دلیلهای تمارض در کودک و نوجوان ونحوه برخورد با آن

تمارض در کودکان از پنج شش سالگی آغاز می‌شود. به این صورت که کودک با بیمار جلوه دادن خود، از انجام مسئولیتی طفره می‌رود یا برای انجام ندادن وظیفه‌ای، متوسل به بهانه‌ای منطقی می‌شود؛ مثلا ممکن است صبح‌ها...
دوشنبه، 27 مرداد 1399
تخمین زمان مطالعه:
پدیدآورنده: کیمیا صادقی گرمارودی
موارد بیشتر برای شما
دلیلهای تمارض در کودک و نوجوان ونحوه برخورد با آن
یادم می‌آید وقتی دبستان بودم، دوست داشتم بعضی روزها به مدرسه نروم. این موضوع البته در دوره راهنمایی و دبیرستان هم ادامه داشت. به همین علت خودم را به مریضی می‌زدم. انگار حس مدرسه رفتن را در آن روز نداشتم! نمی‌دانم. با توجه به درس هایی که بعدا در بخش روان پزشکی خواندم به این نتیجه رسیدم که شاید بچه سختی بودم یعنی ناسازگار بودم. از بسیاری از همسالانم که سئوال کردم دیدم آنها هم چنین بوده اند. یعنی آنها هم ناسازگار بودند یا بچه های سختی برای پدر و مادر خود بوده اند؟ نمی‌دانم از شما پدر و مادر گرامی‌می‌خواهم که مصاحبه ما را با دکتر نسرین امیری،‌ فوق تخصص روان پزشکی کودک و نوجوان و عضو هیات علمی‌دانشگاه علوم بهزیستی و توان بخشی درباره همین موضوع بخوانید.
 

 خانم دکتر، شما خودتان در زمان نوجوانی و کودکی برای اینکه به مدرسه نروید، تمارض نمی‌کردید؟

راستش را بخواهید نه. حتی مادرم می‌گفت من متوجه نشدم تو کی بزرگ شدی و کی به دانشگاه رفتی. من بچه سختی نبودم و نیازی به تمارض نداشتم چون درس خواندن را دوست داشتم.
 

 یعنی هر کودک و نوجوانی که تمارض کند برای اینکه روزی به خصوص را به مدرسه نرود، بچه سختی است؟

به نوعی می‌توان گفت، بله. چون اغلب سازگاری ندارد و به علت نداشتن سازگاری نمی‌تواند با درس آن روز مدرسه و کلاس یا اگر مشکلی با یکی از دانش آموزان همکلاسی دارد، کنار بیاید یا شرایط خود را وفق دهد.
 

 اصولا تمارض چند نوع است و چه زمانی می‌گوییم کودک تمارض می‌کند؟

درحقیقت تمارض بر دو نوع است. زمانی کودک یا نوجوانی خود را به بیماری و بی حالی می‌زند برای اینکه در پی بدست آوردن منفعتی است. برای مثال می‌خواهد در منزل استراحت کند یا می‌خواهد به بازی بپردازد. یا حتی گاهی تکالیف مدرسه را انجام نداده است . از ترس معلم اش نمی‌خواهد به مدرسه برود. گاهی هم تمارض به این شکل است که واقعا بیماری جسمی ‌وجود ندارد و کودک یا نوجوان می‌خواهد به مدرسه برود اما مشکلی وجود دارد که فرد به علایم و نشانه هایی دچار می‌شود که هر چه می‌گردیم نمی‌توانیم علت جسمی‌برای آن پیدا کنیم اما نشانه و علامت وجود دارد. برای مثال دختر دبستانی ممکن است هنگام رفتن به مدرسه به تهوع و سردرد و دل درد دچار شود و ما هر چه می‌گردیم و معاینه می‌کنیم، نمی‌توانیم علت عضوی پیدا کنیم اما مشکل رفتاری و روان سر جای خودش باقی است.

دلیلهای تمارض در کودک و نوجوان ونحوه برخورد با آن

بنابراین کودک یا نوجوان اول را می‌توان گفت سخت؟

اگر شرایط دیگر را داشته باشد، بله. برای مثال یکی از مهم ترین شرایط سخت بودن تربیت فرزند این است که کودک یا نوجوان نظم پذیر نباشد و این موضوع خود موجب ناسازگار بودن او می‌شود. نظم پذیر بودن یعنی اینکه نه خواب درست و به موقعی دارد، نه غذای درستی می‌خورد و نه با دوستان و آشنایان خود و والدین برخورد مناسبی دارد و  مانند اینها. در حقیقت والدین این گونه فرزندان نمی‌دانند رگ خواب این فرزندان چگونه است و در واقع این نوجوانان یا کودکان غیر قابل پیش بینی هستند.
 

می‌توان این دو را از هم تشخیص داد؟

در هنگامی‌که کودک و نوجوان خود را به بیماری می‌زند تا به سودی برسد، اغلب یک یا دو بار این کار را انجام می‌دهد و به محض رسیدن به هدف خود،‌دیگر این کار را نمی‌کند. حداقل برای مدتی. اما فردی که بدون وجود بیماری جسمی‌به علایم و نشانه های بیماری جسمی‌دچار می‌شود، درمدت طولانی به این موضوع دچار می‌شود و هر زمان به مدرسه می‌رود دچار مشکل شده و هر زمان از مدرسه بر می‌گردد ازاین مشکل و علایم و نشانه های آزاردهنده خلاص می‌شود. برای مثال اگر از درس خاصی وحشت دارد، هر زمانی که این درس را دارد به مشکل بر می‌خورد.
 

‌آیا همیشه ترس از مدرسه موجب می‌شود که کودک یا نوجوانی به علایمی‌خاصی مانند علایم اضطرابی دچار شود یا خود را به بیماری بزند؟

سئوال خوبی کردید. علت دیگر تمارض کودکان، جلب توجه عاطفی و جلب محبتی است که دریافت نمی‌کنند. ما درعلم روان پزشکی به آن می‌گوییم اختلال ساختگی .در این نوع از تمارض ، فرد نه علایم و نشانه های اضطراب و ترس را دارد و نه به دنبال هدف مادی است بلکه به دنبال به دست آوردن نفع عاطفی است. نباید از این موضوع،‌بی اعتنا رد شویم. باید حتما به آن توجه کنیم . ریشه یابی کنیم.
 

 چرا چنین شخصیت یا رفتاری در کودک شکل می‌گیرد؟

ان به عوامل زیادی بستگی دارد. از دوران جنینی  فرزند و بیماری دوران بارداری مادر گرفته تا ارث و ژنتیک، هم در بروز این حالت موثرند و در واقع کودک نظم پذیر نیست و والدین نمی‌دانند که با فرزند خود چگونه رفتار کنند. البته این گونه افراد نیز در بزرگسالی می‌توانند موفق باشند و به اندازه افراد راحت تعلیم پذیر باشند اما فشار بیشتری به پدر و مادر برای تربیت آنان وارد می‌شود. به هر حال می‌توانند مانند دیگر همسالان خود افراد موفقی باشند.
 

 حالا با این تمارض کودک یا نوجوان چگونه باید رفتار شود؟

همیشه باید قانون رعایت شود. یعنی والدین باید توانایی و مهارت برخورد با فرزند را در رفتن به مدرسه داشته باشند. هر علت و بهانه ای داشته باشد و حتی علایم و نشانه های به علت ترس و ناراحتی از مدرسه موجود باشد،‌ قانون رفتن به مدرسه باید رعایت شود. به خصوص اگر بدانیم تمارض است. باید به او بگوییم که یک قانون بسیار مهم ما این است که شما باید به مدرسه بروی حالا اگر سردرد داری می‌توانی داروی مسکن بخوری یا هر مساله دیگری در مدرسه داری باید به مدرسه بروی اما با هم می‌توانیم مشکل را بررسی کنیم.

دلیلهای تمارض در کودک و نوجوان ونحوه برخورد با آن

یعنی به عبارتی مهارت حل مساله را هم به او بیاموزیم؟

دقیقا. باید مهارت حل مساله و مراحل آن را به فرزندمان آموزش دهیم. یعنی مشکل را بشناسیم و تمام راه هایی که به ذهن مان برای حل آن می‌رسد، یادداشت کنیم و از میان آنها بهترین را انتخاب کنیم. نکته مهم این است که اگر فرزندمان راه را هم به اشتباه رفت اما از مراحل حل مساله استفاده کرد، او را سرزنش نکنیم به او فرصت دهیم. مگر خود ما اشتباه نمی‌کنیم؟ شما خودتان، آقای دکتر اشتباه نکرده اید؟

چرا زیاد. هنوز هم ممکن است در مقابل هر 10 کار منظقی که انجام می‌دهم، سه یا چهار کار غیر منطقی انجام دهم.

بنابراین چاره همان است. قانون مدرسه رفتن باید به خوبی اجرا شود و در کنار آن باید به حل مسله زمینه ای پرداخت که آن هم با آموزش مهارت حل مساله به والدین و فرندان امکان پذیر است.

تمارض در کودکان از پنج شش سالگی آغاز می‌شود. به این صورت که کودک با بیمار جلوه دادن خود، از انجام مسئولیتی طفره می‌رود یا برای انجام ندادن وظیفه‌ای، متوسل به بهانه‌ای منطقی می‌شود؛ مثلا ممکن است صبح‌ها برای نرفتن به مدرسه وانمود کند دل‌درد، سردرد، گلودرد، حالت تهوع و... دارد.
 

منظور از تمارض کودکان چیست؟

تمارض یا بیمارنمایی یک اختلال شخصیتی به حساب می‌آید. در روانشناسی از تمارض به نام اختلال ساختگی یاد می‌شود. روانشناسان کودکانی را که بیمارنمایی می‌کنند به عنوان کودکان سخت یا کودکان ناسازگار معرفی می‌کنند. منظور از ناسازگاری این است که کودک نمی‌تواند یا نمی‌خواهد خود را با شرایط وفق دهد. مثلا صبح برای رفتن به مدرسه خود را به بیماری می‌زند و وانمود می‌کند که دل درد، گلو درد و… دارد.

بیمارنمایی در کودکان می‌تواند از ۵ یا ۶ سالگی آغاز شود. دلیل این رفتار می‌تواند مشکل خاصی باشد که کودک مثلا در درس خاصی دارد. تمارض می‌تواند به دلیل این باشد که رابطه‌اش با معلم آن درس خوب نیست یا مثلا به خاطر درگیری با یکی از همکلاسی‌هایش. به هر حال تمام این موارد به معنی مشکل در کنار آمدن با شرایط است. هر چند تمارض کودک می‌تواند دلایل متفاوتی داشته باشد. اما در کل می‌توان تمارض را به دو دسته تقسیم کرد.
 

۱- تمارض با هدف کسب منفعت

در این نوع بیمارنمایی، کودک برای کسب یک منفعت، آگاهانه خود را به بیماری می‌زند. مثلا تکالیف مدرسه را انجام نداده یا دوست دارد بیشتر بخوابد. بنابراین وانمود می‌کند که بیمار شده تا به مدرسه نرود. منفعتی که کودک به خاطر آن خود را به بیماری زده و تمارض می‌کند، می‌توان یک منفعت مادی یا عاطفی باشد. مسلما در این نوع از تمارض فرزند ما هیچ بیماری خاصی ندارد.
 

۲- تمارض بدون هدف کسب منفعت

در این نوع تمارض کودک برای رسیدن به منفعت خاصی خود را به بیماری نمی‌زند. حتی احتمال دارد مثلا رفتن به مدرسه را دوست داشته باشد. اما زمانی که موقع مدرسه رفتن می‌شود، علائم بیماری را در کودک خود مشاهده می‌کنیم. در این حالت، علائمی که می‌بینیم علت و ریشه جسمی خاصی ندارند. مثلا شاید فرزند ما دچار حالت تهوع یا سردرد شود، در حالی که اگر به پژشک مراجعه کنید، علت خاصی برای حالت تهوع یا سردرد پیدا نمی‌شود.
 

چطور انواع تمارض را تشخیص دهیم؟

کودکی که دچار بیمارنمایی نوع اول (تمارض منفعتی) است، به محض رسیدن به هدف مورد نظر، دیگر وانمود به بیماری نمی‌کند. زیرا به هدف خود رسیده، بنابراین دلیلی برای ادامه تمارض باقی نمی‌ماند. اما کودکی که دچار بیمارنمایی از نوع دوم است، این کار را ارادی انجام نمی‌دهد. وقتی کودک ما بدون وجود بیماری، به علائم بیماری دچار می‌شود، نشان دهنده تمارض نوع دوم است. دلیل این نوع تمارض معمولا روحی است. مثلا اگر از فرد خاصی می‌ترسد، هر زمان قرار باشد با او روبرو شود، دچار علائم بیماری می‌شود. هر وقت هم از او دور باشد، مشکل خاصی ندارد.
 

چطور باید با تمارض کودکان برخورد کنیم؟

برای برخورد با بیمارنمایی کودکان، چه از نوع اول باشد چه از نوع دوم، راه‌کارهایی وجود دارد. گروه آموزشی پژوهشی فرشید پاکذات، در ادامه این راه‌کارها را معرفی می‌کند.

دلیلهای تمارض در کودک و نوجوان ونحوه برخورد با آن

۱- قانون گذاری

در بیشتر موارد قانون گذاری مشکل بیمارنمایی نوع اول (تمارض منفعتی) را حل می‌کند. فرض کنید دلیل تمارض کودک، انجام ندادن تکالیف مدرسه یا تمایل به خواب بیشتر باشد. بنابراین اگر قوانین درستی برای انجام تکالیف و همچنین ساعت خواب کودک مشخص شود، دیگر دلیلی برای بیمارنمایی باقی نمی‌ماند.

دقت کنید که رعایت قوانین خانه امری مقطعی نیست و همیشه و از سوی همه اعضای خانواده باید رعایت شود. قوانینی که برای انجام تکالیف، خواب شب یا موارد دیگر تعیین می‌شود، باید به روشنی برای کودکان تعریف شود. با رعایت این قوانین، کودکان به مرور نظم و انضباط را یاد می‌گیرند. به این ترتیب شما به جای برخورد با اصل موضوع تمارض، دلیلی که باعث بوجود آمدن این رفتار می‌شود را از بین برده‌اید. به یاد داشته باشید که والدین الگوی فرزندان هستند. پس اگر شما قوانین خانه را رعایت نکنید، نمی‌توانید از فرزندان خود توقع داشته باشید این کار را بکنند.
 

۲- ریشه یابی و حل مسئله

بیمارنمایی کودک ما چه از نوع اول باشد چه نوع دوم، ابتدا باید آن را ریشه یابی کنیم. بدون شناخت علت و ریشه رفتار کودک نمی‌توان برخورد مناسبی با مشکل انجام داد. پس از ریشه‌یابی علت رفتار‌های کودک، باید راه حل‌های مناسب را شناسایی کرد. سپس از بین آن‌ها بهترین راه حل، متناسب با شرایط کودک را انتخاب کرد.

برای ریشه یابی رفتار کودک، بهتر است خود کودک هم نقش داشته باشد. باید با کودکان درباره مشکلی که دارند با زبان ساده و به دور از عصبانیت صحبت کرد. شما می‌توانید راه‌های برطرف کردن مشکل را کوتاه و مختصر برای کودک خود روشن کنید. برای حل مشکل فرزند خود باید حامی و پشتیبان او باشید نه اینکه مقابل او قرار بگیرید.

درصورتی که والدین مهارت ریشه یابی و حل مسئله را نداشته باشند، در برخورد با مشکل دچار آشفتگی‌های روحی و رفتاری می‌شوند. این نوع رفتار روی کودک هم اثر گذاشته و به جای اینکه مسئله حل شود، صورت مسئله پاک می‌شود و احتمال دارد مسئله عمیق‌تر هم بشود.

دلیلهای تمارض در کودک و نوجوان ونحوه برخورد با آن

۳- سرزنش کردن ممنوع

وقتی کودک تمارض می‌کند، نباید او را سرزنش کنیم. زیرا با سرزنش کردن او، شخصیت و روحیه‌ی او را سرکوب می‌کنیم. به جای سرزنش و سرکوب فرزند خود، باید از جریمه استفاده کنیم. در صورتی که قوانینی درستی وضع کرده باشیم، می‌توانیم در این شرایط از جریمه عدم رعایت قوانین استفاده کنیم. تحقیر و سرزنش فقط ناسازگاری فرزند ما را تشدید می‌کند.
 

۴- برچسب نزدن

در برخورد با کودکانی که بیمارنمایی می‌کنند، چه از نوع اول و چه نوع دوم، باید با احتیاط رفتار کرد.ما با استفاده از کلماتی مثل دروغگو، ترسو، تنبل و… به کودکان خود برچسب می‌زنیم. برچسب زدن به کودکان آسیب‌ها و تأثیرات بلند مدتی در شخصیت کودکان خواهد داشت. در صورتی که در برخورد با تمارض به کودک خود برچسب بزنیم، در واقع برای حل یک مشکل، مشکلی بزرگ‌تر برای فرزند خود ایجاد می‌کنیم. البته با برچسب زدن، مشکل تمارض را هم نمی‌توانیم حل کنیم.
 

۵- ابراز عشق

فکر می‌کنید اگر فرزندان محبت و توجه کافی از والدین خود دریافت کنند، دلیلی برای تمارض باقی می‌ماند؟ والدین باید در هر شرایطی عشق و علاقه خود را به فرزندشان نشان دهند. از هر فرصتی برای محبت و توجه به ویژگی‌های مثبت فرزند خود غافل نشوید. حتی سعی کنید فرصت‌هایی برای محبت به فرزند خود ایجاد کنید. با تشویق به جا و مناسب، زمینه تقویت اعتماد به نفس کودک را فراهم کرده و فضای اطمینان بخشی در خانه برای فرزند خود ایجاد کنید. به این ترتیب کودک دلیلی برای تمارض پیدا نمی‌کند.

در پایان به این نکته اشاره می‌کنیم که هر چند تربیت فرزندانی که دچار ناسازگاری و تمارض هستند سخت‌تر است، اما حتی سخت‌ترین نوع تمارض هم قابل درمان است. برای برطرف کردن مشکل تمارض فرزند خود، محبت و توجه به او را فراموش نکنید. این محبت و حمایت شماست که آینده فرزندتان را می‌سازد.


منبع: سایت سیمرغ
سایت ویرگول
سایت اقتصاد انلاین


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط