مقدمه:
پس از رحلت رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) از مهمترین برهههای تاریخ اسلام است. میدانیم که با رحلت رسولخدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) جریان سقیفه شکل گرفت که آثار و پیامدهایی داشت.از تلخترین آثار این رخداد، هجمه به خانه حضرت فاطمه (سلاماللهعلیها) به منظور بیعتگیری برای ابوبکر بود.
در این هجمه، حضرت فاطمه (سلاماللهعلیها) دچار صدمات جسمی و روحی شد و فرزندش محسن را سقط کرد. از جمله پرسشهای کلیدی درباره این واقعه، تاریخ رخداد آن است،
از سؤالات اساسی در ماجرای آتش زدن خانه حضرت علی(ع) و اهانت به آن بزرگوار این است که: که چه کسی باعث قتل حضرت محسن شده است؟
اسم ونام کودکی به دنیا نیامده از کجا آمده است؟ ایا محل دفنی برای ایشان وجو دارد؟ روایات شیعه و سنی در مورد سقط حضرت محسن چه می گویند؟ این مطالب را در این مختصر از پاسخ می دهیم.
از ماجرای سقط حضرت محسن علیه السلام چه میدانیم؟
1- نامگذاری حضرت محسن
محسن علیه السلام عزیز پیامبر صلى اللَّه علیه و آله بود و آن حضرت قبلاً نام او را تعیین کرده بود.اگر این آخرین گل زهرا علیهاالسلام به دنیا مى آمد همه به عنوان یادگار پیامبر صلى اللَّه علیه و آله از او یاد مىکردند و گرامیش مى داشتند.
ولى خوب شد به دنیا نیامد، چه آنکه هنوز متولد نشده اینچنین او و مادرش را گرامى داشتند.
2- حضرت محسن هم نام فرزندان هارون
قول شهید شوشتری در احقاق الحق؛ و فی لفظ: و أنت أبو الحسن الخیر. و فی روایة للطبرانی، و الامام أحمد، و ابن أبی شیبة، و ابن جریر، و ابن حبان، و الحاکم، و الدولابی، فی کتابه الذریة الطاهرة: أنه سمى الأول حسنا، فلما ولد الثانی سماه حسینا، فلما ولد الثالث سماه محسنا، و قال: إنی سمیتهم بأسماء ولد هارون: شبر و شبیر و مشبر. (1)و در یک کلام: و تو ابوالحسن الخیر. و در روایتی از طبرانی، امام احمد، ابن ابی شیبه، ابن جریر، ابن حبان، حکیم و الدولابی در کتاب الذریة الطاهره:
اولین فرزند را حسن نامید. و هنگامی که دومی به دنیا آمد و نام او را حسین گذاشت و چون سومی به دنیا آمد او را محسن نامید و گفت: آنها را به نام فرزندان هارون نامیدم: شبر و شبیر و مشبر.
3- محسن نامی از طرف پیامبر(ص) برای فرزند سقط شده
و نیز فیض در نوادر نقل کرده است؛قال: فترکه أکثر القوم لأجلها، فأمر عمر قنفذ بن عمر لعنه اللّه أن یضربها بسوطه، فضربها قنفذ بالسّوط على ظهرها و جنبیها إلى أن أنهکها و أثر فی جسمها الشریف و کان ذلک الضرب أقوى سبب فی إسقاط جنینها و قد کان رسول اللّه صلّى اللّه علیه و آله سمّاه محسنا و جعلوا یقودون أمیرا لمؤمنین علیه السّلام إلى المسجد حتّى أوقفوه بین یدی أبی بکر و قالوا له مدّ یدک فبایع. (2)
گفت: بیشتر مردم به خاطر او او را ترک کردند، پس عمر به قنفد بن عمر دستور داد تازیانه او را بزند، قنفد با تازیانه به پشت و پهلوهایش زد تا او را از پا درآورد و بر او اثر گذاشت.
آن ضرب و شتم شدیدترین عامل سقط جنین او بود و رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم او را محسن نامیدند .
به مؤمنان علیه السلام به مسجد تا او را در مقابل ابوبکر قرار دادند و گفتند دستت را دراز کن و او بیعت کرد.
و نیز علامه قندوزی در ینابیع الموده نقل می کند؛ (3) و فی الاصابة (4) المحسن بن علی بن أبی طالب مات (5) صغیرا (رضی اللّه عنهما).
محسن بن علی بن ابی طالب در حالت جنین (رضی الله عنه) درگذشت.
قال رسول اللّه صلّى اللّه علیه و آله و سلّم: سمّیتهم بأسماء ولد هارون شبر و شبیر و مشبر. (اسناده صحیح).
رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمود:نام آنها را به نام پسران هارون، شبر، شبیر و مشبر گذاشتم. (زنجیره انتقال آن معتبر است.)
و نیز نقل دیگر قاضی شهید؛ (6)
4- نام گذاری حضرت محسن قبل از امدن به دنیا
قال أمیرالمؤمنین علیه السلام: إنّ أسقاطکم إذا لقوکم یوم القیامه و لم تسموهم، یقول السقط لأبیه: «ألا سمیتنی و قد سمّى رسول اللَّه صلى اللَّه علیه و آله محسناً قبل أن یولد».امیرالمؤمنین علیه السلام فرمود: اگر فرزندان سقط شده ى شما روز قیامت شما را ببینند در حالى که نامى براى آنان نگذاشته اید،
سقط به پدرش مى گوید: چرا براى من نامى تعیین نکردى در حالى که پیامبر صلى اللَّه علیه و آله محسن علیه السلام را قبل از اینکه به دنیا بیاید نامگذارى کرده بود.(7)
قالت أسماء: فما دخلنا البیت إلّا و قد أسقطت جنیناً سماه رسول اللَّه صلى اللَّه علیه و آله محسناً.
5- آمدن اسما بعد از سقط حضرت محسن
اسماء مىگوید: وارد خانه ى حضرت زهرا علیهاالسلام شدیم وقتى که حضرت جنین خود را سقط کرده بود؛ همان که پیامبر صلى اللَّه علیه و آله او را محسن نامیده بود.فاطمه ى من… سقط جنین؟! چه سوزناک است که پیامبر صلى اللَّه علیه و آله از شهادت یادگار خود خبر دهد و بفرماید: این شهادت در اثر ضربتى است که بر دخترم فاطمه علیهاالسلام وارد مى شود!
قال رسول اللَّه صلى اللَّه علیه و آله: و تضرب و هی حامل،… و تطرح ما فی بطنها من الضرب و تموت من ذلک الضرب.
6- خبر پیامبر از شهادت محسن و حضرت زهرا(س)
پیامبر صلى اللَّه علیه و آله فرمود: حضرت زهرا علیهاالسلام زده مى شود در حالى که باردار است.در اثر این ضربت فرزندى که همراه دارد سقط مى شود، و خود او در اثر همان ضربت از دنیا مى رود.(8)
7- سقط حضرت محسن بر اثر فشار در و دیوار
مرحوم طبرسی می گوید: ...أبوبکر به قنفذ پیغام فرستاد که فاطمه را بزنید، با این پیغام کار بالا گرفت و او را از علی دور کردند و قنفذ با شدّت عمل بالاترى وارد صحنه شد.و در نهایت قساوت و شدّت، دخت گرامى پیامبر را میان فشار درب و دیوار قرار داده و شدّت این کار به حدّى بود که پهلوى آن بانو شکست و بچّه داخل شکم سقط شد!. (9)
8- سقط حضرت محسن بدون جرم و گناه
در کتاب نقل هدایه الکبری؛ شرحماجرای سقط از کلام حضرت زهرا(س):حضرت صدیقه سلام الله علیها با قوم؛ وَ قُلْتُ: نَاشَدْتُکُمُ اللَّهَ وَ بِأَبِی رَسُولِ اللَّهِ (عَلَیْهِ السَّلَامُ) أَنْ تَکُفُّوا عَنَّا وَ تَنْصَرِفُوا فَأَخَذَ عُمَرُ السَّوْطَ مِنْ قُنْفُذٍ مَوْلَى أَبِی بَکْرٍ، فَضَرَبَ بِهِ عَضُدِی فَالْتَوَى السَّوْطُ عَلَى یَدِی حَتَّى صَارَ کَالدُّمْلُجِ، وَ رَکَلَ الْبَابَ بِرِجْلِهِ فَرَدَّهُ عَلَیَّ وَ أَنَا حَامِلٌ فَسَقَطْتُ لِوَجْهِی وَ النَّارُ تَسَعَّرُ، وَ صَفَقَ وَجْهِی بِیَدِهِ حَتَّى انْتَثَرَ قُرْطِی مِنْ أُذُنِی وَ جَاءَنِی الْمَخَاضُ فَأَسْقَطْتُ مُحَسِّناً قَتِیلًا بِغَیْرِ جُرْمٍ فَهَذِهِ أُمَّةٌ تُصَلِّی عَلَیَّ، وَ قَدْ تَبَرَّأَ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ مِنْهَا وَ تَبَرَّأْتُ مِنْهَا.(10)
شما را به خداوند و به پدرم رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم سوگند می دهم که دست از ما بردارید و ما را رها کنید؛ پس عمر تازیانه را از قنفذ غلام ابی بکر گرفت.
و به بازوری من زد تا این که به دست من خورد تا این که ورم کرد؛ و درب خانه را با پای خود باز کرد و من حامله بودم و در حالی که آتش فروزان بود با صورت بر زمین خوردم ....پس محسن علیه السلام بدون جرم و گناه کشته شد؛
پس آیا این امتی است که بر من درود می فرستند در حالی که خداوند و رسولش از آن ا بیزارند و من از آنان بیزار هستم؛
9- محسن سقط شده وحضرت خدیجه و فاطمه بت اسد سلام الله علیهما
امام صادق علیه السلام فرمودند: آنگاه که آقای بزرگ، محمد رسول خدا صلّی اللَّه علیه و آله با انصار و مهاجرین و آنها که به او ایمان آوردند و نبوت او را تصدیق کردند و در رکاب وی شهید شدند، ظهور میکند.با ظهور حضرتش، کسانی که دعوت آن حضرت را تکذیب کردند و درباره پیغمبری اش شک نمودند و به گفتار وی اعتنا نکردند؛
و کسانی که گفتند او ساحر و کاهن و دیوانه است و از روی هوای نفس سخن میگوید و آنها که با وی جنگ کردند، حاضر میکنند .
تا از روی حق و عدالت انتقام اعمالی را که از بعثت آن حضرت تا موقع ظهور مهدی، با هر امامی و در هر وقتی از اوقات مرتکب شده اند، از آنها بگیرد. این است تأویل حقیقی آیه شریفه:
«وَ نُرِیدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَی الَّذِینَ اسْتُضْعِفُوا فِی الْأَرْضِ وَ نَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَ نَجْعَلَهُمُ الْوارِثِینَ وَ نُمَکِّنَ لَهُمْ فِی الْأَرْضِ وَ نُرِیَ فِرْعَوْنَ وَ هامانَ وَ جُنُودَهُما مِنْهُمْ ما کانُوا یَحْذَرُونَ»،(11)
{و خواستیم بر کسانی که در آن سرزمین فرودست شده بودند منّت نهیم و آنان را پیشوایان [مردم] گردانیم، و ایشان را وارث [زمین] کنیم،.
و در زمین قدرتشان دهیم و از طرفی به فرعون و هامان و لشکریان آن دو، آنچه را از آن بیمناک بودند بنمایانیم}
ای مفضل! گویا میبینم که ما ائمه، در آن وقت(رجعت ائمه علیهم السلام) جلوی پیغمبر جمع شده و به آن حضرت شکایت میکنیم که امت بعد از وی، چه به روز ما آوردند.
میگوییم که امت ما را تکذیب کردند و بی اعتنایی و نفرین و لعنت و تهدید به قتل نمودند؛ والیان ستمگر آنها ما را از وطن بیرون آوردند و به پایتخت خود بردند و جمعی از ما را با سم و حبس کشتند.
در این وقت پیغمبر سخت گریه میکند و میفرماید: ای فرزندان من! هر چه به شما رسید، بیشتر به جد شما رسید...
آنگاه امام حسین علیه السّلام با بدنی آغشته به خون، خود و یارانش که با وی کشته شدند، میایستد. چون پیغمبر صلّی اللَّه علیه و آله او را مینگرد زار زار میگرید.
از گریه او اهل آسمان و زمین نیز گریه میکنند. فاطمه زهراء علیهاالسّلام هم ناله جانکاه از دل پر الم بر میآورد. از ناله و شیون و گریه و زاری آن حضرت، زمین و اهل زمین متزلزل میگردند.
سپس امیرالمؤمنین و امام حسن علیهماالسّلام در سمت راست پیغمبر صلّی اللَّه علیه و آله و فاطمه زهرا علیهاالسّلام در سمت چپ آن حضرت قرار میگیرند.
پس حسین علیه السّلام میآید و پیغمبر او را در آغوش میگیرد و میگوید: یا حسین، فدایت گردم! دیدگانت روشن باد و دیدگان من هم از تو روشن باشد!
سپس حمزه سید الشهداء عموی پیغمبر در سمت راست آن حضرت میایستد و در سمت چپش جعفر بن ابی طالب (طیار) قرار میگیرد.
ناگاه خدیجه کبری و فاطمه دختر اسد (مادر امیرالمؤمنین)، محسن سقط شده فاطمه زهرا را به دست گرفته، ناله کنان نزد پیغمبر صلّی اللَّه علیه و آله میآیند و مادرش فاطمه علیهاالسّلام این آیه قرآن را میخواند:
«هذا یَوْمُکُمُ الَّذِی کُنْتُمْ تُوعَدُونَ»، {این همان روزی است که به شما وعده میدادند. } -. امروز روزی است که «تَجِدُ کُلُّ نَفْسٍ ما عَمِلَتْ مِنْ خَیْرٍ مُحْضَراً وَ ما عَمِلَتْ مِنْ سُوءٍ تَوَدُّ لَوْ أَنَّ بَیْنَها وَ بَیْنَهُ أَمَداً بَعِیداً»،(12)
{هر کسی آنچه کار نیک به جای آورده و آنچه بدی مرتکب شده، حاضر شده مییابد و آرزو میکند: کاش میان او و آن [کارهای بد] فاصله ای دور بود. }(13)
مفضل گفت: در این وقت حضرت صادق علیه السّلام چنان گریست که محاسن مبارکش از سیلاب اشک تر شد! سپس فرمود: روشن مباد چشمی که با این گفته نگرید! مفضل هم بسیار گریست(14)
10- محسن سقط شده فرزند سوم حضرت زهرا(س)
نقل دیگر خصیبی؛ وَ الَّذِی وَلَدَتْ فَاطِمَةُ (عَلَیْهَا السَّلَامُ) مِنْ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ (عَلَیْهِ السَّلَامُ): الْحَسَنَ وَ الْحُسَیْنَ وَ مُحَسِّناً سِقْطاً وَ زَیْنَبَ وَ أُمَّ کُلْثُومٍ وَ کَانَ اسْمُهَا آمِنَةَ، وَ وَلَدَتِ الْحَسَنَ وَ الْحُسَیْنَ مِنْ فَخِذِهَا الْأَیْمَنِ وَ أُمَّ کُلْثُومٍ وَ زَیْنَبَ مِنْ فَخِذِهَا الْأَیْسَرِ.فرزندانیکه فاطمه سلام الله علیها از امیرالمومنین علیه السلام به دنیا آوردند حسن و حسین و محسن علیهم السلام که سقط شده است و زینب و ام کلثوم علیهماالسلام که نامش آمنه بود می باشند .... (15)
11- حمله وحشیانه و سقط شدن محسن علیه السلام
نقل مسعودی در اثبات الوصیه؛ که این فقره مشهور است؛ فَانْصَرَفَ عَنْهُمْ فَأَقَامَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ عَلَیْهِ السَّلَامُ وَ مَنْ مَعَهُ مِنْ شِیعَتِهِ فِی مَنْزِلِهِ بِمَا عَهِدَ إِلَیْهِ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ فَوَجَّهُوا إِلَى مَنْزِلِهِ فَهَجَمُوا عَلَیْهِ،(1) وَ أَحْرَقُوا بَابَهُ، وَ اسْتَخْرَجُوهُ مِنْهُ کَرْهاً، وَ ضَغَطُوا سَیِّدَةَ النِّسَاءِ بِالْبَابِ حَتَّى أَسْقَطَتْ (مُحْسِناً) وَ أَخَذُوهُ بِالْبَیْعَةِ فَامْتَنَعَ وَ قَالَ: لَا أَفْعَلُ. فَقَالُوا: نَقْتُلُکَ.پس از آنان جدا شد و نزد امیرالمؤمنین علیه السلام ماند.و شیعیانش در خانه او ماندند، چنانکه رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم امانت داده بود. پس به خانه اش رفتند و به او حمله کردند (16).
و در خانه اش را سوزاندند و او را به زور از آن بیرون کردند و حضرت زهرا را به در فشار دادند تا اینکه (محسن) افتاد و او را گرفتند. با بیعت، امتناع کرد و گفت: این کار را نمی کنم. گفتند: تو را می کشیم.
پس امیرالمومنین علیه السلام را با اکراه از خانه بیرون آوردند و صدیقه طاهره سلام الله علیها را درب باب هجوم آوردند تا این که محسن علیه السلام سقط شدند ....
** نقل طبری در سبب شهادت؛ (17)
وَ کَانَ سَبَبُ وَفَاتِهَا أَنَّ قُنْفُذاً مَوْلَى عُمَرَ لَکَزَهَا بِنَعْلِ السَّیْفِ (18) بِأَمْرِهِ، فَأَسْقَطَتْ مُحَسِّناً وَ مَرِضَتْ مِنْ ذَلِکَ مَرَضاً شَدِیداً، وَ لَمْ تَدَعْ أَحَداً مِمَّنْ آذَاهَا یَدْخُلُ عَلَیْهَا.
و سبب وفات - شهادت - صدیقه طاهره سلام الله علیها این که قنفذ غلام عمر با غلاف شمشیر به امر عمر به ایشان ضربه زدند پس محسن علیه السلام سقط شدند و از این سبب مرض شدید یافتند ...
نقل دیگر اربلی در کشف الغمه؛(19) وَ ذَکَرَ قَوْمٌ آخَرُونَ زِیَادَةً عَلَى ذَلِکَ وَ ذَکَرُوا فِیهِمْ مُحَسِّناً شَقِیقاً لِلْحَسَنِ وَ الْحُسَیْنِ علیهماالسلام کَانَ سِقْطاً فَالْحَسَنُ وَ الْحُسَیْنُ وَ زَیْنَبُ الْکُبْرَى وَ أُمُّ کُلْثُومٍ هَؤُلَاءِ الْأَرْبَعَةُ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُمْ مِنَ الطُّهْرِ الْبَتُولِ- فَاطِمَةَ بِنْتِ رَسُولِ اللَّهِ صلوات الله علیها
و عده ای دیگر علاوه بر این ذکر کرده اند که محسن علیه السلام برادر امام حسن و امام حسین علیهماالسلام بوده است که سقط شد ....
** نقل محب الدین طبری در ذخائر العقبی؛ (ذکر ولد فاطمة علیها السلام) عن اللیث بن سعد قال تزوج على فاطمة فولدت له حسنا و حسینا و محسنا و زینب و أم کلثوم و رقیة فماتت رقیة و لم تبلغ
و قال غیره ولدت حسنا و حسینا و محسنا فهلک محسن صغیرا و أم کلثوم و زینب و لم یتزوج علیها حتى ماتت علیها السلام. و لم یکن لرسول اللّه
صلى اللّه علیه و - آله - و سلم عقب إلا من بنته فاطمة علیها السلام و أعظم بها مفخرة.(21) ... و برخی دیگران نقل کرده اند که از او متولد شده است حسن و حسین و محسن علیهم السلام که محسن علیه السلام در کودک از دنیا رفت ....
12- قاتل محسن سقط شده فاطمه زهرا(س) در منابع اهل سنت:
ابراهیم بن سیار نظام معتزلىابراهیم بن سیار نظام معتزلى (160-231) که به دلیل زیبایى کلامش در نظم و نثر به نظّام معروف شده است، واقعه بعد از حضور در خانه فاطمه(س) را چنین نقل میکند:
«عمر در روز اخذ بیعت براى ابى بکر، بر شکم فاطمه زد، او فرزندى که در رحم داشت و نام او را محسن نهاده بودند، سقط کرد»!(22)
«احمد بن محمّد» معروف به «ابن ابى دارم
«احمد بن محمّد» معروف به «ابن ابى دارم»، محدث کوفى (متوفاى سال 357)، کسى است که محمّد بن أحمد بن حماد کوفى درباره او مى گوید: «کان مستقیم الأمر، عامة دهره»: او در سراسر عمر خود پوینده راه راست بود.
او نقل مى کند که در محضر او این خبر خوانده شد: عمر لگدى بر فاطمه زد و او فرزندى که در رحم به نام محسن داشت سقط کرد! (23)
ابن سعد در طبقات و بلاذری در انساب الاشراف
ابن سعد در طبقات و بلاذری در انساب الاشراف آورده است: فرزندانی که مادرشان حضرت فاطمه (س) دختر رسول خدا (ص) است که شامل امام حسن (ع) و امام حسین (ع) و محسن و زینب کبرا و ام کلثوم کبرا است.
محسن در جریان حمله به خانۀ حضرت زهرا (س) سقط شد.ابن اثیر می گوید: محسن در کودکی وفات یافته است.[ (24)
عبدالکریم بن احمد شافعی شهرستانی
عبدالکریم بن احمد شافعی شهرستانی (548 - 479 ق.) نقل کرده: « اِن عُمَرَ ضَرَبَ بَطْنَ فاطِمَةَ یَوْمَ الْبَیْعَةِ حَتی اَلْقَتْ اَلْجَنینَ مِنْ بَطْنِها ، به راستی عمر در روز بیعت، ضربتی به فاطمه علیهاالسلام وارد کرد که بر اثر آن، جنین خویش را سِقط نمود.» (25)
همین قول را اسفرائینی (متوفای 429 ق)، به نظام نسبت داده و گفته است که او قائل بود: « اَن عُمَرَ ضَرَبَ فاطِمَةَ وَ مَنَعَ میراثَ الْعِتْرَةِ ، عمر فاطمه علیهاالسلام را زد و از ارث اهل بیت علیهم السلام جلوگیری کرد.» (26)
صفدی یکی از علمای اهل سنت
صفدی یکی دیگر از علمای اهل سنت میگوید: «اِن عُمَرَ ضَرَبَ بَطْنَ فاطِمَةَ یَوْمَ الْبَیْعَةِ حَتی اَلْقَتْ اَلْمُحْسِنَ مِنْ بَطْنِها ، به راستی عمر آن چنان فاطمه علیهاالسلام را در روز بیعت زد که محسن را سقط نمود . » (27)
مقاتل بن عطیه
مقاتل بن عطیه میگوید: ابابکر بعد از آن که با تهدید و ترس و شمشیر از مردم بیعت گرفت، عمر و قنفذ و جماعتی را به درب خانه علی و زهرا علیهماالسلام فرستاد. عمر هیزم را درِ خانه فاطمه جمع نمود و درب خانه را به آتش کشید،
هنگامی که فاطمه زهرا علیهاالسلام پشت در آمد، عمر و اصحاب او جمع شدند و عمر آن چنان حضرت فاطمه علیهاالسلام را پشت در فشار داد که فرزندش را سقط نمود و میخ در به سینه حضرت فرو رفت (و بر اثر آن صدمات) حضرت به (بستر) بیماری افتاد تا آن که از دنیا رفت.» (28)
ابن ابی الحدید نقل نموده است:
ابن ابی الحدید نقل نموده است: «ابو العاص، شوهر زینب، دختر پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله وسلم در جنگ از طرف مسلمانان به اسارت گرفته شد؛ ولی بعدا مانند اسیران دیگر آزاد شد .
ابو العاص به پیامبر صلیاللهعلیهوآله وسلم وعده داد که پس از مراجعت به مکه، وسائل مسافرت دختر پیامبر(ص) را به مدینه فراهم سازد.
پیامبر صلیاللهعلیهوآله وسلم به زید حارثه و گروهی از انصار، مأموریت داد که در هشت مایلی مکه توقف کنند و هر موقع کجاوه زینب به آن جا رسید، او را به مدینه بیاورند.
قریش از خروج دختر پیامبر(ص) از مکه آگاه شدند. گروهی تصمیم گرفتند که او را از نیمه راه باز گردانند.
جبار بن الاسود (یا هبار ابن الاسود) با گروهی خود را به کجاوه زینب رساند و نیزه خود را بر کجاوه دختر پیامبر(ص) کوبید.
از ترس آن، زینب، کودکی را که در رحم داشت، سقط کرد و به مکه بازگشت. پپامبر صلیاللهعلیهوآله وسلم از شنیدن این خبر سخت ناراحت شد و در فتح مکه (با این که همه را بخشید و آزاد نمود) خون قاتل فرزند زینب را مباح شمرد . »
ابن ابی الحدید میگوید :
«من این جریان را برای استادم ابو جعفر نقیب خواندم، او گفت: وقتی که پیامبر صلیاللهعلیهوآله وسلم خون کسی که دخترش زینب را ترسانید و او سقط جنین کرد را مباح شمرد،.
قطعا اگر زنده بود خون کسانی را که دخترش فاطمه علیهاالسلام را ترسانیدند که باعث شد فرزندش (محسن) را سقط کند، حتما مباح میشمرد . »
ابن ابی الحدید میگوید، به استادم گفتم :«آیا از شما نقل کنم آن چه را مردم میگویند که فاطمه بر اثر ترس (و ضرباتی که بر او وارد شد) فرزندش را از دست داد؟
پس گفت: نه! از طرف من نقل نکن! و همین طور رد و بطلان آن را نیز از طرف من نقل نکن! چون اخبار در این زمینه متعارض است . » (29)
این قصه، به خوبی نشان میدهد که اخبار موافق با نظریات شیعه در بین روایات اهل سنت نیز وجود داشته و خود ابن ابی الحدید نیز در قسمتی از کلامش اعتراف میکند؛ آن جا که میگوید: « عَلی اَن جَماعَةً مِنْ اَهْلِ الحَدیثِ قَدْ رَوَوْا نَحوَهُ ، گروهی از اهل حدیث (از اهل سنت نیز) مانند آن چه را شیعیان میگویند نقل کردهاند. (30)
سکونی یکی از راویان اهل سنت است
سکونی یکی از راویان اهل سنت است(31) او میگوید: «نزد امام صادق علیهالسلام رفتم؛ در حالی که غمگین و ناراحت بودم. امام صادق علیهالسلام فرمود :
ای سکونی! چرا ناراحتی؟! گفتم: خداوند فرزند دختری به من داده (از این که فرزندم پسر نبوده و دختر است ناراحتم) پس حضرت فرمود:
ای سکونی، سنگینی دخترت را زمین بر میدارد و روزی او بر خداوند است و بر غیر اجل شما زندگی میکند و از رزق شما نمیخورد (پس چرا ناراحتی؟) . »
سکونی میگوید: (با کلمات امام صادق علیهالسلام ) غمم رفت. آن گاه فرمود :
«ما سَمیْتَها؟ قُلْتُ: فاطِمَةَ. قالَ: آهْ آهْ ثُم وَضَعَ یَدَهُ عَلی جَبْهَتِهِ وَ کَانی بِهِ قَدْ بَکی وَ قالَ: اِذا سَمیْتَها فاطِمَةَ فَلا تَسُبها وَلا تَضْرِبْها وَلاتَلْعَنْها. هذَا الاِْسْمُ مُحْتَرَمٌ عِنْدَاللهِ عَزوَجَل وَ هُوَ اِسْمٌ اِشْتَق مِنْ اِسْمِهِ لِحَبیبَتِهِ الصدیقة» وَ کانَ الاِمامُ لَما سَمِعَ بِاسْمِ فاطِمَةَ ذکر جَدتَهُ وَ مَصائبَها وَلَمْ یَزَلْ یَذْکُرُ وَ یَقُولُ: وَ کانَ سَبَبُ وَفاتِها اَن قُنْفُذَ مَوْلی فُلان (32)
چه نامی بر او گذاردی؟ گفتم: فاطمه: فرمود : آه آه. سپس دست خود را بر پیشانیاش گذاشت و گویا گریه میکرد و فرمود: حال که او را فاطمه نامیدی به او ناسزا نگو؛ او را (کتک) نزن و نفرینش نکن (چرا که) این نام در نزد خداوند با عظمت محترم است؛
و آن نامی است که خداوند از اسم خود برای حبیبه خود صدیقه گرفته است. (آن گاه سکونی میگوید:) همیشه امام صادق علیهالسلام این گونه بود که وقتی نام فاطمه علیهاالسلام را میشنید به یاد جدهاش (فاطمه) و مصیبت های او میافتاد و همیشه تذکر میداد و میگفت:
سبب وفات (و شهادت) فاطمه علیهاالسلام ضربتی بود که قنفذ، غلام فلانی (یعنی عمر) بر او وارد ساخت .
توجه دارید که سکونی با همه وثاقتی که دارد، اینجا تعصب سنیگری خویش را نشان داده و ذیل کلام امام صادق علیهالسلام را حذف و تحریف نموده است.
با این حال، مطلب روشن است که سبب شهادت فاطمه زهرا علیهاالسلام همان ضرباتی بود که به دست قنفذ و عمر بر آن حضرت وارد شد .
چنان که ابابصیر از امام صادق علیهالسلام متن کامل کلام حضرت را به این صورت نقل نموده است :
« وَ کانَ سَبَبُ وَفاتِها اَن قُنْفُذَ مَوْلی عُمَرَ لَکَزَها بِنَعْلِ السیْفِ بِاَمْرِهِ فَاَسْقَطَتْ مُحْسِنا وَ مَرِضَتْ مَرَضا شَدیدا وَلَمْ تَدَعْ اَحَدا مِمنْ آذاها یَدْخُلُ عَلَیْها
، سبب فوت فاطمه علیهاالسلام ضرباتی بود که قنفذ، غلام عمر با غلاف شمشیر بر آن حضرت به فرمان عمر زد؛ پس (فرزندش) محسن را از دست داد و به شدت بیمار شد و هیچ یک از آزار دهندگان خویش را راه نداد (که به دیدن او بیایند) (33)
13- نحوه سقط شدن محسن فاطمه زهرا(س)
حضرت محسن ـ علیهالسلام ـ بهوسیله ضربات، غلاف شمشیر قنفذ، غلام عمر(34) و در اثر ضربات پای عمر بن خطاب، در رحم مادرش سقط شد(35)14- محل دفن حضرت محسن سقط شده فاطمه زهرا(س)
هیچیک از منابع معتبر تاریخی و مقاتل به محل دفن حضرت محسن ـ علیهالسلام ـ اشاره نکردهاند.
روایتی از جامع النورین درمحل دفن حضرت محسن
اما اینکه حضرت محسن در پای درب نیم سوخته خانه امیرالمؤمنین ـ علیهالسلام ـ دفن شده، در کتاب جامع النورین چنین نقل شده است: بعد از آنکه عمر با لگد بر پهلوی آن بانوی بزرگوار زد،
حضرت فاطمه ـ سلاماللهعلیها ـ روی زمین افتاد، هرطور بود از جا برخاست، حرکت کرد و به خانه آمد و روی زمین افتاد و صدا زد: عمر مرا کشت. امیرالمؤمنین، آن امام مظلوم جلو آمد تا حال او را در آن وضع دید، صدا زد:
فضه، فاطمه ـ سلاماللهعلیها ـ را دریاب که درد او را فراگرفته است؛ فضه به یاری فاطمه ـ سلاماللهعلیها ـ رفت؛
چند لحظه گذشت، بهسوی امیرالمؤمنین ـ علیهالسلام ـ آمد، چیزی روی دست گرفته بود، حضرت پرسید: فضه این چیست؟
پاسخ داد: مولای من، بدن بیجان محسن است. حضرت فرمود؛ من که نمیتوانم از خانه بیرون روم و کسی را هم که ندارم او را به بقیع ببرد و به خاک سپارد، خودت او را در آستانه خانه دفن کن(36) (37)
دفن محسن سقط شده پای درب نیم سوخته
گرچه منابع تاریخی به این نکته اشاره نکردهاند، ولی شاید با دو احتمال بتوان گفت که حضرت محسن در آستانه و پای درب نیمسوخته دفن شده باشد.
احتمال اول:
با توجه به محیط خفقان و جَو سیاسی حاکم بر آن عصر که حضرت علی ـ علیهالسلام ـ را در تنگنا قرار داده بودند تا برای تثبیت خلافت ابوبکر حتی با زور و آتش زدن خانه فاطمه زهرا ـ سلاماللهعلیها ـ از آن حضرت بیعت بگیرند؛
میتوان گفت که شرایط آن عصر این اجازه را به حضرت علی ـ علیهالسلام ـ نداد که حضرت محسن را در قبرستان بقیع دفن کنند.
احتمال دوم:
اینکه اگر حضرت محسن را در قبرستان بقیع ـ قبرستان عمومی مدینه ـ دفن میکردند، حتماً مقتل و تاریخنویسان به آن اشاره میکردند، پس عدم اشاره تواریخ به قبر آن حضرت شاید دلیل بر این است که حضرت محسن مخفیانه و در خانه دفن شده است.
نتیجه:
محسنبنعلی(ع)، سومین پسر و آخرین فرزند حضرت فاطمه(س) است، برای او جز این نام لقب و کنیه دیگری ذکر نشده است. سرگذشت ایشان در منابع به صورت پراکنده و مختصر آمده است.
درمنابع متقدم شیعه و اهل سنت نام محسن(ع) را جزو فرزندان فاطمه(س) ذکر کردهاند و برخی نسبشناسان هم به نام او تصریح کردهاند و حتی یکی از کنیههای حضرت فاطمه(س) اممحسن ثبت شده است.
با این همه در شرح حال سومین پسر فاطمه(س) در منابع شیعه و اهلسنّت تفاوتهایی وجود دارد که در منابع شیعی تأکید شده است که رسول خدا(ص) قبل از تولد او، وی را محسن نامید.
در برخی از منابع اهلسنّت گزارشهایی با جزئیات بیشتر وجود دارد که نشان میدهد محسن(ع) پس از رحلت رسول خدا(ص) و در جریان حمله خلیفه دوم و اطرافیانش به خانه فاطمه(س) سقط شده است.
پی نوشت:
1. إحقاق الحق و إزهاق الباطل ؛ ج 33 ؛ ص4432.نوادر الأخبار فیما یتعلق بأصول الدین (للفیض) ؛ النص ؛ ص183
3. ینابیع المودة لذوی القربى ؛ ج 2 ؛ ص67
4. ( 58) الاصابة 3/ 471 حرف( م) القسم الثانی( نقله فی الینابیع مختصرا).
5. ادله این که مات شهیدا است نقل شده است؛
6- ینابیع المودة لذوی القربى ؛ ج 2 ؛ ص142
7.مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج 43، ص 195، مؤسسة الوفاء بیروت - لبنان، 1404 ق.
8..مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار ، همان، ج 28، ص 62.
9..طبرسى، احمد بن على، الإحتجاج على أهل اللجاج، ج 1، ص 83، نشر مرتضی، مشهد، چاپ اول، 1403ق.
10. الهدایة الکبرى ؛ ص179
11.سوره قصص آیه 5
12. سوره انبیاء آیه 103
13. سوره آل عمران آیه ۳۰ .
14.باب۲۸ مجلد ۵۳ بحارالانوار حدیث مفضل بن عمر
15.الهدایة الکبرى ؛ ص180
16. إثبات الوصیة ؛ ص146
17. دلائل الإمامة ؛ ص134
18. ( 5) نعل السّیف: ما یکون فی اسفل غمد السّیف من حدید أو فضّة و نحوهما« الصّحاح- نعل- 5: 1832».
19. کشف الغمة ... ؛ ج 1 ؛ ص441
20. ذخائر العقبى ... ؛ ص55
21. محب الدین طبری شافعی است و متوفی سال 694 - وی صاحب کتاب الکافی فی غریب القرآن، در المنثور غیر از درالمنثور سیوطی و کتاب احکام و تفسیر و تصنیفات دیگر است؛
22 . الوافی بالوفیات: 6/17، شماره 2444; ملل و نحل شهرستانى: 1/57، چاپ دار المعرفة، بیروت. و در ترجمه نظام به کتاب «بحوث فی الملل و النحل»: 3/248-255 مراجعه شود. « انّ عمر ضرب بطن فاطمة یوم البیعة حتى ألقت المحسن من بطنها.»؛ اقتباس از سؤال 5256 (سایت: 5512).
23میزان الاعتدال: 3/459. « انّ عمر رفس فاطمة حتى أسقطت بمحسن.»؛ اقتباس از سؤال 5256 (سایت: 5512).
24 . اقتباس از سؤال 2702 (سایت: 3198).
25. الملل و النحل، عبدالکریم شهرستانی، ج1، ص57 .
26. اَلفرقُ بین الفرق، عبدالقاهر الاسفرائینی، ص107 .
27. الوافی بالوفیات، صفدی، ج5، ص347 ر.ک: سفینة البحار، شیخ عباس قمی، ج2، ص292 .
28. الامامة والخلافة، مقاتل بن عطیة، ص160 ـ 161 .
29. شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحدید، ج14، ص193/ ر.ک: زندگی علی علیهالسلام ، ص252 .
30. شرح نهج البلاغه، ج2، ص21 .
31. سه نفر از راویان اهل سنت، از امامان شیعه علیهمالسلام روایت نقل نمودهاند که علمای شیعه آنان را ثقه میدانند و به سخن آنان اطمینان دارند و روایات آنها را میپذیرند: سَکُونی؛ نَوْفِلی؛ خَلُوقی .
32. شجره طوبی، محمدمهدی حائری، ص417، (منشورات شریف رضی) .
33. بحار الانوار، ج43، ص170 .
34. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، بیروت، لبنان، مؤسسة الوفاء، الطبعة الثانیه، ۱۴۰۳ ق، ج ۴۳، ص ۱۷۰.
35. قزوینی، سیدمحمدکاظم، فاطمه از ولادت تا شهادت، تهران، نشر آفاق، چاپ ششم، ۱۳۸۱ ش، ص ۳۷۲؛ به نقل از شهرستانی، الملل و النحل، ترجمه مصطفی خالقزاده، ج ۱، ص ۸۱.
36. ملااسماعیل سبزواری، جامع النورین، تهران، علمیه اسلامیه، بیتا، ص ۲۰۶.
37. علیاصغر یونسیان، ریحانة النبی، چاپ اول، ۱۳۸۱ ش، ص ۱۹۶.
منابع:
http://www.abdulazim.com/ar/node/1234#portlet-mosts-visitedhttp://www.abdulazim.com/ar/node/1234#portlet-mosts-visited
https://www.yjc.ir/fa/news/543090id=18251&chapterid=5060
https://www.tasnimnews.com/fa/news/1400/10/14/2638240
https://www.islamquest.net/fa/archive/fa11814#
https://islamiccourse.net/mod/book/view.php?
https://hawzah.net/fa/Question/View/66025
https://fa.wikishia.net/viewمحسن بن علی(ع)
https://danakhabar.com/fa/news/1200619
https://karevansadeghiye.ir/48803
https://karevansadeghiye.ir/
wikiporsesh.iحضرت محسن
https://namnamak.com/
https://www.313k.ir/