درد تو صدهزار جان ارزد

درد تو صدهزار جان ارزد شاعر : انوري گرد تو نور ديدگان ارزد درد تو صدهزار جان ارزد که برآنم که بيش از آن ارزد نه غمت را بها به جان بکنم دل و عقل و تن و روان ارزد گرچه بر من يزيد عشق غمت دزد مطبخ جزاي خوان ارزد هجر تو بر اميد وصل خوشست قصد جاني هزار جان ارزد از ظريفان به خاصه از چو تويي سگ کوي تو استخوان ارزد درد از چاکرت دريغ مدار دزد دشنام پاسبان ارزد ياد کن بنده را به ياد کني
شنبه، 28 اسفند 1389
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
درد تو صدهزار جان ارزد
درد تو صدهزار جان ارزد
درد تو صدهزار جان ارزد

شاعر : انوري

گرد تو نور ديدگان ارزددرد تو صدهزار جان ارزد
که برآنم که بيش از آن ارزدنه غمت را بها به جان بکنم
دل و عقل و تن و روان ارزدگرچه بر من يزيد عشق غمت
دزد مطبخ جزاي خوان ارزدهجر تو بر اميد وصل خوشست
قصد جاني هزار جان ارزداز ظريفان به خاصه از چو تويي
سگ کوي تو استخوان ارزددرد از چاکرت دريغ مدار
دزد دشنام پاسبان ارزدياد کن بنده را به ياد کني


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط