حجاب (2)
نویسنده : سید جواد سجادی
پرسش ها و پاسخ ها
الف) سلب آزادی
قبل از اینکه به این اشکال پاسخ دهیم لازم است که معنای آزادی را بررسی کنیم. آزادی به طور کلی دو نوع است: آزادی مفید و نوع دیگر آزادی زیان بخش و غیر مفید.
هر عملی که مطابق با عقل و فطرت انسان ، مطابق با خواسته ی خداوند متعال ، مطابق با قوانین و مصالح جامعه باشد و عفت و پاکی را تهدید نکند و یا حرص و شهوت را شدت نبخشد، آزادی مفید است. و هر گونه عملی که مخالف با موارد فوق باشد مسلما آزادی زیان بخشی است.
اسلام به عنوان یک دین کامل، حجاب را معرفی کرده است. این پوشش کامل مطابق با فطرت و عقل انسان است زیرا قرآن کریم در آیه 22 سوره اعراف به مسئله ی فطری بودن پوشش در قالب داستان حضرت آدم و حوا(علیهما السلام) اشاره می کند و می فرماید: «فَلَمَّا ذَاقَا الشَّجَرَةَ بَدَتْ لَهُمَا سَوْءَاتُهُمَا وَطَفِقَا يَخْصِفَانِ عَلَيْهِمَا مِن وَرَقِ الْجَنَّةِ»(آنگاه که ادم و حوا از درخت ممنوعه چشیدند، پوشش خود را از دست داده و به سرعت، با برگ درختان بهشتی خود را پوشاندند). این در حالی است که اولا حضرت آدم و حوا با یکدیگر زن و شوهر بوده اند و برهنه بودنشان اشکالی نداشته است و دوما هیچ کسی غیر از این دو در آنجا نبوده تا آن دو بزرگوار به خاطر او خود را بپوشانند و سوما چون که آنها از انسان های اولیه بوده اند، پوشش آنها جنبه اکتسابی نداشته است.
با این توضیحات مشخص شد که پوشش برای انسان ها یک مسئله فطری است همانطور که بسیاری از دانشمندان نیز به این مسئله اشاره کرده اند. (38)
و همانگونه که در مباحث قبلی ذکر شد حجاب با همه اصول آزادی مفید برابر است.
منظور از آزادی از دیدگاه مخالفان حجاب، آزادی زیان بخش است اگر چه آنها آنقدر آزادی از دیدگاه خودشان را زیبا و آرمانی جلوه می دهند که کمتر کسی متوجه خطرات این گونه آزادی می شود ولی آزادی از دیدگاه آنان یعنی اینکه زن بتواند در انتخاب نوع پوشش و یا نوع آرایش و مد آزادانه انتخاب کند و یا این که آزادانه بتواند با هر کس که دلش خواست رابطه برقرار کند.
این نوع آزادی که آنها از آن دم می زنند حتی پوشش زن را به عنوان یک وسیله التذاذ مرد جلوه می دهد چرا که به قول شهید مطهری(رحمة الله علیه): «گاهی لباس پوشیدن و راه رفتن ما زباندار می شود»
مثلا یک زن به وسیله لباس و نوع راه رفتن و یا با ناز و کرشمه حرف زدن و یا چیزهای دیگر، به اشخاص می فهماند که به من توجه کنید و یا به من عشق و محبت خود را ابراز کنید و خواسته های شهوانی من را بر طرف کنید و خیلی حرفهای دیگر. آیا این آزادی است؟
رهبر معظم انقلاب، حضرت آیت الله خامنه ای(قدس سره) با زبانی شیوا و مبین، آزادی از دیدگاه غرب را بیان می کنند و می فرمایند:
« بساط آن چيزي كه امروز به عنوان «آزادي زن» در دنيا و از سوي فرهنگ منحط غربي پهن شده است، بر پايهي اين است كه زن را در معرض ديد مرد قرار دهند تا از او تمتعات جنسي ببرند. مردان از آنها لذت ببرند و زنها وسيلهي التذاذ مردان شوند. اين، آزادي زن است؟ كساني كه در دنياي جاهل و غافل و گمراه تمدن غربي ادعا ميكنند طرفدار حقوق بشرند، در حقيقت ستمگران به زن هستند.
زن را به چشم يك انسان والا نگاه كنيد، تا معلوم شود كه تكامل و حق او و آزادي او چيست. زن را به عنوان موجودي كه ميتواند مايهاي براي صلاح جامعه با پرورش انسانهاي والا شود نگاه كنيد، تا معلوم شود كه حق زن چيست و آزادي او چگونه است». (39)
برخی گفته اند دین اسلام به وسیله آوردن حجاب زن را در یک فضای بسته مبحوس کرده است. و اما در جواب انها باید گفت: دین اسلام بهترین نوع پوشش را حجاب می داند و این اصلا به معنای مبحوس شدن زن نیست. به طور مثال اگر شخصی که ثروتمند است، پولها و طلا و جواهرات خود را در صندوقی بگذارد و بر آن قفل بزند و برایش نگهبان بگذارد، آیا این به معنای مبحوس کردن پولهای خود است و یعنی هیچ گاه نمی تواند به آنها دست یابد؟ و یا مثلا شخصی در خانه نشسته و برای اینکه از نور آفتاب جلوگیری کند و یا از ورود حشرات جلوگیری کند پرده را می کشد. آیا این به معنای این است که آن شخص هیچ گاه آزاد نیست؟ مطمئنا این گونه نیست.
به عنوان آخرین حرف در این بخش می گویم؛ حجاب به معنای واقعی کلمه، آزادی به شمار می آید زیرا زن را از حصار خواهش های نفسانی می رهاند و آزاد می کند به فرض اینکه محدودیت تلقی شود، یک محدودیت ارزش دار و معنی دار است. ولی بی حجابی انسان را از آزادی سلب می کند بدین صورت که او را در فضای پیروی از شهوت و مد پرستی و خود نمائی مبحوس می گرداند و همواره ارزش و اهمیت زن را زیر سوال می برد.
ب) رکود فعایت ها
تاریخ انقلاب اسلامی به خوبی نشان می دهد که زن می تواند در همه عرصه ها مثل فرهنگی، هنری، سیاسی، اقتصادی، و... با پوشش اسلامی حضور یابد. کما اینکه ما در همین عصر خودمان زنان موفق بسیاری را داریم که با پوشش کامل توانسته اند راه موفقیت را بپیمایند و به قله های بلند علمی و یا فرهنگی و... برسند.
مثلا ما در صدا و سیما و یا در طبابت و یا در دانشگاه ها و و یا در عرصه های سیاسی زنان بسیار موفق و ارزنده ای داریم که نه تنها حجاب مانع پیشرفت آنها نشده بلکه آنان را برای رسیدن به موفقیت علمی کمک کرده است.
حضرت آیت الله خامنه ای در رابطه با فعالیت زنان با حجاب می فرمایند:
«ما امروز بحمداللَّه چقدر زنان دانشمند و عالم در رشتههاي مختلف در جامعه مان داريم: دانشجويان كوشا و با استعداد و با ارزش، فارغ التحصيلان سطح بالا، پزشكان ممتاز و طراز بالا! امروز در جمهوري اسلاميرشتههاي گوناگون علميدر اختيار خانمهاست؛ زنهايي كه عفاف و عصمتشان را هم حفظ كردند، طهارت زنانه را هم حفظ كردند، حجاب را هم - به شكل كامل - حفظ كردند، به تربيت فرزند هم به شيوهي اسلاميميرسند، شوهرداري را نيز همان طوري كه اسلام گفته است انجام ميدهند، فعاليت علميو سياسي هم ميكنند. الان در بين شما - مجموع خانمهايي كه اين جا تشريف داريد - عدهي زيادي هستند كه فعاليتهاي سياسي و اجتماعي دارند؛ آن هم فعاليتهاي ممتاز و برجسته؛ چه خانمهاي مجرد، چه خانمهايي كه متأهلند و همسران آنها افتخار ميكنند و بايد هم افتخار كنند كه زنهايشان در ميدانهاي گوناگون پيشتازند. با روحيهي اسلاميو در محيط اسلامي، زن ميتواند به كمال واقعي خود برسد؛ دور از آن هرزگيها، دور از آن تجمل گراييها و دور از پست شدن و حقيرشدن در مقابل مصرف». (40)
مطمئناً با کمی تأمل درمی یابیم که این بی حجابی است که مانع فعالیت می شود به این صورت که زنان بی حجاب با آرایش و رفتارهای غیر متعادل خود سبب می شوند که مسائلی غیر از کار و فعالیت مانند شهوت و خیلی از مسائل دیگر به میان بیاید و این موضوع هم به ضرر خود شخص بی حجاب است و هم به ضرر اطرافیان زیرا که هم باعث حواس پرتی خود می شود و هم مانع فعالیت صحیح دیگران می گردد.
ولی بر عکس این، حجاب است. آن پوشش الهی مانع هر گونه فعالیت شهوتی زنان در جامعه و یا ادارات و یا فروشگاه ها می گردد. حجاب اسلامی حداقل امتیاز و حُسنش این است که مانع از این می شود که زن وقت و عمر خود را برای این صرف کند که مثلاً موی خود را چگونه درست کند تا بیشتر به چشم آید و یا آرایش خود را چگونه بزند و یا بسیاری از امور دیگر. و یا اینکه در بسیاری از فروشگاه ها دیده می شود که زنی با چهره ای مثلا زیبا و با آرایش و لباس های نامناسب ایستاده و هر پسر و یا مردی را به داخل فروشگاه می کشاند و مردان هم به بهانه ی خرید کالا(هر چند کالای بی کیفیت)، با آن شخص به گفتگو و خنده می پردازند. حالا با چنین اوضاعی، آیا زن بی حجاب که به طور خواسته یا ناخواسته به صید دلهای مردان می پردازد، مانع فعالیت و کار است و یا بانویی که در عین پوشش و عفاف و بدون ایجاد هیچ گونه مزاحمت برای دیگران، در حال انجام کار خود است؟
ج) افزایش حرص مردان
این نظریه دارای چندین اشکال و ایراد است که به برخی از آنها اشاره می کنیم:
1) آنهائی که این نظریه را مطرح کرده اند، به این مسئله فکر نکرده اند که اگر چنین کاری انجام بشود، تنها برای مردانی که همیشه آن زن بی حجاب را نگاه می کنند، موثر است ولی مردان نامحرم به چند نفر محدود نمی گردند تا بعد از مدتی برای آنان طبیعی شود بلکه ظاهر او همیشه برای مردان نامحرم تازگی دارد و نگاه به او نه تنها کاهش نخواهد یافت بلکه بیشتر و شدیدتر هم خواهد شد. به خصوص اینکه اگر یک زن از صورت زیباتری برخوردار باشد همیشه مورد هجوم نگاه ها و طمع گرسنگان جنسی قرار می گیرد. در نتیجه این بحث نه تنها موثر نیست بلکه با نمایش دادن جاذبه ها و زیبائیهای زن حرص مردان نیز افزایش پیدا خواهد کرد.
2) این که می گویند: ((انسان بر هر چیزی که از آن منع شود، حریص تر می شود)) جمله درستی می باشد ولی نیازمند توضیح است. حرص و طمع موقعی است که خواستن چیزی را در وجود شخصی به وجود آوردند و بعد از اینکه آن شخص آن را خواست، او را از آن چیز محروم و ممنوع سازند. برای توضیح و تفهیم بیشتر به این مثال توجه کنید: مثلاً به شخص گرسنه ای می گویند که در فلان جا غذای لذیذی وجود دارد. و آن شخص چون که گرسنه است به سرعت خود را به آن مکان می رساند. بعد از اینکه به آنجا رسید و مثلاً بر سر سفره نشست، آن غذای لذیذ را از جلوی او بر می دارند تا نخورد. به این ترتیب حرص و طمع آن غذا در وجود شخص شعله ور می شود.
اگر ما از همان ابتدای کار جلوی بی حجابی را بگیریم و یا آن را کاهش دهیم و زنان را به پوشش مزیّن کنیم، مطمئناً طمع و حرص یا کمتر می شود و یا به طور کلی از میان می رود.
3) تمایلات مرد نسبت به زن تنها به نگاه کردن نیست تا بعد از مدتی طبیعی شود بلکه مرد تمایلات شهوانی زیادی دارد که به محض اینکه مواضع بدن زن آشکار گردد و حجاب ها برداشته شود، این تمایلات بیشتر می شود. تمایلات مرد به زن اول از نگاه شروع می شود و تا وقتی که تمایلات جنسی مرد ارضا نگردد نگاه ها ادامه دارد و از آنجایی که قوانین شرعی و قانونی اجازه خواسته ی مرد را نمی دهد، حرص بر نگاه ادامه خواهد داشت و باعث می شود که عقده های روانی در مرد به وجود آید.
در آخر این بحث لازم است گفته شد که این پیشنهاد اگر به فرض محال به انجام برسد باعث بروز بسیاری از آسیب ها و ضررها به جامعه می شود که بسیاری از این مشکلات به ازدواج و جوانان بر می گردد. این پیشنهاد به قول معروف خاموش کردن شعله ی آتش با بنزین است.
چـادر و رنگ مشکی آن
همانطور که اشاره شد، خداوند متعال در آیه 59 سوره احزاب به پیامبر می فرماید: (اى پيامبر! به همسران و دخترانت و زنان مؤمنان بگو: جلبابها (روسرىهاى بلند) خود را بر خويش فروافكنند)
و در همانجا گفته شد که «جلباب» به چه معنایی است، که ما به منظور تکراری شدن بحث به آن نمی پردازیم. پوشیدن «جلباب» دستوری است که خداوند به زنان فرموده است و این نوع پوشش شباهت بسیار زیادی به چادر دارد، زیرا در هر دو پوشش تمام بدن پوشیده می شود.
برخی از زنان سوال می کنند که آیا حجاب تنها با چادر ممکن است؟ در پاسخ آنها باید گفت اگر معیار و ملاک پوشش رعایت شود، اشکالی ندارد که مصداق متفاوت شود. آنچه که معیار و ملاک پوشش است عبارتست از:
1) پوشش ظاهر بدن به ویژه برای کسانی که ظاهری جذاب دارند.
2) پوشش حجم و برآمدگی های بدن
3) پوشش رفتارهای جذب کننده و پرهیز از هر نوع عشوه گری و جلوه گری
اگر این ملاک ها رعایت شود، فرقی نمی کند که یک زن با چادر باشد و یا با مانتو البته چادر یک عظمت و وقاری دیگر را برای زن فراهم می کند. رهبر معظم انقلاب، حضرت آیت الله خامنه ای(قدس سره) می فرمایند: «حجاب به معنای چادر نیست؛ اما چادر در نزد ما ایرانی ها که زن های ما از قدیم داشتند، بهترین نوع حجاب است. بدون چادر هم حجاب ممکن است. حجاب به معنای پوشیدن سالم است نه پوشیدنی که از نپوشیدن بدتر است» (41)
بحث بعدی درباره رنگ مشکی چادر است. بر همه متخضضان و پزشکان اعصاب و روان مشخص شده که رنگ ها آثار بسیار عجیبی بر سیستم اعصاب و روان و حتی سیستم داخلی بدن می گذارد و می تواند مثلا احساسات ما را تحریک کند و یا تسکین ببخشد.
رنگ سیاه نشانگر فاصله و مرز است و هر کس از این رنگ استفاده می کند می خواهد بگوید که یک نوع مرز ایجاد کرده است. به طور مثال شخصی بر اثر از دست دادن کسی، لباس مشکی می پوشد و با این کار به همه می گوید که بین من و آن شخص یک فاصله افتاده و مرز زندگی ما از هم جدا شده است.
و گاهی این پوشش مشکی بیانگر مشخص کردن مرز و محدوده ی اجتماعی است که حجاب مشکی خانم ها از این دسته است.
خانم هایی که چادر مشکی بر سر می کنند و با وقار و متانت مثال زدنی در جامعه ظاهر می شوند، به همه می گویند که این پوشش بیانگر حریم ما است و هر کسی حق ورود به این حریم پاک و مقدس و خصوصی را ندارد. این حریم، حریم عفت و پاکدامنی و حیا است نه جای هرزگی و هوس بازی. در واقع زنان جامعه با این پوشش مانع هر گونه نگاه زهرآلود مردان می شوند و مرزی عاقلانه را برای خود به وجود می آورند.
زنان با این پوشش برای خود احترام و حرمتی قائل می شوند که وظیفه همه اقشار جامعه است که به این می فهماند که باید حریم نگه داشت و به صاحب آن با دیده ی احترام و کرامت نگریست.
یکی دیگر از آثار پوشش سیاه این است که مردان با دیدن این رنگ رغبتی برای ادامه دادن نگاه به آن زن پیدا نمی کنند زیرا رنگ سیاه بی رنگی مطلق است و فرد بیننده رغبتی برای دیدن آن رنگ ندارد.
نقطه مقابل رنگ سیاه، رنگ سفید است و یا هر رنگی که روشن باشد. در واقع رنگ سیاه یک نوع بی میلی را به طرف مقابل می فهماند و به معنای «نه» بوده ولی رنگ های روشن و به خصوص رنگ سفید، به خاطر جذابتی که دارد، خواسته یا ناخواسته خود را در معرض نگاه دیگران قرار می دهد و در واقع نوعی «بله» گفتن به خواسته های دیگران است.
پوشش مشکی باعث می شود که زن از نگاه دیگران دورتر باشد ولی بر عکس آن رنگ سفید است که نوعی نزدیک بودن از فاصله حقیقی را می رساند. علاوه بر این رنگ مشکی، رنگ صامتی است و موجب تحریک غرائز نمی شود.
در آخر باید گفت رنگ مشکی یک فضای آزاد در فعالیت های اجتماعی را برای دختران و پسران ایجاد می کند که باعث از بین بردن تحریک های غیر اخلاقی مردان می شود. و زنان جامعه با این پوشش می توانند به دور از هیجانات کاذب و با بهره گیری از گوهر حیا و عفاف، به بالاترین مرتبه ی تقوا برسند و یا می توانند به بلندترین درجات علمی برسند.
اما برخی مکروه بودن پوشش مشکی را بهانه قرار داده اند که در جواب آنها باید گفت: چادر مشکی و عبا از باقی پوشش ها استثنا شده است. همانگونه که امام ادق(علیه السلام) می فرمایند: «يُكْرَهُ السَّوَادُ إِلَّا فِي ثَلَاثَةٍ الْخُفِّ وَ الْعِمَامَةِ وَ الْكِسَاء» (پوشیدن لباس سیاه کراهت دارد مگر در سه چیز که عبارتند از: کفش و عمامه و کساء(کساء به لباس بزرگی مثل عبا و چادر و امثال آن می گویند) (42)
برای تکمیل این بحث به استفتاء برخی از مراجع، راجع به کراهت پوشش مشکی اشاره می کنیم:
آیات عظام امام، بهجت، تبریزی، صافی، فاضل، نوری و وحید: پوشیدن لباس سیاه، هرچند مکروه است؛ ولی عبا از آن استثنا شده و چادر مشکی نیز داخل عنوان عبا است و مکروه نیست.
آیات عظام سیستانی و مکارم: به طور کلی پوشیدن لباس سیاه مکروه نیست؛ افزون بر آنکه چادر مشکی داخل عبا است و عبا استثنا شده است. (43)
حجاب در جامعه کنونی
در این دوره وظیفه والدین و همسران بسیار وظیفه ی سنگینی است، چرا که با ورود به بدحجابی هیچ زن و یا مردی از آفات آن در امان نخواهد بود و همه ی افراد دچار آثار بد حجابی می شوند. از جمله آن آثار می توان به: تکذیب آیات الهی، پایین آمدن شخصیت بانوان، عقده مند کردن مردان، تزلزل خانواده ها، بلوغ زودرس جوانان، احساس پوچی در زنان، ایجاد غفلت، عقاب آخرت و... اشاره کرد که به برخی از آنها در طی مباحث اشاره شد.
روشهای گسترش فرهنگ عفاف و حجاب
وظیفه ی پدران و مادران به مراتب سنگین تر از مسئولین می باشد چرا که خانواده یکی از اصول بنیادی در همه جوامع است و نقش پدران و مادران بسیار حائز اهمیت است. زیرا این دو می توانند با تربیت صحیح یک نسل را از آفات و بلایای فرهنگی نجات دهند و اگر تربیت صحیح نباشد هم به خود شخص آسیب وارد می شود و هم به فرزندانش و هم به جامعه.
تقریباً می توان گفت از سن 4 یا 5 سالگی باید بر روی حجاب یک دختر کار کرد. از جمله کارهایی که می توان انجام داد می توان به این موارد اشاره کرد:
خرید مقنعه و روسری به سلیقه ی خود دختر و پوشاندن آن به دختر ، مادر هیچ موقع در بین مردم بدون چادر و پوشش کامل ظاهر نشود ، همیشه در برابر جمع دختر را به خاطر حجابش تشویق کنند و برایش هدایایی بگیرند ، در سن تکلیف برایش جشن با شکوهی برگزار کنند و هر سال به مناسبت فرارسیدن روز تکلیفش به او هدیه بدهند و یا دختر را به نماز خواندن که مظهر پوشش اسلامی است در همان سنین کودکی تشویق کنند و بسیاری از کارهای دیگر که متأسفانه در اینجا نمی توان به آن پرداخت ولی توصیه می کنم که افراد برای آشنایی به روشهای یاد دادن حجاب به فرزندان به کتابهایی که در این زمینه نوشته شده رجوع کنند که از جمله ی آن کتابها می توان به کتاب ((چگونه فرزندان ما با حجاب می شوند؟ نوشته ی آقای احمد لقمانی)) اشاره کرد.
و اما کارهایی که مسئولین باید انجام بدهند، از این قبیل است:
آموزش حجاب در مدارس با بهره گیری از شیوه های به روز، ملزم کردن دانشجویان و اساتید به حجاب و تبیین مسئله ی حجاب برای آنان، برگزاری همایش هایی در مورد حجاب با حضور عموم مردم و تبیین ریشه های حجاب، نظارت بر صدا و سیما و مخصوصاً تلویزیون و پخش برنامه هایی با موضوع حجاب، قرار دادن پوشش برای بازیگران و یا اشخاص که بیشتر با مردم در ارتباط هستند، زیرا بیشتر این افراد به نوعی الگو برای دیگران به شمار می آیند، قرار دادن حجاب برای کارمندان دولت در همه ی سطوح، امر به معروف و نهی از منکر در سطح جامعه توسط ارگان و یا سازمان ها به صورت دائم، ملزم کردن پوشش در حرم معصومین و یا امامزاده ها و همچنین ملزم کردن پوشش در مساجد اصلی هر شهر و... .
در تبیین و گسترش فرهنگ حجاب همه اقشار جامعه باید سهیم باشد تا انشاالله بتوان جامعه ای ساخت که در آن هیچ گونه بدحجابی دیده نشود و در این صورت است که می توان جامعه اسلامی خود را به عنوان یک الگوی کامل برای همه بشریت معرفی کرد و در نهایت هم در دیار آخرت و در محضر خداوند متعال و اهل بیت(علیهم السلام) سربلند ظاهر شد.
عفاف
ریشه ی اصلی حجاب «عفاف» نام دارد. اگر کسی با مسئله ی عفاف به خوبی آشنا شود مطمئناً پوششی آگاهانه و آزادانه خواهد داشت که این پوشش نه به اجبار خانواده است و نه به اجبار جامعه و در واقع پوششی است که مانع نفوذ شهوات و یا احساسات در همه ی حالات می شود. عفاف از کلمه ی «عفّ» گرفته شده و در اصل به معناي خويشتن داري، تسلّط بر نفس و نقطه مقابل شهوت پرستي و شكم پرستي است.
راغب اصفهاني در لغت نامه «مفردات» ميگويد: «عفّت حالتي در نفس است كه انسان را از غلبه شهوت باز ميدارد.» (44)
طريحي در «مجمع البحرين» مينويسد: «العفافُ كَفُّ النفس عن المحرّمات، و عَنْ سؤال النّاس؛ عفّت، بازداري روح و روان از گناهان و هم چنين نگه داري خويش از دراز كردن دست سؤال به سوي ديگران است.» (45)
صاحبان عفت کسانی هستند که اولاً در مال خود قناعت می ورزند و در مقابل اسراف و یا شکم پرستی خویشتن داری می کنند و ثانیاً در برابر انجام گناه پاکدامن هستند و خود را از غلبه شهوت به دور نگه می دارند.
عفت در قرآن
و همچنین خداوند تبارک و تعالی در سوره ی نور آیه 33 می فرماید: «وَلْيَسْتَعْفِفِ الَّذينَ لايَجِدُونَ نِكاحَا حَتّي يُغْنِيَهُمُ اللّهُ مِنْ فَضْلِهِ» (و كساني كه امكاني براي ازدواج نمييابند، بايد عفت و پاكدامني پيشه كنند، تا خداوند از فضل خود آنان را بينياز گرداند).
عفت در کلام معصومین (علیهم السلام)
در مورد ارزش انسان عفيف، حضرت علی(علیه السلام) ميفرمايند: «مَا المُجاهِدُ الشّهيدُ في سَبيل اللهِ باَعْظَمَ اجرا ممَّنْ قَدَرَ فَعَفَّ، لَكادَ العَفيفُ أَنْ يَكونَ مَلَكا مِنَ الملائكة» (پاداش مجاهد شهید در راه خدا، بزرگ تر از پاداش عفیفِ پاکدامنی نیست که قدرت بر گناه دارد و آلوده نمی گردد، همانا عفیفِ پاکدامن، فرشته ای از فرشته هاست). (46)
امیر المومنین(علیه السلام) می فرمایند:«العَفافُ يَصونُ النّفسَ و يُنَزِّهُها عَنِ الدنايا» (پاکدامنی نفس آدمی را نگهداری و از کارهای زشت و پست بدور داشته و پاکیزه می کند). (47)
امام باقر(علیه السلام) فرمودند: «ما مِن عِبادةٍ أفضَل عِندَ اللهِ مِن عِفة بَطنٍ وفَرجٍ» (هیچ عبادتی در نزد خدا برتر از عفت شکم و فرج نیست) (48)
حضرت علی (علیه السلام) فرمودند: «عَليكَ بِالعِفَّةِ فَإنّها نِعمَ القَرين» (بر تو باد عفت و پاکدامنی داشتن که آن خوب رفیق و قرینی است) (49)
حضرت علی (علیه السلام) فرمودند: «مَن عَفَّ خَفّ وِزرُهُ و عَظُمَ عِندَ اللهِ قَدرُهُ» (هر کس عفت پیشه سازد، گناهانش سبک گردد و قدر و منزلتش در پیشگاه خداوند بزرگ شود). (50)
عفت در کلام رهبری
بهترین افتخار و ارزش برای یک جوان این است که عفت داشته باشد و بتواند شکم و یا شهوت خود را از محرمات الهی پاک نگه دارد. از جمله آثاری که عفت و پاکدامنی به دنبال خود دارد می توان به چند اثر اشاره کرد. از جمله آنها: کفایت کردن به امور حلال، خویشتن داری و مراقبت از خود در همه ی حالات و مخصوصاً به هنگام مواجهه با گناه، صبر و شکیبایی بیشتر، رسیدن به مرحله یقین و رضایت از نعمات خدا، راحت شدن و مصون ماندن از آبروریزی در مسیر گناه، تسلیم شدن در برابر اوامر خدا و رسول او و امامان علیهم السلام.
حیا
حیا در قرآن
علامه طباطبایی(رحمة الله علیه) در تفسیر این آیه می فرماید: «اگر خداوند كلمه" استحياء" را نكره، بدون الف و لام- آورده، براى رساندن عظمت آن حالت است، و مراد از اينكه راه رفتنش بر" استحياء" بوده، اين است كه: عفت و نجابت از طرز راه رفتنش پيدا بود». (52) و همچنین علامه مجلسی(رحمة الله علیه) فرموده است: «مستحيية معرضة عَن عادة النساء الخفرات و قيل غَطت وَجهَها بِكُم دَرعها» (یعنی آن دختر با حیا و آن گونه که عادت زنان شرمگین است، راه می رفت و گفته اند که با آستین لباس، صورت خود را پوشانده بود). (53)
از این آیه می توان ارزش و اهمیت حیا را فهمید زیرا اگر اهمیتی نداشت آوردنش در قرآن زیاد مهم نبود و در واقع اگر اهمیت نداشت آوردنش کار لغو و بیهوده ای بود.
حیا در کلام معصومین (علیهم السلام)
پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) می فرمایند: «إنَّ لِكُلِّ دينٍ خُلقاً وإنّ خُلقَ الإسلامِ الحياءُ» (هر دین و آئینی اخلاق و روشی دارد، روش و اخلاق دین اسلام حیا و شرم است). (54)
پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) فرمودند: «مَن لَم يَكُن لَه حَياءٌ فَلا دينَ لَهُ و مَن لَم يَكُن لَهُ حَياءٌ فِي الدنيا لَم يَدخُلِ الجَنَّةَ» (آنکس که شرم و حیا در وجودش نباشد دین ندارد، و هر کس که در دنیا از شرم و حیا بی بهره ماند وارد بهشت نمی گردد). (55)
حضرت علی(علیه السلام) فرموده اند: «غايَةُ الحَياءِ أن يَستَحيِيَ المَرءُ مِن نَفسِهِ» (منظور از حیاء این است که شخص(در هنگام ارتکاب زشتیها) از خود شرمنده شود). (56)
یکی از دو امام (امام با قر و یا امام صادق علیهما السلام) فرموده اند: «الحَياءُ والايمانُ مَقرونانِ فِي قَرنٍ فَإذا ذَهَبَ أحَدُهُما تَبِعَهُ صاحِبُهُ» (حیاء و ایمان دو همراهند و در یک رشته بسته اند و چون یکی از آن دو برود؛ دیگری هم می رود). (57)
حیا در کلام اندیشمندان
دکتر حداد عادل میگوید:«شرم یکی از صفات مخصوص انسان است و انسان تنها حیوانی است که اصرار دارد دست کم بعضی از اندام خود را بپوشاند؛ اگر سخن گفتن، منطق داشتن و وجدان داشتن که از جمله تفاوتهای انسان با حیوانات است، برای انسان «کمال» محسوب میشود و به او ارزش میبخشد، چرا احساس شرم (که مخصوص انسان است) کمال محسوب نشود». (59)
همچنین این مسئله در کلام چندین دانشمند غیر مسلمان هم به چشم می خورد که ما به دو نفر از آنان اشاره می کنیم:
ویل دورانت، دانشمند آمریکایی میگوید: ((حیا یکی از بهترین صورتهای روحی عشق است و تا شکوه درخشندگی بیمانندی بالا میرود و گاهی برعجیبترین دواعی نفسانی غالب میگردد)). (60)
همین نویسنده در کتاب دیگر می گوید: ((شرم رویی نوعی عقب نشینی مدبرانه است که از ترس و پاکی می زاید و با لطف و زرنگی گسترش می یابد.)) (61)
دکتر «فلاسن»، استاد دانشگاه روچستر، میگوید: ((خجالت کشیدن از کارهای زشت و حیا علامت سلامت است)). (62)
در پاین این مقاله بار دیگر به زنان و دختران می گویم حجاب پوششی است که اسلام آنرا برای سلامت و امنیت زن و به طور کلی برای جامعه آورده است و با همین مسأله ارزش و اهمیت زن را بالا برده است. هر انسانی اگر در مورد حجاب و فلسفه ی آن فکر کند و یا آگاهی پیدا کند مسلماً این نکته را خواهد فهمید که حجاب چقدر گرانبها است. زنان غربی و غیر مسلمان روز به روز به سمت و سوی پوشش و حجاب می آیند ولی در این کشور زنان مسلمان روز به روز به سمت و سوی بی حجابی و برهنگی می روند فقط به این خاطر که آزادی می خواهند. اما می توان به کسانی که آزادی را بهانه کرده اند گفت: هیچ کس با نام آزادي دیوارخانه خود را برنمیدارد و شبها در حیاطش را باز نمیگذارد، چون خطر رخنة دزد، جدی است.
انشاالله این مقاله بتواند گامی موثر در جهت پوشش و حجاب گوهران گرانبهای این جامعه شود.
منابع و مآخذ
کتاب های فارسی :
1- نهج البلاغه، ترجمه آقای محمد دشتی، چاپ اول، انتشارات لقمان، قم، تابستان 79
2- ویل دورانت، تاریخ تمدن، مترجم: احمد آرام، چاپ سوم، تهران، سازمان انتشارات و آموزش انقلاب اسلامی، 1370ش
3- جلیل ضیاء پور، پوشاک باستانی ایرانیان از کهن ترین زمان، انتشارات اداره کل موزه ها و فرهنگ عامه، 1343ش
4- جلیل ضیاء پور، پوشاك زنان ایرانی، تهران، انتشارات وزارت فرهنگ و هنر[بی تا] )
5- سيد محمد باقر موسوى همدانى، ترجمه تفسير الميزان ، دفتر انتشارات اسلامى جامعهى مدرسين حوزه علميه قم، 1374 ش، چاپ پنجم)
6- دکتر غلامعلی حداد عادل، فرهنگ برهنگی و برهنگی فرهنگی ، انتشارات سروش، تهران، چاپ اول، 1359ش
7- ویل دورانت، لذات فلسفه ،ترجمه عباس زریاب، سازمان انتشارات و آموزش انقلاب اسلامی، چاپ پنجم، 1369 ش
8- محمود اکبری، مروارید عفاف ، ویراستار سید محسن عظیمی، انتشارات پارسیان و ظفر- قم، 1376ش
9- شهید مرتضی مطهری، مسئله حجاب ، انتشارات صدرا، چاپ هشتادم، بهمن 1387ش
10- محمد رضا اکبری، تحلیلی نو و عملی از حجاب در عصر حاضر ، انتشارات پیام عترت، چاپ سوم، تابستان 1377 ش
11- عباس رجبی، حجاب و نقش آن در سلامت روان ، انتشارات موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(رحمة الله علیه)، چاپ چهارم، تابستان 1387 ش
12- حمید احمدی و احمد عالیشأنی، سیمای حجاب و عفت در آیات و روایات ، انتشارات زائر(آستانه مقدسه قم)، چاپ دوم، بهار 1387 ش
13- علی محمدی، فلسفه حجاب ، انتشارات ارم، چاپ اول، تابستان 1370 ش
14- محمد مهدی حرزاده، حیا زیبایی بی پایان ، انتشارات شفق، چاپ اول، بهار 1383 ش
15- احمد لقمانی، چگونه فرزندان ما باحجاب می شوند؟ ، انتشارات بهشت بینش، چاپ اول، 1389 ش
16- صادق احسان بخش، آثار الصادقین ، انتشارات روابط عمومی ستاد برگزاری نماز جمعه گیلان، چاپ سوم، 1377 ش
کتاب های عربی :
1- ثقة الاسلام کلینی، الکافی، دار الکتب الاسلامیة، تهران، 1365 ش
2- ملا محسن فيض كاشانى، تفسير الصافى، انتشارات الصدر، تهران، 1415 ق، چاپ دوم
3- ابن الأشعث السجستاني، سنن ابو داود ، تحقيق وتعليق : سعيد محمد اللحام، چاپ : الأولى ، 1410 ق، ناشر: دار الفكر للطباعة والنشر والتوزيع
4- فضل بن حسن طبرسى، مجمع البيان فى تفسير القرآن، انتشارات ناصر خسرو، تهران، 1372 ش، چاپ سوم
5- محود زمخشرى، الكشاف عن حقائق غوامض التنزيل، دار الكتاب العربي، بيروت، 1407 ق، چاپ سوم
6- علامه مجلسی، بحار الانوار ، موسسة الوفاء بیروت- لبنان، 1404 ق
7- الشیخ الحویزی، تفسير نور الثقلين ، مؤسسة إسماعيليان للطباعة والنشر والتوزيع، قم، 1412 ق، چاپ چهارم
8- الراغب الأصفهانى، مفردات غريب القرآن، چاپ الثانية، 1404 ق، دفتر نشر الكتاب
9- الشيخ الطريحي، مجمع البحرين ،چاپ الثانية ، 1408 ق، مكتب النشر الثقافة الإسلامية
10-عبد الواحد بن محمد تمیمی، غرر الحکم و درر الکلم ، انتشارات دفتر تبلیغات قم، سال 1366 ش
11- علي بن حسام الدين المتقي الهندي، كنز العمال في سنن الأقوال والأفعال ، مؤسسة الرسالة - بيروت 1989 م
12- شیخ حر عاملی، وسائل الشیعه ، موسسه آل البیت- قم، 1409 ق
پی نوشت ها :
38- ر. ک؛ حجاب و نقش آن در سلامت روان نوشته عباس رجبی
39- بیانات معظم له در دیدار گروهي از زنان، به مناسبت فرخنده ميلاد حضرت زهرا (سلام الله علیها) 25/9/1371
40- بیانات معظم له در دیدار گروهي از زنان، به مناسبت فرخنده ميلاد حضرت زهرا (سلام الله علیها) 25/9/1371
41- بیانات معظم له در خطبه نماز جمعه17/5/65
42- وسائل الشیعه، ج 4، ص 382
43- برگرفته از کتاب پرسش ها و پاسخ های دانشجویی، ج 18
44- مفردات، ص 339 ، ذیل واژه ی عفّ
45- مجمع البحرین، ج 3 ، ص 208 ، ذیل واژه ی عفت
46- نهج البلاغه، حکمت 474
47- غرر الحکم و درر الکلم، حدیث 5420
48- بحار الانوار ج 68 ص 270
49- غرر الحکم و درر الکلم، حدیث 5411
50- غرر الحکم و درر الکلم، حدیث 5426
51- بیانات معظم له در ورزشگاه آزادی به مناسبت میلاد حضرت زهرا 30/7/1376
52 - ترجمه تفسير الميزان ، ج 16 ، ص 35
53- بحار الانوار، ج 13 ، ص 20
54- کنز العمال، ج 3 ، الاخلاق، باب الاکمال من الحیاء، ح 5757
55- کنز العمال، ج 3 ، الاخلاق، باب الاکمال من الحیاء، ح 5791
56- غرر الحکم، ح 4758
57- بحار الانوار، ج 68 ، ص 331
58- مسئله حجاب، ص 62
59- فرهنگ برهنگی و برهنگی فرهنگی ، ص 68
60- تاریخ تمدن، چاپ دوم، تهران- اقبال، مهر ماه 1343ش
61- ویل دورانت، لذات فلسفه، ص 128 و 129
62- مروارید عفاف، ص 46