زهره کي دارد به کردن هيچکس زهره کي دارد به کردن هيچکسشاعر : انوري آنچه تو از مکر و دستان ميکنيزهره کي دارد به کردن هيچکسبا دل مسکين من آن ميکنيهرچه ممکن گردد از جور و جفاتا جهان بر من چو زندان ميکنياز من اي جان روي پنهان ميکنيخندهي دزديده پنهان ميکنيآشکارا گشت رازم تا ز منگرچه دشوارست آسان ميکنيخون دلهاي عزيزان ريختن