى دارد كه گروهى، از تلّعكبرىّ، از ابن عقده، از رجالش، از او، بر ما قرائت كرده اند».
نجاشى در فهرست خود، او را از راويان على بن موسى الرضا(علیه السّلام) دانسته كه مكتوبى (نسخه اى) را از آن حضرت روايت كرده است.69

6ـ عبدالملك بن حكيم [خثعمى كوفى]:

«او را كتابى است كه گروهى، از تلّعكبرى، از ابن عقده، از ابن فضّال (فضّالة)، از محمدبن جعفربن محمدبن حكيم، از عمويش عبدالملك بن حكيم، بر ما، قرائت كرده اند».70 «او كوفى، ثقه و عين است كه از امام صادق و امام كاظم(علیه السّلام) روايت مى كند».71

7ـ عليّ بن سويد صنعانى :

«كتابى دارد كه گروهى، از تلّعكبرى، از ابن عقده، از حميدبن زياد، از محمّدبن زياد (زيد)، از احمدبن سهل، از او بر ما قرائت كرده اند».72

8 ـ عمربن سالم صاحب السابرىّ :

«كتابى دارد … كه تلّعكبرى، از ابن عقده،از احمدبن عمربن كيسبه، از طاطرى، از محمدبن زياد، از او روايت كرده است».73 شيخ طوسى در رجال خود، عمربن سالم را از اصحاب امام صادق(علیه السّلام) دانسته است.74

9ـ عمروبن عثمان ثقفى خزّاز :

«گفته شده: أزدى، كوفى، ثقه، و كنيه اش ابوعلى است و از پدرش، از سعيدبن يسار روايت كرده است. حديث او پاكيزه و پيراسته (نقى)، و داراى حكايتهاى صحيح است. نام پسرش، محمّد است كه ابن عقده از او روايت كرده است».75

10ـ غياث بن ابراهيم تميمى اسدى بصرى :

ساكن كوفه و ثقه بوده و از امام صادق و امام كاظم(علیه السّلام) روايت كرده است»76؛ «كتابى دارد به نام مقتل اميرالمؤمنين(علیه السّلام) كه احمدبن محمدبن موسى، از ابن عقده، از حسين بن حمدان، از على بن ابراهيم بن معلى بن زيد (زيدان)بن عمر براى ما قرائت كردند كه وى اظهارداشت: غياث بن ابراهيم براى ما روايت كرد؛ و كتاب را ذكرنمود».77
«وى، ابومحمد، بترى و فاسدالاعتقاد بوده است».78 شيخ طوسى ضمن اصحاب امام باقر(علیه السّلام) ، به عنوان بترى از او يادكرده و در ميان اصحاب امام جعفر صادق(علیه السّلام) ، روايت او از امام كاظم(علیه السّلام) را يادآور شده است.79

11ـ لوط بن يحيى بن سعيد مخنف :

«ابن سالم ازدىّ غامدى ، ابومخنف ، شيخ أصحاب اخيار و مهترشان در كوفه بوده است؛ به رواياتش اعتماد مى كنند؛ از جعفربن محمد(علیه السّلام) روايت كرده است».80 شيخ طوسى در رجال خود ، او را از اصحاب امام حسن و امام حسين و امام صادق(علیه السّلام) دانسته است.81 «كتاب «خطبةالزاهراء» از اوست كه احمدبن محمدبن موسى ، از ابن عقده، از يحيى بن زكريابن شيبان، از نصربن مزاحم، از ابومخنف ، از عبدالرحمان بن جندب ، از پدرش ، آن را بر ما قرائت كرده است».82

12ـ ابوخالد قمّاط :

از اصحاب امام صادق (علیه السّلام) است83. ابن عقده، نام او را كنكر دانسته است.84 (در اين بند، توجه شيخ به نظر ابن عقده در تعيين نام اين شخص، در نظر بوده است.)

13ـ ابوالصبّاح ، مولاى آل سام :

«او را كتابى است، گروهى، از تلّعكبرى، از ابن عقده، از احمدبن عمربن كيسبه، از طاطرى، از محمدبن ابى عمير، از او، بر ما قرائت كرده اند.85

14ـ أبان بن تغلب بن رباح :

«در ميان شيعه، جايگاهى رفيع دارد؛ با علىّ بن الحسين و ابوجعفر، و ابوعبدالله ـ عليهم السلام ـ ديدار و از آنان روايت كرده است و نزد آنان پيشينه و سابقه و منزلتى داشته است».86 شيخ طوسى نيز در فهرست و رجال خود، وى را جزو اصحاب امام چهارم و پنجم و ششم دانسته و در فهرست، وصف بليغى از او به دست داده است.87 أبان، كتاب سالغريب فى القرآنز را تأليف و شواهد آن را از شعر انتخاب كرده است. پس از وى، عبدالرحمان بن محمد أزدى، مجموعه واحد و مشتركى از كتاب أبان و محمدبن سائب كلبى و أبى روق بن عطيةبن حرث، فراهم كرد و با وجود موارد اختلاف، آنها را كتاب واحدى قرارداد؛ از اين جاست كه گاهى كتاب أبان به تنهايى عرضه مى شود و گاهى مشترك، آن طور كه عبدالرحمن بپرداخت. پس، كتاب أبان را (و نه كتاب مشترك را)، احمدبن محمدبن موسى، از احمدبن محمدبن سعيدبن عقده، از منذربن محمد قابوسى براى ما قرائت كرده اند كه وى گفت: محمدبن منذربن سعيدبن الجهم، از أبان، براى ما روايت كرده است».88

15ـ ابراهيم بن حكم بن ظهير فرازى :

از جمله كتابهاى او «كتاب الملاحم» و «كتاب خطب على عليه السلام» است. شيخ طوسى، طريق خود به اين دو كتاب را چنين شناسانده است: «احمدبن محمدبن موسى ما را از آنها آگاهانيده و اظهار داشته است: احمدبن محمّدبن سعيد، آن را بر من قرائت كرد و گفت: يحيى بن زكريابن سليمان (شيبان)، از ابراهيم بن حكم، براى من روايت كرده است».89
و طريق نجّاشى به ابراهيم، اين چنين است: «محمّدبن جعفر، ما را آگاهانيد، احمدبن محمّدبن سعيد (ابن عقده) براى ما روايت كرد، يحيى بن زكريابن شيبان، از ابراهيم، كتابهايش را براى ما روايت كرد».90

16ـ ابراهيم بن محمّدبن أبي يحيى :

«أبواسحاق، مولا أسلم، مدنى، از امام باقر و صادق(علیه السّلام) روايت كرده است. او خصّيص (برگزيده ويژه و يگانه) امام صادق(علیه السّلام) بوده و عامّه به همين سبب، تضعيفش كرده اند».91
شيخ طوسى، متفرد و ويژه بودن او به نقل حديث شيعه را انگيزه عامه در ضعيف شمردنش مى داند و اضافه مى كند: «كتاب باب بندى شده اى در حلال و حرام دارد (از جعفربن محمد عليه السلام) كه احمدبن موسى مشهور به ابن الصّلت اهوازى آن را بر ما قرائت كرد و گفت كه احمدبن محمدبن سعيدبن عقده حافظ براى ما قرائت كرد و بيان داشت كه منذربن محمد قابوسى ما را روايت كرد و بيان داشت كه حسين (حسن)بن محمدبن على أزدى براى ما روايت كرد و بيان داشت كه ابراهيم، ما را روايت كرد».92
همچنين شيخ طوسى در رجال خود، او را از اصحاب امام صادق(علیه السّلام) معرّفى كرده است.93 و در طريق نجّاشى به كتاب نامبرده، ابن عقده يكى از راويان است.94

17ـ احمدبن محمّدبن عمروبن أبى النّصر :

ابوجعفر مشهور به بزنطى، كوفى و ثقه است و امام رضا و امام جواد(علیه السّلام) را ديدار كرده و نزدشان جايگاهى بلند داشته و از حضرت رضا(علیه السّلام) كتابى را روايت كرده است. شيخ طوسى، طريق خود به كتاب او (النوادر) را بدين گونه شناسانده است: «احمدبن محمدبن موسى براى ما قرائت كرد: احمدبن محمدبن سعيد (ابن عقده) ما را روايت كرد؛ يحيى بن زكريابن شيبان براى ما روايت كرد: احمدبن محمد ما را روايت كرد …».
نجّاشى در فهرستش، طريق خود به كتاب وى را چنين معرّفى كرده است: «احمدبن محمّد جندى، از ابوالعباس احمدبن محمّد، ما را از آن آگاهانيده است و اظهار داشته: يحيى بن زكريّابن شيبان، از بزنطى، آن را براى ما روايت كرده است».96
شيخ طوسى در رجال خود، نام وى را جزو اصحاب امام كاظم و امامان پيش(ع) ذكركرده و او را ثقه و جليل القدر خوانده است.97

18ـ اسماعيل بن أبي خالدبن مهاجربن عبيد :

«أزدى است و پدرش از حضرت باقر(علیه السّلام) و خودش از حضرت صادق(علیه السّلام) روايت كرده اند؛ هردو ثقه اند و از اصحاب كوفىّ ما».98 «كتاب مبوّب سقضاياز از اسماعيل است؛ احمدبن محمدبن موسى ما را از آن آگاهانيده و گفته است: احمدبن محمدبن سعيد بر ما قرائت كرد و گفت كه محمدبن سالم بن عبدالرحمن، از حسين محمدبن على أزدى، از پدرش، از اسماعيل براى ما روايت كرد».99

19ـ أصبغ بن نباته مجاشعى :

از خواصّ على(علیه السّلام) ، كه پس از وى زنده بود و عهد اشتر را با وصيّت آن حضرت به فرزندش محمّد، روايت كرده است.100
دورى، از او، كتاب «مقتل الحسين» را ـ به نقل ـ از احمدبن محمدبن سعيد، از احمدبن يوسف جعفى، از محمدبن يزيد نخعى، از احمدبن حسين، از أبى الجارود، از أصبغ روايت كرده است.101
20ـ ابن عقده، در طريق روايت نجّاشى و شيخ طوسى، از كتاب بسطام بن سابور ـ از اصحاب امام صادق(علیه السّلام) ـ قرار گرفته است.102
21ـ ابن عقده، در طريق روايت كتاب ثابت بن شريح صائغ كوفى، كه ثقه و از اصحاب امام صادق(علیه السّلام) و كثيرالروايه از ابوبصير بوده، جاى گرفته است.103
22ـ ابن عقده، در طريق روايت شيخ طوسى از كتاب ابومحمد حذيفةبن منصوربن كثيربن سلمةبن عبدالرحمن خزاعى، ـ كه ثقه و راوى حديث امام باقر، امام صادق و امام كاظم(علیه السّلام) بوده است ـ قرار گرفته است.104
23ـ ابن عقده، در طريق روايت شيخ طوسى از كتاب حسين بن مصعب، قراردارد.105
24ـ ابن عقده، (به روايت ابن حجر)، حديث غدير را در كتاب «الموالاة»، از حبةبن جوين روايت كرده و ابن حجر، اسناد روايت را بسيار ضعيف دانسته است!!106
25ـ همچون مورد پيش، ابن عقده، حديث غدير را از زيدبن شراحيل انصارى نيز نقل كرده است.107
26ـ ابن عقده، حديث غدير را همچنين از عامربن عمير، عامربن ليلى بن ضمرة، و عبدالرّحمان بن عبدربّ انصارى، روايت كرده است.108

پي نوشت :

58. الفهرست، شيخ طوسى (به كوشش مرحوم راميار): 96ـ97
59. همان: 124
60. رجال الطوسى، شيخ طوسى، تحقيق جواد قيّومى اصفهانى، چاپ اوّل، دفتر انتشارات اسلامى، قم، 1415هـ، (يك جلدى): 199
61. رجال (فهرست) النجاشى: 154
62. رجال الطوسى: 218
63. نضدالايضاح (در حاشيه الفهرست شيخ طوسى به كوشش مرحوم راميار)، محمّدبن ملاّمحسن فيض كاشانى (علم الهدى ـ م1112هـ): 42ـ43
64. الفهرست: 157
65. رجال (فهرست) النجاشى: 189
66. الفهرست: 192
67. رجال (فهرست) النجاشى: 214
68. رجال الطوسى: 264، 339
69. درباره نام او بنگريد: الفهرست، ص193 و رجال النجاشى، ص227
70. الفهرست: 193؛ رجال (فهرست) النجاشى: 227
71. همان: 199
72. نضدالإيضاح: 199ـ200
73. الفهرست: 222
74. همان: 238
75. رجال الطوسى: 254؛ نيز بنگريد به: فهرست نجاشى، ص285
76. رجال (فهرست) النجاشى: 287
77. الفهرست: 251ـ252
78. نضدالإيضاح: 251
79. رجال الطوسى:142، 268
80. رجال (فهرست) النجاشى: 320
81. رجال الطوسى:95، 104، 275
82. الفهرست.
83. رجال الطوسى:325
84. الفهرست: 373
85. همان: 376
86. رجال (فهرست) النجاشى: 10
87. رجال الطوسى:109، 126، 164؛ الفهرست: 5
88. الفهرست: 6
89. همان: 11
90. رجال (فهرست) النجاشى: 15
91. همان: 14
92. الفهرست: 16
93. رجال الطوسى:156
94. در اين باره بنگريد: رجال (فهرست) النجاشى، ص15
95. الفهرست: 36
96. رجال النجاشى: 75
97. رجال الطوسى:332، 352، 373
98. رجال (فهرست) النجاشى: 25ـ26
99. الفهرست: 55
100. رجال (فهرست) النجاشى: 8
101. الفهرست: 63
102. رجال (فهرست) النجاشى: 111؛ الفهرست: 67ـ 68؛ رجال الطوسى: 172
103. همان: 116؛ همان: 72؛ همان: 174
104. همان: 147ـ 148؛ همان: 84؛ همان: 133، 192
105. الفهرست: 109
106. الإصابة فى تمييز الصحابة: 1/372ـ373
107. همان: 567
108. همان: 2/255، 257، 408

منبع: www.hadith.net




ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط