خراب کرد به يکبار بخل کشور جود

خراب کرد به يکبار بخل کشور جود شاعر : انوري نماند در صدف مکرمات گوهر جود خراب کرد به يکبار بخل کشور جود شرنگ گشت همه نوش و شهد و شکر جود وبال گشت همه فضل و علم و راحت...
شنبه، 28 اسفند 1389
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
خراب کرد به يکبار بخل کشور جود
خراب کرد به يکبار بخل کشور جود
خراب کرد به يکبار بخل کشور جود

شاعر : انوري

نماند در صدف مکرمات گوهر جودخراب کرد به يکبار بخل کشور جود
شرنگ گشت همه نوش و شهد و شکر جودوبال گشت همه فضل و علم و راحت و مال
ببست آب فتوت بمرد آدر جودبرفت باد مروت بگشت خاک وفا
نماند همت و بي‌شوي ماند دختر جودنخفت فتنه و بي‌جفت خفت شخص هنر
جهان به کام نشد يک زمان مسخر جودفلک به مهر نشد يک نفس مطيع خرد
بريده گشت به شمشير ممسکي سر جوددريده گشت به زوبين ناکسي دل لطف
نمي‌دهد به دماغم بخار عنبر جودنمي‌دمد به مشامم نسيم سنبل عدل
به طبع نيست در اين عصر ملک غمخور جودبه صدق نيست در اين عهد بخت ناصر جاه
مگر نماند به برج شرف کبوتر جودهلاک گشت عقات امل ز گرسنگي
که آفتاب هنر رفت در دو پيکر جودچرا فروغ نيابد هواي سال اميد
که در جهان کرم کس نديد منظر جودوجود جود عدم گشت و نيست هيچ شکي
درون پرده شود آفتاب خاور جودکنون که صبح خساست به شرق بخل دميد
سپهر ملک نگردد به گرد محور جودسهيل عدل نتابد به طرف قطب شرف
به شکل عربده بر من کشيد خنجر جوددر اين هوس که خرامنده ماه من برسيد
رخش به مشک نگاريده صنع داور جودلبش به نوش بياکنده لطف صانع لطف
مگوي مرثيه‌ي جود در برابر جودبه خشم گفت که چندين به رسم بي‌ادبان
فلک به طالع فرخنده بر جهان در جوداميد جود مبر از جهان کنون که گشاد
شجاع دولت و سالار ملک و صفدر جودبه عون همت سلطان عصر و شاه جهان
کمال ملت و ديهيم عدل و مفخر جودخدايگان سلاطين ستوده عزالدين
هميشه هست به انعام روح‌پرور جودجهانگشاي ولي نعمتي که همت او
قوي به تقويت کلک اوست لشکر جودطري به مکرمت جود اوست سوسن ملک
به وهم همت اوظاهر است مضمر جودبه فهم حکمت او حاصل است مشکل علم
سرشته در کف کافيش طبع جوهر جودنهفته در دل داهيش بخت ذات کرم
به عون همت او هست دهر چاکر جودبه يمن دولت او گشت چرخ خادم ملک
خهي به عزم و سياست کمال و زيور جودزهي به حزم و فراست کمال رتبت و جاه
تويي به راي همايون هميشه در خور جودتويي به طالع ميمون مدام بابت ملک
به احترام تو رخشنده گشت اختر جودبه احتشام تو فرخنده گشت طالع سعد
به نوک کلک تو تشريف يافت محضر جودز عکس تيغ تو تاييد يافت بازوي عدل
عروس بخت تو بر روي بست معجر جودغلام ملک تو بر سر نهاد تاج شرف
نزاد شبه تو هنگام لطف مادر جودنديد مثل تو هنگام عدل چشم خرد
بپروريد ترا روزگار بر بر جودبنازنيد ترا افتخار بر سر تخت
مثال نعت تو در انتهاي دفتر جودصفات حمد تو در ابتداي مصحف مجد
ز امن بر تو فربه شدست لاغر جودز هول جود تو لاغر شدست فربه بخل
بدين صفات شدي در زمانه سرور جودشدست نام تو مجموع بر وجود کرم


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط
موارد بیشتر برای شما