قلمرو حکومت عثمانی

سیستم و دوره متصرفیه، در جبل لبنان که به دنبال انقراض قائم مقامی‌ها شکل گرفت اولین گام در راستای تجزیه یکی از گرانبهاترین مناطق اسلامی به لحاظ استراتژیک و تأسیس یک حاکمیت مستقل
سه‌شنبه، 1 بهمن 1398
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
قلمرو حکومت عثمانی
منطقه هرمل از توابع بخش بترون و دهستان شمسطار نیز از توابع بخش کسروان به شمار می آمد. هرمل که تابع بخش بترون بود، یک دهداری در کنار هشت دهداری دیگر به شمار می آمد. اما بخش بعلبک و بقاع، از توابع ایالت دمشق به شمار می آمدند». متصرف را شورایی ۱۲ نفره در اداره امور کمک می کرد که از هر یک از فرقه های شیعی، سنی، دروزی، مارونی، ارتودوکسی، ارمنی دو نفر در آن عضویت داشتند. قابل ذکر است که با فشارهای بعدی فرانسه، ترکیب این شورا به نفع مسیحیان و به ویژه مارونی ها به هم خورد و به صورت مارونی، سنی، شیعی در آمد.
 
پژوهشگران ژرف نگری که حوادث آن مرحله و پیامدهای محلی بین المللی آن را در قلمرو حکومت عثمانی و خارج از آن بررسی کرده اند، ابعاد و اسباب مختلفی برای آن برشمرده و خطرهای مهم آن را متذکر شده اند برخی از آنان مهم ترین خطر ناشی از آن وقایع را علاوه بر رقابت پنج کشور تأثیر گذار در وقایع آن دوره برای جذب گروههای مختلف جامعه لبنان، آغاز "مداخله مستقیم فرانسه در خاور نزدیک" دانسته اند. بدین ترتیب، هر یک از دولت های اروپایی یکی از فرقه ها یا مذاهب یا گروهها یا خاندانهای لبنان را مد قرار داد تا از طریق آنان در امور این کشور مداخله کند. از سوی دیگر، حکومت عثمانی هم مسلمانان سنی مذهب را تحت حمایت خود قرار داد. بنابراین، حکومتی وجود نداشت که از شیعیان حمایت کند. (1)
 
سیستم و دوره متصرفیه، در جبل لبنان که به دنبال انقراض قائم‌مقامی‌ها شکل گرفت اولین گام در راستای تجزیه یکی از گرانبهاترین مناطق اسلامی به لحاظ استراتژیک و تأسیس یک حاکمیت مستقل غیر اسلامی در دل سرزمین‌ها و ملل اسلامی بود که با اعمال قدرت فرانسه و حمایت سایر کشورهای اروپایی تحقق یافت. نا گفته نماند که در همین سال‌ها ( قرن نوزدهم و به ویژه نیمه دوم آن) کار فرهنگی غربی ها و به ویژه فرانسوی ها در جبل لبنان و مناطق پیرامون آن به شدت آغاز شد و قسمت قابل توجهی از توان آنها صرف تأسیس مدارس و توسعه هیأتهای تبشیری گردید.
 
اگر مسیحیان که سابقه جنایت های بعضی ایشان در دوران جنگ‌های صلیبی از خاطر نرفته می توانند در سرزمین‌های اسلامی منطقه باقی بمانند و حتی در دوره عثمانیها، نفوذ دائم التزاید سیاسی - نظامی داشته و بتوانند جبل لبنان را به صورت امارتی نیمه مستقل جا بیندازند به برکت همین پشتوانه سیاسی خارجی و بین المللی بوده است. فرانسه در رأس کشورهای ذینفوذ و دارای اهتمام به این منطقه است که نفوذ خود را از دوران تصرف مصر توسط ناپلئون و سپس جذب محمد علی پاشا والی مصر و فرزند وی ابراهیم پاشا که شام را تسخیر نمود و ضربات مهلکی را بر پیکر حکومت عثمانی وارد ساختند آغاز کرده و استمرار بخشیده است. زمینه محلی اعمال نفوذ فرانسه را مسیحیان شام و به ویژه بعضی مسیحیان مارونی موجود در جبل لبنان تشکیل میدهند که در گذشته دارای سابقه طولانی کشمکش و درگیری با مسلمانان به طور عام و بطور خاص با دروزیها - که ساکنین نیمه جنوبی جبل لبنان (مناطق عالیه و شوف) می باشند - بودند.
 
در این دوره اوضاع مناطق مذکور، بسیار تأسف بار و آثار بیماری و مرض همه جای قلمرو حکومت عثمانی از جمله بلاد شام را در بر گرفته بود. مناطق بقاع و بعلبک و هرمل در اثر سیاست های دولت عثمانی گرفتار رنج و محنت بی شماری بودند. حکومت به گرایش های تجزیه طلبانه دامن میزد و در ادامه سیاست گسترش فقر و نا آگاهی در سراسر کشور، در پی تعمیق اختلاف میان طوایف و عشایر مختلف بود. این کارها روحیه انتقام جویی را در مردم بیدار می کرد..
 
در منطقه جبل عامل نیز وضع بهتر از این نبود. این منطقه در قرون متمادی، بهای گزاف آزادی خود را پرداخته بود و در سایه ستم حکومت عثمانی، جنگ های پی در پی و خونباری را پشت سر گذاشته بود که با هدف محاصره و غارت منابع آن بر پا می شد. با این که اهالی جبل عامل هیچگاه به فکر جدایی و استقلال از حکومت عثمانی نبودند، عثمانی ها همواره از تهاجم های بسیاری حمایت می کردند که فئودالیسم خارجی برای سرکوب و تصرف این منطقه تدارک می دید. دست نشاندگان فئودالیسم خارجی یعنی خاندانهای محلی وابسته به آنان نیز رفتار بهتری نداشتند و با به کارگیری سیاست سرکوب و جهل و جلوگیری از پیشرفت اهالی جبل عامل، در نابسامانی و عقب ماندگی اجتماعی و اقتصادی این منطقه مؤثر بودند. (2)
 
تاریخچه سیاسی معاصر لبنان از زمان جنگ جهانی اول و با آغاز سلطه فرانسه بر لبنان شروع می شود. در این دوره، رویدادهای مهمی در لبنان اتفاق افتاده که به مهم ترین آنها اشاره می شود: الف- سلطه فرانسه بر لبنان با پایان قرن نوزدهم و آغاز قرن بیستم، امپراطوری عثمانی آخرین روزهای دوران فرمانروایی خود را پشت سر می گذاشت تا این که با شروع جنگ جهانی اول، در پانزدهم نوامبر ۱۹۱۴، در کنار متحدین، وارد جنگ با متفقین شد. جمال پاشا فرماندهی تیپ چهارم را که در کانال سوئز مستقر بود به عهده گرفت. او که در برخورد با نخبگان اصلاح طلب و جریانهای ملی گرای عربی بسیار خونریز و بی رحم بود با برپا کردن جوخه‌های اعدام در سال‌های ۱۹۱۵و۱۹۱۶ بسیاری از نخبگان لبنان و سوریه و فلسطین را به کام مرگ کشاند.
 
در سال ۱۹۱۵، طرحی عربی به رهبری شریف حسین آغاز شد و در سال ۱۹۱۶ با همکاری متفقین، انقلاب های بزرگ عربی بر ضد ترکها برپا شد. پیش از آغاز این نهضت، مکاتبات مهمی میان شریف حسین و انگلیسی ها انجام شد که به مکاتبات "حسین - مک ماهون" معروف است. در پس این وقایع انگلستان و فرانسه - در سال ۱۹۱۶ - پیمان مخاطره آمیزی با روسیه درباره سرزمینهای عربی تحت حکومت عثمانی ها به امضا رساند که به معاهده «سایکس – پیکو» مشهور است. (3) طبق این معاهده، مناطق نفوذ فرانسه و انگلستان در خاورمیانه مشخص شد که طبق آن، فرانسه سرپرستی لبنان و سوریه را به دست آورد و انگلیس نیز سرپرستی عراق، فلسطین و ماوراء اردن را کسب کرد. (4)
 
پی‌نوشت‌ها:
1. هیأت رئیسه جنبش امل لبنان، ۱۳۸۹، ج ۱، ص ۶۱
2. همان، صص ۶۵-۶۴
3. همان، ص ۷۳
4. احمد خلیل محمودی، ۱۹۹۴، ص ۲۲
 
منبع: تاریخچه‌ی سیاسی لبنان، مجید صفاتاج، صص34-30، ناشر: آفاق رمشن بیداری، تهران، چاپ اول، 1396


مقالات مرتبط
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.