ضرورت ازدواج

آيا انسان حتماً بايدازدواج کند و اگر ازدواج نکند چه مشکلاتي ممکن است پديد آيد؟ ازدواج، اقتضاي طبيعت انسان است . زوجيت در تمام موجودات عالم(حيوانات، گياهان و حتي جمادات)وجود دارد. سبحان الذي خلق الازواج کلها مما تنبت الارض و من أنفسهم و مما لا يعلمون منزه است خدايي که تمام موجودات عالم ، از جمله گياهان و انسان ها و آن چه را نمي دانند، به صورت زوج آفريد.
يکشنبه، 17 بهمن 1389
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
ضرورت ازدواج

 ضرورت ازدواج
ضرورت ازدواج


 

نويسنده: حسين دهنوي




 
آيا انسان حتماً بايدازدواج کند و اگر ازدواج نکند چه مشکلاتي ممکن است پديد آيد؟
ازدواج، اقتضاي طبيعت انسان است . زوجيت در تمام موجودات عالم(حيوانات، گياهان و حتي جمادات)وجود دارد.
سبحان الذي خلق الازواج کلها مما تنبت الارض و من أنفسهم و مما لا يعلمون
منزه است خدايي که تمام موجودات عالم ، از جمله گياهان و انسان ها و آن چه را نمي دانند، به صورت زوج آفريد.
انسان به طور طبيعي به سوي زوج خود مي رود.
اريک فروم(Erich Fromma) روانشناس آلماني مي گويد:
انسان از لحظه اي که به دنيا مي آيد تا لحظه مرگ ، هر کاري مي کند، براي رفع احساس تنهايي خويش است. ازدواج براي رسيدن به کمال است. بر اساس گفته اي از افلاطون، انسان به دنبال نيمه گمشده ي خويش مي گردد.
امام باقر(ع) به زني که مي خواست بدون ازدواج، به کمال برسد فرمود:
اين کار را نکن. اگر خودداري از ازدواج، فضيلت و کمالي را در پي داشت، فاطمه (س) به درک اين فضيلت شايسته تر از تو بود.
کساني که از ازدواج رويگردانند، به دستور خداوند و پيامبر بزرگوار او بي توجهي مي کنند، آن جا که فرمود:
النکاح سنتي فمن رغب عن سنتي فليس مني
ازدواج سنت من است. کسي که از سنت من روي برگرداند از من نيست.
مجرد ماندن بي دليل آفاتي دارد که بايد با ازدواج درست، از آن ها دوري جست:
بي توجهي به خانواده: با مجرد ماندن ، خانواده تشکيل نمي شود و با عدم تشکيل خانواده به تدريج از ارزش آن کاسته مي شود و زمينه آسيب هاي فردي و اجتماعي فراهم خواهد شد، همان مشکلي که امروزه غرب با آن دست و پنجه نرم مي کند.
فراهم آمدن زمينه گناه: با مجرد ماندن زمينه ي گناه افزايش مي يابد. رسول گرامي اسلام(ص) به مردي به نام عکاف فرمود:
تزوج و الا فانت من المذنبين
ازدواج کن و گرنه از گناه کاران خواهي بود. فراهم شدن زمينه شرارت: مجردي به معناي رهايي است و کسي که رها است، زمينه ي شرارت در او بيش تر پديد مي آيد به همين سبب پيامبر اسلام شرورترين افراد امت خود را مجردان مي داند(شرار امتي عزابها)

فوائد ازدواج
 

فوائد ازدواج چيست و آيا ازدواج صرفاً براي ارضاي غرايز جنسي است؟
 

ازدواج، صرفاً براي ارضاي غرائز جنسي و بقاي نسل نيست بلکه فوائد متعدد ديگري نيز دارد:
حفظ دين :ازدواج انسان را از آلودگي ها دور مي کند و مي تواند نيمي از دين او را حفظ کند.
افزايش ايمان: کسي که ازدواج کند، افزون بر حفظ دين مي تواند ايمان خود را نيز فزوني بخشد. بر اساس فرموده اي از رسول رحمت فرد متأهل خدا را پاک و پاکيزه ملاقات مي کند.
امام صادق (ع) فرمود:
دو رکعت نماز متأهل از هفتاد رکعت نماز مجرد بهتر است.
بر اساس سخني از امام باقر (ع) دو رکعت نماز متأهل از روزه داري و شب زنده داري مجرد پربهاتر است.
کسب آرامش: متأهل، آرامش بيش تري از مجرد دارد و دليل آن، افزون بر آرامشي که از همسر خود مي گيرد (لتسکنوا اليها)يافتن فاميل جديد و احساس پشتوانه بيش تر است . امام رضا (ع) فرمود:
اگر درباره ازدواج، دستوري از خداوند و پيامبر(ص) هم صادر نشده بود، فايده هايي هم چون نزديکي خويشان و پيوند با بيگانگان کافي بود که خردمند موفق و هدفمند را به ازدواج ترغيب کند.
تکريم شخصيت: در جامعه: شخصيت متأهل، بيش تر از مجرد گرامي داشته مي شود.
کسب اعتبار در جامعه: اعتباري که مردم براي ازدواج کرده قائل مي شوند به اندازه مجرد نيست.
ايجاد امنيت رواني: امنيت رواني به ويژه در دختران از فوائد مهم ازدواج است.
احساس مسئوليت بيش تر: وقتي پاي انسان ديگري در زندگي انسان باشد احساس مسئوليت او افزون تر مي شود.
به کارگيري استعدادهاي نهفته: انسان متأهل ، براي خوشبخت کردن همسر و فرزندان خود بيش تر مي کوشد و استعدادهاي نهفته خود را شکوفاتر مي سازد.
ارضاي حس محبت کردن و محبت شدن: انسان به طور غريزي دوست دارد به ديگران محبت کند و مورد محبت قرار گيرد که همسر گزينه مناسبي براي ارضاي اين غريزه است.
مزاياي شغلي بهتر: با توجه به اعتماد افزون تري که جامعه به فرد متأهل دارد، استقبال بيش تري براي استخدام و به کارگيري او خواهد داشت.

انگيزه ازدواج
 

تحميل ديگران
 

به دختر عمويم هيچ علاقه اي ندارم، اما پدر و مادرم اصرار دارند که با او ازدواج کنم و مي گويند بعد از محرميت، علاقه و محبت ايجاد خواهد شد. آيا چنين است؟
حق انتخاب در ازدواج با شما است و پدر و مادرتان در عين حال که جاي گاه ارزشمندي دارند، و لازم است رضايت شان را براي ازدواج جلب کنيد، حق ندارند به جاي شما انتخاب کنند.
اين گونه ازدواج ها، ازدواج تحميلي است و پايان خوشي ندارد و به احتمال فراوان به جدايي مي انجامد. گذشته از اين که بر اساس فتاواي مراجع تقليد، رضايت دختر و پسر به ازدواج ، شرط صحت عقد است؛ پس اگر به زور وادار به ازدواج شوند، عقد صحيح نيست، مگر اين که بعد رضايت دهند.
مراقب باشيد که تحت فشارهاي عاطفي والدين (اشک و آه ها، ناله ها ، نگاه هاي ملتمسانه )،تهديد به نفرين و... زير بار اين ازدواج نرويد؛ زيرا رنجشي که بعداً از شکست شما براي پدر و مادرتان پيش خواهد آمد ، به طور قطع ، بيش تر از رنجي است که امروز با مخالفت شما ايجاد مي شود.
اگر دختر عموي شما براي تان دافعه دارد و وقتي او را مي بينيد، احساس نفرت مي کنيد، مطمئن باشيد که پس از ازدواج ، محبت ايجاد نخواهد شد؛ پس هرگز به چنين ازدواجي تن ندهيد؛ اما اگر در برابر او دافعه نداريد، بلکه بي تفاوت هستيد و شرايط مطلوب نسبي شما(اعتقادات، اخلاق ، اصالت خانوادگي و...) را دارد، احتمال فراواني هست که بعداً محبت ايجاد شود؛ همان گونه که در موارد بسياري چنين شده است؛ البته با اين شرط که حساسيت بيش از حد در مورد ظاهر همسر آينده تان نداشته باشيد.

عوامل خود تحميلي
 

چه عواملي سبب مي شود که انسان ازدواج را بر خود تحميل کند؟
گاهي خود شخص، ازدواج بدون شرايط را بر خود تحميل مي کند که از آن ها به عوامل خود تحميلي تعبير مي کنيم. اين عوامل عبارتند از :
فشارهاي خانواده: گاهي خشونت پدر، پرتوقعي مادر، دعواهاي والدين، فشارهاي برادر يا خواهر ، تنگناهاي مالي در خانواده و... شخص را به ازدواج بدون شرايط وا مي دارد؛ اما توجه ندارد که شرايط فعلي در خانه گذرا، و شرايط بعدي در زندگي زناشويي هميشگي خواهد بود.
يافتن حامي: خانمي که احساس مي کند در منزل پدر حمايت نمي شود، براي يافتن حامي ، به ازدواج نامناسب تن مي دهد.
از دست دادن فرصت ها: گاهي با کمي بالاتر رفتن سن، نگران از دست دادن فرصت ها مي شود و به کسي که شرايط مناسب را ندارد، پاسخ مثبت مي دهد.
باز کردن راه ديگران: خواهر بزرگ تر، چون خود را مانع ازدواج خواهر کوچک تر مي بيند، بدون توجه به شرايط طرف مقابل با او ازدواج مي کند تا موانع ازدواج خواهرش را از پيش پايش بردارد.
عقب ماندن از قافله: دختر يا پسري که دوستانش ازدواج کرده اند و احتمالاً فرزنداني هم دارند، وسوسه مي شود که با نبود شرايط، ازدواج کند تا از قافله عقب نماند؛ به ويژه اگر در معرض سؤال ها و گوشه کنايه ديگران نيز باشد.
لج بازي : گاهي صرفاً براي لج بازي با کساني که او را از ازدواج با شخصي منع کرده اند ، به رغم نداشتن شرايط ، با او ازدواج مي کند.
ترس از نفرين طرف مقابل: در مواردي خواستگار يا دختر، از ترس نفرين طرف مقابل يا دل شکستگي اش و به سبب احساس ترحم و دل سوزي با او ازدواج مي کند؛ در حالي که مي داند همتايي لازم را با هم ندارند و دل شکستگي او در صورت جدايي پس از ازدواج، بيش تر خواهد بود.
ترس از تهديد طرف مقابل: گاهي از ترس تهديد طرف مقابل که ممکن است در ازدواج او موانعي ايجاد کند، مي پذيرد؛ اما توجه ندارد که پيامدهاي منفي اين تهديد پس از ازدواج، به مراتب افزون تر است.
رسيدن به دارايي و موقعيت اجتماعي: برخي با کسي ازدواج مي کنند که شرايط مطلوب را ندارد بدان اميد که بتوانند از دارايي يا موقعيت اجتماعي و سياسي خانواده او در زندگي بهره مند شوند.
رو کم کني: برخي از خانم ها يا آقايان بي درنگ پس از شنيدن پاسخ منفي، به ازدواج بدون شرايط اقدام مي کنند تا به اصطلاح ، روي طرف را کم کنند و به وي بفهمانند که خواهان داشته اند و او فرصت مناسبي را از دست داده است.

قطع ارتباط عاطفي
 

شخصي را براي ازدواج برگزيده بودم، ولي ازدواج صورت نگرفت و اکنون به شدت تحت فشار عاطفي هستم. آيا ازدواج با ديگري مي تواند راه گريزي براي فراموشي او باشد؟
خير و تا قطع کامل ارتباط عاطفي پيشين، به ازدواج اقدام نکنيد؛ زيرا ممکن است نتوانيد با همسرتان ارتباط عاطفي برقرار کرده، حقوق او را به جا آوريد؛ در نتيجه احساس گناه و خيانت مي کنيد و به تدريج زمزمه هاي جدايي آغاز مي شود.
براي اين که بتوانيد راحت تر و سريع تر با اين مشکل کنار بياييد:
با فکر او مقابله کنيد. راه هاي مقابله با اين گونه افکار، تلاوت قرآن(سوره هاي مبارکه فلق، ناس ، آية الکرسي)، ذکر (لااله الا الله، اعوذ بالله من الشيطان رحيم، هو الاول و الاخر و الظاهر و الباطن و هو بکل شي ء عليم، توکلت علي الحي الذي لا يموت و الحمدالله الذي لم يتخذ ولداً و لم يکن له شريک في الملک و لم يکن له ولي من الذل و کبرهه تکبيراً )، شمارش معکوس از عدد صد به پايين در ذهن، جمع يا تفريق دو عدد در ذهن (دوعدد دو رقمي، يکي فرد و يکي زوج) شمارش حروف يک جمله از کتاب هنگام مطالعه، و بستن کشي به مچ دست و کشيدن آن و ضربه به دست است.
وقت خود را با برنامه هاي متنوع پر کنيد.
به ورزش توجه جدي داشته باشيد. ورزش سبب آزاد سازي مواد دردزداي اندورفين مي شود و احساس آرامش خواهيد کرد.
از تنهايي بپرهيزيد و اوقات تنهايي خود را با خانواده يا دوستان تان بگذرانيد.
از خداي بزرگ مدد بجوييد. با توجه به اين که او مؤثر واقعي است، حتماً در قطع اين ارتباط عاطفي به شما کمک خواهد کرد.

درمان بحران هاي روحي
 

از بحران هاي روحي، از جمله افسردگي رنج مي برم و مي خواهم با ازدواج، از اين بحران ها رهايي يابم. آيا اين انگيزه براي ازدواج درست است؟
ازدواج، مايه آرامش است به اين دليل که انسان را از تنهايي و سردرگمي در مي آورد؛ اضطراب ناشي از ابهام آينده را از بين مي برد؛ فشارهاي ناشي از غرايز جنسي را مي کاهد و... اما ازدواج نمي تواند بحران هاي روحي مانند افسردگي ماژور (حاد ) را از بين ببرد.
اگر بحران روحي شما به گونه اي است که لذت هاي دنيا را ترک کرده ايد؛ بي دليل و فراوان گريه مي کنيد؛ در خواب، خوراک و عمل کردتان اختلال ايجاد شده و افکار خودکشي يا آرزوي مرگ داريد و اين حالت بيش از دو هفته طول کشيده، نشانه هاي افسردگي حاد است که بايد تحت نظر روان پزشک قرار بگيريد.
توصيه مي شود پيش از اقدام به ازدواج، خود را درمان کنيد تا سبب مشکلات بيش تر ي از جمله مشکلات روحي - رواني همسر آينده تان نشويد.

اصلاح رفتار با ازدواج
 

مي خواهم با خانمي که رفتارهاي نابهنجاري دارد، ازدواج کنم، آيا مي توانم با ازدواج ، بر او تأثير گذاشته، اصلاحش کنم؟
ازدواج مهم ترين روخداد زندگي شما است و انگيزه هاي خاصي دارد و راه کار اصلاح نابهنجاري هاي ديگران نيست. براي اين مقصود بايد از شيوه هاي ديگري بهره جوييد؛ براي مثال مي توانيد با همتاي خود ازدواج کنيد و همسر شما با ايجاد رابطه دوستانه با آن خانم ها، در اصلاح او بکوشد.
گاهي شخص، پيش از ازدواج خود را براي رسيدن به محبوب اصلاح مي کند. در اين صورت نيز تا اطمينان کامل نيافته ايد که به واقع اصلاح شده، به ازدواج اقدام نکنيد؛ زيرا در موارد بسياري ، پس از ازدواج و فروکش کردن احساسات ، به اصل خويش بازگشته و دوباره همان روش پيشين زندگي را در پيش گرفته است.

تغيير دين با ازدواج
 

مي خواهم با شخصي مسيحي ازدواج کنم تا بدين وسيله، زمينه هاي تشرف او را به اسلام فراهم آورم. آيا اين انگيزه درستي براي ازدواج است؟
اسلام، در شرايطي ، به مرد مسلمان اجازه داده تا با زنان اهل کتاب ازدواج کند؛ اما به زن مسلمان اجازه ازدواج چه با اهل کتاب و چه با غير آن ها و چه به صورت دائم يا موقت را نداده است که آن هم دليل دارد و اسلام نمي خواهد مرد غير مسلمان بر زن مسلمان تسلط داشته باشد.
با اين فرض که شما مرد باشيد و اسلام اجازه ازدواج با زن مسيحي را به شما داده باشد، توصيه مي کنيم از اين کار بپرهيزيد؛ چرا که ازدواج ، مهم ترين رخداد زندگي شما است و ريسک (خطر پذيري) در آن جايي ندارد.
بر فرض که بتوانيد از نظر ديني او را همتاي خود کنيد، با فرهنگ و آداب و رسوم وي و خانواده اش که سال ها نهادينه شده، چه خواهيد کرد.
منبع: نشريه ي پيام زن، شماره 216.



 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط