راهكارهاي حفظ ارزش‌هاي دفاع مقدس (1)

ارزش‌هاي دفاع مقدس در جامعه اسلامي ما نوعي ارزش اجتماعي تلقي مي‌شوند كه در مقطع زماني خاصي به سطح ارزش ملي - مردمي رسيده‌اند و اينك نگراني حفظ آنها مسئله‌اي اجتماعي است؛‌مسئله‌اي كه لزوم برخورد مناسب با آن، حاملان اين ارزش‌ها و برنامه‌ريزان فرهنگي را ناگزير از آشنايي با ساز و كار نظام فرهنگي و شركت فعالانه در جريان "اشاعه فرهنگي " مي‌كند. اين مقاله راهكارهاي موثري را براي ارتقاي ارزش‌هاي دفاع مقدس برمي‌شمرد كه عبارتند از:
چهارشنبه، 23 دی 1388
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
راهكارهاي حفظ ارزش‌هاي دفاع مقدس (1)
راهكارهاي حفظ ارزش‌هاي دفاع مقدس (1)
راهكارهاي حفظ ارزش‌هاي دفاع مقدس (1)

نويسنده: غلامرضا ذاكر صالحي




چكيده

ارزش‌هاي دفاع مقدس در جامعه اسلامي ما نوعي ارزش اجتماعي تلقي مي‌شوند كه در مقطع زماني خاصي به سطح ارزش ملي - مردمي رسيده‌اند و اينك نگراني حفظ آنها مسئله‌اي اجتماعي است؛‌مسئله‌اي كه لزوم برخورد مناسب با آن، حاملان اين ارزش‌ها و برنامه‌ريزان فرهنگي را ناگزير از آشنايي با ساز و كار نظام فرهنگي و شركت فعالانه در جريان "اشاعه فرهنگي " مي‌كند. اين مقاله راهكارهاي موثري را براي ارتقاي ارزش‌هاي دفاع مقدس برمي‌شمرد كه عبارتند از:
1- جلوگيري از تنزل اين ارزش‌ها از سطح ملي - مردمي به سطح ارزش‌هاي گروهي از طريق شكستن حصر ارزش‌ها و منحصر ندانستن آنها به گروهي خاص.
2- زمينه‌ساز براي اهميت يافتن اين ارزش‌ها از طريق تبيين مباني عقلاني آنها
3- باورپذير كردن ارزش‌هاي دفاع مقدس از طريق اجتناب جدي از تبليغاتي كردن آنها و در نظر گرفتن مخاطبان اين ارزش‌ها.
4- استفاده از نمادهاي بديل به منظور بازآفريني فرهنگي ارزش‌هاي دفاع مقدس در عين حفظ روح كلي آنها 5- اعطاي نقش‌هاي فرهنگي به ايثارگران به مثابه واسطه‌گران فرهنگي جامعه و رابطه‌هاي ميان مردم و حكومت.
6- تقويت و هدايت موثر فرايند كنترل اجتماعي به سود دفاع از ارزش‌ها

1

اينك كه يك دهه از پايان يافتن دفاع مقدس مي‌گذرد، در بين بسياري از گروه‌هاي جامعه (بسجيان ، رزمندگان، جانبازان،آزادگان ، خانواده شهدا و ساير خانواده‌هاي مذهبي)،‌نگراني‌هاي جدي در زمينه حفظ و پاسداري از ارزش‌هاي فرهنگي و معنوي دفاع مقدس وجود دارد، به نحوي كه اين نگراني در زمان ما تبديل به مسئله‌اي اجتماعي با دو وجه اساسي شده است؛ نخست چگونگي حفظ ارزش‌هاي فرهنگي پديد آمده در دوران دفاع مقدس، و ديگري نحوه عملكرد حاملان اين گونه ارزش‌ها به رغم فشارهاي اجتماعي موجود و به شكلي كه به نو پيدايي اجتماعي (Social Regeneration) مطلوب بينجامد. زيرا سرنوشت اين گروه‌هاي بزرگ اجتماعي بسته به سرنوشت دارايي ارزشمندي است كه حامل آن هستند.
به طور كلي بحث از ارزش‌ها بحثي فرهنگي است و از آنجا كه به اعتقاد برخي از جامعه‌شناسان اصولا فرهنگ قابل برنامه‌ريزي نيست، لذا سخن از چگونگي حفظ و پاسداري از ارزش‌ها نيز بي‌معنا و دخالت بيجا و غير مفيد در روند طبيعي تكامل فرهنگي جامعه است. بر خلاف آراي اين دسته از جامعه‌شناسان، گروهي ديگر برآنند كه چون فرهنگ، مقوله‌اي زميني و ساخته دست بشر است، لذا برنامه‌پذير است و منظور از آن زمينه‌سازي و تسهيل حركت فرهنگي جامعه به سوي اهداف معين است.
سوال اساسي اين است كه آيا حفظ و پاسداري از ارزش‌هاي فرهنگي، الزامي است خاص جوامع تفكيك نشده و نابالغ يا جوامع مدني و بالغ را نيز در بر مي‌گيرد.
بديهي است در جوامع بدوي و تفكيك نشده كه انسجام نظام فرهنگي بسيار بالا و به همان نسبت تعامل فرهنگي با محيط بيرون بسيار اندك است، سخن از حفظ و پاسداري از عناصر فرهنگي معنا ندارد، بلكه اين مبحث بيشتر خاص جوامع مدني و تفكيك شده است. در اين جوامع، وظيفه مذكور در انحصار ساختار حكومتي نبوده، نقش حكومت‌ها محوري نيست، بلكه اين مهم به صورت نظارت همگاني تحقق مي‌يابد و نقش اساسي بر عهده نخبگان فرهنگي، فرهيختگان و انديشه‌گران است و حكومت‌ تنها حمايت از روندهاي مثبت فرهنگي، زمينه‌سازي براي رشد فضايل انساني و عرضه خدمات پايه در حوزه فرهنگ و هنر و آموزش را برعهده دارد. رويكرد مقاله حاضر، اعتقاد به برنامه‌پذير بودن فرهنگ حتي در جوامع پيشرفته مدني با عنايت به مفهوم عام برنامه‌ريزي و سياست‌گذاري است. با همين رويكرد است كه مي‌توان از ارتقاي ارزش‌ها سخن گفت.

2

پيش از بحث درباره چيستي و ويژگي‌هاي ارزش‌هاي دفاع مقدس، به تعريف و بيان ويژگي‌هاي ارزش‌هاي اجتماعي مي‌پردازيم؛ از آن رو كه معتقديم در جامعه ما ارزش‌هاي معنوي و فرهنگي دفاع مقدس به سطح "ارزش اجتماعي " ارتقا يافته‌اند. از ديدگاه متفكران علوم اجتماعي ارزش‌هاي اجتماعي، عبارتند از ارزش‌هايي كه :
1- مورد اعتناي جامعه هستند (وثوقي ،187)
2- به عنوان ملاك ارزيابي هدف‌ها و اعمال فرد يا گروه‌ها پذيرفته‌ شده‌اند( شعاري نژاد، 418)
3- اساس اعطاي پاداش و كيفر هستند ( همان‌جا)
4- خاصيت التزام كنندگي دارند (آبركرامبي و ديگران ،‌407)
5- به مثابه معيارهايي عمل مي‌كنند كه غايات اعمال به وسيله آنها انتخاب مي‌شود (همان‌جا)
ارزش‌هاي دفاع مقدس مانند ايثار، شهادت‌طلبي، خداخواهي، خطرپذيري و ... هر چند ارزش‌هايي ديني، عقلاني و عاطفي هستند اما تبلور و وجه غالب آنها از نوع ارزش اجتماعي است خصوصا در سال‌هاي مياني و پاياني دفاع مقدس كه اين ارزش‌ها شكل شفاف‌تر و عيني تري به خود گرفتند و تا اعماق لايه‌هاي اجتماعي و دورترين مناطق جغرافيايي حتي روستاهاي دوردست گسترش يافتند. از طرفي اين ارزش‌ها محصول مشاركت در حل مشكلي اجتماعي (جنگ) هستند نه مشكلي فردي يا گروهي.
در چهارمين همايش بررسي دفاع مقدس، تعريف و ويژگي‌هاي اين ارزش‌ها به صورت زيرعرضه و جمع‌بندي گرديد:
"ارزش‌هاي دفاع مقدس، تجلي رياضت كشانه و متأثر از شرايط جنگي ارزش‌هاي مذهبي وملي است كه ملت ايران، تحقق آنها را در قالب انقلاب اسلامي آرزو كرد و داراي پنج ويژگي هستند:
1- اين ارزشها داراي جنبه عيني‌اند.
2- عمدتا ريشه در گذشته ملي و مذهبي ما دارند.
3- طي دوره معيني (جنگ) تجسم يافته‌اند.
4- به طور خاص و آرماني در قشرهايي كه بيشترين ارتباط مختارانه را با جنگ برقرار كرده‌اند متبلور شده‌اند.
5- اين ارزشها در افراد، حامل بار معرفتي خاص هستند (مجموعه مقالات ....، 113-116)
همانگونه كه اصول اخلاقي مانند عدالت‌خواهي، احترام به ديگران و خدمت به خلق جنبه عيني و عقلاني دارند و ارزش‌هايي نسبي و رابطه‌اي و موقعيتي و صرفا ذهني نيستند ارزش‌هاي دفاع مقدس نيز كه از همين سنخ‌اند جنبه عيني دارند. البته اين عينيت به معناي سلب كامل جنبه‌هاي ذهني اين ارزشها نيست. به هر حال قضاياي ارزشي هرچند جنبه عاطفي هم دارند اما مي‌توان آنها را به طور عقلاني بررسي كرد.
از آنجا كه ارزشها از هر نوع و دسته‌اي كه باشند زيرمجموعه‌اي از فرهنگ جامعه به شمار مي‌روند حاملان ارزش‌هاي فرهنگي براي شناخت ساز و كار شكل گيري و شيوه‌هاي اعتلا و گسترش و تعميق آنها و نيز انتخاب راهبردها و ابزارهاي مناسب، ناگزير از شناخت فرهنگ و ويژگي‌هاي آن هستند. همچنين براي اينكه صحنه تعامل فرهنگي را با صحنه تعامل سياسي، اقتصادي و نظامي خلط نكنند بايد ساز و كار نظام فرهنگي را بشناسند.
براي واژه فرهنگ ده‌ها تعريف ذكر شده است كه شايد تعريف ذيل كاملتر و بهتر باشد: "فرهنگ، نظامي است نسبتا منسجم متشكل از ابعاد مادي و معنوي كه داراي اجزايي شامل باورها و اعتقادات، ارزشهاف هنجارها، نهادها، هنرها، دانشها، ابزار و وسايل ، كالاهاي مصرفي، گنيجينه‌هاي فرهنگي و.... است و اكثريت بالايي از يك گروه يا جامعه در آن مشتركند و به طور اكتسابي از نسلي به نسل ديگر منتقل مي‌شود ". (پناهي، 96)
باتوجه به تعريف فوق، ويژگي مسائل فرهنگي عبارتند از: فراگرفتني بودن، قابليت انتقال، تحول پذيري، غيرمحسوس بودن، انساني و اجتماعي بودن، تعامل آرام و درازمدت داشتن، ارتباط با زمينه‌هاي داخلي، نبود اجماع نظر بين مردم و نخبگان جامعه در زمينه مصاديق آنها پيچيدگي و نامتعارف بودن مسائل و ادراكات فرهنگي و سر و كار داشتن با بخش‌هاي سازماندهي نشده محيط.
اين ويژگيها بيانگر اين موضوع است كه نگراني درباره حفظ ارزشها و مواريث فرهنگي، بي مورد نيست زيرا عواملي كه فرهنگ را مستعد تهاجم مي كند در دل فرهنگ نهفته است! اگر سيال بودن و تحول وانتقال خصيصه ذاتي فرهنگ و مقوله‌هاي فرهنگي باشد (كه هست) و تحول فرهنگي گريز ناپذير است پس نگراني اصلي ما و به ويژه نخبگان حقيقت طلب و برنامه ريزان فرهنگي بايد اين باشد كه جريان تحول فرهنگي را چگونه به سود ارزشها زمينه سازي كنيم. چه شيوه‌هاي فرهنگي‌اي را براي مقابله با سيل خروشان تبادل اطلاعات و ايده‌ها و رويارويي با جبر مسلمي به نام تحول فرهنگي بايد به كار گيريم تا به جاي مقاومت منفي بيهوده فعالانه وارد عرصه مبادله فرهنگي شويم و با تكيه بر پيشينه‌ها و مواريث گران سنگ اسلامي و ملي جريان تحول فرهنگي را در بستر نيازهاي خودي هدايت كنيم و مسابقه را با حضور رقيب به پيروزي ختم نماييم.
آنچه ما را در دستيابي به شيوه‌ها و ابزارهاي متناسب و معقول حفظ و پاسداري از ارزشها ياري مي‌دهد نخست تأمل در خصيصه‌هاي ذاتي ساز و كار فرهنگ است و ديگري وقت نظر در تعاليم ارزشمند اسلام درباره تعليم و تربيت. لذا قبل از پرداختن به راهكارها و شيوه‌هاي اساسي حفظ و ارتقاي ارزشها، خيلي گذرا به اصول و مباني تعليم و تربيت در اسلام اشاره مي‌كنيم:
به عقيده صاحبنظران تعليم و تربيت اسلامي، سه اصل كلي در نظام تربيتي اسلام به مثابه محور حركت انسان مشخص شده است:
1- كمال خواهي و تحول نفس و تكيه بر انگيزه‌هاي دروني
2- اختيارف حريت، عزت، شناخت و انتخاب
3- حقيقت جويي و تعقل و تفقه
اكنون با الهام از اين سه اصل نوراني اسلام و به منظور گسترش و تعميق ارزش‌هاي دفاع مقدس به بيان راهكارهاي اساسي و كلان فرهنگي- اجتماعي حفظ و پاسداري از اين ارزشها مي‌پردازيم:
ارزش‌هاي دفاع مقدس باتوجه به جاذبه و عمق خاصي كه دارند مي‌توانند در فضاي جديد با قالبي مناسب به عرصه گفتمان فرهنگي وارد شوند. اين ارزشها به دليل عناصر قدرتمند و قابل جذبي كه دارند براي ماندن و عمق يافتن و دروني شدن نگزير از ورود به فرايند اشاعه فرهنگي هستند يعني بايد عناصري را وام دهند و عناصري را وام گيرند. وگرنه نه تنها پذيرفته نمي‌شوند بلكه براي آنها بهايي تعيين نمي‌گردد.
حاملان ارزشها نبايد در عين پرهيز از ورود به مزايده و مناقصه كالاهاي فرهنگي انتظار داد و ستد داشته باشند. قيمت‌گذاري مقوله‌اي نسبي و مقايسه‌اي است حتي اگر اصل نيازهاي فطري فرهنگي به قوت خود باقي باشد. حاملان ارزش‌هاي فرهنگي بايد به اين نكته توجه كنند كه انتقال فرهنگ، عين حيات فرهنگ و مقوم آن است از اين رو بدون هراس و وحشت از استحاله فرهنگي و بدون اينكه خود را گروهي حاشيه‌اي بدانند يا گروه خود را يك "زيرفرهنگ با ما به الاشتراك محدود " با جامعه تصور كنند يا خود را دستكم بگيرند، مي بايست فعالانه در فرايند اشاعه فرهنگي داخل شوند و متوجه باشند كه فرايند اشاعه، فراندي دوسويه است و پيچيدگي تغييرات فرهنگي نيز درهمين نكته است كه تعادل موجود همواره از طريق عوامل خارجي به بي آدابي، بحران، بي سازماني، رهايي و تفرد مي رسد و اين فرايند در نهايت به سازگاري و شكل گيري تعادل جديد منتهي مي شود (بارنز و بكر، 464 ).
بنابراين ورود عناصر فرهنگي غيرخودي كه تعادل موجود را به هم مي‌زند و بعضا ممكن است ناخوشايند باشد در نهايت پس از تعامل با ارزش‌هاي متعالي عرضه شده به تعادل مجدد و جديد مي رسد. به اين ترتيب غناي ارزش‌هاي مورد نظر در گرو تعامل با ارزش‌هاي ديگر است و شرط حيات آنها ورود به عرصه تحولي است كه از آن گريزي نيست. چنانكه غنا و تعالي تمدن بزرگ اسلامي (به ويژه بين قرن دوم و سوم تا پنجم و ششم هجري) در نتيجه جذب عناصر مثبت تمدن هاي همجوار ايراني، مصري، يوناني، هندي، چيني و .... به دست آمد و البته اين مهم تحقق نيافت مگر از طريق تماس فرهنگي، فتوحات، ترجمه كتب و آثارعلمي در بيت الحكمه ها و دارالترجمه ها، گفتگوها و مناظرات بين الاديان، مسافرت‌هاي علمي، نظام آموزشي استاد شاگردي و ده‌ها فرايند تعاملي فعال ديگر.
اين نتيجه مطلوب و شگرف محصول قدرت فرهنگ بود كه در نتيجه حضور معنوي ائمه اطهار و پيشوايان دين و حاكميت فرهنگي قرآن و سنت پيامبر در قلوب هر يك از قشرهاي جامعه فراهم آمده بود.
همچنان كه اگر اندم واره موجود زنده را در برابر ميكروب هاي مهاجم تقويت كنيم خود فعالانه وارد تعامل يا عنصر خارجي و دفع آن مي شود در جامعه امروز ما نيز چنانچه زيربناي فرهنگي را قوي كنيم و با برنامه‌ريزي‌هاي مناسب زمينه‌هاي مثبت فرهنگي را قوت بخشيم مي‌توانيم مطمئن باشيم كه در فرايند تبادل فرهنگي پيروز خواهيم بود. البته در فرايند اشاعه فرهنگي، هميشه الزامي بر پيروزي يك طرف وشكست طرف ديگر نيست بلكه گاه ممكن است هر دو طرف پيروز شوند و از منافع ان بهره مند گردند. مثلا حاملان ارزش‌هاي معنوي دفاع مقدس مي توانند در اين فرايند، عقلانيت ابزاري را از كشورهاي پيشرفته صنعتي بگيرند (مانند نظم، دقت، وقت شناسي، كارگروهي و....) و ارزش هاي معنوي را وارد اين فرايند كنند. البته ما براي عرضه ارزش‌هاي خود ناگزير از تدوين دستگاه نظري منسجمي هستيم تا بتوانيم آن را به تناسب مخاطبان جديد بازنويسي و بازآفريني كنيم.
نكته مهم ديگر اين است كه در ساز و كار جذب عناصر فرهنگي و ارزشي نبايد از ابزارهاي غيرفرهنگي نظير پرخاش، طرد و.... بهره بگيريم زيرا اين ابزارها نه تنها فرايند گفتگو وتعامل فرهنگي را مخدوش مي‌سازند بلكه آن را به وقفه و بي اعتمادي و ركود دچار مي‌كنند. بايد توجه داشت انچه در اين عرصه مشتري دارد "سخن اجتماعي شده " نظير پرسش و پاسخ و... است و اين همان چيزي است كه در اسلام از آن به عنوان "جدال احسن " ياد شده است.
شهيد مطهري در اين باره مي فرمايد: "ترس و ارعاب و تهديد در انسانها عامل تربيت نيست. يعني استعدادهاي هيچ انساني را از راه ترساندن ، زدن، ارعاب و تهديد نمي‌شود پرورش داد همانطور كه يك غنچه گل رانمي شود به زور به صورت گل درآورد. مثلا غنچه را بشكنيم تا گل بشود. يا نهالي را كه به زمين كرده‌ايم و مي‌خواهيم رشد بكند با دست خودمان بگيريم به زور بكشيم تا رشد بكند. رشد آن به كشيدن نيست. اعمال زور در آنجا مفيد نيست... در تربيت انسانها هم ترس و ارعاب و وحشت عامل پرورش نيست ".
ادامه دارد ......




نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط