پيش لب تو حلقه به گوشم بنفشهوار شاعر : خاقاني لبها بنفشه رنگ ز تبهاي بيقرار پيش لب تو حلقه به گوشم بنفشهوار وقت بنفشه دارم سوداي بيشمار زان خط و لب که هر دو بنفشه به شکرند زانو بنفشه رنگتر از لب هزار بار من چون بنفشه بر سر زانو نهاده سر زان زلف چون بنفشه دل من بسوخت زار همچون بنفشه کز تف آتش بريخت خوي زان شکر و بنفشه به سودار رسيد کار سودا برد بنفشه و شکر چرا مرا خاقاني بنفشه دلم خواند روزگار از بس که غم خورم ز سپهر بنفشه رنگ ...