دشواری چاپ سربی
چاپ سربی به چاپ به وسیلهٔ حروف سربیِ متحرک میگویند. روش چاپ سربی، روش نسبتاً سادهای است که در آن کاغذ روی صفحهای متشکل از حروف برجستهٔ سربی و آغشته به مرکب فشرده میشود و بر اثر فشار، حروف بر صفحه کاغذ نقش میبندد. اما این چاپ در ایران بلافاصله بعد از ورود چاپ سنگی بازنشسته شد. چاپ سربی در اوائل ظهور، به علت دشواری در چیدن حروف فارسی و غلطگیری و همچنین دقت و ممارستی که لازمه چاپ سربی بود، چندان رواجی نیافت، در حالی که هزینه نازل و سهولت کار با چاپ سنگی، این روش را در مدت کوتاهی بر چاپ سربی مسلط کرد. در چاپ سنگی نقاشان و خطاطان و خوشنویسان میتوانند با مرکب، هنر خود را در سرلوح، ترنج اندازی آغاز و انجام کتاب، و همچنین در تصاویر، به حد اعلای نفاست و زیبایی برسانند.
تبریز و چاپ سنگی
چاپ سنگی در ایران نخست در تبریز دایر شد و عباس میرزا نایب السلطنه از جمله کسانی که برای کسب هنرهای جدید به روسیه فرستاده بود، محمد صالح فرزند حاج محمدباقرخان شیرازی معروف به میرزا صالح تبریزی بوده است. وی دستگاه چاپ سنگی را با خود به تبریز برد و آقا علی فرزند حاج محمد حسین امین الشرع تبریزی را به ریاست آن گماشت و نخستین کتابی که فراهم آمد قرآنی بود که در سال ۱۲۵۰ قمری به چاپ رسید و پس از آن زادالمعاد مجلسی بود که در همان سال به زیور چاپ آراسته شد.
نخستین چاپ سنگی
یکی از مهمترین موضوعات مورد توجه هنرمندان خطاطی و کتابت و تذهیب قرآنکریم در طول اعصار مختلف بوده است، نخستین چاپ سنگی در تبریز، چاپ قرآن در سال ۱۲۵۰ هجری قمری و کتاب زاد المعاد در سال ۱۲۵۱ هجری قمری پس از کتاب قرآن به چاپ رسید، کتاب زاد المعاد کتابی از کتابهای مهم به زبان فارسی درباره پارهای از اعمال مستحب نوشته علامه مجلسی که در اواخر عمر خود تألیف کرده است. محتوای این کتاب، ادعیه، زیارتها و اعمال مستحبی در طول سال است که مختصری از برخی احکام شرعی نیز در آن بیان شده است. این کتاب پیش از رواج مفاتیح الجنان، کتاب دعای رایج بین مردم بود. کتاب تحفه الذاکرین از کتابهای مهمی عاشورایی است که در دوران قاجار در فرهنگ کوچه و بازار به دست ذاکرین اهل بیت استفاده فراوان میشد، در این کتاب شاهد تصاویر زیبایی از واقعه عاشورا، شخصیتهای مهم کربلا، به روش چاپ سنگی هستیم.
در سال ۱۲۵۹ هجری قمری آقای «عبدالعلی نامی» اسباب چاپ سنگی را با خود به تهران آورد و در همان سال کتاب تاریخ معجم که کتابی بود درسی به فارسی، با محتوای تاریخی، مشتمل بر تاریخ ایران پیش از اسلام بود و پس از آن کتاب پطر کبیر(اثری نوشته: رابرت کی. ماسی) را به چاپ رسانید. چاپ سنگی در تهران کم کم معمول گشت و کتاب حدایق الشیعه تألیف ملا احمد اردبیلی هم به چاپ رسید از سال ۱۲۷۰ قمری تا حدود ۱۲۹۶ به مدت بیش از بیست و پنج سال ظاهراً چاپ سربی متروک ماند و در این مدت هر چه در ایران به طبع میرسید به صورت چاپ سنگی بوده است. چاپ سنگی طرفدار بیشتری داشت زیرا نه تنها نقاش میتوانست با مرکب چاپ، تصویر زیبایی بسازد بلکه طرح را عیناً بر روی سنگ و سپس آن را بر روی کاغذ منعکس مینمود. پس از آن چاپ سنگی در مدت کوتاهی در دیگر شهرهای ایران رواج یافت، بهطوریکه به مدت ۵۰ سال، تنها روش چاپ در ایران محسوب میگردید. تا اواخر دوره قاجاریه هر چه در ایران به چاپ میرسید چاپ سنگی بود.
نخستین کتاب مصوّر
خوشنویس نیز قادر بود که به راحتی عمل خطاطی را انجام دهد، چنانکه در این مدت کتابها و برخی روزنامهها که به خط میرزا رضا کلهر خوشنویس معروف و هنرمند آن دوره خطاطی شده است منتهای امتیاز و زیبایی بصری را دارد. نخستین کتاب مصوّری که به چاپ سنگی انتشار یافت لیلی و مجنون مربوط به مکتب شیراز بود که در سال ۱۲۹۵ قمری در تبریز به چاپ رسید و دارای چهار تصویر است از این زمان به بعد کُتبی نظیر شاهنامه، خمسه نظامی و گاهی نیز گلستان و بوستان همراه با تصاویری به چاپ میرسید و چیزی که در این میان جالب توجه است کتاب گلستانی است که در سال ۱۲۶۸ قمری در تهران متن و حاشیه به قطع خشتی چاپ شده و حواشی آن شامل گل و بوته و تصاویری زیبا و میان عبارات متن، تصاویر جالب منقوش شده است.
رواچ چاپ سنگی در عصر ناصری
زمان ناصرالدین شاه در چاپ کتابهایی که دولت خود منتشر میکرد توجه بخصوصی مبذول و سلیقه و ذوق بسیار اعمال میشد انتشار روزنامههای چاپ سنگی نیز از همین دوره آغاز شد. صنعت نقاشی در کتاب نیز سالها پس از آن که گراوور سازی در روی ورقهای روی معمول شد باز هم به همان اصول چاپ سنگی رواج داشته است.
پیوند نقاشی و چاپ سنگی
صنعت چاپ سنگی و نقاشی توأم با آن که اوج ترقی آن در سالهای ۱۳۷۰ و ۱۳۰۰ قمری بوده هر چه به زمان ما نزدیکتر شده رو به تباهی و خامی رفته و راه انحطاط پیموده است. نمونههایی از نقاشیهایی که به طریقه چاپ سنگی اجرا شده و عناصر مختلفی از قبیل پرچم، بیرق، کتل و... بوده است(نشریه پیام نور، دوره دوم، شماره پنجم، صفحه23 ، 24).
رونق خطاطی و خوشنویسی
در کارگاه چاپ سنگی، افرادی وظیفه تولید محتوا و نویسندگی مطالب را داشتند که به همراه جمعی از خطاطان زبر دست که به خطوط مختلف آشنایی و آگاهی داشتند با نقاشان و سنگ تراشها و تهذیبکاران مشغول به کار گروهی جهت تولید کتاب بودند، در این کارگاهها افرادی استادچاپ و مرکبزنی و کاغذگذاری و غلتککشی و افرادی موظف به کاغذبرداری بودند، عدهای برای تعمیر این دستگاهها که از اروپا به ایران آمده بود، آموزش داده میشدند. به این اماکن چاپخانه میگفتند که افراد تحصیل کرده و با سواد در آنجا استخدام میشدند تا به غلطگیری مطالب نویسنده و مولف و ویراستاری آن، قبل از چاپ نظارت داشته باشند، در این دوره شاهد رواج و رونق خوشنویسی و نقاشی در تولید کتابهای مختلف مذهبی و ادبی، زیارت نامهها، کتاب گلستان و بوستان سعدی، دیوان حافظ، و دیگر کتابهای فاخر ایرانی با بهترین نقاشی و تذهیب و خطاطی هستیم.
موضوع بندی کتابهای چاپ سنگی
موضوعات اصلی کتابهای چاپ سنگی عبارتاند از:
مسائل دینی نظیر قرآن و ادعیه؛ ادبیات شامل دیوانها، تذکرهها؛ مطالب پزشکی سنتی؛ تاریخ و جغرافیا؛ زندگینامهها؛ فلسفه و منطق و... که با خطوط زیبا و نقاشیهای خوش منظره آن دوران کتابت میشد.
روش کار در چاپ سنگی
ابتدا مطالب یا تصاویر مورد نظر با مرکب مخصوص روی کاغذهای مشمّع و موم اندازی شده مخصوصی که زرد رنگ بود نوشته میشد. بعد به مدت ۲۴ ساعت در داخل آب نگه داشته میشد و سپس روی سنگ مخصوص که قبلاً ساییده شده و حرارت گرفته و داغ شده بود برگردانیده میشد تا خطوط به روی سنگ انتقال یابند. سپس بر روی سنگ اسید نیتریک ریخته میشد تا محل خالی سنگ (یعنی اطراف نوشتهها) به اندازه یک میلیمتر حل شود و نوشتههای روی سنگ به صورت برجسته نمایان گردد.
سپس با غلتک، مرکب بر روی سنگ نقش میبست و با فشار یکسان و یکنواخت سنگ بر روی کاغذ، عمل چاپ صورت میگرفت. برای آن که در هنگام چاپ، مرکب چاپ اطراف نوشتهها و خطها را نگیرد از مخلوطی از آب و اسید و محلول صمغ عربی استفاده میشد. استادکار با قلم، جاهای خوب گرفتهنشده را اصلاح میکرد و به آن صمغ میزد تا برجسته شود. بعد از محکم کردن سنگ با تسمه بر روی ماشین چاپ، کارگر مرکب زن با یک غلتک، مرکب را آهسته روی لوح میمالید. کارگر دیگری به نام کاغذگذار، ورق را با احتیاط روی سنگ میگذاشت. چرمگذار با ورقهای از چرم ضخیم روی کاغذ را میپوشاند. این کار سبب میشد فشار وارد بر تمام سطوح کاغذ، یکسان باشد. دو نفر غلتککش با حرکت غلتک و با یک فشار عمودی، عمل چاپ را انجام میدادند. کاغذ بردار، کاغذ چاپ شده را برمیداشت و لایه گذار، یک لایه میان ورقههای چاپ شده میگذاشت تا کاغذهای چاپ شده زودتر خشک شوند.
ماشین چاپ قادر بود ساعتی ۲۰۰ برگ چاپ کند و با هر سنگ هفتصد برگ چاپ میشد. در پایان، سنگ سابها سنگی را که یک بار از آن استفاده شده بود، از چاپ در میآوردند، آن را گرم میکردند و سپس با یک سمباده زبر به اندازه کف دست، آنقدر روی سنگ میساییدند تا نوشتهها کاملاً پاک شود. بعد از آن با اسید رقیق، آن را میشستند تا برای مرحله بعدی که شامل نوشتن، تیزاب کاری و… است آماده باشد.
دلایل برتری چاپ سنگی بر چاپ سربی
1)کمتر بودن اشتباه در چاپ سنگی، نسبت به چاپ سربی.
2)هزینه کم و سهولت کار با چاپ سنگی، نسبت به چاپ سربی.
3)استفاده از لوازم و ادوات داخلی (در حالی که چاپخانههای سربی نیاز به ابزار و ادوات وارداتی داشتند)
4)رواج خوشنویسی به عنوان یکی از هنرهای بزرگ ملی ایران و دیگر ممالک اسلامی(موردی که با رواج چاپ سربی در حال از بین رفتن بود و از این رو به چاپ سنگی اهمیت بیشتری داده میشد)
5)تأکید بر انتشار کتابهای دینی، احادیث، اخبار و ادعیه، و… که با چاپ سنگی بهتر از کار درمیآمد.
چاپ سنگی و روزنامه
کتابهای چاپ سنگی با نسخههای خطی مشابهتهایی دارند که از جمله میتوان به تذهیب، تشعیر، جلدبندی نفیس، صفحهبندی، جدولبندی، صفحه عنوان، کاتب و تاریخ کتابت اشاره کرد. با این همه به سبب محدودیتهایی که در چاپ سنگی وجود دارد تنوع و کثرت تذهیب در آنها کمتر از نسخ خطی است. در کتابهای چاپ سنگی نیز مانند نسخههای خطی، صفحات جدولبندی شدهاند، بهطوریکه دو قسمت متن و حاشیه کاملاً از هم مجزا هستند. جدول شامل دو یا چند خط است که نوعی زیبایی و نظم به صفحه کتاب میدهد. حاشیه که شکل ستونی پیدا میکند، جایگاهی برای توضیحات واژههای متن، نقد صاحب نظران، پانوشت، اثری مجزا، یا تعلیقه و شرح بر متن اصلی است. معمولاً نوع خط حاشیهها با خطِ نوشتههای متن متفاوت است. نوشته حاشیه به شکل نقوشی چون ترنجهای کوچک، لچک، یا شکلهای گیاهی و هندسی است.
مشخصات کتاب در چاپ سنگی
بیشتر نسخههای چاپ سنگی مانند نسخ خطی، فاقد صفحه شمار هستند. نظم اوراق کتاب را با کلمه پاصفحهای مشخص میکردند و نخستین کلمه سطر اول صفحه دوم را در گوشه چپ پایین صفحه اول مینوشتند که با مطابقت این واژه در هر صفحه، نظم آن مشخص میگردید. بعدها در کتابهای چاپ سنگی، شمارهگذاری صفحات نیز مرسوم شد. در کتابهای چاپ سنگی صفحه عنوان نیز وجود ندارد و مشخصات (نام مؤلف، کاتب، تاریخ نگارش، نام چاپخانه، تاریخ چاپ، و غیره) در پایان آخرین صفحه ذکر میشدهاست. کاتبان و تاریخ کتابت نوشتههای آنها نیز از عناصر خاص کتب چاپ سنگی است که در پایان متن، زیر عنوان «راقم سطور» یا «رقم از» عباراتی چون «کتبه العبد الاقل الجانی» و «حرّر»... ذکر میشده است.
در پایان:
جا دارد که از دلسوزی، همراهی و راهنمایی اساتید معظم و ارجمند خود در تعلیم و تربیت، در کنار برقراری رابطه صمیمی و دوستانه و ایجاد فضایی به دور از تشریفات، برای کسب هنر و دانش تاریخ هنر جهانی اسلام، بر خود وظیفه میدانم در کسوت شاگردی از زحمات ارزشمند استاد مسعود نجابتی، استاد عبدالرسول یاقوتی تقدیر و تشکر نمایم. از خداوند متعال برای این اساتید عزیزم، سلامتی، موفقیت و همواره شاگرد پروری را مسئلت دارم.
شاگرد شما، ابوالفضل رنجبران
© کلیه حقوق متعلق به صاحب اثر و پرتال فرهنگی راسخون است. استفاده از مطالب و آثار فقط با ذکر منبع بلامانع است.