تذهیب و تشعیر

هنرمندان نقّاش ایرانی که در صدر اسلام از تصویر موجودات زنده، منع شده بودند استعدادهای هنری خود را به آراستن و تذهیب کتب دینی اسلامی، مخصوصاً قرآن و نقاشی مساجد و مقابر اسلامی متوجه کردند و آثار برگزیده تاریخ هنرانسانی را در سرتاسر دنیای اسلام به‌وجودآوردند، کتاب‌های تذهیب و تشعیر شده در حکم شعری است که می‌توان آن را لمس کرد. پس با ما همــراه باشید با بررســـی مختصر در مورد تذهیب و تشعیر.
5 ساعت و 0 دقیقه پیش
تخمین زمان مطالعه:
گردآورنده : ابوالفضل رنجبران
موارد بیشتر برای شما
تذهیب و تشعیر
تذهیب و تشعیر
هنرمندان نقّاش ایرانی که در صدر اسلام از تصویر موجودات زنده، منع شده بودند استعدادهای هنری خود را به آراستن و تذهیب کتب دینی اسلامی، مخصوصاً قرآن و نقاشی مساجد و مقابر اسلامی متوجه کردند و آثار برگزیده تاریخ هنرانسانی را در سرتاسر دنیای اسلام به‌وجودآوردند، کتاب‌های تذهیب و تشعیر شده در حکم شعری است که می‌توان آن را لمس کرد. وقتی چنین کتابی را ورق می‌زنیم گویی به تدریج از نردبانی بالا می‌رویم که به عالم اشکال مصوّر می‌رسیم که نظم و تنوعی خاص دارد. هنر تذهیب و تشعیر در یک پدیده مینیاتوری، خود معرف بارزی از تجلی یک نظم و هماهنگی روح انسانی است. اصولاً مطالعه و تعمق در این هنر، خود فلسفه‌ای است مستقل که باید حقیقت آن را در روح پرفتوح نیاکان ما جستجو کرد. اشاعه هنر تذهیب و تشعیر در کشورمان متعلق به دوران قبل از اسلام است چنان که کتاب ارژنگ مانی تایید کننده این امر است و کشف اوراق تورفان(ناحیه سین‌کیانگ ترکستان شرقی در کشور چین) که در خط مانوی است بیانگر این مطلب است. کشف تورفان موضوع را نه تنها به شکل اکتشافی در آورد بلکه به اعتقاد دانشمندان، مکتب نقاشی چینی را دگرگون ساخت و آن را به صورت شاخه‌ای از هنر مانی به تصویر کشید ولی در دوره اسلام و همراه با اعتلای فرهنگ اسلامی در ایران، کتاب‌های خطّی بسیار نوشته شده و کتابخوانی و کتاب‌دوستی به اوج خود رسید دانشوران، کتابخانه‌های عظیمی را برپاداشتند، هنر کتاب‌سازی و کتابت، ارج فراوان یافت و همگام با آن هنر تذهیب و تشعیر پیشرفت شایانی کرد(کتاب تجلی عاشورایی در هنر ایران/ انتشارات آستان قدس رضوی).

تذهیب: در لغت به معنی زراندود کردن، زرگرفتن، زرکاری و طلاکاری روی کتاب و اوراق می‌باشد یا به عبارت دیگر هرگاه هنرمند با استفاده از طلا و رنگ‌های جسمی و روحی در صدد تزیین اوراق کتب یا مرقعات برآید آن هنر را تذهیب گویند.

تشعیر: نوعی تزیین نسخ خطّی است که در حاشیه نسخ یا مرقعات معمولاً با یک یا دو و حتی با سه رنگ طلا انجام می‌گیرد نقوش مورد استفاده در این هنر بیشتر خطوط غیر منظم و گاه تصاویرجانوران و پرندگان می‌باشد و یا به عبارتی تشعیر به نقوش تزیینی اطلاق می‌شود که در حواشی کتب مصوّر یا در نقوش دیوار و لباس‌های زربفت از حیوانات و گل و بته و درخت نشان داده شده و عموماً با طلای یک رنگ یا دو رنگ روی زمینه و یا با رنگ تیره‌تر از رنگ زمینه به مانند خود رنگ نقاشی شده‌است(کتاب تجلی عاشورایی در هنر ایران/ انتشارات آستان قدس رضوی).

علت نام‌گذاری تشعیر
علت نام‌گذاری تشعیر به این هنر آن است که خطوط تشکیل‌دهنده این نقش‌ها مانند موئی(شعر) باریک و نازک می‌باشد و دیگر این که نگارگر و رسّام برای انجام دادن این هنر از یک تار موی‌گربه یا سمور یا سنجاب دوماهه که بر قلم موی خاصّی نشانده‌اند استفاده می‌کنند و با این وسیله ابزار کار ظریف و عجیب با طلا خطوط و نگاره‌هایی رسم می‌کنند.
معمولاً در تشعیرها حیوانات خیالی از سیمرغ و اژدها و دیگر حیوانات تخیلی گرفته تا نقش‌های تصنعی استفاده می‌شود آرایش یک قطعه با تشعیر از آن نظر جالب است که نقش تشعیری رشته و یا تصویر اصلی را در هم و خسته کننده نمی‌نماید به آن علت دور و حواشی بیشتر مینیاتورهای کهن را با تشعیر زینت می‌کردند و این هنر در زمان تیموریان و صفویان به اوج خود رسید.

تفاوت تشعیر و تذهیب
اصولاً تشعیر از نظر نقش با تذهیب چندان تفاوتی ندارد تنها به جای رنگ‌های گوناگون که در تذهیب به کار می‌رود در تشعیر فقط یک یا دو و یا سه رنگ به کار گرفته می‌شود و معمولاً تشعیر را به دو صورت تشعیر مطلاً و الوان تقسیم بندی می‌کنند که از حوصله این بحث خارج است، بطور کلی تذهیب و تشعیر جلوه‌ای است بر هنرزیبای اسلامی(جزوه درسی کتاب آرایی، تذهیب و تشعیر صفحه 1و2)
.

واقعه عاشورا 
در زمینه تذهیب و تشعیر در دوران‌های گذشته به طور مشهود اثری را نمی‌یابیم که متأثر از واقعه عاشورا باشد اگر هم بوده بیشتر جنبه تزیینی داشته که از ترکیب اسلیمی و ختائی به صورت تزیینی استفاده می‌شد. ولی اخیراً از آثار قلمی اساتید معاصر نمونه‌هایی را که مستقل جهت بیان واقعه عاشورا یا احادیث و روایاتی که مربوط به این واقعه است می‌توان را مشاهده کرد(کتاب تجلی عاشورایی در هنر ایران/ انتشارات آستان قدس رضوی).

طرح‌ها و نگاره‌ها در تشعیر
تشعیر اصطلاح و روشی در آرایش کتاب یا قطعات خط و مینیاتور و مرقعات است. در تشعیرسازی یا تشعیراندازی، حاشیه صفحه‌ها را با نقش‌مایه‌هایی از حیوان، مرغ، گل و گیاه می‌آرایند. رنگ‌ها در تشعیر محدود و اغلب از رنگ طلا استفاده فراوان می‌شود. در واقع تشعیر نوعی تزئین نسخ خطی است که در حاشیه نسخ یا مرقعات، معمولاً با یک یا دو و حتی با سه رنگ طلا انجام می‌گیرد. تشعیر، نقوشی از یک یا دو رنگ است که در حاشیه و سرفصل‌های برخی کتاب‌ها و در و دیوار و پرده‌ها و فضاهای موجود در مجلس‌سازی‌ها و پرده‌های نقاشی ایرانی کشیده می‌شود و در جلدسازی و قلمدان‌سازی و قلم‌زنی بر روی فلز و نیز خطاطی دیده شده‌ است. تشعیر از شَعْر (مو) گرفته شده‌ است و به نقوش بسیار ریز از گیاه و پرنده و درخت گفته می‌شود. از آنجا که طراحی تشعیر که در اصل طراحی حیوانات و منظره و اقسام آن است، اغلب با طلا و به وسیله قلم موهای بسیار ظریف انجام می‌گرفته‌است، ظرافت خطوط را به مو تشبیه کرده‌اند. طرح‌ها و نگاره‌های غالب در ساختن تشعیر، بیشتر صخره سنگ‌ها، حرکات ابر و باد، درختان متنوع، حیوانات خیالی و افسانه‌ای مانند سیمرغ و اژدها، حیوانات وحشی در حال جست و خیز، پرندگان و حیوانات کوچک با قلم اندازی‌های استادان و استفاده بی‌دریغ از طلای ناب است.

تاریخچه تشعیر
تشعیر به همراه تذهیب، برای تزئین حواشی بزرگتر در کتاب‌های خطی، شاید تحت تأثیر نقاشی چینی، از دوران تیموریان در ایران مرسوم شده باشد. نگارگران ایرانی اغلب این نقش مایه‌ها را با رنگ طلایی بر پس‌زمینه لاجوردی می‌کشیدند. از جناب میرک نقاش می‌توان به عنوان یکی از استادان و پیشگامان تشعیرسازی در ایران نام برد. از تشعیر کاران معروف دوره‌های قبل می‌توان به «صالح مذهب»، «میرزا عبدالعلی مذهب» و «میرزا شکر ا…» اشاره کرد. همچنین باید گفت برخی از تشعیر کاران بنام، در کار تذهیب نیز چیره‌دست بودند وهم بعضی از تذهیب‌کاران در کار تشعیر مهارت بسزایی داشتند. ابزار کار تشعیر نیز همان ابزار کار تذهیب است(حسین یاوری، آشنایی با هنرهای سنتی، انتشارات دانش جهانگردی، صفحه ۱۲۰).

انواع تشعیر
نامگذاری انواع تشعیر بیشتر بر اساس روش‌ها و فنون و جایگاه ارائه آن است.

تشعیر گیاهی یا تشعیر گل و بوته:
در تشعیر گیاهی، تصاویر بر بالا و پایین برگ‌ها و گل‌ها به زر یا رنگ‌های سفید یا آبی یا مایه اصلی و ته رنگ لاجورد یا سیاه یا گِل‌ماشی و امثال آن، بر حواشی کتاب‌ها کشیده می‌شود. در آرایه‌های تزئینی قرآن‌کریم و جلد آن، علاوه بر تذهیب، فقط از این نوع تشعیر استفاده می‌شود.

تشعیر وحوش:
در تشعیر وحوش که بر دو نوع "نخجیری" و "گرفت و گیر" است، طرح کلی تصاویر و نقوش انواع پرندگان و جانوران زمینی و دریایی و اساطیری در ترکیب‌های خاص متناسب با موضوع اصلی کتاب با کمترین رنگ و به صورت نمادین پدید می‌آید. همچنین تصاویری از آسمان، ابرها، ستیغ کوه‌ها و صخره‌ها در تشعیر دیده می‌شود.

آثار دارای تشعیر
رقع گلشن و مرقع گلستان آثاری دارای تشعیر است؛ مرقع گلشن مجموعه‌ای است از هنر ظریف نقاشی و خوشنویسی از مکتب هند و ایرانی که سرشار از ذوق و هنر هنرمندان ایرانی و هندی است که به خواست و دستـــور جهانگیر پادشاه سلسلهٔ گورکانی هند پدید آمده‌ است. در مرقع گلشن، نمونهٔ عالی‌ترین نوع هنرهـــای ایرانی نظیر نقاشی، خوشنویسی، تذهیب، ترصیع، تشعیر، تصویر و تجلید دیده می‌شود. مرقع گلشن و مرقع گلستان که امروزه بدان پیوست است، یکی از مهم‌ترین مرقع‌هایی است که امروزه به دست ما رسیده‌است. این مرقع در تملک ناصرالدین‌شاه قرار گرفته بود. شاید بر اثر کشاکش دوران در زمان ولیعهدی ناصرالدین‌شاه در کتابخانهٔ شاهنشاهی به ثبت رسیده‌است. انتقال این مرقع به دربار ناصری، موجب محفوظ ماندن نسبی آن شد.

خط نستعیلق در مرقع گلشن و گلستان
بخشی از تاریخچهٔ این مرقع نیز در ۱۵۰ سال اخیر در کاخ گلستان و موزهٔ هنرهای تزئینی ایران گذشته‌است، که اسناد و شواهد آن در دست است. وجه تسمیهٔ مرقع گلشن و نیز علت و تاریخ ترکیب شدن آن با صفحات مرقع گلستان معلوم نیست. بنا به ادعای بدری آتابای مرقع گلشن توسط نادرشاه افشار از هند به ایران آمد تا اینکه در زمان فتحعلی شاه قاجار چند برگ آن از کتابخانه سلطنتی خارج شد. کاتب دیباچه و خاتمت مرقع گلشن و گلستان ظاهراً نستعلیق‌نویس مشهور دربار جهانگیر، مولانا محمدحسین کشمیری و میرزا حسن زرین قلم خوشنویس بوده‌است.
بیشتر اوراق این مرقع اکنون در کتابخانهٔ کاخ موزهٔ گلستان در تهران نگهداری می‌شود. برگه‌های موجود مرقع گلشن در کتابخانهٔ کاخ گلستان مشتمل است بر ده‌ها قطعه نگارهٔ هند و ایرانی از مناظر و مجالس و چهره‌ها و حکایت‌ها، شمایل بزرگان، شمایل هنرمندان پدیدآورندهٔ مرقع؛ ده‌ها قطعه خوشنویسی مزیّن و مذهّب؛ چند قطعه شمسه‌سازی مذهّب؛ چند قطعه گراوور از مناظر اروپایی.

هنر تذهیب
تَذهیب یا زراندود یا طلاکاری، را می‌توان مجموعه‌ای از نقش‌های بدیع و زیبا دانست که نقاشان و مذهبان برای هرچه زیباتر کردن کتاب‌های مذهبی، قرآن، فرهنگی، تاریخی، دیوان اشعار، قطعه‌های زیبای خط به کار می‌برند. تذهیب به عنوان بیست‌ و چهارمین عنصر میراث‌ فرهنگی ناملموس ایران، در هجدهمین نشست کمیته بین‌الدولی پاسداری از میراث‌فرهنگی ناملموس یونسکو در کاسان(شهری در ناحیهٔ شمال غربی کشور بوتسوانا)، ثبت شد.

ذهب به معنای طلاست و تذهیب به معنای طلاکاری
اگر بخواهیم تعریفی اجمالی از تذهیب داشته باشیم باید بگوییم طراحی، رنگ آمیزی، طلا اندازی، پرداخت و قلم‌گیری‌های ظریف با قلم مو‌های موی طبیعی سمور و گربه مانند گراف انواع طرح‌ها با نقوش گیاهی «اسلیمی و ختایی»، هندسی «انواع گره‌ها» و گاهی استفاده از نقوش انسانی و حیوانی را برای تزیین سطوح مختلف تذهیب می‌گویند. به هر حال تذهیب را می‌توان مجموعه‌ای از نقش‌های بدیع و زیبا دانست که نقاشان و مذهبان برای هرچه زیباتر کردن کتاب‌های مذهبی، بخصوص قرآن کریم، کتاب‌های ادعیه، کُتب علمی، فرهنگی، تاریخی، دیوان اشعار، قطعه‌های زیبای خط به کار می‌برند. استادان تذهیب این مجموعه‌های زیبا را در جای جای کتاب‌ها به کار می‌گیرند تا صفحه‌های زرین ادبیات جاودان و متون مذهبی سرزمین خود را زیبایی دیداری ببخشند. بدین ترتیب است که کناره‌ها و اطراف صفحه‌ها، با طرح‌هایی از شاخه‌ها و بندهای اسلیمی، ساقه، گل‌ها و برگ‌های ختایی، شاخه‌های اسلیمی و گل‌های ختایی یا بندهای اسلیمی و… مزین می‌شوند. لغت تذهیب واژه‌ای عربی است و مصدری از «ذهب» در باب تفعیل است. ذهب به معنای طلاست و تذهیب به معنای طلاکاری و زراندود کردن است از طرفی رنگ طلایی در هنر تذهیب به‌ عنوان رنگ درخشانی است که ارزش ویژه‌ای دارد برای همین تذهیب را زر گرفتن و طلا کاری دانسته‌اند.

مکتب‌های تذهیب
تذهیب، همچون نقاشی، دارای مکتب‌ها و دوره‌های خاصی است؛ چنان‌که می‌توان از مکاتب سلجوقی، بخارا، تیموری، صفوی و قاجار و شعب مختلف هر مکتب سخن گفت. برای مثال، در مکتب تیموری، شعبه‌های شیراز، تبریز، خراسان و… را می‌توان تمیز داد و در واقع، تفاوت در رنگ‌ها، روش قرار گرفتن نقش‌ها در یک صفحه تذهیب و تنظیم نقش‌ها در مکتب‌های مختلف، عامل این تفاوت است. برای نمونه، تذهیب در مکتب بخارا به آسانی از تذهیب در دیگر مکتب‌ها تشخیص داده می‌شود. چون، در مکتب بخارا از رنگ‌های زنگار، شنگرف، سرنج و سیاه استفاده می‌شده‌است، در صورتی که در مکتب‌های دیگر، رنگ‌ها به این ترتیب کاربرد نداشته‌است.
می‌توان گفت تذهیب‌های دوره‌های مختلف، بیان‌کننده حالات و روحیات آن دوره‌ها هستند: تذهیب سده چهارم ه‍.ق ساده و بی‌پیرایه، سده‌های پنجم و ششم ه‍.ق متین و منسجم، سده هشتم ه‍.ق باشکوه و نیرومند و سده‌های نهم و دهم ه‍.ق ظریف و تجملی هستند.

مکتب ایران و هند
بررسی آثار تذهیب شده دردوره‌های گذشته، بر تأثیر فراوان هنر تذهیب ایران در دیگر کشورها (هند، ترکیه عثمانی و کشورهای عربی) حکایت دارد. هنرمندانی که در اوایل دورهٔ صفوی از ایران به هند مهاجرت کردند، بنیان‌گذار مکتب نقاشی ایران و هند شدند و آثاری بزرگ از خود بر جا گذاردند. آثار به جا مانده از مکتب مغولی هند که در نوع خود بی‌مانند است، بر این واقعیت حکایت دارد که این مکتب تداوم مکتب نقاشی ایران و هند است. در ترکیه عثمانی، هنرمندان مذهّب، جلوه زیاد نداشتند و اگر این هنر در آن سرزمین رشدی کرد، به خاطر هنرمندان ایرانی بود که با مهاجرت به ترکیه عثمانی، بنیان‌گذار مکتب هنری در آن دیار شدند. در کشورهای عربی نیز، به سبب بازگشت هنرمندان ایرانی از آن کشورها، هنر تذهیب اوجی نیافت. در واقع، هنر تذهیب ایران در دنیا یگانه‌ است.

تذهیب؛ هنر اسلامی
پیشینه آذین و تذهیب در هنر کتاب‌آرایی ایران، به دوره ساسانی می‌رسد. بعد از ورود اسلام به ایران، هنر تذهیب در اختیار حکومت‌های اسلامی قرار گرفت و «هنر اسلامی» نام یافت. اگر چه زمانی این هنر از بالندگی فرو ماند، اما مجدداً پویایی خود را به دست آورد. چنان‌که در دورهٔ سلجوقی مذهبان، آرایش قرآن‌ها، ابزار و ادوات، ظرف‌ها، بافته‌ها و بناها را پیشهٔ خود ساختند و چندی بعد، در دوره تیموری این هنر به اوج خود رسید و زیباترین آثار تذهیب شده به وجود آمد.

تذهیب؛ دوره صفوی
هنرمندان نقاش، صحافان و صنعتگران، به خواست سلاطین از سراسر ایران فراخوانده شدند و درکتابخانه‌های پایتخت به کار گمارده شدند. بدین ترتیب، آثار ارزشمند و با شکوهی پدید آمد. در دورهٔ صفوی، نقاشی، تذهیب و خط درخدمت هنر کتاب آرایی قرار گرفت و آثاری به وجود آمد که زینت بخش موزه‌های ایران و جهان است. اما، رنج هنرمندان بی ارج ماند و ارزش آنان در زمان زندگیشان شناخته نشد و هنر نقاشی به ویژه تذهیب، پس از دوره صفوی از رونق افتاد. اگر چه هجوم فرهنگ غرب به ایران، حرکت پیشرو این هنر را کند ساخت، ولی با زحمت هنرمندان متعهد و دوستداران هنر این مرز و بوم، شعلهٔ هنر تذهیب همچنان فروزان است.

تذهیب قرآنی
شاید بتوان تاریخ آرایش و تذهیب قرآن را هم‌زمان با نوشتن آن دانست به این معنی که نخست به منظور تعیین سر سوره‌ها، آیه‌ها، جزوه‌ها و سجاده‌ها آن را به نوعی تزئین می‌کردند. رفته رفته علاقه مفرط مسلمانان به قرآن و همچنین عشق به تجمل، هنرمندان را بر آن داشت تا در تذهیب آن دقت بیشتری به کار برند و در نتیجه این آثار از سادگی بیرون آمد و جنبه تزئینی به خود گرفت به خصوص قرآن‌هایی که برای امرا و بزرگان نوشته می‌شد. این امر خود یکی از علل توجه هنرمندان به تزیین بیشتر و موجب تکامل فن تذهیب شد.اصولاً دربارهٔ هنر نقاشی و مذهب کاری در قرون اولیه اسلام اطلاع زیادی در دست نیست. قرآن‌های نفیس غالباً به دستور پادشاهان و سرداران وقت تهیه می‌شد و هنرمندان سعی می‌کردند آن را به طرز بسیار عالی آرایش کنند.
قدیمی‌ترین قرآن‌های باقی‌مانده از قرون اولیه اسلام همگی به خط کوفی است، نقش و تزئین آن‌ها تقریباً یکنواخت بوده فقط در صفحه اول و گاهی دو صفحه آخر با نقوش هندسی آرایش می‌شدند. سر سوره‌ها نیز غالباً دارای نقوش تزئینی بوده و عموماً در سمت راست آن‌ها یک یا چند گل درشت و ترنج طرح می‌زدند. شروع سوره و اسم آن را هم به قلم زر می‌نوشته‌اند و نقطه‌های حروف را با رنگ قرمز و سبز یا زعفران و آب طلا مشخص می‌کردند. محل حزب و سایر علامات هم به همین شیوه مزین می‌شد. چون ایرانی‌های مانوی مذهب، کتاب دینی خود، ارژنگ را که به وسیله مانی منقوش و مزین دیده بودند بعد از ایمان آوردن به اسلام به تزئین قرآن رو آوردند.

تقسیم کار بین هنرمندان
در قرون اولیه دوران اسلامی به همان اندازه که به خوشنویسی توجه می‌شد فن آرایش و تذهیب نیز مورد علاقه بزرگان و امیران بود تا جایی که در نقاط مختلف ایران به خصوص خراسان، مراکزی جهت تعلیم و پرورش علاقه‌مندان در این فن به وجود آمد و رفته رفته فن تذهیب راه کمال را طی کرد. درقرون اولیه دوران اسلامی، خود خطاطان کار تذهیب را به عهده داشته‌اند ولی به تدریج تقسیم کار بین هنرمندان متداول و مرسوم شد. به احتمال قوی اول خطاط و خوشنویس کار خود را انجام می‌داد، یعنی نسخه کتاب یا قرآن را می‌نوشته و در ضمن کتابت آن مقداری فضا برای کشیدن صور یا مذهّب‌کاری در صفحات خالی می‌گذاشتند، طوری‌که بعضی از این کتاب‌ها که هم‌اکنون در دست است نشان می‌دهد که قسمتی از کار تذهیب ناتمام مانده‌است.

تذهیب روزگار سلجوقی
از قرن ششم به بعد تزئین و تذهیب قرآن‌ها با روشی که در دوره‌های قبل به کار برده می‌شد فاصله گرفت. تزئینات از سادگی خارج شد و نقوش هندسی جای خود را به طرح‌های شاخ و برگ دار داده‌اند این گلبرگ‌های به هم پیچیده انسان را به یاد نقوش سلجوقی که بر روی مساجد این دوره در اصفهان و قزوین و اردستان بنا شده‌اند می‌اندازد. از روزگار سلجوقی شماری قرآن‌های مذهّب باقی‌مانده که شاید یکی از بهترین و نفیس‌ترین انواع آن قرآنی است با تفسیر مجلد که در سال ۵۸۴ فراهم شد است. این قرآن برای مطالعه «امیر غیاث الدین ابوالفتح محمد بن سام» تهیه و کاتب آن «محمد بن عیسی بن علی نیشابوری» است ولی متأسفانه از نام مذهب آن ذکری به میان نیامده و احتمال فراهم آوردن آن در خراسان از توسط امیر غوریان وجود دارد که قرآن به نام او مصور است. در اواخر قرن هفتم و اوائل سده هشتم هجری شهر تبریز یکی از مراکز مهم برای تشویق و پرورش هنرمندان به‌شمار می‌رفت و این امر موجبات توسعه و تکامل فن نقاشی و تذهیب را فراهم ساخت، به خصوص در اوائل قرن هشتم به همت و سعی «خواجه رشید الدین» که بانی ربع رشیدی(بنای تاریخی و ارزشمند، در نزدیکی شهر تبریز) است توجه بیشتری برای کتابت قرآن و کتاب و آرایش و تذهیب آن‌ها شد و در نتیجه مکتب جدیدی که به مکتب تبریز معروف است، به وجود آمد که درهنر نقاشی و فن تذهیب دوره‌های بعد تأثیر زیادی داشته‌است. از تغییراتی که در طرز تذهیب و آرایش قرآن و کتاب در این دوره به وجود آمد، استفاده از اشکال هشت گوش و ستاره دوازده پر به صورت مرکب یا مجزا از هم بر سر لوح‌ها و نیز ستاره‌های آبی رنگ و گل‌های پرپر کوچک برای تزئین است. سر سوره‌ها نسبتاً پهن و با خط کوفی روی زمینه لاجوردی با شاخ و برگ درشت نقش شده‌است. در حواشی قرآن نیز گاهی نقش تزئینی از طرح‌های اسلیمی دیده می‌شود که از حیث رنگ آمیزی بسیار جالب است. علاوه بر رنگ طلا از الوان دیگر چون آبی، قرمز، سبز و پرتقالی نیز استفاده می‌شده، روی هم رفته در این دوره صنعت تذهیب به اوج کمال و ترقی خود رسیده‌است.(تاریخ وسبک‌شناسی نگارگری و نقاشی ایرانی، رامونا محمدی، سال ۱۳۸۹).

رونق تذهیب در دوره تیموری
دوره تیموری از دوره‌های بسیار مهم و پر رونق و اعلای هنر مذهّب‌کاری است. سلاطین تیموری همه مشوق هنر کتاب‌نویسی بوده‌اند که بزرگ‌ترین و مهم‌ترین آن‌ها «بایسنقر میرزا» پسر شاهرخ بوده‌است. این شاهزاده علاوه بر اینکه خود بشخصه مردی هنرمند و بهره‌مند از فنون کتابت و خط و تذهیب و نقاشی بود، جمع کثیری از هنرمندان که از سراسر امپراتوری تیموری گرد آورده‌اند که در دربار و دارالعلم و کتابخانه‌ای که در هرات بنیاد نهاده بود می‌زیستند. در این شهر کاغذ ساز، خطاط، تذهیب‌کار، صحاف، رنگ ساب، نقاش و امثال این قبیل هنرمندان از اهمیت بالایی برخوردار بودند. کتب این شهر از نفیس‌ترین و زیباترین کتاب‌هائی است که تاکنون تهیه شده است. در این زمان هنرمندان توجه زیادی به ترسیم اشکال، نباتات، گل‌ها، مناظر طبیعی و گاهی اشکال پرندگان ترسیم کرده‌اند.

قرآن‌ مخصوص شاهرخ و بایسنقر میرزا
قرآن‌های این دوره مخصوصاً آن‌ها که برای شاهرخ و بایسنقر میرزا فراهم شده در زمره زیباترین تذهیب کاری هاست. طلا و لاجورد یکی از عوامل اصلی کار آن‌ها بوده و در همه حال برای آرایش و تذهیب کتاب و قرآن از آن‌ها استفاده می‌شده‌است. صنعت تذهیب که در دوره تیموری راه کمال پیمود در زمان صفویه نیز ادامه پیدا کرد. در این زمان زمینه‌ها معمولاً آبی رنگ است و تقسیم‌ها کوچکتر و به رنگ طلایی و سیاه دیده می‌شود. طرح‌های تزئینی نیز به رنگ سفید، زرد، سرخ، آبی و سبز است. تذهیب کاری و نقاشی با طلا در دوره صفویه ترقی کرد. بسیاری از نسخ باقی‌مانده از این زمان حاشیه بزرگی دارد که مناظر طبیعی، اشکال انسان و حیوان بر آن نقاشی شده و رنگ طلایی، سبز و زرد در آن‌ها به کار رفته‌است(تاریخ و سبک‌شناسی نگارگری و نقاشی ایرانی، رامونا محمدی، سال ۱۳۸۹).

در پایان:
جا دارد که از دلسوزی، همراهی و راهنمایی اساتید معظم و ارجمند خود در تعلیم و تربیت، در کنار برقراری رابطه صمیمی و دوستانه و ایجاد فضایی به دور از تشریفات، برای کسب هنر و دانش تاریخ هنر جهانی اسلام، بر خود وظیفه میدانم در کسوت شاگردی از زحمات ارزشمند استاد مسعود نجابتی، استاد عبدالرسول یاقوتی تقدیر و تشکر نمایم. از خداوند متعال برای این اساتید عزیزم، سلامتی، موفقیت و همواره شاگرد پروری را مسئلت دارم.
شاگرد شما، ابوالفضل رنجبران
 
© کلیه حقوق متعلق به صاحب اثر و پرتال فرهنگی راسخون است. استفاده از مطالب و آثار فقط با ذکر منبع بلامانع است.


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.