قصد جان مبتلايي ميکني | | باز آهنگ بلايي ميکني |
هر زمان قصد جفايي ميکني | | با وفاداري که دربند تو شد |
زانکه طرفه شکلهايي ميکني | | کي شود واقف کسي بر طبع تو |
آن نه از دل از ريايي ميکني | | گه گهي گر ميکني ما را طلب |
زانکه هر دم کيميايي ميکني | | کيمياي وصل تو نايد به دست |
يا مرا طال بقايي ميکني | | هست هم چيزي درين زير گليم |
راست پنداري غزايي ميکني | | گردي از عشاق کشتن شادمان |