هر شب که پر شکوفه شود روي آسمان شاعر : خاقاني در چشم من شکوفهوش آيد خيال يار هر شب که پر شکوفه شود روي آسمان چون از شکوفه قبهي نو بست شاخسار شاخ شکوفهدار اميدم شکسته شد اکنون که پر طلسم شکوفه است ميوهدار کو آن شکوفهي طرب و ميوهي دلم اميد من بمرد به طفلي شکوفهوار چون زان شکوفه عارض اميد به نبود خاقاني از شکوفه اميد بهي مدار هست از شکوفه نغزتر و شوخ ديدهتر کو عقد عنبرين که شکوفه کند نثار پيش صبا نثار کنم جان شکوفهوار اين بس...