نگاهي به انديشه سياسي ميرزاي قمي (2)

ميرزا ابوالقاسم بن حسن (محمد حسن) معروف به «ميرزاي قمي» در سال 1151ق در «جاپَلَق»(1) لرستان به دنيا آمد. اصالتا اهل شفقت (2) گيلان، ولي بزرگ شده ي جاپلق است و به خاطر سكونتش در قم، در ميان توده ي مردم به ميرزاي قمي معروف شده است.
چهارشنبه، 19 آبان 1389
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
نگاهي به انديشه سياسي ميرزاي قمي (2)

نگاهي به انديشه سياسي ميرزاي قمي (2)
نگاهي به انديشه سياسي ميرزاي قمي (2)


 

نويسنده:دکتر لقمان دهقان نيّري*
دكتر مرتضي دهقان نژاد**
سيد حسن قريشي كرين***




 

زندگي و آثار علمي
 

ميرزا ابوالقاسم بن حسن (محمد حسن) معروف به «ميرزاي قمي» در سال 1151ق در «جاپَلَق»(1) لرستان به دنيا آمد. اصالتا اهل شفقت (2) گيلان، ولي بزرگ شده ي جاپلق است و به خاطر سكونتش در قم، در ميان توده ي مردم به ميرزاي قمي معروف شده است.
پدر ميرزا، آخوند ملاحسن از اهالي شفت گيلان بود كه به اصفهان سفر كرد و سپس از ناحيه شاه سلطان حسين، براي امر قضاوت و ترويج امور شرعي به جاپلق اعزام شد(فيض، 1349، ج1، ص313) و سپس با دختر استادش ميرزا هدايت الله كه در علم و فضيلت شهره بود، ازدواج كرد. ميرزا اولين حاصل اين ازدواج است (الامين، همان، ج2، ص411/ مدرس، 1374، ج6، ص68).
تولد ميرزا در سال 1151ق مصادف با پادشاهي نادر و فتح هند است. دوران حيات او مصادف است با حكومت نادرشاه (1148-1160ق)، عادل شاه (1160-1161ق)، ابراهيم (1161ق)، شاهرخ(1161-1210ق) از سلسله افشاريه و كريم خان زند (1173-1193ق)، ابوالفتح خان (1193ق)، محمدعلي خان (1193ق)، صادق خان(1193-1196ق)، علي مرادخان (1196-1199ق)جعفر خان (1199-1202ق) صيد مرادخان (1202-1203ق)، لطفعلي خان (1203-1209ق) از سلسله زنديه و آقا محمدخان (1210-1211ق) و فتحعلي شاه (1212-1250ق) از سلسله قاجار. او از دور و نزديك، حوادث و بحران هاي اجتماعي ـ سياسي اين دوره را درك نموده است.
ميرزاي قمي زندگي علمي خود را ابتدا نزد پدرش آغاز كرد و سپس براي ادامه تحصيل به خوانسار مسافرت نمود و از محضر استاداني چون سيد حسين خوانساري (متوفاي 1191ق)، فقه و اصول را فرا گرفت. او در سال 1174ق به عتبات رهسپار شد و از دانش پرفيض آيت الله وحيد بهبهاني (متوفاي 1208ق) بهره برد. وي پس از اقامتي طولاني به زادگاهش جاپلق بازگشت و به ترويج مسائل دين مشغول شد؛ سپس به علت مشكلات به وجود آمده، به اصفهان رفت و به تدريس فقه و اصول مشغول گشت. از آنجا نيز مجبور شد به شيراز هجرت كند. دو سال و اندي از اقامت او در شيراز، با حكومت كريم خان زند همزمان شد كه او توانست در اين مدت از كمك هاي مالي كريم خان زند بهره مند شود (فيض، 1349، ص313)؛ سپس به كمك يكي از علماي شيراز به اصفهان بازگشت و از آنجا به نزديك زادگاه خود روستاي «بابو» آمد و پس از مدتي بنا به درخواست مردم قم يا حسادت ملاهاي محلي و نبود طالب علم و محصل، به قم هجرت نمود و تا آخر عمر در اين شهر ماند (الامين، [بي تا]ج2، ص412/ مدرس، 1374، ج6، ص68) و به دليل همين اقامت طولاني در شهر قم، به «ميرزاي قمي» يا «محقق قمي» و «فاضل قمي» معروف شد.

ورود ميرزا به قم
 

ميرزاي قمي در قم، علاوه بر رياست و مرجعيت شيعه، به تصنيف، تدريس، تبليغ و ترويج دين پرداخت و مسجد جامع شهر را براي اقامه نماز جمعه و جماعت برگزيد و حوزه علميه قم را رونق بخشيد كه اين امر باعث شد حوزه علميه اصفهان ـ كه در آن زمان حوزه اي پر تحرك محسوب مي شد و داراي مدرسان بزرگي بود ـ را تحت شعاع خود قرار دهد.
سال و چگونگي ورود به ميرزا به قم در منابع و يا در نوشته هاي خصوصي خود او نيز ذكر نشده است و تاريخ دقيق ورود او به قم مشخص نيست. قديمي ترين تاريخي كه در اين مورد وجود دارد، در پايان رساله «منجزات المريض» و پايان كتاب غنائم الأيام است كه بيان مي دارد ميرزا آن را در تاريخ 1195ق و در قم به پايان برده است؛ از سوي ديگر او در سال 1184ق در اصفهان بوده و كتاب هايي خريده است كه در آن تاريخ هنوز به قم نيامده بود (مدرسي طباطبايي، 1386، ص 151). اگر مدت اقامت او را در قم چهل سال بدانيم (مدرس، همان، ج6، ص71) و او در سال 1231ق/1816م نيز رحلت كرده باشد، ميرزا بايد در سال 1191-1192ق در اوج درگيري هاي آقا محمدخان با خاندان زند به قم آمده باشد.

آثار علمي
 

ميرزاي قمي در اكثر علوم اسلامي، چون فقه، اصول، كلام، علم معاني و بيان استاد بود و تأْليفات و تصنيفات ارزنده اي از خود به يادگار گذاشته است كه اكثر اين آثار را در دوران سكونتش در قم تأْليف كرده است؛ اما آغاز فعاليت علمي و تأْليفي وي به دوران جواني و همان ايامي كه در خوانسار مشغول تحصيل بود، مربوط مي شود كه منظومه اي در علم بيان در سال 1173ق در 22 سالگي تصنيف كرد (آقا بزرگ تهراني، 1408ق، ج2، ص22). كتاب مجموعه فوايد و بعضي رسائل را در سن 24 سالگي در اوايل تحصيل در كربلا تأليف كرده بود (همان)؛ ولي مشهورترين تأليف او قوانين الاصول است كه به سبب شهرت اين اثر، به «صاحب القوانين» مشهور است.(3)
او نزد استادان مشهوري چون محمدباقر وحيد بهبهاني(متوفاي 1208هـ ق) و سيد حسين خوانساري (متوفاي 1191ق) كسب علم نمود و شاگردان فرهيخته اي به جامعه تحويل داد. ميرزاي قمي فردي صبور و مقاوم بود و با صبر و استقامت بدين مقام و عظمت نايل شد. او استوارتر از كوه در مقابل مشكلات ايستاد و هرگز ركود و يأس را به خود راه نداد. ايشان در مسير تحصيل با فقر شديد دست و پنجه نرم كرد؛ با اين همه ميرزا هرگز از راهي كه برگزيده بود، دست بر نداشت. از خصوصيات ميرزا جديت ايشان در مسير علم آموزي بود؛ به گونه اي كه محبوب ترين كارها نزد او مطالعه و تحقيق بود. وي بيشتر شب ها تا صبح به مطالعه مي پرداخت (سبحاني، 1386،ج3،ص350).
محقق قمي احترام خاصي براي استادان خود قائل بود و حتي بعد از رحلت آنان، احترام آنها را حفظ مي كرد؛ چنان كه نوشته اند: بعد از درگذشت استادش وحيد بهبهاني، وقتي به كربلا مشرف مي شد، به خانه آقا مي رفت و درِ خانه او را مي بوسيد و به اين طريق از زحمات چندين ساله استاد قدرداني مي كرد(خوانساري، [بي تا]، ج5، ص378)؛ از سويي ديگر او در حسن معاشرت نمونه بود؛ هنگامي كه با ديگران سخن مي گفت، با چهره اي گشاده مواجه مي شد و مردم از همنشيني با وي لذت مي بردند.

ميرزاي قمي و حوزه علميه قم
 

مكتب حديثي قم در سده هاي دوم، سوم و چهارم هجري با آمدن اشعريان و علويان رشد چشمگيري يافت و در مقابل مكتب حديثي كوفه، خراسان و بغداد شهره گشت و در زمينه تفسير و علوم قرآن، فقه، كلام، سيره، رجال، تاريخ و مانند آن، آثار ارزشمندي از خود به جاي گذاشت (جباري، 1384، ص209-354) كه با ظهور مكتب عقلگرايي بغداد و مهاجرت شيخ كليني به اين خطه، مكتب حديثي قم جاي خود را به مكتب بغداد داد (نيومن، 1384، ص176-301)؛ گر چه در ادوار بعدي، انديشمندان و عالماني در زمينه علوم مختلف از قم برخاستند، ولي با مسافرت ميرزاي قمي به قم، حوزه علميه عتيق با حوزه علميه عصر جديد، پيوند خورد و مرجعيت علمي وديني قم احيا شد. با آمدن ميرزاي قمي ـ از برجسته ترين اصوليان و شاگردان وحيد بهبهاني به قم، مكتب اصوليون كه ادله ي احكام را كتاب، سنت، اجماع و عقل مي دانستند، در برابر اخباريون كه در استنباط احكام صرفا به اخبار و احاديث، استناد مي كردند، پيروز شد و عقل دوباره نقش خود را در ديدگاه هاي فقهي و فقه سياسي ايفا نمود. اين امر بر انديشه هاي سياسي علما از جمله ميرزاي قمي تأثير عميقي گذاشت و ميرزا بسياري از مسائل را با دلايل عقلي پاسخ گفت. نمونه هاي آن را مي توان در ارشادنامه او و در مقاله «اعجاز قرآن» به خوبي استنباط كرد.

پی نوشت ها :
 

*دانشيار دانشگاه اصفهان
**استاديار دانشگاه اصفهان
***دانشجوي دكتري تاريخ ايران دوره اسلامي
1 ـ جاپَلَق، بخش و ناحيه اي قديمي در شمال شرقي استان لرستان و در نيمه شرقي شهرستان ازنا مي باشد و در دوره قاجار يكي از سه بلوك بزرگ بروجرد بود و در هفتاد كيلومتري بروجرد قرار دارد.
2. شفت نام يكي از دهستان هاي بخش مركزي شهرستان فومن، است كه در جنوب شرقي آن واقع شده و در نه كيلومتري آنجا قرار دارد.
3 ـ ديگر تأليفات قمي عبارتند از: حاشيه بر زبده الاصول شيخ بهائي، مرشد العوام (فقه فارسي )، رساله استدلالي فارسي در اصول دين، حاشيه بر تهذيب الاصول علامه حلي، ‌منابع الاحكام (فقه به زبان عربي)، معين الخواص (مختصر فقهي است)، منظومه اي در علم بديع كه داراي 139 بيت است، رساله هايي در وقف، طلاق و مباحث منطقي، ديوان شعر به فارسي و عربي كه نزديك به پنج هزار بيت شعر در خود جاي داده است.
 

منبع: شيعه شناسي 25
ادامه دارد...



 



نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.