دژاوو چیست؟
دژاوو (Déjà vu) واژهای فرانسوی بهمعنای «قبلا دیدهشده» است. تجربهٔ عجیبوغریبی است که طی آن حس میکنید چیزی یا جایی بسیار آشناست، اما این را هم میدانید که قبلا آنجا نبوده یا آن چیز را تجربه نکردهاید.برای مثال، تصور کنید بهسمت محل کارتان در حرکت هستید که ناگهان حس میکنید قبلا هم درست در چنین موقعیتی بودهاید. البته مسلما قبلا هم بهسمت محل کارتان رفتهاید، ولی این حس خیلی قوی بوده و درست به همین لحظه و همین مکانی که هستید برمیگردد.
دربارهٔ دژاوو فیلمها و کتابهای زیادی وجود دارد، چون این حس باعث میشود فرد تصور کند یکجورهایی آینده را دیده است. دژاوو تجربهٔ غیرعادی و در عین حال جذابی است که میتواند چیزهای زیادی به ما یاد بدهد، دربارهٔ اینکه مغز و بهویژه خاطرات ما چگونه کار میکنند.1
دژاوو بیشتر در چه موقعیتهایی اتفاق میافتد؟
آشناپنداری برای همه اتفاق نمیافتد اما برای برخی ممکن است تبدیل به یک عادت شود. طبق مشاهدات افراد در شرایط زیر بیشتر دچار دژاوو میشوند.1. قرار گرفتن در معرض استرس و فشارهای روانی
استرس عامل تشدید کننده آشنا پنداری میباشد. فردی که دچار فشارهای روانی مکرر، استرس و تنش روانی و... باشد احتمال بروز دژاوو در او بالا میرود. برای کاهش این پدیده بهتر است به دنبال درمان استرس و اضطراب خود باشید.2. دژاوو هنگام سفر
افرادی که دائم در حال سفر هستند، مانند توریستها، تاجرین، خلبانها و... با احتمال بیشتری دچار آشناپنداری میشوند. شاید این اتفاق به این خاطر باشد که این افراد در محیطهای مختلف بیشتر قرار میگیرند و شباهت موقعیتها باعث میشود احساس کنند که قبلا در آن جا بودهاند.
3. تحصیل
افرادی که دارای تحصیلات بالاتری نسبت به بقیه هستند، احتمالا بیش از افراد دیگر مبتلا به آشناپنداری میشوند. همچنین افرادی که سطح اجتماعی آنها بالاتر از دیگر افراد جامعه است، بیشتر دچار این پدیده میشوند.2دژاوو و مشکلات مغزی
در سالهای گذشته برخی از روانشناسان دلیل دژاوو را به مشکلات حافظه ربط دادهاند و بر اساس برخی تئوریها، ادعا شده است که گاهی اوقات به دلیل ناهماهنگی حافظههای کوتاهمدت و بلندمدت مغز، بخشی از اطلاعات بدون قرارگیری در حافظه کوتاه وارد بخش دیگر خاطرات میشوند و به این ترتیب، فرد در اولین برخوردش با یک صحنه جدید، احساس میکند که اطلاعات دریافتی در حافظه بلندمدت او وجود داشتهاند.از طرف دیگر، تعدادی از دانشمندان هم معتقدند که این پدیده به کورتکس بینی مغز که مسئول ایجاد احساس آشنایی است، مربوط میشود و فعالیت خود به خودی این کورتکس، بدون درگیر شدن بخشهای دیگر حافظه که در شرایط عادی وارد عمل میشوند، حس دژاوو را به وجود میآورد. استدلال ارائهشده برای این نظریه هم به ابهامی مرتبط است که در هنگام تجربه آشناپنداری، در ذهن فرد به وجود آمده و احساسی شبیه به گیج بودن را به وجود میآورد.
وارلی اف رینا (Valerie F. Reyna) متخصص روانشناسی دیگری است که پدیده «خاطرات نادرست» را عامل این اتفاق میداند؛ بر اساس این نظریه که یکی از موردقبولترین تئوریهای مطرحشده در این باره به شمار میرود، گسستگی حافظه که گاهی تشخیص واقعیت از خاطره را در فرد غیرممکن میکند، باعث ایجاد حس دژاوو میشود. پدیده مشابهی از این گسستگی زمانی رخ میدهد که شخص پس از خواب دیدن، برای مدت کوتاهی فرق رویای خود و واقعیت را متوجه نمیشود.3
چه کسانی بیشتر از بقیه دچار دژاوو میشوند؟
بچهها بیشتر از بقیه دچار دژاوو میشوند. تعداد بسیار اندکی از افراد، نخستین بار قبل از سن ۶ سالگی دژاوو را تجربه کردهاند. خیلیها هم میگویند نخستین بار قبل از ۱۰ سالگی دچار این حالت شدهاند. مهمترین دلیل اینکه نخستین تجربهٔ دژاوو در بعضی بچهها کمی طول میکشد، این است که باید متوجه بشوند این احساس آشناییِ وضعیت که دارند، واقعا قویتر از آن چیزی است که باید باشد یا نه. خیلی از بچههای کوچکتر، نمیتوانند این احساس را بهخوبی درک کنند.وقتی به سن ۱۵ تا ۲۵ سالگی میرسید، احتمالا خیلی بیشتر از آنچه بعد از این سنین اتفاق میافتد، دچار دژاوو میشوید. تعداد دفعات دژاوو بعد از ۲۵ سالگی، مدام کمتر میشود. این مسئله برای محققان سؤالبرانگیز است، چون تصور کلی آنها این است که مشکلات ذهنی، با بالا رفتن سن بیشتر میشوند؛ همین مسئله نکتهٔ بسیار مهمی دربارهٔ دژاوو به ما یاد میدهد و آن اینکه دژاوو اصلا مشکل ذهنی نیست.
دژاوو در واقع نشانهٔ ذهن سالمی است که میتواند هشدارهای آشنایی را که صحیح نیستند، تشخیص بدهد. شاید آنچه در سنین بالای ۲۵ سال رخ میدهد، این است که فرد در تشخیص هشدارهای آشناییِ ناصحیح مشکل پیدا میکند و در حقیقت آنها را باور میکند. البته دلایل دیگری هم برای کمتر شدن تعداد تجربههای دژاوو در سنین بالای ۲۵ سال مطرح شدهاند.1
فرضیههایی برای توجیه دژاوو
تا به حال علت واقعی دژاوو مشخص نشده است، اما شاید بیش از 40 فرضیه برای توجیه این پدیده مطرح شده است که در ادامه به برخی از جالبترین و محتملترین آنها اشاره می کنیم:1. دژاوو در نظریه جهانهای موازی
یکی از فرضیههایی که در این مورد مطرح است فرضیه جهان موازی است. این فرضیه بیان میکند که آدمها در جهانی موازی قبل از این در حال زندگی و تجربه همین وقایع میباشند و در گذشته نیز همین تجربهها را داشتند.2. محرکهای محیطی
فرضیه دیگر این است که محرکهای محیطی ایجاد کننده این مسئله در فرد میباشد. مثل بوی بخصوص یک محیط با ویژگیهای خاص، یا یک تصویر خاص که ایجاد کننده آن است. اما زمانی که فرد در یک محیط فاقد محرک قرار گرفته و باز دچار آشنا پنداری میشود، اعتبار این فرضیه از دست میرود.3. اشکال در کدبندی مغز از علل بروز دژاوو
طبق این فرضیه زمانی که مغزتان در تلاش است و میخواهد رویدادهای جدید را کدبندی و دسته بندی کند تا راحتتر به حافظه بلند مدت انتقال یابند، گاها دچار تأخیر و اشتباه میشود؛ یعنی در فرآیند انتقال دادهها، مغز به اشتباه فرض میکند که اتفاق مورد نظر را در گذشته تجربه کرده است در حالی که واقعیت ندارد. این اشتباه ممکن است به دلیل دائمی بودن فرآیند انتقال دادهها رخ دهد.4.بازشناسی مبتنی بر آشنایی
بازشناسی مبتنی بر آشنایی که به دو شکل صورت میگیرد:1- احساس آشنایی
2- تجدید خاطره
تجدید خاطره زمانی اتفاق میافتد که در گذشته یک اتفاقی رخ داده و آن را تجربه کردهاید. حال دوباره در آن موقعیت قرار میگیرید. اما بازشناسی بر اساس احساس آشنایی متفاوت است. زمانی که با یک پدیده روبرو میشوید که آن را میشناسید، اما نمیدانید در گذشته در چه وضعیت و چه شرایطی، کجا و چگونه با آن روبرو شده اید و هر چقدر درباره جزئیات آن رخداد فکر میکنید، کمتر به نتیجه میرسید.
در هر صورت تئوری بازشناسی براساس آشنایی با بهره گیری از تستهای روان شناسی تایید شده است. اما اینکه پدیده آشناپنداری با آن مرتبط باشد، کاملا مشخص نیست.
5. رویاهای آگاهی دهنده
فرضیه رویاهای آگاهی دهنده مدعی این مسئله است که آدمها قبل از وقوع امری آن را در خواب میبینند. مخصوصا برخی از وقایع خاص یا تلخی که اتفاق میافتد. به طور مثال ممکن است شما صحنهای از یک مسیر ناآشنا را در خواب دیده باشید. زمانی که در آن قرار میگیرید، احساس کنید که آن جاده را دیدهاید و آن را در ذهن خود مرور کنید. این به علت رویای پیش آگاهانه است که برای شما اتفاق میافتد.6. ناخودآگاه نیمه کاره
فرضیه بعدی برای توجیه علت آشنا پنداری بازشناسی درک وقایعی است که در ناخودآگاه شما نشات گرفته است. اما این محرک در ضمیر ناخودآگاه راه پیدا نکرده و شکل گیری نیمه کاره در ناخودآگاه داشته است. این تئوری میتواند یکی از علتهای پدیده آشنا پنداری باشد.7.تناسخ روح
تناسخ روح مدعی است که روح انسان قبل از تولد جسمی که در حال حاضر موجود است، در بدن شخص دیگری بوده است. اما باور این مسئله به این معنا است که قبول کنید هیچ خاطرهای از زندگی قبلی خود ندارید. تناسخ گرایان بر این باورند که اگر تجربهای آشنا از قبیل بو، تصویر و یا مکان و موقعیتی در نظرشان آشنا بود مربوط به زندگی پیشین آنها میشود. در کل این تئوری یک تئوری اعتقادی است و به همین علت از نظر علمی نمیتوان به اثبات آن دست پیدا کرد.2پینوشتها
1.www.chetor.com
2.www.honarehzendegi.com
3.www.tebyan.net