تجارتی سودمند در بازار دنیا
هیچ تاجری تمام ثروت و داراییاش را خرج زندگی روزمرۀ خود نمیکند، بلکه تنها به مقدار لازم خرج میکند و بقیۀ ثروت خود را سرمایۀ تجارتش قرار میدهد. از سوی دیگر، آگاهی از فوتوفن کاسبی، لازمه و شرط تجارت است. کاسبِ موفق کسی است که شیوۀ دادوستد و تجارت در بازار را بلد باشد؛ باید بداند با چه کسانی خریدوفروش کند و روی چه چیزی سرمایهگذاری کند تا بهترین و بیشترین سود را به دست بیاورد.همۀ ما انسانها، در هر شغل یا لباسی که باشیم، در بازاری مشغول کسبوکار هستیم؛ این را امام هادی (ع) در کلامی نورانی و حکیمانه بیان کرده است:
اَلدُّنْیَا سُوقٌ رَبِحَ فِیهَا قَوْمٌ وَ خَسِرَ آخَرُونَ؛ دنیا بازاری است که عدهای در آن سود میبرند و عدهای زیان میبینند.
آری؛ دنیا بازار و محلی برای تجارت است. اگر کسی زرنگ باشد و قوانین تجارت را در این گذر رعایت کند، میتواند بالاترین سودها را از آنِ خود کند. اگر هم دلالان و کاسبنمایان او را فریب دهند، بیچاره و ورشکسته میشود.
حضرت امیرالمؤمنین (ع) در حدیثی زیبا محروم واقعی در بازار دنیار را اینگونه معرفی میکند:
إنَّ العَبدَ إذا ماتَ قالَتِ الملائکةُ: ما قَدَّمَ؟ و قالَ النّاسُ: ما أخَّرَ؟ فقَدِّموا فَضلاً یَکُن لَکُم و لا تُؤخِّروا کَیلا یکونَ حَسرَةً علَیکُم؛ فإنَّ المَحرومَ مَن حُرِمَ خَیرَ مالِهِ، والمَغبوطَ مَن ثَقَّلَ بالصَّدَقاتِ والخَیراتِ مَوازینَهُ؛ هرگاه بنده بمیرد، فرشتگان میگویند: چه پیش فرستاد؟
و مردم میگویند: چه بر جای گذاشت؟ پس، زیادی مال خود را پیش فرستید، تا برای شما باشد و بر جای نگذارید تا مایۀ حسرت شما گردد؛ زیرا محروم کسی است که از خیر و منفعتِ مال خود محروم بماند و سعادتمند کسی است که ترازوهای اعمالش از صدقات و خیرات سنگین شود.
در بازار دنیا، «وقف» یکی از تجارتهای پرمنفعت به شمار میرود. وقف، تجارتی سودمند است که حتی بعد از مرگ، صاحبش را بهرهمند میگرداند؛ این نوید را پیامبر مهربانمان داده و فرموده:
إِذَا مَاتَ الْمُؤْمِنُ اِنْقَطَعَ عَمَلُهُ إِلَّا مِنْ ثَلَاثٍ صَدَقَةٍ جَارِیَةٍ أَوْ عِلْمٍ یُنْتَفَعُ بِهِ أَوْ وَلَدٍ صَالِحٍ یَدْعُو لَهُ؛ هنگامی که مؤمنی از دنیا برود، پروندۀ اعمالش بسته میشود،مگر در سه مورد:
1. صدقهای (وقف) که بعد از مرگ نیز جریان دارد؛
2. علمی که از خود به جای گذاشته و پس از مرگ نیز از آن استفاده میشود؛
3. فرزند صالحی که برای او دعای خیر میکند.
شما نگاه کنید شاه عباس، همه چیزش را از دست داد. کلاهش، تختش، تاجش، خانمهایش، حرمسرایش، قالیها و پردههایش، فقط از شاه عباس کاروانسراهایی که در راه کربلاست باقی مانده است. همین امسال، محرم و صفر، هزاران جلسه سخنرانی و تبلیغ دین برگزار شد؛ یا روی فرش وقفی نشستید، یا از دیگ مسی وقفی غذا خوردید، یا پای منبر وقفی یا در مسجد وقفی و حسینیه وقفی اشک ریختید، یا از درآمد اوقاف به آن واعظ و مداح که قرآن و حدیث را تبلیغ کرد پول دادند. واقف اینگونه در بازار دنیا لحظه به لحظه سود میبرد.
وقفنامه یا وصیتنامهای که حضرت امیرالمؤمنین (ع) نوشته و امام کاظم (ع) آن را در روایتی نقل میکند، جایگاه این سنت حسنه را آشکار میسازد:
«این آن چیزی است که وصیت نموده و دستور داده است به آن در اموال و داراییاش، بندۀ خدا علی، برای خشنودی خدا، تا مرا به واسطۀ آن به بهشت برد و دوزخ را از من برای خاطر آن دور سازد و آتش جهنم را بر من روا ندارد، در روزی که گروهی روسفید و گروهی روسیاه میشوند.»
حالا هرکس دلش میخواهد بیشترین سود و بهره را از ثروت و داراییاش ببرد، باید شتاب کند و تا فرصت هست، در این سرمایهگذاری کمنظیر مشارکت کند. بازگشت اصل سرمایه و سود آن، قطعی است و هیچ احتمال ضرری در آن وجود ندارد.
وقف مضاربه بیضرر با خدای رحمان است. اینهایی که مضاربه میکنند و پول میدهند ممکن است سرمایهشان از بین برود. وقف یعنی مضاربه با خدا. مضاربه با خدا شکست ندارد.
چون «إِنَّ الله اشتَری» خدا به بهشت میخرد. سود و سرمایه را هم بهترین زمان، درست همان موقعی که دست انسان خالی است و به آن نیاز مبرم دارد، به او بازمیگردانند. سرمایهگذاری هم، در کارهای مهمی صورت میگیرد؛
مثل ساخت مسجد و مدرسه، ترویج فرهنگ اهلبیت (ع)، رفع مشکلات اجتماعی، کمک به درمان و بهداشت، رفع فقر و ارتقای سطح علمی و فرهنگی.
با وقف میتوان در امور سودآوری مشارکت نمود که دائمی و ماندگارند. این سرمایهگذاری و سودرسانیاش میتواند تا قیامت ادامه داشته باشد.
تعریف وقف
وقف به معنی «حبس و منع» است و در اصطلاح، عقدی است که نتیجۀ آن، ایستایی اصل و رهایی منافع آن است. این تعریف شامل دو بخش است:1. ایستایی اصل؛ معادل واژۀ «تحبیس» به معنی زندانی کردن و در قید درآوردن و جلوی آزادی چیزی را گرفتن است، زیرا با وقفشدنِ ملک، آزادی نقل و انتقال (خریدوفروش، هدیه و...) از آن گرفته میشود.
۲. رهایی منافع؛ معادل واژۀ «تسبیل» یعنی در راه خدا آزاد گذاردن است، زیرا منافع وقف برای موقوفعلیهم مباح و آزاد است تا از آن، انتفاع ببرند.
به مال و زمینِ وقفشده «موقوفه» و به کسانی که برای آنها وقف میشود «موقوفعلیهم» میگویند.
شیخ صدوق نقل میکند: محمد بن حسن صفار از امام حسن عسکری (ع) دربارۀ وقف و روایاتی که از پدران بزرگوارشان رسیده، پرسید؛ امام(ع) در جواب فرمودند: الوُقُوفُ تَکُونُ عَلَی حَسَبِ مَا یُوقِفُهَا أَهلُهَا؛ وقفها به همانگونه که واقفان مقرر داشتهاند، میباشد.
تعلیم عمومیِ قرآن آن است که نباید وقف را جابهجا کرد، فروخت و یا تغییر در کاربری داد، مگر ضرورتی جدّی اقتضا کند. هر گونه تصرف در وقف برخلاف وقفنامه و مصلحت وقف، حرام و أکل مال به باطل است:
یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لَا تَأْکُلُوا أَمْوَالَکُم بَیْنَکُم بِالْبَاطِلِ؛ ای کسانی که ایمان آوردهاید! اموال یکدیگر را به باطل (و از طرق نامشروع) نخورید.
فَمَن بَدَّلَهُ بَعْدَ مَا سَمِعَهُ فَإِنَّمَا إِثْمُهُ عَلَی الَّذِینَ یُبَدِّلُونَهُ إِنَّ اللَّهَ سَمِیعٌ عَلِیمٌ؛ پس کسانی که بعد از شنیدنش آن را تغییر دهند، گناهِ آن، تنها بر کسانی است که آن (وصیت) را تغییر میدهند؛ خداوند، شنوا و داناست.
خاندان پهلوی بسیاری از املاک حاصلخیز موقوفه و اراضی مرغوب را به نام ملک شخصی وابستگان، درباریان و نوکران خویش به ثبت رساندند و برخلاف اصول مسلّم شرعی، بسیاری از مزارع وقفی را به بهانۀ «اصلاحات ارضی» به فروش رساندند.
ضمن اجرای قانون اصلاحات ارضی، حدوداً ۲۲۰ هزار موقوفه به دولت یا اشخاص منتقل شده یا به فروش رفته است. این تعداد، بسیار قابل توجه است و به تعبیری میتوان گفت در آن دوران، موقوفات، آن هم به شکل قانونی، از سوی دولت مورد غارت قرار گرفته است!
این اقدام موجب شد که مردم به دولت کاملاً بیاعتماد شوند و به جای وقفهای بزرگ و بنیادهای وقفی، که سنتی رایج در تاریخ کشور بود، به فعالیتهای خیریۀ فردی روی آورند. پس از انقلاب اسلامی، در اردیبهشت ماه سال ۵۸، درحالیکه فقط هفتاد روز از پیروزی انقلاب گذشته بود و هنوز قانون اساسی نوشته نشده بود، امام خمینی (ره) فرمودند:
«موقوفات باید به حالت وقفیت باقی بماند و به وقف عمل شود.» در پی این فرمان تاریخی امام خمینی (ره)، سنت الهیِ وقف که طی سالیان از سوی پهلویها مورد تعرض قرار گرفته بود، دوباره احیا شد و بازپسگیری موقوفات و ابقای آن را در دستور کار خود قرار داد.
به دنبال صدور فتوای تاریخیِ حضرت امام (ره)، مجلس شورای اسلامی در تاریخ ۲۸ فروردین سال ۶۳ قانونی به تصویب رسانید. در این قانون آمده است:
«از تاریخ تصویب این قانون، کلیۀ موقوفاتی که بدون مجوز شرعی به فروش رسیده یا به صورتی به ملکیت درآمده باشد، به وقفیت خود برمیگردد و اسناد مالکیتِ صادرشده، باطل و از درجۀ اعتبار ساقط است.»
انواع وقف
الف. تقسیم به اعتبار موقوفعلیهموقف به اعتبار موقوفعلیهم یعنی کسانی که برای آنها وقف میشود، به دو نوع تقسیم میشود:
1. وقف خاص: مخصوص گروه معیّن و خاصی است؛ مانند وقف بر اولاد.
2. وقف عام: امور خیریه به صورت عام که مخصوص گروه یا طبقۀ معیّنی نیست؛ مانند وقف کردن چیزی برای مصلحت عام، مانند فقرا، ایتام، مدارس، مساجد و... .
ب. به اعتبار نوع استفاده
وقف به اعتبار نوع استفاده، به دو نوع تقسیم میشود:
1. وقف انتفاع: در صورتی که نظر واقف از وقف، تحصیل درآمد مادی نباشد؛ مانند احداث مسجد در زمین ملکی خود یا وقف مسکن برای سکونت رایگان زوجهای جوان.
2. وقف منفعت: در صورتی که نظر واقف از وقف، تحصیل درآمد باشد تا آن درآمد در مورد معیّنی هزینه شود؛ مانند وقفِ مغازه تا درآمد اجاره آن صرف هزینههای جاری مسجد یا تأمین جهیزیه زوجهای جوان شود.
کارکردهای وقف
نهاد وقف در جامعه، کارکردهای گوناگون دارد؛ اما به طور کلی میتوان کارکردهای وقف را در چهار عنوان: «دینی مذهبی»، «اجتماعی»، «علمی آموزشی» و «اقتصادی» بیان کرد.کارکرد دینی - مذهبی
واقفان با وقف کردن، از یک طرف از مال خود در جهت تزکیه و تطهیر باطن و رشد معنوی خود میکوشند. رسول خدا (ص) فرمودند: الصّدقةُ تُطفِیءُ الخطیئةَ کما یُطفِیءُ الماءُ النّارَ؛ صدقه، گناه را نابود میکند؛ چنانکه آب آتش را خاموش میکند. و از طرف دیگر با مال واقف موقوفاتی همانند حسینیهها، مساجد و... ساخته و وقف اعمال عبادی افراد جامعه میشود. این کارکرد میتواند سبب گسترش معرفت دینی، اخلاق دینی، عبادات و رفتارهای شرعی و دینی در سطح فردی، خانوادگی، ملّی و بینالمللی شود.کارکرد اجتماعی
هدف از بُعد اجتماعی وقف، حمایت از نیازمندان و محرومان است و در واقع این کارکرد، به دنبال کمرنگ کردن و نابودی تدریجی فقر در جامعه است، چراکه فقر عامل بسیاری از مفاسد اجتماعی، اخلاقی و سستی در دینداری است.امدادرسانی کار انبیاء است. پیغمبرها امدادرسانی میکردند. امیرالمؤمنین عمری کشاورزی کرد و همه اموالش را وقف کرد. بهترین امدادرسانی وقف است.
گاهی امدادرسانی لحظهای و گاهی دائمی است. گاهی امداد فنیوحرفهای است. میگویند: هرکسی را دوست نداری ماهی به او بده؛ به او ماهی بده بخورد، این رقمی کمکش کن. هر کسی را دوست داری، تور به او بده که خودش ماهی بگیرد. هر کس را خیلی خیلی دوست داری، توربافی یاد او بده. همین که ما بتوانیم به یک جوان بیکار کار بدهیم، یک دختر را خیاط کنیم. یک پسر را مکانیک کنیم؛ این امدادرسانی دائمی است. ولی اگر خرما بدهیم، چادر بدهیم. با اینکه خیلی ارزشمند است ولی لحظهای است!
کارکرد علمی آموزشی
موقوفاتی هستند که خود آنها و یا درآمدشان صرف مخارج ساخت یا ادارۀ حوزههای علمیه و دانشگاهها یا دیگر مراکز آموزشی، تحقیقاتی و پژوهشی یا صرف طلاب و دانشجویان و دانشآموزها میشود.امام (ره) و برکاتی که داشت که میلیونها آدم را راه انداخت، طلبه مدرسه اراک بوده است. طلبه مدرسه قم بوده است. مدارس قم وقفی است. یعنی هر کار خیری، مطهریها، بروجردیها و علما و مراجع داشته و دارند ریشه در وقف دارد و واقف در آن امور سهیم است. کسی اگر وقف کند در تاریخ و همه برکاتش شریک است. یعنی آدمی که وقف میکند، نمیمیرد.
سعدیا مرد نکونام نمیرد هرگز
مرده آن است که نامش به نکویی نبرند
مرده آن است که نامش به نکویی نبرند
کارکرد اقتصادی
به طور کلی، ماهیت وقف جنبۀ اقتصادی دارد. وقف در حل مشکلات اقتصادی جامعه میتواند بسیار مؤثر باشد، به طوری که پشتوانۀ قوی مالی برای دولت و حاکمیت تلقی میشود. چند جنبۀ اقتصادی وقف عبارت است از: کاهش اختلاف سطح زندگی، گسترش مالکیت عمومی، سرمایهگذاری، ایجاد اشتغال و... . برداشتی ناصواب از وقف و واقف و دو پاسخ کوتاهتصور بیشتر مردم از وقف و واقف اینگونه است که واقف باید فرد ثروتمندی باشد و مال زیادی را وقف کند. همین برداشت در کنار فشار اقتصادیِ این روزها، سبب شده که بسیاری از مردم از اینکه روزی در گروه واقفان قرار بگیرند، احساس ناامیدی کنند!
در پاسخ به این شبهه یا برداشت باید گفت:
اولاً، دایرۀ وقف منحصر در بیمارستان، مدرسه و باغ نیست، بلکه حتی از مواردِ به ظاهر پیشپاافتادهای مثل لیوان، اسباببازی، لباس عروس، کتاب کمکدرسی و شارژر گرفته تا اثاثیۀ منزل، وسایل مسجد و تجهیزات بیمارستانی، همه را شامل میشود.
امام رضا (ع) فرمودند:
تَصَدَّق بِالشَّیءِ و إن قَلَّ، فإنَّ کُلَّ شَیءٍ یُرادُ بِهِ اللَّه و إن قلَّ بَعدَ أن تَصدُقُ النِّیَّةُ فیهِ عَظیمٌ؛ صدقه دهید، هرچند اندک باشد؛ زیرا هر چیزی که برای خدا باشد، گرچه اندک اگر با نیت درست و خالص صورت گیرد بزرگ است.
ثانیاً، همۀ مردم با هر سطح درآمد و توانایی مالی در قالب «وقف مشارکتی» میتوانند بیمارستان و مدرسه نیز وقف کنند. اگر در گذشته یک نفر، بیمارستانی را احداث میکرد و امروز این امکان مادی برای بسیاری از افراد فراهم نیست، دهها، صدها و هزاران نفر با مشارکت و یاری یکدیگر میتوانند بیمارستانی بسازند و آن را وقف کنند؛ هر کدام به اندازۀ توانشان. یک موقوفه با هزاران واقف!
وقف مشارکتی؛ مصداق تعاون بر نیکیها
خداوند در قرآن به ما دستور داده که در راه نیکی با هم همکاری کنیم:وَ تَعَاوَنُوا عَلَی الْبِرِّ وَالتَّقْوَی وَ لَا تَعَاوَنُوا عَلَی الْإِثْمِ وَالْعُدْوَانِ وَاتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ شَدِیدُ الْعِقَابِ؛ و (همواره) در راه نیکی و پرهیزگاری با هم تعاون کنید و (هرگز) در راه گناه و تعدّی همکاری ننمایید؛ و از (مخالفت فرمان) خدا بپرهیزید که مجازات خدا شدید است.
آنچه در این آیه در زمینۀ «تعاون» آمده، یک اصل کلی اسلامی است که تمام مسائل اجتماعی، حقوقی، اخلاقی و سیاسی را در برمیگیرد.
طبق این اصل، مسلمانان مؤظفند در کارهای نیک تعاون و همکاری کنند، ولی همکاری در اهداف باطل و اعمال نادرست و ظلم و ستم، مطلقاً ممنوع است؛ هرچند مرتکب آن، دوستِ نزدیک یا برادرِ انسان باشد.
وقف، مصداق بارز نیکیها و بهترین انفاق و والاترین صدقه است. در جایی که امکان وقفهایی مثل مدرسه و بیمارستان برای بسیاری از مردم به سبب وضعیت اقتصادی فراهم نیست، مردم میتوانند با سرلوحه قرار دادن این آیۀ شریفه، در ایجاد موقوفات کلان با هم همکاری و همیاری نمایند.
موقوفاتی که دهها و صدها واقف دارند و مانند چشمه و نهری همیشه جاری برای واقفان و مردمی که از آن بهرهمند میشوند، سبب خیرات و برکات فراوان میشود.
جالب توجه اینکه، «برّ» و «تقوا» هر دو در آیۀ مزبور با هم ذکر شدهاند، که یکی جنبۀ اثباتی دارد و اشاره به اعمال مفید است، و دیگری جنبۀ نفی دارد و به جلوگیری از اعمال خلاف اشاره دارد. به این ترتیب، تعاون و همکاری باید هم در دعوت به نیکیها انجام گیرد مثل «وقف» و هم در مبارزه با بدیها مثل «موقوفهخواری».
امیرالمؤمنین (ع) فرمود: اگر منکری دیدید جلوی آن را بگیرید، نترسید نانتان قطع نمیشود. امر به معروف و نهی از منکر نان کسی را قطع نمیکند. اگر فهمیدیم فلان زمین وقف استو
باید اطلاع دهیم. اگر در این موقع فکر رفیقم و ... باشم، اینها «دُونِ اللهِ» هستند. تا «دُونِ اللهِ» در قرآن داریم. یعنی برخی سراغ رفیقبازی رفته اند «دُونِ اللهِ» سراغ شکم و شهوت خودش رفته است «دُونِ اللهِ» شرک است.
کسانی که مال موقوفه را میخورند مال اداره اوقاف را نخوردهاند، بلکه مال آن گرسنههایی که این موقوفات زندگی آنها را تأمین میکرد خوردهاند و نام اینها را باید دزدهای بینالمللی گذاشت. چون اگر پول مرا بدزدد از جیب من دزدیده است. اگر یک چیزی وقف یتیمی، وقف امام حسین (ع)، عزاداری، وقف تشنهای، گرسنهای، برهنهای و ... شده و کسی آن را خورد این دزد، دزد بینالمللی است.
تعریف وقف مشارکتی
«وقف مشارکتی» را میتوانیم اینگونه تعریف کنیم: وقفی که برای موضوعی واحد و با مشارکت چند واقف انجام میگیرد. به عبارتی دیگر، واقفان با هر تعداد سهم و با هر مقدار سرمایه میتوانند در وقف مذکور مشارکت کنند.از ثبت نخستین وقف مشارکتی حدود 96 سال میگذرد. طبق اسناد تاریخی، اولین وقف مشارکتی در سال ۱۳۰۲ شمسی صورت گرفته است. تعدادی از خیّرین بیرجندی، بنگاه آب لولۀ علیآباد این شهر را به عنوان وقف مشارکتی ثبت کردند.
بنگاه آب لولۀ علیآباد بیرجند، اولین سازمان آبرسانی در ایران است که به منظور تأمین آب قابل شربِ مردم شهر بیرجند، توسط سیتن از نیکوکاران این شهر تأسیس شد. فعالیت این سازمان خیریه باعث شد تا شهر بیرجند به عنوان دومین شهر در ایران از لولهکشی آب شهری برخوردار شود.
ویژگیهای وقف مشارکتی
وقف مشارکتی سه ویژگی منحصربهفرد دارد:گسترش فرهنگ وقف به همه جامعه
ویژگی اول و مهمّ وقف مشارکتی، گسترش فرهنگ وقف به تمامی سطوح درآمدی جامعه است. افراد با هر سطح درآمدی میتوانند در کار نیک مشارکت داشته باشند و صرفاً منابع مالی زیاد، ملاکی برای کمکرسانی نیست.تصور کنید که اگر هر دانشآموز ایرانی به صورت میانگین مبلغ دَههزار تومان در پروژۀ وقف مشارکتی سهیم شود، با توجه به جمعیت چهاردهمیلیونی دانشآموزان، مبلغی معادل 140 میلیارد تومان جمعآوری میشود که میتوان با آن چندین مدرسه و خوابگاه ساخت و وقف دانشآموزان مناطق محروم کرد، یا مجتمعی تجاری ساخت که عواید آن صرف دانشآموزان نیازمند شود؛ چندین موقوفه با چهارده میلیون واقف با سرمایۀ فقط دَههزار تومان!
ایجاد موقوفههای کلان
مزیت دومِ وقف مشارکتی، ایجاد موقوفههای کلانی است که با ورود یک یا چند نفر قابل تأسیس نیست؛ مثل پروژههای عمرانیِ کلان که به دلیل نیاز به هزینۀ بسیار بالا، اصولاً نمیتوانند در قالب یک موقوفۀ مبتنی بر یک یا چند واقفِ محدود، تعریف شوند؛ به همین دلیل نمیتوان از ظرفیتِ وقف برای توسعه پروژههای عمرانی و عامالمنفعۀ اینچنینی استفاده کرد.هدایت موقوفات جدید به سمت نیازهای روز جامعه
مزیت سومِ وقف مشارکتی، هدایت موقوفات جدید و نیات واقفان به سمت عرصههای جدید وقف و نیازهای روز جامعه است. در واقع دستاندرکاران نهاد وقف با استفاده از مطالعۀ وضعیت موجود موقوفات میتوانند خلأهای موجود را تشخیص دهند و آنها را پُر کنند. بهرهبردن از ظرفیت خرد جمعی و تعاون و همفکری برای هدایت عواید موقوفه، در «وقف مشارکتی» بسیار کاراتر و مؤثرتر از تنظیم وقفنامهها در موقوفههای فردی است.خدایا به کسانی که در طول تاریخ وقف کردند، جزای خیر مرحمت بفرما.
کسانی که از اوقاف حفاظت میکنند حفظ بفرما.
کسانی که مال اوقاف را میخورند و لبشان را پاک میکنند، خدایا اینها مسلمان هستند، حلالزاده هستند، ولی غافل هستند، آنها را از خواب غفلت بیدار کن.
خدایا! تو را به حقّ محمّد و آلمحمّد قَسَمَت می دهیم به ثروتمندان ما ایمان و سخاوت مرحمت بفرما.
پی نوشت:
. کهف، 46.
. تحف العقول، ص774.
. عیون أخبار الرضا (ع)، ج1، ص298.
. ارشاد القلوب، ج1، ص14.
برنامه درسهایى از قرآن سال 89.
. الکافی، ج7، ص49؛ تهذیب الاحکام، ج9، ص146. گویا نسخههایی از این وصیتنامه نزد سادات بنیالحسن و بنیالحسین بوده که ابنشبّه در تاریخ مدینه (ج1، ص225) آن را از «حسن بن زید» نقل میکند.
توبه، 111.
برنامه درسهایی از قرآن سال 89.
. من لا یحضره الفقیه، ج4، ص237، ح5567.
. نساء، 29.
. بقره، 181.
. نهجالفصاحه، ترجمه: ابوالقاسم پاینده، ج1، ص450.
برنامه درسهایى از قرآن سال 89، امدادرسانى.
برنامه درسهایى از قرآن سال 89، وقف، ص1.
برنامه درسهایى از قرآن سال 89، وقف، ص1.
. وسائل الشیعه، ج1، ص87، ح3.
. مائده، 2.
برنامه درسهایى از قرآن سال 77.
همان.
منبع:
برگرفته از کتاب سخن آرای 3 (سوگ چهل و هشتم در سخنرانی های استاد دکتر رفیعی)
* این مقاله در تارایخ 1402/4/1 بروز رسانی شده است.
منبع:
برگرفته از کتاب سخن آرای 3 (سوگ چهل و هشتم در سخنرانی های استاد دکتر رفیعی)
* این مقاله در تارایخ 1402/4/1 بروز رسانی شده است.