بر سر من نامده است از تو جفاجوي تر

بر سر من نامده است از تو جفاجوي تر شاعر : خاقاني در همه عالم توئي از همه بدخوي‌تر بر سر من نامده است از تو جفاجوي تر تا به جهان کس شنيد از تو جفاجوي تر گير که من نيستم هم ز خود انصاف ده هرکه به نزديک تر از تو سيه روي تر هستي خورشيد حسن لاجرم از وصل تو ليک نگفتم که هست گل ز تو خوشبوي‌تر گفتم هستي چو گل هم خوش و هم بي‌وفا نيست مرا ز آب چشم هيچ گنه‌شوي‌تر بود گناه من آنک با تو يگانه شدم هست به کوي عدم بلکه از آنسوي‌تر تا دل من سوي توست بارگه...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
بر سر من نامده است از تو جفاجوي تر
بر سر من نامده است از تو جفاجوي تر
بر سر من نامده است از تو جفاجوي تر

شاعر : خاقاني

در همه عالم توئي از همه بدخوي‌تربر سر من نامده است از تو جفاجوي تر
تا به جهان کس شنيد از تو جفاجوي ترگير که من نيستم هم ز خود انصاف ده
هرکه به نزديک تر از تو سيه روي ترهستي خورشيد حسن لاجرم از وصل تو
ليک نگفتم که هست گل ز تو خوشبوي‌ترگفتم هستي چو گل هم خوش و هم بي‌وفا
نيست مرا ز آب چشم هيچ گنه‌شوي‌تربود گناه من آنک با تو يگانه شدم
هست به کوي عدم بلکه از آنسوي‌ترتا دل من سوي توست بارگه صبر من
ليک به وصف تو در، اوست سخنگوي‌تردر صف عشاق تو کمتر خاقاني است


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط